🔍دهه هفتاد شاهد ظهور سیاست هویت بود، سیاست به مثابه مقوله ای درگیر طبقه و اقتصاد به سمت مقوله ای درگیر با هویت جهت گیری کرد، این مفهوم نوآمده خود را در قبال جنسیت، جنسیت گرایی و نژاد و قومیت مسئول نشان داد، در این میان هنرمندی به نام مارتا رازلِر ویدئویی ساخت به نام نشانه شناسی آشپزخانه. . .
📌متن کامل یادداشت " مارتا رازلر و نشانه شناسی آشپزخانه؛ محاکمه مفهومیِ زبان زنْ ستیز نظام اشیای آشپزخانه [و خانه] " را بر اتووود مطالعه فرمایید 🔺و نسخه کامل این فیلم 6 دقیقه ای را نیز بر یوتیوب مشاهده نمایید🔻، پرفرمنسی مفهومی که یادآوری می کند، بازنمایی فضاهای داخلی در قالب تصویرسازی هایی که توسط معماران و تصویرسازان صورت می گیرد در عمل یک ابزار سیاسی است که می تواند در خدمت روایت های انتقادی و اقلیتی قرار گیرد و سیاست بازنمایی رسمی و سرکوبگر را به چالش گیرد و این بیش از انکه یک مسئله تکنیکی باشد یک انتخاب اخلاقی از طرف معمار و تصویرسازانش هست . . .
🔍. . . عکس های هانا اِستارکی که دیدگاهی از نوشته ی فلانر یا زنِ پرسه زن را به عاریه گرفته، تعریف سوزان سانتاگ از عکاس را به یاد می آورد که عکاس را به عنوان "عابری مسرور" می دانست. یعنی کسی که "نسخه ای مسلح، از عابری تنها است که در حال شناسایی، کمین کردن و پرسه زدن در دوزخ شهری است." در آثار هانا استارکی دیدگاهی زنانه از طریق کارهای روزمره مانند نوشیدن قهوه در یک کافه یا نشستن در اتاق انتظار، به تصویر کشیده شده اند. سوژه های اِستارکی که غالباً در محیط های انفرادی به تصویر درامده، در تقابل با نماهای مدرنیستی و مینیمالیستی قرار می گیرند، جایی که حیاط ها، استودیوها و لابی های هتل ها تبدیل به آینه هایی موقت و موانعِ انسان ساخت می شوند، شاید این نشان دهنده مشکلات روزمره زنان در شهر باشد. استارکی می گوید: "من بیش از حقیقت عکاسی به حقیقت روانشناختی درون عکس علاقه مند هستم. تصاویر من بر پایه احساسات ساخته شده اند. هر عنصر به گونه ای طراحی شده است که ضریبِ هوشیِ احساسیِ یک ایده را به وجود آورد و باعث همدلی در بیننده شود. "
🔍همه تلاشمان این بود که از تکنولوژی علیه خودش استفاده كنیم تا یك فرم هنری گسترده ی انسان گرایانه بیافرینیم، فرمی از عکاسی که به بیننده این اجازه را بدهد تا به موازات تعقیب کردن پناهجویان در سفرهای بسیار دشوار و غالباً غم انگیزشان از طریق استعاره های مفهومی و فرمی ای همچون هیپوترمی، گرم شدن کره زمین، فشارهای مرزی و مرگ و میر انسان به تفکر واداشته شود. مجموعه ای که سعی کردیم بیافرینیم جایی فراتر از عکاسی صرف و بازنمایی قرار می گیرد و در زیرین ترین لایه هایش ابعادی سیاسی به خود می گیرد؛ چیزی که جورجیو آگامبِنِ فیلسوف، آن را نظارت بر و مشاهده ی "حیات برهنه مردم بی وطن" نامیده است. . .
⭕️این ها توصیفاتی است که ریچارد موس از عکس هایش ارائه می دهد، عکس هایی که از افه های مرسوم خالی است و در نهایت بی رحمی و وضوح، حیات سردِ پناهجویان را در قالبی بدونِ رنگ به نمایش می گذارد و با این رویکرد مرزهای عکاسی و امکان های مستتر در تکنولوژی های تصویر را عیان می کند، تکنولوژی هایی که این روزها به کار نظارت بر بدن می اید، اینجا به کار [ضد] بازنمایی بدنی می اید که آپاراتوس نظارت تلاش می کند حذفش کند و نادیده اش بگیرد . . .