اندیشیدن تنها راه نجات

#جوامع
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
#جوامع #دیکتاتوری

▪️در جامعهٔ دیکتاتوری
مدام بین انتخاب درست و غلط
تردید است...

▫️از یک سو با عملی که می‌دانند درست است جان خود را به خطر می‌اندازند
و از سوی دیگر
با سکوت در برابر استبداد
آرمانهایشان را می‌بازند...

▫️بهتر است فریاد برآوریم
و مرگ خود را جلو بیندازیم
یا سکوت کنیم و جان دادن
تدریجی خود را طولانی سازیم ؟

📕#بار_هستی
#میلان_کوندرا

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
#دین ،#حاکمان، #جوامع

#بخش_سوم_وپایانی


🔻امروزه واقعیت چنین است که #مدرنیسم نقش مذهب را تا حد قابل ملاحظه ای بگونه ای تعریف کرده است که رصالت گذشته را ندارد و مذهب را تا حد زیادی از مداخله در رشد #مناسبات_اجتماعی دور کرده است.

اما با توجه به پیچیدگی های جهان امروزی و حتی کم رنگ شدن مذهب اساسا جایگاه مذهب هنوز در بین برخی از افراد جامعه حائز اهمیت است و اگر بخواهیم مثل گذشته یک نوع احترام متقابل بین ادیان و حکومت ها و یا دولت ها وجود داشته باشد ,جدایی کامل دین از حوزه سیاست و حکومت داری است و در نتیجه #سکولار_دمکراسی به عنوان یک الترناتیو امتحان شده ,میتواند تنها راهکار اساسی باشد .

در دنیای #مدرن امروز اساس و اصول زندگی های اجتماعی بر مقوله منطق و واقعیت گرایی میچرخد .مقوله ای که شاید در تقابل با کسانی باشد که هنوز بر اساسا یک باور دینی و مذهبی به دنبال حکومت داری میباشند .در نتیجه در دنیای امروز مدرن بحث بر اساس #ازادی_های_فردی و اجتماعی و #حقوق_شهروندی است .

باور مذهبی اصول امروزی نیست , بلکه یک مقوله فردی است که نباید در حریم خصوصی افراد دخالت شود .

نتیجه عملکرد و قدرت داشتن مذهب در عرصه ها و حوزه های مختلف در گذشته و حتی امروز وجود داشته و دارد, اما نتیجه ان معکوس و عقب گرد بوده است .
حتی انقلاب‌های بزرگی همچون انقلاب ۵۷ به دلیل توام بودن با دین عقب گردی سخت جبران پذیز بوده است.

انچه که در پایان میتوان به این نکته اضافه نمود این است که باید از دمکراسی و حقوق شهروندی و نبود یک قانون اساسی مذهبی ,جامعه را به جلو برد. خصوصا در کشورهای خاورمیانه که از دین به عنوان یک ابزار استفاده میشود .

در حکومت هایی که #دمکراسی و #سکولاریسم وجود دارد به نوعی تضمین دینداری هم میباشد و در تضاد با دین و مذهب مردم با عقاید مختلف نیست.

اما دین نمیتواند وارد #حاکمیت و #قانون_اساسی شود .در اصل دین و مذهب به عنوان یک موضوع شخصی است و عملا در قانون گذاری و اعمال نظرات و تحمیل به کل جامعه به عنوان مرجع قانونگذاری نمیتواند کارساز و کارامد باشد .به همین دلیل جدایی دین از نهاد دولت و حکومت بهترین الترناتیوی است که جامعه متمدن و امروزی به ان رسیده است و میتواند بر اساس منطق یک الگوی سازنده در جامعه امروزی باشد .
وبا پیشرفت علم و تکنولوژی در آینده به تدریج دین و خرافات از جامعه رخت بر خواهند بست.

پایان

برگرفته از نقدهای ماکس
#سلیم

@AndisheKonim
#دین ،#حاکمان، #جوامع

#بخش_دوم


آنچنان که انسان #دین را می سازد، دین انسان را نمی سازد و به نوعی دین ساخت دست #بشریت است و نه ان تصور ساختگی که بحث #معجزه و نازل شدن از آسمانها از یه موجود را تداعی مینماید .

همانطوریکه انسان #قانون_اساسی را می سازد دین را نیز می سازد. بانگاهی به قوانین کشورهایی با درصد بی دینی بالا و مقایسه آنها با کشورهای دین مدار متوجه تمایز آنها می‌شویم که کدام ساخته دست بشر برای #حقوق_انسانی مفید تر و کارساز تر است.

هر پدیده ای که ساخت دست انسان است دارای منظور و هدفی است، که منافع فردی و گروهی را تامین میکند اما الزاما #منافع_اجتماعی را تامین نمی کند. بعبارت دیگر مذهب نیز بر پایه همین استدلال قرار دارد و بر خلاف قوانین مدنی در مسیر تامین نفع اجتماعی نیست، بلکه در خدمت حاکمان و مقاصد انهاست.

در دوران پیش از رنسانس وحاکمیت کلیساها، #جوامع_اروپایی هم تاثیرات برده داری از طرف حاکمان دینی را تحمل میکردند و هم سیستم رعیتی را تجربه کردند. نقش #کلیسا مطیع ساختن توده ها و بهره کشی از آنها بود عجین ساختن باورهای دینی همراه با سرکوب درزندگی روزمره مردم باعث شد تا از آنها بردگانی ایدئولوژیک ساخته شود که قرنها حاکمیت کلیسا را استمرار بخشید. در #جهان_اسلام این #بردگی و سرکوب زندگی روز مره از سوی حاکمان اسلامی به طرز وحشتناکی همچنان در حال اجراست وبردگان #ایدئولوژیک این دین گاهی آنچنان خطرناک می‌شوند که دست به کشتارهای انتحاری می‌زنند و دلیل آن دستورات صریح کتاب مقدسشان است که از بطن جنگها و سرکوبها و تجاوزات در بیابان‌های شبحه جزیره عربستان بیرون آمده و به هیچ وجه حاضر به عقب نشینی از چنین دستورات خشن و#ضدانسانی و #قرون_وسطی یی نیستند.

اریک فروم نیز در این باره می گوید: «نفش و تاثیر مذهب بر انسانها از آنها بردگان فکری می سازد که با از دست دادن اراده خود در مقابل حاکمان تسلیم می شوند».

دین افیونی است که تا عمق وجدان انسانها نقوذ می کند و ماهیت اصلی آنها را ویران می کند و#انسان_خردمند را آنچنان نابخرد می‌کند که در عین باور به بردگی وتسلیم شدن در برابر حاکمان دینی وموهومات دست به هرکارغیرانسانی می‌زند.

دین نمای شفافی ازوجود #ظلم و #تسلیم پذیری است.به راستی که دین ابزار دست حاکمان است برای سلطه بر جامعه نا آگاه.

🔸ذهن انسان برای خود منفعت طلب است و ایدئولوژی ها از ذهن برمی‌آید #ادیان تماما جنبه منفعت طلبانه دارند و هیچ گاه نمیتوانند جامعه ای را به سعادت برسانند زیرا اصولا در جهت #حقوق_اجتماعی نیستند و همانطور که اشاره شد ابزاری در دست حاکمان است برای ایده‌آل‌های ذهنیشان وسلطه بر جوامع.

بین #ایدئولوژی و #علم تفاوت است ، «پدیده ایدئولوژی به دلیل بازنمایی ذهن منفعت طلبانه، در برابر واقعیتهای آگاهانه و علمی قرار می گیرد».
به این ترتیب علم و ایدولوژی در مقابل یکدیگر قرار دارند. واصولا #علم و #اگاهی و #اندیشه چیزی است که حاکمان دینی را به وحشت می اندازند و ایدئولوژی های بی خاصیت و بدخاصیت را از جامعه پاک می‌کند و دست حاکمان دینی را برای مردم رو می‌کند.

وجود ایدئولوژی دین در جامعه و نبود اگاهی مشکل امروز بشریت است.


@AndisheKonim

ادامه 👇 👇
#دین ،#حاکمان، #جوامع

#بخش_اول

🔸آیا حاکمان از ماهیت ادیان خود با خبرند
🔸آیا دین برای جامعه مردمی مفید است



به طور مختصر
دین ابزاری برای حاکمان برای پیشبرد اهداف خود بوده و به نوعی از این فرایند به نفع خود سود میبرند .


🔻اساسا دین یک توهم ذهنی است و سیگنال ان برای جامعه مثبت نیست .
هدف دین تامین بهانه هایی برای حفظ امور جامعه به گونه ای است که حاکمان ستمگر دوست دارند.

شکلی که دین به خود می گیرد، به شدت وابسته به شکل حیات اجتماعی است که توسط نیروهای مادی حاکم بر آن تعیین می شود. یعنی حاکمان دینی با توجه منفعت های خود شکل و شمایل دینها را به نفع استبداد خود تغیر می‌دهند.

دین خودآگاهی و #اندیشه و عقل انسان را به صورت عالی ترین امر #الوهیت به رسمیت نمی شناسند در قبالش یکسری داستانها و افسانه ها و باید ها و نبایدها برایت تعیین می‌کند و آن لاطاءلات را عالی ترین امر الوهیت معرفی می‌کند.

مبلغان دینی خصوصیات شخصی ایده آل انسانی را از صاحبان اصلی انسانی شان می گیرند و به آسمانها و موجودات #خیالی نسبت می دهند.

#دین، ایده آلهای #اخلاقی را از ما بیگانه می کند و سرمایه داری کار مولّد ما را از ما بیگانه می کند(و قابل فروش می سازد)

از بین بردن دین بوسیله اگاهی به عنوان شادکامی خیالی مردم برای نیل به شادکامی واقعی ضرورت دارد.

#حاکمان از دین به عنوان #افیون برای جامعه استفاده می‌کنند.

افیون ماده مخدری است که درد را تسکین میدهد و در عین حال توهم ایجاد می کند .دین با توهم جهان فوق طبیعی که در آن غصه ها از بین می رود، همین کار را می کند و دردها را تسکین می دهد.

دین نگاه انسانها را از بی عدالتیهای مادی می گیرد و به سمت خدایی ساختگی می دوزد.و این امر موجب می‌شود فقیران را با دعا و نیایش سرگرم کنند تا حاکمان خدا فروش فرصت بیشتری برای ثروت اندوزی داشته باشند.

اصول اجتماعی #ادیان بزدلی، حقارت نفس، پستی، تسلیم، کشتار، تجاوز و افسردگی را تبلیغ می کنند...

چیزی که این اصول برای طبقه ستمدیده دارد، این است که آنها آرزو می کنند که طبقه حاکم خیّر و بخشنده باشندو دائم سر گرم چنین دعاهایی باقی می‌مانند نسل در نسل،.

لازم نیست علیه دین مبارزه ای جنون آور راه بیاندازیم. زیرا آنقدر مهم نیست زیرا دین علامت مرض است و نه خود مرض.
آگاهي لازمه خرافه زداییست.. ودرمان مرض.

#ادیان در خدمت #طبقه_حاکم بوده و به نوعی با وعده های موهوم و تشکیل نهادهای مذهبی وایجاد شور و هیجان‌های کاذب به اتحاد این نهادها و توده مردم استحکام می‌بخشند تا به راحتی بر مردم حکومت کنند.

شاید به نوعی فرمانبری مردم برای انها در اولویت است و با این دیدگاه میتوانند مردم را تحت حاکمیت خود نگاه دارند.

اساسا تابعیت توده ها از دین مبتنی بر نوعی ایده آلیسم ذهنی است که در حاکمیت تبلور یافته است. یعنی حاکمیت بهترین ابزار را برای خود دین می‌بیند تا بتواند بر توده مردم حکمرانی کنند.

وظیفه دین وارونه نمایی حقایق مادی از روابطی است که بین حاکمان و توده ها برقرار است و دین بهترین توجیه برای پیشبرد اهداف حکومت است و بهترین ایدئولوژی ای که توده ها را از تفکر بر واقعیتها دور می‌کند ودایم آنها را غرق در توهمات دروغین و وعده های موهوم می‌کنند.

#مارکس دین را به منزله دوربین عکاسی در تاریکخانه عکاسی تشبیه کرده است که ضمن اینکه بر مادیت استوار است اما آنرا وارونه نشان میدهد.

وجود انسان نمیتواند انتزاعی وساختگی باشد ، بلکه #واقعیتی_مادی است که در آن اراده وجود دارد. طبیعت، درختان و گیاهان همه واقعیتهای مادی هستند که موجودیت عینی دارند و ذهن حاصل مادیت تمام پدیدهای موجود جهان است. ماده مسقل از ذهن وجود دارد و تصویر ماده است که به صورت سیگنال‌های الکتروشیمیایی در مغز بارگذاری می‌شود و ذهن را می سازد و به نوعی ذهن انسان باید براساس دیده ها و مستندات #واقع_گرا باشد و در اصل این واقع گرایی مبنای واقعی و حقیقی دارد .اگر واقعیت مادی وجود نداشت، ذهن قادر به تصویر سازی از آنها نبود.

@AndisheKonim

ادامه 👇 👇
نئشگی در #فرهنگ و #جوامع

▫️در جوامعی که مردم از داشتنِ حداقلی برای یک زندگی شرافتمندانه محرومند و قانونی نیز از حقوق مظلومان دفاع نمی کند، سلطه‏ گرى و سلطه ‏پذیرى هر دو زمینه مناسبى براى رشد پیدا مى‏ كنند

مطلوب و محبوب سلطه‏ گران كسانى هستند كه ضعف خویش را بپذیرند و با سلطه‏ گر به مقابله بر نخیزند و در پى تغییر شرایط بر نیایند.

▫️در این جوامع بدلیل بی پناهی مردم، هر كس مى ‏تواند در عین اِعمال قدرت به مظلوم‏ تر از خویش، تحت سلطه مافوق یا قدرتمندتر از خود قرار گیرد. بعبارت دیگر رابطه سلطه‏ گرى و سلطه ‏پذیرى یا همان ارباب - رعیتی در تمامى سطوح اجتماع برقرار است، چه در وزارتخانه ها، سازمانها، ادارات و كارخانه ها، و چه در دانشگاهها و مدارس، این رابطه دردناک و مخرب را حتی می توان بین زوجها، بین والدین و فرزندان و بین فرزندان بزرگتر و کوچکتر در یک خانواده مشاهده نمود.

▪️تعریف و مفهوم "خوبى" در چنین جوامعی همانا "اطاعت مطلق" است و بس؛

▫️سلطه‏ گران معمولاً باعنوان خیر و صلاح زیردستان و در لواى عشق و علاقه به آنان اعمال زور و ظلم مى‏ كنند و بدین ترتیب، حق انتخاب و امكان رشد را از افراد تحت سلطه خویش مى‏ گیرند.

▫️سلطه ‏پذیران نیز با گذشت و فدا كردن خود این خیرخواهى را ارج مى ‏نهند و این علاقه را مي ‏پذیرند و با این کار از احساس بد سلطه پذیری خود را رها می کنند اما حقیقت این است:

▫️"در هر نوع رابطه كه یكى از طرفین با هر دلیل و بهانه‏ اى مانع از رشد دیگرى در به ثمر رساندن استعدادهاى بالقوه ‏اش شده و باعث گردد كه در او احساس حقارت، ناچیزى و ناتوانى به‏ وجود آید نوعى سلطه ‏گرى یا خود برتر بینی بیمارگونه حاكم است".

▫️عوارض اولیه این رابطه نابرابر، بوجود آمدن ویژگیهایی چون دروغگویی، چاپلوسی، زبان بازی، بت سازی و بت پرستی، خفقان و سکوت در برابر ظلم، منفعت طلبی، حسادت و تنگ نظری و عوارض ثانویه آن ویژگیهایی چون شكسته ‏نفسى، عدم قبول مسئولیت، نپذیرفتن خطا، عدم پذیرش انتقاد، جلب ترحم، ناله و شكوه و شكایت، نفرین و غیره است. ویژگیهایی که هر یک بر مبنای استاندارد های روانشناختی جهان مدرن نوعی ناهنجاری روانی تلقی می شود.
طبیعتا تا زمانی که از بالا ترین تا پایین ترین مسئولان مملکتمان نسبت به زیر دست خود حالت سلطه گری یا اربابی و نسبت به افراد مافوق خود حالت سلطه پذیری یا رعیتی دارند ما نخواهیم توانست در هیچ زمینه ای پیشرفت کنیم کما آنکه تا کنون نکرده ایم.

تا هنگامیکه نیاندیشیم و به این شناخت و باور نرسیم که بزرگترین مانع در راه پیشرفت ما خصوصیات فرهنگی و هم چنین بسیاری از آداب و عادات و سنن ما هستند و راه چاره ای برای خلاصی از آنها نیابیم این در بر همین پاشنه خواهد چرخید .

ما بطور قطع و یقین به یک فرهنگ درمانی گسترده و دراز مدت نیاز داریم

📚در اسارت فرهنگ

@AndisheKonim
#دین ،#حاکمان، #جوامع

#بخش_سوم_وپایانی


🔻امروزه واقعیت چنین است که #مدرنیسم نقش مذهب را تا حد قابل ملاحظه ای بگونه ای تعریف کرده است که رصالت گذشته را ندارد و مذهب را تا حد زیادی از مداخله در رشد #مناسبات_اجتماعی دور کرده است.

اما با توجه به پیچیدگی های جهان امروزی و حتی کم رنگ شدن مذهب اساسا جایگاه مذهب هنوز در بین برخی از افراد جامعه حائز اهمیت است و اگر بخواهیم مثل گذشته یک نوع احترام متقابل بین ادیان و حکومت ها و یا دولت ها وجود داشته باشد ,جدایی کامل دین از حوزه سیاست و حکومت داری است و در نتیجه #سکولار_دمکراسی به عنوان یک الترناتیو امتحان شده ,میتواند تنها راهکار اساسی باشد .

در دنیای #مدرن امروز اساس و اصول زندگی های اجتماعی بر مقوله منطق و واقعیت گرایی میچرخد .مقوله ای که شاید در تقابل با کسانی باشد که هنوز بر اساسا یک باور دینی و مذهبی به دنبال حکومت داری میباشند .در نتیجه در دنیای امروز مدرن بحث بر اساس #ازادی_های_فردی و اجتماعی و #حقوق_شهروندی است .

باور مذهبی اصول امروزی نیست , بلکه یک مقوله فردی است که نباید در حریم خصوصی افراد دخالت شود .

نتیجه عملکرد و قدرت داشتن مذهب در عرصه ها و حوزه های مختلف در گذشته و حتی امروز وجود داشته و دارد, اما نتیجه ان معکوس و عقب گرد بوده است .
حتی انقلاب‌های بزرگی همچون انقلاب ۵۷ به دلیل توام بودن با دین عقب گردی سخت جبران پذیز بوده است.

انچه که در پایان میتوان به این نکته اضافه نمود این است که باید از دمکراسی و حقوق شهروندی و نبود یک قانون اساسی مذهبی ,جامعه را به جلو برد. خصوصا در کشورهای خاورمیانه که از دین به عنوان یک ابزار استفاده میشود .

در حکومت هایی که #دمکراسی و #سکولاریسم وجود دارد به نوعی تضمین دینداری هم میباشد و در تضاد با دین و مذهب مردم با عقاید مختلف نیست.

اما دین نمیتواند وارد #حاکمیت و #قانون_اساسی شود .در اصل دین و مذهب به عنوان یک موضوع شخصی است و عملا در قانون گذاری و اعمال نظرات و تحمیل به کل جامعه به عنوان مرجع قانونگذاری نمیتواند کارساز و کارامد باشد .به همین دلیل جدایی دین از نهاد دولت و حکومت بهترین الترناتیوی است که جامعه متمدن و امروزی به ان رسیده است و میتواند بر اساس منطق یک الگوی سازنده در جامعه امروزی باشد .
وبا پیشرفت علم و تکنولوژی در آینده به تدریج دین و خرافات از جامعه رخت بر خواهند بست.

پایان

برگرفته از نقدهای ماکس
#سلیم

@AndisheKonim
#دین ،#حاکمان، #جوامع

#بخش_دوم


آنچنان که انسان #دین را می سازد، دین انسان را نمی سازد و به نوعی دین ساخت دست #بشریت است و نه ان تصور ساختگی که بحث #معجزه و نازل شدن از آسمانها از یه موجود را تداعی مینماید .

همانطوریکه انسان #قانون_اساسی را می سازد دین را نیز می سازد. بانگاهی به قوانین کشورهایی با درصد بی دینی بالا و مقایسه آنها با کشورهای دین مدار متوجه تمایز آنها می‌شویم که کدام ساخته دست بشر برای #حقوق_انسانی مفید تر و کارساز تر است.

هر پدیده ای که ساخت دست انسان است دارای منظور و هدفی است، که منافع فردی و گروهی را تامین میکند اما الزاما #منافع_اجتماعی را تامین نمی کند. بعبارت دیگر مذهب نیز بر پایه همین استدلال قرار دارد و بر خلاف قوانین مدنی در مسیر تامین نفع اجتماعی نیست، بلکه در خدمت حاکمان و مقاصد انهاست.

در دوران پیش از رنسانس وحاکمیت کلیساها، #جوامع_اروپایی هم تاثیرات برده داری از طرف حاکمان دینی را تحمل میکردند و هم سیستم رعیتی را تجربه کردند. نقش #کلیسا مطیع ساختن توده ها و بهره کشی از آنها بود عجین ساختن باورهای دینی همراه با سرکوب درزندگی روزمره مردم باعث شد تا از آنها بردگانی ایدئولوژیک ساخته شود که قرنها حاکمیت کلیسا را استمرار بخشید. در #جهان_اسلام این #بردگی و سرکوب زندگی روز مره از سوی حاکمان اسلامی به طرز وحشتناکی همچنان در حال اجراست وبردگان #ایدئولوژیک این دین گاهی آنچنان خطرناک می‌شوند که دست به کشتارهای انتحاری می‌زنند و دلیل آن دستورات صریح کتاب مقدسشان است که از بطن جنگها و سرکوبها و تجاوزات در بیابان‌های شبحه جزیره عربستان بیرون آمده و به هیچ وجه حاضر به عقب نشینی از چنین دستورات خشن و#ضدانسانی و #قرون_وسطی یی نیستند.

اریک فروم نیز در این باره می گوید: «نفش و تاثیر مذهب بر انسانها از آنها بردگان فکری می سازد که با از دست دادن اراده خود در مقابل حاکمان تسلیم می شوند».

دین افیونی است که تا عمق وجدان انسانها نقوذ می کند و ماهیت اصلی آنها را ویران می کند و#انسان_خردمند را آنچنان نابخرد می‌کند که در عین باور به بردگی وتسلیم شدن در برابر حاکمان دینی وموهومات دست به هرکارغیرانسانی می‌زند.

دین نمای شفافی ازوجود #ظلم و #تسلیم پذیری است.به راستی که دین ابزار دست حاکمان است برای سلطه بر جامعه نا آگاه.

🔸ذهن انسان برای خود منفعت طلب است و ایدئولوژی ها از ذهن برمی‌آید #ادیان تماما جنبه منفعت طلبانه دارند و هیچ گاه نمیتوانند جامعه ای را به سعادت برسانند زیرا اصولا در جهت #حقوق_اجتماعی نیستند و همانطور که اشاره شد ابزاری در دست حاکمان است برای ایده‌آل‌های ذهنیشان وسلطه بر جوامع.

بین #ایدئولوژی و #علم تفاوت است ، «پدیده ایدئولوژی به دلیل بازنمایی ذهن منفعت طلبانه، در برابر واقعیتهای آگاهانه و علمی قرار می گیرد».
به این ترتیب علم و ایدولوژی در مقابل یکدیگر قرار دارند. واصولا #علم و #اگاهی و #اندیشه چیزی است که حاکمان دینی را به وحشت می اندازند و ایدئولوژی های بی خاصیت و بدخاصیت را از جامعه پاک می‌کند و دست حاکمان دینی را برای مردم رو می‌کند.

وجود ایدئولوژی دین در جامعه و نبود اگاهی مشکل امروز بشریت است.


@AndisheKonim

ادامه 👇 👇
#دین ،#حاکمان، #جوامع

#بخش_اول

🔸آیا حاکمان از ماهیت ادیان خود با خبرند
🔸آیا دین برای جامعه مردمی مفید است



به طور مختصر
دین ابزاری برای حاکمان برای پیشبرد اهداف خود بوده و به نوعی از این فرایند به نفع خود سود میبرند .


🔻اساسا دین یک توهم ذهنی است و سیگنال ان برای جامعه مثبت نیست .
هدف دین تامین بهانه هایی برای حفظ امور جامعه به گونه ای است که حاکمان ستمگر دوست دارند.

شکلی که دین به خود می گیرد، به شدت وابسته به شکل حیات اجتماعی است که توسط نیروهای مادی حاکم بر آن تعیین می شود. یعنی حاکمان دینی با توجه منفعت های خود شکل و شمایل دینها را به نفع استبداد خود تغیر می‌دهند.

دین خودآگاهی و #اندیشه و عقل انسان را به صورت عالی ترین امر #الوهیت به رسمیت نمی شناسند در قبالش یکسری داستانها و افسانه ها و باید ها و نبایدها برایت تعیین می‌کند و آن لاطاءلات را عالی ترین امر الوهیت معرفی می‌کند.

مبلغان دینی خصوصیات شخصی ایده آل انسانی را از صاحبان اصلی انسانی شان می گیرند و به آسمانها و موجودات #خیالی نسبت می دهند.

#دین، ایده آلهای #اخلاقی را از ما بیگانه می کند و سرمایه داری کار مولّد ما را از ما بیگانه می کند(و قابل فروش می سازد)

از بین بردن دین بوسیله اگاهی به عنوان شادکامی خیالی مردم برای نیل به شادکامی واقعی ضرورت دارد.

#حاکمان از دین به عنوان #افیون برای جامعه استفاده می‌کنند.

افیون ماده مخدری است که درد را تسکین میدهد و در عین حال توهم ایجاد می کند .دین با توهم جهان فوق طبیعی که در آن غصه ها از بین می رود، همین کار را می کند و دردها را تسکین می دهد.

دین نگاه انسانها را از بی عدالتیهای مادی می گیرد و به سمت خدایی ساختگی می دوزد.و این امر موجب می‌شود فقیران را با دعا و نیایش سرگرم کنند تا حاکمان خدا فروش فرصت بیشتری برای ثروت اندوزی داشته باشند.

اصول اجتماعی #ادیان بزدلی، حقارت نفس، پستی، تسلیم، کشتار، تجاوز و افسردگی را تبلیغ می کنند...

چیزی که این اصول برای طبقه ستمدیده دارد، این است که آنها آرزو می کنند که طبقه حاکم خیّر و بخشنده باشندو دائم سر گرم چنین دعاهایی باقی می‌مانند نسل در نسل،.

لازم نیست علیه دین مبارزه ای جنون آور راه بیاندازیم. زیرا آنقدر مهم نیست زیرا دین علامت مرض است و نه خود مرض.
آگاهي لازمه خرافه زداییست.. ودرمان مرض.

#ادیان در خدمت #طبقه_حاکم بوده و به نوعی با وعده های موهوم و تشکیل نهادهای مذهبی وایجاد شور و هیجان‌های کاذب به اتحاد این نهادها و توده مردم استحکام می‌بخشند تا به راحتی بر مردم حکومت کنند.

شاید به نوعی فرمانبری مردم برای انها در اولویت است و با این دیدگاه میتوانند مردم را تحت حاکمیت خود نگاه دارند.

اساسا تابعیت توده ها از دین مبتنی بر نوعی ایده آلیسم ذهنی است که در حاکمیت تبلور یافته است. یعنی حاکمیت بهترین ابزار را برای خود دین می‌بیند تا بتواند بر توده مردم حکمرانی کنند.

وظیفه دین وارونه نمایی حقایق مادی از روابطی است که بین حاکمان و توده ها برقرار است و دین بهترین توجیه برای پیشبرد اهداف حکومت است و بهترین ایدئولوژی ای که توده ها را از تفکر بر واقعیتها دور می‌کند ودایم آنها را غرق در توهمات دروغین و وعده های موهوم می‌کنند.

#مارکس دین را به منزله دوربین عکاسی در تاریکخانه عکاسی تشبیه کرده است که ضمن اینکه بر مادیت استوار است اما آنرا وارونه نشان میدهد.

وجود انسان نمیتواند انتزاعی وساختگی باشد ، بلکه #واقعیتی_مادی است که در آن اراده وجود دارد. طبیعت، درختان و گیاهان همه واقعیتهای مادی هستند که موجودیت عینی دارند و ذهن حاصل مادیت تمام پدیدهای موجود جهان است. ماده مسقل از ذهن وجود دارد و تصویر ماده است که به صورت سیگنال‌های الکتروشیمیایی در مغز بارگذاری می‌شود و ذهن را می سازد و به نوعی ذهن انسان باید براساس دیده ها و مستندات #واقع_گرا باشد و در اصل این واقع گرایی مبنای واقعی و حقیقی دارد .اگر واقعیت مادی وجود نداشت، ذهن قادر به تصویر سازی از آنها نبود.

@AndisheKonim

ادامه 👇 👇
💥 نماد #خمسه يا دست و پنج انگشت چيست و از كجا آمده است؟

#قسمت_دوم

در همين مسیر #همسا وارد فرهنگ یهودیت نیز شده است و محبوبیت مشخص آن در #جوامع_یهودی, سفردیک Sephardic و میزراهی Mizrahi را از طریق کاربردش در اسلام میتوان دنبال نمود.
بسیاری از یهودی ها باور دارند که ۵ انگشت دست همسا یادآور استفاده از ۵ حس برای ستایش خدا میباشد. این طلسم مورد علاقه مسلمانان، یک بخش از سنت یهودیت در آفریقای شمالی و کشورهای خاورمیانه است. این سمبل دست بنظر میرسد که در دست نوشته های #کبّالیستی Kabbalistic و طلسم ظاهر میشود، که به عنوان نامه ی عربی شین(shin) دو اسمه میشود یکی از اسم های به خدا برمیگردد.
#خمسا به عنوان یک زن حامله شانس در میان مسیحیان منطقه شناخته میشود. مسیحیانِ لونتی(بخشی از عراق سوریه لبنان اسرائیل و اردن کنونی) آنرا دست مری(مریم) {عربی: کیف مریم یا دست مریم باکره} می نامند.
بعد از پایانِ قوانین اسلام در اسپانیا، استفاده از این نماد بحدی قابل توجه بود که یک کمیته در کلیسا اسقف توسط امپراطور چارلز پنجم تشکیل شد تا دست فاطمه را ممنوع اعلام کند. و طلسم هایِ دست راستی را در سال ۱۵۲۶ به تصویب برساند.
نشانه های همسا در #مذهب_هندویسم
اولین ظاهر شناخته شده از همسا در بین النهرین قدیم(نواحی عراق امروزی) بوده است. در اینجا میتواند در پوشش الهه های خانم مشخص در طلسم های محرز باشد‌ . از آنجا این نظریه مطرح میشود که پخش آن بعنوان طلسم دو انگشت که نشانگر آیزیس(isis) و ازیریس(osiris) را نشان میدهد میباشد.
بعد از آن بود که شروع به پخش در مذاهب مختلف در چندین شکل مختلف مِن جمله بودایی و هندویی کرد.
آيا اين نشان معنی و کاربرد مشخصى در فرهنگهاى مختلف داشته است؟؟
بسته به پرسشگر، همسا معانی متفاوتی میدهد. اما نشانه شناسی آن، بسیار چیزهای متفاوتی برای هندوها و بودایی ها میباشد.
برای هندو ها و بودایی ها، آن نماد، نمادِ تعامل بین چاکراها(جریان انرژی در بدن) ۵ حس و مُدرس(ژست دست سمبلیک در مراسمات هندو و بودایی) است که میتواند بر آنها تاثیر بگمارد.
“پنجه” (در عربی “خمسه” و در عبری خمسا) را مردمان تمدن باستانی کارتاژ ، به عنوان دست الهه “تانیت” (Tanit) می‌شناخته اند. #فنیقی‌ها تانیت را الهه باروری و رشد و تولد می‌دانستند و علامت پنجه را در کنار دو قُمری می‌کشیدند.
کارتاژ ٨١٤ سال پیش از میلاد توسط کوچندگان فنیقی بنا شده بود که بقایای آن امروزه در تونس واقع است. اما این نماد بعدها به مصر رفت و تصویر یک چشم نیز در میان آن قرار گرفت و همواره از آن بعنوان طلسمی برای دعای خیر و دفع چشم‌ زخم استفاده شد.

ادامه دارد ...

@AndisheKonim