آمین

#ضیا
Канал
Искусство и дизайн
Социальные сети
Семья и дети
Новости и СМИ
Персидский
Логотип телеграм канала آمین
@aminhaghrahПродвигать
767
подписчиков
7,58 тыс.
фото
860
видео
1,77 тыс.
ссылок
درباره ی اجتماع، فرهنگ، هنر و هرچه که دغدغه‌ی روزانه است. ارتباط با آمین: @aminhaghrah1
آمین
از حماسه‌ی زنگالو تا مضحکه‌ی زاگالو! 🔻 @aminhaghrah

از حماسه‌ی زنگالو تا مضحکه‌ی زاگالو!

از چند روز پیش، با رسانه‌ای شدن خبر درگذشت ماریو زاگالو (بازیکن و مربی افسانه‌ای برزیلی) ویدئویی قدیمی (مربوط به میانه‌ی دهه‌ی ۵۰) در فضای مجازی بسیار بازنشر می‌شود که در آن ضیا آتابای (خواننده و شومنِ شهره‌ی آن روزگار) دارد ترانه‌ی لوس و بی‌مزه‌ای را خطاب به این مربی برزیلی می‌خواند.
چرا و به چه بهانه؟

زاگالو آن روزگار (۱۹۷۶) سرمربی تیم ملی کویت بود و رقابت این تیم و تیم ملی ایران در جریان مسابقات مقدماتی جام جهانی به عرصه‌ی مطبوعات کشید و اجرای ضیا هم در امتداد همان کُری‌های فوتبالی بود و پس از پیروزی ایران در تلویزیون ملی جلوه کرد!

این ترانه از کجا آمد؟
ماجرا این‌گونه است که حوالی سال ۵۵، ضیا که علاقه‌ی زیادی به تنظیم و اجرای متفاوت قطعات با گویش‌های نواحی مختلف ایران داشت، از حسن خوشدل (ترانه‌ساز و نوازنده‌ی چیره‌دست آکاردئونِ اهلی انزلی) می‌خواهد که یکی از ترانه‌های گیلکی‌اش را برای اجرا به او بدهد. خوشدل هم یکی از بهترین ساخته‌هایش (زنگالو) را در اختیار او می‌گذارد‌ و کار تحت نظارت خودش و با تنظیم اریک ارکانت فرانسوی ضبط و منتشر می‌شود و با استقبال بسیاری به ویژه در گیلان مواجه می‌شود.
زنگالو قصه‌ی حزن‌آور و شورانگیز صیادی‌یست که دل در گرو مهر دختری دارد اما برای کسب روزی، از جان می‌گذرد و به دریای توفانی می‌زند (روایتی واقعی که بریده‌ای از زیست روزانه‌ مردمان خطه‌ی دریاست)

مساله این‌جاست که علی‌رغم تعصب و حساسیت بسیار حسن خوشدل بر روی ساخته‌هایش که عمومن حامل محتوایی اجتماعی-اعتراضی‌ند، ضیا-گویی بدون اطلاع و کسب اجازه از پدیدآورنده‌ اثر- با تغییر متن شعر و تبدیل آن حماسه‌ گیلکی به ترانه‌ای مضحک و فارسی (زنگالو به زاگالو!) خالق این فاجعه‌‌ی آهنگین فوتبالی می‌شود‌!
و رویکرد خالق اثر؟

حوالی سال ۱۳۸۷بود و در جریان معاشرت روزانه با استاد خوشدل که منتهی به گردآوری و تدوین مجموعه‌ی آثارش نیز شد، این ویدئوی کذایی را نشانش دادم.
متوجه شدم تا آن روز ندیده بود و از شاهکارِ ضیا روی ترانه‌ای که بسیار دوستش می‌داشت بی‌‌خبر بود. ویدئو را که با چشمان ضعیفش دید آن‌قدر برآشفت که گفتم همین حالاست قلبش از حرکت بایستد.
یادش خوش...
با مشت به روی میز می‌کوبید و کائنات را به فحش می‌کشید که چرا حنجره‌اش را از او گرفته‌اند تا ترانه‌هایش را بی‌دردهایی بخوانند که رنج مردم اسباب تفریح‌شان است...

• اشاره:
آن‌چه می‌شنوید قطعه‌ی آغازین ترانه‌ی زنگالوست. از خوشدل پرسیدم و گفت این آواز مرگ است‌..‌.


#حسن_خوشدل
#ضیا_آتابای
#زاگالو
#روزانه
@aminhaghrah

عزیز من
ای مهربانترین جامهٔ بلند شبانم
شنیده‌ای که به صحرائی
شبی شبانی از سرما
کنار شعلهٔ خردی پناه برد
و در میان جامه‌اش آتش گرفت
شنیده‌ای؟


#ضیا_موحد
@aminhaghrah
عزیز من
ای مهربانترین جامهٔ بلند شبانم
شنیده‌ای که به صحرائی
شبی شبانی از سرما
کنار شعلهٔ خردی پناه برد
و در میان جامه‌اش آتش گرفت
شنیده‌ای؟


#ضیا_موحد
@aminhaghrah
▪️
#حسن_خوشدل:
"گفتم که در شما و رادیو زیاد برنامه داشتم... من بودم و زد و مجری برنامه شد #فریدون_فرخزاد.
یک روز همراه #ضیا زنگالو را اجرا کردیم. پیش از آن ناصر #مسعودی هم بود و یک کار گیلکی خواند که کلی مسخره‌اش کردند! خیلی‌ها نمی‌فهمیدند و بعضی می‌فهمیدند و می‌خندیدند!فرخزاد بعد از اجرای من آمد و گفت که تو این ترانه را خواندی؟ و با لحن مسخره‌ به من خندید. گفتم: این کار خنده ندارد! گفت: چطور؟ گفتم: این یک تراژدی است. چه طور شما می‌خندی؟ حالا شما فکر می‌کنید چون زبان گیلکی است و نمی‌دانی‌اش هرچه که باشد باید خندید؟ حالا چون زبان شما تفرشی است باید مسخره‌اش کرد؟
گفتم اگر انزلی‌چی‌ها بدانند که به ترانه‌ی محبوب‌شان و زبانی که با آن صحبت می‌کنند خندیدی بیچاره‌ات می‌کنند!
خب! شنید و خیلی ناراحت شد..."


منبع: بریده‌ای از کتاب #ورنیشین

#روایت
#کتاب
@aminhaghrah
Rouye Yare Degar
ashoorpoor
▪️
وای از تنهایی...
اجرا: #احمد_عاشورپور
شعر و‌ آهنگ: #ضیا_مختاری

شد یارم عاقبت از کنارم
با خود برد آخرین یادگارم
آن گل تا بهار دگر
شد سوی دیار دگر
گو یارب کو آن شمع شبهای تارم
دل گیرد بهانه‌ی او
کی جوید نشانه‌ی او
شد پنهان از چشمان اختر شمارم

او چون کبوتر بال و پر زد
شد پی دلخواهش
شد اشک و آهم با نگاهم
بدرقه‌ی راهش

من هر شب می‌کشم انتظارت
تا روزی سر کنم در کنارت

تن دادم به این جدایی
تا آخر به سویم آیی
من بی تو ماندم تنها
وای از تنهایی...

#تک_ترانه
@aminhaghrah
Entezare To
ashoorpoor
▪️
انتظار تو...
شعر و اجرا: #احمد_عاشورپور
آهنگ: #ضیا_مختاری

ای مه در انتظار تو
بنشسته‌ام تنها
باز آ که روشنی دهی
از فروغ خود شام مرا
باز آ صفا ده با رخت کاشانه‌ی ما را
باز آ تو با لطف و صفا
تا رها کند دست بلا
این دل بلادیده‌ی ما
ای امید دلها

شیرین ادایی
به جان‌ها بلایی
چون مه به خلوت من دمیده بودی
تا من به خود آمدم، پریده بودی...

#تک_ترانه
@aminhaghrah
afsoongar@aminhaghrah
ahmad ashoorpoor
[افسونگر]
خواننده: احمدعاشورپور
آهنگساز: ضیاء مختاری
ترانه: فارسی/ عاشورپور (احتمالن)
#تک_ترانه
#احمد_عاشورپور
#ضیا_مختاری
@aminhaghrah
Ale Ahmad va Shikh Fazlollah
Hezarkhani
▪️چرا #جلال آل احمد از شخصیتی چون #شیخ_فضل_الله_نوری قهرمان ساخت؟

[ از مصاحبه منوچهر #هزارخانی با #ضیا_صدقی | پروژه #تاریخ شفاهی هاروارد | ۱۹۸۴ | پاریس ]

منبع: کانال تاریخ شفاهی

#صدا
@aminhaghrah
afsoongar@aminhaghrah
ahmad ashoorpoor
[افسونگر]
خواننده: احمدعاشورپور
آهنگساز: ضیاء مختاری
ترانه: فارسی/ عاشورپور (احتمالن)
#تک_ترانه
#احمد_عاشورپور
#ضیا_مختاری
@aminhaghrah
Audio
[ دلم برات تنگه ]
ترانه و آهنگ: حسن خوشدل
خواننده: ضیا آتابای
#تک_ترانه #حسن_خوشدل #ضیا
@aminhaghrah
🔽 به بهانه ی انتشار کتاب زندگی و آثار حسن خوشدل (آهنگساز، ترانه سرا، نوازنده و خواننده ی شهیر اهل انزلی) گمانم آمد خوب است شبانه ی آمین را با یکی از ترانه های عموحسن سر کنیم. عمومن "حسن خوشدل" را با ترانه های دردمند و معترض گیلکی اش می شناسند. حالا اما با این ترانه به عاشقانه های او گوش می دهیم.
حسن خوشدل میانه ی دهه ی پنجاه، ترانه ی «دلم برات تنگه» را بعد از پایان زودهنگام یک قرار عاشقانه ساخت. قراری که دیگر مکرر نشد اما شیدایی آفرید. خوشبختانه این ترانه با صدای عموحسن در آرشیو موجود است اما آن چه کمتر شنیده شده اجرای دیگری ست با صدای ضیا آتابای. همین که از آمین خواهید شنید...

چشات منو می کشه. به آتشم می کشه
اگه بریزه اشکم. غمم چو دریا می شه
تنها می مونی ای دل. رسوا می مونی ای دل
کسی که عاشق می شه. دیگه دلش خون می شه....
#تک_ترانه #حسن_خوشدل #ضیا
@aminhaghrah