تاریخ و فرهنگ دره شهر

#عبداله_خدایاری
Канал
Логотип телеграм канала تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANПродвигать
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,59 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
سیمره(تمدن سیمره)
در مورد سیمره، سیمری ، صیمره، صیمری در منابع به دو سیمره اشاره شده است : یکی اسم رودخانه ای از رودخانه های بصره که چند روستا اطراف آن است به این اسم مشهور هستند و یکی دیگر در مهر جان قذق که در ان زمان از نواحی جبال و نزدیک خوزستان (دره شهر امروزی) بوده است . شهر تاریخی سیمره که اکنون ویرانه های ان کنار شهر دره شهر، از شهر ستان های استان ایلام است؛ در گذشته مرکز ایالت مهرجان قذق از ولایات جبال بوده است. گروهی از پژو هشگران گمان دارند که نام کهن تر این شهر تاریخی (سیمره) در دوره ی ایلامی ماداکتو بوده است، که در دوره هایی به عنوان پایتخت دوم حکومت های تمدن عیلام بوده است، اما در دوره اسلامی، برجسته شدن این شهر از چند جهت می باشد، نخست تصرف این شهر توسط ابو موسی اشعری و وابستگان او و مطرح شدن نام هرمزان که اهل مهرگان بوده است، و هرمزان که توسط ابو موسی اشعری دستگیر به مدینه نزد عمر، خلیفه ی دوم فرستاده می شود. او در آنجابا زیرکی از عمر امان نامه گرفته و مسلمان می شود، عظمت و رونق این شهرو در کنار آن جمعیت زیاد این ناحیه و آب و هوای خوب و زیبایی های طبیعی، ایالت مهرگان و مرکز ان سیمره و شهرهای اطراف آن ماسبذان و سیروان، باعث شده که برخی خلفای عباسی برای دیدن این شکوه و زیبایی ها، دیدن کنند.عامل دیگر همراهی مردم سیمره با بابک خرمدین باعث اهمیت و شهرت سیمره ی مهرگان کده است. سیمره ی مهرگان کده ، در حالی که می رفت در رویداد های تاریخی و فرهنگی و سیاسی حضوری پر رنگ داشته باشد، نا گهان با حوادث هولنا کی مواجه می شود: از جمله زمین لرزه ای که در روز یکشنبه سال ۲۸۵ ق روی داده، اما به نظر می رسد دلیل خالی از سکنه شدن این شهر ۲۰۰۰۰ نفری اتفاق بزرگ دیگر یعنی بیماری طاعون بوده باشد.

و این نیاز به تحقیق و بررسی باستان شنا سان دارد.

منبع : رجال نامی ایلام؛
دکتر اکبری ، دکتر یاری، جمالی

با احترام : #عبداله_خدایاری

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
نامگذاری،(وجه تسمیه) روستاهای دره شهر

#قلعه_تسمه
نام این روستا برگرفته از قلعه باستانی این روستاست ...

یکی از قلعه های مهم که در سال ۱۳۸۶ باشماره ۲۱۰۳۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است قلعه باستانی این روستاست،
در سال ۱۳۱۴ سر اورل استین از این قلعه دیدن کرده است اگرچه این قلعه نظامی دارای اتاق ها و برجک های دیده بانی بوده و بنا بر اظهارات گذشتگان به نام قلعه مصری است ، و مصری نام یکی از زنان خسرو پرویز پادشا هان سا سا نیان است ، این قلعه در کنار رود خانه است ، و دارای آثار ، متعدی که شامل محوط ، طاق ها ، دژها، گو نا گونی بوده که به ویژه در دوره ی ساسانی اهمیت زیادی داشته است ، قلعه تاریخی قلعه تسمه علاوه بر برج های نگهبانی هنوز قبرستان آن کاوش و بررسی نشده ، واین قلعه در زمان پهلوی در سال ۱۳۵۳ توسط مهندسان خارجی چندین بار کاوش بدون هدف انجام دادند ، ولی هچگونه نتیجه مفیدی ارائه ندادند.

طبق گفته بزرگان محلی ؛ تسمه به معنی شلاق است، چونکه این قلعه نظامی بوده ، و را هزنان و گردنکشان زندانی و شلاق میزدند به قلعه ی تسمه معروف بوده (یعنی قلعه ی که در آن شلاق که نام دیگر آن تسمه است،وجه تسمیه آن بوده است) تسمه در زبان لکی یعنی کمر بند یا شلاق)

با احترام ؛ #عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#مادر_زلیخا #مارزلیخا
در سیمره
در جنوب غربی شهر دره شهر روستای فرهاد آباد در یک آبادی خوش آب و هوای کوهستانی در دامنه کبیر کوه گورستان قدیمی و متروکه ی از روز گا ران کهن قبر هایی با طاق یا قوس گنبدی شکل و سنگ های صیقلی مشا هده می شود در میان این قبرستان باستانی پرچم سبزی بالای اتاقک از قلو سنگ های به صورت خشکه چین مشاهده میشود ، اب سرد گوارای سراب و رودخانه کوچک و درختان زیبای کبیر کوه تفرجگاهی بسیار دیدنی است، ودر کنار آن جاده باریک و خاکی باستانی سرا سون به قلعه شگفت انگیز سکه سون مشا هده میگردد آری در این خاک و طبیعت زیبای فرهاد آباد یکی از نوادگان شاه رو بند آرمیده است، شرح داستان مادر زلیخا از جناب آقای سید علی فرهادی از فر هنگیان محترم دره شهر و سادات جلیل القدر رود بند است چنین نقل می کند: سید محمد بن سید اله شاه رو بندی می باشند که حدود ۲۵۰ سال پیش از شهرستان دز فول به منطقه سیمره (دره شهره کنونی) مهاجرت نموده ودر یک آبادی خوش آب و هوا در دامنه کبیر کوه سراب رودخانه سیکان سکنی نموده، بعد از فوت سید اله فرزندش سید محمد با مادرش زلیخا(مار زلیخا) که زنی مو منه و باکمال و جمال و صاحب کر ام ات بوده بعد از مرگ همسرش در روستای فر هاد آباد در کنار سایر افراد روستا همراه با تک فرزندش زندگی را سپری می نماید ..
تا اینکه حاکم منطقه به نام ملک هنمینی (در سیمره در زمان قدیم پشته زرانگوش به ریس طایفه ملک می گفتند) از ایشان خواستگاری نموده ما جرای خواستگاری و جواب رد به ملک هند مینی به شرح ذیل است ؛
این جریان احتمالا" تدبیری الهی بوده تا جایگاه این سیده و کرامات ایشان برای دیگران محرز و معلوم گردد؟؟؟
وقتی ملک هند مینی همراه با قشون سوار جهت بازدیدو اخذ مالیات وارد منطقه سیکان فر هاد آباد شده و احوال سا کنین آبادی را جویا می شود متوجه چادریکه این با نوی کریمه در آن زندگی می کندو سوال می پرسد :

ایشان چه کسی هستند جواب می دهند؛سیده ی کریمه بیوه همراه با تنها پسرش در این مکان زندگی می کنند، و چند سالی است به این منطقه مهاجرت نموده و مورد احترام همه می باشد. القصه حاکم پس از باز گشت تعدادی را به عنوان خواستگار به منطقه می فرستند. ولی مادر زلیخا جواب رد می دهد. تا اینکه خواستگاران او را تهدید می کنند که باید به ملک هندمینی شوهر کنی در این صورت آنها را نفرین می نماید . و می فرماید:

خودتان نفرین نمی کنم و همین را می گویم شما سواره به اینجا آمدید خدا کند پیاده برگردید، و در همان موقع همه اسب ها تلف می شوند و سوران و فرستادگان حاکم مات و مبهوت و وحشت زده به خواهش و التماس افتاده؟؟؟ و از کرامات این بانوی مکرمه این است هنگامی که خواستگاران با قشون زیاد به منطقه می آیند احساس گرسنگی می کنند در خواست غذای می نمایند سید دیگ کوچکی به اندازه دو نفر بر روی آتش می گذارد و مشغول تبخ غذا می شود ، مهمانان از نگاه کردن به دیگ کوچک اعتراضی آرام می نمایند که این دیگ کوچک اندازه یکی یا دو نفر بیشتر غذا نیست.چکار کنیم؟؟؟
برویم یا بمانیم . سید می گوید:
نگران نشوید غذا به همه می رسد، هنگام غذا خوردن به همه مهمانان غذا می رسد . و همگی حسابی از آن دیگ کوچک سیر می شوند و خواستگاران مأیوسانه به پیش حاکم می روند و ما جرا و داستان را برای او بیان می کنند و آن وقت حاکم زمین های پشته فرهاد آباد به نام مادر زلیخا هدیه می دهد .

بااحترام : #عبداله_خدایاری


مسئولیت صحت و سقم مطلب بر عهده نگارنده
است
@CEYMARIAN
تک واژها و کنایه های زبان لکی

#هشک مزوک= کسی که تا به حال بچه نزائید است.
#هشک بی زاد= کسی که تا به حال گرسنه بوده وتا به حال چیزی نخورده است .و نام یک بازی محلی در سیمره باستان است به صورت گروهی اجرا می شود، این بازی به صورت یک تیم ده نفره اجرا می شود ، و یک نفر با چوبی بزرگ در دست دارد ، با خواندن اشعاری حماسی و جنگی همراه با ضربه چوب بر کمر گروه در هنگام چرخیدن ، کلمات هشک بی زاد را گروه مرتبا"تکرار می کنند.

قره قوش= نام یک بیماری در زبان لکی است
#قزل قوت= این هم نام بیماری است در زبان لکی
ی زی که= اگر کسی به ایست قلبی مبتلا می شد در زیان لکی ی زی کی می گفتند
تفنگ چی ؛ ی سا عتی = باز اگر کسی فوری فوت می کرد ، یا مبتلا به ایست قلبی می شد ، در زبان لکی نام یک بیماری است
#یما ن (یمون) = اگر اسبی یا حیوانی ، مبتلا به بیماری می شد ، و قادر به بار بردن نبود ، می گفتند این حیوان یمون به اش زده
وجاق کور یا اوجاق کور = اگر مرد و زنی فرزند ، نداشته با شند در زبان لکی می گفتند : فلانی وجاق کو ر است
ایواره = به زمان غروب خورشید ، در زبان لکی ایوار ه می گویند ، ایواره و خی ر ه
نی مر روه ، یا نی مروژ = در زبان لکی به هنگام ظهر گویند
#نسم شو گار = در زبان لکی نصف شب ، از ساعت ۱۲ شب به بعد گویند
#شا_وره= شفق صبح زود ، در زبان لکی به زمانی که هنوز خورشید طلوع نکرده است
#گو_ره_می= در زبان لکی جوراب است

با احترام : #عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
هرمزان سردار مهر گان (سیمره)
@ceymarian
تصرف شهر توسط ابو موسی اشعری و وابستگان او و مطرح شدن نام هرمزان که اهل مهرگان (سیمره) بوده است دینوری (۱۸۰۲ : ۱۳۴۹) هرمزان که توسط ابو موسی اشعری دستگیر می شود به مدینه نزد عمر ، خلیفه دوم فرستاد می شود هرمزان یکی از هفت خاندان ممتاز دوره سا سا نیان تعلق دارد هرمزان به اسلام گروید ودر امور ایران مشاور عمر بود .چون ابو لو لو عمر را با خنجر زخمی کرد ، عبیداله پسر عمر به بهانه نشان دادن اسب های خود به هرمزان او را به خانه خود دعوت کردو در بین راه از پشت به او حمله کرد و او را از پای در آورد.

هرمزان در تاریخ ایران، با چهره سرداری دلیر و سرافراز و آشتی‌ناپذیر جلوه می‌کند که در دفاع از خود و قلمرو تحت فرمانروایی خود از هیچ کوششی فروگذار نکرده و در برابر ناکامی‌های پی درپی در مقابل اعراب، به آسانی ناامید نشده و تا آخرین حد امکان از پای ننشسته است. برای دفاع از سرزمین‌هایی که به وی سپرده شده بود، بسیار کوشید و در مقابل اعراب به سختی ایستادگی کرد؛ به‌طوری که بنا به گفته منابع، هشتاد نبرد را در شوشتر در مقابل اعراب سامان داد(طبری، 1362، ج1897:5؛ ابن‌اثیر، 1472:1383) و این غیر از سامان دادن نبرد تیری و مناذر، جنگ اهواز و جنگ رامهرمز بود.

هرمزان، نخست در قادسیه با اعراب روبه‌رو شد و در این جنگ فرماندهی جناح راست لشکر را بر عهده داشت؛ یعنی پس از رستم فرخزاد، مقام دوم فرماندهی سپاه بر عهده او بود(نویری، ۱۷۶ -۱۷۰:۱۳۶۴؛ ابن خلدون، ۵۱۷:۱۳۷۹)؛ اما ایرانیان در این جنگ، شکست خوردند؛ هر چند شرح عوامل این شکست، در این مجال نمی‌گنجد؛ اما عواملی مانند فساد و اختلافات درونی دربار ساسانی، بروز جنگ‌های طولانی مدت با دولت روم شرقی، خالی شدن خزانه دولت و تشدید فشار و تحمیل مالیات‌های سنگین بر توده‌ها، قحطی و شیوع وبا، فساد روحانیون زرتشتی، اختلافات بین لشکریان خراسان و عراق عجم، خودسری آخرین شاهان ساسانی در بدبینی و تحقیر سرداران لایق و فداکاری مانند بهرام چوبین، مردانشاه و شهربراز، کشته شدن خسروپرویز و آشفتگی‌های سیاسی و نظامی متعاقب آن و مواردی از این دست، سیر تدریجی و درونی دولت ساسانی را از توانمندی به ناتوانی و از استقرار و ثبات به آشفتگی و نابسامانی تبدیل کرد(محمدی مالیری، ۲۳۷:۱۳۷۹؛ پورشریعتی، ۱۲۳:۲۰۰۹؛ کولسنیکف، ۱۶۱:۱۳۵۵؛ فرای، ۵۳۵:۱۳۸۸؛ دینوری، ۱۳۲:۱۳۷۱؛ دریایی، ۸۸:۱۳۸۱؛ ایمانپور و گیالنی، ۲۸ -۱:۱۳۸۹)؛ به‌طوری که در این اواخر، پادشاهان ساسانی، بازیچه دست بزرگان و اسپهبدان شده بودند و آنان شاهی را پس از شاه دیگر، به پادشاهی می‌نشاندند. در این دوره، چنان اوضاع حکومت ساسانی به‌هم ریخته و آشفته بوده است که هیچ مورخی؛ حتی موفق نشده است طول مدت سلطنت شاهان را درست بنویسد. دولت ساسانی در چنین وضعی بود که در جنگ قادسیه شکست خورد و حتی می‌توان گفت بسیاری از فرمانروایان محلی با اعراب، همکاری کردند. عوامل مذکور خود کافی بوده است تا تواناترین امپراتوری‌ها را در فشار قرار دهد و نیروی آن را چنان تحلیل برد که از آن چیزی باقی نگذارد.

برگرفته از مقاله «تحلیل مقاومت های هرمزان مهرگانی، در مقابل اعراب مسلمان» دکتر نجم الدین گیلانی
با احترام: #عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
خانه های کپری سیمره

َپَر : دایره وار متشکل از تعدادی چوب بود ، وسط کپر ستونی چوبی داشت .علاوه بر نی و چوب ، از گیاهی به نام زل (در زبان محلی زل گویند) ..

خانه های کپری در فصل زمستان ، و #کولا ( #آلونک) در فصل تابستان ، و داوار یا همان سیاه چادر در فصل بهار در سیمره وجود داشت ، #زل کاربرد دیگری در کار های دستی داشت ، که زنان سیمره برای درست کردن ، (تک) به جای سفره امروزی استفاده می شد سیمره به علت حاصلخیزی خاک ، فراوانی آب و قدمت تاریخی باستانی شهر ها و خانه های گو نا گونی وجود داشت ، و بر همین اساس که نویسندگان تاریخ مهندسی شهر های دوره ی اشکا نیان، بیشتر بافت دایره ای داشتند، وشاید نماد و طراحی این کپر های دایر ه ای اقتباس از خانه سازی و معماری اقوام و نیا کان باستانی سیمره باشد.

با احترام : #عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
*سنت مهمان نوازی مردمان دره شهر(صیمره)
از دیدگاه خانم فریا استارک*
سفرنامه الموت
موقع پایین آمدن از گله دار از لبه صخره ای لغزید،پرتگاه چندان تیز نبودو مادیان هم با چهار دست و پا لغزید. وقتی که محل خوابمان را ترک کردیم،بز کوهی زیبایی بر بالای سرمان بر فراز پر تگا هی نمودار شد . پرتو خورشید بامدادی به شا خها یش بر ق عجیبی داده بود. در آنجا بوته های جارو، گز،خار،بلوط،و درخت ریز برگی که کیکم نام داشت وتعدادی پسته کوهی با برگهای پهن و خوش بو وچند درخت توت خو شمزه دیده می شد.گاه به هیزم شکنانی برخورد می کردیم که الا غهای حامل هیزم خود را به جاده ها می رسانیدند. چادر سیاههای پراکنده در گروههای دو سه تایی که به علت مجزا ّ بودن از هم کو چک می نمودند در کشتزار های زیر پایمان نمودار شدند.هنوز مسافتی طی نکردیم که در دامنه تپه در کنار چشمه کوچکی پیاده شدیم . بر سر چشمه سه زن جوان وزیبا را دیدیم که برای پر کردن مشکهای خود خم شده بودند ،وقتی فهمیدند مسافریم با اشتیاق بسیار ما رابه چادر های محقر شان دعوت کردند. در اینجا سه زن خوش قیافه دیده می شدند .از کنار مردها دور شدم و نزدیک انها در کنار آتش ودور از وزش باد شامگاهی نشستم .زن مسن ترکه چهره ای شیرین وشاد داشت خانم منزل محسوب می شد،سه نفر زنی که ما را به اینجا هدایت کردند یکی عروس ودیگری دختر ونفر آخردوست زن صاحب خانه محسوب می شدند،این طور که اوضاع نشان می داد گو یی پیدا کردن ما برایشان از فرصتهای نادر و خوش شانسی هایشان بوده است پس از صرف شام برای خوابیدن به هشتی برگشتم . این قسمت از یک طرف به سمت تاریکی وجایگاه ،کم نور مادیان ها وبز غاله ها وشبانان باز میشد واز طرف دیگر نیز به وسیله پرده ای که چیت نام داشت از ما جدا می گردید.زنان در پشت چیت نجوا کنان لباس کندنم را تماشا می کردند. بام کلبه را با برگهای خشک وخاک گرفته بلوط پوشانیده بودند. گاوها شب هنگام تلو تلو خوران برای خوردن این برگها با لای سرم می آمدند ودر اطراف قرار گاه سگها همچنان پارس می کردند و گرگها و گراز ها را تعقیب می نمودند. در این مناطق هر گز سکوتی وجود ندارد . صبح زود قبل از اینکه هوا روشن شود برای اینکه خودم را جمع جور کنم وبا منظره رنگ لباس خواب مزاحم وموجب بی حرمتی به افراد متدین نشوم بیدار شدم ولباس پوشیدم . سپس برای استراحت مجدد دراز کشیدم،وبه فکر کردن پر داختم بعد از ظهر استحمام کردم،زنان دیگها را جوش اوردند وجایی در وسط چادر یعنی همان جایی که دوک ریسی می کردند درست شد و سینی مسی بزرگی جلویم گذاشتند که روی آن قرار بگیرم و با کاسه ای که کنارش بود روی سرم آب بریزم واستحمام کنم وخودشان هم از آنجا دور شدند،البته گا هی بر می گشتند واز بالای چیت نگا هی به من می انداختند . زمزمه کنان قادری را ستایش می کردند که چنین بدن سفیدی به من داده است،برای مقایسه بازو های خود را نگاه می کردند تا تضاد پوست سیاه خود را با پوست سفید من مقایسه کنند.

باسپاس واحترام #عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
مشک و مالار
تاریخ پیدایش مشک مبهم است ، اما قوم کاسی از نظر پیشرفت در امور معیشتی و اقتصاد دارای ویژ گی های برجسته ای نسبت به اقوام دیگر در پرورش اسب در سر زمین ،سیمره باستان مبادرت به اختراع مشک نمودند، زیرا این طوایف بطور ثابت در یک جا مستقر و ساکن نبوده و همیشه در مهاجرت بوده اند، از چوب های بلوط کبیر کوه در ساخت خانه های چوبی مهارت داشتند. نقش مشک در اقتصاد آنان اثر بسزایی داشته است، از مشک کار بردی چند منظوره در زندگی بهر برداری می کردند، مشک اب ؛ مشکه ؛ مشک دوغ ؛ مشکی دیگر به نام (هی زه) کار برد مشک هی زه در سیمره باستان روغن حیوانی را داخل آن همراه شیره خرما یا شیره انگور ، مخلوط می کردند به مدت یک سال از روغن حیوانی در فصل زمستان بیشتر استفاده می کردند. هی زه از خانواده مشکه و مشک است ، هریک از این ها دارای ویژگی های گو نا گونی در اقتصاد دیار داشته است. که تهیه هر یک از پیچیدگی خاصی بر خورداراست.
با احترام : #عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
تاریخ و فرهنگ دره شهر
دره شهر، سکه سون، در ارتفاعات * که ور کوه* تاریخ و فرهنگ دره شهر https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog
سکه سون بام سیمره***

شاهکار شگفت انگیر غار سکه سون
@ceymarian
زمین شناسان، قدمت سنگ های این کوه را به دوران دوم زمین شنا سی ، یعنی دوره #ژوراسیک(۱۹۰ تا ۱۳۶ میلیون سا ل قبل )نسبت می دهند،این غار #پناهگاه انسان های اولیه بوده است..

استالا کتیت(چکنده) نتیجه تر کیب آب حا صل از بارش قطرات باران با گاز دی اکسید کر بن موجود در هوا و تشکیل اسید کربنیک ضعیف ونفوذ آن درزمین های آهکی وانجا م واکنش شیمیایی،ترکیبی نا پدار به نام بی کربنات کلسیم به وجود آورده است ،در درون لایه های آهکی ضخیم ، فضا های خالی ریزی ایجاد کرده و این فضا ها ی خالی میلیون ها سال گسترش پیدا کرده وبه مرور به هم پیوسته اند ،و به عبارتی میلیون ها سال قلم صا نع جهان خلقت، به حکا کی و نقش آفرینی این شا هکار شگفت انگیز مشغو ل بوده است،تا غارسکه سون در انتهایش استا لا کمیت هایی (چکنده) تشکیل شود بام سکه سون دارای برج های دیده بانی بر روی قله کوه ایجاد شده است ۰ مصا لح بکار برده شده شامل سنگ ها نا صاف وملات ومختصری از ساروج می باشد ۰ چندین برجک دید بانی ان در قسمت شرقی (کل صافه)بر اثر عوامل طبیعی به کلی ویران شده است ...

جالب ترین قسمت قلعه شبکه آب رسانی وحوضچه های سنگی که از دل این کوه سنگی تراشیده اند، ووجود #تونلها و #زندان_های_خوف در طبقه های زیرین است

نزدیک ترین راه ورودی از سمت روستای قلعه تسمه و دره شاپری(وحدت آباد) می باشد ،و راه دیگر ان از جاده سیکان و فر هادآباد که به سرا سون معروف است و بیشتر کاروان شتران از این مسیر تردد می کردند...

بام سکه سان دارای چشم انداز زیبا یی است تما م جلگه سیمره ودامنه های کبیرکوه مله کوه بر افتو، بدره، پلدختر مثل اینکه بالای یک اسمان خراشی همچون برج میلاد تهران قرار گرفته ای...

ارسالی از #عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
تقدیم به دانش آموزان دهه پنجاه***
@CEYMARIAN
فَلَک (فَلَکَه):
چوبی محکم به قطر حداقل چهار سانتی متر وبه طول یک تا یک و نیم متر بود که دو سر آن به طنابی بسته شده بود ۰ پا های دانش آموزان را داخل فلکه قرار می دادند و دو نفر این طرف و آن طرف فلکه را می گرفتند و هم زمان می پیچا ندند تا طناب محکم پاهای دانش آموزان را بگیرد آن وقت مدیر یا ناظم دبستان با ترکه انار ،محکم به زیر پای (کف پا ) بچه ها می زد ۰تعداد ضربات بستگی به انصاف و رحم و مروّت فرد ضربه زننده داشت ۰ گاهی انقدر می زد تا شخص از حال می رفت ۰ فلکه جز اموال دبستان بود .اگر کسی جُم آه ونه( هدیه) برای معلم نمی آورد بیشتر در معرض کتک بود ،دانش آموزان دهه چهل و پنجاه بیشتر احساس می کردند.
اولین روزی که به دبستان یاد بود قلعه تسمه ( شهید پالیزبان) رفتم من شاهد این وسیله ی شکنجه بودم، از همان کودکی در حافظه ی دراز مدتم سپردم و آرزو داشتم‌: ای کاش قانون فلکه و جم آه ونه از بین برود۰

#عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#سکه_سون بام سیمره***

شاهکار شگفت انگیر غار سکه سون

زمین شناسان، قدمت سنگ های این کوه را به دوران دوم زمین شنا سی ، یعنی دوره ژوراسیک(۱۹۰ تا ۱۳۶ میلیون سا ل قبل )نسبت می دهند،این غار پنا هگاه انسان های اولیه بوده است۰ استالا کتیت(چکنده) نتیجه تر کیب آب حا صل از بارش قطرات باران با گاز دی اکسید کر بن موجود در هوا و تشکیل اسید کربنیک ضعیف ونفوذ آن درزمین های آهکی وانجا م واکنش شیمیایی،ترکیبی نا پدار به نام بی کربنات کلسیم به وجود آورده است ،در درون لایه های آهکی ضخیم ، فضا های خالی ریزی ایجاد کرده و این فضا ها ی خالی میلیون ها سال گسترش پیدا کرده وبه مرور به هم پیو سته اند ،و به عبارتی میلیون ها سال قلم صا نع جهان خلقت، به حکا کی و نقش آفرینی این شا هکار شگفت انگیز مشغو ل بوده است،تا غارسکه سون در انتها یش استا لا کمیت هایی (چکنده) تشکیل شود بام سکه سون دارای برج های دیده بانی بر روی قله کوه ایجاد شده است ۰ مصا لح بکار برده شده شامل سنگ ها نا صاف وملات ومختصری از ساروج می باشد ۰ چندین برجک دید بانی ان در قسمت شرقی (کل صافه)بر اثر عوامل طبیعی به کلی ویران شده است ۰ جالب ترین قسمت قلعه شبکه آب رسانی وحوضچه های سنگی که از دل این کوه سنگی تراشیده اند، ووجود تونل ها وزندان های مخوف در طبقه های زیرین است ۰نزدیک ترین راه ورودی از سمت روستای قلعه تسمه و دره شاپری می باشد ،و راه دیگر ان از جاده سیکان و فر هاد اباد که به سرا سون معروف است و بیشترکاروان شتران ازاین مسیر تردد می کردند۰ بام سکه سان دارای چشم انداز زیبا یی است تما م جلگه سیمره ودامنه های کبیرکوه مله کوه بر افتو بدره پلدختر مثل اینکه بالای یک اسمان خراشی همچون برج میلاد تهران قرار داری
#عبداله_خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN