بی همگان...

Канал
Логотип телеграм канала بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavaddПродвигать
238
подписчиков
درد دل نامه ی خودمانی... دردی که ز تو در دلم آرام گرفت پرداخته کی شود به صد دریا اشک... https://t.center/HarfBeManBOT?start=HBM13567709
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الى_الله

چه دارد می‌شود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله!
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!

خبر، از انفجار قلب ها و خانه ها دادند
خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله!

پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می گفتیم
که ما را جز قنوتی نیست دست‌آویز، نصرالله!

لبی واکن جهان مانده‌ست دلتنگ رجزهایت
مپرس از کاسه‌ صبری که شد لبریز، نصرالله!

بگو از مرکز فرماندهی از آسمان با ما
چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله

حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت
تو و دیدار یار و گریه‌ یکریز، نصرالله

خودت را سال‌ها مجبور قید زیستن کردی!
چه شد یکسو نهادی جامه‌ پرهیز، نصرالله!

از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند
که قلب ماست بیروت شهادت‌خیز، نصرالله!


تو رفتی
ولی
خدا باقی‌ست....


@bi_to_be_sar_nemishavadd
اگر فرمایشی داشتید، در خدمتم

جناب فاضل نظری میفرماید:

شهرت در این مقام به گمنام بودن است
از من نشان #بپرس ، ولی #بی‌نشان بیا!



https://t.center/HarfBeManBOT?start=Ch_At_a0JuTk5DYmY4NTlWZ2d1SUVrYkVsQT09
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله
.
چرا دروغ بگم
من،
بیشتر از اینکه برای برگشتنت دعا کنم
برای عاقبت بخیریت دعا میکنم
حیفه بعد از اینهمه جهاد و تلاش و خونِ دل خوردن و رفیق از دست دادن...
برگرد
برگرد شاید این بار
عاقبتمون به خیر شد
مثلِ سید ابراهیم...
مثل سجاد...
مثل محمد...
برگرد
رفاقت تاوان داره
تاوان رفاقت رو بده
مثل سجاد...
مثل محمد...

ابوعباس؛
رفیق؛
واسطه‌یِ همیشه خیر...

#ابوعباس
#رفیق
#برادر
#کهنز
#سیدابراهیم
#برگرد
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شهیدسجادعفتی
#شهیدمحمدآژند
#و_تو

دنیا خوش ‌است و
مال عزیز است و
تَن شریف...
لیکن رفیق بر همه‌چیزی مقدم است


@bi_to_be_sar_nemishavadd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله

دلم گرفته برادر
هوایِ تازه بیاور...

بیا
زودتر
دو کلوم باهم بشینیم
دو لقمه خاطره بخوریم
دو چشم اشک بریزیم...

بیا
بیام
همون موکب حضرت ام‌البنین
روبرویِ عکسِ بچه ها
بیا تا عمار هم بیاد
شیخ مالک هم
میثم هم
روح‌الله و قدیر هم
حاج سعید و حاج محمود مهربون هم
بیا تا بچه ها دوباره بیان
دوباره دور هم جمع بشن
اسماعیل و طاها و حیدر و حامد و مهدی و سیدغفار و صادق و علی و.... حتی بگیم جبار هم بیاد...

بیا برادر
دلم گرفته
از این آسمون
از این زمین
از این تن
دلم گرفته برادر
هوایِ تازه بیاور....

#برادر
#رفیق
#ابوعباس
#دورهمی
#مشتیهای_سیدالشهدایی
#برگرد

تو می‌آیی...
منتظرتم
زیاد...

پریده بود هزاران کبوتر از دهنم
جلوتر از خود من میدوید آمدنم
بغل گرفت تو را اشتیاق پیرهنم
که دستهای من از آستین عقب‌تر بود

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@sangar_neveshteh @bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله

بعد از شهادت جهاد مغنیه بود که رفت سراغ مادربزرگشون.
شاید اون مصاحبه تو اون دوره، از معروفترین مصاحبه های مادر شهید عماد بود. مصاحبه‌ای که حسابی گل کرد.
خبرنگاری و کار رسانه، تو خونِش بود، حتی وقتی که سلاح دست گرفت و رفت تا سپر حرم آل الله بشه. یک دست سلاح و یک دست دوربین. از سال‌های مقاومت لحظه های نابی رو ثبت کرده و داشت به مناسبت هر چند وقت یکبار گوشه ای رو منتشر میکرد. با همون سبک شیرین روایتِ خودش.
حالا
ما
منتظریم که برگرده
و از این مرحله از جهادش،
از این پانصد و اندی روز
برای ما روایت کنه
با همون سبک شیرین و منحصر به فردش.
اون اسیر نیست،
اون رفته ماموریت،
ماموریتی برای رسوا کردن استکبار.
این ماموریتش هم به امید خدا و به زودی تموم میشه و
ما تو کانال تلگرامیش
روایت‌های رو دنبال می‌کنیم... روایت های یک قهرمان رو.

آقای ابوعباس
رفیق
برادر
یادته میگفتی تو منطقه اسم بعضی از جاده ها رو گذاشته بودید #جاده_youtube؟
یادته وقتی می‌پرسیدیم این دیگه چطور جاده‌ای بوده چی جوابمون رو میدادی؟
میگفتی بعضی جاده ها تو منطقه بود که اگه اشتباه میرفتی صاف میرفتی تو دل مسلحین داعشی و اونا هم کتف بسته میشوندنت رو یه صندلی و دوربین رو روشن میکردن و فیلم میگرفتن و تو یوتیوب بارگذاری میکردن.

حالا
تو
رفتی تو جاده‌ی یوتیوب.

ولی
ما
باز منتظریم که تو
از اون صندلی و اون دوربین و اون اتاق و اون آدما
برای ما تعریف کنی
رنگیِ رنگی.
زودِ زود
خب؟

و یه چیز دیگه
گوشت رو بیار جلو تا دم گوشت بگم
خجالت میکشم بقیه بشنون...بیا جلو

ابوعباس
دلم برات تنگ شده....
.
.
.
.
#خبری_داری_از_آن_یوسف_زندانی_من؟
#روز_خبرنگار
#ابوعباس
#آزادی
#سپر

@bi_to_be_sar_nemishavadd
@sangar_neveshteh
إطوي الأرض الحاج باسم الكربلائي
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

چشمها رو ببندید
صدای خش خش گام‌های زائرها رو
نسیم گرم مسیر
خنکای پنکه‌های آب پاش
خنکی لیوان های آب و شربت
صدای هلا بالزوار موکب دارها
بویِ دود کنده ها و خاکِ مسیر
بچه هایی که به زوار دستمال کاغذی تعارف میکنن
چایِ عراقی
صدای تلق و تلقِ فنجون قهوه و جوون عربی که دله‌ی قهوه دست گرفته
شوق دیدار
با پاهای خسته و
قلب های مشتاق و
صدای باسم کربلایی....

.

یا حسین
ما رو به خودت برسون

ما رو اربعینی کن

ما رو خادم پدر و مادر و همسر و فرزند و بزرگترامون و زوارت در این مسیر قرار بده

یا حسین
ما رو کربلایی کن

ما
بی‌تاب موسم مشایةیم

تا هم قدم بشیم با مهدیِ زهرا....


یا حسین
ما رو بطلب....


به سمتِ دریا
تو میکشونی..........


#عشق_است_حسین
#اربعین
#مشایة
#كربلا


@bi_to_be_sar_nemishavadd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله

.
میگن اصرار میکنه ببرندش کرمان سر مزار رفیقش.
بعد
برای رفیقش نامه مینویسه و میزاره روی سنگ قبر رفیقش.
میگن نوشته بوده:

به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان

لحظه‌ی دیدار نزدیک است (زمان دیدار است)

برادرت اسماعیل....





میگن
کی میدونه
شاید
لحظه‌ی آخر
قاسم اومده به دیدارش
آخه
....

در آن دم کاین دمم از جان برآید
مرا آن لحظه دیدار تو باید...

.


.


#رفیق
#دوست
#برادر
#قاسم
#اسماعیل
#قدس
#سنصلی_فی_القدس
#هنیئا_لک_یا_ابوعبد
#شهدای_راه_قدس


لحظه ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام، مستم
باز می لرزد، دلم، دستم
بازگویی در جهان دیگری هستم....


@bi_to_be_sar_nemishavadd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله

.
گفت:
اوج دلتنگی آدمها،
همان وقتی‌ست که،
دلتنگ نبودنشان را،
جار میزنند...
.
.
راست میگفت...

.

.

مثل وقتایی که با مهدی میشینیم
یادت میکنیم به هرَه و کرَِ ه و
از رنگ لباس و لحن حرف زدن و شکل راه رفتنت رو به سخره میگیریم تا الی آخرت؛
که بگیم
ما اصلا هم دلمون تنگت نشده
خب؟

#برادر
#ابوعباس
#دلتنگی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله
.

اول شب بود کان یار از شبستانم برفت
وز نسیم صبح بوی یار می‌یابم هنوز...
.
.
.
.
#صبح_جمعه
#ابوعباس
#برادر


هر دم بَرَم به گریه پناه از فراق یار
آه از جفای دشمن و
آه از فراق یار!

چشمم چو صبح گشت سپید
از جفای چرخ
صبحم چو شام گشت سیاه
از فراق یار

هر لحظه آتشی به جگر می‌رسد مرا
خواه از وصال دشمن و
خواه از فراق یار

تا کی نشیند آخر ازین گونه اوحدی؟
دل در خیال و
چشم به راه از فراق یار....


صبح جمعه‌ی پنجمِ پنجمِ یکهزار و چهارصد و سوم

@bi_to_be_sar_nemishavadd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله

سیدمرتضی میفرمود:

در این دوران جاهلیت ثانی
و عصر توبه بشریت...
نومید مشو
که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی
که تشنه خون توست
و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی
و از خود و دلبستگی هایت هجرت کنی
و فراتر از زمان و مکان،
خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی
و در رکاب امام عشق به شهادت رسی....

#شهیدسیدمرتضی_آوینی
#غزه
#کربلا
#اباعبدالله

@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

.
بهت حسودیم میشه ابوعباس
تو
توی بند
چقدر از بند تعلقات و نفسانیات
آزادی...
تو
چقدر
آزادی...
آزادی...
آزادی...

بهت حسودیم میشه رفیق....


کاش
مثلِ تو بودم....


#ابوعباس


@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله

.
شب هشتم کجا باید رفت، جز محضر حضرت علی اکبر سلام‌الله علیه.
هر جوری بود خودم رو رسوندم چیذر، ولی برای اینکه بتونم وارد امامزاده بشم دیر شده بود و درها بسته.
پشت در منتظر بودم تا کی در باز میشه.
روضه‌ی حاج محمود که تموم شد و سینه زنی شروع، در رو باز کردن.
زود خودم رو رسوندم داخل امامزاده.
من آدم زیر سقف و تو حیاط و تو کوچه نیستم
هر جا بشه میشینم ولی
اونروز با تو قرار داشتم...
وارد امامزاده شدم
شلوغ بود و پر رفت و آمد
اومدم جلوتر
حاجی داشت میخوند ای ماه تابانم...
یهو چشمم به تو افتاد
کنار همون پله
نشسته بودی
کاپشن تنت بود و تو خودت بودی و سینه‌ت رو میزدی
حاجی داشت میخوند خرامان خرامان می‌روی سوی میدان/علی جان علی جان میبری از حرم جان...
و من چشمم به تو بود...به تو...
سالهاست محمودرضا من چشمم روی همون پله‌هاست،
همونجایی که آخرین باری که تو راية العباس دیدمت
چشمم اونجاست که شاید باز هم خدا بخواد یکبار دیگه ببینمت...
سالهاست میام امامزاده
به آقا حضرت علی اکبر سلام میدم، بالا سر شهدا میرم و سلام میدم و میام کنار همون پله و سکو و به تو سلام میدم...
میبینی مرا؟
میشنوی مرا؟
منم
محمودرضا
اومدم سر قرار
ولی
نمیبینم تو را........
.
.
یه شب هشتم دیگه
روبروی اون سکو
سلام میدم بهت
سلام برادرم
سلام رفیقم
سلام علی‌اکبرم...
.
.
.
منو تنها نذاریا
من اون رفیق قدیمی نیستم
میشناسی منو...؟

محمودرضا؛
دلم برای صدا زدنت و
جواب دادنت تنگ شده.
محمودرضا

وقتی صدایت میزنم
لطفا بگو جانم...
.
.
.
میدونم دیگه منو نمیشناسی
رفیقت رو که خیلی تغییر کرده،
میدونم که دیگه پیشت آبرویی ندارم
دیگه پیشت ارزشی ندارم
ولی
دو سه باره حاج آقا بهم گفته
ابوعباس بهشون گفته که من با تو خیلی رفیق بودم.
فکر میکنن من پیش تو آبرویی دارم، اعتباری دارم،
من میدونم که ندارم ولی
اونها نمیدونن.
گفتن که سفارش کار ابوعباس رو به تو بکنم
که تو کاری کنی برای ابوعباس، برای آزادیش.
محمودرضا
اونا نمیدونن من بی اعتبارم
ولی به دستِ بازِ تو و اعتبارت پیش اباعبدالله خیلی مطمئنن.
بهت امید دارن.
میخوای روی منو زمین بزنی، بزن
ولی اینها به تو امید دارن.... امیدشون رو ناامید نکن
نمیخوام روضه‌ی کسی رو بخونم که کنار شط امیدش ناامید شد.
دیگه خود دانی پسر.

محمود!
داداش!
میبینی مرا...؟
میبینی مرا...

#رفیق
#برادر
#محمود
#ابوعباس
#شب_هشتم
#امامزاده_علی_اکبر
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمودرضابیضائی

بیست و سه‌ی تیر یکهزار و چهارصد و سه
سه‌هزاروهشتصدوبیست‌وهشت‌روز تنهایی....

مارابه‌سخت‌جانی‌خود...

@bi_to_be_sar_nemishavadd
Telegram Center
Telegram Center
Канал