🌷ب یاد شهیدان
🌷:
من
#تک فرزندهستم و خداوند بعد از بیست و پنج سال مرا به پدرومادرم داده، کسانی که خواهر و برادر ندارند حال مرا بهتر می فهمند
😔 وقتی با
#آقا هادی نامزد کردم
خیلی خوشحال بودم که از تنهایی در آمدم و همدم دارم.
خلاصه
#خیلی سخت بود وقتی حرف از رفتن به
#جبهه را می زد
😔، ولی از طرفی هم وقتی
#عشق و
#علاقه زیادش به
#جهاد را می دیدم دلم
#نرم می شد.
هروقت از
#جهاد در
#سوریه با من صحبت می کرد می گفتم: لااقل یکی
#دو ماه بعد از عروسی بروید.
ولی بالاخره
#رضایت مرا گرفت. وقتی دیدم
خیلی #علاقه دارد
#راضی شدم و
به
#حضرت زینب (س)⚘سپردمش
😭🍃⚘
🍃•┈••✾•
🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
به روایت ازمادر#شهید:
دختر همسایه رو براش خواستگاری کردم و مهر امسال جشن عروسی اش بود. #10 روز از عروسی اش گذشته بود که به
#مأموریت رفت. برای
#دفاع از
#حرم بی بی زینب (س)⚘ راهی
#سوریه شد و بعد از چند روز به
#آرزویش رسید.
🍃⚘
🍃 وقتی با
#پیکر #تازه دامادم مواجه شدم
😭 که# تیر به
#پشت گردن و
#پهلوهاش اصابت کرده بود، حالم دگرگون شد
😭. مثل حال همه پدر و مادرها مویه می کردم اما
#قشنگ ترین حرفم این بود: مادر
#سلامم را به
#خانم زینب (س)⚘ برسان و
#شفیع ما باش، پسرم همیشه می گفت دعا کنید من
#شهید شوم و باعث
#افتخارم است
#پسرم #فدایی خانم زینب(س)⚘ شد، من
#حضور #پسر #شهیدم را همیشه حس می کنم کل خانواده خوابش را دیدند،
#پسرم در هر دو سرا
#دستگیرمان است
😭.
🍃⚘
🍃•┈••✾•
🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
مردم اسلامشهر و توابع برای تشییع
#پیکرش آمدند و
خیلی با شکوه این مراسم برگزار شد. مراسم تاریخی بود. آن روز نماز جمعه و نماز میت بر
#پیکرش خواندند، همه
#پسر #شهیدم را با
#وهب نصرانی مقایسه می کردند.
🍃⚘
🍃#هادی #10 روز بعد از
#عروسی روز #5 مهر به
#مأموریت سوریه رفت و #28
#مهر #شهید شد و
#پیکرش را #30 مهر برای ما آوردند و
#اول آبان روز
#تاسوعا به خاک رفت.
😭🍃⚘
🍃#نحوه #شهادت آقاهادی
😭😭#فرمانده ایشان وقتی برای سر زدن به منزل ما آمدند گفتند:«
#آقا هادی شما
خیلی #شجاع بودند، سعی می کردند توی
#خط مقدم باشند، می خواستیم سنگر را با برگ درخت زیتون استتار کنیم تا از تیررس دشمن به دور باشیم،
#داوطلب می خواستیم
#آقا هادی پیش قدم شدند،
#مشغول استتار بودند که
#تیر خورد به
#دست و
#قلبشان، شاخه درخت زیتون از دستشان افتاد و
#شهید شد.»
🍃⚘
🍃#بیست و هشتم مهر
#شهید شدند
#پیکرشان یکم آبان ماه روز
#تاسوعای #امام حسین (ع)⚘از مصلای شهر چهاردانگه به سمت
#امامزاده عباس (ع)⚘ تشییع شد وقتی دیدمشان
#جسمشان #سالم بود و
#صورتشان #نورانی😭🍃⚘
🍃•┈••✾•
🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#نبودن هایش واقعاً سخت است.
#دلتنگی #مادر #تمامی #ندارد.
😭از اینکه
#فرزندم در
#راه #خدا♡ رفت
#خوشحالم اما
#مادرم #دلم #هوایش را می کند، خوابش را می بینم که می گوید مادر من
#زنده ام
#بیقراری نکنید می گوید من کنار
#قبر #بی بی زینبم⚘.
🍃⚘
🍃# پسرم همیشه از
#خدا می خواست به
#شهادت برسد و می گفت
#جان #زهرا(س)⚘ روز
#تاسوعا خاکم کنید. همین طور هم شد و
#تاسوعا #دفنش کردیم.
🍃⚘
🍃از اینکه مادر
#شهید هستم افتخار می کنم. به خودم می بالم طوری
#پسرم را تربیت کردم که
#فدایی #خانم زینب(س)⚘ شد.
😭🍃⚘
🍃سرانجام
#شهید هادی شجاع در تاریخ ۱۳۹۴/۷/۲۸به آرزویش که همانا#شهادت در راه
#خدا♡بود رسید.
🍃⚘
🍃شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید هادی شجاع
💠 🌷 صلوات
🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت
✨•┈••✾•
🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•