روز + نامه - نگین حسینی

#زهرانعمتی
Канал
Логотип телеграм канала روز + نامه - نگین حسینی
@neginpaperПродвигать
329
подписчиков
238
фото
91
видео
92
ссылки
معلولیت، ناتوانی نیست. اینکه اجازه ات دست خودت نباشه، ناتوانیه
#زهرانعمتی #معلولیت #ما49درصدیم
@neginpaper
تیرخلاص به رابطه؛ دربارۀ خبر جدایی زهرا نعمتی از شوهرش
خبرگزاری ایسنا اعلام کرد: رهام شهابی پور همسر خود زهرا نعمتی، قهرمان پارالمپیک در رشته تیراندازی و پرچمدار تیم المپیک ایران در بازیهای ریو2016 را ممنوع الخروج کرده است. من در پارالمپیک لندن 2012 با هر دو آنها آشنا شدم، گوشه هایی از داستان زندگی شان را شنیدم و در کتاب لندن در موردشان نوشتم. آن زمان، حرف از عشق بود و تاثیری که این علاقه، روی پیشرفت آنها در ورزش داشت؛ اما حالا ورق برگشته و گوشه هایی تاریک از زندگی یک قهرمان در سطح پارالمپیک و جهان، روی آنتن رسانه ها رفته است.
هرچند بنا ندارم بدون اطلاع از جزییات این اختلاف، قضاوتی در این مورد بکنم، اما در محدودۀ همین اظهارات آقای شهابی پور این چند نکته را می نویسم:

1. گفتار آقای شهابی پور در این خبر، نحوۀ بیان ماجرا از طرف او، و تحکمی که در حرفهایش هست، برای من به شخصه آزاردهنده است. اگر همین ادبیات را در متن زندگی زناشویی بگذاریم، رابطه ای ترسناک از آن بیرون می زند. من به همین گفته های آقای شهابی پور استناد می کنم: او با همسرش دچار مشکلاتی شده، و بعد دست به اقدامهای محدود کننده زده، با فدراسیونهای ورزشی تماس گرفته تا زنش را از حضور در اردوها و تیم ملی باز دارد؛ و حتی او را ممنوع الخروج کرده "تا نتواند در هیچ تورنمنت بین المللی شرکت کند". اینها را خود ایشان به ایسنا گفته است و برداشت من نیست اما برای من به شخصه، اعمال اینهمه فشار و تحریم و ممنوعیت بر یک زن ورزشکار، گوشه هایی تاریک از زندگی و رابطۀ آنها را افشا می کند؛ رابطه ای که "اعمال قدرت"، "محدودیت" و "ممنوعیت" بر آن سایه انداخته و آن را نابرابر کرده است. آیا سزاست که برای حل مشکلات خانوادگی، به تماس با فدراسیونها برای محدود کردن یک ورزشکار متوسل شد؟ آن هم زنی ورزشکار و البته دارای معلولیت، که تصادف سختی را که منجر به معلولیتش شد، به بهانه ای برای پیشرفت و سربلندی نام خودش و کشورش تبدیل کرد. آیا این طرز برخورد با مشکلات زندگی، به جای حل آنها، خود منجر به ایجاد مشکلات جدید نمی شود؟ و این اتفاقا همان رویه ای است که آقای شهابی پور، خانم نعمتی را متهم به آن کرده است.

2. من به شخصه باور دارم که قانون ممنوع الخروج کردن زن، قانونی واپسگرا و نابرابر است؛ و نوعی غل و زنجیر کردن زن به سبب جنسیت اوست. متاسفانه این قانون به اهرم فشاری علیه زنان ورزشکار تبدیل شده تا شوهران آنها بتوانند به اجبار زنان را وادار به پذیرش شرایطی کنند که خواستارش نیستند. تنها اعمال همین قانون کافی ست تا آخرین بندهای میان دو نفر را از هم بگسلد. کدام زنی است که با اجبار شوهرش، خانه نشین و ممنوع الخروج شود اما با "عشق و علاقه" و با جان و دل، پای آن زندگی بماند؟! اجرای این قانون، چه ضمانتی برای ادامۀ زندگی مشترک در سایۀ عشق و تفاهم است؟ جز آنکه بر کینه ها می افزاید و در نهایت طلاق عاطفی را تکمیل می کند؛ حتی اگر جلوی طلاق محضری را بگیرد.

3. پاراگراف آخر و تهدیدی که آقای شهابی پور کرده، بسیار زننده و غیراخلاقی است. در هیچ دعوایی آن هم از جنس طلاق، حلوا پخش نمی کنند و حرفهای قشنگ تحویل نمی دهند اما تهدید کردن و "بگم بگم" راه انداختن نزد عموم، شیوۀ مرسوم و زشتی است که البته بیشترِ بازنده ها پیش می گیرند. متحیرم از اینکه آقای شهابی پور که کار را به اینجا رسانده و تیر خلاص را به این رابطه شلیک کرده، چطور همچنان توقع دارد که این مساله به خوشی حل و فصل شود؟!

4. ورزش زنان به کسی بدهی ندارد که سربزنگاه بخواهند از آن پس بگیرند. هر اتفاقی که بین این دو نفر افتاده و بیفتد، ربطی به ورزش زنان ندارد که بخواهند تهدیدش کنند. ورزش زنان سر جای خودش ایستاده و با هزار و یک دشواری خیلی آهسته اما رو به جلو می رود. این دیگر پاسپورت و اجازۀ خروج نیست که دست کسی باشد، بلکه دست تک تک زنان ورزشکار است که از جان و دل مایه می گذارند برای پیشبرد آن. زنان دارای معلولیت برای رسیدن به مسابقات داخلی، منطقه ای، آسیایی، جهانی و پارالمپیک، مشکلاتی به مراتب بیشتر و عمیق تر دارند؛ پرده های زندگیشان را که بالا بزنی، هزار و یک درد گفته و ناگفته هست... و این ماجرا که سر بازکرده، فقط گوشه ای از آنهمه رنج است.

5. خبرگزاری ایسنا دو ورژن مختلف از این خبر منتشر کرده که من از نسخۀ اول آن در این مطلب استفاده کرده ام. ای کاش ایسنا پیش از انتشار این خبر، سراغی از زهرا نعمتی هم می گرفت، یا جواب زهرا نعمتی را نیز در این خبر می آورد و یا اصلا آن را منتشر نمی کرد.
*نگین حسینی، روزنامه نگار، فعال حقوق معلولیت
#زهرانعمتی #پارالمپیک
@neginpaper
این عکس زهرا نعمتی، بانوی طلایی تیر و کمان ایران در بازی‌های پارالمپیک و عضو تیم المپیک با همه‌ی عکس‌هایی که ورزشکاران محبوب با مردم می‌گیرند، تفاوت زیادی دارد. این عکس راوی راهی طولانی است که دختران ایران طی کرده‌اند تا مَثلِ قدیمی و معروفی را که "پادگان" و "یک گردان سرباز" تداعی می‌کرد و ممنوعیت حضور زن‌ها در این فضاها را موضوعی حیثیتی می‌دانست، به چالش بکشند. این تصویر نماد همه‌ی دخترانی است که هر روز زندگی‌شان را جنگیده‌اند برای آنکه بتوانند عادی‌ترین فعالیت‌های زندگی را داشته باشند. نماد راهی طولانی که برای فرهنگ سازی طی کرده‌اند تا فهم جامعه را از خودشان و حضورشان تغییر بدهند. مصائب زن بودن به کنار، دشواری‌های زنِ معلول بودن خود داستان دیگری است. این تصویر نماد معلولیتی است که به توانمندی تبدیل می‌شود. برچسبی که می‌توانست زهرا نعمتی را برای همیشه از جامعه رانده و گوشه نشین کند، به توانمندی‌اش تبدیل شد.
حالا این است زنی نشسته روی ویلچر، در آستانه‌ی فصلی بهاری از زندگی‌ دشوارش؛ آماده تا تیرهای طلایی‌اش را از چلۀ کمان رها کند و تک تک کلیشه‌های نادرست و باورهای غلط را نشانه بگیرد...
*نگین حسینی، روزنامه نگار
#زهرانعمتی
@neginpaper
پارالمپیک 2016 – روز هشتم- بخش دوم:
روز هشتم پر از حادثه بود؛ آنقدر اثرگذار که در این بامداد روز جمعه، با اینکه برای روز هشتم نوشته ام، با اینکه از خستگی مفرط یک روز کاری به زحمت درحال تایپ کردنم، هنوز احساس می کنم کارم ناتمام مانده است؛ باید بنویسم از لحظه هایی که در ریو آفریده شد و در غوغای نتیجه ها و عددها گم شد.
پنج شنبه 25 شهریور روزی فراموش نشدنی برای پارالمپیک ایران بود. زهرا نعمتی مدال طلایی گرفت که ارزش آن به مراتب بیشتر از مدال طلایش در پارالمپیک لندن است. صبح روز مسابقه که خورشید زهرا در لندن 2012 طلوع کرد، او اسمی ناشناخته بود؛ یکی از صدها پارالمپینِ دهکده که قرار بود مسابقه بدهد. غیر از هیجان بازیها که طبیعی هم بود، نه فشاری از اطراف روی زهرا بود و نه توقعی و نه وزنه ی سنگین اسمی بزرگ. زهرا نعمتی در آغاز راه بود. در فاصله ی چهار ساله میان لندن و ریو، نام زهرا از چله ی کمانش رها شد و به دوردست ها رفت. زهرا تبدیل شد به اسطوره. از پارالمپیک به المپیک و پرچمداری تیم ایران رسید. زهرا نعمتی یک نام بزرگ شد در جهان. طرفداران خارجی اش نام او را روی کودکانشان گذاشتند و برای دیدارش در ریو لحظه شماری کردند. میدان ریو هرگز به آسانی لندن نبود. همه منتظر بودند تا روز مسابقه ی او فرا رسد. میلیون ها نفر در سراسر جهان برای بازی اش لحظه شماری می کردند. امسال برای زهرا نعمتی سال رها کردن چله ی کمان و گذر دادن صحیح و سلامتِ تیرهایش، از لابلای دوربین ها و خبرنگاران و هواداران و مردمِ چشم انتظار بود. با اینهمه حاشیه که در کنار متن زندگی حرفه ای شکل گرفته بود، مدال طلای زهرا ارزشی فراتر از یک مدال پارالمپیک داشت.
دختران والیبال نشسته در میدانی دیگر چشم ها را به خود خیره کردند تا در اولین حضورشان در پارالمپیک پنجم شوند؛ رتبه ای که نسبت به پیشینه ی نداشته ی آنها در میدان های جهانی، دستاوردی بزرگ به حساب می آید. من بازی تیم را مقابل هلند ندیدم؛ اما شاهدان گفتند والیبالی که دختران ما بازی کردند، نمایشی از کلاس جهانی والیبال، بی نهایت زیبا و هیجان انگیز بود. شیرینی این پیروزی کمتر از مدال آوری نبود و ثابت کرد که اگر دختران والیبال نشسته ی ما حمایت شوند، درست مثل تیم والیبال نشسته مردان می توانند از امیدهای آینده پارالمپیک باشند.
پسران ما در تیم فوتبال پنج نفره چه کردند... فوتبال نابینایان و کم بینایان جاذبه های خاص خودش را دارد. چشمان بازیکنان باید با چشم بند بسته شود تا حتی کم بیناترین بازیکن نیز نتواند جلوی پای خود را ببیند. فقط دروازه بان می تواند بینا باشد و نیز راهنمایانی که پشت دروازه های حریف می ایستند و به بازیکنان خود برای جهت یابی کمک می کنند. بچه های فوتبال پنج نفره در وقت اضافه و با ضربه های پنالتی با نتیجه 2 بر یک آرژانتین را شکست دادند. پنالتی زدن با چشم بسته به دروازه بانی که می بیند، کار هر کسی نیست. فوتبال پنج نفره وقتی به ضربات پنالتی می کشد، جدال نابینایی با بینایی می شود؛ و چقدر معنی دار است وقتی این رویارویی به نفع نابینایان تمام می شود! بچه های ما به فینال پارالمپیک رسیدند؛ و بعد از بازی، حتی پیش از آنکه چشم های بسته شان را باز کنند، پرچم ایران را در آغوش گرفتند. آن لحظه ها، آن اشک ها و شادی ها فراموش نشدنی است.

*نگین حسینی، روزنامه نگار و فعال حقوق معلولیت
#پارالمپیک2016 #زهرانعمتی #دختران_والیبال_نشسته #فوتبال_5_نفره
@neginpaper
زهرا نعمتی از صعود به دور بعدی بازیهای تیر و کمان المپیک بازماند. از هیاهوی رسانه ها و از اشتیاق عمومی که بگذریم، کسانی که با المپیک و رقابت های میلیمتری ورزشکاران حرفه ای در آن آشنایی بیشتری دارند، شانس زیادی برای مدال آوری زهرا نمی دیدند. مدال المپیک باارزش است، اما همین که ورزشکاری بتواند کیفیت کارش را آنقدر بالا ببرد که به المپیک برسد نیز ارزشمند است. اما اتفاقا در مورد زهرا نعمتی چند ویژگی دیگر هم هست: این ورزشکار المپیکی یک خانم است، ایرانی است، پوششی متفاوت با سایر المپیکی ها دارد، و از همه مهم تر، روی ویلچر می نشیند. هر یک از این گزاره ها کافی است تا همین جای کار هم مدال طلای المپیک را به این خانم شجاع ایرانی تقدیم کنیم، با عشق و افتخار!
#زهرانعمتی #المپیک
http://telegram.me/neginpaper