ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh

#ایرانشهر
Канал
Логотип телеграм канала ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه	@IranArianaShahnameh
@IranArianaShahnamehПродвигать
2,11 тыс.
подписчиков
8,43 тыс.
фото
8,93 тыс.
видео
4,72 тыс.
ссылок
https://telegram.me/IranArianaShahnameh به مجله‌ی خبری تاریخی اجتماعی فرهنگی سینمایی خوش آمدید همیشه بخند،حتی در بدترین هنگامه ها،چراکه خنده بهترین و بدترین انتقام از این روزگار نیرنگ باز است @ArashMaad (آرش ماد اندیمشکی مغان)
▫️برگی از مقاله‌ دکتر شروین وکیلی درباره‌ی سیاست ایرانشهری که چند روز پیش در مجله‌ی نیمروز انتشار یافت :

«...از شبکه‌ی اندیشمندانی که این نظریه را بر پای داشتند نام و نشان چند تن دیگر را نیز می‌دانیم و اینان همه با هم دوستی و خویشاوندی داشته‌اند. نامدارترین‌شان همین عبدالحمید بن یحیی است که اندرزنامه‌های پهلوی و سیاستنامه‌های ساسانی را به عربی بر می‌گرداند و نخستین کسی است که در زبان تازی با این قالب متونی سیاسی پدید آورده است. عبدالحمید در بلاغت و خوشنویسی سرآمد معاصرانش بود و شعرهای متوسطی هم می‌گفت. ابن ندیم شمار رساله‌هایش را هزار دانسته است که نشان می‌دهد نویسنده‌ای پرکار هم بوده است. تاثیر نوشته‌هایش به قدری بود که وقتی رساله‌ای طولانی از جانب مروان برای ابومسلم خراسانی نوشت و فرستاد، ابومسلم آن را نخوانده سوزاند و گفت که از تاثیر آن بر خویش می‌هراسد.
  یکی دیگر از اعضای این گروه، پدرزن (یا به روایتی برادرزن) عبدالحمید است که سالم ابوالعلاء نام دارد. او هم کاتب هشام بن عبدالملک بود و نخستین کسی بود که آیین‌نامه‌های دیوانی بیزانسی را به عربی ترجمه کرد و از اینجا پیوند نظریه‌ی خلافت با سیاست امپراتوری روشن می‌شود. او در ضمن مترجم نامه‌های سیاسی منسوب به ارسطو هم بود که می‌گفتند خطاب به اسکندر نوشته شده و تقریبا قطعی است که جعلی بوده‌اند. اما در آن روزگار در قلمرو روم شرقی معتبر شمرده می‌شدند.
مجموعه‌ی نوشتارهای او در این مورد بعدتر با آثار ایرانی و پهلوی ترکیب شد و کتاب مهم «سرّ الاسرار» را پدید آورد که یکی از متون مهم سیاسی در قرون آغازین اسلامی محسوب می‌شود.  بنابراین روشن است که این دیوانسالاران وفادار به امویان که از دید سیاست ایرانشهری می‌توان به سادگی خائن یا نابخردشان دانست، منابع و مراجع سیاسی یونانی و رومی را برای تغذیه‌ی سیاست نوظهور خلافت به کار می‌گرفته‌اند.
پیوند سالم ابوالعلاء با متون منسوب به ارسطو از این نظر اهمیت دارد که دوست و همکار دیگرِ عبدالحمید نیز با این متونی ارتباطی برقرار می‌کند. عبدالحمید بن یحیی دوست نزدیک عبدالله بن مقفع بوده که خود یکی از کاتبان بزرگ و نامدار عصر اموی است و مترجمی است که برگرداندن انبوهی از متون سیاسی پهلوی و پارسی به تازی را در دربار خلفای اموی بر عهده داشته است. جالب آن که ابن ندیم در «الفهرست» و جاحظ در «کتاب الحیوان» اشاره کرده که ابن مقفع ترجمه و شرحی بر آثار ارسطو داشته است، و پل کراوس نشان داده که صاحب این متون عبدالله بن مقفع نبوده، که پسرش محمد بن عبدالله بن مقفع محسوب می‌شده است. 
با آن که همه‌ی اعضای این گروه ایرانی بودند، می‌توان گفت که دشمنی‌ای با سنت ایرانشهری در میان‌شان دیده می‌شود. چنان که عبدالحمید بن یحیی در رساله‌ای نیمه‌کاره که از قول خلیفه‌ای به حکمرانی نوشته و در «صبح ‌الاعشی» نقل شده، سفارش کرده که بازی شترنج را برای مردم آن قلمرو ممنوع سازد و مواردی را در نکوهش شترنج برشمرده که می‌توان به سادگی همچون حمله به فرهنگ ایرانی تعبیرشان کرد...»
@darik2500
#سیاست
#ایرانشهر
▫️شروین وکیلی
چند بند از فصلی از کتاب «ایران؛ تمدن راه‌ها»:
@darik2500
«... هر چند مصر از دید استواری و تمرکز سیاسی بر ایران برتری داشت، در عمل پس از فروپاشی عصر برنز نتوانست کمر راست کند و دولت متمرکز خود را از دست داد. در اوایل قرن یازدهم پ.م. دولت مصری دستخوش فرسایش و فروپاشی شد و پس از آن مدتی طولانی (بیش از سیصد سال در عصر فترت سوم) ‌درگیر تجزیه‌ی سیاسی بود. بعد از آن هم سرزمین‌های همسایه بر مصر حکم راندند.
نخستین هجوم از قلمروی ایران‌زمین به مصر به قرن هشتم پ.م. و حمله‌ی غارتگرانه اما زودگذر آشوری‌ها مربوط می‌شد. پس از آن شاهانی از کوش (اتیوپی) و به دنبال آن شاهنشاهانی پارسی بر مصر حکومت کردند. تمدن مصری در دوران صد و ده ساله‌ی سلطه‌ی کوشی‌ها که فرهنگ مصری را جذب کرده بودند و پارسیان که تمدن مصری را محترم می‌شمردند رونق و درخششی چشم‌گیر پیدا کرد، اما پس از آن در ۳۳۲ پ.م. به دست اسکندر مقدونی فتح شد و به دنبال آن زنجیره‌ای از مقدونیان و پس از آنها استانداران رومی بر این سرزمین چیره شدند که با سیاست غارتگرانه‌ی منظم و سرکوبگری وحشیانه‌شان، همه‌ی نیرو‌های سیاسی بومی، بخش بزرگی از بافت جمعیتی، و خط و زبان و هنر و دین مصریان را به‌کلی نابود کردند. به این شکل در حدود دوران مسیح تمدن مصری منقرض شد، و این نخستین تمدنی بود که فرو می‌مرد.
تمدن مصری اگر با تمدن ایرانیِ‌ هم‌زمان‌اش مقایسه شود چند نقطه‌ی قوت و ضعف چشم‌گیر را نمایان خواهد ساخت. مصریان زودتر از ایرانیان دولتی متمرکز با نظم سیاسی پایدار پدید آوردند، اما این دولتی سخت‌گیر و خودکامه بود و فرعونی بر آن فرمان می‌راند که خداوند شمرده می‌شد. همه‌ی رعایای مصری جز یک طبقه‌ی کوچک از نظامیان و دولت‌مردان و کاهنان (کمتر از ۱۰ درصد جمعیت) در شرایطی همتای بردگی زندگی می‌کردند.
یک مصری عادی در این دوران دهقانی بود که تقریباً تمام افزوده‌ی تولید کشاورزی‌اش (۳۰ - ۵۰ درصد برداشت محصول) را به دولت می‌داد و بخش عمده‌ی از فصل‌هایی را که بر زمین کار نمی‌کرد به بیگاری در برنامه‌‌های عظیم ساختمانی می‌گذراند. دستاورد این بیگاری‌ها ساخت معبدها و آرامگاه‌‌های عظیمی بود که ورود به آنها برای مردم عادی مصری یعنی سازندگانش ممنوع بود. به سخن دیگر، منابع اقتصادی تولیدشده توسط بدنه‌ی مردم مصر از دسترس‌شان خارج بود و نیروی کارشان برای تولید بناهای عظیم کلان‌سنگی‌ای استثمار می‌شد که به کلی در زندگی‌شان بی‌تأثیر بود.
دولت مصری علاوه بر آن که اقتصاد خود را بر اساس کار اجباری و غارت منابع کشاورزانه‌ی شهروندانش استوار ساخته بود، به معنای دقیق کلمه یک دولت نظامی‌گرا و برده‌گیر محسوب می‌شد و به شکلی دور‌ه‌ای و منظم در بخش‌هایی از قلمرو تمدنی‌اش، که به طور پیوسته زیر استیلای دولت نبود، تاخت‌وتاز می‌کرد و اموال مردم را غارت می‌کرد و خودشان را به بردگی می‌گرفت.
مصریان، با این شیوه‌ی خشن، تمرکزی از منابع و قدرت را پدید آوردند که خروجی‌هایش هنری متعالی و پیشرفته، معماری و سنگ‌تراشی پیچیده، و تندیس‌ها و بنا‌های سنگی عظیم بود. با این همه، هنر مورد نظر برای چشم خدایان یا مردگان تنظیم می‌شد. تقریباً در سراسر تاریخ سه هزار ساله‌ی تمدن مصر باستان، بخش عمده‌ی جمعیت مصر با فقر مزمن «قلبم» روبه‌رو بودند، و جداافتاده از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی‌شان که در قالب معماری‌های باشکوه و آثار هنری عالی تبلور پیدا می‌کرد. رویارویی و لمس‌ آن آثار هنری و حضور در آن بناها در انحصار حاکمان و موجوداتی تخیلی مثل خدایان و ارواح فراعنه بود. گذشته از آرامگاه‌‌های پرشمار و عظیمی مانند اهرام، که اصولاً ورود کسی به آنها ممکن نبود، مردم حتا حق ورود به معبدهای عادی را نیز نداشتند. این فضاها نیز تنها به همان طبقه‌ی نخبه‌ی سیاسی و فرهنگی اختصاص یافته بود. در واقع شمار گردشگرانی که در دوران ما طی یک روز از معابدی مانند کارنَک دیدار می‌کنند، از کل کسانی که طی هزار‌ه‌ای در دوران باستان به این معبد وارد می‌شدند بیشتر است...»
@darik2500
#تمدن‌راهها
#ایرانشهر
🔹 رئیسعلی دلواری، حماسه ‌ساز تنگستان؛
(به مناسبت 12 شهریور سالروز شهادت رئیسعلی)

🔸توضیح در ادامه...
#ایرانشهر

@IranArianaShahnameh
✍️قدمت نام ایران و گستره سرزمینی ایرانشهر و تعلق همیشگی سرزمین آذربایجان به ایران در منابع عربیِ صدر اسلام و اشاره به زبان پهلوی و فارسیِ میانه مردم آذربایجان.

تنبيه والإشراف ص ٣٠ تا ٣٥
المسعودي
تصحيح: عبد الله إسماعيل الصاوي
ناشر: دار الصاوي - القاهرة"

"پارس امتی ست دیارش بلاد کوهستان از ماه بصره و ماه کوفه و غیره و #آذربایجان تا برسد به ارمنستان و #اران و بیلقان و دربند وطبرستان و مسقط و شابران و جرجان و نیشابور و هرات و برو وباقی بلاد خراسان و سیستان وکرمان و فارس و اهواز و باقی دیار عجم است، یک کشور و یک ملک و #یک_زبان است مگر اینکه تفاوت اندکی در پاره ای لغات دارند اما زبانشان یکیست و تالیف حروف و ادبیات و نوشتارشان یکیست مگر انکه اندکی با هم مختلف باشند مانند پهلوی و دری و #آذری و دیگر #گویشهای_پارسی و حدود این سرزمین شریف نسبت به دیگر سرحدات از سرحدات زمین هند است و تا از عراق برسد به حجاز و تا برود به شام و نصیبین الی دیار خراسان و نهر بلخ و ما قبلا ذکر کرده ایم که از فرارودان خراسان و تمام بلاد جبال و باقی کوهستان و تمام عراق و اطرفاش و انچه بابل را فراگرفته و این سرزمین بهترین همه هفت اقلیم و بزرگترین و نفیسترین‌ آن است و سرزمین عراق ابتدا ملک نمرودان سریانی (توجه کنیم که این تاریخنگار بزرگ تاریخ بابل را مطابق شناخته های امروزی میداند )وسپس ملک پادشاهان پارس در دوره های مختلف از پارسهای باستان تا ساسانیان بود و عراق دل #ایرانشهر و پسند آن نشان از رای پادشاهان است تا زمستان در دشت و تابستان در کوهش بسر برند
شاعرشان در اسلام میگوید،#ایران و پارس را به مردانگی شاهسوار سرزمین ها قرار دادیم و بهترین نعمتها را بردیم. به قولی معنی #ایران_شهر به معنی سرزمین اخیار واشراف برگزیده است چرا که "ایر" به پارسی باستان اسمی جامع خیر و فضل و نیکویی ست واز اینرو به سرور اتشکده سرور نیکان و یا ایربذ یا هیربذ گفتند و سریانیان میگویند بابل در گذشته دور ملک ملوک نمرودیان سریانی بود و پارس در کوهستان و بلاد ماهان (همدان و #آذربایجان ) و فارس و دیگر بلندیهای بلاد پهلویان بود و دشت عراق فزوده ملکشان است که نام درستش آریان شهر به معنی کشور هژبران و دلیران است و آریان به معنی دلیران است و آریان جمع و مفردش آریاست که بسبب جنگها و شجاعتشان تشبیه به شیران و پلنگان کرده اند و پس از غلبه فرس و طول ملکشان نبط سریان در زمره پارس شدند و عزت و انتساب و فخرشان به پارس شد و منکر نبطیت خود شدند"

ابو الحسن علی بن حسین بن علی بن عبدالله هذلی، متکلم، مورخ و جغرافی دان بزرگ اسلامی، از نوادگان عبدالله بن مسعود، صحابی بزرگ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و به همین دلیل به مسعودی مشهور شد. و دارای تألیفات با ارزش زیادی هستند که مورد توجه بزرگان می‌باشد. او بیش از ۲۵ سال در سفر بوده به خاطر همین شخصیت جهانی پیدا نموده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹دیدار هیتلر با حاج امین الحسینی مرجع بزرگ مقاومت فلسطین و تاسیس لشکر سیزدهم حنضر؛

بعد از حضور مسلمانان در سپاه آفریقای ارتش آلمان نازی در 1942، اس اس لشکر مسلمان سیزدهم ضد پارتیزان وافن اس اس موسوم به حنضر را، به فرماندهی حاج امین الحسینی تاسیس کرد.
در این کلیپ تصاویری کم یاب از درگیری های این لشکر در جبهه شرقی به تصویر کشیده شده...


@IranArianaShahnameh

#ایرانشهر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمانیم کین بوم ویران کنند
همی غارت از شهر ایران کنند
نخوانند بر ما کسی آفرین
چــو ویران بود بوم ایران‌زمین

فردوسی

#ایران
#ایرانشهر

@IranArianaShahnameh
📃 | ملّت ایران؛ آگاهی تاریخی ایرانیان



❃ مردمانی که نظام قبیله‌ای را پشت سر نگذاشته باشند، نمی‌توانند کشوری ایجاد کنند و مجموعه‌ای از قبیله‌ها نمی‌توانند تاریخ داشته باشند، بلکه ناچار، از زمانی‌که به مناسبت‌هایی، مانند گسترش دامنه‌ی مناسبات جهانی به این مناطق، به کشور تبدیل می‌شوند، تاریخی برای وحدت خود جعل می‌کنند که تابع منطق ایدئولوژی‌های سیاسی جدید است و چون این تاریخ جز از تاروپود ایدئولوژی فراهم نیامده هم چون کتابی است که اول و آخر آن افتاده است.

❃ تاریخ، سیر وحدت‌یافتن قومی به‌صورت یک ملّت و آگاهی‌یافتن ملّت از خود و تقدیر تاریخی مشترک مردمان آن است. چنین ملّتی می‌تواند دولت در معنای عام آن را ایجاد کند.

❃ این‌جا نمی‌توان به هگل ارجاع نداد که نوشته بود تاریخ جهانی با ایرانیان آغاز می‌شود، زیرا آنان نخستین دولت را ایجاد کردند. از این‌رو هگل، -پیش از دیگران، معنای «دولت» بودن «ملّت» ایران را دریافته بود که او نخستین فیلسوف دولت جدید بود و کوشش می‌کرد تاریخ این دولت جدید را توضیح دهد.

❃ اطلاق این مفهوم «دولت» به «ملّت» ایران ایدئولوژی نیست، بلکه بیان واقعیت تاریخی در قالب مفهوم نوآیین است. همه‌ی منابع تاریخی بر این نکته دلالت دارد که ایران دولت بوده و به‌رغم باد و باران‌هایی که بر آن سنگ خارا وارد شده، دولت مانده است.

❃ گام نخست در نوشتن تاریخ ایران نقادی ایدئولوژی‌هایی است که از سده‌ای پیش هم چون «پرده‌ی پنداری» -به تعبیری که از فریدالدین عطار وام می‌گیرم و در واقع معادلی برای وجه معرفتی ایدئولوژی و «آگاهی کاذب» است- برای پنهان نگاه داشتن واقعیت ایران به‌کار گرفته شده است. برای تدوین تاریخ ایران این پرده‌ی پندار را باید درید؛ زیرا تاریخ ایران -در همه‌ی بدی‌ها و خوبی‌های آن- نیازی به ایدئولوژی ندارد. آنچه ایران را از همه‌ی کشور‌های همسایه‌ی او متمایز می‌کند -این تاریخی‌بودنِ یعنی غیر ایدئولوژیکی‌بودنِ- تاریخ آن است و همین تاریخی بودن تاریخ ایران -یعنی نفور بودن تاریخ ایران از همه‌ی نظریه هایی است که با مواد آن سازگار نیست- نوشتن غیر ایدئولوژیکی تاریخ ایران را ممکن می‌كند.

#ایران #ایرانشهر #تاریخ_ایران
#دولت_ملی #هویت_ملی
#شاهنشاهی_ایران #هگل

@IranArianaShahnameh
برگه ی مانوک
سعدی در جایی از انوشیروان به مثابه‌ی عالی‌ترین اسوه‌ی عدالت یاد کند.
«آورده‌اند که نوشین‌روان را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آورد. نوشین‌روان گفت:
"نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و دِه خراب نگردد!" گفتند:
"از این قدر نمک چه خلل آید؟"
گفت:
"بنیاد ظلم در جهان، اول، اندکی بوده است؛ هر که آمد برو مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده."

تاریخ اندیشه‌ی سیاسی در ایران، جواد طباطبایی، تهران، مینوی خرد، ۱۳٩۵، ص ۳۲٨
#تاریخ_اندیشه_سیاسی
#ایرانشهر
#ایران‌زمین
#انوشیروان_دادگر
@IranArianaShahnameh
💠 بازدید شهردار تهران از طاق کسری

پیروز حناچی، شهردار تهران و شهربانو امانی، عضو شورای اسلامی شهر تهران روز جمعه از #طاق_کسرا یا #ایوان_مدائن به‌ عنوان برجسته ‌ترین آثار تاریخی #عراق مربوط به دوران پادشاهان ساسانی بازدید به ‌عمل آوردند.

حناچی هم آمادگی شهرداری و شرکت های ایرانی را برای همکاری در زمینه مرمت آثار تاریخی عراق بویژه ایوان مدائن اعلام کرد.

در پی انتشار اخباری مبنی بر تخریب بخشی از طاق کسرا یا ایوان مدائن، وزیر فرهنگ و گردشگری عراق اواخر اسفندماه گذشته ضمن بازدید از این منطقه تاریخی دستور رسیدگی به وضعیت آن را صادر کرد./اسکان نیوز
#ایرانشهر #تاریخ #باستان #آریایی #عراق_دل_ایرانشهر #ساسانیان

منبع: مرکز مطالعات خلیج فارس

@IranArianaShahnameh
خسرو انوشیروان در سال‌های پایانی عمر، قلمرو خود را تا یمن گسترش داد. در حدود سال‌های ۵۳۲ تا ۵۳۵م، حبشیان یمن را فتح کرده، بیزانس نیز از این موضوع استقبال می‌کرد.

نیروهای ایرانی صنعا، پایتخت یمن را فتح کردند و بدین‌ترتیب، سلطه‌ی حبشی‌ها بر این سرزمین خاتمه یافت و ایرانیان بر آنجا سلطه یافتند (حدود ۵۷۰م).

اما این موضوع باعث بروز اختلاف میان ایران و بیزانس شد. از آنجا که تجارت ابریشم از راه زمینی برای بیزانس دشوار بود، راه دریایی که از طریق سیلان و دریای هند به یمن و جنوب عربستان می‌رسید، اهمیت یافته بود. در واقع، اقدام خسرو در تصرف یمن، سلطه‌ی بیزانس را بر دریای سرخ و مصر متزلزل می‌کرد.

تاریخ جامع ایران جلد ۲، تهران، نشر مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ص ۵۳۹
#ایرانشهر
#ساسانیان
#شاهنشاهی_ساسانی

@IranArianaShahnameh
ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh
کسانی که از ریزش کاخ کسرای ، ایوان مدائن ابراز خرسندی میکنید زیاد شاد نباشید #ایران_گردی #ایران_ما #ایرانشهر #ایران_زیبا #کاخ_کسری #ایوان_مدائن #ساسانی @IranArianaShahnameh https://www.instagram.com/p/BuwabMmHcUa/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1fpuo7tlqfop3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کسانی که از ریزش کاخ کسرای ، ایوان مدائن ابراز خرسندی میکنید زیاد شاد نباشید
#ایران_گردی
#ایران_ما
#ایرانشهر
#ایران_زیبا
#کاخ_کسری #ایوان_مدائن #ساسانی چی خیال کردین؟!!!! ملت ایران نجیب است وگرنه خدا می‌داند دقیقه ی نود به سیم آخر بزند وا ویلا....
هرچند نیروی کارما و طبیعت خیلی وقت است که دست به کار شده است💪💪💪 جاوید ایران 💙👑🙏🏻
@IranArianaShahnameh

زودتر تا وقت دارید بازسازیش کنید.
Ещё