تاریخ و فرهنگ دره شهر
#هرمزان
Канал
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,59 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇:
@Mehrgankadehh
کانال مردمی #دره_شهر
#مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/ceymarian
Forwarded from تاریخ و فرهنگ دره شهر
المان ها نشان هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ساکنین ان دیارند .
تصویر مربوط به حسین‌بن موسی هرمزی، معروف به مرد حاسب در هرمزگان است.
پیشنهاد میشود
متولیان در امر المان و نصب نمادهای شهری ، نمادهای بومی محلی و شخصیت های تاریخی و ملی اهل سیمره را مد نظر قرار دهند ...
شخصیت هایی مثل #ابوجعفرصیمری (وزیر شیعی آل بویه) و یا #هرمزان(استاندار خوزستان) که شخصیت های ملی و بومی این دیار بوده اند
@CEYMARIAN
تصویر مربوط به حسین‌بن موسی هرمزی، معروف به مرد حاسب در هرمزگان است.
پیشنهاد میشود
متولیان در امر المان و نصب نمادهای شهری ، نمادهای بومی محلی و شخصیت های تاریخی و ملی اهل سیمره را مد نظر قرار دهند ...
شخصیت هایی مثل #ابوجعفرصیمری (وزیر شیعی آل بویه) و یا #هرمزان(استاندار خوزستان) که شخصیت های ملی و بومی این دیار بوده اند
@CEYMARIAN
دکتر یاسر لطفی
عضو هیات علمی دانشگاه
در خصوص مباحث مطرح شده درباره #المان_ورودی_شهر نکات ذیل به خدمت همشهریان فهیم و اربابان هنر معروض می دارد:
🔹 بحث نحوه انتخاب المان بحثی تخصصی است و جنبه های گوناگونی دارد. مطرح شدن یک المان به عنوان المان اصلی شهر گاه سالها و بلکه ده ها سال زمان می برد. مثلا از زمانیکه برج ایفل توسط مهندس ایفل طراحی شد تا مدتها و بلکه سالها مورد چالش و انتقاد هنرمندان و مهندسین واقع شد. گی دو مو پاسان، نویسنده شهیر فرانسوی می گفت "تنها جایی که دوست دارم قهوه بنوشم نوک برج ایفل است چون آنجا تنها جایی است که چشمم به ریخت زشت برج نمی افتد"!! گاه نماد ها و المان ها از عناصر جغرافیایی طبیعی یک شهر گرفته می شود مثل کوه قلاقیران ایلام که اکنون بی آنکه کسی معترض شود به نماد ایلام و گاه استان تبدیل شده است. گاه یک درخت (مثل بلوط) و گاه حتی یک حیوان و پرنده تدریجا به یک سمبل و نشانه تبدیل می شود (همانند کانگورو در استرالیا و پاندا در چین). لذا انتخاب هر کدام از جنبه های طبیعی، جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مانع از پرداختن به سایر جنبه ها نیست.
🔹 شکل گیری سمبل ها و المان های هویتی، بسان خود هویت امری است که در بستر زمان شکل می گیرد. در این میان، نظرات کارشناسان و اهل علم و هنر می تواند در تسریع این شکل گیری بسیار موثر باشد. فی المثل سالهاست که پس از فروپاشی شوری سابق،"عشق آباد" پایتخت ترکمنستان با نظر کارشناسان و هنرمندان به "شهر سفید" تبدیل شده است که این خود باعث شده تا جاذبه ای توریستی ایجاد شود. با توجه به اقلیم #دره_شهر این ظرفیت وجود دارد که شهر تجربه مشابهی را شاهد باشد. با رعایت نظر کارشناسان، توسعه کاشت درختان نارنج و توت و بوته های گل کاغذی و گل یاس در فضای شهر، نه تنها می توان چهره شهر را بالکل دگرگون کرد بلکه می توان در میان_مدت #دره_شهر را به #شهر_نارنجستان یا #شهر_گل_کاغذی تبدیل کرد.
🔹 در فرآیند المان سازی گاه عنصری که هیچ سابقه تاریخی و فرهنگی هم نداشته است می تواند بنا به شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم موضوعیت پیدا کند. بنابراین پیشنهاد شهردار محترم در خصوص #المان_گل_نرگس دور از وجه نیست چرا که در سالیان اخیر رفته رفته کاشت و پرورش گل نرگس بطور فزاینده ای در زندگی مردم سیمره جایگاه خاصی پیدا کرده است. با وجود این، نبایست از ریسک آسیب های اقلیمی هم غافل بود چرا که ممکن است خدای نکرده بر اثر یک آفت پیش بینی نشده هر گونه گیاهی در معرض زوال و نابودی قرار بگیرد. لذا مطرح کردن موازی و برابر چند المان طبیعی(نارنج، گل کاغذی، نرگس و...) موجب کاهش ریسک خواهد شد. ضمن اینکه گذشت زمان خود بهترین سنگ محک جهت بررسی مانایی سمبل ها و یافتن المان شاخص است.
🔹 جنبه های مردم شناسی (Anthropology )و فرهنگی نیز درکنار سایر جنبه ها نه تنها قابلیت المان سازی را دارند بلکه چون سنگ محک زمان را پشت سر گذاشته اند دیگر در معرض زوال و نابودی نیستند. بنابراین، معرفی و نصب المان هایی از #علی_بن_محمد_سمری (یا سیمره ای) از نواب اربعه حضرت ولیعصر (عج)، #ابوجعفر_سیمری و #هرمزان که از مفاخر سیمره هستند می تواند بیانگر و معرف هویت عمیق تاریخی سیمره باشد.
🔹 نکته دیگر اینکه، چه اشکال دارد حال که در سالیان اخیر و باز شدن راه کربلا شهرمان به محلی برای عبور زوار اباعبدالله الحسین (ع ) بدل گشته است در ورودی شهر المانی نصب شود که زوار ملیونی اربعین در ضمن آشنایی با فرهنگ کهن #دره_شهر به جنبه مهمان نوازی مردم سیمره از زوار نیز بیاندیشند؟ و چرا تنها نام شهر "مهران" با نام کربلا پیوند داده شود؟! عشق به امام حسین علیه السلام عظمتی به اندازه تاریخ دارد و در جغرافیای هیچ منطقه ای نمی گنجد. شاید بهتر آن باشد که با معرفی پتانسیل های شاخص اعم از مذهبی و تاریخی و فرهنگی و طبیعی مانایی و محبوبیت المان ها را به سنگ محک #گذر_زمان و #مردم واگذار کنیم (تا یار که را خواهد و میلش به که باشد).
🔹 در آخر و شاید از همه مهم تر، بایست این فضای تعامل بین نظرات کارشناسان و عوامل اجرایی را قدر نهاد. به یاد دارم سال ها قبل نگارنده این سطور به همراه دانشمند فرهیخته جناب #دکتر_علی_ایار طرحی را در خصوص توسعه مبلمان شهری به شهرداری وقت ارائه دادیم و توضیح دادیم که عزیزانی که از روستاهای دور به #دره_شهر می آیند به مکان هایی برای رفع خستگی نیاز دارند و جای چنین مکان هایی به شدت خالیست؛ پیشنهادی که با بی مهری به کما رفت. در مقایسه، اینکه هنرمند توانا و صاحبنظری چون دکتر گیلانی و سایر عزیزان برای همکاری پیشقدم می شوند و اینکه جناب شهردار متواضعانه برای شنیدن و به کارگیری نظر همه متخصصین اعلام آمادگی می کند خود می تواند آغاز بسیار نیکو و خوش آتیه ای برای مباحث فضای شهری (Urban Space) و پیوند هنر با شهر باشد.
با احترام
یاسر لطفی
عضو هیات علمی دانشگاه
@CEYMA
عضو هیات علمی دانشگاه
در خصوص مباحث مطرح شده درباره #المان_ورودی_شهر نکات ذیل به خدمت همشهریان فهیم و اربابان هنر معروض می دارد:
🔹 بحث نحوه انتخاب المان بحثی تخصصی است و جنبه های گوناگونی دارد. مطرح شدن یک المان به عنوان المان اصلی شهر گاه سالها و بلکه ده ها سال زمان می برد. مثلا از زمانیکه برج ایفل توسط مهندس ایفل طراحی شد تا مدتها و بلکه سالها مورد چالش و انتقاد هنرمندان و مهندسین واقع شد. گی دو مو پاسان، نویسنده شهیر فرانسوی می گفت "تنها جایی که دوست دارم قهوه بنوشم نوک برج ایفل است چون آنجا تنها جایی است که چشمم به ریخت زشت برج نمی افتد"!! گاه نماد ها و المان ها از عناصر جغرافیایی طبیعی یک شهر گرفته می شود مثل کوه قلاقیران ایلام که اکنون بی آنکه کسی معترض شود به نماد ایلام و گاه استان تبدیل شده است. گاه یک درخت (مثل بلوط) و گاه حتی یک حیوان و پرنده تدریجا به یک سمبل و نشانه تبدیل می شود (همانند کانگورو در استرالیا و پاندا در چین). لذا انتخاب هر کدام از جنبه های طبیعی، جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مانع از پرداختن به سایر جنبه ها نیست.
🔹 شکل گیری سمبل ها و المان های هویتی، بسان خود هویت امری است که در بستر زمان شکل می گیرد. در این میان، نظرات کارشناسان و اهل علم و هنر می تواند در تسریع این شکل گیری بسیار موثر باشد. فی المثل سالهاست که پس از فروپاشی شوری سابق،"عشق آباد" پایتخت ترکمنستان با نظر کارشناسان و هنرمندان به "شهر سفید" تبدیل شده است که این خود باعث شده تا جاذبه ای توریستی ایجاد شود. با توجه به اقلیم #دره_شهر این ظرفیت وجود دارد که شهر تجربه مشابهی را شاهد باشد. با رعایت نظر کارشناسان، توسعه کاشت درختان نارنج و توت و بوته های گل کاغذی و گل یاس در فضای شهر، نه تنها می توان چهره شهر را بالکل دگرگون کرد بلکه می توان در میان_مدت #دره_شهر را به #شهر_نارنجستان یا #شهر_گل_کاغذی تبدیل کرد.
🔹 در فرآیند المان سازی گاه عنصری که هیچ سابقه تاریخی و فرهنگی هم نداشته است می تواند بنا به شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم موضوعیت پیدا کند. بنابراین پیشنهاد شهردار محترم در خصوص #المان_گل_نرگس دور از وجه نیست چرا که در سالیان اخیر رفته رفته کاشت و پرورش گل نرگس بطور فزاینده ای در زندگی مردم سیمره جایگاه خاصی پیدا کرده است. با وجود این، نبایست از ریسک آسیب های اقلیمی هم غافل بود چرا که ممکن است خدای نکرده بر اثر یک آفت پیش بینی نشده هر گونه گیاهی در معرض زوال و نابودی قرار بگیرد. لذا مطرح کردن موازی و برابر چند المان طبیعی(نارنج، گل کاغذی، نرگس و...) موجب کاهش ریسک خواهد شد. ضمن اینکه گذشت زمان خود بهترین سنگ محک جهت بررسی مانایی سمبل ها و یافتن المان شاخص است.
🔹 جنبه های مردم شناسی (Anthropology )و فرهنگی نیز درکنار سایر جنبه ها نه تنها قابلیت المان سازی را دارند بلکه چون سنگ محک زمان را پشت سر گذاشته اند دیگر در معرض زوال و نابودی نیستند. بنابراین، معرفی و نصب المان هایی از #علی_بن_محمد_سمری (یا سیمره ای) از نواب اربعه حضرت ولیعصر (عج)، #ابوجعفر_سیمری و #هرمزان که از مفاخر سیمره هستند می تواند بیانگر و معرف هویت عمیق تاریخی سیمره باشد.
🔹 نکته دیگر اینکه، چه اشکال دارد حال که در سالیان اخیر و باز شدن راه کربلا شهرمان به محلی برای عبور زوار اباعبدالله الحسین (ع ) بدل گشته است در ورودی شهر المانی نصب شود که زوار ملیونی اربعین در ضمن آشنایی با فرهنگ کهن #دره_شهر به جنبه مهمان نوازی مردم سیمره از زوار نیز بیاندیشند؟ و چرا تنها نام شهر "مهران" با نام کربلا پیوند داده شود؟! عشق به امام حسین علیه السلام عظمتی به اندازه تاریخ دارد و در جغرافیای هیچ منطقه ای نمی گنجد. شاید بهتر آن باشد که با معرفی پتانسیل های شاخص اعم از مذهبی و تاریخی و فرهنگی و طبیعی مانایی و محبوبیت المان ها را به سنگ محک #گذر_زمان و #مردم واگذار کنیم (تا یار که را خواهد و میلش به که باشد).
🔹 در آخر و شاید از همه مهم تر، بایست این فضای تعامل بین نظرات کارشناسان و عوامل اجرایی را قدر نهاد. به یاد دارم سال ها قبل نگارنده این سطور به همراه دانشمند فرهیخته جناب #دکتر_علی_ایار طرحی را در خصوص توسعه مبلمان شهری به شهرداری وقت ارائه دادیم و توضیح دادیم که عزیزانی که از روستاهای دور به #دره_شهر می آیند به مکان هایی برای رفع خستگی نیاز دارند و جای چنین مکان هایی به شدت خالیست؛ پیشنهادی که با بی مهری به کما رفت. در مقایسه، اینکه هنرمند توانا و صاحبنظری چون دکتر گیلانی و سایر عزیزان برای همکاری پیشقدم می شوند و اینکه جناب شهردار متواضعانه برای شنیدن و به کارگیری نظر همه متخصصین اعلام آمادگی می کند خود می تواند آغاز بسیار نیکو و خوش آتیه ای برای مباحث فضای شهری (Urban Space) و پیوند هنر با شهر باشد.
با احترام
یاسر لطفی
عضو هیات علمی دانشگاه
@CEYMA
بسیاری از مورخان معتقدند که محل اسکان اصلی پایتخت تابستانی ایلامیان (عیلامیان) #ماداکتو در دره شهر بوده است ...
این شهر با نام های #مهرگان_کدک و #سیمره در دوران امپراطوری ساسانی رشد کرده است ...
بعدها شخصیت های سیاسی مانند #هرمزان و بعدها #ابوجعفرصیمری از این منطقه نقش های تعیین کننده ای در تاریخ ایران داشته اند ...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
این شهر با نام های #مهرگان_کدک و #سیمره در دوران امپراطوری ساسانی رشد کرده است ...
بعدها شخصیت های سیاسی مانند #هرمزان و بعدها #ابوجعفرصیمری از این منطقه نقش های تعیین کننده ای در تاریخ ایران داشته اند ...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
می‌دونید چرا پشت مسافر آب می‌ریزند؟
منبع: ایران هیستوری
@CEYMARIAN
در زمان حمله اعراب به ایران، #هرمزان" سردار ایرانی، فرمانده لشگر خوزستان بعلت خیانت اسیر شد و قبل از آنکه خلیفه او را بکشد، آب برای نوشیدن درخواست کرد اما آنرا ننوشید و در جواب خلیفه گفت میترسم حین نوشیدن آب مرا بکشند. خلیفه گفت تا این آب را ننوشی تو را نخواهم کشت. هرمزان بی‌درنگ آب را روی زمین ریخت و اینگونه جان خود را خرید!
فلسفه آب ریختن پشت سر مسافر از اینجا آمده یعنی زندگی دوباره به شخصی داده میشود تا مسافر برود و سالم بماند!..
توضیح بیشتر اینکه #هرمزان از اهالی سیمره مهرگان کده(دره شهر امروزی) بوده است
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
منبع: ایران هیستوری
@CEYMARIAN
در زمان حمله اعراب به ایران، #هرمزان" سردار ایرانی، فرمانده لشگر خوزستان بعلت خیانت اسیر شد و قبل از آنکه خلیفه او را بکشد، آب برای نوشیدن درخواست کرد اما آنرا ننوشید و در جواب خلیفه گفت میترسم حین نوشیدن آب مرا بکشند. خلیفه گفت تا این آب را ننوشی تو را نخواهم کشت. هرمزان بی‌درنگ آب را روی زمین ریخت و اینگونه جان خود را خرید!
فلسفه آب ریختن پشت سر مسافر از اینجا آمده یعنی زندگی دوباره به شخصی داده میشود تا مسافر برود و سالم بماند!..
توضیح بیشتر اینکه #هرمزان از اهالی سیمره مهرگان کده(دره شهر امروزی) بوده است
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
فکر تاسیس دیوان را نخستین بار #هرمزان سردار اسیر ایرانی در مدینه به ذهن عمر بن خطاب خلیفه دوم انداخت.
هرمزان از اهالی شهر تاریخی سیمره مهرگان کده بوده است
@CEYMARIAN
هرمزان از اهالی شهر تاریخی سیمره مهرگان کده بوده است
@CEYMARIAN
فلسفه اینکه چرا پشت سر مسافر آب بر زمین می ریزند؟
@ceymarian
این موضوع بر طبق اقوال اشاره ای است به نجات هرمزان مهرگانی از مرگ به دست خلیفه دوم
@CEYMARIAN
توضیح بیشتر آنکه هرمزان از اهالی سیمره مهرگان کده (دره شهر امروزی) بوده است ..
هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظيفه می‌كرد...
هرمزان كه يكی از فرمانداران جنگ قادسيّه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی كه هرمزان در نتيجه خيانت يک نفر با وضعی نااميد كننده روبرو شد، نخست در قلعه‌ای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده تازيها آگاهی داد كه هر گاه او را امان دهد، خود را تسليم وی خواهد كرد. #ابوموسی_اشعری نيز موافقت كرد از كشتن او بگذرد و ويرا به مدينه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خليفه درباره او تصميم بگيرد. با اين وجود، ابوموسی اشعری دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را كه در آن قلعه اسير شده بودند، گردن بزنند.
پس از اينكه هرمزان را وارد مدينه كردند، ... لباس رسمی هرمزان را كه ردائی از ديبای زربافت بود كه عرب ها تا آن زمان به چشم نديده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را كه «آذين» نام داشت بر سرش گذاشتند و ويرا به مسجدی كه عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تكليف هرمزان را تعيين سازد. عمر در گوشه‌ای از مسجد خفته و تازيانه‌ای زير سر خود گذاشته بود. هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهی به اطراف انداخت و پرسش كرد: « پس اميرالمؤمنين كجاست؟ » نگهبانان به عمر اشاره‌ای كردند و پاسخ دادند: «مگر نمی‌بينی، آن اميرالمؤمنين است.»
... سپس عمر از خواب برخاست. عمر نخست كمی با هرمزان گفتگو كرد و سپس فرمان داد، او را بكشند. کانال تاریخ و فرهنگ دره شهر
هرمزان درخواست كرد، پيش از كشته شدن به او كمی آب آشاميدنی بدهند. عمر با درخواست #هرمزان موافقت كرد و هنگامی كه ظرف آب را به دست هرمزان دادند، او در آشاميدن آب درنگ كرد. عمر سبب اين كار را پرسش نمود. هرمزان پاسخ داد، بيم دارد، در هنگام نوشيدن آب، او را بكشند. عمر قول داد تا آن آب را ننوشد، كشته نخواهد شد. پس از اينكه هرمزان از عمر اين قول را گرفت، آب را بر زمين ريخت. عمر نيز ناچار به قول خود وفا كرد و از كشتن او درگذشت. این باعث بوجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و سالم بماند.
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
@ceymarian
این موضوع بر طبق اقوال اشاره ای است به نجات هرمزان مهرگانی از مرگ به دست خلیفه دوم
@CEYMARIAN
توضیح بیشتر آنکه هرمزان از اهالی سیمره مهرگان کده (دره شهر امروزی) بوده است ..
هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظيفه می‌كرد...
هرمزان كه يكی از فرمانداران جنگ قادسيّه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی كه هرمزان در نتيجه خيانت يک نفر با وضعی نااميد كننده روبرو شد، نخست در قلعه‌ای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده تازيها آگاهی داد كه هر گاه او را امان دهد، خود را تسليم وی خواهد كرد. #ابوموسی_اشعری نيز موافقت كرد از كشتن او بگذرد و ويرا به مدينه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خليفه درباره او تصميم بگيرد. با اين وجود، ابوموسی اشعری دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را كه در آن قلعه اسير شده بودند، گردن بزنند.
پس از اينكه هرمزان را وارد مدينه كردند، ... لباس رسمی هرمزان را كه ردائی از ديبای زربافت بود كه عرب ها تا آن زمان به چشم نديده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را كه «آذين» نام داشت بر سرش گذاشتند و ويرا به مسجدی كه عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تكليف هرمزان را تعيين سازد. عمر در گوشه‌ای از مسجد خفته و تازيانه‌ای زير سر خود گذاشته بود. هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهی به اطراف انداخت و پرسش كرد: « پس اميرالمؤمنين كجاست؟ » نگهبانان به عمر اشاره‌ای كردند و پاسخ دادند: «مگر نمی‌بينی، آن اميرالمؤمنين است.»
... سپس عمر از خواب برخاست. عمر نخست كمی با هرمزان گفتگو كرد و سپس فرمان داد، او را بكشند. کانال تاریخ و فرهنگ دره شهر
هرمزان درخواست كرد، پيش از كشته شدن به او كمی آب آشاميدنی بدهند. عمر با درخواست #هرمزان موافقت كرد و هنگامی كه ظرف آب را به دست هرمزان دادند، او در آشاميدن آب درنگ كرد. عمر سبب اين كار را پرسش نمود. هرمزان پاسخ داد، بيم دارد، در هنگام نوشيدن آب، او را بكشند. عمر قول داد تا آن آب را ننوشد، كشته نخواهد شد. پس از اينكه هرمزان از عمر اين قول را گرفت، آب را بر زمين ريخت. عمر نيز ناچار به قول خود وفا كرد و از كشتن او درگذشت. این باعث بوجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و سالم بماند.
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
هرمزان در محضر عمر به روایت ابن سعد
توضیح آنکه #هرمزان سردار ساسانی از اهالی شهر تاریخی سیمره مهرگان کده( دره شهر امروزی) بوده است
@CEYMARIAN
عمر با مشاهده ی هرمزان با آن لباس های فاخر حاضر به ملاقات نشد و زمانی که او را به عنوان شاه خوزستان معرفی کردند، ملاقات را پذیرفت به شرطی که لباس های #هرمزان را عوض کنند و به دستور عمر لباس های او را بر تن سراقه بن مالک بن جُعشُم، کردند و خلیفه خدا را سپاس گفت که زیور و لباس کسرایان را بر تن فقرای مسلمین کرده و نخوت و تکبّر ایرانیان به ذلّت و خواری تبدیل شده است.
@CEYMARIAN
سخنانی که میان آنها رد و بدل شد و مورخان حکایت کرده اند، نشان از آن دارد که #هرمزان هنوز وضع موجود را نپذیرفته و ضمن سخنان خود ادعا دارد که پیروزی مسلمانان بر ایرانیان از روی لیاقت و مهارت آنان نبوده، بلکه خواست خدا بوده، همانگونه که قبلاً خدا با ایرانیان بوده و پیروزی های بزرگی نصیب ایرانیان کرده است. در این مورد نوشته اند که #هرمزان پس از کسب اجازه در سخن گفتن، بر زبان آورد که «ما ایرانیان و شما اعراب تا وقتی که کار به دست خودمان بود، ما بر شما چیره بودیم و اکنون که خدا با شما است، ما در برابر شما تاب نیاوردیم.» عمر از انس بن مالک در این مورد نظر خواست و او نیز بدون اینکه بخواهد عمر را خشمگین سازد گفت: «من در پشت سر خود شکوه فراوان و دشمنی سرسخت دیدم، اگر تو او را بکشی مردم از زندگی نومید خواهند شد و بر سرسختی و پایداری آنها خواهد افزود و اگر او را زنده بگذاری آن مردم به زنده ماندن خود امیدوار خواهند شد و از سرسختی آنها خواهد کاست.» عمر دریافت که انس با وجود قتل برادرش براء بن مالک، حاضر به کشتن #هرمزان نیست، گفت: «من چگونه کشنده ی براء و مجزة بن ثور را زنده بگذارم» انس پاسخ داد: «به کشتنش راه نداری چون تو او را امان دادی»، ولی عمر نپذیرفت و از انس شاهد خواست که چه وقتی به هرمزان امان داده است. انس می گوید: «من از نزد عمر بیرون شدم و در همان حال، زبیربن عوام را دیدم که آنچه من به یاد داشتم، او نیز به یاد داشت، وی به سود من شهادت داد و عمر دست از #هرمزان برداشت و او مسلمان شد و عمر عطایی برای وی مقرر کرد».
گردآوری؛ تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
توضیح آنکه #هرمزان سردار ساسانی از اهالی شهر تاریخی سیمره مهرگان کده( دره شهر امروزی) بوده است
@CEYMARIAN
عمر با مشاهده ی هرمزان با آن لباس های فاخر حاضر به ملاقات نشد و زمانی که او را به عنوان شاه خوزستان معرفی کردند، ملاقات را پذیرفت به شرطی که لباس های #هرمزان را عوض کنند و به دستور عمر لباس های او را بر تن سراقه بن مالک بن جُعشُم، کردند و خلیفه خدا را سپاس گفت که زیور و لباس کسرایان را بر تن فقرای مسلمین کرده و نخوت و تکبّر ایرانیان به ذلّت و خواری تبدیل شده است.
@CEYMARIAN
سخنانی که میان آنها رد و بدل شد و مورخان حکایت کرده اند، نشان از آن دارد که #هرمزان هنوز وضع موجود را نپذیرفته و ضمن سخنان خود ادعا دارد که پیروزی مسلمانان بر ایرانیان از روی لیاقت و مهارت آنان نبوده، بلکه خواست خدا بوده، همانگونه که قبلاً خدا با ایرانیان بوده و پیروزی های بزرگی نصیب ایرانیان کرده است. در این مورد نوشته اند که #هرمزان پس از کسب اجازه در سخن گفتن، بر زبان آورد که «ما ایرانیان و شما اعراب تا وقتی که کار به دست خودمان بود، ما بر شما چیره بودیم و اکنون که خدا با شما است، ما در برابر شما تاب نیاوردیم.» عمر از انس بن مالک در این مورد نظر خواست و او نیز بدون اینکه بخواهد عمر را خشمگین سازد گفت: «من در پشت سر خود شکوه فراوان و دشمنی سرسخت دیدم، اگر تو او را بکشی مردم از زندگی نومید خواهند شد و بر سرسختی و پایداری آنها خواهد افزود و اگر او را زنده بگذاری آن مردم به زنده ماندن خود امیدوار خواهند شد و از سرسختی آنها خواهد کاست.» عمر دریافت که انس با وجود قتل برادرش براء بن مالک، حاضر به کشتن #هرمزان نیست، گفت: «من چگونه کشنده ی براء و مجزة بن ثور را زنده بگذارم» انس پاسخ داد: «به کشتنش راه نداری چون تو او را امان دادی»، ولی عمر نپذیرفت و از انس شاهد خواست که چه وقتی به هرمزان امان داده است. انس می گوید: «من از نزد عمر بیرون شدم و در همان حال، زبیربن عوام را دیدم که آنچه من به یاد داشتم، او نیز به یاد داشت، وی به سود من شهادت داد و عمر دست از #هرمزان برداشت و او مسلمان شد و عمر عطایی برای وی مقرر کرد».
گردآوری؛ تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#زبان مردم #مهرگان_کدک (دره شهر امروزی ) در زمان ساسانیان
به روایت یک کتاب تاریخی:
شهر صیمره همان شهر مهرجان قذق است وحاکم ساسانی آن #هرمزان است که از مردم مهرگان کده بوده است
مردم این دیار به زبان #پهلوی سخن می گویند ...
منظور از زبان پهلوی همان پارسی میانه است ...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@ceymarian
به روایت یک کتاب تاریخی:
شهر صیمره همان شهر مهرجان قذق است وحاکم ساسانی آن #هرمزان است که از مردم مهرگان کده بوده است
مردم این دیار به زبان #پهلوی سخن می گویند ...
منظور از زبان پهلوی همان پارسی میانه است ...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@ceymarian
#تاریخ
به نقل از طبری :
عمرو گويد: هرمزان يكى از خاندانهاى هفتگانه پارسى بود و قوم وى #مهرجانقذق بود و ولايت اهواز و،
اين خاندانها بجز ديگر مردم پار سى بود و چون به روز قادسيه هزيمت شد سوى قوم خويش رفت و شاه آنها شد ...
تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص ۱۴۵
توضیح آنکه #هرمزان سردار بزرگ دوره ساسانی از اهالی مهرگان کده (دره شهر امروزی) بوده است و اشاره به یکی از خاندان های پارسی در کتاب طبری جای تامل است ..
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
به نقل از طبری :
عمرو گويد: هرمزان يكى از خاندانهاى هفتگانه پارسى بود و قوم وى #مهرجانقذق بود و ولايت اهواز و،
اين خاندانها بجز ديگر مردم پار سى بود و چون به روز قادسيه هزيمت شد سوى قوم خويش رفت و شاه آنها شد ...
تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص ۱۴۵
توضیح آنکه #هرمزان سردار بزرگ دوره ساسانی از اهالی مهرگان کده (دره شهر امروزی) بوده است و اشاره به یکی از خاندان های پارسی در کتاب طبری جای تامل است ..
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#کَلِک"
@ceymarian
نازنین شهر باستانی من
خفته در زیر توده های خاک
با هزاران دلاور خاموش
با هزاران دلاور بی باک
شهر غمگین و دلشکسته ی من
یال و کوپالت از چه ریخته است
تارو پود قشنگ باورهات
از چه رو اینچنین گسیخته است
سنگ ها، خشت ها، گچ و ساروج
#چارطاقی، معابری خاموش
توی آن کوچه ها منم اینک
با خیال تو عابری خاموش
به همین سنگ هات می بالم
به همین خشت های جامانده
به دهان قصیده ساز #کور
که ز فریاد شوق وا مانده
به همین سنگ ها که فریادی ست
مانده از قرن ها فراموشی
آه ای #مهرگان_کدگ، هرگز
سهم یادت مباد خاموشی
ای شکوه گذشته هایی دور
ای بلندای افتخار من
شهر من، خاک من، دیار من
عشق من، ارج و اعتبار من
@ceymarian
روزگاری حیات جاری بود
در تو ای شهر رفته از یادم
در تویی که هنوز با یادت
در خرابات خویش آبادم
@ceymarian
روزگاران پر ز شوکت تو
مهر جان بخش، #مهرگان_کده_ام
ای وطن ای امید و خانه ی من
به جهان با تب تو آمده ام
تو که در روزگار پر رونق
بوده ای جشنگاه اجدادم
با غرور و وقار و زیبایی
عاشقی را تو داده ای یادم
@ceymarian
از تو برخاستند مردانی
بی گمان سرفراز چون #بهرام
او که چندی زمام ایرانشهر
بود در دست و بازوانش رام
@ceymarian
وطن #هرمزان، قلمرو او
وطن آن دلیر ایرانی
او که بعد از اسارتش آموخت
به عرب راه و رسم دیوانی
روزگاری دگر رسید و هنوز
جام شهری بزرگ در دستت
روزگاری که آن مهاجم نیز
از زمان ورود شد مستت
بر تو نامی دگر گذاشت عرب
#سیمره، شهر کوههای بلند
اسم ها و شناسنامه ی تو
یک حکایت، پر از حقیقت و پند
قرن ها در سکوت گرچه گذشت
از تو مردان دیگری برخاست
عارفانی شبیه #شاه_خوشین
یا وزیری چو #صیمری برخاست
@ceymarian
#سیمره، خانه ی همیشگی ام
#سیمره، ای عروس خوش منظر
غافل از اینکه در پس دوران
بر سر راه تو شبی دیگر
در کمین مانده، جانگزا، آری
ان زمین لرزه های ویرانگر
آه ای سرزمین خسته ی من
جنگجوی غریب سینه سپر
بعد از آن خوابهای آشفته
همچو پیری که خم شده پشتش
در نگاهش غمی غریب و بزرگ
یک وجب خاک سرد در مشتش
@ceymarian
آه ای شهر من، امید منی
در جهانی که هیچ یارم نیست
در جهانی که آه، مدت هاست
یاوری چون تو در کنارم نیست
بعد از آن قرن ها سکوت، مرا
با خروشی دگر به شوق آور
خسته ام از سکوت طولانی
از نگاهی غریب و بی باور
تو بلندای باورم هستی
باز می سازمت که برخیزی
باز می سازمت که بار دگر
با خرابی و جهل بستیزی
ای کبیر بلندقامت من
شعرهای مرا به باد سپار
شوق ها را بر آسمان حک کن
رنج ها را به دست باد سپار
@ceymarian
نازنین شهر باستانی من
تا ابد شاد و سرفراز بمان
در شتاب همیشه ی تاریخ
مادری خوب و قصه ساز بمان
#کَلِک:
نامی که اهالی منطقه بر خرابه های شهر باستانی مهرگان کدگ گذاشته اند..
#کَوَر: کبیرکوه
#بهرام_چوبینه: هرچند درمنابع تاریخی نیامده که بهرام چوبینه، سردار ایرانی اهل مهرگان کده است اما چون مردم معتقدند که تنگه چوبینه مخفیگاه وپناهگاه او بوده ما اورا اهل مهرگان یا دره شهر دانسته ایم.
#شاه_خشین (خوشین) مسعود صیمری معروف به شاه خوشین، از عرفا وبزرگان ورهبران اهل حق در قرن چهارم است وی در دره شهر به دنیا آمد و بابا طاهر از مریدان اوبوده است.
#صیمری: اشاره به ابو جعفر صیمری از مشاهیر صیمره و وزرای مشهور آل بویه است..
شعر و توضیحات:
دکتر #احمد_زینی_وند
تاریخ و فرهنگ دره شهر
http://telegram.me/ceymarian
@ceymarian
نازنین شهر باستانی من
خفته در زیر توده های خاک
با هزاران دلاور خاموش
با هزاران دلاور بی باک
شهر غمگین و دلشکسته ی من
یال و کوپالت از چه ریخته است
تارو پود قشنگ باورهات
از چه رو اینچنین گسیخته است
سنگ ها، خشت ها، گچ و ساروج
#چارطاقی، معابری خاموش
توی آن کوچه ها منم اینک
با خیال تو عابری خاموش
به همین سنگ هات می بالم
به همین خشت های جامانده
به دهان قصیده ساز #کور
که ز فریاد شوق وا مانده
به همین سنگ ها که فریادی ست
مانده از قرن ها فراموشی
آه ای #مهرگان_کدگ، هرگز
سهم یادت مباد خاموشی
ای شکوه گذشته هایی دور
ای بلندای افتخار من
شهر من، خاک من، دیار من
عشق من، ارج و اعتبار من
@ceymarian
روزگاری حیات جاری بود
در تو ای شهر رفته از یادم
در تویی که هنوز با یادت
در خرابات خویش آبادم
@ceymarian
روزگاران پر ز شوکت تو
مهر جان بخش، #مهرگان_کده_ام
ای وطن ای امید و خانه ی من
به جهان با تب تو آمده ام
تو که در روزگار پر رونق
بوده ای جشنگاه اجدادم
با غرور و وقار و زیبایی
عاشقی را تو داده ای یادم
@ceymarian
از تو برخاستند مردانی
بی گمان سرفراز چون #بهرام
او که چندی زمام ایرانشهر
بود در دست و بازوانش رام
@ceymarian
وطن #هرمزان، قلمرو او
وطن آن دلیر ایرانی
او که بعد از اسارتش آموخت
به عرب راه و رسم دیوانی
روزگاری دگر رسید و هنوز
جام شهری بزرگ در دستت
روزگاری که آن مهاجم نیز
از زمان ورود شد مستت
بر تو نامی دگر گذاشت عرب
#سیمره، شهر کوههای بلند
اسم ها و شناسنامه ی تو
یک حکایت، پر از حقیقت و پند
قرن ها در سکوت گرچه گذشت
از تو مردان دیگری برخاست
عارفانی شبیه #شاه_خوشین
یا وزیری چو #صیمری برخاست
@ceymarian
#سیمره، خانه ی همیشگی ام
#سیمره، ای عروس خوش منظر
غافل از اینکه در پس دوران
بر سر راه تو شبی دیگر
در کمین مانده، جانگزا، آری
ان زمین لرزه های ویرانگر
آه ای سرزمین خسته ی من
جنگجوی غریب سینه سپر
بعد از آن خوابهای آشفته
همچو پیری که خم شده پشتش
در نگاهش غمی غریب و بزرگ
یک وجب خاک سرد در مشتش
@ceymarian
آه ای شهر من، امید منی
در جهانی که هیچ یارم نیست
در جهانی که آه، مدت هاست
یاوری چون تو در کنارم نیست
بعد از آن قرن ها سکوت، مرا
با خروشی دگر به شوق آور
خسته ام از سکوت طولانی
از نگاهی غریب و بی باور
تو بلندای باورم هستی
باز می سازمت که برخیزی
باز می سازمت که بار دگر
با خرابی و جهل بستیزی
ای کبیر بلندقامت من
شعرهای مرا به باد سپار
شوق ها را بر آسمان حک کن
رنج ها را به دست باد سپار
@ceymarian
نازنین شهر باستانی من
تا ابد شاد و سرفراز بمان
در شتاب همیشه ی تاریخ
مادری خوب و قصه ساز بمان
#کَلِک:
نامی که اهالی منطقه بر خرابه های شهر باستانی مهرگان کدگ گذاشته اند..
#کَوَر: کبیرکوه
#بهرام_چوبینه: هرچند درمنابع تاریخی نیامده که بهرام چوبینه، سردار ایرانی اهل مهرگان کده است اما چون مردم معتقدند که تنگه چوبینه مخفیگاه وپناهگاه او بوده ما اورا اهل مهرگان یا دره شهر دانسته ایم.
#شاه_خشین (خوشین) مسعود صیمری معروف به شاه خوشین، از عرفا وبزرگان ورهبران اهل حق در قرن چهارم است وی در دره شهر به دنیا آمد و بابا طاهر از مریدان اوبوده است.
#صیمری: اشاره به ابو جعفر صیمری از مشاهیر صیمره و وزرای مشهور آل بویه است..
شعر و توضیحات:
دکتر #احمد_زینی_وند
تاریخ و فرهنگ دره شهر
http://telegram.me/ceymarian
Telegram
تاریخ و فرهنگ دره شهر
ارتباط با ادمین👇:
@Mehrgankadehh
کانال مردمی #دره_شهر
#مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/ceymarian
@Mehrgankadehh
کانال مردمی #دره_شهر
#مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/ceymarian
#زبان مردم #مهرگان_کدک (دره شهر امروزی ) در زمان ساسانیان
به روایت یک کتاب تاریخی:
شهر صیمره همان شهر مهرجان قذق است وحاکم ساسانی آن #هرمزان است که از مردم مهرگان کده بوده است
مردم این دیار به زبان #پهلوی سخن می گویند ...
منظور از زبان پهلوی همان پارسی میانه است ...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
http://telegram.me/ceymarian
به روایت یک کتاب تاریخی:
شهر صیمره همان شهر مهرجان قذق است وحاکم ساسانی آن #هرمزان است که از مردم مهرگان کده بوده است
مردم این دیار به زبان #پهلوی سخن می گویند ...
منظور از زبان پهلوی همان پارسی میانه است ...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
http://telegram.me/ceymarian
Telegram
تاریخ و فرهنگ دره شهر
ارتباط با ادمین👇:
@Mehrgankadehh
کانال مردمی #دره_شهر
#مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/ceymarian
@Mehrgankadehh
کانال مردمی #دره_شهر
#مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/ceymarian
تیز هوشی پادشاه ساسانی در برابر خلیفه
@ceymarian
#هرمزان_دره_شهری
@ceymarian
در زمان ساسانيان، هفت پادشاه صاحب تاج بودند؛ يکي از آنها #هرمزان بود که در اهواز حکومت مي کرد. وقتي مسلمانان اهواز را فتح کردند، #هرمزان را دستگير کردند و نزد خليفه دوم آوردند. خليفه گفت: اگر واقعا امان مي خواهي ايمان بياور، و گرنه تو را خواهم کشت. هرمزان گفت: حالا که مرا خواهي کشت، دستور بده قدري آب برايم بياورند که سخت تشنه ام. خليفه امر کرد که به او آب بدهند. آب را نزد هرمزان آوردند، آن را گرفت و همچنان در دست خود نگه داشت و لب به آن نمي گذاشت. عمر گفت : با خدا عهد و پيمان بستم که تا اين آب نخوري تو را نکشم. در اين هنگام، #هرمزان جام را بر زمين زد و شکست و آب ها روي زمين ريخت. خليفه، حيران از حيله او، رو به امام علي کرد و گفت: اکنون چه بايد کرد؟
علی فرمود : چون قتل او را مشروط به نوشيدن آن آب کردي و پيمان بستي، ديگر نمي تواني وي را به قتل برساني، اما بر او ماليات مقرر کن. هرمزان گفت: ماليات قبول نمي کنم و با خاطري آسوده و بدون ترس مسلمان مي شوم.
سپس شهادتين را گفت و اسلام آورد.
... و چنین شد که اعراب از تیز هوشی یک ایرانی [ اهل #دره_شهر] اینچنین در حیرت ماندند ...!!!
منبع: علي اکبر صداقت، يکصد ....
@ceymarian
@ceymarian
توضیح آنکه هرمزان از اهالی سیمره مهرگان کده (دره شهر ) بوده است..
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
@ceymarian
#هرمزان_دره_شهری
@ceymarian
در زمان ساسانيان، هفت پادشاه صاحب تاج بودند؛ يکي از آنها #هرمزان بود که در اهواز حکومت مي کرد. وقتي مسلمانان اهواز را فتح کردند، #هرمزان را دستگير کردند و نزد خليفه دوم آوردند. خليفه گفت: اگر واقعا امان مي خواهي ايمان بياور، و گرنه تو را خواهم کشت. هرمزان گفت: حالا که مرا خواهي کشت، دستور بده قدري آب برايم بياورند که سخت تشنه ام. خليفه امر کرد که به او آب بدهند. آب را نزد هرمزان آوردند، آن را گرفت و همچنان در دست خود نگه داشت و لب به آن نمي گذاشت. عمر گفت : با خدا عهد و پيمان بستم که تا اين آب نخوري تو را نکشم. در اين هنگام، #هرمزان جام را بر زمين زد و شکست و آب ها روي زمين ريخت. خليفه، حيران از حيله او، رو به امام علي کرد و گفت: اکنون چه بايد کرد؟
علی فرمود : چون قتل او را مشروط به نوشيدن آن آب کردي و پيمان بستي، ديگر نمي تواني وي را به قتل برساني، اما بر او ماليات مقرر کن. هرمزان گفت: ماليات قبول نمي کنم و با خاطري آسوده و بدون ترس مسلمان مي شوم.
سپس شهادتين را گفت و اسلام آورد.
... و چنین شد که اعراب از تیز هوشی یک ایرانی [ اهل #دره_شهر] اینچنین در حیرت ماندند ...!!!
منبع: علي اکبر صداقت، يکصد ....
@ceymarian
@ceymarian
توضیح آنکه هرمزان از اهالی سیمره مهرگان کده (دره شهر ) بوده است..
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
دنباله👆👆👆
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: #هرمزان از اهالی مهرگان کده( #دره_شهر) بوده است...
@ceymaria
قسمت پایانی:
@ceymarian
مطابق فرموده پیامبر اکرم (ص)، باید ملاک برتری تقوی می بود ولی عمر می گفت: این کار بدی است که عربها یکدیگر را اسیر بگیرند . چه خداوند کشور پهناور عجم را برای اسیر گرفتن عرب ها آماده ساخته است . در زمان خلافت عمر به دستور او و با همکاری و فکر #هرمزان_دره_شهری تاریخ هجری وضع شد . تاسیس بیت المال و دفاتر مالیاتی بنام دیوان به تقلید از ایران و تنظیم امر صدقات و خراج و بنای شهرهای تازه چون کوفه و بصره با فکر و یاری اسرای ایرانی بویژه هرمزان میسر شده است ...
بعد از کشته شدن عمر در سال ۲۳ هجری بدست فیروز نهاوندی_ عبیدالله پسر عمر نه تنها هرمزان و همچنین همسر و دختر بسیار کوچک ابولولو _بلکه در مدینه قتل عام به راه انداخت و اغلب اسرای ایرانی و نبطی مقیم مدینه که بیگناه بودند به تلافی کشته شدن پدرش به قتل رسانید ..
در حالی که طبق قانون اسلام یکنفر را به جای یک نفر قصاص می کنند و آنهم فقط قاتل را . در کتب تاریخی زیادی آمده است که ایرانیان مدینه به خونخواهی #هرمزان برخاستند ..
@ceymarian
آورده اند که بنی هاشم خواستند عبیدالله پسر عمر را که بدون دلیل و مدرک تعداد زیادی از ایرانیان بی گناه و نیز هرمزان را قتل عام مدینه کشته بود قصاص کند اما عمروعاص مانع شد و گفت: آوازه شایع گردد که خلیفه وقت را بکشتند و مسلمانان پسرش را نیز بکشتند، موجب شکست اسلام باشد گویند چون علی (ع) از داستان جنگ جمل آسوده شد، عبیدالله پسر عمر بن خطاب ترسید که آن حضرت او را در قبال خون هرمزان قصاص و اعدام کند از این رو به معاویه پیوست ..
علی (ع) که از کشته شدن اسرای تازه مسلمان علی الخصوص #هرمزان ناراحت شده بود، تصمیم بر قصاص عبیدالله پسر عمر گرفت ولی چون عثمان بر مسند خلافت تکیه زده بود مانع شد . عبیدالله هم به خاطر اجرای عدالت و همین ماجرا دشمن علی (ع) گردید تا اینکه در واقعه صفین در سپاه معاویه کشته گردید .
پایان
گرد آوری: ادمین کانال تاریخ و فرهنگ دره شهر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: #هرمزان از اهالی مهرگان کده( #دره_شهر) بوده است...
@ceymaria
قسمت پایانی:
@ceymarian
مطابق فرموده پیامبر اکرم (ص)، باید ملاک برتری تقوی می بود ولی عمر می گفت: این کار بدی است که عربها یکدیگر را اسیر بگیرند . چه خداوند کشور پهناور عجم را برای اسیر گرفتن عرب ها آماده ساخته است . در زمان خلافت عمر به دستور او و با همکاری و فکر #هرمزان_دره_شهری تاریخ هجری وضع شد . تاسیس بیت المال و دفاتر مالیاتی بنام دیوان به تقلید از ایران و تنظیم امر صدقات و خراج و بنای شهرهای تازه چون کوفه و بصره با فکر و یاری اسرای ایرانی بویژه هرمزان میسر شده است ...
بعد از کشته شدن عمر در سال ۲۳ هجری بدست فیروز نهاوندی_ عبیدالله پسر عمر نه تنها هرمزان و همچنین همسر و دختر بسیار کوچک ابولولو _بلکه در مدینه قتل عام به راه انداخت و اغلب اسرای ایرانی و نبطی مقیم مدینه که بیگناه بودند به تلافی کشته شدن پدرش به قتل رسانید ..
در حالی که طبق قانون اسلام یکنفر را به جای یک نفر قصاص می کنند و آنهم فقط قاتل را . در کتب تاریخی زیادی آمده است که ایرانیان مدینه به خونخواهی #هرمزان برخاستند ..
@ceymarian
آورده اند که بنی هاشم خواستند عبیدالله پسر عمر را که بدون دلیل و مدرک تعداد زیادی از ایرانیان بی گناه و نیز هرمزان را قتل عام مدینه کشته بود قصاص کند اما عمروعاص مانع شد و گفت: آوازه شایع گردد که خلیفه وقت را بکشتند و مسلمانان پسرش را نیز بکشتند، موجب شکست اسلام باشد گویند چون علی (ع) از داستان جنگ جمل آسوده شد، عبیدالله پسر عمر بن خطاب ترسید که آن حضرت او را در قبال خون هرمزان قصاص و اعدام کند از این رو به معاویه پیوست ..
علی (ع) که از کشته شدن اسرای تازه مسلمان علی الخصوص #هرمزان ناراحت شده بود، تصمیم بر قصاص عبیدالله پسر عمر گرفت ولی چون عثمان بر مسند خلافت تکیه زده بود مانع شد . عبیدالله هم به خاطر اجرای عدالت و همین ماجرا دشمن علی (ع) گردید تا اینکه در واقعه صفین در سپاه معاویه کشته گردید .
پایان
گرد آوری: ادمین کانال تاریخ و فرهنگ دره شهر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
دنباله👆👆👆
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است...
@ceymarian
قسمت پنجم:
ابوموسی آنگاه منجوف بن ثور را در سال ۲۱ هجری قمری به مهرگان کده (دره شهر فعلی) گسیل داشت که او را سائب بن اقرع هم همراهی می کرد. منجوف شهر مهرگان کده (دره شهر) را گشود و سائب به کاخ هرمزان سالار شوشتر در امد که در فاصله یک مایلی آنجا بود و محل سکونت هرمزان در سیمره(دره شهر کنونی) بود ....
@ceymarian
سائب در یکی از خانه های آن کاخ مجسمه ای بر دیوار دید که با انگشت خود اشاره به زمین می کند سائب گفت: اشاره انگشت این مجسمه برای موضوعی است، همین جا را حفر کنید ... کندند و به صندوقچه ای دست یافتند که از هرمزان و آکنده از در و گوهر بود سائب نگین یک انگشتر را برای خود برداشت و باقی را برای ابو موسی فرستاد و ابو موسی هم صندوقچه ای برای عمر فرستاد ...
@ceymarian
عمر کسی را فرستاد و هرمزان را احضار کرد که چون آمد به او گفت: این صندوقچه را می شناسی؟ گفت: آری و یک نگین از آن گم شده است ...
گر چه اسرای ایرانی از جمله هرمزان دره شهری و فیروز نهاوندی و امثالهم خدمات بسیاری به اسلام و عرب ها کردند ....
اما با ناسپاسی و حق ناشناسی روبرو شدند و رفتار مناسبی با آنها نشده است .
مطابق فرموده پیامبر اکرم (ص) باید ملاک برتری تقوی می بود ولی عمر می گفت این کار بدی است که عرب ها یکدیگر را اسیر بگیرند ....
ادامه دارد ...
عضویت در کانال تاریخ و فرهنگ
دره شهر👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است...
@ceymarian
قسمت پنجم:
ابوموسی آنگاه منجوف بن ثور را در سال ۲۱ هجری قمری به مهرگان کده (دره شهر فعلی) گسیل داشت که او را سائب بن اقرع هم همراهی می کرد. منجوف شهر مهرگان کده (دره شهر) را گشود و سائب به کاخ هرمزان سالار شوشتر در امد که در فاصله یک مایلی آنجا بود و محل سکونت هرمزان در سیمره(دره شهر کنونی) بود ....
@ceymarian
سائب در یکی از خانه های آن کاخ مجسمه ای بر دیوار دید که با انگشت خود اشاره به زمین می کند سائب گفت: اشاره انگشت این مجسمه برای موضوعی است، همین جا را حفر کنید ... کندند و به صندوقچه ای دست یافتند که از هرمزان و آکنده از در و گوهر بود سائب نگین یک انگشتر را برای خود برداشت و باقی را برای ابو موسی فرستاد و ابو موسی هم صندوقچه ای برای عمر فرستاد ...
@ceymarian
عمر کسی را فرستاد و هرمزان را احضار کرد که چون آمد به او گفت: این صندوقچه را می شناسی؟ گفت: آری و یک نگین از آن گم شده است ...
گر چه اسرای ایرانی از جمله هرمزان دره شهری و فیروز نهاوندی و امثالهم خدمات بسیاری به اسلام و عرب ها کردند ....
اما با ناسپاسی و حق ناشناسی روبرو شدند و رفتار مناسبی با آنها نشده است .
مطابق فرموده پیامبر اکرم (ص) باید ملاک برتری تقوی می بود ولی عمر می گفت این کار بدی است که عرب ها یکدیگر را اسیر بگیرند ....
ادامه دارد ...
عضویت در کانال تاریخ و فرهنگ
دره شهر👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
دنباله👆👆👆
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است...
@ceymarian
قسمت چهارم:
پس از آنکه خوار و بار هرمزان در داخل قصر تمام شد ...
هرمزان از اعراب قول گرفت که او را نزد عمر بن خطاب ببرند و سپس تسلیم شد و محاصره ۱۸ ماهه شوشتر هم به پایان رسید، ابو موسی گفت تو را امان می دهم که تسلیم فرمان امیرالمومنین عمر باشی و ابو موسی قبول این تکلیف را به امر خلیفه موکول کرد و هرمزان را با سرداران و خویشاوندان با همراه سیصد مرد حافظ به فرماندهی انس بن مالک نزد عمر در مدینه فرستاد .
@ceymarian
هرمزان را موقعیکه به مدینه پیش عمر بردند یک دست البسه زر دوز فاخر و تاجی مرصع و یاقوت نشان بر سر گذاشت و بهمین حال پیش خلیفه که در مسجد در خواب بود بردند ..
هرمزان پرسید: خلیفه کدام است: عمر را به او نشان دادند .. سخت در تعجب شد و گفت اگر این امیرالمومنین است پس پاسبانان و دربانان او کجایند ..گفتند: امیر ما دربان و پاسبان ندارد ..
چون چشم عمر بر او افتاد امر داد لباس و تاج او را برداشتند و بجای آن پیراهنی ساده به او پوشاندند ..
عمر به هرمزان محبوس گفت: اگر میخواهی در امان باشی مسلمان شو وگر نه هم اکنون ترا می کشم . هرمزان گفت: اکنون که می خواهی مرا بکشی مقداری آب به من بده که سخت تشنه ام ..
مقداری آب با یک کاسه سفالین به او دادند . او ظرف را به دست گرفت و آنرا ننوشید . عمر گفت: چرا نمی نوشی، هرمزان گفت از آن بیم دارم قبل از نوشیدن مرا بکشی ...عمر گفت با خدا پیمان بسته ام تا از این آب نیاشامیده ای ترا نکشم .. هرمزان کاسه سفالین را پیش از نوشیدن بر زمین زد و گفت : ما ابناء ملوکیم و در چنین ظروفی نمی آشامیم
عمر از نیرنگ او شگفت زده شد و دستور داد تا او را بکشند ..
@ceymarian
هرمزان گفت: تو گفتی تا آب نیاشامیده باشم بر من خطری نیست .. عمر به شرط قبول اسلام او را امان داد .. و #هرمزان_دره_شهری اسلام را پذیرفت .. پس خلیفه مسلمین او را مخاطب قرار داده و گفت : حق این است از قوم ایرانی بخت برگشته و الا غلبه ما بر این ملت با عقل میسر نبود(اخبار الطوال) .....
تاریخ و فرهنگ دره شهر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است...
@ceymarian
قسمت چهارم:
پس از آنکه خوار و بار هرمزان در داخل قصر تمام شد ...
هرمزان از اعراب قول گرفت که او را نزد عمر بن خطاب ببرند و سپس تسلیم شد و محاصره ۱۸ ماهه شوشتر هم به پایان رسید، ابو موسی گفت تو را امان می دهم که تسلیم فرمان امیرالمومنین عمر باشی و ابو موسی قبول این تکلیف را به امر خلیفه موکول کرد و هرمزان را با سرداران و خویشاوندان با همراه سیصد مرد حافظ به فرماندهی انس بن مالک نزد عمر در مدینه فرستاد .
@ceymarian
هرمزان را موقعیکه به مدینه پیش عمر بردند یک دست البسه زر دوز فاخر و تاجی مرصع و یاقوت نشان بر سر گذاشت و بهمین حال پیش خلیفه که در مسجد در خواب بود بردند ..
هرمزان پرسید: خلیفه کدام است: عمر را به او نشان دادند .. سخت در تعجب شد و گفت اگر این امیرالمومنین است پس پاسبانان و دربانان او کجایند ..گفتند: امیر ما دربان و پاسبان ندارد ..
چون چشم عمر بر او افتاد امر داد لباس و تاج او را برداشتند و بجای آن پیراهنی ساده به او پوشاندند ..
عمر به هرمزان محبوس گفت: اگر میخواهی در امان باشی مسلمان شو وگر نه هم اکنون ترا می کشم . هرمزان گفت: اکنون که می خواهی مرا بکشی مقداری آب به من بده که سخت تشنه ام ..
مقداری آب با یک کاسه سفالین به او دادند . او ظرف را به دست گرفت و آنرا ننوشید . عمر گفت: چرا نمی نوشی، هرمزان گفت از آن بیم دارم قبل از نوشیدن مرا بکشی ...عمر گفت با خدا پیمان بسته ام تا از این آب نیاشامیده ای ترا نکشم .. هرمزان کاسه سفالین را پیش از نوشیدن بر زمین زد و گفت : ما ابناء ملوکیم و در چنین ظروفی نمی آشامیم
عمر از نیرنگ او شگفت زده شد و دستور داد تا او را بکشند ..
@ceymarian
هرمزان گفت: تو گفتی تا آب نیاشامیده باشم بر من خطری نیست .. عمر به شرط قبول اسلام او را امان داد .. و #هرمزان_دره_شهری اسلام را پذیرفت .. پس خلیفه مسلمین او را مخاطب قرار داده و گفت : حق این است از قوم ایرانی بخت برگشته و الا غلبه ما بر این ملت با عقل میسر نبود(اخبار الطوال) .....
تاریخ و فرهنگ دره شهر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
دنباله👆👆👆
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
@ceymarian
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است ..
قسمت سوم
پس از جنگ های قادسیه و جلولاء، #هرمزان به سمت شوشتر حرکت کرد و در کنار قلعه خود در خارج شهر اردو زد
ابو موسی اشعری فرمانده سپاه عربها هم موضوع را برای عمر نوشت و عمر برای عمار بن یاسر نوشت که نعمان بن مقرن را همراه با هزار سوار از مسلمانان به یاری ابو موسی بفرستد...
در خارج شهر شوشتر با ورود نیروی کمکی بین سپاه هرمزان و سپاهیان ابو موسی اشعری جنگ درگرفت و گروه بسیاری از هر دو سوی کشته شدند و از ایرانیان هم در معرکه هزار تن کشته و ششصد تن زخمی شدند ...
و سپس پارسیان خود را به شهر شوشتر رساندند و در آنجا موضع گرفتند تا اینکه در اثر خیانت شخصی به نام سینه (سیا) که از فئودالهای خائن شهر بود دروازه شهر گشوده شد ..هرمزان و ایرانی های شوشتر مردانه مقاومت کردند تا اینکه با خیانت همان شخص دوباره عربها موفق شدند....
و این کیفیت پای هرمزان حاکم خوزستان و اصحاب او را سست کرد...
@ceymarian
هرمزان همراه با سرداران بزرگ خود به دژی که داخل شهر بود پناه گرفتند و ابو موسی شهر و آنچه در آن بود بگرفت و باز هم هرمزان را محاصره کرد تا اینکه خوار و بار وی تمام شد ...
ادامه دارد ...
عضویت در کانال تاریخ و فرهنگ
دره شهر👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
@ceymarian
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است ..
قسمت سوم
پس از جنگ های قادسیه و جلولاء، #هرمزان به سمت شوشتر حرکت کرد و در کنار قلعه خود در خارج شهر اردو زد
ابو موسی اشعری فرمانده سپاه عربها هم موضوع را برای عمر نوشت و عمر برای عمار بن یاسر نوشت که نعمان بن مقرن را همراه با هزار سوار از مسلمانان به یاری ابو موسی بفرستد...
در خارج شهر شوشتر با ورود نیروی کمکی بین سپاه هرمزان و سپاهیان ابو موسی اشعری جنگ درگرفت و گروه بسیاری از هر دو سوی کشته شدند و از ایرانیان هم در معرکه هزار تن کشته و ششصد تن زخمی شدند ...
و سپس پارسیان خود را به شهر شوشتر رساندند و در آنجا موضع گرفتند تا اینکه در اثر خیانت شخصی به نام سینه (سیا) که از فئودالهای خائن شهر بود دروازه شهر گشوده شد ..هرمزان و ایرانی های شوشتر مردانه مقاومت کردند تا اینکه با خیانت همان شخص دوباره عربها موفق شدند....
و این کیفیت پای هرمزان حاکم خوزستان و اصحاب او را سست کرد...
@ceymarian
هرمزان همراه با سرداران بزرگ خود به دژی که داخل شهر بود پناه گرفتند و ابو موسی شهر و آنچه در آن بود بگرفت و باز هم هرمزان را محاصره کرد تا اینکه خوار و بار وی تمام شد ...
ادامه دارد ...
عضویت در کانال تاریخ و فرهنگ
دره شهر👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
دنباله👆👆👆
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
@ceymarian
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است ..
قسمت دوم
شرح کوتاهی از تراژدی #هرمزان
سیمره در زمان #ساسانیان جزء مهرگان کده بوده است و هرمزان سردار معروف ایران که سرانجام به اتهام قتل عمر کشته شد اهل صیمره بوده است .... در دوره ساسانی حکومت پشتکوه و پیشکوه را همیشه یک نفر به عهده داشت که او نیز از خاندان معروف هرمزان بوده است و آخرین فرد این خاندان همان هرمزان است که به اسارت سپاه اسلام درآمد(.... ) در مورد آن نوشته اند که در مهرجان قذق یک #دژ متعلق به هرمزان، آخرین فرمانروای ایرانی قبل از فتح اسلام بر پا و اقامتگاه وی در صیمره بوده است(.... )..
@ceymarian
پس از جنگ های قادسیه در سال ۱۴ هجری، جلولادر سال ۱۶ هجری، شوشتر۲۰ هجری، و فتح الفتوح در سال ۲۱ هجری و چند جنگ کوچک دیگر حکومت ۴۲۶ ساله ساسانی سقوط کرد . به گفته برخی نویسندگان(... ) سعد و سپاهیانش بر مداین که مرکز ثروت و گنجهای نفیس بود دست یافتند و در بردن مال و ... از حد اعتدال و انصاف بکلی خارج شدند...
#هرمزان_مهرگانی در زمان ساسانیان حاکم مهرگان کده(دره شهر فعلی) و از اهالی و بومی این شهر قلمداد می شد، به همین دلیل در آبادانی آن و رفاه مردم بسیار کوشش کرده است .
هرمزان همانند باقی ساسانیان و مردم دره شهر در آن عهد ..از خاندان و نزدیکان یزدگرد سوم بوده است ....
ادامه دارد...
عضویت در کانال تاریخ و فرهنگ
دره شهر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
@ceymarian
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است ..
قسمت دوم
شرح کوتاهی از تراژدی #هرمزان
سیمره در زمان #ساسانیان جزء مهرگان کده بوده است و هرمزان سردار معروف ایران که سرانجام به اتهام قتل عمر کشته شد اهل صیمره بوده است .... در دوره ساسانی حکومت پشتکوه و پیشکوه را همیشه یک نفر به عهده داشت که او نیز از خاندان معروف هرمزان بوده است و آخرین فرد این خاندان همان هرمزان است که به اسارت سپاه اسلام درآمد(.... ) در مورد آن نوشته اند که در مهرجان قذق یک #دژ متعلق به هرمزان، آخرین فرمانروای ایرانی قبل از فتح اسلام بر پا و اقامتگاه وی در صیمره بوده است(.... )..
@ceymarian
پس از جنگ های قادسیه در سال ۱۴ هجری، جلولادر سال ۱۶ هجری، شوشتر۲۰ هجری، و فتح الفتوح در سال ۲۱ هجری و چند جنگ کوچک دیگر حکومت ۴۲۶ ساله ساسانی سقوط کرد . به گفته برخی نویسندگان(... ) سعد و سپاهیانش بر مداین که مرکز ثروت و گنجهای نفیس بود دست یافتند و در بردن مال و ... از حد اعتدال و انصاف بکلی خارج شدند...
#هرمزان_مهرگانی در زمان ساسانیان حاکم مهرگان کده(دره شهر فعلی) و از اهالی و بومی این شهر قلمداد می شد، به همین دلیل در آبادانی آن و رفاه مردم بسیار کوشش کرده است .
هرمزان همانند باقی ساسانیان و مردم دره شهر در آن عهد ..از خاندان و نزدیکان یزدگرد سوم بوده است ....
ادامه دارد...
عضویت در کانال تاریخ و فرهنگ
دره شهر 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
مقاله زیر با عنوان #هرمزان_سرداری_از_سیمره نوشته #عبدالحسین_شاکرمی در تاریخ یکم اردیبهشت سال۱۳۸۴ در مجله شکوه آزادی چاپ شده است ...
@ceymarian
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است ..
@ceymarian
قسمت اول :
در ایران مردان بزرگ و فداکاری که در راه حفظ استقلال و آزادی و کرامت و حیثیت ایرانی، هر کدام به شکلی جان خود را فدا کرده اند و به عنوان آزادیخواهان و قهرمانان ملی این مملکت به حساب می آیند،بسیارند.
از جمله می توان ابو مسلم خراسانی، بابک خرم دین، سنباد، المقنع، استادسیس، مازیار، یعقوب لیث، مرداویج، #هرمزان_سیمره_ای، فیروز نهاوندی و به طور کلی دست اندرکاران نهضت شعوبیه را نام برد .
دره شهر با تاریخ طولانی و درخشان یکی از مناطق باستانی ایران محسوب می شود که در دور روزگاران و در بستر تاریخ تعدادی از سرداران استقلال طلب و آزادیخواه و وطن پرست و قهرمانان ملی ایران را در دامان خود پرورش داده است . این شهر تاریخی در دوره ساسانیان ، #مهرگان_کده که به زبان عربی به آن #مهرجان_قذق می گفته اند نام داشته است و رود سخاوتمند مهرگان (سیمره کنونی) از کنار آن عبور کرده است .
آثار و سابقه تاریخی و فداکاری تعدادی از مردمان دره شهر معرف #فرهنگ_و_تاریخ_آن_است.
@ceymarian
در داستان های ملی و و در تاریخ ایران،مطالب بسیاری به تراژدی هرمزان، سرگذشت فیروز نهاوندی و ابن حمدان سیمره ای اختصاص داده شده است .
#هرمزان_مهرگانی(سیمره ای) و فیروز نهاوندی دلاوران وطن پرست، شجاع و دارای کرامت و عزت نفس ذاتی و خون پاک ایرانی بودند ....
گرچه این دلاوران هیچ نیازی به تعریف و ستایش و معرفی ندارند و تاریخ آکنده و مملو از کارنامه درخشان و فداکاری آنهاست، اما جا دارد نه خواص که عامه مردم هم از مردان بزرگ و تاریخی سرزمین خود اطلاع داشته باشند.
از این رو شمه ای از زندگی و سرگذشت برخی از این سرداران مبارز ثبت و ضبط می شود تا اینکه برای بازماندگان آنها بویژه مردم کنونی دره شهر و نهاوند موجب مباهات و فخر و مایه عبرت و تجربه گردد ....
عضویت در کانال تاریخ و فرهنگ
دره شهر👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
@ceymarian
این مقاله دو صفحه بوده ولی به طور خلاصه بدون ذکر منابع در این کانال درج می شود....
توضیح بیشتر اینکه: هرمزان از اهالی مهرگان کده(دره شهر) بوده است ..
@ceymarian
قسمت اول :
در ایران مردان بزرگ و فداکاری که در راه حفظ استقلال و آزادی و کرامت و حیثیت ایرانی، هر کدام به شکلی جان خود را فدا کرده اند و به عنوان آزادیخواهان و قهرمانان ملی این مملکت به حساب می آیند،بسیارند.
از جمله می توان ابو مسلم خراسانی، بابک خرم دین، سنباد، المقنع، استادسیس، مازیار، یعقوب لیث، مرداویج، #هرمزان_سیمره_ای، فیروز نهاوندی و به طور کلی دست اندرکاران نهضت شعوبیه را نام برد .
دره شهر با تاریخ طولانی و درخشان یکی از مناطق باستانی ایران محسوب می شود که در دور روزگاران و در بستر تاریخ تعدادی از سرداران استقلال طلب و آزادیخواه و وطن پرست و قهرمانان ملی ایران را در دامان خود پرورش داده است . این شهر تاریخی در دوره ساسانیان ، #مهرگان_کده که به زبان عربی به آن #مهرجان_قذق می گفته اند نام داشته است و رود سخاوتمند مهرگان (سیمره کنونی) از کنار آن عبور کرده است .
آثار و سابقه تاریخی و فداکاری تعدادی از مردمان دره شهر معرف #فرهنگ_و_تاریخ_آن_است.
@ceymarian
در داستان های ملی و و در تاریخ ایران،مطالب بسیاری به تراژدی هرمزان، سرگذشت فیروز نهاوندی و ابن حمدان سیمره ای اختصاص داده شده است .
#هرمزان_مهرگانی(سیمره ای) و فیروز نهاوندی دلاوران وطن پرست، شجاع و دارای کرامت و عزت نفس ذاتی و خون پاک ایرانی بودند ....
گرچه این دلاوران هیچ نیازی به تعریف و ستایش و معرفی ندارند و تاریخ آکنده و مملو از کارنامه درخشان و فداکاری آنهاست، اما جا دارد نه خواص که عامه مردم هم از مردان بزرگ و تاریخی سرزمین خود اطلاع داشته باشند.
از این رو شمه ای از زندگی و سرگذشت برخی از این سرداران مبارز ثبت و ضبط می شود تا اینکه برای بازماندگان آنها بویژه مردم کنونی دره شهر و نهاوند موجب مباهات و فخر و مایه عبرت و تجربه گردد ....
عضویت در کانال تاریخ و فرهنگ
دره شهر👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog