کانال زندگی نامه شهدا

#همسرش
Канал
Логотип телеграм канала کانال زندگی نامه شهدا
@KHADEMIN_MOLAПродвигать
193
подписчика
15,1 тыс.
фото
2,2 тыс.
видео
385
ссылок
#معرفی_شهیدان #روایتگری هرکــی آرزو✨داشتهـ باشهـ خیلے خدمتـ کنهـ⛑ #شهـــید میشهـ..!🕊 یهـ گوشهـ دلتـ پا👣بده به شهدا ارتبات با مالک @ghbnm345 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِيْن
Forwarded from انصارالمهدی
🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس #فاطمه با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول #آقامهدی، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم #دلتنگی های پدر برای مادرش بود.

🍃صدای ترک های #دلم را می شنوم و این بار عکس #زهرا و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه #دخترها_بابایی‌اند را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر میشوند و چشمان تارشده از #اشکم، به عکس #محمدجواد و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند.

🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس #همسر_شهید، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم #حضرت_زینب کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای #شهادتش، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند.

🍃بدرقه کرد #همسرش و به یک چشم بر هم زدنی خود را در #معراج دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه #سه‌ساله_ارباب شده بود و سر بابا را نوازش می کرد. و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد #مزار مرهم می یابد. همسر شهید درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ #پدر را می گرفت....

#شهادتت_مبارک آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲

🌸به مناسبت سالروزشهادت
#شهیدمهدی_قره_محمدی

📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه
🔊 فایل صوتی/ آخرین وصیت‌های شهید مدافع حرم #محسن_حججی در سوریه به #همسرش

🌸🌿🌸🌿🌸
#شهیدنوروزی ذوب در ولایت بود ، #بصیرت و #ولایت پذیری ایشان از خانواده مجاهد و انقلابی اش نشاءت می گرفت. در #فتنه بارها برای مظلومیت آقا گریه می کرد😔 و می گفت احساس میکنم امام مان تنهاست.

#ازدواج و #زندگی_مشترک

#شهید نوروزی در ازدواج بسیار سخت گیر بود.
#در جلسه خواستگاری نخستین صحبت ایشان درمورد #شهادت بود و اینکه راهی که پیش گرفته اند در نهایت به شهادت ختم می شود و کسی نباید مانع ایشان شود.🍃🍃
بعد از صحبت کردن متوجه شد که #همسرش کسی است که می تواند با زندگی ساده و پر از سختی او سازگار باشد . #شهید نوروزی مدام در حال انجام ماموریت های سخت و در مسافرت بود و همسرش هم این را پذیرفت زیرا مهدی اخلاص عمل داشت ، شجاع و سخاوتمند و امام حسینی(ع) و ولایتی بود.

دیگر #امام ‌هادی(ع)⚘ جزیی از زندگی ما شده بود. به یاد دارم در روز خواستگاری و عقد و زندگی مشترک، همه حرف #شهید مهدی دفاع از سامرا بود. آن روزها همیشه می‌گفت تنها چیزی که از تو می‌خواهم دعا برای #شهادتم است. ایشان نسبت به اهانت‌هایی که به ائمه(ع)⚘ می‌شد، به‌شدت عکس‌العمل نشان می‌داد.
#شهیدنوروزی ذوب در ولایت بود ، #بصیرت و #ولایت پذیری ایشان از خانواده مجاهد و انقلابی اش نشاءت می گرفت. در #فتنه بارها برای مظلومیت آقا گریه می کرد😔 و می گفت احساس میکنم امام مان تنهاست.

#ازدواج و #زندگی_مشترک

#شهید نوروزی در ازدواج بسیار سخت گیر بود.
#در جلسه خواستگاری نخستین صحبت ایشان درمورد #شهادت بود و اینکه راهی که پیش گرفته اند در نهایت به شهادت ختم می شود و کسی نباید مانع ایشان شود.🍃🍃
بعد از صحبت کردن متوجه شد که #همسرش کسی است که می تواند با زندگی ساده و پر از سختی او سازگار باشد . #شهید نوروزی مدام در حال انجام ماموریت های سخت و در مسافرت بود و همسرش هم این را پذیرفت زیرا مهدی اخلاص عمل داشت ، شجاع و سخاوتمند و امام حسینی(ع) و ولایتی بود.

دیگر #امام ‌هادی(ع)⚘ جزیی از زندگی ما شده بود. به یاد دارم در روز خواستگاری و عقد و زندگی مشترک، همه حرف #شهید مهدی دفاع از سامرا بود. آن روزها همیشه می‌گفت تنها چیزی که از تو می‌خواهم دعا برای #شهادتم است. ایشان نسبت به اهانت‌هایی که به ائمه(ع)⚘ می‌شد، به‌شدت عکس‌العمل نشان می‌داد.
سرانجام شهیدان #محمد و #مرتضی و #پدرشان مراد پور حیدری هم به #شهادت رسیدند و #مادر عزیزشان #ننه مریم هم درسال ۱۳۸۶# و ۴۰#روز بعداز #شهادت #همسرش به آنها پیوست‌.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهیدان سرفراز

   💠 شهید مراد پور حیدری و
دو #پسر #شهیدشان محمد و مرتضی پور حیدری 💠

       
                   🌷  صلوات 🌷

التماس دعای فرج وشهادت

یاعلی مدد
هر 2#پسر #ننه مریم در #آزادسازی #خرمشهر به #شهادت رسیدند. #مرتضی در #عملیات بیت المقدس به #شهادت رسید و #پیکرش را در گلزار #شهدای #آبادان به خاک سپردند.#محمد بعد از #آزادی در #پاکسازی #خرمشهر به #شهادت رسید و #پیکرش را در #جنت آباد به خاک سپردند.
🍃🌷🍃
#ننه در واقع #آخرین #خانمی بود که از #خرمشهر بیرون آمد و #اولین #خانمی بود که وارد #خرمشهر شد. کنار پل #خرمشهر گوسفندی را ذبح کرد در حالی که یک #پسرش #شهید شده #خانه اش #ویران شده بود با #کمک #رزمنده ها خانه اش را #بازسازی کرد و منتظر #همسرش شد.
🍃🌷🍃
#بابا مراد #چهار سال بعد از #اسارت به #کشور #بازگشت. در اثر #شکنجه های اسارت در سال 86# به #شهادت رسید و #ننه مریم هم 40#روز بعد از #دنیا رفت. الان اگر به سر #مزار #بی بی مریم بروید بالای #مزارش نوشته است «مادر یک شهر»😭
🍃🌷🍃
#ننه مریم #مادری که وقتی با #بدن #قطعه قطعه شده #پسرش در #خرمشهر مواجه شد، یک #پتو آورد و #اعضای بدن #شهیدش را جمع کرد و به #خاک سپرد.
😔
🍃🌷🍃
🍃چشم های یک دختر هرروز صبح به امید دیدن تکیه گاه زندگی اش باز می شود اما آنانی که یک تصویر کوچک در گوشه ذهنشان از #پدر به جا مانده و در دنیای بدون او می خواهند نفس بکشند و زندگی کنند، #غم بزرگی را به جان می خرند. به گمانم غم بزرگتر وقتی است که جاده انتظار مقابل چشم های #مضطر دختری باشد و فقط خبر مفقود شدن امید زندگیش را بشنود...

🍃شاید دعاهای #زهرا و خواهرش سبب شد تا بعد از چند سال انتظار پیکر پدرش برگردد و کمی طعم آرامش را بچشند. یک سنگ مزار با نام #داوود_امامی مامن دلتنگی های زهرا و مادرش شد...

🍃فکر می کرد پایان سختی هاست اما هرکه در این بزم مقرب تراست جام #بلا بیشترش می دهند. شاید هرگز در رویاهایش به این باور نرسیده بود که پایان زندگی اش با #همسرش در یک تابوت و یک پرچم سه رنگ که گوشه ای از آن نام #شهید نوشته شده خلاصه شود اما عمر زندگی مشترکش با محمد حسین مرادی هفت سال بیشتر نشد.

🍃دل نگرانی هایش برای شریک زندگی اش که راهی دفاع از حرم شده بود بی دلیل نبود. آخر #محمد_حسین رفته و همان روزها دخیل بسته بود به حرم #حضرت_زینب تا نامه عاقبت بخیری اش امضاشود.

🍃اصلا خودش رفته بود پرچم حرم را عوض کرده بود. و مگر می شود خواهر #ارباب کسی را دست خالی از #حرم برگرداند. شاید مادر ارباب هم برایش مادری کرده بود که همچون او بازو و #پهلویش مجروح شد و پس از چند روز شهد شهادت نصیبش شد.

🍃حال یک زهرا مانده و یک دنیا #دلتنگی... گاهی با دو رکعت نماز کنار مزار پدر دلش را آرام می کند و گاهی با یک سوره #یس کنار مزار همسرش. آقا محمد حسین شهادتت مبارک باشد.
مبارک زهرایت...💔

♡برایمان دعا کن♡

نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر

🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمدحسین_مرادی

📅تاریخ تولد : ۲۰ شهریور ۱۳۶۰

📅تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۲

📅تاریخ انتشار : ۲٧ آبان ۱۴۰۰

🥀مزار شهید : گلزار شهدای امام زاده علی اکبر چیذر

🕊محل شهادت : سوریه، حرم بی بی زینب(س)

#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
❤️🍃🌸🍃💜

شهید «ناصر احمدپور» در روز یکشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۶۵ نامه ای به
#همسرش نوشته است؛



حضور خانواده عزیزم سلام عرض می کنم

سلام علیکم؛

همسر عزیزم راز زندگانی من سلام و علیکم کدام مرا از راه دور بپذیر. خدمت پسران خودم رضا و محمدرضا و برادرم و داش کریم سلام می رسانم رضا جان مواظب مادرت باش به دائی ولی و بهروز بگو مرد باشید و بیاید پیش مامانم باشید به پسر خاله بسیجی بگوید که تو قول داده بودی بیائی پیش مامان بمانی شهناز جان قرار نبود ما حمله کنیم ولی یک دفعه اطلاع دادند عراق قصد حمله دارد و ما را مجهز نمودن و به ما تجهیزاتی دادند.

و قرار است امشب حمله کنیم اگر امشب شهید شوم مرا حلال کن تو را زیاد اذیت کردم راستی به خانواده سلام برسان به زن عمو حاج خانم و پسرانش سلام برسان به مشهدی صمد و منوچهر عزیز و غلامرضا و حسن آقا بستنی فروشها سلام برسان. اگر خط خوردگی دارد مرا ببخش نگران من نباشید خودتان می دانید که یک مثال معروف است بادمجان بم آفت ندارد. مواظب بچه ها باش رزمندگان را دعا کنید. خداحافظ. نامه را می دهم به یکی از دوستانم برایتان پشت کند.

خداحافظ

6⃣👈

💜🍃🌸🍃❤️
#ازدواج و #زندگی_مشترک

🌺شهید نوروزی در ازدواج بسیار سخت گیر بود.
#در جلسه خواستگاری نخستین صحبت ایشان درمورد #شهادت بود و اینکه راهی که پیش گرفته اند در نهایت به شهادت ختم می شود و کسی نباید مانع ایشان شود.
بعد از صحبت کردن متوجه شد که #همسرش کسی است که می تواند با زندگی ساده و پر از سختی او سازگار باشد . #شهید نوروزی مدام در حال انجام ماموریت های سخت و در مسافرت بود و همسرش هم این را پذیرفت زیرا مهدی اخلاص عمل داشت👌 ، شجاع و سخاوتمند و امام حسینی(ع) و ولایتی بود😇.