ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh

#تمدن‌راهها
Канал
Логотип телеграм канала ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه	@IranArianaShahnameh
@IranArianaShahnamehПродвигать
2,11 тыс.
подписчиков
8,43 тыс.
фото
8,93 тыс.
видео
4,72 тыс.
ссылок
https://telegram.me/IranArianaShahnameh به مجله‌ی خبری تاریخی اجتماعی فرهنگی سینمایی خوش آمدید همیشه بخند،حتی در بدترین هنگامه ها،چراکه خنده بهترین و بدترین انتقام از این روزگار نیرنگ باز است @ArashMaad (آرش ماد اندیمشکی مغان)
▫️شروین وکیلی
چند بند از فصلی از کتاب «ایران؛ تمدن راه‌ها»:
@darik2500
«... هر چند مصر از دید استواری و تمرکز سیاسی بر ایران برتری داشت، در عمل پس از فروپاشی عصر برنز نتوانست کمر راست کند و دولت متمرکز خود را از دست داد. در اوایل قرن یازدهم پ.م. دولت مصری دستخوش فرسایش و فروپاشی شد و پس از آن مدتی طولانی (بیش از سیصد سال در عصر فترت سوم) ‌درگیر تجزیه‌ی سیاسی بود. بعد از آن هم سرزمین‌های همسایه بر مصر حکم راندند.
نخستین هجوم از قلمروی ایران‌زمین به مصر به قرن هشتم پ.م. و حمله‌ی غارتگرانه اما زودگذر آشوری‌ها مربوط می‌شد. پس از آن شاهانی از کوش (اتیوپی) و به دنبال آن شاهنشاهانی پارسی بر مصر حکومت کردند. تمدن مصری در دوران صد و ده ساله‌ی سلطه‌ی کوشی‌ها که فرهنگ مصری را جذب کرده بودند و پارسیان که تمدن مصری را محترم می‌شمردند رونق و درخششی چشم‌گیر پیدا کرد، اما پس از آن در ۳۳۲ پ.م. به دست اسکندر مقدونی فتح شد و به دنبال آن زنجیره‌ای از مقدونیان و پس از آنها استانداران رومی بر این سرزمین چیره شدند که با سیاست غارتگرانه‌ی منظم و سرکوبگری وحشیانه‌شان، همه‌ی نیرو‌های سیاسی بومی، بخش بزرگی از بافت جمعیتی، و خط و زبان و هنر و دین مصریان را به‌کلی نابود کردند. به این شکل در حدود دوران مسیح تمدن مصری منقرض شد، و این نخستین تمدنی بود که فرو می‌مرد.
تمدن مصری اگر با تمدن ایرانیِ‌ هم‌زمان‌اش مقایسه شود چند نقطه‌ی قوت و ضعف چشم‌گیر را نمایان خواهد ساخت. مصریان زودتر از ایرانیان دولتی متمرکز با نظم سیاسی پایدار پدید آوردند، اما این دولتی سخت‌گیر و خودکامه بود و فرعونی بر آن فرمان می‌راند که خداوند شمرده می‌شد. همه‌ی رعایای مصری جز یک طبقه‌ی کوچک از نظامیان و دولت‌مردان و کاهنان (کمتر از ۱۰ درصد جمعیت) در شرایطی همتای بردگی زندگی می‌کردند.
یک مصری عادی در این دوران دهقانی بود که تقریباً تمام افزوده‌ی تولید کشاورزی‌اش (۳۰ - ۵۰ درصد برداشت محصول) را به دولت می‌داد و بخش عمده‌ی از فصل‌هایی را که بر زمین کار نمی‌کرد به بیگاری در برنامه‌‌های عظیم ساختمانی می‌گذراند. دستاورد این بیگاری‌ها ساخت معبدها و آرامگاه‌‌های عظیمی بود که ورود به آنها برای مردم عادی مصری یعنی سازندگانش ممنوع بود. به سخن دیگر، منابع اقتصادی تولیدشده توسط بدنه‌ی مردم مصر از دسترس‌شان خارج بود و نیروی کارشان برای تولید بناهای عظیم کلان‌سنگی‌ای استثمار می‌شد که به کلی در زندگی‌شان بی‌تأثیر بود.
دولت مصری علاوه بر آن که اقتصاد خود را بر اساس کار اجباری و غارت منابع کشاورزانه‌ی شهروندانش استوار ساخته بود، به معنای دقیق کلمه یک دولت نظامی‌گرا و برده‌گیر محسوب می‌شد و به شکلی دور‌ه‌ای و منظم در بخش‌هایی از قلمرو تمدنی‌اش، که به طور پیوسته زیر استیلای دولت نبود، تاخت‌وتاز می‌کرد و اموال مردم را غارت می‌کرد و خودشان را به بردگی می‌گرفت.
مصریان، با این شیوه‌ی خشن، تمرکزی از منابع و قدرت را پدید آوردند که خروجی‌هایش هنری متعالی و پیشرفته، معماری و سنگ‌تراشی پیچیده، و تندیس‌ها و بنا‌های سنگی عظیم بود. با این همه، هنر مورد نظر برای چشم خدایان یا مردگان تنظیم می‌شد. تقریباً در سراسر تاریخ سه هزار ساله‌ی تمدن مصر باستان، بخش عمده‌ی جمعیت مصر با فقر مزمن «قلبم» روبه‌رو بودند، و جداافتاده از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی‌شان که در قالب معماری‌های باشکوه و آثار هنری عالی تبلور پیدا می‌کرد. رویارویی و لمس‌ آن آثار هنری و حضور در آن بناها در انحصار حاکمان و موجوداتی تخیلی مثل خدایان و ارواح فراعنه بود. گذشته از آرامگاه‌‌های پرشمار و عظیمی مانند اهرام، که اصولاً ورود کسی به آنها ممکن نبود، مردم حتا حق ورود به معبدهای عادی را نیز نداشتند. این فضاها نیز تنها به همان طبقه‌ی نخبه‌ی سیاسی و فرهنگی اختصاص یافته بود. در واقع شمار گردشگرانی که در دوران ما طی یک روز از معابدی مانند کارنَک دیدار می‌کنند، از کل کسانی که طی هزار‌ه‌ای در دوران باستان به این معبد وارد می‌شدند بیشتر است...»
@darik2500
#تمدن‌راهها
#ایرانشهر