گنجينه

#تاریخ
Канал
Блоги
Образование
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала گنجينه
@Ganjineh_channelПродвигать
871
подписчик
1,48 тыс.
фото
5
видео
352
ссылки
یادداشت‌ها و مقالات احمد خامه‌یار ارتباط با نویسنده: @Khamehyar
ابوالقاسم عبدالرحمن بن محمد بن اسحاق اصفهانی معروف به ابن مَندَه (381-470ق)، محدّث حنبلی مذهب سده پنجم و از رجال خاندان «آل مَندَه» (از خاندان‌های مشهور علم و حدیث در اصفهان در سده‌های اولیه اسلامی) است. از وی اثری به عنوان «المُستَخرَج مِن کُتُبِ الناس للتذکرة، والمُستَطرَف مِن احوالَ الناس للمعرفة» به‌جا مانده است که در سه جلد قطور (حدود 2500 صفحه)، به تصحیح عامر التمیمی در بحرین منتشر شده است.
 
این کتاب یک دوره فشرده تاریخ اسلام، با تأکید بر تواریخ وفات علما و مشاهیر مسلمان است که مؤلف آن را به شیوه سال‌شمارانه به تحریر درآورده. متن کتاب، با شرح سیره پیامبر (ص) و حوادث و مغازی زمان حیات ایشان به صورت بسیار موجز و اجمالی آغاز می‌شود. سپس در ادامه، ذیل هر سال هجری، فهرستی از علما و مشاهیر درگذشته (و گاه دیگر حوادث مهم رخ داده) در آن سال بیان می‌شود.
 
آنچه امروزه از این کتاب به‌جا مانده، تاریخ اسلام تا سال 198ق را شامل می‌شود؛ اما ظاهراً اصل کتاب مفصل‌تر از این بوده و حوادث و وفیات سال‌های بعد را نیز شامل می‌شده است. ذهبی در تاریخ الاسلام خود، گاه در تعیین تاریخ درگذشت برخی از علما به عبدالرحمن ابن منده استناد جسته است که احتمالاً منبع وی، دنباله مفقود همین کتاب بوده است.
 
ابن منده در ذیل حوادث سال 61ق، فهرستی از شهدای روز عاشورا از بنی‌هاشم، و نیز آماری از سایر شهدا به تفکیک قبایلی که شهدا به آنها منتسب بوده‌اند به دست می‌دهد که با توجه به قدمت و کهنگی این اثر، می‌تواند در مطالعات این حوزه مورد استناد قرار گیرد. در ادامه، تصاویر صفحات مربوط به شهدای کربلا از کتاب المستخرَج ابن منده (ج2، ص22-25)، تقدیم می‌شود.

احمد خامه‌یار

#امام_حسین #عاشورا #کربلا #تاریخ_اسلام #منابع_تاریخ_اسلام #عاشوراپژوهی #میراث #میراث_مکتوب #تاریخنگاری_اسلامی

https://t.me/ganjineh_channel_images/5
رد روایت ساخت نخستین گنبد مشهد امام علی (ع) به دست هارون الرشید

چکیده: در شماری از متون قدیمی و جدید ادعا شده است که نخستین ساختمان حرم مطهر امام علی (ع)، گنبدی بود که به دستور هارون الرشید خلیفه عباسی روی قبر ایشان ساخته شد. در این مقاله ضمن ارائه پیشینه‌ای از این نگاشته‌ها، ادعای فوق با رویکرد انتقادی بررسی شده است و نشان می‌دهد که چنین روایتی اصالت و اعتبار تاریخی ندارد. افزون بر این از شواهد تاریخی کهن برمی‌آید که نخستین ساختمان حرم علوی، حدود یکصد سال پس از هارون، به دست داعیان علوی زیدی طبرستان ساخته شده است.

✍️ #احمد_خامه_یار

منتشر شده در: فصلنامه فرهنگ زیارت، ش47، تابستان 1400، ص85-93.

لینک متن کامل مقاله:
https://ganjineh.kateban.com/post/5161

#نجف #امام_علی #آستان_علوی #عتبات_عالیات #تاریخ_اسلام

https://t.center/ganjineh_channel
تاریخچه اجمالی گنبد ائمه بقیع (ع)

چکیده: زیارتگاه ائمه بقیع که قبور مطهّر چهار تن از امامان معصوم شیعه (شامل امام حسن مجتبی، امام زین‌العابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق، علیهم السلام) را دربردارد، از مهم‌ترین مقاصد زیارتی عموم مسلمانان در مدینه منوره به شمار می‌آید. تا کمتر از یکصد سال پیش، روی این قبور ساختمان و گنبد بزرگی وجود داشته که از بناهای معماری شاخص در مدینه بوده است. در این نوشتار، با استناد به منابع تاریخی و جغرافیایی اصیل و دست اول، تاریخچه اجمالی گنبد ائمه بقیع، شامل تعیین زمان ساخت و تحولات و بازسازی‌های آن در دوره‌های بعدی، بررسی شده است. نتایج این این پژوهش نشان می‌دهد قبور ائمه بقیع تا قرن پنجم هجری فاقد ساختمان بوده و نخستین گنبد روی این قبور، در اواخر این قرن، به دستور مجدالملک براوستانی قمی (د ۴۹۲ق) وزیر برکیارق سلجوقی ساخته شده است. مهم‌ترین تحولات معماری این بنا در دوره‌های بعدی نیز تخریب اول و دوم آن به دست وهابی‌ها و بازسازی آن در دوره عثمانی پس از تخریب اول بوده است.

کلیدواژه‌ها: #قبرستان #بقیع ؛ گنبد ائمه بقیع؛ #مدینه_منوره ؛ #حرمین_شریفین ؛ #زیارتگاه_های_اسلامی ؛ #تاریخ_معماری

✍️ #احمد_خامه_یار

منتشر شده در: میقات حج، شماره 111، بهار 1399، ص117-130

لینک متن کامل مقاله:
https://ganjineh.kateban.com/post/4970

https://t.center/ganjineh_channel
کتاب «بهشت بقیع: بازنمایی قبرستان مقدس بقیع بر پایه منابع و مدارک تاریخی و هنری»، جدیدترین اثر علمی من است که سیر تحولات نخستین و مقدس‌ترین قبرستان مسلمانان و روند شکل‌گیری زیارتگاه‌های آن را در طول تاریخ بررسی می‌کند. در این اثر تلاش کرده‌ام تا با مطالعه تطبیقی میان منابع مکتوب (شامل متون تاریخی و سفرنامه‌ها) و مدارک ترسیمی ـ تصویری (شامل نگاره‌های هنری و عکس‌های قدیمی)، وضعیت قبرستان بقیع را پیش از تخریب آن بازنمایی کنم.

کتاب در سه فصل با عناوین: «بقیع در گذر تاریخ»، «نگاره‌های بقیع» و «عکس‌های قدیمی بقیع»، به نگارش درآمده است. فصل نخست کتاب در سه محور، در محور نخست به سیر شکل‌گیری و توسعه قبرستان بقیع و پیدایش گنبدهای آن تا زمان تخریب آنها به دست وهّابیان، در محور دوم تاریخچه و تحولات معماری گنبد ائمه بقیع (ع)، و در محور سوم نیز به معرفی و تاریخچه سایر گنبدها و زیارتگاه‌های این قبرستان پرداخته است.

فصل دوم کتاب، آلبومی از نگاره‌های هنری بقیع در نسخه‌های خطی و آثار هنری اسلامی است. برای هر نگاره، در کنار اطلاعات نسخه‌شناسی آنها، شرح دقیقی ارائه شده و سبک ترسیم و شیوه بازنمایی قبرستان بقیع در آن، تحلیل شده است. فصل سوم کتاب، به عکس‌های قدیمی بقیع تا پایان دوره عثمانی و پیش از تخریب گنبدهای آن به دست دولت سوم سعودی اختصاص دارد و توضیحاتی اجمالی درباره هر یک از عکس‌ها در بر دارد.

کار پژوهش و نگارش کتاب را در پاییز و زمستان 1395 به سرانجام رسانده‌ام؛ اما به عللی خارج از اراده من، چاپ آن تا بهار امسال به تأخیر افتاده است. کتاب در حال حاضر مراحل پایانی انتشار را طی می‌کند و به امید خدا در روزهای آینده از زیر چاپ خارج خواهد شد. کتاب بهشت بقیع در 212 صفحه به قطع خشتی، به صورت نفیس و چهار رنگ، با حمایت انجمن میراث اسلامی و از سوی نشر اندیشه میراث منتشر خواهد شد.

#احمد_خامه_یار
#بهشت_بقیع
#تاریخ_معماری
#معماری_اسلامی
#مدینه_منوره
#حرمین_شریفین

رؤیت تصاویری از کتاب در اینجا:
https://www.instagram.com/p/CdTmgfgKC-2/?igshid=MDJmNzVkMjY=

https://t.center/ganjineh_channel
ریشه تاریخی داستان مرة بن قیس

چکیده: داستان مُرّة بن قیس روایت معجزه‌ای از امام علی (ع) است که آن حضرت از درون قبر، دشمن خود را، که قصد جسارت به ایشان داشت، به هلاکت رساند. این داستان در چند سده متأخّر، در متون فارسی و میراث شیعی بازتاب نسبتاً گسترده‌ای داشته و گاه در اشعار شاعران نیز به آن اشاره شده است. با این حال در منابع تاریخی معتبر و کهن، از شخصی به نام مرّة بن قیس یاد نشده و حادثه‌ای مشابه داستان وی گزارش نشده است. این نوشتار با تحلیل عناصر تاریخی موجود در برخی از تحریرهای این داستان، نشان داده است که اصل داستان مرّة بن قیس از ریشه و بن‌مایه تاریخی برخوردار است و می‌تواند بازتابی از غارات و حملات طوایف و قبایل عرب، همچون قرامطه و بنی‌خفاجه، به کوفه و نجف در سده چهارم هجری باشد.

واژگان کلیدی: #نجف؛ #امام_علی (ع)؛ مرّة بن قیس؛ #تاریخ_اسلام؛ #ادبیات_شیعه

✍️ #احمد_خامه_یار

منتشر شده در: فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 45، زمستان 1399، ص83-93.

متن کامل مقاله 👇
https://ganjineh.kateban.com/post/4949

https://t.center/ganjineh_channel
نقد یک باور کلیشه‌ای رایج درباره سادات و امامزادگان

در چند دهه اخیر، در نوشته‌های بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران و پژوهشگرنمایان دیده شده است که مهاجرت گسترده سادات و امامزادگانی که از جور خلفای اموی و عباسی به نقاط مختلف ایران پناه می‌بردند را از عوامل گسترش تشیّع در ایران به شمار آورده‌اند. صرف‌نظر از اینکه این مهاجرت‌ها چه میزان در گسترش تشیّع در ایران نقش داشته (و البته این مسئله باید جداگانه مطالعه و بررسی شود)، به نظر می‌رسد تصوّر و پیش‌فرض مهاجرت گسترده سادات و امامزادگان به ایران به قصد پناه بردن آنان از جور خلفای اموی و عباسی، با واقعیت‌های تاریخی چندان همخوانی ندارد.

هرچند تردیدی نیست که خلفای اموی و عباسی (به ویژه در دوران نخست خلافت خود)، ظلم و ستم فراوانی بر علویان و طالبیان روا داشته‌اند، اما گزارش‌های اندکی از مهاجرت سادات علوی و طالبی به ناحیه ایران و خراسان، لااقل در دویست سال نخست هجری وجود دارد و این مهاجرت‌ها ـ در این بازه زمانی ـ عمدتاً محدود به شماری از سادات قیام‌کننده نظیر عبدالله بن معاویة بن عبدالله بن جعفر طیّار، یحیی بن زید بن امام زین‌العابدین (ع) و یحیی بن عبدالله محض است.

منابع انساب سادات، در کنار سایر منابع تاریخی، آگاهی‌های فراوانی درباره مهاجرت‌های علویان و طالبیان به دست می‌دهند. در این میان، کتاب منتقلة الطالبیه ابن طباطبا، چنانکه عنوان آن نشان می‌دهد، جایگاه ویژه‌ای دارد و می‌توان آن را مهم‌ترین منبع تاریخی در مطالعه مهاجرت‌های سادات به شهرهای مختلف جهان اسلام در چند سده نخست هجری به شمار آورد.

هرچند از سده سوم به بعد سادات علوی و طالبی مهاجرت‌های گسترده‌تری به ایران و خراسان و برخی نواحی دوردست داشته‌اند، اما با مطالعه کتاب منتقلة الطالبیه می‌توان پی برد، همان‌طور که برای مثال شهرهایی همچون قم، ری، بلخ و بخارا، و مناطقی همچون طبرستان و دیلم شاهد ورود گسترده سادات بوده‌اند، بسیاری از شهرهای واقع در حوزه جغرافیایی نزدیک به مرکز خلافت نیز، همچون مصر (قاهره)، دمشق، رمله و حلب، از مقاصد مهم مهاجرت سادات در سده‌های سوم و چهارم بوده‌اند.

نکته قابل تأمل آنکه برخی از این شهرها، در دوره‌ای نسبتاً زودهنگام ـ در مقایسه با ایران ـ مقصد مهاجرت برخی از فرزندان بلافصل ائمه (ع) بوده‌اند، چنانکه برای مثال، خدیجه دختر امام زین‌العابدین (ع) به همراه همسرش محمد بن عمر بن امام علی (ع) در اواخر دوره اموی به دمشق، و اسحاق بن امام جعفر صادق (ع) به همراه همسرش نفیسه بنت حسن بن زید بن امام حسن (ع)، در اواخر سده دوم به مصر مهاجرت کرده بودند.

سادات انگیزه‌های متعدّدی در مهاجرت به سرزمین‌های مختلف داشته‌اند و بسیار ساده‌انگارانه است که مهاجرت‌هایشان را تنها در عاملی همچون پناه بردن از جور خلفا و سلاطین خلاصه کرد. اگرچه در سده سوم، مهاجرت سادات انقلابی و زیدی مذهب به ایران همچنان ادامه داشته، اما می‌دانیم عراق، حجاز، مصر و یمن و سرزمین‌های دیگر نیز صحنه وقوع قیام‌های سادات بوده است و اتفاقاً آنها در حوزه‌هایی همچون مغرب و شمال آفریقا، موفق به تشکیل حکومت‌های مقتدری شدند. بنابراین نمی‌توان برای ایران، تمایز و ویژگی خاصی در این زمینه قائل شد.

واقعیت آن است که پیش‌فرض و ذهنیت فوق، ناشی از تذکره‌نامه‌های سادات و بحرالانساب‌هایی است که پس از دوره ایلخانی و به ویژه در دوره‌های صفوی و قاجار در ایران رواج یافت. در ادبیات این دست متون، بیشتر سادات مدفون در ایران، امامزادگانی معرفی شده‌اند که تحت تعقیب حاکمان و والیان خلیفه اموی یا عباسی، به ایران مهاجرت کرده و به دنبال وقوع نبردهایی میان آنها و امرای تحت فرمان خلیفه، گاه در حین نبرد و گاه پس از واقعه، معمولاً به شهادت رسیده‌اند.

#سادات #علویان #امامزادگان #تاریخ_اسلام #تاریخ_تشیع #شیعه #تشیع #اسلام #ایران #مطالعات_دینی #احمد_خامه_یار

https://ganjineh.kateban.com/post/4759

https://t.center/ganjineh_channel
علی حریری، نمونه‌ای دیگر از جعل نسب سیادت برای مشایخ صوفیه [2]

حریری شخصیتی بسیار جنجالی و نمونه‌ای مشهور از صوفیانی بوده که منابع تاریخی و تراجم‌نگاری، تصویری از وی به عنوان یک صوفی غیر متشرّع به دست داده‌اند. تقریباً همه مورخان، وی را به سهل‌انگاری در احکام شریعت و حتی سیر و سلوک عرفانی متهم کرده‌اند و اعمالی همچون رقص و شاهدبازی در ملأ عام به وی نسبت داده‌اند؛ اما در عین حال گاه مکاشفات و کارهایی خارق‌العاده‌ای نیز از وی دیده می‌شده که مخالفانش، این احوال وی را احوال شیطانی تفسیر کرده‌اند (ذهبی در تاریخ الاسلام، ج14، ص520-528، گزارش‌های متعدّدی را در این زمینه از منابع مختلف گرد آورده است).

گویا علی حریری در زمان خود از آوازه فراوانی برخوردار بوده؛ چنانکه احوال وی در برخی از مناقب‌نامه‌های عارفان مشهور ایرانی بازتاب یافته است. از جمله در حکایتی در مناقب اوحدالدين کرمانی (د. 635ق) آمده است که او در يکی از سفرهايش به مصر، با حریری ملاقات و مصاحبت كرده بود، اما روش و طريقتش را نپسنديده و وی را كامل ندانسته بود (مناقب اوحدالدین، ص264).

در گزارشی در کتاب مراد المریدین (سیره‌نامه مشایخ صوفیه خاندان حمّویی)، حریری شخصی اباحه‌گر معرفی شده که ادعای شیخی و اظهار کرامات داشته است؛ اما به روش مخالف شریعت می‌زیسته و با کودکان و نوجوانان دوستی داشته و در عین حال نیز کارهای خارق‌العاده‌ای از وی ظهور می‌یافته است. همانجا آمده است که يكي از مريدان سعدالدين حمّویی (د. 649ق)، به دستور وی و به شيوه‌ای كرامت‌گونه، حريری را در مقابل مريدانش رسوا كرده و باعث پراكنده شدن آنان از گرد وی شده بود (غیاث‌الدین حمّویی، مراد المریدین، ص138-139).

هرچند طریقت حریری را چندی پس از وی، برخی از فرزندانش و نیز صوفیان دیگری ادامه دادند، اما در منابع دوره‌های بعدی، به استمرار طولانی مدت این طریقت اشاره‌ای نشده و از نسل‌های بعدی مشایخ آن یاد نشده است. با این حال و با وجود سکوت منابع تاریخی، به نظر می‌رسد طریقت حریریه همچنان تا دوره‌های متأخر، به عنوان زیرشاخه‌ای از طریقت رفاعیه ادامه حیات یافته است. هرچند که در منابع کهن شرح حال حریری، نشانه‌ای از ارتباط وی با صوفیان رفاعی به چشم نمی‌خورد.

نکته دیگر در این باره است که به موازات پیوند خوردن طریقت حریریه با رفاعیه در دوره‌های متأخر، برای حریری نیز همچون احمد رفاعی، ادعای سیادت کرده‌اند و نسبش را به واسطه یکی از اجداد احمد رفاعی، به ائمه شیعه (ع) رسانیده‌اند (برای آگاهی بیشتر بنگرید: کمال الحوت، جامع الدُرَر البهیة لأنساب القُرَشیّین فی البلاد الشامیة، ص141). اما شاهدِ نقض سیادت حریری، فارغ از اعتبارسنجی نسب ادعایی برای وی، آن است که به گفته ذهبی، حریری از عشیره‌ای به نام «بنو رُمّان» بوده و این عشیره نیز به قبیله‌ای از اعراب شام به نام «بنی قرقر» نسب می‌بردند (تاریخ الاسلام، ج14، ص521).

#تصوف #تاریخ_تصوف #تاریخ_اسلام #انساب_سادات #احمد_خامه_یار

https://ganjineh.kateban.com/post/4693

https://t.center/ganjineh_channel
جعل و ادعای نسب سیادت در خاندان‌های مشایخ صوفیه؛ بررسی موردی خاندان کواکبی [2]

صرف نظر از مسئله سیادت شیخ صفی که محل مناقشه پژوهشگران است، اما تحریف جالب و شاید منحصربه‌فردی که در اینجا رخ داده، آن است که سند خرقه یا اجازه طریقتی ابویحیی کواکبی تا شیخ صفی، به نسب سیادت وی تبدیل شده است. شاهد بر این مسئله آن است که ابن حنبلی در ذیل شرح حال کواکبی، درباره سند خرقه و اجازه طریقتی وی چنین گفته است که او اجازه خود را از شيخ پاگير، و او از شيخ ابراهيم سبتی، و او از علاءالدین علی نوه شيخ صفی الدين اردبیلی گرفته است (ابن حنبلی، ج2، ص230).

طبیعتاً اگر کواکبی در زمان خود به سیادت و بلکه به انتساب خاندانی (و نه طریقتی) خود به شیخ صفی شهرت داشت، این مسئله به هیچ وجه از چشم ابن حنبلی پنهان نمی‌ماند که معاصر فرزندان و نوادگان کواکبی بوده و شرح حال چند تن از آنان را در کتاب خود آورده است. در حالی‌که او در همین کتاب، شرح حال شمار دیگری از اشراف و سادات را به دست داده است که در میان آنها حتی یکی از پیروان طریقت صفویه (اردبیلیه) در حلب به نام «سیّد مهمازی» (د. 926ق) نیز به چشم می‌خورد و ابن حنبلی به صراحت به «شریف» و حسینی نسب بودن این شخص اشاره کرده است (ابن حنبلی، ج2، ص115-117).

اینکه دقیقاً چه کسانی و در چه زمانی، نسب سیادت کواکبی را جعل کرده‌اند، نیازمند بررسی دقیق‌تری است؛ اما نکته جالب دیگر درباره این نسب آن است که با توجه به اینکه نام پدر کواکبی «ابراهیم» بوده، در نسب سیادت ادعایی وی، نام شیخ پاگیر (که مرید شیخ ابراهیم و شخصی خارج از خاندان شیخ صفی بوده) حذف شده و کواکبی مستقیماً به شیخ ابراهیم فرزند خواجه علی (نوه شیخ صفی) وصل شده است.

#تصوف #تاریخ_تصوف #تاریخ_اسلام #انساب_سادات #احمد_خامه_یار
 
https://ganjineh.kateban.com/post/4692

https://t.center/ganjineh_channel
درباره سنگ‌نبشته نویافته منسوب به امام جعفر صادق (ع)

به تازگی در شبکه‌های اجتماعی، تصویری از سنگ‌نبشته‌ای منسوب به امام صادق (ع) منتشر شده است که روی یک تخته سنگ طبیعی در حجاز، به خط حجازی حجّاری شده و تاریخ آن 10 شعبان سال 110 هجری است. متن این سنگ‌نبشته حاوی توصیه‌های دینی و به شرح زیر بازخوانی شده است: «أنا جعفر بن محمد؛ أوصی کلّ مؤمن بتقوی الله والعمل بطاعته والرضی بقدره والصبر علی بلائه والشکر علی عطاه والتوکّل علیه. وکتب لعشر لیالٍ خلت من شعبان سنة عشر ومئة.»
محمد المغذوی در صفحه توییتر خود به عنوان نوادر النقوش والآثار نمونه‌های متعدد دیگری از این دست سنگ‌نبشته‌ها را معرفی کرده است که متعلق به شماری از تابعین و محدّثان و سادات علوی و نوادگان صحابه در سده‌های نخست هجری است و در میان آنها نام رجالی همچون سلیمان بن مهران، رباح بن حفص بن عاصم، عقبة بن شدّاد بن امیه جهنی، و نیز زید بن حسن ـ که قاعدتاً باید فرزند امام حسن مجتبی (ع) باشد ـ به چشم می‌خورد. از این‌رو «جعفر بن محمد» یاد شده در سنگ‌نبشته نویافته، می‌تواند بیش از هر شخص دیگری، منطبق بر امام جعفر صادق (ع) باشد.
پیشینه سنّت سنگ‌نگاری در شبه جزیره عربستان به پیش از اسلام می‌رسد و در محدوده یمن تا جنوب سوریه امروزی، نمونه‌های فراوانی از سنگ‌نبشته‌های کهن به زبان‌های رایج در شبه جزیره از جمله عربی (که البته گاه به خطوط غیر عربی مانند نبطی و صفائی نبشته شده) باقی‌مانده است. درباره این سنگ‌نبشته‌ها تا کنون تحقیقات متعددی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است و به عنوان اسناد و مدارک تاریخی، از سوی پژوهشگران عرب و غربی، در تاریخ‌نگاری جزیرة العرب مورد استناد قرار گرفته است.
سنگ‌نوشته‌های موجود از دوره پیش از اسلام و سده‌های نخست اسلامی، انواع مختلفی را همچون کتیبه‌های یادمانی فتوحات و پیروزی‌های تاریخی (مانند سنگ‌نبشته‌های جنگ‌های ابرهه)، کتیبه‌های تأسیس بناهای معماری همچون سد، قنات و مسجد، و فراوان‌تر از اینها، سنگ قبرها را شامل می‌شود. اما تخته‌سنگ‌های کتیبه‌دار پراکنده در بادیه و دامنه کوه‌ها، عمدتاً حاوی توصیه‌ها و اندرزهای دینی ـ اخلاقی، عبارت‌های دعایی، شعارهای دینی و گاه جملاتی برگزیده از متون مقدس همچون قرآن کریم را شامل می‌شود.
در متون و منابع اسلامی متقدّم، اخبار و گزارش‌های متعددی از وجود کتیبه‌هایی به زبان‌های غیر عربی در آثار باستانی کهن همچون اهرام مصر و بناهای رومی نقل شده است که با برگردان آنها به عربی با کمک گرفتن از آشنایان به آن زبان‌ها، مشخص می‌شده که محتوای بسیاری از این کتیبه‌ها، جملات حکمت‌آمیز و توصیه‌های اخلاقی بوده است. هرچند در اعتبار این گزارش‌ها یا لااقل در صحّت و اعتبار برگردان عربی آنها تردید وجود دارد، اما به‌هر حال نقل این گزارش‌ها، نشان از رواج سنّت سنگ‌نگاری با محتوای توصیه و اندرزهای دینی ـ اخلاقی دارد.
به نظر می‌رسد سنگ‌نبشته‌های منطقه حجاز را که عمدتاً به نام محدّثان و تابعین به عنوان اهل علم و فضل زمانه خود ثبت شده است، بتوان به عنوان پیشینه‌ای برای سنّت یادگاری‌نویسی در بناهای معماری که در سده‌های میانی اسلامی رواج داشته است، به شمار آورد (به عنوان نمونه، گزارش ابن مستوفی در تاریخ اربل (ج1، ص299-300) از وجود دست‌خط جعفر بن نزار بن المستنصر [فاطمی] در مسجد روستای صوامع اربل). [سنّت یادگارنویسی در ایران نیز تا دوره‌های اخیر در مساجد و بقاع متبرکه رواج داشته است.]
در بازگشت به سنگ‌نبشته منسوب به امام صادق (ع)، هرچند طبیعتاً امکان جعلی بودن آن را نمی‌توان به کلی نامحتمل و دور از ذهن دانست، اما تا زمان تعیین اصالت یا جعلی بودن آن به واسطه مطالعات علمی و ابزارهای باستان‌شناختی، مانع اولیه‌ای در پذیرش انتساب آن به امام صادق (ع) وجود ندارد.
به‌هر حال این سنگ‌نبشته و نظایر آن (در صورت عدم اثبات جعلی بودن آنها) شواهد مادی و باستان‌شناختی مهمی به شمار می‌آیند که به عنوان اسناد و مدارکی که خلق‌الساعه و در متن حادثه به وجود آمده‌اند، اعتبار بیشتری از متون و منابع مکتوب ـ که همواره احتمال تصحیف و تحریف در آنها وجود دارد ـ پیدا می‌کنند.

https://ganjineh.kateban.com/post/4458

#سنگ_نوشته #سنگ_نبشته #کتیبه #جعفر_بن_محمد #امام_جعفر_صادق #مکه #حجاز #باستان_شناسی #عصام_الهجاري #محمد_المغذوي #احمد_خامه_یار #تاریخ_اسلام

https://t.center/ganjineh_channel
دنباله پست قبلی 👆

با این حال، به نظر می‌رسد که برای روایت نبرد امام علی (ع) با جنّیان، می‌توان تحریری متفاوت با منشأ تاریخی مستقلی نیز سراغ گرفت که در پژوهش یاد شده در بالا، اشاره‌ای به آن نشده است. تحریر مورد نظر ما، روایتی است که شیخ مفید در ارشاد خود (ج1، ص339-341)، نه در باب اخبار غزوات و جنگ‌های تاریخی امام علی (ع)، بلکه در باب معجزات ایشان نقل کرده و در پایان افزوده است که این روایت را هم عامه (اهل سنت) و هم خاصه (شیعیان) نقل کرده‌اند.

البته میان دو تحریر نبرد امام علی (ع) با جنّیان در ارشاد شیخ مفید و هواتف الجنان ابوبکر خرائطی، تفاوت‌های مهمی وجود دارد. از جمله آنکه در ارشاد مفید، این نبرد در جایی در مسیر حرکت رسول خدا (ص) برای غزوه بنی‌مُصطَلَق رخ داد[1]؛ اما در هواتف الجنان، محل وقوع غزوه بئر ذات العلم در مسیر حرکت رسول خدا (ص) به سمت «حُدَیبیه» (سال 6 هجری)، در حوالی «جُحفه» (در حدود 190 کیلومتری شمال غربی مکه) تعیین شده است.

اما یک تفاوت اصلی و بسیار مهم میان این دو روایت آن است که در تحریر ارشاد مفید، نامی از چاه ذات العلم نیامده است و اساساً اشاره‌ای به وجود عنصر «چاه آب» به چشم نمی‌خورد؛ بلکه این نبرد درون وادی یا دره عمیقی به شکل پرتگاه رخ داده است که امام (ع) از دیواره‌های آن پایین رفته و در میانه این دیواره‌ها، با جنّیان به نبرد پرداخته و آنان را تسلیم خود ساخته است.

با این حال، با وجود این تفاوت‌های مهم در تاریخ، مکانِ وقوع و سایر جزئیات هر دو روایت، به نظر می‌رسد که می‌توان برای آنها، منشأ و الگوی واحدی فرض کرد. بدین معنی که در هر دو روایت، سخن از پایین رفتن امام علی (ع) از جای عمیقی است که به آب منتهی می‌شود: در یک روایت چاه آب، و در روایت دیگر دره‌ای به شکل پرتگاه؛ و در واقع در یکی از دو روایت، یکی از این دو عنصر (چاه آب و دره عمیق) جایگزین یکدیگر شده‌اند.
______
[1] محل وقوع غزوه بنی‌مصطلق، نزدیک چاه آبی به نام «مُرَیسیع» واقع در دره «قُدَید» در 120 کیلومتری شمال مکه بوده است و در تاریخ وقوع آن نیز اختلاف نظر وجود دارد و سال‌های 4، 5 و 6 هجری گفته شده است.

http://ganjineh.kateban.com/post/4418

#تاریخ #تاریخ_نگاری #تاریخ_اسلام #امام_علی #فرهنگ_عامه #شیخ_مفید #احمد_خامه_یار #رحیم_فرج_اللهی

https://t.center/ganjineh_channel
تأملی در پیشینه داستان غزوه بئر ذات‌العَلَم (جنگ امام علی (ع) با جنیان)

در تاریخ اسلام، از دوره‌ای نسبتاً زود هنگام، روایت‌هایی از جنگ‌ها و حماسه‌های مذهبی با نقش‌آفرینی شخصیت‌های مقدس به ویژه امام علی (ع) و محمد حنفیه رواج یافت که برخلاف اخبار و روایات غزوه‌های پیامبر (ص) و فتوحات صدر اسلام، این روایات به طور گسترده در منابع رسمی و معتبر تاریخ و سیره ثبت و ضبط نشدند و در مقابل، در حافظه شفاهی و میراث شعری و ادبی مسلمانان استمرار یافتند یا در لابه‌لای متونی که از اصالت و اعتبار تاریخی کمتری برخوردارند، به‌جا ماندند.

شماری از این دست اخبار و روایات، در دوره‌های بعدی با شاخ و برگ‌هایی زاییده تخیّلات قصه‌پردازانی همچون ابوالحسن بکری، به داستان‌های حماسی عامیانه تبدیل شدند و در کنار جنگ‌نامه‌های مذهبی دیگری که کاملاً جنبه اساطیری و غیر تاریخی داشتند (هرچند همه این جنگ‌نامه‌ها نیز به کلی خالی از عناصر و بن‌مایه‌های تاریخی نیستند)، مورد اقبال و توجه عامه مردم قرار گرفتند.

اگرچه خاستگاه عموم چنین روایات و داستان‌هایی، متون عربی محدّثان و مؤلفان اهل سنّت بود، اما به تدریج به منابع شیعه و نیز به سایر زبان‌های رایج نزد مسلمانان همچون فارسی، ترکی و کردی راه یافتند. در ایران، پس از دوره ایلخانی و به ویژه در دوره صفوی، تحریرهای شیعی ـ فارسی این روایات و داستان‌ها به طور گسترده‌تری رواج یافتند. منطومه خاوران‌نامه، نمونه مشهوری از جنگ‌نامه‌های مذهبی کاملاً اسطوره‌ای در زبان فارسی است که به گفته سراینده آن، ابن حسام خوسفی، از روایتی به زبان عربی اقتباس شده است.

یکی از روایت‌های بسیار کهن و مشهور از جنگ‌های حماسی امام علی (ع) که در منابع اصلی تاریخ و سیره بازتاب نیافته، غزوه «بئر ذات‌العَلَم» است که در فهرست‌های نسخ خطی، می‌توان تحریرهای متعددی از آن را، گاه حتی به نظم، به زبان‌های مختلف، عمدتاً عربی و فارسی و نیز سایر زبان‌ها (از جمله کردی و دکنی) سراغ گرفت.

موضوع این غزوه، رفتن امام علی (ع) درون چاه آب تاریک و عمیقی به نام ذات‌العَلَم و جنگیدن ایشان با جنّیان و تسلیم کردن آنان بوده که در زمان حیات رسول خدا (ص) رخ داده است. در سده‌های میانی، چاهی به همین نام در منطقه «روحاء» در میانه مسیر مکه به مدینه، وجود داشته که در باور مردم، محل وقوع این جنگ بوده است و سفرنامه‌نویسانی همچون ابن جبیر (در سفرنامه خود) و علی بن ابی‌بکر هروی (در کتاب اشارات خود) از آن یاد کرده‌اند.

اخیراً در جستجوی اینترنتی خود، به مقاله علمی ـ پژوهشی ارزشمند و بسیار متتبّعانه‌ای درباره پیشینه تاریخی داستان غزوه بئر ذات‌العلم به قلم آقای رحیم فرج‌اللهی برخوردم که گویا از پایان‌نامه دکتری خود استخراج کرده است.[1] ایشان در این مقاله، نخستین روایت منثور و نسبتاً مفصّلِ شناخته شده از این داستان را در کتاب هواتف الجِنّان اثر ابوبکر خرائطی (237-327ق)، ادیب و محدّث اهل سنّت در سده سوم و اوایل سده چهارم، شناسایی کرده است.

فرج‌اللهی همچنین با استناد به اشعاری از شاعران متقدّم شیعه در دوره‌های کهن همچون عبدی و مروان سَروجی که در اشعار خود به این داستان اشاره کرده‌اند (و اشعارشان به واسطه ابن شهرآشوب در مناقب وی به دست ما رسیده است)، پیشینه این داستان را به نیمه‌های سده دوم تا سده سوم هجری رسانده و نشان داده است که این داستان لااقل از این دوره زمانی، میان شیعیان شهرت داشته است.
______
[1] فرج‌اللهی، رحیم و شریفی ولدانی، غلامحسین، «زمینه و سیر تاریخی داستان بئر ذات العلم»، دو ماهنامه فرهنگ و ادبیات عامه، ش24، بهمن و اسفند 1397، ص199-220.

#تاریخ #تاریخ_نگاری #تاریخ_اسلام #امام_علی #فرهنگ_عامه #شیخ_مفید #احمد_خامه_یار #رحیم_فرج_اللهی

ادامه در پست بعدی 👇
https://t.center/ganjineh_channel
ملوک شیعه ری و ورامین در دوره ایلخانی

در سده هفتم هجری، ریاست و حکمرانی ری و توابع آن از جمله ورامین را چند تن از رجال یک خاندان سادات علوی حسینی به توارث از یکدیگر برعهده داشته‌اند که در برخی منابع، از آن‌ها به عنوان ملوک ری یاد شده است. آگاهی‌های موجود درباره این خاندان در منابع تاریخی، بسیار اندک و پراکنده است و در واقع می‌توان ملوک ری را یک خاندان ناشناخته به شمار آورد. لذا در این نوشتار به معرفی اجمالی این خاندان می‌پردازیم.

(منتشر شده در: فصلنامه کتاب‌گزار، ش1، بهار 1395، ص433-438)

متن کامل مقاله 👇
http://ganjineh.kateban.com/post/2852
http://islamicshrines.net/?p=812

آگاهی‌های دیگری درباره ملوک علوی ری در دوره ایلخانی
(تکمله مقاله "ملوک شیعه ری و ورامین در دوره ایلخانی")
متن کامل 👇
http://ganjineh.kateban.com/post/3779

#تاریخ #تاریخ_تشیع #دوره_ایلخانی #ایرانشناسی #معماری #ورامین #شهرری #تهران #احمد_خامه_یار

https://t.center/ganjineh_channel