▪️ بیراه نگفته است اخوان که پاییز پادشاه فصلهاست!
و فکر میکنم از میان فصلها، بیشترین ترانه را ترانهسازها برای پاییز گفته باشند.
از میان آن همه ترانهی پاییزی اما یک سرود | ترانهی دههی پنجاهی، با شعری از
#سعید_سلطانپور روی ملودیای قدیمی، از عهد نوجوانی تا حالا، همواره و نه فقط در فصل خزان، ورد زبانم بوده.
«پاییز آمد» یا «سرود کوهستان»، از آن دست سرودهای حماسی ست که آدم دلش میخواهد هزاربار همخوانِ همسرایاناش بشود. یک چیزی در قوارهی «سر اومد زمستون»
بعد از انقلاب و در سالهای دههی هشتاد هم یک نسخهی دیگر از این سرود | ترانه شنیده شد. به گمانم با آهنگسازی محمدرضا علیقلی، منتها با تغییراتی در شعرِ ترانه. مثلن آن جا که جای «خلق» را با «حق» عوض کردهاند!
حالا شما هردو «پاییز آمد» را بشنوید...
.
.
پاییز آمد در میان درختان، لانه کرده کبوتر از تراوش باران میگریزد
خورشید از غم، با تمام غرورش، پشت ابر سیاهی، عاشقانه به گریه مینشیند
من با قلبی به سپیدی روز، میروم به گلستان
همچو عطر اقاقی، لابلای درختان، مینشینم
شعر هستی بر زبانم جاری، پُر توانم آری، میروم در کوه و دشت و صحرا
رهپیمای قلهها هستم من، در کنار یاران، راه خود در طوفان، مینوردم
در کوهستان، یا کویر تشنه، یا که در جنگلها رهنوردی شاد و پرامیدم
باید روزی، شعر هستی بر لب، جان نهاده بر کف، راه انسانها را در نوردم
شعر هستی، بودن و کوشیدن، رفتن و پیوستن
از کژی بگسستن، جان فدا کردن در راه خلق است
شعر هستی بر زبانم جاری، پُر توانم آری، میروم در کوه و دشت و صحرا…
#پاییز#تک_ترانه @aminhaghrah