سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#پریشانی
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
#بەنام‌خدا

" #مانشت‌و‌مهرنگار "

#زمین سراسر #شوق شده است
و منتظر تا #بهار بیاید و صدای
#رویش جوانه که خیس از #باران باشد
و نت های #امید را در سفیدی چشم ها باقی بگذارد. #شیرین‌ترین توت ها پای
درخت بریزد.
نصف شب باشد و #قلم آن سوی خیال
تا دم #صبح، سبزه های پیچیده در پایین
دشت مخملین کوه #مهرنگار را به بلور برف های پوشیده ی تن #مانشت، تلفیقی
از خواستن ها را #زمزمه کند.
تو گویی لحظه ها می گذرند تا سراسر
#خورشید زندگی، همهمه ی مبهمی از رد
شدن خاطره ها شود.
روح نو دمیده ی #الماس صبحدم، بر بلندای #مانشت، خورشید نگاه #شاهپرور
را به افق های سرزده ی #خانمنصور در هوای #معبد شبانه ی بارانی و سکوت
به روی لب های #شاکه ورد شعر شود.
شعر من گُل کند در زیر #باران تا بساط
باغ بهار در بقچه ی #یاسمن قلم بپیچد
و روح سر سبز #غزل را کرانه کرانه ، به
وسعت آسمان آبی #مهرنگار در هوای یخ زده ی #مانشت به بی قراری پلک های
سرکش آب کند.هوای #شعر مرا پرت می کند به قافیه باختن هایی که برای #ستایش از کوه بلند مهرنگار، مهر را
در نگاه #غزل به چهار چوب
محدودیت پنجره ی نگاهم می گنجاند.
در شب #آینەات، نفس های #مهتاب در تب حیرانی به #مسیح لب یالت حادثه اعجاز می کند. نغمه ی بلبل #کوهسارت، هم صدا به کناره ی غروب #شفق،
#دق‌الباب شیار کوهت به بوسه ی
صخره ها #حنجره ی شور می نوازد.به
آسمان شب های باغ نگاه #مانشت دری
باز شده است تا کوچ #سیمرغ به فتوای
تو آغاز کند. #مانشت داغ صد حادثه ی روییده
بر پیشانی دارد تا ماه را به بوسه گاه #افق
بارانی گونه ها برد.چشم #خورشید در غم ات همچون #یاقوت گداخته آویز اخگرهاست.آتش تو هرگز خاکستر نمی گردد. حال #مهرنگار که باشد ، #بهار قلم از شکوفه پُر است و به فصل های دل من
ُل می آویزد. ترک جاده ها در آرزوی
#قدم‌هایی،رم گام هایی پی در پی را حس می کند.
قدم هایی دقیقا وسط #بهار، تا عاشقانه ترین شکل اشارت به #نسیم ، حرف آخر خود را به #قاصدک گوید. خورشید #مانشت روی شانه های #مهرنگار می نشیند خاطرات سر فصل سبزه و گل به غنود #باران به کلبه ی نگاهم ، تکرار چکه های شسته به #پریشانی غصه ها می برم.برکه ی زلال #مهرنگار با طناب و چاهش، بلندای هجرانی ست که غایت غایب #رهگذر را
به خنکای #زلال آبش ، مرا به هجوم #خاطرات می کشاند.

#فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌‌‌زرنە


۲۲ دی ماه ۹۹

📢…… #سلام_بر_زرنه
»» @salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا


" #کوەالوند"


#کلمات رها شده از پشت پنجره ی
#صبح آخرین گفتار، #مجال آه ندارد.
هزار #خاطره در من شکفت.
#طنین شیهه ی سرخ #سهند ، بر دل
هر سنگ و #صخره و کوهسارت رهاست.
در هوای #نفسگیر این روزها، بارش تردید
در انتظار توام #روح باغ های #بهاری ست.
تا ابر سترون به چشم #غزل بروید و جشنواره ی #سبز خواستن ها ، به گویش
شعر و #ترانه برد.
زیر #باران چشمان #شبنم کوه یت، خیس شدن #چتر نمی خواهد. سراغ دل بارانی #قلم آی، تا #شب‌زدگی‌ها بر سر یال ات،
ناز #شیراز نگاه #آهوان را به تماشای
غزل های شکفته ی #حافظ کشاند.
برق غرور وحشی یک #ببر در چشم های
#آهوی صحرای تو نیست. دلخوشی ها
به #طراوت قله ات، سوار بر #سیال خیال
بُردن، تنها #توصیف لحظه ای ست که سهم تو از #خورشید برای خود برداشته ای.
#طنین پژواک کوهسارت، عریانی گلویت را می پوشاند.#تویی که گم شده پشت
بازی کلمات، #شبیه رمزی در باب بی تفسیرها، سقوط یک #قطره از ابرهای
بی #باران، به تبخیر #خیال‌ها می کشانی.
پنج #فصل پیرهنت، در سایه ی نگاه #خورشید می شکفد.باران گیسوان صخره هایت، در #ریزش مدام بر شانه های بی رمق چه دلپذیر است. #سهراب اخم هایش
به دست #زلف یال باز می شود تا " #گردآفرید" خنده ی بی نظیر تو باشد.
تعبیر قشنگی ست نگاه #ماه به تو و تصویر تلاقی تو و# مه، تا بی تامل ، طرح‌ قله ات به شکوه #غزل نشیند. لبخند باغ انار #شعر است تا در قاب چشم #غزال کوه ، نفس #یلدایی را به بی قراری فصل ها
ترسیم کند. #باران که می بارد، گل ها بر دامن قله ات سماجت #ابرها را به همزیستی مه، همچون #حباب بر #شبنم نگاه می بارند. به تماشای مسیری که شاید هر #هزاره ، اندکی شبیه #صلابت تو
بر سایه اش گذر کند.میان #پریشانی
تلفظ دردها، دلتنگی به #کوچه باغ زلفت
#نسیم آسا می وزد. بگذار بر #کوهسارت
باران بگیرد. احساس #قلم، آبستن شعر تازه یی ست.تا #شعرم جانی دوباره بگیرد‌.

#فروزندە‌شفیعی‌زرنە

۷ تیرماه ۹۹

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
به نام خدا

از #سرزلف تو گلخوشه دل می بارد
خاک، گلگون شده از سلسله جنبانی تو

غزل ها اوج می گیرند تا همپای غزلخوانی ات خیال #یوسف ثانی در عمق رخسار دلگشایت به چشم لیلا بجوشد. چشم هایی که بی گمان اندوه شکوفای هجران بعد از تو را پشت پلک ها به فصل ماتم می نشیند. گل خورشید کنار چینه های فرات به نگاه #عباس_علمدار می روید تا آواز #پریشانی_حسین را به تصویر آینه ها برد. بارش گیسوی بلند به شقایق آغشته ات در ورای نگاه پدر غم خاموش لیلا را به کدامین بیابان مجنون در شب آینه می گرید. یک زمزمه ی سکوت در تنگ غروب ابدی به نفس هایت ، قصیده و غزل را به آه مستند فرداهایی می برد تا عطر گلگون پیکرت بر دشت قیام نام "علی اکبر" را یاهو گوید. حجم اندوه قدم های حسین بر جولانگاه نیزه و خون گلواژه های #ماتم را بر قامت قلم می افشاند تا قطره قطره از خون جبین لحظه های گریان لیلا تندیس به بغض عطش، چتری برای #فرات بیاورد.چهره ی مصطفایی ات همچون شعله بر خاکستر نسیم نینوا می وزد تا سرخی شقایق بر بید دل زینب را بنوازد. فصل شراب از لبان تشنه ات شط #عطش، خواب های چشیده ی آب کوثر از دستان جدت ، لب ساغر را تر می کند. بغض گلوی عمه ات به آه غربت یوسفی ات چاه دمادم پیر کنعانی را گم شده ی کوران پیرهنی ست تا بر چشمانش دم مسیحایی شود. تصویرت یک قامت افتاده نیست تا شاه بیت شاهکار غزل #محتشم به طعم شهادت ردیف و قافیه را به تلفظ واژه ها برد. و زبان قلم نگاه مخملی تو را به ابعاد بی نهایت جوانمردی بسراید. فرقت تو #چشمان_حسین را به فرداهای تهی از رعنایی باغ بی درخت #لیلا می کشاند.

👈به قلم ←#شفیعی
‌‎
📢 #سلام_بر_زرنه 🇮🇷👇🏻
✔️ @salam_bar_zarneh