☀️شکوه ایرانشهری☀️

#رستم_فرخ‌‌زاد تا دقیقه آخر با اعراب مبارز نمود و وقتی که در جنگ #قادسیه کشته شد، برادرش #اسفندیار_فرخ‌زاد مراقبت از شاهنشاه #یزدگرد_سوم را با سپاه #آذرآبادگان به عهده میگیرد. و به او می‌گوید بیا به #تپورستان و #توس و #گرگان برویم، همه طرفدارهای تو آنجا هستند و میتوانیم مقاومت کنیم، او در جواب می‌گوید نه من میخواهم به #مرو بروم.
نهایتاً وقتی که فرخزاد پاسخ یزدگرد را می‌شنود، میگوید: «ندانم که کی دانم این شاه کی» یعنی دیگر نمی‌دانم شاه برای من کیست. فرخزاد حاضر به ترک یزدگرد نبود تا اینکه یزدگرد به خط خود نامه‌ای برای او نوشت تا او را از نگرانی درآورد، بدین مضمون که «من خود شهادت می‌دهم که تو یزدگرد و خانواده او را به ماهویه مرزبان مرو سپردی» پس از رفتن فرخزاد به سمت ری برای جنگ با تازیان، یزدگرد سوم به حیله ماهویه گرفتار آمد و سرانجام کشته شد، سپاه #آذرآبادگان و #ری و #دیلمان نیز در نبرد #واجرود شکست خوردند و این گونه تیره زرتشتی ساسانیان به تپورستان محدود گشت.

🗻@TaporestanGilak_Ariyaea

اتحاد لشگر #ایرانشهر برای دفع تازیان مسلمان و نخستین پیکار #دیلمیان با اتحاد لشگرهای #ری و #آذرآبادگان در مقابل اعراب:

وقتی به واقعیت و استناد به تاریخ بیان می‌شود که ایرانیان باستان، یکدل، یکپارچه، و از یک ریشه و نژاد بودند اینجاست. از سرزمین آذرآبادگان خاستگاه آتش و #زرتشت، از دیلمیان غیور و از ری سه لشگر می‌شوند برای مقابله با اعراب (زمانی که تازه به دوران رسیده‌های پانترکان و پان‌کاسپین‌ها اصلا وجود نداشتند که تفرقه بیاندازند)

سپاه ولایت دیلمیان به سرداری #موتا، سپاه ولایت #آذربایجان به فرماندهی اسپهبد #اسفندیار_فرخزاد برادر #رستم_فرخزاد که در جریان قادسیه کشته شد، سپاه ولایت #ری به سالاری #فرخان_زیبندی در #قزوین، که سه سپاه یکی شده و فرماندهی کل سپاه را #موتا پیشوای دیلمیان برعهده گرفت. سپاه ایران و مسلمانان در واجرود به هم رسیده و نبرد بسیار سهمگین در گرفت، که متاسفانه لشگر ایران شکست خورده و مسلمانان عرب بر ارتش #ایرانشهر پیروز میشوند.

سرچشمه: کتاب شهریاران گمنام، #احمد_کسروی ص ۲۸تا۲۹

🌹 #قادسیه #نهاوند #پل #شوشتر #جلولا #آذرآبادگان #ری #سیستان #تیسپون #تپورستان #خراسان🌹

𓄂JOIN𓆃
🔥@Derafsh_IRANSHAHR🔥

#موتا_دیلمی سردار دلیر #ایرانشهر

مونا یا مهتا دیلمی یکی از سرداران ایرانی در زمان حمله اعراب به ایران بود، موتا اصالتا اهل گیلان بود. پس از جنگ #نهاوند که طی آن ارتش ساسانیان از هم فروپاشید، خبر شکست بزرگ ایرانیان در تمام کشور پیچید، موتا پس از آن تصمیم گرفت خود برای دفاع از ایران با تازیان بجنگد و آنان را از کشور بیرون کند.
نخستین جنگ موتا به همراه #اسپهبد_فرخان و #اسفندیار_فرخزاد با سپاهیان دیلم و تبرستان-ری و #آذرآبادگان با تازیان مسلمان در #واجرود بین همدان و قزوین درگرفت، به گفته #تبری،بزرگی و تلفات این جنگ کمتر از جنگ نهاوند نبود که در اوج نبرد موتا سردار ایران که خود شخصا در میدان نبرد شمشیر میزد، در راه میهن کشته شد‌.
پس از کشته شدن موتا،سپاهیان ایرانی پراکنده و فرخان با سپاهیانش به سوی ری و اسفندیار به سوی آذربایجان میروند
سپاه دیلم نیز به سوی #ابرود عقب نشینی کردند و قصد داشتند تا به سوی گیلان بازگردند ولی طی تصمیمی که فرماندهان سپاه گرفتند تصمیم بر این شد که دوباره به جنگ اعراب بروند و به یاد موتا و به خاطر ایران از نو لشگر آراستند و به جنگ تازیان رفتند.

#پاینده_ایرانشهر ྿
❈@Derafsh_IRANSHAHR❈

یکی از آخرین مبارزات سپاه ایرانیان زرتشتی (دیلمان، ری، آذربایگان) در مقابل لشگر اعراب مسلمان در #واجرود:

واجرود جایی بوده‌ است، میان همدان و قزوین. در جریان حمله اعراب مسلمان به #ایرانشهر در این مکان در سال ۲۹ هجری قمری نبردی میان سپاه ایران به فرماندهی کل #موتا_دیلمی سردار دیلمی به همراه سپاه ولایت #آذربایگان به فرماندهی اسپهبد #اسفندیار_فرخزاد سپاه ولایت ری به سالاری #فرخان_زیبندی در مقابل "نعیم بن مقرن" سردار سپاه اعراب در گرفته‌است که سرانجامش شکست ایرانیان بود. طبری این جنگ را از دید بزرگی همپایه نبرد #نهاوند انگاشته‌است. کشته‌های ایرانیان بسیار بوده و خود موتا نیز در این جنگ جان باخت و آذربایگان و همدان و ری سقوط کردند ولی در مسیر دیلمان با کمین سربازان دیلمی اعراب شکست خوردند.

سرچشمه: تاریخ طبری

🔥 @Derafsh_IRANshahr🔥

• #اسفندیار شاهزاده #کیانی در تاریخ اسطوره‌ای و حماسی ایران میباشد.
• دلیل روئین تن بودن آن در #زرتشت‌نامه آمده که موقعی که اسفندیار نوزادی بیش نبود، #زرتشت او را در آب مقدس شست و شو داده و بدین سان روئین تن یافته است و تنها چشمان وی که بسته بوده‌اند آسیب پذیر باقی ماند.
• هنگامی که #رستم_دستان پهلوان سیستانی ایران از اسفندیار در رزم اول شکست میخورد و از سیمرغ جهت شکست اسفندیار یاری مطلبد، سیمرغ به وی میگوید که از چوب درخت گز تیری بسازد و آن را به چشم‌های اسفندیار نشانه برود، سپس رازی را افشا میکند؛
سیمرغ میگوید: هرکس خون اسفندیار را بریزد هم در این جهان و هم در جهان دیگر رنج خواهد برد.
سرانجام رستم نیز با ناجوانمردانگی و نیرنگ برادر ناتنی‌اش شغاد در چاله‌ای میوفتد و کشته میشود.

❈@Derafsh_IRANSHAHR❈

#موتا_دیلمی سردار دلیر #ایرانشهر

مونا یا مهتا دیلمی یکی از سرداران ایرانی در زمان حمله اعراب به ایران بود، موتا اصالتا اهل گیلان بود.
پس از جنگ #نهاوند که طی آن ارتش ساسانیان از هم فروپاشید، خبر شکست بزرگ ایرانیان در تمام کشور پیچید، موتا پس از آن تصمیم گرفت خود برای دفاع از ایران با تازیان بجنگد و آنان را از کشور بیرون کند.
نخستین جنگ موتا به همراه #اسپهبد_فرخان و #اسفندیار_فرخزاد با سپاهیان دیلم و تبرستان-ری و #آذرآبادگان با تازیان مسلمان در #واجرود بین همدان و قزوین درگرفت، به گفته #تبری، بزرگی و تلفات این جنگ کمتر از جنگ نهاوند نبود که در اوج نبرد موتا سردار ایرانی که خود شخصا در میدان نبرد شمشیر میزد، در راه میهن کشته شد‌.

پس از کشته شدن موتا، سپاهیان ایرانی پراکنده میشوند و فرخان با سپاهیانش به سوی ری و اسفندیار به سوی آذربایجان میروند.
سپاه دیلم نیز به سوی #ابرود عقب نشینی کردند و قصد داشتند تا به سوی گیلان بازگردند ولی طی تصمیمی که فرماندهان سپاه گرفتند تصمیم بر این شد که دوباره به جنگ اعراب بروند و به یاد موتا و به خاطر ایران از نو لشگر آراستند و به جنگ تازیان رفتند.

🗻 @TaporestanGilak_Ariyaea

اتحاد لشگر #ایرانشهر برای دفع تازیان مسلمان و نخستین پیکار #دیلمیان با اتحاد لشگرهای #ری و #آذرآبادگان در مقابل اعراب:

وقتی به واقعیت و استناد به تاریخ بیان می‌شود که ایرانیان باستان، یکدل، یکپارچه، و از یک ریشه و نژاد بودند اینجاست. از سرزمین آذرآبادگان خاستگاه آتش و #زرتشت، از دیلمیان غیور و از ری سه لشگر می‌شوند برای مقابله با اعراب (زمانی که تازه به دوران رسیده‌های پانترکان و پان‌کاسپین‌ها اصلا وجود نداشتند که تفرقه بیاندازند)

سپاه ولایت دیلمیان به سرداری #موتا، سپاه ولایت #آذربایجان به فرماندهی اسپهبد #اسفندیار_فرخزاد برادر #رستم_فرخزاد که در جریان قادسیه کشته شد، سپاه ولایت #ری به سالاری #فرخان_زیبندی در #قزوین، که سه سپاه یکی شده و فرماندهی کل سپاه را #موتا پیشوای دیلمیان برعهده گرفت. سپاه ایران و مسلمانان در واجرود به هم رسیده و نبرد بسیار سهمگین در گرفت، که متاسفانه لشگر ایران شکست خورده و مسلمانان عرب بر ارتش #ایرانشهر پیروز میشوند.

سرچشمه: کتاب شهریاران گمنام، #احمد_کسروی ص ۲۸تا۲۹

🌹 #قادسیه #نهاوند #پل #شوشتر #جلولا #آذرآبادگان #ری #سیستان #تیسپون #تپورستان #خراسان🌹

𓄂JOIN𓆃
🔥@Derafsh_IRANSHAHR🔥

#رستم_فرخ‌‌زاد تا دقیقه آخر با اعراب مبارز نمود و وقتی که در جنگ قادسیه کشته شد، برادرش #اسفندیار_فرخ‌زاد مراقبت از یزدگرد را با سپاه #آذرآبادگان به عهده می‌گیرد. و به او می‌گوید بیا به #تبرستان (تپورستان) و #توس و #گرگان برویم، همه طرفدارهای تو آنجا هستند و میتوانیم مقاومت کنیم. او در جواب می‌گوید نه من می‌خواهم به مرو بروم.

نهایتاً وقتی که فرخزاد پاسخ یزدگرد را می‌شنود، میگوید: «ندانم که کی دانم این شاه کی» یعنی دیگر نمی‌دانم شاه برای من کیست. فرخزاد حاضر به ترک یزدگرد نبود تا اینکه یزدگرد به خط خود نامه‌ای برای او نوشت تا او را از نگرانی درآورد، بدین مضمون که «من خود شهادت می‌دهم که تو یزدگرد و خانواده او را به ماهویه مرزبان مرو سپردی» پس از رفتن فرخزاد به سمت ری برای جنگ با تازیان، یزدگرد سوم به حیله ماهویه گرفتار آمد و سرانجام کشته شد‌.

🗻 @TaporestanGilak_Ariyaea

#اسفندیار و یا اسفندیاذ از نجیب زادگان ایرانی بود که در زمان فرمانروایی #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه ایران فرمانداری آذرآبادگان را بر عهده داشت.

#اسفندیار پسر #هرمز_فرخ‌زاد و برادرزاده #رستم_فرخزاد بود که از خاندان بزرگ #اسپهبدان بودند. او همچنین دارای 4 برادر بود به نام‌های فرخان، بهرام، سهراب و شهرام.

نام اسفندیار برای نخستین‌ بار در سال‌های شوم 643 و 642 میلادی نوشته شده است که او با #موتا سردار دیلمی ایران متحد شد و با اعراب در نزدیکی‌های شهر همدان با اعراب جنگید. با این اوصاف آنان از اعراب شکست خوردند و موتای دیلمی نیز در این جنگ جان باخت. اسفندیار نیز ناچار با سپاهش به #آذرآبادگان یا همان #آذربایجان امروزی بازگشت.
چند سال پس از آن جنگ یعنی در سال 651 میلادی، اعراب به آذرآبادگان هجوم بردند، اسفندیار همراه برادرش بهرام، بار دیگر در برابر اعراب صف آرایی کرد ولی این بار نیز به دلیل کمبود نیرو در برابر اعراب شکست خورد و در حین نبرد اسفندیار گرفتار دشمن شد. آورده‌اند که پس از دستگیری اسفندیار، او به سردار عرب بوکیر بن عبدالله پیشنهاد داد که اگر به دنبال به دست آوردن آذرآبادگان هستی باید با خود او صلح کنی وگرنه در صورت قتل او تمام مردم آذرآبادگان به خونخواهی او به جنگ اعراب به پا خواهند خواست. پس سردار عرب به پیشنهاد او گوش فرا داده و با او صلح کرد. با این حال، بهرام، برادر اسفندیار، هیچگاه تسلیم نیروهای #مسلمانان عرب نشد و به مقاومت‌های سرسختانه خود ادامه داد. با این همه اوصاف، پس از مدتی از اعراب شکست خورد و ناچار از آذرآبادگان گریخت. پس از این وقایع هیچ چیز دیگری در مورد اسفندیار گفته نشده است.

سرچشمه: تاریخ ایران بعد از اسلام، #عبدالحسین‌_زرین‌کوب

🔥 @Derafsh_Iranshahr 🔥