به بهانهٔ دوم مارس، زادروز
#میخائیل_گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر
#شوروی (۱۹۳۱)
⭕️❗️توصیه میکنم که متن زیر رو با دقتی بیشتر و چندبار بخونیم
✍ #سهند_ایرانمهر[...و مَرد، خود مرده بود که جلادش رسن به گلو افکنده بود و خبه کرده...
ابوالفضل
#بیهقی]
🔸 تقریبا دیگر همه شهروندان روس فهمیده بودند که آن چیزی که خودش را ابرقدرت معرفی میکرد، اجتماعی از کارگزاران و ژنرالهایی است که به هم دروغ میگویند، بابت این دروغها به یکدیگر مدال میدهند و در عین حال، پایبندی یکدیگر به ارزشهای کمونیسم را تحسین میکنند.(آخرین روزهای امپراتوری شوروی، دیوید رمنیک)
هرچند افرادی چون
#سولژنیتسین و
#ساخاروف دیگر به شکل علنی از ناکارآمدی این شیوه از حکمرانی سخن میگفتند، اما کسی که تصمیم گرفت پای روسیه را به دنیایی متفاوت با گذشته باز کند، میخاییل گورباچف بود.
#گورباچف بارها و بارها به متن سخنرانی
#خروشچف در بیستمین کنگره حزب کمونیست که برای اولین بار پرده از دوران سیاه
#استالین برداشته بود، اندیشیده بود و فکر میکرد دیگر چیزی برای ادامه دروغ و انزوای از جهان باقی نمانده است.
دست دادن گورباچف با
#ریگان، در داخل شوروی، زلزلهای بود که به مثابه زیر پاگذاشتن همه اصول کشور شوراها تلقی میشد.
ژنرالهایی که هر روز شاهد عمیقتر شدن شکاف طبقاتی و علنی شدن فسادهای جدید بودند، اما ترجیح میدادند سکوت کنند، اینبار اما به صراحت زبان به انتقاد گشودند. آن دست دادن، پایانی به چند دهه حکومت وحشت بود اما مردی که دنیای بهتری را برای روسیه میخواست، نمیدانست که دنیای بهتر برای ملتی که
#دموکراسی برای آنها یک رویای دست نیافتنی است و وعده زندگی بهتر در جامعهای بیطبقه به "گولاک" ختم شده است، به چیزی بیشتر از دست دادن با یک ابرقدرت نیاز دارد.
🔸جرج شولتز وزیر وقت خارجه آمریکا مصاحبهای میگوید( Charlie Rose interview with George Shultz. Charlie Rose):
گورباچف میدانست که کشورش با ارزشهای کمونیستی که برای مردم خمیرمایه جوک و شوخی شده است و آن ژنرالهای متمولی که هنوز برای مردم دروغهای باورنکردنی را تکرار میکردند، دچار چه وضعیت اسفباری شده است.
او امید داشت مصالحه با آمریکا وتمرکز بر مشکلات داخلی، اندکی این وضعیت را بهبود بخشد حال آنکه خوب فهمیده بود که شوروی بخاطر ریشخند به دموکراسی چه تاوان سختی را باید بدهد.
یادم هست که پرزیدنت ریگان در همان جلسه اول به او گفت: «چیزی که یک ملت نیاز دارد
#آزادی بیان و دموکراسی است، مثلا هر شهروند آمریکایی میتواند به دفتر من بیاید و به راحتی از ریگان انتقاد کند»، گورباچف که فکر میکرد خیلی بامزه است، در جواب گفت:
«برخلاف نظر شما، شوروی با دموکراسی و
#آزادی بیان بیگانه نیست، در شوروی هم مردم میتوانند به دفتر من بیایند و به راحتی از ریگان انتقاد کنند!».
🔸این راست است که اعتراف به ناکارآمدی و سخن از تغییر، شجاعت میخواهد اما از آن مهمتر برای نجات از فلاکتی که با نام
#عدالت، تنها به توزیع عادلانه فقر و نکبت رسیده است، "شنیدن صداها پیش از ویرانی کامل" است. صدای افرادی چون
#آندره_ساخاروف پدر بمب هیدروژنی شوروی که قبل از مرگش به
#برژنف و دیگر مقامات شوروی بارها و بارها گفت که داشتن بمب هیدروژنی در حالیکه شهروندان از حقوق اولیه خود محرومند، چیزی برای افتخار و شادمانی ندارد اما جز تبعید نصیبی نبرد و کار به آنجا رسید که دیگر کاری از گورباچف هم برنمیآمد جز اعلام مرگ امپراتوری که مدتها پیش در بستر احتضار افتاده بود، ساخاروف در آن نامه نوشته بود:
«حدسم این است که قدرت اتم توان اعزام چند صد هزار نفر سرباز و تجهیزات، گستره وسیع امپراتوری یا تاریخ درخشان، هیچ کدام برای خوشبختی یک ملت کافی نیست و درست مثل رویاهای مضحک و کودکانه است وقتی مردم احساس نکنند حقی دارند یا اینکه میتوانند آزادانه از رویاها و ایدههای خود بگویند...
در دورانهای بی شمار و در صفحات پیشین و آتی خلقت چه بسا تمدنهایی کامیابتر از ما بودهاند؛ با این حال نباید تلاش خود را که چون شعله ضعیفی از درون ما به بیرون تسری پیدا کرده دستکم بگیریم...نیکبختی بشر تنها با در نظر گرفتن مقتضیات منطق است و درتلاش برای اهدافی در خور آدمیت»(۱)
۱-Andrei Sakharov: TheConscience of Humanity:by Sidney D. Drell and George P. Shultz
درباره ویدئوی پیوست:
تبلیغ کالاهای غربی، یکی از منابع درآمد گورباچف بعد از فروپاشی شوروی بود.
در این ویدئو (سال نود و هفت میلادی) او "پیتزا هات" را تبلیغ میکند!
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan