حلالیتطلبیدن یا عذرخواهی؟
✍ #سعید_مدنیچندماه پیش یک استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران فوت کرد. او گرایشات مذهبی قوی داشت و در دوران
#انقلاب دانشجو بوده و بههمراه تعدادی از دوستانشان دهها استاد باسواد و کاربلد را از دانشگاه اخراج کردند و بعدها خودشان بدون هیچ مانع و زحمتی جای همان استادان اخراجی نشستند و شدند استاد دانشگاه تهران.
میگفتند وی آخر عمر از کسانی که بهواسطه ایشان خسارتی به آنها وارد شده، حلالیت طلبیده تا شاید آن دنیایش آباد شود!
چندوقت پیش هم وزیر نفت دولت
#احمدینژاد فوت کرد. یکیدوروز قبل از مرگش از سوی ایشان توئیتی پخش شد که از مردم ایران حلالیت طلبید تا احتمالا به باور خود در آن دنیا در حین عبور از پل صراط پایش نلرزد و به بهشت برین خدا برود!
اخیراً هم
#عبدالرضا_داوری مشاور احمدینژاد در زمان رئیسجمهوری، سپس منتقد ایشان گفته است زمانی که سوزن پنج سانتی را برای تخلیه آب اطراف ریه به بدنش فرو کردهاند، دلاش خواسته از یکی حلالیت بطلبد. یاد جواد
ظریف افتاده و در توییتر از ایشان حلالیت طلبیده!
جالب آنکه
#ظریف هم بهنوعی گفته بخشیدم! انگار امور اجتماعی و امور مردم ارث پدرشان است که بهراحتی یکی طلب کند و دیگری ببخشد. این همان عبدالرضا داوری است که گفت داستان ملاقات
#خاتمی با
#جرج_سوروس ثروتمند یهودی را من در روزنامه
#کیهان ساخته و پرداختم درحالیکه از اساس دروغ بود. همان ملاقاتی که سالهای سال نقل روزنامههای جناح راست و محافل تندرو بود و بهرههای فراوانی را برای به زانودرآوردن دولت اصلاحات بهکار بردند.
در امور اجتماعی،سیاسی، "حلالیت طلبیدن" معنا ندارد.
هم آن استاد دانشگاه و دوستانش و هم وزرای خطاکار و هم کسانی که به دروغ داستانهایی بافتند تا نمایندگان منتخب مردم را نابود و میلیونها رایدهنده را ناامید و هستی و آینده یک ملت را تباه کنند!
آیا با حلالیتطلبیدن مسئله حل میشود؟
بهنظر من حلالیتطلبیدن باز نوعی خودخواهی است. فرد به فکر جامعه و خسارتهایش نیست، به فکر آخرت و ترس از جهنم است. اگر اعتقادی به آخرت نداشنند، اصلا حلالیت هم نمیخواستند. مثل مسئولان کشورهای کمونیستی و ازجمله مسئولان شوروی سابق که هزاران ظلم و ستم کردند و حتی اعتقاد داشتند مردمشان لیاقت ایشان را ندارند(!) و تا لب مرگشان به ریش مردم خندیدند.
در اموراجتماعی، حلالیت طلبیدن موضوعیت ندارد.
بدون شایستگی، پستهای مهم را اشغالکردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغبستنها، خیانتهایی که این همه
#فقر و بیکاری و بحران و ناامیدی و خودکشی و دیگر آسیبهای اجتماعی را در جامعه بهبار آورده با یک حلالیتطلبی خودخواهانه حل نمیشود. اصلا حلالیتطلبیدن از چه کسی و از چه چیزی؟
امثال آن استاد دانشگاه که استادان را اخراج و خانواده و فرزندانشان را از موقعیت و درآمد پدر محروم و آواره کشورهای دیگر کردند و هزاران دانشجو را از داشتن استادان کاربلد محروم کرده، مجبور شدند پای درس برخی استادان نااستاد کمسواد و بیسواد بنشینند و استعداد و جوانی و عمرشان به هدر رود و ماهیت دانشگاه در ایران تهی و نابود شود!
آیا با یک حلالیتطلبیدن دم مرگ، همه این آسیبها حل و جبران میشود؟!
در برخی کشورها عذرخواهی میکنند. عذرخواهی نوعی خود شکستن است و آموزش اخلاقی به دیگران
وقتی مربی ژاپنی تیماش صعود نمیکند در مقابل تماشاگران تا کمر خم میشود و عذر میخواهد. عذرخواهی موضوع مشخصی دارد اما حلالیتطلبیدن یک حرف کلی، نامشخص و گاهی همینجوری و حرف مفت است.
سالها قبل در جلسه بزرگداشت مترجمان متون جامعهشناسی، استاد
#عبدالحسین_نیکگهر یکی از تقدیر شوندگان بود. وی در دوره انقلاب در چهلسالگی از استادی دانشگاه تهران برکنار شد. در آن جلسه گفت:
«افرادی پیش من آمدهاند و حلالیت طلبیدهاند من به ایشان گفتم فرض [که] من بخشیدم، اما با افرادی مثل زریاب خویی چکار میکنید که اکنون دستشان از دنیا کوتاه است و ایضا دانشجویان محروم از درس و سواد ایشان.»
بهباور من آنهاییكه در امور سیاسی و اجتماعی دروغ گفتند یا کارشکنی و خیانت کردند و مثلاً نگذاشتند دولت اصلاحات موفق شود یا
#برجام به سرانجام برسد تا جامعه نفسی بکشد و فرصت توسعه و پیشرفت را بیابد، به همه ایرانیهای امروز و آیندگان خیانت کردند. اینان از که حلالیت خواهند طلبید؟
از ۸۵میلیون ایرانی و نسلهای آینده؟
شاید اگر دولت
#اصلاحات موفق میشد یا برجام به سرانجام میرسید و به تنشزدایی با کانون توسعه غرب، ختم میشد. الان کشور به این حالوروز و این بحران انسانکش فعلی نمیرسید.
عذرخواهی یک حسن هم دارد، نوعی هشدار به جوانان و مسئولان آینده است که مواظب گفتار و رفتار خود باشند تا مجبور نشوند روزی در مقابل مردم بایستند و شرمگین، عذر بخواهند.
http://t.center/oldkingofebrighestan