اندیشیدن تنها راه نجات

#مذهبی
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
از مشخصات یک #ذهن #مذهبی



یک انسانِ «مذهبی‌اندیش»، هنوز در دوران جنّ و پری و چراغ جادو زندگی می‌کند.
او معتقد است که با دعا کردن (طلسم‌ و جادو کردن) می‌توان زنجیره‌ی عینی «علّت و معلول» را شکست، که می‌توان با مدح‌کردن(مثل نماز خواندن) و قربانی‌ کردن پیش پای «خدایان» نظر مساعد آن‌ها را به دست آورد و به ثروت و سلامتی و پیروزی و بهشتِ برین رسید.

فکر می کنند که می‌توان به پشتیبانی نیروهای آسمانی، زمین را تصرف کرد و از طریق، ماموران و کارگزاران‌شان دنیا را اداره می‌کنند و در نتیجه بعضی انسان‌ها می‌توانند به نمایندگی از خدایان بر زمین و زمینیان حکومت کنند و مردمان را به سوی خدایان ببرند.

یک انسانِ مذهبی دارای‌ یک ذهنیّتِ «افسانه‌اندیش» است 

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ذهن افسانه‌اندیش، گسستگیِ منطقی و «جزیره‌‌ای‌بودن»ِ آن است. به این معنا که هر رویدادی می‌تواند از نظام «علت و معلول»ِ مخصوص به خود پیروی کند. انسانِ افسانه‌اندیش در زندگی روزمره‌اش، در کسب و کارش، در حساب و کتاب‌اش، به راحتی از عقل حسابگرش کمک می‌گیرد و نمی‌توان حتّا یک « قران» هم سرش کلاه گذاشت!

امّا همین انسان منطقی و معقول به راحتی می‌پذیرد که یک شخص «برگزیده» سوار بر اسب توانسته به معارجِ آسمان‌ها (که از نظر او پایگاه خدا و ملائک است) برود،‌ یا یک کودک هشت ساله ناگهان غیبش بزند و تا هزاران سال بعد همچنان زنده باشد و جهان را مدیریت کند. در ذهنِ او، علّت‌ها و معلول‌ها هیچ ربط منطقی به هم ندارند، چرا که پیوستگی آن‌ها نه بر اساس یک روند عقلانی یا عینی، بلکه تنها بر اساس اراده‌ی خدایان ایجاد می‌شود.

در ذهن انسان افسانه‌اندیش، ارزش اعمال و اخلاق بنا به نسبت‌‌‌شان با خدایان سنجیده می‌شود

بنایراین کشتن یک انسان، غارت او، تجاوز به زندگی و حریم او، شکنجه و آزار او اگر با نظر و فرمان خدایان باشد نه تنها مذموم و ناپسندیده نیست، بلکه عین عدالت و حقیقت،‌ بلکه راه نجات و وسیله‌ی رسیدن به رستگاری و خوشبختی است. امّا از آن‌جا که دریافت و فهم ِ نظر و فرمان «خدایان»‌ برای بندگان ممکن نیست،‌ پس ناگزیر باید به نظر و فرمان ِ ماموران و نمایندگان خدایان تسلیم شد که مستقیماً به سرچشمه‌های ملکوت دسترسی داشته‌ و از آن‌‌جا «حُکم» گرفته‌اند.

به همین دلیل است که در جوامع ِ پیشامُدرن و افسانه‌اندیش، از بندگی ِ خدایان تا بندگیِ نمایندگانِ خدایان راه زیادی نیست و رهبران جامعه دیر یا زود به «مقام خدایی» می‌رسند. به همین دلیل است که هر گاه قدرت‌مندان یک جامعه بخواهند تسلط و حاکمیّت‌شان را ابدی کنند،‌ به ترویجِ مذهب یا ذهینّت مذهبی (حتّا در قالب فاشیسم یا نازیسم یا ملّی‌‌گرایی افراطی یا…) می‌پردازند.
به همین دلیل است که در این جوامع،‌ ارزش‌های اخلاقی سقوط می‌کنند و صداقت، شرافت، وظیفه‌شناسی، کار اجتماعی و… تنها در نزدیکی هرچه بیشتر به خدایان و نمایندگان‌ خدایان معنا و مفهوم پیدا می‌کند، جایی که مداحی و چاپلوسی و ریاکاری و زرنگ بازی تنها کالای «مکاره بازار»ِ انسانیّت خواهند بود.

نویسنده خالد رسول پور
خاستگاه : سایت مرد روز




@AndisheKonim
آیا داروین فردی #مذهبی بود؟

#چارلز #داروین را اغلب چنان توصیف می‌کنند که گویی تمام عمر ملحد بوده است، به نحوی که هرگز باور مذهبی نداشته که سد راه تفکر علمی‌اش شود!

گر چه زمانی که به بیگل قدم گذاشت باور مسیحیت اصولگرایانه را کنار گذاشته بود، اما تا پیش از بیست سال آخر عمرش به گونه ای باور مذهبی داشت.

وی در زندگینامه‌اش می‌نویسد «من سزاوار این هستم که به عنوان یک خداباور شناخته شوم، این نتیجه‌گیری تا آنجا که به یاد دارم در ذهنم پررنگ بود. زمانی که در حال نوشتن خاستگاه گونه‌ها بودم و به تدریج با تمام شدن کتاب این نتیجه‌‌گیری در من ضعیف و ضعیفتر شد.

ولی به هیچ روی مشتاق نبودم باور خود را از دست بدهم. با این همه ناباوری بر من غلبه کرد تا اینکه تمام وجودم را فراگرفت. این تحول چنان آهسته رخ داد که من حتی یک لحظه احساس نکردم که تصمیم نادرستی گرفته‌ام.

در واقع من درست نمیفهمم که چرا باید یک آدم آرزو داشته باشد مسیحیت بر حق باشد.
از قرار معلوم بر اساس نصح صریح متن انجیل باید گفت آدم‌هایی که ایمان نداشته باشند از جمله پدرم، برادرم و تقریبا همه دوستانم، باید تا ابد مجازات گردند و بنابراین چنین آموزه‌ای یک آموزه نفرت‌انگیز است.»




@AndisheKonim
#آموزش #مذهبی برای #کودکان
مصداق بارز کودک آزاری است.


@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگه آتیش گلستان میشه!
کدو هم میتونه کالسکه بشه!

#آموزش #مذهبی به #کودکان
تجاوز به ذهن کودکان است .

لینک اینستاگرام :

https://www.instagram.com/p/CcqnfhPJyUY/?igshid=YmMyMTA2M2Y=



@AndisheKonim
از فرمایشات عصر حجری #قرآن پلید

«و کسانیکه زنان خود را به زنا متهم می‌کنند، اگر نتوانند چهار شاهد پیدا کنند، می‌توانند خود چهار بار شهادت بدهند در راه خدا که او از راست‌گویان است.»

قرآن، سوره نور ، آیه شش

چنین کتابی مدعی هدایت بشر در همه اعصار است😐

#احکام #عصرحجری مذهبی
#توحش #مذهبی



⚛️ @AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مشکل #میانه_روی #مذهبی
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

#سخنرانی
#سم #هریس


@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#جوک_های #مذهبی
زبان کليپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

#دیو_آلن
کمدین ایرلندی



@AndisheKonim
من یک شخص #مذهبی هستم!


زیرا اگر #آموزه های یک کتاب باستانی
(کتاب مقدس!)
به من #اخلاقیات نیاموزد

من یک #قاتل_سریالی خواهم شد.

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
دیدگاه #مذهبی #چارلز #داروین
[ بخش نخست ]


🖊___ چارلز داروین زیست‌شناس بریتانیایی و واضع نظریه انتخاب طبیعی بود. او در قرن نوزده با نوشتن کتاب منشا گونه‌ها نشان داد که انسان و تمام موجودات روی این سیاره حاصل فرگشت تدریجی هستند وانسان نه به واسطه خوردن میوه ممنوعه ، بلکه به دلیل فرگشت از میمون‌های آفریقایی ( ape ) پا به این دنیا گذاشته است. چارلزداروین نیرویی که فرگشت موجودات را به پیش می‌برد [انتخاب طبیعی[ نامید. بدین صورت که تنها طبیعت است که دست به انتخاب گونه‌ها و تغییر آنها میزند. این یعنی خالی شدن نقش خدا در خلقت موجودات زنده. نظریه انتخاب طبیعی چارلزداروین به شدت ادیان ابراهیمی را که به خلقت مستقل انسان از دیگر موجودات باور داشتند، زیر سوال برد. از این رو تنش بسیار زیادی را میان علمای دین و طبیعت گرایان مدافع فرگشت برانگیخت. این یک مقدمه کوتاه از شخصی بود که قصد داریم در این نوشته به عقاید مذهبی اوبپردازیم.
آیا چارلزداروین که خود محکم‌ترین سیلی تاریخ را به گوش ادیان زد. یک مذهبی و معتقد به خدا بود؟
یا او اصلا هیچ اعتقادی به خدا نداشت؟ یا از این پیش‌تر رویم، طوری که برخی طرفداران [تئوری های توطئه] می‌گویند: او یک شیطان پرست بود؟

داروین در نوجوانی با اصرار پدر خود در دانشگاه کمبریج الهیات می‌خواند و جالب است که قصد داشت یک کشیش شود. با این حال او بسیاربه علوم طبیعی عالقه داشت. او دروس الهیات را با موفقیت طی می کند.نکته بسیار با اهمیتی که قصد دارم اینجا ذکر کنم این است که داروین حتما در طی گذراندن دروس الهیاتی با برهان اثبات خدا از جانب ویلیام پیلی برخورد میکند. پیلی یک کشیش بود که در قرن هجدهم تلاش کرد وجود خدا را اثبات کند.
او استدلال کرد که اگردر یک بیابان با یک تکه سنگ مواجه شویم توجه بسیار زیادی از طرف ما را برنخواهد انگیخت. اما یک ساعت چه؟ اگریک ساعت رادریک بیابان ببینیم، حتما به این فکر خواهیم کرد که یک طراح هوشمند و با شعوری اجزای این ساعت را با هدف معینی که نشان دادن زمان باشد، طراحی کرده است.از آنجا که ساعت دارای نظم و ظرافت پیچیده‌ای است، محال است که به طور اتفاقی به وجود آمده باشد.ویلیام پیلی از این استدلال خود نتیجه گرفت که بدن انسان که به مراتب پیچیده‌تر از ساعت است، پس حتما دارای یک خالق هوشمندی است که انسان را با هدفی والا آفریده است.

قصد ما از پرداختن به استدلال پیلی این بود که چارلز داروین در نوجوانی با این برهان آشنایی کامل داشته است . و نکته بسیار مهم در اینجاست که سرانجام همانطور که در ادامه نشان خواهیم
داد، داروین در کهنسالی خود این برهان را به ضربه فنی خواهد کرد. فعلا از این موضوع گذر خواهیم کرد، در حال گفتن این نکته بودیم که داروین در حال تحصیل دررشته الهیات بود. اما ناگهان یک اتفاق بسیار جالب برای او می‌افتد. داروین یک دعوتنامه برای سفر به دور دنیا با کشتی (بیگل) دریافت می‌کند. از آنجا که داروین بسیار به زیست علاقه داشت این دعوت نامه را قبول می‌کند و به سفر دریایی می‌رود.
داروین در طی این سفر ده‌ها نمونه از موجودات را مشاهده و بررسی کرد. او فسیل‌ها و استخوان‌های بسیار زیادی کشف کرد،به جزیره‌های بسیار زیادی می‌رود و با موجودات درون جزیره آشنا می‌شود

اهمیت این سفر در این نهفته که باعث آغاز کشف نظریه فرگشت در ذهن داروین شد. شاید اگر این سفر برای چارلز داروین پیش نمی‌آمد او سرانجام یک کشیش مذهبی می‌شد و نه من و نه شما هرگز نام او را نمی‌شنیده‌ایم.



@AndisheKonim
#خرافاتی به وسعت شش هزارسال

▫️در سال 1650 اسقف اعظم ایرلندی #جیمز_آشر با استفاده از تحقیق از کتابهای #مذهبی، قصد داشت که تاریخ اصلی طوفان نوح و حتی تاریخ خلقت را تعیین کند ،،،،
یا بعبارتی گاهشماری برای پیداش حیات تعریف کند ،،،،، بر طبق محاسبات آشر ،،،، خدا «سیل»را در سال 2501 قبل از مسیح جاری کرده و خلقت «بهشت»،،، «زمین» و تمامی موجودات در آن، تمامی حیوانات و سیاره ها دقیقا 1503 سال قبلتر انجام داده بود !!!،،،،، 

اولین روز کاری خدا در ساعت 9 صبح روز یکشنبه 23 اکتبر 4004 سال قبل از مسیح بوده است!!!! و بر طبق گاهنامه #آشر قبل از این روز هیچ نوع حیات دیگری وجود نداشته است!!!!.....

پ.ن. مروجان ادیان برای مخدوش کردن اندیشه ها دست به هر حماقتی می‌زنند حتی به قیمت مضحکه شدن.
"دو چیز نامتناهی هستند :
وسعت جهان و حماقت انسان؛ در مورد جهان مطمئن نیستم."

#آلبرت_انیشتین

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim

#پروپاگاندا

▫️پروپاگاندا گونه‌ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می‌شود.

▫️تبلیغات #مذهبی و #سیاسی شکلی از این ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مُبَلغ مذهبی یا سیاسی است.

▫️هدف پروگاندا بطور کلی تحت تأثیر قرار دادن عقاید یک جامعه به سوی دلایل و جوانبی است که برای شخص یا گروهی مفید باشد.

▫️پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلی‌ترین معنای خود، دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت‌ها به‌طور گزینشی بیان و بازنمایی می‌شوند ( درحالی که نادرستی آن برگوینده روشن و آشکار است) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه و خردمندانه سربزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدف‌گیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامه سیاسی، درنظرگرفته شده‌است. افزون براین، پروپاگاندا می‌تواند در شکل یک نبرد و جنگ‌افروزی سیاسی نیز تلقی شود.

▫️پروپاگاندا در جهان کنونی و در عصری که عصر انفجار اطلاعات خوانده می‌شود در سیاست جایگاه ویژه‌ای دارد. گسترش وسایل ارتباط جمعی و رسانه‌های گوناگون، تبلیغات سیاسی را پیچیده و روز افزون کرده است. از همین رو همۀ دولت‌ها و گروه‌ها و احزاب سیاسی در تلاش هستند با بکارگیری همۀ ابزارهای تبلیغی همچون: مطبوعات، فرستنده‌های قوی، ماهواره، سایت‌های اینترنت، سخنرانی‌ها، سینما و .... ایده‌ها و اندیشه‌های خویش را به مخاطبین انتقال دهند و در دستیابی به قدرت بیشتر بوسیله جلب رضایت مردم تمام همت خود را به کار بسته‌اند.

▫️امروزه پروپاگاندا بخش پایداری از کوشش هر دولت و حزب سیاسی را تشکیل می‌دهد، دولت‌ها با تأسیس ارگان‌هایی با نام‌های گوناگون مانند: وزارت تبلیغات، اداره نشر و توسعه ارزش‌ها و اندیشه‌ها، سازمان انتشارات و تبلیغات و غیره ، فعالیت‌ها و تلاش‌های تبلیغیاتی خود را در جهت‌‌دهی افکار عمومی و مشروعیت بخشی اعمال دولت نهادینه کرده‌اند.


▫️پ‌ن: باید توجه داشت افرادی که کتاب نمی خوانند خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات و پروگاندا Propaganda قرار می‌گیرند.و بدلیل محدودیت دایره واژگان ، بیشتر حرف‌های تکراری می‌زنند و قادر به شناسائی و ارزیابی رفتار و اعمال خود نیستند و تحت تآثیر احساسات‌شان تصمیم میگیرند و عمل می کنند و ساده لوح و قوای عقلی آنان پرورش پیدا نمی یابد .
▫️بر گفته‌های خود کنترلی ندارند .
▫️از هنر گوش دادن محرومند .
▫️مستعد پذیرش هر گونه شایعات و خرافات و یادگیری غلط هستند.
▫️اهمیت تفاوت در انسانها را درک نمی کنند.
▫️مستعد پذیرش شایعات هستند.
▫️اهمیت متفاوت بودن انسان‌ها را کشف نمی‌کنند و فرصت فکر کردن و انتقاد را از خود سلب می نمایند و زمینه‌های تداوم اقتدارگرایی را فراهم می‌آورند.
▫️حرف‌های نسنجیده زیاد می‌زنند.
▫️منافع خود را به خوبی تشخیص نمی‌دهند.
▫️با واژه «مشورت» ناآشنا هستند.
▫️حکومت‌ها را خوشحال می‌کنند.
▫️باعث می‌شوند که نظام حزبی در یک کشور شکل نگیرد.
▫️زود عصبانی می‌شوند.
▫️از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند.
▫️برای رشد فکری و شخصیتی، احساس نیاز نمی‌کنند.
▫️در همه زمینه‌ها، اظهار نظر می‌کنند.
▫️راحت بر دیگران القاب می‌گذارند.
▫️تفاوت بین توهم و غیرتوهم را نمی‌دانند.
▫️تعریفشان در خصوص زندگی، از غرایز انسانی فراتر نمی‌رود.
▫️نمی‌دانم را بلد نیستند و نمی دانند جهل چیست.


#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
#ذهن #مذهبی

از مشخصات یک ذهن مذهبی


یک انسانِ «مذهبی‌اندیش»، هنوز در دوران جنّ و پری و چراغ جادو زندگی می‌کند.
او معتقد است که با دعا کردن (طلسم‌ و جادو کردن) می‌توان زنجیره‌ی عینی «علّت و معلول» را شکست، که می‌توان با مدح‌کردن(مثل نماز خواندن) و قربانی‌ کردن پیش پای «خدایان» نظر مساعد آن‌ها را به دست آورد و به ثروت و سلامتی و پیروزی و بهشتِ برین رسید.

فکر می کنند که می‌توان به پشتیبانی نیروهای آسمانی، زمین را تصرف کرد و از طریق، ماموران و کارگزاران‌شان دنیا را اداره می‌کنند و در نتیجه بعضی انسان‌ها می‌توانند به نمایندگی از خدایان بر زمین و زمینیان حکومت کنند و مردمان را به سوی خدایان ببرند.

یک انسانِ مذهبی دارای‌ یک ذهنیّتِ «افسانه‌اندیش» است 

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ذهن افسانه‌اندیش، گسستگیِ منطقی و «جزیره‌‌ای‌بودن»ِ آن است. به این معنا که هر رویدادی می‌تواند از نظام «علت و معلول»ِ مخصوص به خود پیروی کند. انسانِ افسانه‌اندیش در زندگی روزمره‌اش، در کسب و کارش، در حساب و کتاب‌اش، به راحتی از عقل حسابگرش کمک می‌گیرد و نمی‌توان حتّا یک « قران» هم سرش کلاه گذاشت!

امّا همین انسان منطقی و معقول به راحتی می‌پذیرد که یک شخص «برگزیده» سوار بر اسب توانسته به معارجِ آسمان‌ها (که از نظر او پایگاه خدا و ملائک است) برود،‌ یا یک کودک هشت ساله ناگهان غیبش بزند و تا هزاران سال بعد همچنان زنده باشد و جهان را مدیریت کند. در ذهنِ او، علّت‌ها و معلول‌ها هیچ ربط منطقی به هم ندارند، چرا که پیوستگی آن‌ها نه بر اساس یک روند عقلانی یا عینی، بلکه تنها بر اساس اراده‌ی خدایان ایجاد می‌شود.

در ذهن انسان افسانه‌اندیش، ارزش اعمال و اخلاق بنا به نسبت‌‌‌شان با خدایان سنجیده می‌شود

بنایراین کشتن یک انسان، غارت او، تجاوز به زندگی و حریم او، شکنجه و آزار او اگر با نظر و فرمان خدایان باشد نه تنها مذموم و ناپسندیده نیست، بلکه عین عدالت و حقیقت،‌ بلکه راه نجات و وسیله‌ی رسیدن به رستگاری و خوشبختی است. امّا از آن‌جا که دریافت و فهم ِ نظر و فرمان «خدایان»‌ برای بندگان ممکن نیست،‌ پس ناگزیر باید به نظر و فرمان ِ ماموران و نمایندگان خدایان تسلیم شد که مستقیماً به سرچشمه‌های ملکوت دسترسی داشته‌ و از آن‌‌جا «حُکم» گرفته‌اند.

به همین دلیل است که در جوامع ِ پیشامُدرن و افسانه‌اندیش، از بندگی ِ خدایان تا بندگیِ نمایندگانِ خدایان راه زیادی نیست و رهبران جامعه دیر یا زود به «مقام خدایی» می‌رسند. به همین دلیل است که هر گاه قدرت‌مندان یک جامعه بخواهند تسلط و حاکمیّت‌شان را ابدی کنند،‌ به ترویجِ مذهب یا ذهینّت مذهبی (حتّا در قالب فاشیسم یا نازیسم یا ملّی‌‌گرایی افراطی یا…) می‌پردازند.
به همین دلیل است که در این جوامع،‌ ارزش‌های اخلاقی سقوط می‌کنند و صداقت، شرافت، وظیفه‌شناسی، کار اجتماعی و… تنها در نزدیکی هرچه بیشتر به خدایان و نمایندگان‌ خدایان معنا و مفهوم پیدا می‌کند، جایی که مداحی و چاپلوسی و ریاکاری و زرنگ بازی تنها کالای «مکاره بازار»ِ انسانیّت خواهند بود.

خاستگاه :


@AndisheKonim
روحانیون با تکیه بر نادانی مردم عامی، انجام دادن مراسم #مذهبی را به نوعی #اعتیاد تبدیل کرده‌اند درست مانند اعتیاد به مواد #مخدر و #الکل


@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#انیمیشن اگر کوسه ها آدم بودند
در قلمروشان بی تردید #مذهبی وجود داشت که به ماهیان می آموخت :
زندگی واقعی در شکم کوسه ها آغاز می شود ..!

#برتولت_برشت


@AndisheKonim
#ذهن #مذهبی

از مشخصات یک ذهن مذهبی


یک انسانِ «مذهبی‌اندیش»، هنوز در دوران جنّ و پری و چراغ جادو زندگی می‌کند.
او معتقد است که با دعا کردن (طلسم‌ و جادو کردن) می‌توان زنجیره‌ی عینی «علّت و معلول» را شکست، که می‌توان با مدح‌کردن(مثل نماز خواندن) و قربانی‌ کردن پیش پای «خدایان» نظر مساعد آن‌ها را به دست آورد و به ثروت و سلامتی و پیروزی و بهشتِ برین رسید.

فکر می کنند که می‌توان به پشتیبانی نیروهای آسمانی، زمین را تصرف کرد و از طریق، ماموران و کارگزاران‌شان دنیا را اداره می‌کنند و در نتیجه بعضی انسان‌ها می‌توانند به نمایندگی از خدایان بر زمین و زمینیان حکومت کنند و مردمان را به سوی خدایان ببرند.

یک انسانِ مذهبی دارای‌ یک ذهنیّتِ «افسانه‌اندیش» است 

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ذهن افسانه‌اندیش، گسستگیِ منطقی و «جزیره‌‌ای‌بودن»ِ آن است. به این معنا که هر رویدادی می‌تواند از نظام «علت و معلول»ِ مخصوص به خود پیروی کند. انسانِ افسانه‌اندیش در زندگی روزمره‌اش، در کسب و کارش، در حساب و کتاب‌اش، به راحتی از عقل حسابگرش کمک می‌گیرد و نمی‌توان حتّا یک « قران» هم سرش کلاه گذاشت!

امّا همین انسان منطقی و معقول به راحتی می‌پذیرد که یک شخص «برگزیده» سوار بر اسب توانسته به معارجِ آسمان‌ها (که از نظر او پایگاه خدا و ملائک است) برود،‌ یا یک کودک هشت ساله ناگهان غیبش بزند و تا هزاران سال بعد همچنان زنده باشد و جهان را مدیریت کند. در ذهنِ او، علّت‌ها و معلول‌ها هیچ ربط منطقی به هم ندارند، چرا که پیوستگی آن‌ها نه بر اساس یک روند عقلانی یا عینی، بلکه تنها بر اساس اراده‌ی خدایان ایجاد می‌شود.

در ذهن انسان افسانه‌اندیش، ارزش اعمال و اخلاق بنا به نسبت‌‌‌شان با خدایان سنجیده می‌شود

بنایراین کشتن یک انسان، غارت او، تجاوز به زندگی و حریم او، شکنجه و آزار او اگر با نظر و فرمان خدایان باشد نه تنها مذموم و ناپسندیده نیست، بلکه عین عدالت و حقیقت،‌ بلکه راه نجات و وسیله‌ی رسیدن به رستگاری و خوشبختی است. امّا از آن‌جا که دریافت و فهم ِ نظر و فرمان «خدایان»‌ برای بندگان ممکن نیست،‌ پس ناگزیر باید به نظر و فرمان ِ ماموران و نمایندگان خدایان تسلیم شد که مستقیماً به سرچشمه‌های ملکوت دسترسی داشته‌ و از آن‌‌جا «حُکم» گرفته‌اند.

به همین دلیل است که در جوامع ِ پیشامُدرن و افسانه‌اندیش، از بندگی ِ خدایان تا بندگیِ نمایندگانِ خدایان راه زیادی نیست و رهبران جامعه دیر یا زود به «مقام خدایی» می‌رسند. به همین دلیل است که هر گاه قدرت‌مندان یک جامعه بخواهند تسلط و حاکمیّت‌شان را ابدی کنند،‌ به ترویجِ مذهب یا ذهینّت مذهبی (حتّا در قالب فاشیسم یا نازیسم یا ملّی‌‌گرایی افراطی یا…) می‌پردازند.
به همین دلیل است که در این جوامع،‌ ارزش‌های اخلاقی سقوط می‌کنند و صداقت، شرافت، وظیفه‌شناسی، کار اجتماعی و… تنها در نزدیکی هرچه بیشتر به خدایان و نمایندگان‌ خدایان معنا و مفهوم پیدا می‌کند، جایی که مداحی و چاپلوسی و ریاکاری و زرنگ بازی تنها کالای «مکاره بازار»ِ انسانیّت خواهند بود.

نویسنده خالد رسول پور/ سایت مرد روز


@AndisheKonim
🔷#فروید در کتاب (موسی و یکتاپرستی)
می نویسد:

♦️من پس از #توتم و #تابو (۱۹۱۲) تغییر
عقیده نداده ام
برعکس #یقینم راسخ تر شده است.

یقین دارم که پدیده های #مذهبی
با علایم #اختلالات_روانی فردی
قابل مقایسه هستند.

@AndisheKonim
#درباب_منابع_شناخت_وجود_خدا

◀️برخی از خداباوران که به خوبی می دانند دلیل و استدلالی برای اعتقاد به #وجود_خدا و دیگر خرافات #مذهبی ندارد، برای توجیه عقاید باطل خود به این ادعا متوسل می شوند که عقل تنها منبع شناخت نیست یا تنها منبعی نیست که ما در زندگی می توانیم به آن اتکا کنیم❗️

🔰وحی به عنوان یک منبع شناخت:

💯اصل عقلانیت حکم می کند که هیچ چیزی را نپذیریم مگر اینکه دلیل کافی و روشن برای پذیرش آن داشته باشیم. اگر ما این اصل را زیرپا بگذاریم، در این صورت می توانیم هرچیزی را بدون دلیل بپذیریم و حتی چیزهای متناقض را. برای مثال، اگر قرار باشد ما بدون دلیل به #الله و پیامبرش محمد اعتقاد بیاوریم، چرا بدون دلیل به #بودا، #یهوه، #بعل یا #زئوس اعتقاد نیاوریم؟ بنابراین با عدم رعایت این اصل، از دایره عقل خارج خواهیم شد.
برخی از خداباوران مغلطه می کنند که عقل تنها منبع شناخت نیست بلکه وحی هم هست. انسان به تنهایی نمی تواند مسیر زندگی خودش را بیابد و نیازمند وحی الهی است. بسیار خوب، از کجا می توانیم بدانیم که یک وحی در واقع الهی است و از سوی موجودی مانند خدا نازل شده است⁉️ مگر نه اینکه در این مورد باز هم در نهایت باید عقل حکم کند؟ بنابراین تصمیم بر اینکه فلان ادعای وحی درست است خیر، باز هم بر عهده عقل است. اگر کسی با موجودی #متافیزیکی جلوی من ظاهر شود یا معجزه ای انجام دهد مشخصا من آماده ام که بپذیرم او از قدرت خارق العاده و شناختی مانند وحی برخوردار است. در نهایت عقل و حواس من است که تصمیم گیرنده است. هیچکدام از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان تاکنون #معجزه ای ارائه نداده اند و تنها داستان هایی شنیده اند که پیامبرانشان صدها سال عمر داشته، ماه را به دو نیم تقسیم کرده و یا دیوانگان را شفا داده اند و نابینایان را بینا کرده اند. آنها بدون دلیل و مدرک چنین خرافاتی را پذیرفته اند. اما اگر قرار است بدون دلیل، این اساطیر را باور کنیم، چرا اساطیر مصر، ایران، یونان و بین النهرین را باور نکنیم؟ بنابراین در نهایت عقل است که تصمیم گیرنده است.

🔰ایمان به جای عقل:

💯برخی(خصوصا عرفا) ادعا می کنند که انسان در زندگی به چیزی نیاز دارد که به آن بتواند اتکا کند و به آن ایمان داشته باشد. #عقل هیچ بنیان و پایه ای برای ایمان فراهم نمی کند اما انسان نیازمند ایمان داشتن به یک موجودی فراتر از خود است. این قبیل افراد در عمل اعتراف می کنند که برای اعتقاد و ایمان راسخ شان به #خدا، هیچ دلیلی ندارند اما آنرا می پذیرند چون به آن نیاز دارند. بنابراین ایشان چون دوست دارند که چیزی مانند خدا (که در واقع نقش پدر را برای آنها ایفامی کند) وجود داشته باشد،به همین خاطر وانمود می کنند که چنین چیزی وجود دارد. این مانند این است که چون من دوست دارم در یک قصر با خدم و حشم فراوان زندگی کنم، وانمود کنم که در قصر زندگی می کنم. چون دوست دارم شاهزاده باشم، وانمود کنم که شاهزاده ام و مانند شاهزاده ها رفتار کنم و به دیگران دستور بدهم. آیا این چیزی جز شیزوفرنی و جنون است⁉️این افراد مانند دیوانگان رویا را با واقعیت اشتباه می گیرند. در واقع، آنها به لحاظ عقلی موجوداتی نابالغ اند که به وجود یک پدر برای اتکا و #توسل در زندگی نیاز دارند و از اینرو زمین را با مادر ، فلک را با زهدان مادر اشتباه گرفته گویی با مرگ به وصال پدر خود می رسند. #عرفا اگرچه خدا را به پدری مهربان یا معشوق تبدیل می کنند و به #مذهب جنبه ای شاعرانه و زیبایی شناسانه می بخشند، اما به هیچ وجه نباید اسیر توهمات ایشان شد. در واقع توهمات زیبا، می تواند بسیار خطرناک و مصیبت آور باشد. ایشان موجوداتی ناعقلانی، منزوی و منفعل باقی می مانند که به وضعیت خفت آور موجود تن در می دهند و مانند بره ای رام هستند که اسیر سرنوشت خود شده اند. این نگاه شاعرانه و صوفیانه به جهان، در عمل دور از شان انسان بالغ و عاقل است که می خواهد مسیر زندگی خود را بر دوش بگیرد و برای آینده خود و آیندگان مسئولیت بپذیرد.

@AndisheKonim
ادامه دارد👇👇
پژوهشگران با خاموش کردن بخشی از قشر مغز، #باور_به_‌خدا و #ملی‌گرایی را کاهش دادند


پژوهشگران #دانشگاهUCLA موفق شدند با یک روش غیرمهاجم، کنترل یکی از بخش های قشر مغز را در دست بگیرند و از این طریق باعث کاهش باورهای #مذهبی و همینطور اعتقادات #ملی‌گرایانه شدند.


این تکنیک، با القا میدان مغناطیسی، بخش #مدیال‌فرونتال قشر مغز را موقتا غیرفعال می‌کند.


این محققان، آزمایش‌شوندگان را تشویق کردند که به مرگ فکر کنند که پیش‌تر نشان داده شده باعث پرایم شدن ذهن برای باورهای مذهبی می‌شود.

سپس به یک گروه فقط دستگاه را وصل کردند و در دیگری دستگاه فعال شد.


نتایج نشان داد افراد آزمون، ۳۰٪ کمتر به خدا و مذهب فکر می‌کنند

به همین ترتیب وقتی از افراد خواسته شد تحت تاثیر میدان مغناطیسی، دیدگاه‌های انتقادی نسبت به ملیت‌شان بخوانند، افراد واکنش منفی کمتری نشان دادند.


این به ان معناست که #خدا و سایر #احساسات دیگر ساخته و پرداخته مغز است نه جایی بیرون از آن



💢 به نقل از تیم تحقیقاتی:
ما فکر می‌کنیم که این باورها و دیگر ستیزی‌ها، ریشه در فرگشت مغز ما دارد.

وقتی که یک فرد از یک شخص ناآشنا نقد و ایراداتی به گروه خود را می‌شنود ناخودآگاه این را به عنوان یک تهدید تلقی می‌کند. در این‌حال در جواب این تهدید بدون اختیار از ارزش‌های جمعی و گروهی خود می‌کاهد و اعتماد خود نسبت به سایرین را کاهش می‌دهد و جواب خصمانه‌تری به نقد و ایرادات آنها وارد می‌کند



منابع:

💢 وب‌سایت Sciencedaily
💢 ژورنال Oxford
💢 مقاله اصلی با فرمت PDF
💢 توضیحات مایکل فرگوسن در کنفرانس TEDx

@AndisheKonim