#نشدی_غائب_از_اندیشه_که_پیدا_کنمت تو هویداتر
از آنی
که هویدا
کنمتچشم دل, روشنی
از مهر رخت می گیرد
گم نکردست ترا دیده ,
که پیدا کنمتگرچه یک لحظه جدا ازتونبودم همه عمر
باز
از شوق به هر لحظه تمنا
کنمتاشک, نگذاشت تماشائی رویت باشم
سببی ساز
که بی پرده تماشا
کنمتبس
که با خلق زحسن تو سخن می گویم
ترسم آخر
که مه انجمن آرا
کنمتای دل !
از تیرگی آینه خویش منال
دامنی اشک بیاور
که مصفا
کنمتهمچو آیینه اگر پاک و مصفا گردی
محو رخساره جانانه , سراپا
کنمتدر ره عشق , مدد
از خرد خام مگیر
تا به تدبیر جنون ,واله و شیدا
کنمتشعله ای
از قبس طور جنون گیر وبسوز
تایه صحرای طلب, بادیه پیما
کنمتلن ترانی شنوی گر« ارنی» گوئی باز
پرده افکندم ازاین راز
که بینا
کنمتیک جهان درد اگر رو به تو آورد , بیا
تاکه روسوی وی آورده مداوا
کنمتدر غم مهدی موعود چو (پروانه) بسوز
تا چو او جرعه کش جام تولا
کنمتhttps://telegram.me/ganjine5