سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#غزلی
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
به نام خدا


" #تابستان "


#نگاهم به دو نیم #مانده است.
پشت پلک های خیس #غزل، کرانه
در بیکران #آسمان، تقویم
دیر سالی به #عمر نشسته است.
تا بساط باغ #بهارنارنج در بقچه ی #تابستان
بپیچد و روح #سرسبز ترانه ها
در الفبای واژگان ره یافته ی #قلم
به پیچ و خم جاده ها در #شوق
دیدن شالیزارهای #شمال به شعر
من #گل دهد. پیچک های نیلوفری #خیال
در #معبد شبانەی بارانی و #سکوت
باران، گریز به تب #آذرخش نرفتن ها
بر شور حنجره ی #چکاوک در نوای
غروبی بی قرار ، تتمه ی جویبار #قلم می
گردد و آواز لابه لای شاخه های #غروب به تلاوت سال های گمشده ی #عاشقانەهای کودکی به کناره ی خسته ی #فلق خاطره ها می برد. #پنجرەی‌شعر را می گشایم و دست خیال را می گیرم به #روستایی که سال هاست #انعکاس لبخند #خورشید بر یخبندان دل ها #تاب می شود تا تکاپوی دیگری به دیدنی های #مانوس دستان با سخای ایل بکشاند. #عطر گلاب و گل به دشت سپید روییده است تا به هر تپش
و پیچک به دامن چین دار #دخترایل نفس تازه کند
و مراد به #زیستن را امیدوار سازد.
لب ترک خورده ی #باغ‌انگور، شکسته در
هوای اناری دل ، #قصد دیدن تکرار باختن ها، پیش چشمان #بهار، هزاران بار زانو زند. تابستان خرامان خرامان آمده است، بهار جوانی را به کوله بار بستن #طراوت ره می بندد، روح پر می کشد
نزدیک #نیاز ، کنار خواهش هایی از جنس
#مهربانی، با تمنایی نشانی یافتن ها را به روز شمار #لحظەهای پر از تب وتاب مردمان #خسته ی ایلم می کشاند تا #تبسم شیرین یکسال رنج ها به دستان پینە بسته #سلام گوید.
به تقدس گویای نگاهشان که #دل می دهی تا
واگویه ها را به الفبای #چشمان پر از انتظارشان بکاری که به لهجه یی ناب، #حس
عجیب و مشترکی فضای #نفس را پُر می کند.سکوت زاده و #پروردەی این روزهاست که دردهای #روشن و بی پرده
در #تقدیر، بار امانتی ست به رویش #قلم.
از رنج های دائمی ات بین #مرگ و #لبخند به #زندگی پشت کرده است تا به وسعت
یک #قفس خو گرفته به عرصه ی تنگ قفِل شده ی #حصارهای بسته آرزوها خیمه زند. حنجره ی گلو پر از فریاد سکوت است . #قاب فراموش شده ی درد واره ها در رخت شب، به ماتم #خورشید نشسته است. بگذار !شایدها از #عشق بگوید
واز گیسوی #غزلی که به سمت مهر می وزد
اما چه وهم برانگیز است ذوق #شعر سرودن به #تابستانی که بی شوق گذشت.


۲۲ مردادماه ۹۹

: به قلم : #فروزنده_شفیعی
📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
بەنام‌خدا

"تقدیم به تمامی #‌‌مادران‌ سرزمینم



دلسپردگی هایت #شیرەی‌جانم شده است تو که مرام خیس #غزلی.امروز می خواهم از غزل و #قصیده و #شعر برایت
یک #دیوان بنگارم اما نمی شود.#زبان ساده ی #قلم را دوست دارم بدون هیچ #آرایه و استعاره ای.سال هاست در#کنارت بوده ام بدون آنکه خسته باشم یا #پریشان.کنون چند ماهی ست که درد ورنج بیماری مرا از تو دور کرده است و این #حرمان سرگشته ی من است که نمی توانم در معیت آن نگاه #لاجوردی ات به تماشا نشینم.این چه #رازی ست که هرگاه صدای محزون و #مغرور تورا می شنوم از درون تهی می شوم.خرد شدن من از #بی‌عاطفگی نیست از ملاحظه ی #قصور و کوتاهی ام نیست.از #قلمی ست شاید #قلمم را نکوهش کند که چرا نیستم. نوع نگرش من #رهاورد #انس و #الفتی ست که از #پدرانمان به ارث رسیده است.#قضاوت کردن چه #آسان است برای آنکس که درد مرا نمی داند و کاش حال درونم را بدانی وقتی نمی توانم در #معیت تو باشم.#جدایی از تو یعنی جهنم. این #دختر تو هزاران رکعت به تو بدهکار است اما با این درد که بر توانم #خمیه زده است چه کنم. #کاش کنارت بودم و آغوش پر#مهرت
ماوای درد دل هایت بود. #مادر به تو #مفتخرم که اندیشه ی بزرگت همپای تفکر #پدر، افتخاری ست که بر #شانەهایت #استوار و پا برجا به آن تکیه داده ام و می نازم که تو #مادر منی که می شود تو را در #شعرهایم بسرایم. #آسمان نگاهت #تلالودریاست و من قطره ای حقیر در #موج این تلاطمم. #دخترت را ببخشای هرگاه از #دوریت زبان خامه گشایم جز پوزش #یارای هیچ سخنی نیست. این نیز بگذرد اما #وجدانم‌آسوده است که بدون دلیل از تو جدا نیستم. #قلم به یاری من نیست تا #چکامەیی از #بزرگواریت بر صحیفه ی #دل ترسیم #رویاها شود. #دوست داشتنت یک
دیوان #غزل می خواهد که توان #کلک‌خیال انگیز در مقیاس #ارزش هایت عیاری به سنجش نیست,

.#فروزندە_‌شفیعی‌زرنە
99/3/25

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh