Pazudharma

#خدایان
Канал
Логотип телеграм канала Pazudharma
@pazudharmaПродвигать
378
подписчиков
3,01 тыс.
фото
249
видео
1,98 тыс.
ссылок
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
Forwarded from Pazudharma
«جنگ را پرخاشگرترین اقوام نخستین و تمدن های کهن پیوسته با رقص و پایکوبی های جمعی در هم آمیخته اند. مرحله رقص ها، نزد سیاهان، تقریبا همیشه پیش از عزم تاخت و تازهای جنگی است. سرخپوستان، سرخپوستان آمریکای شمالی، هندیان و پولینزی ها نیز چنین می کنند.

رقص های جنگی در یونان باستان نیز، از نظر مناسک دینی وجود داشته اند. بدون شک، بر زرق و برق کلاهخودها، میل به نمایش های نطامی، رژه ها، بازگشت نظامیان مشعل دار، ملتزمان رکاب و غیره را نیز می توان افزود.

بنابراین، زیاد هم اغراق آمیز نیست اگر بگوییم جنگ یک باله خطرناک است. برای اثبات این مدعی، مشاهده مجسمه ها، نقاشی های حاوی نبردها، نقوش برحسته آشوریان، پارچه های معابد یونان و بالاخره، تابلوهای وان درمولان و بارون گروس کافی به نظر می رسند.

#جنگ انسان را از حیات کسل کننده روزمره جدا می سازد و در یک فضای روانی و مادی غیرعادی و نامانوس قرار می دهد. در نتیجه جنگ، پیش از هر چیز منبع هیجانات بی مانند است. حتی، جنگ در عالم امروزی هم، دستِ کم در مراحل اولیه،، معرف یک نقش مسلم سرگرم کننده است. انسان بسیج شده، نخست، تصور گذراندن تعطیلات واقعی در جبهه را دارد. او بدین گونه، از چنبر حقارت ها و اسارت های حیات روزمره، خانوادگی و اداری رها می شود. دیگر نه به اجاره خانه اش می اندیشد و نه به مالیاتهایش.

صفت خاص جوامع انسانی آن است که پیوسته دل را در انجماد یکنواخت آرامش زمان، به آتش جنگ گرم و خوش نگهدارند. این به آن معنی نیست که هر لحظه میل بدان کنند.

#ذبح موجودات زنده به پاس احترام انسان ها برای #خدایان، نظر مقبول روحیات جمله جوامع نخستین است و این، #قربانی نام دارد. در برخی موارد، مثلا نزد آزتک ها یا اقوام قاره اقیانوسیه، علت وجودی جنگ، بی اغراق، میل به تدارک قربانیان مطلوب خدایان است. نهالِ فکرِ حرمتِ به قربانی از همین چشمه آب می خورد زیرا جنگ برای آنها نوعی قربانی عظیم و از نظر خدایان نیز عملی مطبوع و دلپذیر است.»

گستون بوتول- جامعه شناسی جنگ

جنگ با هر هدف و نیت و مقصودی که باشد ویرانگر است. برای پرهیز از جنگ، باید آن را شناخت. #جنگ_شناسی، ما را از دچار شدن به جنگ برحذر می دارد و راه صلح و سازش را بهتر می نمایاند.

در تمامی جنگ ها، علاوه بر پیامدهای منفی و مخرب و ناگوار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره، قربانیانی از جنس انسان و حیوان هستند و دومی، قربانیان نامحسوس و بیگانه ی آن باقی می مانند زیرا در جایی که انسان، شعله های جنگ را می افروزد، این خود اوست که مهم است و نباید بمیرد نه آن دیگران...

https://t.center/pazudharma
«جنگ را پرخاشگرترین اقوام نخستین و تمدن های کهن پیوسته با رقص و پایکوبی های جمعی در هم آمیخته اند. مرحله رقص ها، نزد سیاهان، تقریبا همیشه پیش از عزم تاخت و تازهای جنگی است. سرخپوستان، سرخپوستان آمریکای شمالی، هندیان و پولینزی ها نیز چنین می کنند.

رقص های جنگی در یونان باستان نیز، از نظر مناسک دینی وجود داشته اند. بدون شک، بر زرق و برق کلاهخودها، میل به نمایش های نطامی، رژه ها، بازگشت نظامیان مشعل دار، ملتزمان رکاب و غیره را نیز می توان افزود.

بنابراین، زیاد هم اغراق آمیز نیست اگر بگوییم جنگ یک باله خطرناک است. برای اثبات این مدعی، مشاهده مجسمه ها، نقاشی های حاوی نبردها، نقوش برحسته آشوریان، پارچه های معابد یونان و بالاخره، تابلوهای وان درمولان و بارون گروس کافی به نظر می رسند.

#جنگ انسان را از حیات کسل کننده روزمره جدا می سازد و در یک فضای روانی و مادی غیرعادی و نامانوس قرار می دهد. در نتیجه جنگ، پیش از هر چیز منبع هیجانات بی مانند است. حتی، جنگ در عالم امروزی هم، دستِ کم در مراحل اولیه،، معرف یک نقش مسلم سرگرم کننده است. انسان بسیج شده، نخست، تصور گذراندن تعطیلات واقعی در جبهه را دارد. او بدین گونه، از چنبر حقارت ها و اسارت های حیات روزمره، خانوادگی و اداری رها می شود. دیگر نه به اجاره خانه اش می اندیشد و نه به مالیاتهایش.

صفت خاص جوامع انسانی آن است که پیوسته دل را در انجماد یکنواخت آرامش زمان، به آتش جنگ گرم و خوش نگهدارند. این به آن معنی نیست که هر لحظه میل بدان کنند.

#ذبح موجودات زنده به پاس احترام انسان ها برای #خدایان، نظر مقبول روحیات جمله جوامع نخستین است و این، #قربانی نام دارد. در برخی موارد، مثلا نزد آزتک ها یا اقوام قاره اقیانوسیه، علت وجودی جنگ، بی اغراق، میل به تدارک قربانیان مطلوب خدایان است. نهالِ فکرِ حرمتِ به قربانی از همین چشمه آب می خورد زیرا جنگ برای آنها نوعی قربانی عظیم و از نظر خدایان نیز عملی مطبوع و دلپذیر است.»

گستون بوتول- جامعه شناسی جنگ

جنگ با هر هدف و نیت و مقصودی که باشد ویرانگر است. برای پرهیز از جنگ، باید آن را شناخت. #جنگ_شناسی، ما را از دچار شدن به جنگ برحذر می دارد و راه صلح و سازش را بهتر می نمایاند.

در تمامی جنگ ها، علاوه بر پیامدهای منفی و مخرب و ناگوار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره، قربانیانی از جنس انسان و حیوان هستند و دومی، قربانیان نامحسوس و بیگانه ی آن باقی می مانند زیرا در جایی که انسان، شعله های جنگ را می افروزد، این خود اوست که مهم است و نباید بمیرد نه آن دیگران...

https://t.center/pazudharma
🖊 ما کجا و نوشته هایمان کجا...

▪️از آن جا که #طبیعت_انسان، یکی از سیماهایی است که ریشه ای استوار در #طبیعت دارد، پیشرفت #تمدن ما را از ریشه ی خود در می آورد و #منزوی می کند. در این فرآیند #فروتنی ما را، که ریشه در #آگاهی مان از خویشاوندی با #سنگها، #گلها و جانوران وحشی دارد تبدیل به #غرور و #خودخواهی می کند. با سستی گرفتن یا از میان رفتن فروتنی مان، گرایش به آن پیدا کرده ایم که خود را در زمره #خدایان ببینیم ولی بسیار دیر و با صدای زنگ #حماقت هایمان بیدار شده ایم- شاید هم هنوز نشده ایم!
«اشرف مخلوقات» خواندن انسان توسط خودش و نسبتی که او با جانوران برقرار می کند مثل نسبت #آمریکایی ها با #سرخ_پوستان است! آنها هم همه چیز را به نام تمدن از سرخ پوست ها گرفتند و به نام خود زدند!!!

▪️یک واقعیت تآمل برانگیز و شاید دردناکِ دیگر هم در خصوص انسان امروز وجود دارد و آن این است که #مدرنیته یکی از عوامل مهم تغییر #شخصیت یا منش اجتماعی افراد بوده است. مدرنیته با وجود تمام مواهبی که داشته، انسان را از خودش و ریشه هایش دور کرده است- از #ساده_بودن.

▪️امروزه، شاید بیشتر از هر زمان دیگر، ما شاهد پند و اندرز هستیم. در #روزنامه ها، در #رسانه_های-دیداری و #شنیداری، در #فضای_مجازی و خلاصه در همه جا، هزاران جمله توسط #مجریان برنامه های مختلف تلویزیونی، #گویندگان رادیو، #خبرنگاران، #نویسندگان و ادمین های کانال ها و خلاصه همه برای رسیدن به #آرامش درون، #صلح، #مهربانی، #دوستی، #عشق ورزیدن، دوست داشتن و دوست داشته شدن، انسان بودن و انسانیت و غیره ترویج می شوند که گویی تنها اثری که دارند در یک لذتی آنی خلاصه می شود.

▪️دو پرسش در اینجا مطرح می شوند:
◽️نخست این که اگر جامعه ی ما، آن گونه که #حکومت و #دولت ادعا می کنند، در سطحی مطلوب از نظر #اجتماعی، #سیاسی، #فرهنگی و #اقتصادی قرار دارد، آیا کنش هایی این گونه در جامعه شکل می گرفت که همه در مقام پند و اندرز دادن دیگران برآیند؟
◽️دوم آن که، اگر حتی یک سوم از افرادی که ناشر و مبلغ این پندها و اندرزها هستند خودشان آن صفات را درونی و در «عمل» مطابق همان ها رفتار می کردند، آیا جامعه ی ما طور دیگری نبود؟

🖊انتشار میلیون ها جمله درباره ی جنبه هایِ مختلفِ انسان بودن و انتشار پند و اندرز کار سختی به نظر نمی رسد. سخت تر این است که به آن چه انتشار می دهیم چگونه عمل می کنیم...

https://t.center/pazudharma