.
#یادداشت بر داستان «ویلیام ویلسون»
چه میخواهد این وجدان شریر؟
#شقایق_بشیرزاده اگرچه که یکی از مهمترین خصوصیات سبک رمانتیسم تاثیر احساسات نویسنده بر داستان است و داستان جولانگاهی برای خیالات او محسوب میشود منتها نباید از این امر غافل شد که این کشمکش درونی شخصیت چندان تاثیری از این سبک نگرفته است. یکی از مهمترین خصیصههای داستان کوتاه مدرن، عطف توجه از جهان بیرونی به دنیای درونی و تاریکی ذهن شخصیتهاست. نویسنده همچون یک روانکاو باید به ضمیر آگاه و ناخودآگاه شخصیتهایش توجه کند و آنها را موشکافانه در لایههای زیرین داستان بررسی کند. بنابراین برخلاف داستانهای رئالیستی و کلاسیک، داستان کوتاه مدرن تعارض فرد با خودش را نشان میدهد و یک کشمکش درونی را به نمایش میگذارد. پو در این داستان فضایی سوررئال ساخته است. چه در مدرسهای با دیوارهای بلند، بزرگ و طبقاتی که نمیشود آنها را دقیق برشمرد و چه در خانهاش و پای میز قمار و چه در انتهای داستان وقتی که آیینهای بر دیوار ظاهر میشود تا حقیقت را به راوی نشان دهد. این فضای سوررئال کاملا شبیه به همانچیزی است که بالدشویلر در مقالهی خود به آن اشاره کرده است؛ استفاده از فضایی سوررئال برای نشان دادن منحنی احساسی شخصیت داستان، بالاخص در پایانبندی. «اما کدامین زبان قادر است دهشت و شگفتی ناشی از دیدن منظرهی پیش رویم را بیان کند؟ همان یک آن برگشتن به سوی در کافی بود تا در آرایش لوازم انتهایی سرسرا، دگرگونی پدید آید. آیینهای بزرگ، نخست به سبب آشفتگی، چنین پنداشتم ـدر محلی که پیشتر اثری از آن ندیده بودم، قد برافراشته بود و در همان حال که من وحشتزده و حیران به سوی وی گام برمیداشتم، تصویرم نیز لرزان و تلوخوران به سویم پیش میآمد. میگویم چنین پنداشتم، چرا که به راستی این گونه نبود.» آنچه که آلن پو به خوبی در این داستان به نمایش گذاشته است فارغ از نثر شاعرانهای که دارد اضطراب، خشم و کینه است. کینه و نفرتی که راوی از حالات درونیاش بیان میکند و به خواننده منتقل میشود. پو که خود یکی از اولین نظریهپردازان داستان کوتاه محسوب میشود و جزو اولین منتقدین جدی جامعهی ادبی بوده است در مقالهای که بر داستانهای «ناتانیل هوتورن» مینویسد، داستان کوتاه را شکلی از روایت میداند که «خواندنش نیم الی دو ساعت وقت بگیرد و «تاثیر واحدی» در خواننده باقی بگذارد. [...] تلاش برای ایجاد تاثیر واحد، نویسنده را ملزم به رعایت ایجاز میکند که ویژگی تمایزدهندهی همهی انواع شعر، بویژه شعر غنایی، محسوب میشود. شعرِ واجد کیفیات هنری آن شعری است که شاعر با مدد گرفتن از صناعات ادبی، کلام را به موجزترین و در عین حال تاثیرگذارترین حدِ آن برساند. پس میتوان گفت از منظر ادگار آلن پو، که خود شعر نیز میسروده، داستان کوتاه بیش از آنکه با رمان خویشاوندی داشته باشد، به شعر و ویژگیهای زبان شاعرانه نزدیک است زیرا داستاننویس باید بتواند با محاسبهای دقیق، طول داستان و ضرباهنگ رویدادهای آن را چنان تعیین کند که داستان به موقع به نقطهی اوج (پاسخ کشمکش) برسد. [...] نتیجه میگیریم که داستان کوتاه باید واجد وحدت در زنجیرهی وقایع، وحدت در فضای عاطفی و همچنین واجد تأثیر واحد باشد.»
متن کامل این یادداشت از طریق لینک زیر در سایت پیرنگ قابل دسترس است:
http://peyrang.org/articles/74/چه-خواهد-گفت-این-وجدان-شریر#ادگار_آلن_پو#ویلیام_ویلسون#داستانهای_شگفت_انگیز #محمود_سلطانیه #انتشارات_جامی@peyrang_dastanنام اثر: ویلیام ویلسون، بن جونز