اندیشیدن تنها راه نجات

#کمال
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
فیلمی فراموش‌شده و بی‌نظیر از #کیا #رستمی: « #قضیه #شکل #اول ، #شکل #دوم »


پرسش از «درستی» است. چه چیز درست‌ است و چه چیز نادرست. کارِ درست چیست؟ لو دادن دیگران یا رازداری؟ مقاومت در برابر زور یا تسلیم شدن؟ اولویت دادن به منفعت شخصی یا تن دادن به خواست جمعی؟ عباس کیارستمی در فیلمِ «قضیه شکل اول، شکل دوم» یک چالش فکری بزرگ را ایجاد می‌کند و سپس نخبگان آن زمان ایران را به پرسش می‌گیرد. غیره‌منتظره‌ترین افراد در این فیلم سخن گفته‌اند:

#صادق #خلخالی (حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی)
#ابراهیم #یزدی (وزیر امور خارجه)
#نورالدین #کیانوری (دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده ایران)
• دکتر هدایت‌الله متین دفتری (بنیانگذار جبهه دموکراتیک ملی ایران)
#صادق ﷼قطب_زاده (سرپرست رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران)
#عزت‌الله #انتظامی (بازیگر تئاتر و سینما)
#مسعود #کیمیایی (فیلمساز)
• نادر ابراهیمی (نویسنده و مدیر سازمان همگام با کودکان و نوجوانان)
• دکتر #کمال #خرازی (مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)
• دکتر محمود عنایت (نویسنده و روزنامه‌نگار)
• دکتر غلامحسین شکوهی (وزیر آموزش و پرورش)
• احترام برومند (گوینده برنامه کودک تلویزیون)
• علی موسوی گرمارودی (شاعر و نویسنده)
• ژاله سرشار (مسوول امور آموزشی و تربیتی کانون اصلاح و تربیت)
• دکتر عبدالکریم لاهیجی (حقوقدان و نایب رئیس جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر)
• راب داوید شوفت (رهبر مذهبی کلیمیان ایران)
• اسقف آردوک مانوکیان (رهبر مذهبی ارامنه ایران)

کیارستمی وضعیتی فرضی را در نظر می‌گیرد: چند دانش‌آموز مورد «تنبیه جمعی» قرار گرفته‌اند و حالا بین دو گزینۀ «مقاومت» و «افشای فرد خاطی» باید انتخاب کنند. کیارستمی به سراغ نخبگان سیاسی، ادبی، هنری، حقوقی، دینی، آموزشی، رسانه‌ای و مدیریتیِ کشور می‌رود و با شرح دادن این وضعیتِ فرضی نظر آن‌ها را جویا می‌شود. این‌جاست که وقتی پاسخ‌ها را می‌شنویم، دو چیز به خصوص نمایان می‌شود:

۱ـ مرز باریک «درستی» و «نادرستی».
۲ـ «درهم‌تنیدگیِ» درستی و نادرستی.

برای این‌که به درک درستی از تاریخ و رخدادهای تاریخی برسیم، باید این دو مسئله را همواره پیش چشم داشته باشیم. درستی ناگهان نادرست می‌شود و نادرستی ناگهان درست. این نگرش ما را از «مطلق‌بینیِ ارزشی» نسبت به فاعل و امر تاریخی باز می‌دارد.

دعوت می‌کنم حرف‌های شخصیت‌های این فیلم را در بافت تاریخی سال ۱۳۵۸ در نظر بگیرید. روحیه‌ی «مبارزه‌‌طلبی» حتا به شکل کورکورانه‌ی آن ستایش می‌شود. درک بیش‌تر این نخبگان از مبارزه، امری کاملاً «مستقیم و تک‌خطی» است. و از این بدتر، برای این نخبگان نفس «اعتراض» ارزش است. در یک کلام، «اقتدارستیزی، به هر شکل ممکن» باور مشترک بیش‌تر این نخبگان است، حتا اگر به شیوه و برای هدفی نابخردانه باشد. و فراموش نکنیم که این نخبگان جامعه‌اند که مسیر جامعه را تعیین می‌کنند...

این فیلم محصول سال ۱۳۵۸ است و در بحبوحه‌ی انقلاب ساخته شده است. این فیلم به دلیل بی‌حجاب بودن زن‌ها، وجود برخی عناصر سیاسی نامطلوب و شائبه‌ی ایده‌های شورشگرانه، خیلی زود ممنوع شد و رفته رفته به فراموشی سپرده شد. پیشنهاد می‌کنم این فیلم را که به همین پست پیوست کرده‌ام ببینید تا بدانیم چرا کیا رستمی بزرگ و بی‌همتا بود.




@AndisheKonim
با کارآفرین میلیاردر ایرانی آشنا شوید : #کمال #غفاریان رقیب ایلان ماسک و جف بزوس

کودک ۱۱ ساله‌ای که در اصفهان به فضا خیره شده بود و ستاره‌ها را تماشا می‌کرد، رویای پیمودن کیهان را در سر داشت اما شاید هیچ‌کس فکر نمی‌کرد او روزی به یک میلیاردر بزرگ تبدیل شود و با بزرگترین غول‌های فناوری رقابت کند...

خوانش به زبان اصلی :

Forbes

ترجمه‌ی ایسنا



@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
یک آتئیست #کمال #مطلق در سال ۱۰۶۳ میلادی آنسلم راهب دومینیکن، رئیس دیربِک در نورماندی شد. او بعدها به مقام بالاتری رسید و خیلی با اکراه سراسقفی کنتربری را بر عهده گرفت. این مسئولیت او را درگیر وظایف سنگینی کرد ولی او باز فرصتی برای خود پیدا می‌کرد که علاقه…
#کمال #مطلق

⥪ جزیره‌ گونیلو
اولین منتقد برهان‌وجودی، یکی از معاصران آنسلم، راهبی به نام #گونیلو بود. او می‌گفت برهان آنسلم به طور واضح اشتباه و نادرست است، چون می‌توان از همین استدلال برای اثبات وجود هر چیز کامل استفاده کرد، مثلا اثبات وجود کامل‌ترین جزیره قابل تصور

پاسخ آنسلم این بود که برهان او فقط در مورد خدا به کار می‌رود. دلیلش به این ترتیب است:
مفهوم موجودی که بزرگ‌تر از آن نمی‌توان تصور کرد، مفهوم بسیار روشن و نامبهمی است. با استفاده از آن می‌توانیم به اصطلاح خدا را #کشف‌کنیم. می‌توانیم از راه استدلال عقلی راهی برای علم پیدا کردن به وجود خدا و صفات او پیدا کنیم. ولی هیچ مفهوم روشن و نامبهمی از جزیره کامل نداریم، و بنابراین نمی‌توانیم همین استدلال را در مورد جزیره کامل به کار ببندیم


⥪ ایراد كانت
فیلسوف شهیر آلمانی ایمانوئل‌کانت (۱۸۰۴- ۱۷۲۴) هم به برهان وجودی ایراد می‌گرفت. او می‌گفت که وجود، یک محمول نیست. به عبارت دیگر، وجود، ویژگی نیست که چیزی بتواند آن را داشته باشد یا نداشته باشد. وقتی می‌گوییم چیزی وجود دارد، چیزی به مفهوم آن اضافه نمی‌کنیم. صرفا ادعا می‌کنیم چیزی در جهان وجود دارد که با آن مفهوم مطابقت دارد و مابه ازای خارجی آن است. و از آنجا که وجود از آن نوع چیزهایی نیست که خدا (یا هر چیز دیگری بتواند واجد یا فاقدش باشد، برهان وجودی هرگز راه به جایی نمی‌برد و موفق نمی‌شود.

آیا حق با کانت بود که ادعا می‌کرد وجود یک محمول نیست؟ خب، این یک پرسش نسبتا فنی است. فقط این را بگویم که اکثر، و نه همه فیلسوفان با او هم عقیده‌اند که وجود، یک محمول نیست


⥪ قدرت‌جادویی برهان‌وجودی
برهان‌وجودی طی تقریبا هزار سال، فیلسوفان را به خود جذب کرده است. پس به رغم غرابت و عجیب بودنش، لابد چیزی در آن هست که نظرها به آن جلب می‌شود. اولین بار که به آن برخوردم، موقع خواندن کتاب تأملات دکارت بود. واکنش اولیه من ناباوری کامل بود. با خودم گفتم چطور کسی می‌تواند چنین استدلال مزخرفی را جدی بگیرد. اما بعد راجع به آن بیشتر فکر کردم. با کمال تعجب، متوجه شدم که وقتی ذهنم را از تصور خدا به عنوان نوعی شبح یا پیرمردی ریشدار پاک کردم و به جای آن، خدا را به صورت انتزاعی در نظر گرفتم، یعنی به صورت موجودی که صاحب همه کمالات است، برهان وجودی کم‌کم برایم معنی‌دار شد. آن وقت بود که فکر کردم ممکن است حق با دکارت باشد.. بعدا متوجه شدم که در این موضوع تنها نبودم. فیلسوف انگلیسی برتراند راسل در جوانی تجربه مشابهی داشت. او در زندگینامه خودنوشته‌اش می‌نویسد:
⥪ رفته بودم بیرون یک بسته توتون بخرم. بعد وقتی خریدم، در راه برگشت در طول مسیر ترینیتی در کمبریج، ناگهان آنرا به هوا پرت کردم و با فریاد گفتم: خدای بزرگ در چکمه‌ها! – برهان‌وجودی، درست است

راسل هم مثل من بعدها نظرش را عوض کرد. ولی درهرحال این ماجرا، قدرت افسون کننده فوق‌العاده برهان‌وجودی را نشان می‌دهد. همانطور که راسل بعدها نظر داد، خیلی راحت‌تر است که بگوییم این برهان به درد نمی‌خورد تا اینکه بگوییم دقیقا همان چیزی از آب در می‌آید که عیبش است

#پایان


#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
یک آتئیست

#کمال #مطلق

در سال ۱۰۶۳ میلادی آنسلم راهب دومینیکن، رئیس دیربِک در نورماندی شد. او بعدها به مقام بالاتری رسید و خیلی با اکراه سراسقفی کنتربری را بر عهده گرفت. این مسئولیت او را درگیر وظایف سنگینی کرد ولی او باز فرصتی برای خود پیدا می‌کرد که علاقه زیادش به مطالعات فلسفی و الهیاتی را دنبال کند

آنسلم در آنزمان ایده‌ای به ذهنش رسید که به سرعت بزرگ شد و ذهن او را حسابی به خود مشغول کرد. او می‌خواست برهان واحدی کشف کند که وجود خدا را فراتر از همه شک و تردیدها اثبات کند. این ایده چنان ذهن او را درگیر کرد که توجه‌اش به سایر وظایفی که داشت کم شد و با خودش گفت آیا تمام این ماجرا وسوسه‌ای از طرف شیطان نیست؟ اما عاقبت موفق شد برهانی را که دلش را راضی می‌کرد، صورت‌بندی کند. میوه تلاش‌هایش اکنون به برهان وجودشناختی یا برهان وجودی معروف است. (Ontological Argument که از ریشه یونانی Ontos به معنی وجود، و Logos به معنی شناخت، گرفته شده است)


⥪ بزرگ‌ترین موجود قابل تصور آنسلم
برهان‌وجودی آنسلم به این شرح است:
خدا را می‌توان این طور تعریف کرد، موجودی که بزرگتر از آن نمی‌توان تصور کرد. به عبارت دیگر، بزرگ‌ترین موجود قابل تصور. حتی #احمق هم که (بنا بر کتاب مزامیر - ۱:۱۴) می‌گوید هیچ خدایی وجود ندارد، این مفهوم را می‌فهمد. بنابراین، احمق باید تصدیق کند که بزرگ‌ترین موجود قابل تصور لااقل در ذهن وجود دارد. حالا می‌گوییم بدیهی است که آنچه در واقعیت وجود دارد بزرگ‌تر از آن چیزی است که فقط در ذهن وجود دارد. بنابراین، اگر بزرگترین موجود قابل تصور فقط در ذهن وجود داشته باشد، امکان تصور کردن موجودی بزرگ‌تر وجود دارد، یعنی موجودی که در واقعیت هم وجود دارد. ولی این محال است. چون به معنی تصور کردن موجودی بزرگ‌تر از بزرگترین موجود قابل تصور است. برای پرهیز از این نتیجه‌محال، باید بپذیریم که خدا نه فقط در ذهن بلکه در واقعیت هم وجود دارد

آنسلم پس از اثبات وجود خدا، از برهان وجودی برای اثبات سایر وجوه طبیعت یا ذات‌الهی استفاده کرد. او استدلال می‌کرد که بهتر است خدا قادر مطلق، عالم مطلق، بخشنده و امثال این‌ها باشد تا اینکه این صفات را نداشته باشد. بنابراین بزرگ‌ترین موجود قابل تصور، خدا، باید همه اینها باشد.
این برهان نسبتا پیچیده و غامض است. خیلی‌ها وقتی برای اولین بار به آن برمی‌خورند، می‌بینند برای اینکه آنرا بفهمند بارها آنرا می‌خوانند. اساسا حرف آنسلم این است که وجود داشتن در عالم واقع بهتر از وجود داشتن فقط در ذهن است. بنابراین بزرگ‌ترین موجود قابل تصور، باید در عالم واقع وجود داشته باشد.


⥪ موجود کامل على‌الاطلاق دکارت
فیلسوف فرانسوی رنه‌دکارت (۱۶۵۰ – ۱۵۹۶)، در تأمل پنجم از کتاب تأملات خود، روایت خودش از برهان وجودی را مطرح می‌کند. دکارت افزون بر اینکه فیلسوفی درجه یک بود، ریاضیدان نامداری هم بود. یکی از پیامدهای این موضوع این بود که او عموما برهان‌هایش را با وضوح و روشنی زیادی عرضه می‌کرد. برهان وجودی نمونه مناسبی در این زمینه است. دنبال کردن روایت دکارت خیلی راحت‌تر از روایت آنسلم است. او خدا را به موجود به غایت کاملی تعریف می‌کرد و مدعی بود که چون #وجود یک کمال است، خدا طبق تعریف باید وجود داشته باشد. او می‌نویسد:
اینکه کسی فکر کند خدا (یعنی یک موجود کامل على‌الاطلاق) فاقد وجود است، گزافه بودنش کمتر از این فکر نیست که تپه می‌تواند بدون سراشیبی وجود داشته باشد. همان طور که از تعریف مثلث نتیجه می‌شود که مجموع زوایای داخلی آن باید برابر با دو زاویه قائمه باشد، از تعریف خدا هم این در پی می‌آید که خدا ضرورت وجود دارد؛ یعنی وجود خدا واجب است.

#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
#ادامه‌دارد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه هوای تازه تولید کنید؟
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

#کمال_میتل ، فعال و صاحب کسب و کار

کمال ميتل محقق نشان ميدهد که چگونه جای دادن سه گياه معمولی خانگی در محلهای بخصوصی در منزل يا محل کار، مي‌تواند مقدار قابل توجهی هوای داخل ساختمان را تمیزتر کند.



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام مهم و کوبنده دکتر #کمال #جعفری یزدی «جانباز و آزاده جنگ ، برادر شهید و عضو بیانیه ۱۴» قبل از ورود مجدد به زندان وکیل‌آباد مشهد
۱۴۰۰/۱۲/۱



@AndisheKonim
من نیاز به خدایی ندارم که یک بچه‌ی گرسنه را امروز تغذیه نمی‌کند اما وعده‌ی بهشت برای فردا می‌دهد.
#کمال #حسن ، #سینماگر #هندی



@AndisheKonim
دوستِ مَذهبی اَم؛ #آتئیسم یا #خداناباوری، #نهیلیسم یا #پوچ_گرا نیست

بخش اول

بارها پیش آمده که اشخاصی دیندار، نگارنده را به دلیل خداناباوری متهم به پوچ گرایی نموده و پیش بینی کرده که وی به دلیل باور نداشتن به ماورا الطبیعه و بی ایمانی به خداوند، روزی خود را از سر نا امیدی و بی هدفی خواهد کُشت و به زندگی دردناکِ پوچِ بدون خدایی پایان خواهد داد!

این مسئله که بارها و بارها برای نگارنده و هم فکرانش پیش آمده سبب شد تا مقاله امروز نگاشته و مرزهای میان آتئیسم و نهیلیسم کشیده و پاسخی به تمامی آن اتهامات واهی داده شود تا دوستانِ مذهبی بدانند که زندگی یک خداناباور، بر چه اصولی بَنا شده و پرنسیپ های اخلاقی وی چیستند؟


البته که نُقاطِ مشترکی میان پوچ گرایان و خداناباوران وجود دارد که برای مثال می توان به عدم اعتقاد هر دو دسته به روح، دنیایِ پس از مرگ و همچنین وجود خدایان و یا باور هر دو گروه به علم و دانش به عنوان تنها حقیقت موجود اشاره کرد، اما آیا این بدان معناست که پوچ گرایان و خداناباوران از یک دسته و قُماشند؟ قطعن خیر!

اشتباهِ نُخستی که در این مقایسه صورت گرفته،
قرار دادن پوچ گرایی که یک #مکتب_فلسفی – سیاسی می باشد در کنار خداناباوری که یک بُنیاد #خردگرایی و غیر مذهبی شمارده می شود ، در کنار یکدیگر است؛
مقایسه این دو قیاسِ مع الفارق است چرا که از نظر منطقی این دو دیدگاه، در یک اقلیم قرار ندارند.

مقایسه پوچ گرایان و خداناباوران همچون مقایسه میان #لیبرال_دموکراسی و تیم ملی فوتبال انگلستان است چرا که این دو مکتب، در یک جایگاه و یک زمینه مساوی قرار ندارند؛ از طرفی پوچ گرایان بر این باورند که وجودشان در دُنیا هیچ اهمیتی ندارد و هیچ ارزشی در زندگی کردن وجود ندارد و آنان کمترین علاقه و امیدی به زنده ماندن ندارند.

حال آنکه خداناباوران، هر روز با امید و عشق به اینکه پیش از مرگ شان کره زمین را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل کرده و آن را پیشکش به نَسل های آینده کنند، از خواب بر می خیزند؛ خداناباوران زندگی و زنده بودن را جشن گرفته در #کمال_انسانیت و #آزادی و #برابری سرمستانه زندگی می‌کنند و سپاسگزار این شانسی هستند که در اختیارشان قرار گرفته و سخت تلاش می کنند تا نوید امید به آینده ای بهتر را به گوش همگان برسانند.

خداناباوری؛ گویا نه تنها برای خود افراد ناباور خوب بوده بلکه از مزایای آن حتی دینداران وخرافه پرستان هم بهره مند هستند. بانگاهی به آمار #اندیشمندان و #دانشمندان، اکتشاف کنندگان و صاحبان تکنولوژی متوجه خواهيد شد که نود درصد آنها ناباور هستند و با تلاش شبانه روزانه هر روز یک فن آوری جدید توسط علم به بشریت اهدا می‌کنند.

این در حالی است که #مسیحیان، #مسلمانان، #یهودیان و دیگر #مذهبیون در مکان های مقدس شان غرق در خرافات مشغول پرستش مرگ و آه و ناله اند و برای بهتر شدن زندگانی های شان، تنها و تنها دُعا کرده وبا نذر و دخیل منتظر معجزه اند ؛ حال با یک مقایسه ساده در می یابید که #خداناباوران بیشتر برای زندگی ارزش قائلند و یا مذهبیون؟

بی تردید خداناباورانِ پوچ گرا نیز وجود دارند، همانطور که مذهبیونِ پوچ گرا نیز وجود دارند؛ این دسته از انسان ها کسانی هستند که از پَستی و پَلَشتی جامعه به درد آمده اند و نداشتن کمترین امید به بهبود وضع زندگی شان و بهتر شدن شرایط اجتماعی شان، ایشان را بدین باور رسانده که به قول زنده یاد صادق هدایت: “مرگ همچون مادری مهربان است که پس از یک روز طوفانی، فرزندش را در آغوش گرفته و نوازش می کند…”
.


@AndisheKonim

ادامه 👇 👇 👇 👇
دوستِ مَذهبی اَم؛ #آتئیسم یا #خداناباوری، #نهیلیسم یا #پوچ_گرا نیست

بخش اول

بارها پیش آمده که اشخاصی دیندار، نگارنده را به دلیل خداناباوری متهم به پوچ گرایی نموده و پیش بینی کرده که وی به دلیل باور نداشتن به ماورا الطبیعه و بی ایمانی به خداوند، روزی خود را از سر نا امیدی و بی هدفی خواهد کُشت و به زندگی دردناکِ پوچِ بدون خدایی پایان خواهد داد!

این مسئله که بارها و بارها برای نگارنده و هم فکرانش پیش آمده سبب شد تا مقاله امروز نگاشته و مرزهای میان آتئیسم و نهیلیسم کشیده و پاسخی به تمامی آن اتهامات واهی داده شود تا دوستانِ مذهبی بدانند که زندگی یک خداناباور، بر چه اصولی بَنا شده و پرنسیپ های اخلاقی وی چیستند؟


البته که نُقاطِ مشترکی میان پوچ گرایان و خداناباوران وجود دارد که برای مثال می توان به عدم اعتقاد هر دو دسته به روح، دنیایِ پس از مرگ و همچنین وجود خدایان و یا باور هر دو گروه به علم و دانش به عنوان تنها حقیقت موجود اشاره کرد، اما آیا این بدان معناست که پوچ گرایان و خداناباوران از یک دسته و قُماشند؟ قطعن خیر!

اشتباهِ نُخستی که در این مقایسه صورت گرفته،
قرار دادن پوچ گرایی که یک #مکتب_فلسفی – سیاسی می باشد در کنار خداناباوری که یک بُنیاد #خردگرایی و غیر مذهبی شمارده می شود ، در کنار یکدیگر است؛
مقایسه این دو قیاسِ مع الفارق است چرا که از نظر منطقی این دو دیدگاه، در یک اقلیم قرار ندارند.

مقایسه پوچ گرایان و خداناباوران همچون مقایسه میان #لیبرال_دموکراسی و تیم ملی فوتبال انگلستان است چرا که این دو مکتب، در یک جایگاه و یک زمینه مساوی قرار ندارند؛ از طرفی پوچ گرایان بر این باورند که وجودشان در دُنیا هیچ اهمیتی ندارد و هیچ ارزشی در زندگی کردن وجود ندارد و آنان کمترین علاقه و امیدی به زنده ماندن ندارند.

حال آنکه خداناباوران، هر روز با امید و عشق به اینکه پیش از مرگ شان کره زمین را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل کرده و آن را پیشکش به نَسل های آینده کنند، از خواب بر می خیزند؛ خداناباوران زندگی و زنده بودن را جشن گرفته در #کمال_انسانیت و #آزادی و #برابری سرمستانه زندگی می‌کنند و سپاسگزار این شانسی هستند که در اختیارشان قرار گرفته و سخت تلاش می کنند تا نوید امید به آینده ای بهتر را به گوش همگان برسانند.

خداناباوری؛ گویا نه تنها برای خود افراد ناباور خوب بوده بلکه از مزایای آن حتی دینداران وخرافه پرستان هم بهره مند هستند. بانگاهی به آمار #اندیشمندان و #دانشمندان، اکتشاف کنندگان و صاحبان تکنولوژی متوجه خواهيد شد که نود درصد آنها ناباور هستند و با تلاش شبانه روزانه هر روز یک فن آوری جدید توسط علم به بشریت اهدا می‌کنند.

این در حالی است که #مسیحیان، #مسلمانان، #یهودیان و دیگر #مذهبیون در مکان های مقدس شان غرق در خرافات مشغول پرستش مرگ و آه و ناله اند و برای بهتر شدن زندگانی های شان، تنها و تنها دُعا کرده وبا نذر و دخیل منتظر معجزه اند ؛ حال با یک مقایسه ساده در می یابید که #خداناباوران بیشتر برای زندگی ارزش قائلند و یا مذهبیون؟

بی تردید خداناباورانِ پوچ گرا نیز وجود دارند، همانطور که مذهبیونِ پوچ گرا نیز وجود دارند؛ این دسته از انسان ها کسانی هستند که از پَستی و پَلَشتی جامعه به درد آمده اند و نداشتن کمترین امید به بهبود وضع زندگی شان و بهتر شدن شرایط اجتماعی شان، ایشان را بدین باور رسانده که به قول زنده یاد صادق هدایت: “مرگ همچون مادری مهربان است که پس از یک روز طوفانی، فرزندش را در آغوش گرفته و نوازش می کند…”
.


@AndisheKonim

ادامه 👇 👇 👇 👇