آمین

#محمدعلی_‌شاه
Канал
Искусство и дизайн
Социальные сети
Семья и дети
Новости и СМИ
Персидский
Логотип телеграм канала آمین
@aminhaghrahПродвигать
767
подписчиков
7,58 тыс.
фото
860
видео
1,77 тыс.
ссылок
درباره ی اجتماع، فرهنگ، هنر و هرچه که دغدغه‌ی روزانه است. ارتباط با آمین: @aminhaghrah1


در بابِ توپ و استخاره!

ماجرای به توپ بستن مجلس به دست #لیاخوف روسی را در عهد #مشروطه حتمن شنیده‌اید. می‌دانید که به دستور #محمدعلی‌_شاه_قاجار اتفاق افتاد. اما چرا و چگونه؟ خب! دوره‌ کردنش بد نیست:

شاه کشور برای سرکوب مشروطه‌خواهانِ گردآمده در مجلس با توپ! میل به مشاوره می‌کند. برای این‌کار هم البته فرد معتمد و متخصصی دارد، یعنی #میرزا_ابوطالب_زنجانی.
پس به صورت مکتوب از ایشان درباره‌ی به توپ بستن یا نبستن مجلس شورای ملی، درخواست استخاره می‌کند:

"بسم ﷲ الرحمن الرحیم
پروردگارا اگر من امشب توپ به در مجلس بفرستم و فردا با قوه جبریه مردم را اسکات نمایم خوب است و صلاح است. استخاره خوب بیاید و الافلا یا دلیل المتحیرین یااﷲ".

و بعد جواب میرزا ابوطالب یا همان استخاره:
"قل لا تخافا اننی معکما اسمع و اری فاْتیاه فقولا له انا رسولا ربک فارسل معنا بنی اسرائیل.

حکم خداوندی به حضرت موسی و حضرت هارون علیهم‌السلام شد بروید نزد فرعون و بگویید ما فرستاده خدا هستیم بسوی تو، سابق آیه هم می‌فرماید نترسید ما با شما هستیم.. اینکار باید اقدام بشود غلبه قطعی است اگرچه در اول زحمت داشته باشد..."

حالا میرزا ابوطالب زنجانی که بود؟
عالم اصولی و فقیه امامی (۱۲۵۹-۱۳۲۹ق) بود. او با علمای اعلم همعصر خود مانند آخوند خراسانی مخالفت آشکار می‌کرد و برخلاف روحانیون مشروطه خواه مانند سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی در مقابل انقلاب مشروطه از محمد علی شاه حمایت می‌نمود.
در واقعه میدان توپخانه که به کودتای صغیر معروف است تعدادی از روحانیان مخالف مشروطه، شامل شیخ فضل الله نوری، سید علی یزدی، میرزا ابوطالب زنجانی، ملا محمد آملی و دیگران که با دربار محمد علی شاه رفت‌وآمد داشتند همراه با قاطرچیان و مشتی‌ها در زیر چادرهائی که در میدان احداث شده بود جمع و علیه مشروطه فعالیت می‌نمایند. روز بعد روحانیان فوق حضور شاه رسیده و میرزا ابوطالب اظهار می‌دارد: " من از علم جنگ بی‌خبر نیستم اگر امر کنید یک توپ شرپنل ببرند در بیرون دروازه شمیران سوار کرده به بهارستان شلیک نمایند!"...
.

و سرنوشت میرزا ابوطالب؟
کمی بعد به طرز مشکوکی در خانه‌اش کشته شد...
.
اشاره:
تصویر دستخط محمدعلی شاه و تمثال خودش و میرزا را پایین‌تر ببینید.

منبع: دایره‌المعارف بزرگ اسلامی


#روزانه
@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
▪️
از فرازهای گنگ و مه‌آلوده‌ی زیست سیاسی میرزا (برای من اقلن) آن دوره‌ی ۴-۵ ساله‌ی از به توپ بستن و فتح مجلس توسط #محمدعلی‌_شاه تا شکست و پناه گرفتنش به روس‌ها‌ست؛ کمی قبل از پیوستن #میرزا_کوچک به اتحاد اسلام و تدارک #خیزش_جنگل.

میرزا در این دوره‌ی کوتاه ۲بار به روسیه سفر کرد. اول‌بار در تابستان ۱۲۸۷. و بهانه‌ی سفر؟ در بازگشت از هجوم ناموفق به تهران برای یاری‌رساندن به مشروطه‌خواهان، رشت را ناامن دید و همراه با جمعی از مبارزین گیلانی، از دست عمال شاه مستبد وقت، به گرجستانی گریخت که نبض انقلاب روسیه در آن‌جا می‌تپید.
میرزا از تفلیس به رشت مکتوباتی هم داشت که شرح احوال بود:
" در تفلیس حکومت نظامی‌ست. هر روز آزادی‌خواهان را می‌گیرند. در یک مجلس ۹۸۰ زن و دختر را به جرم آزادی‌ حبس کرده‌اند.."

اقامت میرزا در همسایه‌ی گرجی خیلی طول نکشید. وقتی مشروطه‌خواهان تدارک فتح تهران را می‌دیدند به رشت بازگشت و در هنگامه‌ی هجوم به پایتخت فرمانده‌ی دسته‌ای از آزادی‌خواهان گیلانی بود.
پس از تحصن محمدعلیشاه در سفارت روسیه و بعد خروجش از کشور و استقرار مشروطه، در تهران همراه یپرم خان به امورات نظمیه مشغول شد. دو سال بعد (تابستان ۱۲۹۰) که شاه مخلوع با حمایت روسیه عزم پس گرفتن سلطنت کرد، میرزا همراه سپاه معزالسلطان سردار محی بود و لشکریانش را تاراند. محمدعلی میرزا که فراری شد تا بندرگز تعقیبش کرد و یکی از شبها از ترکمن‌های حامی شاه سابق شبیخون خورد و از دست راست و سینه به ضرب گلوله، سخت جراحت برداشت.
از این‌جای داستان مه‌‌ آن‌قدر غلیظ می‌شود که رخ‌دادها را خوب نمی‌شود دید!
بسیاری منابع گفته‌اند حامیان محمدعلی میرزا جنگجوی زخمی گلیلگ را اسیر گرفتند و در ازای همراهی با شاه مخلوع، به او وعده‌ی مداوا و زندگی‌آرام در گمش‌تپه دادند. و پاسخ میرزا؟ "من مرگ را با حفظ عقیده خود ترجیح می‌‌دهم... مرگ بر زندگی در این گمش‌تپه که شما با من تکلیف کردید رجحان دارد..."
خب! آیا واقعیت این است؟ خیر. اقلن همه‌اش این نیست!

واقع این‌که، این همان ترکمن‌‌های حامی شاه مخلوع بودند که پس از شکار میرزا، تن نیمه‌جان‌ش را احتمالن برای گرفتن مژدگانی! به کنسولگری روس‌ها در بندرگز بردند. بله این روایت درست است که محمدعلی‌میرزا به واسطه‌ی پیکی به او پیشنهاد داد که به اردوگاه‌ش بپیوندد. اما جواب میرزا؟ هیچ‌کس نمی‌داند. فقط این‌که کمی بعدتر، او که قرار بود زنده نباشد، با مجوز شاه‌مخلوع و روسها، سلامت و سرپا سر از باکو و بعد از نو تفلیس در می‌آورد!

حالا که تا این‌جایش آمدیم، بد نیست این سند را هم بخوانیم. روایت رحمان‌تقی‌اوف؛ عضو حزب سوسیال دموکرات قفقاز است از ملاقاتش با میرزا در باکو. شاید به کنار زدن این ابرهای مزاحم کمک کند:
"با میرزا کوچک‌خان در باغی به هنگان گفتگویش با چندنفر از بچه‌های ما آشنا شدم. در نگاه اول با دلم نشست...موقع صحبت کردن از خیلس کلماتی که بیانگر نفرتش از مخالفینش بود استفاده می‌کرد. دانستم که زمینه‌ی قیام در او برای دشمنی که می‌توان برایش تعریف کرد فراهم است!..."

• پانوشت:
پیشتر مختصر درباره‌ی این فراز مبهم از زندگی میرزا نوشته بودم. بعدتر دیدم که افشین پرتو در گیلان و خیزش جنگل خیلی جامع‌تر به آن پرداخته. این سند آخر از مرکز اسناد جمهوری آذربایجان را از کتاب او عاریت گرفتم.


#روزانه
@aminhaghrah
▪️
شاه بودم، بخشیدم!
پاسخ #محمدعلی‌_شاه #قاجار به هئیت تحقیق از جواهرات سلطنتی، بعد از خلع از پادشاهی...

#روایت
@aminhaghrah
▪️
معلم جغرافی در حالی‌که گوش #محمدعلی_شاه (شاه ایران) را می‌‏کشد:
"چرا هنوز جای ایران را (روی نقشه) پیدا نکردی؟"

• کنایه‌ی روزنامه ملانصرالدین از اینکه شاه #قاجار از وطن‏‌دوستی ‏بویی نبرده است!

#سند
@aminhaghrah
▪️
صلاح است استخاره خوب بیاید!
گفته‌اند #محمدعلی_شاه در کار به توپ بستن مجلس هم استخاره کرده است...

[ خواندنیها | شماره‌ی۳۰، دی ۱۳۴۸ ]

#سند
@aminhaghrah
▪️
این جماعت مُسلحِ خسته، از دسته‌ی #مشروطه ‌خواهان‌اند. و آن اشیاء عجیب مُدوّر که روی هم انباشته شده، سَرهای کاه اندود شده‌ی خوانینِ ترکمن!

این سند در #کتاب اختناق ایرانِ #مورگان_شوستر آمده. روایت کرده که #محمدعلی_‌شاه برای بازپس گرفتن سلطنت، این نگون‌بخت‌ها را اجیر کرد و قشون کشید که عاقبتشان شد این!

حالا خدا آخر و عاقبت همه‌مان را به خیر کند. جایی که ما هستیم اگر تهِ آزادی‌خواهی بشود این، تهِ چیزهای دیگر چه شود!

@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
▪️
تاریخ مشروطه را دوره می‌کنم. از خوبی‌هایش بسیار گفته‌اند. مشروطه‌چی‌ها اما سیاه‌کاری‌هایی هم داشته‌اند که نباید ناخوانده بماند، تا سرانجام تلخش در این خاک مکرر نشود.
آ‌ن‌چه مدعیان مشروطه با #تاج‌الملوک (#ام_خاقان) کردند یکی از آن بدکرداری‌هاست.
.
تاج‌الملوک، دختر محمدتقی‌خان #امیرکبیر و #عزت_‌الدوله (خواهر #ناصرالدین_شاه #قاجار) و همسر مظفرالدین میرزا (بعدها #مظفرالدین_شاه) بود.

او برخلاف سلوک زنانه‌ عرفی آن زمان، در ابراز عقیده و نظر، صریح و بی‌پروا بود. درسال ۱۲۷۹ ق به امر مهدعلیا به عقد پسر دایی‌ش مظفرالدین میرزا درآمد که ۶سال از خودش کوچکتر بود و از او سه فرزند آورد که #محمدعلی_شاه یکی‌شان بود. او در ۱۲۹۳ ق از مظفر الدین میرزا جدا شد (امری که در مرام دربار عرف نبود) و پس از این، دوبار دیگر ازدواج کرد. جدا شدن از مظفرالدین میرزای ولیعهد، البته دلیل موجهی داشت. او از کودکی، هرگز نفرتش را از ناصرالدین‌شاه پنهان نکرد و حالا هم نمی‌توانست هم‌نفسی با فرزندِ قاتلِ پدر را تاب بیاورد. همین رک گویی و کینه‌ورزی هم اسباب خوف ولیعهد بود و گمان سوئ‌قصد، سبب پذیرش متارکه شد. بعد از جدایی اما اهل دربار شایع کردند که طلاق دلایلی داشت مثل؛ لاقیدی و بدکاری زن!

سالها گذشت تا عهد سلطنت پسر تاج‌الملوک؛ «محمدعلیشاه». شاه جوان مخالف مشروطه بود. با آنکه تا آن وقت رسم نشریات نوشتن از خصوصی‌های اهل حرم نبود، به یکباره مادرِ شاه محور یادداشت‌های روزانه‌ برخی روزنامه‌های مشروطه‌خواه شد و شایعه‌ فراموش شده‌ سی‌ساله ابزار تخریب و تحقیر سلطنت. قلم به دستان مشروطه‌چی بی‌خیال اخلاق و انصاف در شبنامه و روزنامه به مادر شاه نسبت فساد دادند و هرزه‌اش ‌خواندند. محمدرضا شیرازی، مدیر روزنامه مساوات، که بیشترین حمله را به ام‌خاقان می‌کرد حتی، توماری ساخت و استشهاد جمع کرد که ام‌خاقان، فاحشه و محمدعلی شاه، زنا‌زاده است!
تلخی داستان این‌که بزرگانی چون #دهخدا هم، هم‌داستان این پرونده‌سازی شدند.

همین تندروی‌ها و بداخلاقی‌ها بود که در کنار عوامل سیاسی، محرک محمدعلیشاه در تشدید و تسریع سرکوب اهل مشروطه شد. مجلس را به توپ بست و اهل قلم ‌را در زنجیر کرد و در باغ شاه آن فاجعه را ساخت. بعدتر با فتح تهران و تبعید شاه، اُم‌ خاقان در پی فرزند، ترک وطن گفت. اما عمرش ‌یاری نکرد. درگذشت و در کربلا، کنار قبر پدرش؛ امیرکبیر خاک شد. سلسله‌ قاجار بعد از آن پایدار نماند. از هم گسست و جزئی از تاریخ شد. مشروطه اما کاش تنش را به از این دست تیره‌گی‌ها نمی‌آلود تا در کتاب سرگذشت پرآب این خاک، قطعه‌ای می‌شد که فقط به سپیدی و روشنی جلوه‌گر می‌شد...


#مشروطه
#تاریخ
#زنان
@aminhaghrah
▪️
تک‌وتنها با یک مملکت دشمن چه کنم؟!

شرح حال #محمدعلی_شاه پس از فتح تهران توسط #مشروطه خواهان و پناهنده شدن‌اش به باغ سفارت روسیه را از این‌جا بخوانید. اوضاع را عمه‌اش (همسر ظهیرالدوله) روایت کرده که از اولین ملاقات کنندگانش بوده.
عبرت آموز است▼
https://pbs.twimg.com/media/DiPZqRRXUAAkbxz.jpg

#قاجار
@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
▪️
در چنین روزی #جهانگیرخان_صوراسرافیل (از مبارزین جنبش مشروطه ، روزنامه نگار و روشنفکر) دستگیر و در ۳ تیر ماه به دستور و تحت نظارت مستقیم #محمدعلی_شاه، اعدام شد.

این یادداشت از او در شماره ی دوم روزنامه صوراسرافیل به تاریخ ۲۲ دی ۱۲۷۶ درباره ی «حقوق انسان» نشان می دهد چرا سلطان تمامیت خواه #قاجار فرمان قتلش را داد:

«هنوز وقتی در ایران از حقوق می گویند فلان مستوفی مواجب یعنی مزد تقلب و غلط کاریهای خودش ترجمه می کند ، فلان طلبه معنی آن را دنا و حق شناختن می داند ، فلان عوام با لفظ عقوق به جای حقوق اشتباه می کند . میمونهای استرالی [ استرالیایی ] موافق یک قانون نامعلوم کلبه ی خود را اداره می کنند اما یک مشت مردم بدبخت ایران برای آنکه آدم باشند و استیفای حقوق آدمیت کنند منتظرند مجدداً جبرئیل از آسمان نازل شود ، فلان پادشاه امضاءکند. چرا برای اینکه کامبیز پادشاه هخامنشی دل پسر وزیرش را هدف تیر کرد . برای آنکه فلان شاهزاده خانم می گوید " عمله چه داخل آدم است " ، برای آنکه چه فرمان یزدان ، چه فرمان شاه " از اشعار فردوسی است . برای اینکه فلان حاکم رعیت را گاو شیرده خود حساب می کرد . برای آنکه ملت ایران به انقیاد کورکورانه آقا میرزا کدخدا و اوباش عادت کرده اند . آدمی که یک ذره شعور داشته باشد می داند افراد بشر در زندگی به کمک یکدیگر محتاجند .»


@aminhaghrah
▪️
نامه‌های خصوصیِ
سِر سسیل اسپرینگ زایس
[ وزیر مختار انگلیس در دربار ایران در عهد سلطنت #مظفرالدین_شاه و #محمدعلی_شاه ]

بخوانید▼
https://yadi.sk/i/e8bmUBYQ3SoQa9

#کتاب #قاجار #PDF
@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
▪️پادشاه تك همسره!
[ #محمدعلی_شاه قاجار ]

محمدعلى ميرزا اعتضاد السلطنه، در اواخر سلطنت پدربزرگش ناصرالدين شاه قاجار، با ربابه خانم مليح السلطنه دختر ميرزا يوسف خان بيان الممالك ازدواجِ موقت نمود كه حاصل آن ازدواج، پسرى به نام حسينعلى ميرزا بود كه در محرم ١٣١٤ ق زمانى كه محمدعلى ميرزا به منصب ولايتعهدى دولت ايران رسيد، لقبِ پيشين پدر يعنى اعتضاد السلطنه را دريافت كرد.

اما در همان سلطنتِ ناصرالدين شاه زمانى كه قرار شد محمدعلى ميرزا اعتضاد السلطنه با دخترعموى خودش يعنى ملكه خانم ملقب به ملكه جهان دختر كامران ميرزا نايب السلطنه اميرِ كبير عقد دائم ببندد، به تقاضاى پدرِ دختر يعنى كامران ميرزا همسر صيغه اى اش را طلاق داد و سپس با ملكه جهان ازدواج كرد و پس از آن تا پايان عمر با همين همسر به سر بُرد.

در واقع محمدعلى شاه نه تنها يگانه پادشاه تك همسرى قاجاريه و حتى پيش از آن محسوب مى شود، بلكه با توجه به اينكه رضا شاه پهلوى نيز همزمان چندين همسر داشت، -و صرفنظر از محمدرضا شاه پهلوى كه در دوره اى كاملاً متفاوت و مدرن مى زيست (و وى نيز دو همسرِ اول خود را طلاق داده بود)-، جايگاهى ممتاز و يگانه را از نظر تكْ همسرى بودن در تاريخ سده هاى اخير در ايران به خود اختصاص مى دهد.

ضمناً صرفنظر از محمدرضا شاه پهلوى، محمد على شاه قاجار تنها پادشاهى در دوران معاصر است كه با همسر خود چه در دوره ى ولايتعهدى و چه پس از خلع از سلطنت و در تبعيد، عكس دو نفره گرفته است (از رضا شاه پهلوى نيز تاكنون عكسى در كنار همسرانش ديده نشده است).

● پژوهشی از: رضا كسروى
منبع: وقایع اتفاقیه

شرح عکس:
محمدعلى ميرزا اعتضاد السلطنه سردار كل (محمدعلى شاه بعدى) با يگانه همسرش ملكه خانم ملكه جهان.

#قاجار
#تاریخ
@aminhaghrah
Forwarded from عکس نگار
دوم تیرماه، ۱۰۹ سال از یوم‌التوپ (فاجعه به توپ بسته شدن #مجلس شورای ملی توسط #لیاخوف روسی) می گذرد.
واقعه ای تلخ، بر ضد جنبش #آزادی خواهانه ی ایرانی، که فرمانش را نه بیگانه که شاه مستقر ( #محمدعلی_‌شاه قاجار ) داد و نیروهای بریگاد کُساک روسی مجری اش شدند و با دستگیری و اعدام بزرگان #مشروطه خواه به پایان رسید...

پی نوشت:
روایت است در کشاکش نبردِ مجاهدین با قوای دولتی و روسها که پیشرفت مختصری حاصل آمده بود و انگیزه پیروزی هم بسیار بود، آقایان بهبهانی و طباطبایی و برخی علما که در مجلس بودند، عده‌ای را به سنگرها فرستادند و مجاهدین را قسم دادند که برادرکشی نکنند و دست از جنگ بکشند. حتا به جای تشجیع به مبارزه، برای ختم غائله اقدام به خواندن نماز وحشت کردند!

همین منع شرعی سبب شد عده‌ای از مجاهدین گریه کنان سنگرها را ترک کردند و تفنگ‌های خود را دور انداخته، از درب عقب مجلس بیرون رفتند. عده ی اندک دیگر اما ماندند و مردانه تا آخرین ساعت جنگیدند و در راه آزادی شهید شدند.

[ شرح عکس: مجاهدینِ دربند | پبش از اعدام در باغشاه ]

#تاریخ
#قاجار
@aminhaghrah