علی حریری، نمونهای دیگر از جعل نسب سیادت برای مشایخ صوفیه [2]حریری شخصیتی بسیار جنجالی و نمونهای مشهور از صوفیانی بوده که منابع تاریخی و تراجمنگاری، تصویری از وی به عنوان یک صوفی غیر متشرّع به دست دادهاند. تقریباً همه مورخان، وی را به سهلانگاری در احکام شریعت و حتی سیر و سلوک عرفانی متهم کردهاند و اعمالی همچون رقص و شاهدبازی در ملأ عام به وی نسبت دادهاند؛ اما در عین حال گاه مکاشفات و کارهایی خارقالعادهای نیز از وی دیده میشده که مخالفانش، این احوال وی را احوال شیطانی تفسیر کردهاند (ذهبی در
تاریخ الاسلام، ج14، ص520-528، گزارشهای متعدّدی را در این زمینه از منابع مختلف گرد آورده است).
گویا علی حریری در زمان خود از آوازه فراوانی برخوردار بوده؛ چنانکه احوال وی در برخی از مناقبنامههای عارفان مشهور ایرانی بازتاب یافته است. از جمله در حکایتی در مناقب اوحدالدين کرمانی (د. 635ق) آمده است که او در يکی از سفرهايش به مصر، با حریری ملاقات و مصاحبت كرده بود، اما روش و طريقتش را نپسنديده و وی را كامل ندانسته بود (
مناقب اوحدالدین، ص264).
در گزارشی در کتاب
مراد المریدین (سیرهنامه مشایخ صوفیه خاندان حمّویی)، حریری شخصی اباحهگر معرفی شده که ادعای شیخی و اظهار کرامات داشته است؛ اما به روش مخالف شریعت میزیسته و با کودکان و نوجوانان دوستی داشته و در عین حال نیز کارهای خارقالعادهای از وی ظهور مییافته است. همانجا آمده است که يكي از مريدان سعدالدين حمّویی (د. 649ق)، به دستور وی و به شيوهای كرامتگونه، حريری را در مقابل مريدانش رسوا كرده و باعث پراكنده شدن آنان از گرد وی شده بود (غیاثالدین حمّویی،
مراد المریدین، ص138-139).
هرچند طریقت حریری را چندی پس از وی، برخی از فرزندانش و نیز صوفیان دیگری ادامه دادند، اما در منابع دورههای بعدی، به استمرار طولانی مدت این طریقت اشارهای نشده و از نسلهای بعدی مشایخ آن یاد نشده است. با این حال و با وجود سکوت منابع تاریخی، به نظر میرسد طریقت حریریه همچنان تا دورههای متأخر، به عنوان زیرشاخهای از طریقت رفاعیه ادامه حیات یافته است. هرچند که در منابع کهن شرح حال حریری، نشانهای از ارتباط وی با صوفیان رفاعی به چشم نمیخورد.
نکته دیگر در این باره است که به موازات پیوند خوردن طریقت حریریه با رفاعیه در دورههای متأخر، برای حریری نیز همچون احمد رفاعی، ادعای سیادت کردهاند و نسبش را به واسطه یکی از اجداد احمد رفاعی، به ائمه شیعه (ع) رسانیدهاند (برای آگاهی بیشتر بنگرید: کمال الحوت،
جامع الدُرَر البهیة لأنساب القُرَشیّین فی البلاد الشامیة، ص141). اما شاهدِ نقض سیادت حریری، فارغ از اعتبارسنجی نسب ادعایی برای وی، آن است که به گفته ذهبی، حریری از عشیرهای به نام «بنو رُمّان» بوده و این عشیره نیز به قبیلهای از اعراب شام به نام «بنی قرقر» نسب میبردند (
تاریخ الاسلام، ج14، ص521).
#تصوف #تاریخ_تصوف #تاریخ_اسلام #انساب_سادات #احمد_خامه_یارhttps://ganjineh.kateban.com/post/4693https://t.center/ganjineh_channel