روز + نامه - نگین حسینی

#پارالمپیک
Канал
Логотип телеграм канала روز + نامه - نگین حسینی
@neginpaperПродвигать
329
подписчиков
238
фото
91
видео
92
ссылки
راضیه شیرمحمدی را در پارالمپیک لندن 2012 دیدم. از گرفتن مدال برنز پارالمپیک در بخش تیمی تیروکمان خوشحال بود اما حین صحبت، ناگهان بغض در گلویش شکست و گفت: «حیف پدرم نیست تا این روزهایم را ببیند»... راضیه از فوت پدرش در سال 1384 گفت و از اینکه هرجا می‌رود، او را می‌بیند. برایم گفت که یکبار در مسابقات پاراسیایی فسپیک که اولین مدال خارجی‌اش را گرفت، ناگهان در میان تماشاگران پدرش را دیده که برایش دست تکان می‌داده است: «همان جا زدم زیر گریه اما همه فکر کردند از شادیِ مدال برنز است».
راضیه در کودکی به داخل دستگاه آسیاب دانه مرغ افتاده و پاهایش را در اثر حرکت سریغ تیغه‌های دستگاه از دست داده بود. در کتاب «قهرمانان میدان لندن» از زبانش نوشتم: «من با معلولیت بزرگ شدم اما منزوی نبودم... از همان ابتدا که وارد ورزش شدم، انگیزۀ زیادی داشتم تا توانایی‌هایم را به دیگران نشان دهم. با این امید به پارالمپیک لندن آمدم که ثابت کنم: من می‌توانم! دو پا ندارم و در زندگی سختی‌های زیادی کشیده‌ام، اما این دلیل نمی‌شود که توانایی‌های دیگری نداشته باشم».
راضیه آن روز در لندن چیزی گفت که مرا به فکر فرو برد: «شاید باورش برای دیگران سخت باشد که اگر دوباره به دنیا بیایم، دوست دارم همینطوری باشم که الان هستم چون به نظرم زندگی اینطوری شیرین‌تر است. افراد زیادی روی دو پای طبیعی راه می‌روند اما حرکتی در زندگی نمی‌کنند؛ و شاید من و امثال من از آنها جلوتر باشیم».
او در بازی‌های پاراسیایی 2018 اندونزی مدال نقره گرفت و هفته گذشته جواز حضور در مسابقات پارالمپیک 2020 توکیو را به دست آورد. راضیه چندی پیش از وزارت ورزش گلایه کرد که به اندازه کافی به وضع قهرمانان پارالمپیک رسیدگی نمی کند. راضیه دو فرزند داشت و در سن 41 سالگی، برای سکته‌ی قلبی و مُردن، هنوز خیلی جوان بود...
#نگین_حسینی #راضیه_شیرمحمدی #معلولیت #پارالمپیک #تیروکمان
پرداخت دیرهنگام پاداش قهرمانان پارالمپیکی با نرخ سکۀ سال 97

گروهی از ورزشکاران پارالمپیکی و مدال‌آوران مسابقات پاراسیایی جاکارتا 2018 در تجمعی مقابل وزارت ورزش خواستار پرداخت پاداش معوقه قهرمانی خود شدند. این در حالی است که ظاهرا دولت مبلغ 18 میلیارد تومان به حساب فدراسیون ورزش‌های جانبازان و معلولین واریز کرده و پاداش ورزشکاران قهرمان جاکارتا در مراسمی در ماه رمضان به آنها اهدا خواهد شد. هرچند ظاهرا پاداش عقب‌افتاده به زودی پرداخت می‌شود، این ماجرا چند نکته دارد:

اول: دولت همیشه برای اعلام پاداش ورزشکاران، از واحد سکه استفاده می‌کند که به خصوص در شرایط بحرانی ارزی کشور در ماه های اخیر، مشکل‌زا بوده است. پیش از بازی‌های آسیایی جاکارتا اعلام شد برندگان طلا، نقره و برنز از میدان جاکارتا به ترتیب 160، 80 و 40 سکه از رئیس جمهور دریافت خواهند کرد. سکه در سال 1397 حدودا 1میلیون و 700هزار تومان بود؛ در حالی که نرخ سکه امروز به حدود 4میلیون و 800هزار تومان رسیده است! ظاهرا قرار است به جای سکه، به ورزشکاران معادل نرخ سکه در سال 97 (یعنی هر سکه 1میلیون و 700هزار تومان) اهدا شود. این موضوع نیز موجب نارضایتی در جمع قهرمانان پارالمپیکی شده که خواستار دریافت عین پاداش وعده داده شده هستند؛ نه معادل تومانی آن به نرخ سکه سال گذشته. در واقع میزان پاداش قهرمانان پارالمپیکی به یک سوم میزان وعده داده شده کاهش یافته است؛ آن هم به سبب تعلل دولت‌ که نکته‌ی بعدی است.

به هنگام نبودن زمان پرداخت پاداش وعده داده شده، از دیگر مشکلاتی است که در هر دوره از بازی‌های مهم خارجی نمایان می‌شود. چرا پاداش قهرمانان باید هفت ماه پس از مسابقات داده شود؟ تورم، فشار اقتصادی و بیکاری عموم ورزشکاران پارالمپیکی ایجاب می‌کند که پاداش آنان به روز داده شود، نه با اینهمه تاخیر. پاداش یک سوم تاخیری در برابر تورم چندین برابر، چه دردی از ورزشکاران دوا خواهد کرد؟

نکته سوم، پاداش مالی هرچند کمک‌کننده است اما در نهایت، کفاف آینده شغلی و اقتصادی بیشتر ورزشکاران را نمی‌دهد. در کنار هدیه مالی، تضمین اشتغال قهرمانان پارالمپیکی هدیه‌ای به مراتب دلگرم‌کننده‌تر است تا پس از ته کشیدن پاداش مالی، قهرمانان کشور به بیکاری و دستفروشی نیفتند.

#نگین‌حسینی #پارالمپیک #ورزشهای‌جانبازان‌ومعلولین #پاداش
بازیهای #پاراسیایی #جاکارتا 2018 (8) – حالا یکی از سه قدرت برتر آسیا هستیم!

هیچ وقت اینقدر طلا نگرفته بودیم! با 51 مدال طلا، 42 نقره و 43 برنز از جایگاه چهارمی دوره گذشته به رتبه سوم صعود کردیم و جای ژاپن قدرتمند را که در دوره های پیشین بازیهای پاراسیایی سوم و دوم شده بود، گرفتیم. تنها دو مدال طلا کافی بود تا جای کره جنوبی را در ردۀ دوم جدول مدالها بگیریم اما جایی برای حسرت و افسوس نیست؛ حالا یکی از سه قدرت برتر آسیا هستیم!

ورزشکاران معلول و جانباز ما سخت ترین و پربارترین دورۀ بازی های آسیایی را تجربه کردند. از یک طرف، رقابت با ژاپن برای گرفتن رتبه سوم جدول و از طرف دیگر، رقابت با کره جنوبی سر رتبه دوم که تقریبا دو روز از آن ایران شده بود. تیم چین هم که مثل همیشه به اندازۀ وسعت جغرافیایی اش مدال درو می کند، یک سر و گردن بالاتر از بقیه و بدون هیچ تهدیدی در صدر جدول قرار گرفت.
اتفاق بزرگ این دوره از بازی های پاراسیایی در جاکارتا 7 مدالی شدن شاهین ایزدیار در رشته شنا بود که 6 طلا و یک نقره گرفت. بعضی کاربرها در فضای مجازی به او لقب "مایکل فلپس ایرانی" را دادند. هرچند برعکسش هم صادق است؛ فلپس می تواند شاهین ایزدیار امریکایی باشد!

سیامند رحمان، وزنه بردار شاخص جهان پارالمپیک، با زدن وزنه های 293 و 295 کیلویی، دو بار رکورد آسیا را که متعلق به خودش بود جابه جا کرد. جالب اینکه مدال نقرۀ این دسته (+107کیلوگرم) را هم منصور پورمیرزایی از آن خودش کرد.

مردان بسکتبال روی ویلچر و والیبال نشسته در این دوبازی تیمی قهرمان آسیا شدند و دختران والیبال نشسته که به تازگی میدان های خارجی را تجربه می کنند به مدال نقره پاراسیایی رسیدند.

دو سال تا #پارالمپیک_توکیو2020 زمان داریم. امید که با همت و زحمت ورزشکاران پارالمپیکی و مربیان آنها بهترین نتیجه ممکن، بیشترین تعداد مدال و بهترین نمره را بگیریم، بیستِ بیست!

پی نوشت: جدول مقایسه ای پست قبلی را با استفاده از جدول های ویکیپدیا درست کردم.

#نگین_حسینی
@neginpaper
اینهمه وقت صرف می کنیم برای دیدن و شنیدن و خوندن صدها خبر و مطلب جالب در طول روز، حالا بد نیست چند دقیقه از وقتمون رو در طول هفته اختصاص بدیم به شنیدن "رادیوپارالایو" که تازه راه افتاده و قراره شنونده هاشو در جریان خبرهای مربوط به ورزشکاران پارالمپیکی و ورزشهای جانبازان و معلولان قرار بده.
گزارش های رادیویی و تلویزیونی از بازیهای پارالمپیک و مسابقات ورزشکاران دارای معلولیت عموما در زمانهایی خاص بیشتر شنیده و دیده می شن اما حالا رادیوپارالایو اومده تا این خلاء رو جبران کنه. رادیوپارالایو برنامه رادیویی (پادکست) پارالمپیک و ورزش های جانبازان و معلولین فعلا بطور هفتگی تهیه و ارائه میشه که می تونید اونو از کانال پارالایو در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید.
قسمت اول رادیوپارالایو را میذارم در پست بعدی. امیدوارم همراه همیشگی ورزشکاران پارالمپیک باشید.
t.center/paralive
#پارالمپیک #پارالایو #ورزشهای_جانبازان_و_معلولین #معلولیت #رادیوپارالایو
@neginpaper
Forwarded from ParaLive
🔷 امروز اختتامیه بازی‌های المپیک زمستانی برگزار می‌شه و دیگه همه درگیر اخبار و اتفاقاتِ برگزاری و اخبار #پارالمپیک_زمستانی می‌شن.

🔹 پیش‌تر گفته بودیم که چهار اسکی باز کشورمون حسین سولقانی، پوریا خلیل تاش، صدیقه روزبه و الهه قلی فلاح در رشته‌های صحرانوردی و اسنوبرد موفق به کسب سهمیه بازی‌های پارالمپیک زمستانی پیونگ چانگ شدن.

🔹 حالا خبر رسیده که ابوالفضل خطیبی قهرمان شانزده ساله از استان مازندران هم موفق شده یک سهمیه دیگه در بخش صحرانوردی بدست بیاره.👏🏻

🔹 نخستین باره که کاروان کشورمون با این تعداد ورزشکار راهی این مسابقات می‌شه که امیدواریم زمینه ساز توسعه و رونق هر چه بیشتر #پارااسکی بشه.

🔹توضیحات بیشتر درباره کاروان کشورمون رو می‌تونید در لینک زیر بخونید.

https://goo.gl/mEdu1i
@ParaLive
Forwarded from ParaLive
🔷 #پاراآسیایی_جوانان #دوبی
«پارالمپین های توانا، عملگرا، قهرمان»

🔹خطری هست که همواره جامعه #افراد_دارای_معلولیت را به خصوص در فعالیت‌های جمعی و صنفی شان تهدید می کند: فرو رفتن در حرف و شعار و بایدها و نبایدها، با کمترین امکان عمل. اما #پارالمپیک به عنوان یکی از عملگراترین نهادهای مرتبط با افراد دارای معلولیت، میدان زیبایی است که «حرف‌ها» را به «عمل» تبدیل می کند. پارالمپین «نمی گوید»، بلکه «نشان می‌دهد» که شرایط جسمی متفاوت الزاما ناقض و نافی تلاش و حرکت و موفقیت نیست.

🔹برگزاری بازی‌های ورزشی افراد معلول و جانباز، چه در سطح داخلی و چه در میدان‌های خارجی، نفس تازه ای به روح جامعه افراد دارای معلولیت در ایران می‌دمد که سالهاست در تب و تاب و تلاش برای تصویب لایحه حمایت از حقوق افراد معلول، نیازمند عرصه هایی هرچه عملگرایانه تر هستند.

🔹بازی‌های #پاراآسیایی_جوانان که چند روزی بعد از روز جهانی افراد دارای معلولیت در دبی برگزار شد، میدان خوبی بود برای پوشاندن رخت عمل به «حرف»هایی که در روز جهانی مطرح و تکرار شدند: «دگردیسی به سوی جامعه ای پایدار و منعطف برای همه». جامعه جهانی پارالمپیک در بطن خود همان دگردیسی را رقم زده و با تشویق افراد دارای معلولیت به حضور در میدان‌های ورزشی، تلاش می کند سهمی از ورزش و فعالیت‌های بدنی را به کسانی اختصاص دهد که شرایط جسمی متفاوتی دارند، و به این ترتیب، تفاوت‌ها در برخورداری از امکانات ورزشی را به حداقل برساند.

🔹 #پارالمپین های نوجوان و جوان ایرانی در بازی‌های #دوبی فرصت پیدا کردند توانایی خودشان را از یکسو محک بزنند، و باورهای عمومی را از سوی دیگر به چالش بکشند که از این منظر، تک تک ورزشکاران ایرانی در این بازیها قهرمانند، چه آنها که مدال گرفتند و چه آنها که مدالی به دست نیاوردند. قهرمان از این بابت که باورهای نادرست و شایع در مورد شرایط جسمی متفاوت را به چالش کشیدند: واقعیت این است که شرایط بدنی متفاوت نیازها و امکانات خاص خودش را لازم دارد، همچنان که بدن های ظاهرا سالم و غیرمعلول نیز امکانات خاصی می طلبند تا بتوانند به کار درآیند. برای هر دو گروه، معلول و غیرمعلول، نبودن امکانات لازم مساوی ناتوانی می شود. افراد با شرایط جسمی متفاوت، در صورت برخورداری از امکانات و تسهیلات مورد نیاز، می توانند همسان با دیگر افراد جامعه در عرصه عملگرایی نقش ایفا کنند. همه‌ی پارالمپین های #ایران، توانا، عملگرا و قهرمانند.

🔹پارالمپین‌های جوان ایران در بازی‌های پاراآسیایی دوبی۲۰۱۷ قهرمان دوم آسیا شدند. مبارک همه شان باشد، با مدال و بی مدال.

*نگین حسینی، روزنامه نگار
@ParaLive
معرفی کانالی متفاوت
اگر علاقمند به رویدادهای #پارالمپیک هستید
اگر دوست دارید هرروز از #ورزشهای_افراد_معلول اطلاع داشته باشید
کانال #پارالایو را دنبال و به دوستانتان معرفی کنید: @paralive
@neginpaper
تیرخلاص به رابطه؛ دربارۀ خبر جدایی زهرا نعمتی از شوهرش
خبرگزاری ایسنا اعلام کرد: رهام شهابی پور همسر خود زهرا نعمتی، قهرمان پارالمپیک در رشته تیراندازی و پرچمدار تیم المپیک ایران در بازیهای ریو2016 را ممنوع الخروج کرده است. من در پارالمپیک لندن 2012 با هر دو آنها آشنا شدم، گوشه هایی از داستان زندگی شان را شنیدم و در کتاب لندن در موردشان نوشتم. آن زمان، حرف از عشق بود و تاثیری که این علاقه، روی پیشرفت آنها در ورزش داشت؛ اما حالا ورق برگشته و گوشه هایی تاریک از زندگی یک قهرمان در سطح پارالمپیک و جهان، روی آنتن رسانه ها رفته است.
هرچند بنا ندارم بدون اطلاع از جزییات این اختلاف، قضاوتی در این مورد بکنم، اما در محدودۀ همین اظهارات آقای شهابی پور این چند نکته را می نویسم:

1. گفتار آقای شهابی پور در این خبر، نحوۀ بیان ماجرا از طرف او، و تحکمی که در حرفهایش هست، برای من به شخصه آزاردهنده است. اگر همین ادبیات را در متن زندگی زناشویی بگذاریم، رابطه ای ترسناک از آن بیرون می زند. من به همین گفته های آقای شهابی پور استناد می کنم: او با همسرش دچار مشکلاتی شده، و بعد دست به اقدامهای محدود کننده زده، با فدراسیونهای ورزشی تماس گرفته تا زنش را از حضور در اردوها و تیم ملی باز دارد؛ و حتی او را ممنوع الخروج کرده "تا نتواند در هیچ تورنمنت بین المللی شرکت کند". اینها را خود ایشان به ایسنا گفته است و برداشت من نیست اما برای من به شخصه، اعمال اینهمه فشار و تحریم و ممنوعیت بر یک زن ورزشکار، گوشه هایی تاریک از زندگی و رابطۀ آنها را افشا می کند؛ رابطه ای که "اعمال قدرت"، "محدودیت" و "ممنوعیت" بر آن سایه انداخته و آن را نابرابر کرده است. آیا سزاست که برای حل مشکلات خانوادگی، به تماس با فدراسیونها برای محدود کردن یک ورزشکار متوسل شد؟ آن هم زنی ورزشکار و البته دارای معلولیت، که تصادف سختی را که منجر به معلولیتش شد، به بهانه ای برای پیشرفت و سربلندی نام خودش و کشورش تبدیل کرد. آیا این طرز برخورد با مشکلات زندگی، به جای حل آنها، خود منجر به ایجاد مشکلات جدید نمی شود؟ و این اتفاقا همان رویه ای است که آقای شهابی پور، خانم نعمتی را متهم به آن کرده است.

2. من به شخصه باور دارم که قانون ممنوع الخروج کردن زن، قانونی واپسگرا و نابرابر است؛ و نوعی غل و زنجیر کردن زن به سبب جنسیت اوست. متاسفانه این قانون به اهرم فشاری علیه زنان ورزشکار تبدیل شده تا شوهران آنها بتوانند به اجبار زنان را وادار به پذیرش شرایطی کنند که خواستارش نیستند. تنها اعمال همین قانون کافی ست تا آخرین بندهای میان دو نفر را از هم بگسلد. کدام زنی است که با اجبار شوهرش، خانه نشین و ممنوع الخروج شود اما با "عشق و علاقه" و با جان و دل، پای آن زندگی بماند؟! اجرای این قانون، چه ضمانتی برای ادامۀ زندگی مشترک در سایۀ عشق و تفاهم است؟ جز آنکه بر کینه ها می افزاید و در نهایت طلاق عاطفی را تکمیل می کند؛ حتی اگر جلوی طلاق محضری را بگیرد.

3. پاراگراف آخر و تهدیدی که آقای شهابی پور کرده، بسیار زننده و غیراخلاقی است. در هیچ دعوایی آن هم از جنس طلاق، حلوا پخش نمی کنند و حرفهای قشنگ تحویل نمی دهند اما تهدید کردن و "بگم بگم" راه انداختن نزد عموم، شیوۀ مرسوم و زشتی است که البته بیشترِ بازنده ها پیش می گیرند. متحیرم از اینکه آقای شهابی پور که کار را به اینجا رسانده و تیر خلاص را به این رابطه شلیک کرده، چطور همچنان توقع دارد که این مساله به خوشی حل و فصل شود؟!

4. ورزش زنان به کسی بدهی ندارد که سربزنگاه بخواهند از آن پس بگیرند. هر اتفاقی که بین این دو نفر افتاده و بیفتد، ربطی به ورزش زنان ندارد که بخواهند تهدیدش کنند. ورزش زنان سر جای خودش ایستاده و با هزار و یک دشواری خیلی آهسته اما رو به جلو می رود. این دیگر پاسپورت و اجازۀ خروج نیست که دست کسی باشد، بلکه دست تک تک زنان ورزشکار است که از جان و دل مایه می گذارند برای پیشبرد آن. زنان دارای معلولیت برای رسیدن به مسابقات داخلی، منطقه ای، آسیایی، جهانی و پارالمپیک، مشکلاتی به مراتب بیشتر و عمیق تر دارند؛ پرده های زندگیشان را که بالا بزنی، هزار و یک درد گفته و ناگفته هست... و این ماجرا که سر بازکرده، فقط گوشه ای از آنهمه رنج است.

5. خبرگزاری ایسنا دو ورژن مختلف از این خبر منتشر کرده که من از نسخۀ اول آن در این مطلب استفاده کرده ام. ای کاش ایسنا پیش از انتشار این خبر، سراغی از زهرا نعمتی هم می گرفت، یا جواب زهرا نعمتی را نیز در این خبر می آورد و یا اصلا آن را منتشر نمی کرد.
*نگین حسینی، روزنامه نگار، فعال حقوق معلولیت
#زهرانعمتی #پارالمپیک
@neginpaper
هرچند خودش نبود تا ببیند، اما جایزه که روی دست پسرش نشست، فکر کردم کسی که ظاهرا میان ما نیست، چقدر از همۀ ما حاضرتر است و هنوز چقدر مفیدتر!
کمیتۀ پارالمپیک آسیا دیروز در مراسمی، جایزۀ یک عمر خدمت به ورزش افراد دارای معلولیت را به خانم دکتر فاطمه میرفتاح اهدا کرد؛ و آرش، پسر خانم میرفتاح، جایزه را به نام و یاد مادر بزرگوارش دریافت کرد. این جایزه به کسانی تعلق می‌گیرد که به پارالمپیک یا ورزش افراد معلول خدمت کرده‌اند؛ و چه کسی شایسته‌تر از او که همۀ زندگی حرفه‌ای خود را روی ارتقای ورزش افراد معلول و به خصوص دختران و زنان دارای معلولیت گذاشت.
داستان زندگی خانم میرفتاح خواندنی است. ۱۸ تیر ۱۳۸۴ که هنوز ایران بودم، برای ایشان که در امریکا زندگی می‌کرد، فکسی فرستادم و خواستم که خلاصه‌ای از زندگینامه خود را برایم بفرستد تا در مقدمۀ کتاب “در آسمانی دیگر” (خاطرات من از پارالمپیک آتن ۲۰۰۴) از آن استفاده کنم. کمتر از یک ماه بعد، پاکتی پستی به دستم رسید. خانم میرفتاح در ۱۴ صفحه، خلاصه‌ای از زندگی پر فراز و نشیب خود را نوشته و برایم فرستاده بود. اصل مطلبی که نوشته بود، در وبسایتم به نشانی زیر قابل دسترسی است: http://neginh.net/?tag=%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AD%D8%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87
این جایزه مبارک آرش عزیز باشد، و مبارک همۀ دوستداران مادرش که برای همه مادری کرد.
فیلم مراسم اهدای جایزۀ پارالمپیک آسیا را آرش تهیه کرده که در پست بعدی می گذارم.
#فاطمه_میرفتاح #پارالمپیک_آسیا
@neginpaper
وقت زیادی نمی گیره اگه لطف کنید برید تو سایت کمیته بین المللی پارالمپیک و به ساره جوانمردی رای بدید برای اینکه ورزشکار برتر این ماه بشه. ساره در بازیهای پارالمپیک ریو 2016 برای ما 2 مدال طلا در تیراندازی گرفت که اتفاقی بی سابقه در ایران و کم سابقه در ورزش جهان در سطح پارالمپیکه.
چند ثانیه وقت نمی بره که در توان خودمون، کاری واسه ساره کرده باشیم که شاید نوعی تشکر هم ازش باشه. ساره الان از حریف ایتالیایی خودش در رای گیری عقبه. وقتی لینک زیر باز شد، ستون سمت راست رو می بینید که برای رای گیری هست، فقط کافیه کنار اسم ساره کلیک کنید و رای رو ثبت کنید؛ همین! خیلی ممنونم ازتون
#ساره_جوانمردی #پارالمپیک
https://www.paralympic.org/
@neginpaper
روز اول پارالمپیک – گل زیبایت رسید محمد جان!
محمد خراط، بازیکن تیم فوتبال هفت نفره روبروی دوربین "پارالایو" ایستاد و گلی را که امروز به تیم آرژانتین زد، به مردم ایران تقدیم کرد. مردم ایران منم، تویی، ماییم. کجای این بازی ایستاده‌ایم من و تو و ما؟ این گل امروز تمامِ زندگی محمد بود، و او سخاوتمندانه آن را تقدیم من و تو و ما کرد که همیشه سرشلوغیم... چقدر حواسمان بود به هدیه‌ای که امروز گرفتیم؟ نمی‌دانم. مردم ایران منم. یکی از آنها. گل زیبایت رسید محمد جان. از پایتخت عشق جهان به سمت شمال رسید؛ به جایی که حالا نشسته‌ام، از جنوبِ دریاچه‌ی میشیگان برایت می‌نویسم. حتما گلت قشنگ و تماشایی بود، و زیباتر از آن، که تقدیم منِ مردم ایران کردی. تا اینجا هم گل زده‌ای به سر همه‌ی ما. نگران مدال و نتیجه نباش. ما را همین گل تو و بقیه دوستانت بس، تا روزی که زنده‌ایم...
**نتایج روز اول پارالمپیک:
اولین مدال کاروان ایران: سامان پاکباز - مدال نقره پرتاب وزنه
اولین پیروزی فوتبال هفت نفره: ایران 3 – آرژانتین 1
مقام پنجمی یونس سیفی‌پور در پرتاب وزنه
مقام هشتمی شاهین ایزدیار در مسابقات شنای قورباغه
پیروزی تیم بستکبال با ویلچر ایران مقابل آلمان 69 بر 63
*نگین حسینی؛ روزنامه نگار، فعال حقوق معلولیت
#ریو2016 #پارالمپیک_ریو
@neginpaper
قلب محدودیتی نمی‌شناسد؛ هر کسی قلبی دارد
این محور موضوعیِ مراسم آغازین پارالمپیک 2016 بود. در شبی بارانی از شب‌های ساحلیِ و گرم ریو، چهار هزار و سیصد و پنجاه پارالمپین به همراه حدود هشتاد هزار تماشاچی حاضر در استادیوم ماراکانا آغاز بازی‌ها را جشن گرفتند؛ با قلب‌های گرمشان که عشق و امید و انرژی را در فضا به گردش درآورده بود.
قلب محدودیتی نمی‌شناسد؛ و هر کس قلبی دارد. من بی‌آنکه محورِ موضوعی مراسم را بدانم، نوشته بودم که ریو این روزها پایتخت عشق جهان است. قلب، نمادِ عشقی نامحدود، جانِ مشترکِ همه‌ی آدمیان است؛ با هر جنسیت، مذهب، نژاد و رنگ پوست، و شرایط بدنی. و قلب، دریچه‌ای برای دیدن یکدیگر و تفاوت‌هایمان، برای گذر از محدودیت‌هایی که جسم جلوی راهمان یا جلوی دیدمان می‌گذارد.
در مراسم رژه‌ی پارالمپین‌ها، تیم هر کشور شرکت کننده، قطعه‌ی پازلی در دست داشت که نام کشور روی یکطرف آن و تصویر المپین‌هایش روی سطح دیگرش نقش بسته بود. هر تیمی که رژه رفت، قطعه‌ای از پازل را از خودش به جا گذاشت و آن قطعه، در کنار قطعات دیگر قرار گرفت تا نقشی پایانی شکل بگیرد. تیم میزبان، آخرین قطعه‌ی پازل را کنار دیگر قطعات منتظر چید؛ و ناگهان، در زاویه‌ای از بالا به پایین، دوربین‌های مراسم به زیبایی نشان دادند که با اتصال آخرین قطعه، رگ و ریشه‌ای در تصویر دوید و قلبی قرمز و تپنده شکل گرفت؛ نماد روح پارالمپیک؛ جمع بودن و یکی شدن و تپیدن؛ و پیامی برای نامحدود بودن.
بنا به روالِ دیرینه، چند پارالمپین‌ مشعل بازی‌ها را دست به دست کردند تا به آخرین نفر برسد. یکی از پارالمپین‌ها که با کمک واکر راه می‌رفت، هنگام حمل مشعل به زمین افتاد. بغض من در آن لحظه شکست؛ که هیچ اتفاقی جز این، نمی‌توانست دشواری‌های زندگی با معلولیت را، شکست‌ها و زمین خوردن‌ها و دوباره برخاستن‌ها را به این تلخی و به این عریانی نشان دهد. تشویق و همراهی تماشاچیان درآن لحظه‌ها امیدبخش و ستودنی بود.
آخرین پارالمپین مشعل را روی ویلچر گذاشت تا شعله‌ی بازی‌ها را روشن کند. او مسیری را طی کرد و در نهایت به پله‌ها رسید. هیچ کس جز افرادی که معلولیت جسمی دارند، احساسِ ناخوشایندِ قرار گرفتن مقابل پله‌ها را تجربه نکرده است. پارالمپین و مشعلش روبروی پله‌ها متوقف شد. چند لحظه ایستاد... هرجا که سدّ راهی هست، باید راهگشایی هم باشد. به لطف تکنولوژی، رمپی در قلب پله‌ها ظاهر شد تا نشان دهد که سنگ هم می‌تواند قلب داشته باشد؛ آن قلب نامحدود؛ و از دل خود، راهی، مسیری، باز کند.
مشعل امید، توانایی، گذر از محدودیت‌ها، در پایتخت عشقِ جهان روشن شده و تا ده روز دیگر برافروخته خواهد بود؛ اما شعله‌اش حتی اگر خاموش شود، همچنان در قلبِ نامحدود ما روشن می‌ماند - همان که حافظ گفت: " که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست"
*نگین حسینی؛ روزنامه نگار، فعال حقوق معلولیت
#ریو2016 #پارالمپیک_ریو
http:.//telegram.me/neginpaper