اندیشیدن تنها راه نجات

#مدرن
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#علم #مدرن چگونه #آغاز شد؟
پروفسور#یووال #نوح #هراری پاسخ می‌دهد.
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی




@AndisheKonim
خرافات تحت عناوین جدید مثل قانون جذب ، عدد شانس ، انرژی کائنات و این قبیل مزخرفات در بین باورمندان رواج دارد.

#خرافات #مدرن بسیار خطرناکتر از خرافات سنتی است که در بین عوام رایج بوده است.

چراکه در خرافات مدرن از شبه علم بهره می برند و انسانهای گرفتار را به طرق مختلف سرکیسه می کنند.
ادمین این کانالهای معلوم الحال برای پیوند بین خرافات و علم استدلالهای بسیار مضحکی می کنند که برای افراد با سطح دانش پایین ، علمی بنظر می رسد و در دام این فریبکاران می افتند.
یکی از این ادمین‌ها استدلال می کرد چون عامل جزر و مد دریاها نیروی گرانش کره ماه هست و از طرفی چون بیش از شصت درصد بدن انسان نیز از اب تشکیل شده پس انسانها هم تحت تاثیر کرات دیگر و قانون جذب و انرژی کیهانی هستند !!!

اطفا به این نکات بیشتر توجه کنیم تا مورد سواستفاده این افراد قرار نگیریم .

اسکرین شات های پست از مکالمه ادمین با یکی از این شیادان است .

اگر از خرافات مدرن و ترویج ان در جامعه تجربه ای دارید لطفا با دوستان در میان بگذارید.



@AndisheKonim
‍ قبل از #بیهوشی #مدرن ، پزشکان
چگونه عمل #جراحی انجام می‌دادند؟


امروزه داروهای بیهوشی از ابزار ثابت پزشکی هستند و شامل مجموعه‌ای از داروها می‌شوند که نه‌تنها برای کنترل درد بلکه برای شل کردن عضلات و بیهوش کردن بیماران نیز استفاده می‌شوند. اما قبل از ابداع بیهوشی، پزشکان چگونه عمل جراحی انجام می‌دادند گزارش‌هایی از صده‌ی ۱۱۰۰ از پزشکانی وجود دارد که اسفنج‌های آغشته به تریاک و آب ریشه گیاه انسان‌نما را برای ایجاد خواب‌آلودگی به‌منظور آماده‌سازی برای عمل جراحی و کاهش درد پس از عمل ، روی بیماران به کار می‌بردند. اگر به عقب‌تر برگردیم ، در دست‌ نوشته‌ هایی که از دوران رومی به قرون وسطی رسیده‌ است، دستور تهیه مخلوط آرام‌بخشی به نام دواله (dwale) توصیف شده است. طبق یکی از دست‌نوشته‌های قرون وسطی، این تنتور که از معجون سرگیجه‌آوری از صفرای گراز، تریاک، آب ریشه گیاه انسان‌نما، شوکران زهرآلود و سرکه ساخته می‌شد، به صورت دم کرده مورد استفاده قرار می‌گرفت تا درحالی‌که پزشکان بدن بیمار را می‌بریدند، او در حالت خواب باشد. از صده‌ی ۱۶۰۰ به بعد در اروپا، تریاک و شربت تریاک (تریاک حل‌شده در الکل) به مسکن‌های رایج تبدیل شدند. اما این داروها ناخالص و غیردقیق بودند و به سختی می‌شد آن‌ها را متناسب با بیماران و نیازهای آن‌ها به کار برد. علاوه‌بر‌این، آن‌ها می‌توانستند خطرناک باشد. برای مثال، شوکران زهرآلود می‌تواند کشنده باشد و تریاک و شربت تریاک می‌توانند اعتیادآور باشند.
تکنیک اول احتمالاً به یونان باستان برمی‌گردد. پزشکان یونان باستان شریان‌های گردن را «کاروتید» می‌نامیدند که کلمه‌ای با ریشه یونانی به‌معنای «بیهوش کردن» است. وایلدسمیت گفت: «شواهدی وجود دارد که آن‌ها از آن استفاده می‌کردند یا می‌دانستند که فشار دادن سرخرگ‌های کاروتید موجب بیهوشی می‌شود.» اگرچه، احتمالاً این روش به‌طور گسترده مورد استفاده قرار نمی‌گرفته است و دلیل موجهی هم داشته است.
در سال ۱۷۸۴، جراح بریتانیایی به نام جان هانتر فشردن اعصاب را با استفاده از شریان‌بند روی اندام بیمار برای ایجاد بی‌حسی آزمایش کرد. شگفت‌آور اینکه، این روش کارگر بود: هانتر توانست اندام را قطع کند و ظاهراً بیمار دردی احساس نکرد.
دیگر تکنیک کنترل درد «خواب مغناطیسی» یا مسمریسم بود. این باور شبه‌علمی عناصر هیپنوتیزم را با این تئوری‌ها ترکیب می‌کرد که سیالی در بدن انسان‌ها وجود دارد شبیه میدان نیرو که می‌توان آن را با آهنربا دستکاری کرد. مخترع این تکنیک، پزشک اتریشی فرانتس آنتوان مسمر، معتقد بود که با کنترل این مایع انعطاف‌پذیر می‌تواند بیماران را در حالت تعلیق حیات قرار دهد که طی آن درد جراحی را احساس نکنند.
این اقدامات شبه‌علمی مورد توجه واقع شد. تا اواسط دهه ۱۸۰۰، مسمریسم به سایر نقاط اروپا و به هند گسترش پیدا کرده بود و جراحان از آن برای جراحی بیمار استفاده می‌کردند. براساس گزارشی که در مجله‌ی
Hektoen International Journal
منتشر شده است، در چندین مورد گزارش شد ، بیمارانی که این تحت این رویه قرار می‌گرفتند، دردی احساس نمی‌کردند. خواب مغناطیسی چنان رایج شد که چندین بیمارستان خواب مغناطیسی در لندن و مناطق دیگر تأسیس شد. اما جراحان شروع به زیر پرسش بردن این روش‌ها کردند و طرفداران آن‌ها را به گمراه کردن مردم متهم کردند و درنهایت، خواب مغناطیسی از اعتبار افتاد.



@AndisheKonim
دانشمندان #گروه‌_های #خونی انسان‌ #هومونئاندرتال و انسان #دنیسووا را کشف کردند.

یک تیم تحقیقاتی فرانسوی موفق شدند گروه‌های خونی انسان نئاندرتال و دنیسووا را با کار بر روی ژنوم چهار انسان که بین ۴۰ تا ۱۰۰ هزار سال پیش زندگی می‌کردند شناسایی کنند. بر اساس این تحقیق ، چهار گروه خونی کنونی انسان #هموساپینس A ،B ،AB و O در انسان نئاندرتال‌ هم وجود داشته‌ است. این یافته‌ها نشان می‌دهد که بین انسان #مدرن و نئاندرتال آمیزش وجود داشته است.ناسازگاری RH می‌تواند علت انقراض نئاندرتال‌ها را توضیح دهد. نئاندرتال‌ها در دوران جنینی و نوزادی احتمالا قربانی بیماری #همولیتیک می‌شده‌اند که ناشی از ناسازگاری خونی بین مادر و نوزاد است. مثلا در مورد یک مادر نئاندرتال و یک پدر هوموساپینس یا دنیسووا ، به نظر محققان همین ناسازگاری احتمالا باعث ناپدید شدن انسان‌های نئاندرتال شده است. این اطلاعات تازه هم از نظر پزشکی و هم از نظر جمعیت‌شناختی اهمیت دارد زیرا در درجه نخست به محققان اجازه می‌دهد منشأ جمعیت‌های انسانی را شناسایی کنند و همچنین مهاجرت این جمعیت‌ها و آمیزش آنها را با هم توضیح دهند.



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#آتئیست چیست ؟
در دنیای امروز #خرافات #مدرن
خطرناک تر از خرافات #ادیان است.



@AndisheKonim
#دین ،#حاکمان، #جوامع

#بخش_سوم_وپایانی


🔻امروزه واقعیت چنین است که #مدرنیسم نقش مذهب را تا حد قابل ملاحظه ای بگونه ای تعریف کرده است که رصالت گذشته را ندارد و مذهب را تا حد زیادی از مداخله در رشد #مناسبات_اجتماعی دور کرده است.

اما با توجه به پیچیدگی های جهان امروزی و حتی کم رنگ شدن مذهب اساسا جایگاه مذهب هنوز در بین برخی از افراد جامعه حائز اهمیت است و اگر بخواهیم مثل گذشته یک نوع احترام متقابل بین ادیان و حکومت ها و یا دولت ها وجود داشته باشد ,جدایی کامل دین از حوزه سیاست و حکومت داری است و در نتیجه #سکولار_دمکراسی به عنوان یک الترناتیو امتحان شده ,میتواند تنها راهکار اساسی باشد .

در دنیای #مدرن امروز اساس و اصول زندگی های اجتماعی بر مقوله منطق و واقعیت گرایی میچرخد .مقوله ای که شاید در تقابل با کسانی باشد که هنوز بر اساسا یک باور دینی و مذهبی به دنبال حکومت داری میباشند .در نتیجه در دنیای امروز مدرن بحث بر اساس #ازادی_های_فردی و اجتماعی و #حقوق_شهروندی است .

باور مذهبی اصول امروزی نیست , بلکه یک مقوله فردی است که نباید در حریم خصوصی افراد دخالت شود .

نتیجه عملکرد و قدرت داشتن مذهب در عرصه ها و حوزه های مختلف در گذشته و حتی امروز وجود داشته و دارد, اما نتیجه ان معکوس و عقب گرد بوده است .
حتی انقلاب‌های بزرگی همچون انقلاب ۵۷ به دلیل توام بودن با دین عقب گردی سخت جبران پذیز بوده است.

انچه که در پایان میتوان به این نکته اضافه نمود این است که باید از دمکراسی و حقوق شهروندی و نبود یک قانون اساسی مذهبی ,جامعه را به جلو برد. خصوصا در کشورهای خاورمیانه که از دین به عنوان یک ابزار استفاده میشود .

در حکومت هایی که #دمکراسی و #سکولاریسم وجود دارد به نوعی تضمین دینداری هم میباشد و در تضاد با دین و مذهب مردم با عقاید مختلف نیست.

اما دین نمیتواند وارد #حاکمیت و #قانون_اساسی شود .در اصل دین و مذهب به عنوان یک موضوع شخصی است و عملا در قانون گذاری و اعمال نظرات و تحمیل به کل جامعه به عنوان مرجع قانونگذاری نمیتواند کارساز و کارامد باشد .به همین دلیل جدایی دین از نهاد دولت و حکومت بهترین الترناتیوی است که جامعه متمدن و امروزی به ان رسیده است و میتواند بر اساس منطق یک الگوی سازنده در جامعه امروزی باشد .
وبا پیشرفت علم و تکنولوژی در آینده به تدریج دین و خرافات از جامعه رخت بر خواهند بست.

پایان

برگرفته از نقدهای ماکس
#سلیم

@AndisheKonim
‍ چرا #انسان‌های #مدرن کم #مو هستند؟

پستانداران مقدار زیادی انرژی مصرف می‌کنند تا خودشان را گرم نگه دارند. پوست در واقع عایق‌بندی طبیعت برای بدن است.
چرا ما باید در گذشته از آن مزیت مهم چشم‌پوشی کرده باشیم؟
قابل تصورترین جوابی که می‌توان به این سوال داد، این است که اجداد ما میلیون‌ها سال قبل یک دوره زندگی در آب را پشت سر گذاشتند و موهای‌شان را از دست دادند.همان‌طور که می‌دانید مو عایق خوبی در آب نیست، و این درست مثل وضعیت پستانداران بی‌مو و آب‌زی(سیتاشین‌ها) بود.
دانشمندانی که این نظر را قبول ندارند می‌گویند که اگر قرار است موجودی در آب احساس گرما کند، باید بدنی گرد و پیه‌دار داشته باشد، نه این‌که دارای جثه‌ای دراز و پر از اعضا و جوارح باشد. از طرف دیگر، آن نظریه دوران زندگی در آب هم چندان قابل قبول نیست چون شواهد فسیلی برای تاییدش وجود ندارد.
نظریه‌ای که توجه خیلی‌ها را در این خصوص به‌خود جلب کرده، این است که انسان‌ها موهای بدن‌شان را زمانی از دست دادند که گرمای شدید تهدیدی برای‌شان به‌ شمار آمد.
کریس استرینگر، از موزه تاریخ طبیعی لندن می‌گوید:«ما نفس‌نفس نمی‌زنیم و گوش‌هایی بزرگ مثل گوش‌های فیل هم نداریم. تنها راهی که می‌توانیم از طریقش خنک شویم عرق کردن است و با داشتن موهایی کلفت چنین چیزی امکان‌پذیر نبود.»
البته این قضیه شاید در دوران زندگی در جنگل‌های سایه‌دار، چندان مشکل‌ساز نبود اما وقتی اجداد ما به زمین‌های بازتر کوچ کردند و آن‌جا را به‌عنوان محل زندگی خود برگزیدند، شرایط عوض شد.
طبیعت، این‌طوری می‌طلبد که انسان‌هایی با موهای نرم آن‌جا زندگی کنند، به شکلی که هوای خنک کننده در اطراف بدن‌های عرق کرده‌شان بچرخد و خنک‌شان کند.
اما عرق کردن به‌معنای این است که مایعات زیادی باید وارد بدن شود و این یعنی این‌ که انسان‌ها باید در نزدیکی رودها و چشمه‌ها زندگی می‌کردند.
این همان جایی است که اطرافش کمی پر درخت و سایه‌دار بوده و نیاز به عرق کردن را کاهش می‌داد. از سوی دیگر، عصر یخبندان «پلیستوسین» حدود ۱.۶ میلیون سال پیش آغاز شد و حتی در آفریقا هم شب‌ها دیگر خنک‌تر از گذشته بود.
مارک پیگل از دانشگاه ردینگ انگلیس می‌گوید سایر موجودات در دشت‌ زندگی می‌کردند که موهای بدن‌شان را آن زمان از دست ندادند. استدلال او این است که انسان‌ها درست زمانی موهای بدن‌شان را از دست داده بودند که برای مقابله با تبعات آن، آمادگی پیدا کرده بودند.این احتمالا زمانی است که انسان‌های مدرن تکامل پیدا کرده بودند، یعنی حدود ۲۰۰ هزار سال پیش.
در چنین شرایطی احتمالا انسان‌ا با لباس پوشیدن، پناهگاه ساختن و درست کردن آتش، توانستند از دست رفتن موهای بدن‌شان را جبران کنند. به گفته پیگل، انتخاب طبیعت این بود که انسان‌ها موهای کم‌تری داشته باشند چون موی بدن باعث ایجاد انگل کم‌تری می‌شود که بیماری‌های مختلف را شیوع می‌بخشند.
البته به تدریج آن‌ها که موهای کم‌تری داشتند خود را زیباتر از دیگران هم قلمداد کردند و در هین راستا تولیدمثل بیشتری داشتند و ژن‌های بیشتری از آن‌ها باقی ماند.
در همین حال، شواهدی جزئی‌تر نشان می‌دهد که شپش بدن که در لباس‌ زندگی می‌کند از حدود هفتادهزار سال پیش وجود داشته است و احتمالا تا قبل از آن هنوز استفاده از لباس چندان مرسوم نبوده است.


@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#انسان #مدرن
#گونه
#نژاد
بخشی از کنفرانس انسان
مدرن
از نظر
#بیولوژیکی ما فرزند مردمان خود هستیم..

دکتر
#حسام #نوذری


@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کرون_توماس_آندرس یکی از خوانندگان گروه #آلمانی معروف و محبوب #مدرن #تاکینگ ، با همراهی #امید خواننده محبوب #ایرانی آهنگی بسیار زیبا درباره عشق و صلح خواندند تا یادآور شوند ما انسانها همه از یک نژاد هستیم بنام هوموساپینس و یک کشور داریم بنام کره ی زمین .

"ما با هم یار و هم آوا ، یک وطن داریم ، کشور دنیا"
#Tomas #Modern #Talking



@AndisheKonim
افسانه هاي اساطيري حاصل تفكر مردمان پيش از تاريخ است و لذا در موارد بسیار زیاد تقریبا همه اين داستانها جنبه خرافاتي داشته و با اعتقادات بشر امروزي همخواني ندارند. دلایل آن هم کاملا مشخص است ندانستن از رفتار طبیعت.
داستان‌ خلقت در ادیان ابراهیمی، یهودیت، مسیحیت، اسلام را هم بارها شنیده اید.. که کاملا کپی برداری از همان افسانه های اساطیر باستان بوده.


حال در دوران
#معاصر و قرن نوزدهم

طبیعت شناسی به نام «داروین» برای توضیح پیدایش انسان از تحول طبیعت صحبت می کند. او افسانه ها و داستان‌های آفرینش ادیان مقدس را برای همیشه بایکوت می‌کند.

#چارلز_داروین انگلیسی اندیشمندی بود که انسان را نتیجه فرگشت در طبیعت اعلام کرد که در طی میلیاردها سال بواسطه جهش ژنتیکی و انتخاب طبیعی تنوع گونه ها رخ داده است و ما و همه جانداران حاصل این فراگشت و فروگشت در طبیعت هستیم و هیچ نیرو و هدفی در کار نیست.
تمامی تئوری های علمی در راستای تائید تئوری داروین به پیش رفتند. و امروز پایه علم زیست شناسی شده است.

دانشمندان متعددی زمان جدایش انسان از تبار بوزینه سانان با استناد به نظریه فرگشت و کشف فسیل‌های گوناگون در زنجیره تحول را در حدود ۲.۹ ملیون سال پیش اعلام کردند.

پیدایش انسان ماهر و انسان افراشته بیانگر
#فرگشت و نوعی انقلاب طولانی در تاریخ طبیعت است.

در هر دوره ای انسان توضیحی برای جهان ورفتار طبیعت واخلاقیاتی متناسب با نیاز همایش اکولوژیکی خود آفریده و بکار گرفته است.

امروز می‌دانیم که حقایق، رفتار طبیعت از طریق علم خود را به ما نشان می‌دهند ودیگر نیازی به افسانه سازی نیست.

انسان نخستین از ابتدا در جستجوی فهم زندگی و چگونگی آن بوده و از انجا که زندگی را جز با هم یاری و همکاری ارتباط با انسان های دیگر میسر نمی دید، ارتباطات و گروها و جوامع را تسریع بخشید. در اصل ما حیوانات خردمند واجتماعی در جوامع خود دست به اختراع و کشف پاره ای از باید ها و نباید ها و ارزش ها زده ایم که حاصل آن در طول میلیونها سال به صورت اخلاق و حقوق بشر امروزی درآمده، سوای از افسانه ها و ادیان.

ادیان علاوه بر توضیح افسانه ای هستی، اصول اخلاقی را که انسانها تدوین ساخته بودند، به انحصار خود درآوردند.

ادیان
#ابراهیمی در مسیر تکوین خود و متناسب فهم زمانه خود، توضیحی رازآمیز و آسمانی برای پیدایش انسان ارائه نمودند، مالکیت اخلاق را از آن خود دانستند، و با پیوند زدن اخلاق دینی به آسمان بعدی الاهی برای آن قایل شدند در حالی اخلاق قبل از ظهور افسانه های دینی حتی در بین حیوانات هم دیده می‌شد.

گفته قرآن مبنی بر پیدایش «آدم از گل خشک» و آفرینش «حوا» از «پهلوی چپ» آدم، داستان سحرانگیزی برای مسلمانان بشمار میرود و آنها قادر نیستند صدای دانش
#مدرن را بشنوند.

🔴آرکائیسم ذهنی و بردگی افکار و قبول کامل افسانه های الهی، راه را برای پذیرش واقعیت و آزادی افکار و اندیشه بر آنها بسته است.



@AndisheKonim
#دین ،#حاکمان، #جوامع

#بخش_سوم_وپایانی


🔻امروزه واقعیت چنین است که #مدرنیسم نقش مذهب را تا حد قابل ملاحظه ای بگونه ای تعریف کرده است که رصالت گذشته را ندارد و مذهب را تا حد زیادی از مداخله در رشد #مناسبات_اجتماعی دور کرده است.

اما با توجه به پیچیدگی های جهان امروزی و حتی کم رنگ شدن مذهب اساسا جایگاه مذهب هنوز در بین برخی از افراد جامعه حائز اهمیت است و اگر بخواهیم مثل گذشته یک نوع احترام متقابل بین ادیان و حکومت ها و یا دولت ها وجود داشته باشد ,جدایی کامل دین از حوزه سیاست و حکومت داری است و در نتیجه #سکولار_دمکراسی به عنوان یک الترناتیو امتحان شده ,میتواند تنها راهکار اساسی باشد .

در دنیای #مدرن امروز اساس و اصول زندگی های اجتماعی بر مقوله منطق و واقعیت گرایی میچرخد .مقوله ای که شاید در تقابل با کسانی باشد که هنوز بر اساسا یک باور دینی و مذهبی به دنبال حکومت داری میباشند .در نتیجه در دنیای امروز مدرن بحث بر اساس #ازادی_های_فردی و اجتماعی و #حقوق_شهروندی است .

باور مذهبی اصول امروزی نیست , بلکه یک مقوله فردی است که نباید در حریم خصوصی افراد دخالت شود .

نتیجه عملکرد و قدرت داشتن مذهب در عرصه ها و حوزه های مختلف در گذشته و حتی امروز وجود داشته و دارد, اما نتیجه ان معکوس و عقب گرد بوده است .
حتی انقلاب‌های بزرگی همچون انقلاب ۵۷ به دلیل توام بودن با دین عقب گردی سخت جبران پذیز بوده است.

انچه که در پایان میتوان به این نکته اضافه نمود این است که باید از دمکراسی و حقوق شهروندی و نبود یک قانون اساسی مذهبی ,جامعه را به جلو برد. خصوصا در کشورهای خاورمیانه که از دین به عنوان یک ابزار استفاده میشود .

در حکومت هایی که #دمکراسی و #سکولاریسم وجود دارد به نوعی تضمین دینداری هم میباشد و در تضاد با دین و مذهب مردم با عقاید مختلف نیست.

اما دین نمیتواند وارد #حاکمیت و #قانون_اساسی شود .در اصل دین و مذهب به عنوان یک موضوع شخصی است و عملا در قانون گذاری و اعمال نظرات و تحمیل به کل جامعه به عنوان مرجع قانونگذاری نمیتواند کارساز و کارامد باشد .به همین دلیل جدایی دین از نهاد دولت و حکومت بهترین الترناتیوی است که جامعه متمدن و امروزی به ان رسیده است و میتواند بر اساس منطق یک الگوی سازنده در جامعه امروزی باشد .
وبا پیشرفت علم و تکنولوژی در آینده به تدریج دین و خرافات از جامعه رخت بر خواهند بست.

پایان

برگرفته از نقدهای ماکس
#سلیم

@AndisheKonim
#فیزیک #مدرن
۹۰ سال پس از تعبیر کپنهاگی

#عرفان #کسرایی
فیزیک نظری در حدود نود سال پیش دستخوش یک تحول عظیم شد. در چنین دورانی فیزیکدان آلمانی ورنر هایزنبرگ در سال ۱۹۲۵ و سپس توسط فیزیکدان مطرح اتریشی اروین شرودینگر دو فرمالیسم ریاضی پیدا کردند که باعث شد درک ما از اتمها و ساختار آنها را به شکل بنیادینی تغییر کند. این قرائت تازه از فیزیک، صرفا بهتر از فیزیک کلاسیک نبود بلکه اساسا نتایج غیرقابل باوری به دنبال داشت. پرسش اینجا بود که آیا ذرات به راستی موج هستند یا موج ها ذره اند؟ این همان مساله ای است که ۹۰ سال پیش ورنر هایزنبرگ و نیلز بوهر در کپنهاگ دانمارک درباره اش گفتگو کردند. در قرن ۱۹ میلادی همه چیز در دنیای فیزیک به نظر آرام می رسید. تحولات فیزیک هم چندان متلاطم نبود و نوید این را می داد که به زودی مسایل باقی مانده نیز حل شده و برخی حتی بر این باور بودند که پرونده فیزیک به زودی بسته خواهد شد و چیز تازه ای برای فهمیدن از طبیعت موجود نیست. دقیقا در همین دوران بود که کوانتوم سر بر آورد و دریای به ظاهر آرام فیزیک را طوفانی کرد. آلبرت اینشتین در سال ۱۹۰۵ توضیح داد که نور را نباید به سادگی صرفا یک موج در نظر گرفت. نور در این نظریه نوین در شکل ذره ظاهر می شد. اما ماجرای سرشت نور گویا قرار نبود به این سادگی ها تن به تبیین بدهد . در عمل هم همینطور شد و در حدود ۲۰ سال بعد نشان داده شد که الکترونها نیز که همواره به عنوان ذره شناخته می شدند بسته به صورتبندی آزمایش، ویژگی های موج نیز از خود تلاش می کنند. برای توضیح این درک نوین از فیزیک، دو مدل ریاضی در سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۲۶ مطرح شد که اولی را هایزنبرگ و دومی را شرودینگر منتشر کرد. بر اساس نظریه هایزنبرگ که به عنوان مکانیک ماتریسی نیز شناخته می شود تاکید بر روی ویژگی های ذره ای ساختارهای اتمی است و در مدل شرودینگر بحث بر سر معادلات موج است.
اگر بخواهیم دقیق تر صحبت کنیم اینجا بحث بر سر یک مساله فلسفی است که در مفهوم مشاهده پیش می آید. برای صحبت کردن درباره این بحران فکری در اوایل سال ۱۹۲۷ ورنر هایزنبرگ و نیلز بوهر در کپنهاگ با یکدیگر ملاقات کردند. بحث آنها درباره واقعیت اتمی بود و آنگونه که در تاریخ علم روایت شده دو فیزیکدان بزرگ نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. هایزنبرگ تلاش می کرد اتمها را با مساله اصل عدم قطعیت درک کند. بر اساس اصل عدم قطعیت، تعیین دقیق و همزمان مکان و اندازه حرکت ذره ممکن نیست. دقت در اندازه هر کدام باعث می شود دقت و قطعیت در دیگری از بین برود. بر این اساس ، الکترون یک چیز غیرمتعین بود تا زمانی که اندازه گیری و ویژگی های آن تعیین شود. هایزنبرگ موفق شد به این ایده، فرمالیزم ریاضی بدهد که تحت عنوان اصل عدم قطعیت شناخته می شود. مساله ای که آزمایش ها نیز آن را تایید می کنند. اندازه گیری دقیق مکان از یک سو، و اندازه حرکت از سوی دیگر ممکن نیست. بوهر اما فاقد صورتبندی ریاضی، نظریه مکملیت را مطرح کرد که بر اساس آن توصیف کامل یک پدیده ی کوانتومی تنها زمانی صورت می گیرد که با ابزارهای مکمل هم اندازه گیری شود. یعنی هم با خصلت موجی و هم با خصلت ذره ای. اصل مکملیت و اصل عدم قطعیت هر دو در سال ۱۹۲۷ در کپنهاگ مطرح شدند. این نوع نگرش در نزد فیلسوفان علم به عنوان تعبیر کپنهاگی از فیزیک کوانتومی شناخته شده است. بوهر و هایزنبرگ در این خصوص هیچ مقاله مشترکی منتشر نکردند ولی پرسش اصلی بحث و نظر این دو فیزیکدان بزرگ همچنان تا زمانه ی ما نیز باقی است و پس از گذشت ۹۰ سال ذهن بسیاری از فیزیکدانان و فیلسوفان روزگار ما را به خود مشغول کرده است
بهره ی انسان #مدرن از انسان #نئاندرتال