سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#زبان_کلهری
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری_پارتی_نو
#زبانهای_ایرانی_نو


برخی واژگان زبان کلهری در پیوند با برف و باران


واران باران؛

پَلٔه نخستین باران پس از تابستان و در پاییز برای کشت پاییزی؛

رِفت باران تند؛

نمه‌ناز باران آرام؛

ددانگ برف و باران با هم؛

لاسامە برف و باران شدید؛

پشت‌پله باران دوم پس از نخستین باران پاییزی؛

پرزه‌پرز باران نرم و بریده‌بریده و متناوب؛

سیتگه‌سر باران بسیار تند و با دانه‌های درشت باران؛

نرمه‌واران باران ادامه‌دار و بسیار نرم و کم‌آب؛

وا‌رِفته باد و باران تند؛

سیه‌سال سالی که بارش باران بیش از اندازه باشد، سال پربارش.


🌎
🔺`•) ➧@salam_bar_zarneh
#شعر_کلهری
#زبان_کلهری_پهلوی_نو


‍ غزلِ کلهری؛ از همایون رحیمیان



(کپو: قاصدک)

کپو زرده‌خزان هات و ته ناتی
شِنَه‌ی ولنگِ رزان هات و ته ناتی

کپو چیو آگرِ  ژیرِ خوَله‌کو
کِزه‌ی سوزِ سِقان هات و ته ناتی

خورآوا بیو، دِواره لَی هِنازه‌و
شوِ حسرت له بان هات و ته ناتی

چنی کانیِ بغضیلم نتوقین
چنی اِرمس روان هات و ته ناتی

چنی روژم پیِ روژان وه سر چی
چنی شو پی شوان هات و ته ناتی

چنی احساسگم گُل کِرد ارای تو
چنی شعرم له گیان هات و ته ناتی

کپو له باخِ احساسِ همایون
خِشی ولنگِ خزان هات و ته ناتی

کپوگیان هایده کو؟! یادِت بِمینی
که وختِ کوچِمان هات و ته ناتی


🌎
🔺`•) ➧@salam_bar_zarneh
#ریشه‌یابی_واژه
#واژه_کلهری
#زبانهای_ایرانی
#زبان_کلهری


- «زانسن/ دانستن»
- «زانا/ دانا»
- «فره/ بسیار»
- «فره‌زان/ فرزانه»


معادل واژه‌ی دانستن در زبان کلهری زانسن است.
ریشه‌ی زانسن و دانستن در ایرانی باستان (حدود ۳۰۰۰ سال پیش) زان -zān-/zan بوده‌است. روشن است که زبان کلهری صورت کهن و باستانی آن‌را حفظ کرده‌است. صورت فارسی، جدید و تحول‌یافته است.
در کلهری ساخت‌های گوناگونی از این ریشه و واژه داریم. مانند:
نزان nazân ‹نادان›؛
زانا zânâ ‹دانا›؛
و... .
واژه‌ی دیگر کلهری، نزدیک به این معانی، فیرمند است، به‌معنیِ ‹دانشمند و حکیم›.


فره‌زان به‌معنی ‹بسیاردان› با فرزانه مرتبط است. فره -fra کلهری به‌معنی ‹بسیار›، یک واژه‌ی کهن مربوط به زبان‌های ایران باستان است.
چند گواه دیگر:
فره‌خور fraxwar: ‹پُرخور›؛
فره‌ایوش fra’üš: ‹پرگو›؛
و ... .
به‌نظر می‌رسد نام و صفت فرزانه ساخته‌شده از فره (= بسیار) + «زان‍(‍ه)» (= دانا) است. بر این اساس، بیراهه نیست که بگوییم، فرزانه بیشتر واژه‌ای کلهری‌ست تا فارسی.


🌎
🔺`•(] @salam_bar_zarneh[)
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری_پارتی_نو
#ریشه‌یابی_واژه


در زبان کلهری چاپیوک وشانن به ضربه‌ زدن دست‌های اسب به سمت جلو می‌گویند. این واژه به مجاز معادل طعنه‌ زدن و نوعی متلک گفتن بی‌پرده است.
در این حالت می‌گوییم: چاپیوک وشنید.
البته برای متلک و طعنه، واژه‌هایی مانند لاپرتنگ، لقووز و...، نیز داریم.

وشانن wašānən به‌معنای پرتاب‌ کردن و افشاندن است که ظاهراً با «افشاندن» مأخوذ از ریشه‌ی ایرانی باستان -šan* است. در ایرانی باستان ‎*šan-‎ به‌معنی «تکان دادن، جنباندن» بوده‌است.
این ریشه با واژه‌های کلهری «شن» وسیله‌ی کشاورزی و «شنیار» نیز مرتبط است.

★ «چاپ»، «چپ» و «چپ‍(‍له)» در چاپیوک وشانن، چپ‌کوتان و چپله‌ریژان همسان هستند.

🌎
🔺`•(] @salam_bar_zarneh[)
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری
#قوم_کلهر


وِرِّگ:
بهانه‌گیری کودکان همراه با گریه، بهانه‌گیری؛
پَلْپْ» نیز تقریباً به‌ همین معنی داریم.)

ورِّگین:
کودکی که بهانه‌جوست و دائم گریه می‌کند.
پلپ‌گر» نیز تقریباً به‌ معنی «ورِّگین» داریم.)


🌎
🔺`•(] @salam_bar_zarneh[)
#شعر_عامیانه_کلهری
#زبان_کلهری_پهلوی_نو
#قوم_کلهر_کرد


پل‌پلِ داریل، بی‌وا، بی‌واران
سونگزو بون وه بانِ سنگ مزاران
▫️
بَـو تا بنیشیم، له ساکی داران
دردد له گیانم، نازار شاران
▫️
دلم دیود کیدنْ چیوْ، اَورِ وهاران
چیو تیریکی اَور، له سر نساران
▫️
دِ دیده دیری، چیو دیده‌ی ماران
چیو کَوکِ کیوه، و ریو نساران

🌎
🔺`•(] @salam_bar_zarneh[)
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری


▫️ژیوه لرزش سطح پوست و‌ ماهیچه‌ها. (سزرگه به چنین حالتی بر اثر سرما می‌‌گویند)
▫️ژیرگیوه بالش، متکا؛ (تحت‌اللفظی یعنی زیر گوش)
▫️مژین مکیدن.
کَژل گوسفندی که سر و گوش آن سفید رنگ و یا رنگ روشنی داشته باشد.
▫️ژَنین ساز زدن، بهم زدن و آمیختن مایعات.
▫️ژیَه‌ل تلخ، نوعی گیاه.
▫️ژیوِِژاو درد بریده‌بریده، جنب جوش.
▫️ژیردالان راه‌رو زیرزمینی.
▫️ژیردوزقه‌ دهلیز زیر آب‌ریز و چرخ در آسیاب‌های قدیمی.
◽️▫️( #قوم_کلهر #زبان_کلهری )▫️◽️
▫️ژنفتن شنیدن.
▫️وِژه/ویِژه وجب.
▫️دووژ شیار، ترَک.
▫️پِژمه عطسه.
▫️قژمری شوخی‌کردن، مسخره کردن، طنازی.
▫️قَرژیه‌لگ خرزهره.
▫️گنَژه دستمالی، گندیده
▫️آژ دوخت.
▫️بِژ مژه گیاه، سنبل غلات.
▫️بژانگ مُژه.
▫️پِژِن نواری بافته‌شده از پشم که چند متر درازا و چهار‌ تا پنج سانتیمتر پهنا دارد. این نوار را در رسوم کلهری مانند باندپیچی، بر دورِ پاها تا زیرِ بغل نوزاد به صورت نوازپیچ می‌پیچیده‌اند.
◽️▫️( #قوم_کلهر #زبان_کلهری )▫️◽️
▫️تَژگه درون اجاق آتش، آتشدان.
▫️تیره‌ژیله تگرگ ریز.
▫️دَژ‌پسه‌ن بهانه‌گیر، سختگیر، مشکل پسند.
▫️دَژ‌خوراک بد‌غذا، سخت‌پسند در خوردن غذا، دامی که خوب علف نخورد.
▫️دَژآو کسی که از خوردن هر آبی پرهیز می‌کند، فاصله‌افتادن در خوردن غذا در یک وعده.
▫️دِژمنایتی کینه‌توزی، دشمنی.


🌎
🔺`•(] @salam_bar_zarneh[)
#واژه‌_کلهری
#زبان_کلهری_پهلوی_نو
#قوم_کلهر



گُهَرد (gohard): ارج‌دار، مهم، معتبر.

شونه‌کو (šūnakū): کسانی که از خاندان و تباری به‌جای مانده باشند، بازماندگان یک خاندان، تخمه و ترکه.

گئ (gay): نوبت، مرحله، بار، دفعه.

جار (jār): دفعه و نوبت، مرحله،
همچنین «کش» (← اِی‌کش).

شول (šūł): کیسه بزرگ کاه و غلات.

گیان (giyān): جان، روح انسانی، نفس.

گیانه‌سر (giyāna'sar): پیش‌از هنگام مرگ چشم‌باز کردن و تسلیم مرگ‌ نشدن.

شان‌‌وا‌‌دان šān.wā.dān: احتضار مرگ، آخرین نفس‌ها هنگام مرگ که تند و بی‌وقفه است.

گیانه‌سیور (giyāna'süar): تلاش‌ فراوان برای فهمیدن خبری ناراحت‌کننده.

شوفار (šūfār): سخن‌چین، نمام.

گیچل (gīčał): دردِسر، مشکل.


🌎
🔺`•(] @salam_bar_zarneh[)
#شعر_کلهری
#زبان_کلهری (پهلوی نو)
#قوم_کلهر


شعر از، علی خرسند


سفیدئ سو دا، شوار بیو آوا
زمین وه فخرو خور گرت وه زاوا

بادِ سردِ سو، سر کیشا له دیشت
عطرِ گول پخش بیو، دیشت بیو وه بهیشت

وریزیا له خو، آهو وه نازو
گول هاته پیشواز، وه یقه‌ئ وازو

تیَني چو وا کرد، وه نازو خني
آهو وه نازو، دم نا ناو تیني

تیني سردِ یخْ، جور وفرِ شاهو
هیشتا تا بشکیِد تمسقِ آهو

تا آهو تینئ، دم له آو، کردْ ترّ
لیسک خور تیني کرد وه کاسَه‌ئ زرّ

آهو هراسان ، سر هیز دا وه تاو
یَئ سرئ خر دا، له‌نو دم نا آو

تیني وه نازو، مژَئ اَیو رژي
آهو وه نازو لیوِ آو مژي

لی خلسه‌ئ عشقه، دنگ تیرگ هات
چمان له گلیو تفنگْ‌پیرگ هات

آهو دا له زیو، تیني بیو وه گِل
فلک هاوار کرد، له بتیوني دل

جَول بیو وه توز، هلت بیو وه خم
خیون بئ‌گونا، چئ رشیا له چم

چن دف پا وشان، رنگئ زردو بیو
ارمسه‌ئ چکیا، گیانئ سردو بیو

خوئ پوشان له بیل، نرگس‌ِ چو‌مس
غلتاس له داخا گیس پیشتان له دس

مریم چئ له هوش، لولاو کفت وه لش
ونوشه له لائ بالاجوو، کِرد غش

کیسل له گولم نورس وه گیرَو
کَو، له داخا دا، له آقامیرو

دور چمْ چول بیو، مَلَور نمن
چرداخ چمر، هلدان له چمن

طوْلِ ائ داخه، دِریاوْ دسِ باد
تا خیونِ ناحق، نچودن له یاد


🌎
🔺`•(] @salam_bar_zarneh[)
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری
#سلام_بر_زرنه


▫️ژیوه لرزش سطح پوست و‌ ماهیچه‌ها. (سزرگه به چنین حالتی بر اثر سرما می‌‌گویند)
▫️ژیرگیوه بالش، متکا؛ (تحت‌اللفظی یعنی زیر گوش)
▫️مژین مکیدن.
کَژل گوسفندی که سر و گوش آن سفید رنگ و یا رنگ روشنی داشته باشد.
▫️ژَنین ساز زدن، بهم زدن و آمیختن مایعات.
▫️ژیَه‌ل تلخ، نوعی گیاه.
▫️ژیوِِژاو درد بریده‌بریده، جنب جوش.
▫️ژیردالان راه‌رو زیرزمینی.
▫️ژیردوزقه‌ دهلیز زیر آب‌ریز و چرخ در آسیاب‌های قدیمی.
◽️▫️( #قوم_کلهر #زبان_کلهری )▫️◽️
▫️ژنفتن شنیدن.
▫️وِژه/ویِژه وجب.
▫️دووژ شیار، ترَک.
▫️پِژمه عطسه.
▫️قژمری شوخی‌کردن، مسخره کردن، طنازی.
▫️قَرژیه‌لگ خرزهره.
▫️گنَژه دستمالی، گندیده
▫️آژ دوخت.
▫️بِژ مژه گیاه، سنبل غلات.
▫️بژانگ مُژه.
▫️پِژِن نواری بافته‌شده از پشم که چند متر درازا و چهار‌ تا پنج سانتیمتر پهنا دارد. این نوار را در رسوم کلهری مانند باندپیچی، بر دورِ پاها تا زیرِ بغل نوزاد به صورت نوازپیچ می‌پیچیده‌اند.
◽️▫️( #قوم_کلهر #زبان_کلهری )▫️◽️
▫️تَژگه درون اجاق آتش، آتشدان.
▫️تیره‌ژیله تگرگ ریز.
▫️دَژ‌پسه‌ن بهانه‌گیر، سختگیر، مشکل پسند.
▫️دَژ‌خوراک بد‌غذا، سخت‌پسند در خوردن غذا، دامی که خوب علف نخورد.
▫️دَژآو کسی که از خوردن هر آبی پرهیز می‌کند، فاصله‌افتادن در خوردن غذا در یک وعده.
▫️دِژمنایتی کینه‌توزی، دشمنی.


🌎
🔺`•(] @salam_bar_zarneh[)