•
از حماسهی زنگالو تا مضحکهی زاگالو!از چند روز پیش، با رسانهای شدن خبر درگذشت ماریو زاگالو (بازیکن و مربی افسانهای برزیلی) ویدئویی قدیمی (مربوط به میانهی دههی ۵۰) در فضای مجازی بسیار بازنشر میشود که در آن
ضیا آتابای (خواننده و شومنِ شهرهی آن روزگار) دارد ترانهی لوس و بیمزهای را خطاب به این مربی برزیلی میخواند.
چرا و به چه بهانه؟
زاگالو آن روزگار (۱۹۷۶) سرمربی تیم ملی کویت بود و رقابت این تیم و تیم ملی ایران در جریان مسابقات مقدماتی جام جهانی به عرصهی مطبوعات کشید و اجرای
ضیا هم در امتداد همان کُریهای فوتبالی بود و پس از پیروزی ایران در تلویزیون ملی جلوه کرد!
این ترانه از کجا آمد؟
ماجرا اینگونه است که حوالی سال ۵۵،
ضیا که علاقهی زیادی به تنظیم و اجرای متفاوت قطعات با گویشهای نواحی مختلف ایران داشت، از حسن خوشدل (ترانهساز و نوازندهی چیرهدست آکاردئونِ اهلی انزلی) میخواهد که یکی از ترانههای گیلکیاش را برای اجرا به او بدهد. خوشدل هم یکی از بهترین ساختههایش (زنگالو) را در اختیار او میگذارد و کار تحت نظارت خودش و با تنظیم اریک ارکانت فرانسوی ضبط و منتشر میشود و با استقبال بسیاری به ویژه در گیلان مواجه میشود.
زنگالو قصهی حزنآور و شورانگیز صیادییست که دل در گرو مهر دختری دارد اما برای کسب روزی، از جان میگذرد و به دریای توفانی میزند (روایتی واقعی که بریدهای از زیست روزانه مردمان خطهی دریاست)
مساله اینجاست که علیرغم تعصب و حساسیت بسیار حسن خوشدل بر روی ساختههایش که عمومن حامل محتوایی اجتماعی-اعتراضیند،
ضیا-گویی بدون اطلاع و کسب اجازه از پدیدآورنده اثر- با تغییر متن شعر و تبدیل آن حماسه گیلکی به ترانهای مضحک و فارسی (زنگالو به زاگالو!) خالق این فاجعهی آهنگین فوتبالی میشود!
و رویکرد خالق اثر؟
حوالی سال ۱۳۸۷بود و در جریان معاشرت روزانه با استاد خوشدل که منتهی به گردآوری و تدوین مجموعهی آثارش نیز شد، این ویدئوی کذایی را نشانش دادم.
متوجه شدم تا آن روز ندیده بود و از شاهکارِ
ضیا روی ترانهای که بسیار دوستش میداشت بیخبر بود. ویدئو را که با چشمان ضعیفش دید آنقدر برآشفت که گفتم همین حالاست قلبش از حرکت بایستد.
یادش خوش...
با مشت به روی میز میکوبید و کائنات را به فحش میکشید که چرا حنجرهاش را از او گرفتهاند تا ترانههایش را بیدردهایی بخوانند که رنج مردم اسباب تفریحشان است...
• اشاره:آنچه میشنوید قطعهی آغازین ترانهی زنگالوست. از خوشدل پرسیدم و گفت این آواز مرگ است...
#حسن_خوشدل#ضیا_آتابای#زاگالو#روزانه@aminhaghrah