به نام خدا
از
#سرزلف تو گلخوشه دل می بارد
خاک، گلگون شده از سلسله جنبانی تو
غزل ها اوج می گیرند تا همپای غزلخوانی ات خیال
#یوسف ثانی در عمق رخسار دلگشایت به چشم لیلا بجوشد. چشم هایی که بی گمان اندوه شکوفای هجران بعد از تو را پشت پلک ها به فصل ماتم می نشیند. گل خورشید کنار چینه های فرات به نگاه
#عباس_علمدار می روید تا آواز
#پریشانی_حسین را به تصویر آینه ها برد. بارش گیسوی بلند به شقایق آغشته ات در ورای نگاه پدر غم خاموش لیلا را به کدامین بیابان مجنون در شب آینه می گرید. یک زمزمه ی سکوت در تنگ غروب ابدی به نفس هایت ، قصیده و غزل را به آه مستند فرداهایی می برد تا عطر گلگون پیکرت بر دشت قیام نام "علی اکبر" را یاهو گوید. حجم اندوه قدم های
حسین بر جولانگاه نیزه و خون گلواژه های
#ماتم را بر قامت قلم می افشاند تا قطره قطره از خون جبین لحظه های گریان لیلا تندیس به بغض عطش، چتری برای
#فرات بیاورد.چهره ی مصطفایی ات همچون شعله بر خاکستر نسیم نینوا می وزد تا سرخی شقایق بر بید دل زینب را بنوازد. فصل شراب از لبان تشنه ات شط
#عطش، خواب های چشیده ی آب کوثر از دستان جدت ، لب ساغر را تر می کند. بغض گلوی عمه ات به آه غربت یوسفی ات چاه دمادم پیر کنعانی را گم شده ی کوران پیرهنی ست تا بر چشمانش دم مسیحایی شود. تصویرت یک قامت افتاده نیست تا شاه بیت شاهکار غزل
#محتشم به طعم شهادت ردیف و قافیه را به تلفظ واژه ها برد. و زبان قلم نگاه مخملی تو را به ابعاد بی نهایت جوانمردی بسراید. فرقت تو
#چشمان_حسین را به فرداهای تهی از رعنایی باغ بی درخت
#لیلا می کشاند.
👈به قلم ←
#شفیعی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖❌📢 #سلام_بر_زرنه 🇮🇷👇🏻 ✔️ @salam_bar_zarneh