"حامي نما"! اين هويت از كجا ناشي مي شود؟ اين "حامي نما"-ها چگونه وارد گروه ها مي شوند؛ مدت ها در آن زندگي مي كنند و سرانجام، خشونتِ پنهان خود را بر سر حيواناتي كه ما داعيهء حمايت از آنها را داريم خالي مي كنند!؟ آيا گروه ها باعث خلق "حامي نما" نمي شوند؟!
يكي از زمينه هاي مهم خشونت ايجاد
#ناكامي در انسان است. به اين معني كه وقتي انسان احساس مي كند برخلاف ميل باطني، به هدف خود نرسيده يا او را از رسيدن منع مي كنند، آن را
ناكامي تلقي مي كند؛ اين
ناكامي خيلي سريع به
#خشونت تبديل مي شود- خشونت با هم نوع و حيوان!
اين فرآيند تلخ در داخل گروه ها هم مي تواند شكل بگيرد: عواملي باعث
ناكامي بعضي افراد در جامعه مي شوند و از انجايي كه در معرض هويت سازي هم قرار مي گيرند، براي آشكار كردن هويت خود به خشونت متوسل مي شوند؛
براي اين افراد چه كسي بهتر از حيوانات و چه جايي مناسب تر از گروه حاميانِ آنها تا خشونت خود را به نمايش بگذارند!
گروه هايِ مجازيِ حمايت از حيوانات همان قدر كه مي توانند در اطلاع رساني، نجات، امداد و واگذاري موثر و مفيد باشند، مي توانند-با ذره اي ناآگاهي-
#حق حيات موجودات زيادي را بگيرند.
اگر شناخت ما از حيوانات-همه آنها- به جاي نيازها و بايدهاي زندگيِ خودشان بر اساس اصول يا سليقه انسان باشد، بدون شك حمايت از آنها نيز بر مبناي اين اصول و سلايق متغير خواهد بود و از گروهي به گروهي ديگر فرق مي كند.
از همين نقطه است كه رشتهء بي انتهاي يك موضوع واحد با صدها نظر(و تشكيل گروه) پيش مي آيد و،
تكليف غذارساني، عقيم سازي، واكسيناسيون، گونه هاي مهاجم، انواع مرگ ها و ... هيچ وقت روشن نمي شوند! زيرا هر چه هست يا بر مبناي نظر شخصي است كه گروهي را دور خود جمع كرده است يا احساسي كه با تحريك همين جنبه در ديگران، به خود و آنها قوت مي بخشد.
https://telegram.me/Pazudharma