Pazudharma

#هوش
Канал
Логотип телеграм канала Pazudharma
@pazudharmaПродвигать
378
подписчиков
3,01 тыс.
фото
249
видео
1,98 тыс.
ссылок
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
🖋 مونولوگ به جای دیالوگ!
چرا ما نمی توانیم یک گفت و گوی موفق داشته باشیم؟

▪️به دو متن زیر توجه کنیم:
⬅️ 2- « تروخدا خانم ... کمی از کارها و فعالیت های واقعی خودتان بگویید ما هم بفهمیم شما چه کاره آید و برای حیوانات چه فعالیت هایی انجام داده آید. به هر حال افتخار نصیب مان شود که ببینیم این فرهیخته ای که از نظرشان همه تبهکار و بد هستند، خودشان کجای این گردونه قرار دارند. ممنون میشم.
ببخشید کسی در گروه می داند خانم ... شغل شأن چی هست و در کدام حوزه حیوانات فعالیت می کنند؟
لطفا اگر کسی خانم ... را خوب می شناسند به ما هم معرفی کنند که همه بدانند طرف صحبت شأن چه کسی هست؟»

▪️متن بالا در پاسخ به متن پایین ارسال شده:
⬅️ 1- «شما جماعت بازیگر و معروفیت طلب، هر کجا ورود کردید غیر از جنازه و جسد و اسارت و درد برای حیوانات و معروفیت توخالی برای خودتان چیزی باقی نگذاشتید!
به پردیس وفاداران مشهد رفتید و بعد صدها سگ تبدیل به جنازه کف پناهگاه شدند.
به حلقه دره ورود کردید و صدها سگ یک شبه نابود و محو شدند.
به کهریزک وارد شدید و با تمام مسوولین تبانی کردید و آخرش شد تزریق اسید!
از همان ابتدا با آدمی مثل خودتان، معروفیت طلب، به فرآیند تدوین قانون وارد شدید و با لابی و خودمحوری و دور زدن قانون و اخلاقیات و اصول کارهای گروهی و با شعار «ایجاد پل بین مردم و مسوولین» فقط دنبال این هستید و بودید که خودتان را مطرح کنید.
به مقولات محیط زیست و حیات وحش ورود کردید و مردم را با شعارها و اطلاعات و وعده های توخالی فریب دادید. در واقع نقش بارز یک پوپولیست را به خوبی ایفا کردید.
در رهاسازی به ایفای نقش پرداختید و جان صدها موجود زنده را به خطر انداختید و با مرگ روبرو کردید.
الان این ما و من هستیم که ضد حیوان و ضدقانون و ضد ضابطه مندی عمل کردیم؟!!
تمام اینها را باید مردم بدانند! شما اگر از کمترین «شعور اجتماعی» برخوردار بودید باید می دانستید که به جای ایجاد نیروی دافعه بین فعالان و کارشناسان اصلی این حوزه به واسطه ی تخریب و ایزوله کردن آنها نزد تمام کسانی که باهاشون ارتباط گرفتید و شوربختانه از دانایی لازم هم برخوردار نبودند که رویه شما را مورد نقد و بررسی قرار بدهند، با آنها به هم اندیشی می پرداختید.»

🔹یک گفت و گوی موثر دارای اصولِ پایه ای است که نباید نسبت به آنها بی توجه بود وگرنه مثل متنِ شماره 2 در بالا به جای تمرکز بر موضوعِ مطرح شده به حاشیه کشیده می شود و بیراهه می رود. از جمله ی این اصول:
تمرکز بر علاقمندی های مشترک است نه مجزا.
تلاش برای شفاف سازی فرضیات یا ذهنیاتی که می توانند به کژی یا انحراف منجر شوند.
مشخص کردن دیدگاه های شخصی به جای گمانه زنی یا پیشداوری درباره نظرات دیگران.
استفاده از مثال های مشخص برای طرح موضوعات عمومی.
تمرکز بر پایه تعارضات نظام ارزشی نه افراد.
تشویق و تقویت ارتباطات به منظور انسانی کردن گفت و گوها و تبادلات گفتاری.

▪️شاید در گذشته، #هوش و ذکاوت فردی ملاک عمل قرار می گرفت و مورد توجه و تحسین واقع می شد ولی امروزه، به نقل از دیوید بوهِم، این « هوش اجتماعی بالاتر» است که می تواند تاثیرگذار باشد و انسان را به اهدافِ مشترکی که در پی تحقق آنهاست برساند. برای چنین «هوشی» ما نیازمند دیالوگ به جای مونولوگ و گفت و گوی موثر هستیم.

فلور خواجوی

https://t.center/pazudharma
سعي كنيد مثل #آفتابگردان باشيد تا در تاريك ترين روزهاي #زندگي، مقاوم و محكم بايستيد و #روشنايي را پيدا كنيد. #موفقيت قبل از آن كه به #هوش ما ارتباط داشته باشد، به شيوه ي #تفكر ما بستگي دارد.
چه چيزي باعث #برتري انسان نسبت به حيوانات مي شود؟ ظاهر، #هوش، #استدلال و #خردورزي؟ آيا نحوه ي حضور انسان در #قرن ٢١، "#اشرف" بودن او را همچنان تاييد مي كند؟! #جايگاه او در بين "مخلوقات" زمين كجاست؟...
«انسان ها به همدیگر کمک نمی کنند درصورتی که یه حیوون رو آوردن باهاش زندگی انسانی میکنن درصورتی که به طبیعت تعلق دارد.» و «آدم ها را رها کردیم توی طبیعت و حیوانات را آوردیم توی جامعه ی انسانی.» «اینکه این همه هزینه کنی واسه یه حیوون، بده به یه انسان که شرمنده زن و بچه نشه»...
همه ما، این جملات و یا گفته های مشابه را زیاد شنیدیم. این جملات در هنگام کمک/غذا دادن/نگهداری #حیوانات حتی بیشتر و شاید خشن تر هم شنیده می شود. ولی هنگام رویارویی با چنین سوالات یا برخوردهایی چه باید کرد؟

#سکوت!

شاید سکوت یکی از بهترین پاسخ هایی باشد که بتوان به چنین طرز #تفکری-بطورکلی- داد. زیرا ما نمی توانیم برای مردم #معترض، از هر #قشر و #طبقه_اجتماعی و با هر سطح #تحصیلات و #باورهای_فرهنگی و #مذهبی که باشند، در زمانی بسیار کوتاه توضیح دهیم که:

#انسان، تنها حیوانی است که برای بقای خود از #الگوهای فرهنگی پیروی می کند. آنچه #فرهنگ را از دیگر الگوهای زندگی متمایز می کند این است که فرهنگ از طریق #یادگیری به دست می آید. انسان یاد می گیرد و از #عقل و #هوش خود استفاده می کند. در مقایسه با اکثر حیوانات، انسان حیوانی است که پس از تولد کاملا ناتوان است و نمی تواند بدون کمک دیگران به زندگی خود ادامه دهد.

ما فقط زمانی از تاثیر فرهنگ خود آگاه می شویم که به طور ناگهانی با فرهنگ متفاوتی روبرو می شویم و رفتارهایی را مشاهده می کنیم که متفاوت از رفتارهای ماست(بطور مثال رفتار مردم با حیوانات در کشورهای مختلف). باورهای #دینی و مذهبی یکی از #عنصرهای مهم تشکیل دهنده فرهنگ است. ارزش ها نیز همین گونه است. به همین دلیل در کشور ما باور به «#نجاست» سگ(خواه از سوی دوستداران حیوانات اثبات شده باشد و خواه رد) به اولین و مهمترین نوع برخورد اعتراضی می شود. بدون شک، «باور نجاست سگ» را نمی توان از طریق #مشاجره و با استناد به #آیات و #احادیث و #فتاوی طی چند دقیقه از بین برد! شاید، #احترام به این باور و رد شدن از کنار آن- در شرایط حال حاضر جامعه- بهترین روش برخورد و چه بسا سست کردن «باور نجاست» باشد!

اما آنچه باعث #مقایسه انسان و حیوان می شود، به قسمت #ارزش های یک فرهنگ برمی گردد. ارزشی مانند کمک به #ایتام، جشن های #نیکوکاری و مانند اینها از سوی جامعه و رسانه ها همیشه تبلیغ می شود. در اینجاست که کمک به «یه حیوون» در قیاس با کمک به یک کودک یتیم از جایگاهی بسیار ناچیز برخوردار می گردد. بدون شک ما نمی توانیم از یک شهروند معترض سوال کنیم که وظیفه «#دولت» در تامین #نیازهای_اولیه و اساسی #مردم جامعه چیست و کجاست؟! نمی توانیم توجه او را به این موضوع جلب کنیم که همین «دولت» حتی نسبت به شهروندان غیرانسان خود هم مسوول است! زیرا خود «دولت» به تازگی متوجه شده که #آب و #هوا و #حیوان اگر مهم تر از «#برجام» نباشند، کمتر نیستند!!!
https://t.center/pazudharma
اما اين موجود مظلوم بشقاب هاي ما!
يكي از قويترين #حافظه ها را داراست. آنها واجد طيف وسيعي از احساسات هستند و به موقعيت هاي متفاوت در اطراف خود واكنش نشان مي دهند كه فقط حاكي از #هوش سرشار آنهاست.
آیا می توان از «هست» به «باید» رسید؟
به بیانی بهتر، آیا می توان از آنچه وجود دارد به چیزی که خوب، ارزشی و ایده ال است رسید؟ آیا می توان از انواع #خشونت موجود با #حیوانات به جایی رسید که #پذیرش و #احترام به آنها، یک «#ارزش» اجتماعی تلقی شود؟ بیایید از یک مثال معروف وام بگیریم و برای رسیدن به پاسخ سوال بالا استفاده کنیم:
فرض کنید دانشمندان موفق شوند ثابت کنند که بعضی از گروههای نژادی از حیث ژنتیک کمتر از موهبت #هوش بهره می برند، این امر بر خلاف چیزی خواهد بود که شما و من مایل هستیم باور کنیم و اگر ببینیم که چنین است، ناراحت خواهیم شد. ولی اگر واقعیت این طور باشد واقعیت است و باید آن را بپذیریم و نباید منکرش بشویم. بنابراین، واقعیت ها از خواستهای ما مستقل هستند.
کسانی ممکن است بگویند: «اگر این گروه از همان بدو تولد هوششان کمتر است، جامعه باید بخش کمتری از منابعش را صرف #آموزش_و_پرورش آن کند.» ولی دیگران هم بحق ممکن است بگویند: «برعکس، اگر افراد این گروه به طور مادرزاد هوششان کمتر است، جامعه باید قسمت بیشتری از منابعش را صرف آموزش و پرورش آنها کند.»
حال، اگر بخواهیم تصمیم بگیریم که آیا باید به کسانی که فرضا هوش و توان عقلی کمتری دارند، آموزش بیشتری بدهیم یا کمتر، قضیه بستگی دارد به اینکه در هر یک از دو حالت بخواهیم چه کنیم، و خودِ این باز وابسته به پیامدهای آن کارهاست.
https://telegram.me/Pazudharma