پژواک قلم

#آزادی
Channel
Logo of the Telegram channel پژواک قلم
@pezhvakeghalamPromote
84
subscribers
53
links
در این کانال از فریاد قلم می گوییم تا پژواک آن به گوش ها برسد و کنشگری خشونت پرهیز و مطالبه گری مدنی بعنوان حقوق شهروندی راه خود را در اذهان عمومی باز کند.
راه‌های نترسیدن

رضارضائی ۱۴۰۳/۷/۵

آیا برای نترسیدن بابت #افشاگری، #مطالبه‌گری، #آزادی‌خواهی و #عدالت‌طلبی راهی وجود دارد؟

مقدمه: می‌گویند < < خلاف ها را افشا نکن چون مردم ناامید می‌شوند یا دشمن از وقوع آن خلاف در ج.ا.ا سوءاستفاده می‌کند یا قبح خلاف شکسته می‌شود یا افشا کننده مورد عقوبت امنیتی‌ها و قضائی‌ها قرار می‌گیرد، مطالبه نکن؛ چون سطح توقع جامعه بالا می‌رود و امکان پاسخگویی به همه‌ی خواسته‌ها نیست، آزادی‌خواهی را مطرح نکن؛ چون آزادی خواهی به معنی نبود آزادی و وجود دیکتاتوری است که با طرح این موضوع به ضد نظام تبدیل می‌شوی و عقوبت می‌بینی، عدالت‌خواه نباش چون حالا که "ظلم بالسویه" جاری است، پس یک نوع عدالت‌ برقرار است و مخالفت با وضعیت موجود، موجب مجازات خواهد شد.

یکم: ان‌شاءالله مردم فهیم و باشعور از افشاگری فسادها و غارت‌های سازمان‌ها و نهادها بخصوص غیرپاسخگوها ناامید نگردیده، قبح خلاف شکسته نشده و افشاگر عقوبت نخواهد شد؛
دوم: ان‌شاءالله مطالبه‌ی حقوق زنان، اقلیت‌های قومی و دینی، زندانیان و محصوران بی‌گناه، ایثارگران، بازنشستگان، معلمان، کارگران، کشاورزان، معدنچیان، صیادان، کول بران، سوخت بران، باربران و مالیات دهنگان بی‌نصیب از مواهب یک زندگی امن و آرام، باعث بالارفتن توقع بهره‌مندان، آقازاده‌ها، رفاه‌زدگان و غارتگران نشود؛
سوم: ان‌شاءالله آزادی‌خواهی منجر به #آزادی شود؛
چهارم: ان‌شاءالله عدالت‌طلبی موجب برقرار قسط و عدل و برابری و #رفع_تبعیض شود؛
پنجم: ان‌شاءالله افشای ماهیت و اهداف جنگ‌طلبان و کاسبان تحریم، موجب تهدید و انگ و زندان و اعدام نشود؛ ولی موجب برقراری صلح پایدار شود.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می رسد،یکی از راه‌های نترسیدن آن است که همه‌ی مردم برای نترسیدن، شجاعت و شهامت یافته و با هم متحد شوند؛
۲: به نظر می رسد، یکی از راه‌های نترسیدن، حق گویی و مطالبه‌ی مسائل ملی است، مثل عدم ورود به جنگ و
#صلح_طلبی؛
۳: به نظر می رسد، یکی از راه‌های نترسیدن، آموزش‌های عملی پرسشگری و مطالبه گری از دوران کودکی به فرزندان مام وطن بود و هنوز هم برای آن دیر نیست؛
۴: به نظر می رسد، یکی از راه‌های نترسیدن، الگو شدن عینی بزرگ‌ترها در کنشگری مدنی است؛
۵: به نظر می رسد، یکی از راه‌های نترسیدن، انجام انواع اعتراضات بدون خشونت کلامی و فیزیکی است؛

۶: به نظر می رسد که یکی از راه‌های نترسیدن، انجام اقدامات عینی و عملی در حمایت از افشاگران و صلح طلبان است؛
به‌خاطر داشته باشیم که نترسیدن یک صفت، مساوی شجاعت درونی است که باید به یک کنش بیرونی تبدیل شود و همواره و مستمراً باید از آن در جهت حق‌وحقوق مظلومان و مبارزه با ظلم و ستم زورمندان بخصوص حکام و کارگزاران حکومتی استفاده نمود و اجازه نداد که با هیچ حرف و فعلی، کشور را به جنگ بکشند که عواقب سوء و ویرانگر آن برای ملک و ملت است.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
ترکیب نسل Z  با NEETها

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۲۵

آیا حواسمان به ترکیب نسل زد با نیت‌ها و آثار آن بر جنبش مردمی ایران هست؟

مقدمه: تا کنون ویژگی‌هایی مثل هوش، خلاقیت، پرسشگری، واقع‌بینی، تعالی خواهی، آزادی‌خواهی، عدالت‌طلبی، کهنه ستیزی و شهامت را برای نسل Z بر می‌شمردیم؛ اما حالا باید به نسلی توجه کنیم به نام NEETها که نه درس می‌خواند، نه به دنبال شغل است و نه مهارتی را می‌آموزد.
یکم: بی شک علم، دانش و خرد بشری با سرعت خارق‌العاده‌ای روبه‌افزایش است،
دوم: بی شک پیشرفت‌های تکنولوژیک در حوزه‌های هسته‌ای، نانو، کوانتوم و هوش مصنوعی، چراغی فرا روی بشریت برای عبور از مرز تاریکی جهل قرار داده است.
سوم: بی شک نسل جوان به‌واسطه‌ی استفاده‌ی گسترده از فضای مجازی، دارای واقع‌بینی و قدرت حل مسئله‌ی بالاتری نسبت به دوران قبل از فضای مجازی هستند.
چهارم: بی شک پدیده‌های نوظهور در عرصه‌ی ارتباطات و اطلاعات، فرصت‌های بی‌شماری را در حوزه‌ی تغییر سبک زندگی، کار و پیشه، روابط بین‌الملل، تعاملات انسانی و حتی ارتباط با طبیعت پیش روی انسان قرار داده است.
پنجم: بی شک بالارفتن ضریب انتخاب‌های منطقی، امکان ریسک و خطا را کاهش داده است.
ششم: بی شک تغییر مرجعیت بزرگ‌ترها، رسانه‌ها، کتاب‌ها و حتی اعتقادات و ایدئولوژی‌ها، بر روی تعلیم، تربیت و پرورش نسل‌ها اثر شگرفی بر جای گذاشته است.
هفتم: بی شک تمامی تغییرات بالا، ما را در طی‌کردن مسیر آزمون‌وخطا و یا تجربه‌اندوزی به بی‌نیازی رسانده و کمتر نیاز داریم که خودمان مطلبی را به‌صورت عینی و ملموس انجام دهیم و نتیجه‌ی آن را فهم و شهود کنیم.
هشتم: بی شک هنوز نتوانسته‌ایم شکاف بین‌نسلی را درک کنیم چه برسد به حل آن که پدیده‌ی NEETها نیز ازراه‌رسیده و نه‌تنها نظام‌های آموزشی و تربیتی را با چالش مواجه ساخته، بلکه جنبش‌های مردمی مبتنی بر خردورزی را نیز تحت‌تأثیر قرار داده است.
نهم: بی شک چالش‌ها و معضلات بیشتری دامن حاکمیت‌ها و دولت‌های منتخب یا منتصب (مثل دولت چهاردهم در ایران) را مواجه ساخته است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که گرچه در دوران نهضت مهسا که با پدیده‌ی نسل Z مواجه شده بودیم، حاکمیت توانسته بود مقداری از هیجانان آنها را کم یا مطالبات آنها را پاسخ بدهد اما در مقابل انفعال، عدم مطالبه گری و عدم علاقه مندی به مهارت آموزی یا تلاش برای تعیین سرنوشت و مداخله برای ساختن ایران فردا از سوی NEET ها قطعاً آچمز خواهد شد؛

۲: به نظر می‌رسد که #جنبش‌های_مردمی که بر آگاهی، واقعی بینی، حل مسئله، راه حل یابی، گفتگو، کنشگری مدنی و مطالبات مردمی استوار است، در مقابل گسترش انفعال و بی تفاوتی نسل جدید قادر به ادامه‌ی حیات و ایجاد تغییر به سمت تعالی نخواهد بود؛
۳: به نظر می‌رسد که عدم توجه به خواسته‌های جوانان نسل Z در جنبش مهسا، پدیده‌های  NEET ها و شاید بسیاری از پدیده‌های دیگر را نهفته نگاه داشته و عدم توجه به خواسته‌های درست و منطقی نسل جوان، موجب برافروختن شعل های جوانان دیگری با تمایلات و خواسته‌های بسیار متفاوت‌تری شود؛

۴: به نظر می‌رسد که در سالگرد #جنبش_مهسا، حاکمیت و بخصوص دولت نوپای چهاردهم باید علاوه بر توجه به اولویت‌های معیشتی، #آزادی، #فضای_مجازی، رفع #تحریم، آزادی #محصوران و زندانیان سیاسی و مطبوعاتی، به مسائل دیگری که دارای اهمیت زیادی هستند نیز توجه کند مثل: آموزش، تعلیم و تربیت، مهارت آموزی، ایجاد امید و برگرداندن اعتماد عمومی؛
۵: به نظر می‌رسد که #زنگ_خطر به صدا در آمده و اندیشمندان و روشنفکران باید هرچه زودتر به فکر حل مسائل فرهنگی و بخصوص رسانه‌های در اختیار نسل جوان باشند و سعی کنند بیشتر آنها را درک و فهم و شهود کنند.
یادمان نرود که باید ارث‌ومیراث درستی را برای نسل آینده به ارمغان بگذاریم شامل: ایران آزاد، آباد، شاد و متحد.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
چی فکر می کردیم، چی شد؟

رضارضائی. ۱۴۰۳/۶/۱۷

آیا جنبش مردمی ایران تاکنون به همه ی اهداف خود رسیده است؟
مقدمه: از سال ۹۸ و متعاقباََ پس از جنبش مهسا، فکر می کردیم که فریاد خاموشان شنیده شد و مطالبات مردم محقق می شود اما چه فکر می کردیم و چه شد؟
یکم: به جای اینکه شنیده شویم، شنیدیم صدای تیر، فریاد و ناله ی ساچمه خورده ها و نابینا شده ها و صدای خاموشان در بازداشتگاه و زندان و منتظران چوبه ی دار، چه  فکر می کردیم و چه شد؟
دوم: اعتراضات به #حجاب_اجباری و نبود #آزادی وتضییع #حقوق_اقلیت ها و وضعیت نابهنجار #محیط_زیست و افزایش #فساد و #غارت منابع  را دیدیم و با خود گفتیم که تا پایان سال ۱۴۰۱، همه ی این مشکلات مرتفع می‌شود اما چه فکر می کردیم و چه شد؟
سوم: سال ۱۴۰۲ با خود گفتیم که انتخابات را #تحریم می کنیم و تحریم کردیم و شدیم #اکثریت_هشتاددرصدی هایی که مطالبات را از طریق کنشگری مدنی دنبال می کند ولی مجلس اقلیتی مستقر شد و در بر همان پاشنه ی قبلی چرخید و ما هم هیچ کاری نتوانستیم بکنیم. چی فکر می کردیم و چه شد؟
چهارم: سال ۱۴۰۳ مجددآ در دو مرحله انتخابات را تحریم کردیم و گفتیم تا عدم تحقق مطالبات مردم، در هیچ انتخاباتی شرکت نمی کنیم اما بخشی اصلاح طلبان به صحنه آمدند و گفتند با امید آفرینی و نخبه گرایی، خواسته های مردم را محقق می کنیم. اما چه فکر می کردیم و چه شد؟
پنجم: دولت وفاق ملی کابینه ی مشارکتی تشکیل شد اما با صندوق خالی ارزی مواجه و محبور به  استقراض از صندوق ذخیره به مقدار ۳۲۰ همت شد. پس نشان دادند که نه وفاق ملی کارساز است و نه تشکیل کابینه ی مشارکتی و نه توان حل مشکلات را دارند و نه امکان آن را، چون هم پول نیست و هم فرصت. چی فکر می کردیم و چی شد؟
ششم: به آقای کروبی گفتند می توانی به تنهایی از حصر خارج شوی که نپذیرفت و گفت حصر باید برای همه ی محصورین برچیده شود، بعدش آقای تاج زاده نامه سرگشاده نوشت که مانع ادامه پرونده سازی و زندان تا ابد برای او شوند، اما هردو گوش شنوایی نیافتند. چی فکر می کردیم و چی شد؟
هفتم: گفتیم ترکیب کابینه با حضور اهل سنت و زنان، یک ترکیب دموکراتیک و کارا خواهد شد اما اینقدر ناکارآمدی و فساد سازمان ها زیاد و لاینحل بوده که شاید اصلاحات همه جانبه تنها با این دو تغییر میسر نشود.چی فکر می کردیم و چی شد؟

هشتم: گفتند که ناترازی انرژی را با صرفه جویی در مصرف خانگی و صنعتی جبران می کنیم، دیدیم که هم برق قطع می شود و هم آب و هم کارخانه از کار می افتد و هم مردم بیکار می‌شوند و هم مواد اولیه فاسد می شود، یعنی ناترازی در اقتصاد و سیاست خارجی و توزیع منابع و وام و تسهیلات و بهره ی بانکی و وصول مالیات و... کلاََ ناترازی در ترازوی عدالت است. چه فکر می کردیم و چه شد؟

به اعتقاد این کنشگر مدنی، بر اساس مشاهدات و مصاحبه های میدانی با مردم عادی می توان مطالب زیر را جزو "بایدها" قلمداد نمود.

۱_ نهضت بیداری و مطالبه گری مردم نمی تواند منتظر بشود تا ببیند که چه می شود و با توجه به برنامه ی دولت چهاردهم و ضعف های ساختاری و بودجه ای آن، باید مسیر سنگلاخ رسیدن به
آزادی، برابری و توسعه را با اتحاد و امید به آینده و با افزایش کنشگری مدنی مطالبه گرایانه ی جدید و همه جانبه طی کند.
۲_ اکثریت هشتاد درصدی ها باید با تعمیق مطالبه گری خود به رویکرد اصلاحات زیر بنایی( تغییر و اصلاح قانون اساسی) بپردازد و فرصتی نیست که بنشیند و شاهد کارشکنی  مجلس اقلیتی در راه توسعه باشد.
۳_ چون خطرات گسست اجتماعی و حضور کم رنگ اندیشمندان کاملا مشهود است، باید مسئله ی محصورین و زندانیان بی گناه به سرعت حل شود و از سوی دیگر با وارد کردن فشار به حاکمیت، مسئله ی دفع جنگ و رفع تحریم ها حل شود و رونق اقتصادی در راستای چشم انداز جدید با #دیپلماسی_اقتصادی نوین، محقق شود؛
۴_ باید و باید با پشتوانه ی اکثریت مردم که از ناکارآمدی  به تنگ آمده اند، بسرعت سرآمدان و کارآمدان به مراکز تصمیم ساز، تصمیم گیرنده و اجرایی راه یابند و امید را به کشور بر گردانند.

۵_ ناترازی ها را از طریق برنامه ی درست، جذب سرمایه ی خارجی و مشارکت مردمی رفع کنیم والا ناترازی تبدیل به نابرابری و بی عدالتی شده و به بخش های مختلف مثل معیشت، سلامت، امنیت اجتماعی، آموزش نیز خواهد رسید.

۶_ فرصت دادن به افرادی که تفکرات خانمانسوز آنها، وضعیت کشور را به اینجا رسانده، نه تنها وفاق نیست که هدر دادن فرصت ها و اجازه دادن  به بدنه ی اجرایی آن تفکر انحرافی است که در سازمان ها و نهادها، خانه کرده است، پس بحث ساماندهی مبارزه با فساد و بازگرداندن آنچه که به یغما رفته، باید از مطالبات تمامی گروه ها، انجمن ها و تشکل ها باشد.
امید آفرینی غیر واقعی هم چون افیون برای جامعه است، با واقع بینی به جنگ فساد و ناکارآمدی برویم.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
سررسید مطالبات

رضارضائی. ۱۴۰۳/۶/۵

آیا پس از ۴۶ سال فداکاری، ایثار، همراهی، همکاری، مجاهدت، آوارگی، خون دادن و پایمردی، موقع سررسید مطالبات نرسیده؟
مقدمه: به نظر می‌رسد که وقتی یک ملتی ۴۶ سال هرچه که داشت از جان و مال و فرزند و آبرو و آسایش و امنیت را برای یک انقلاب داده، حالا حق داشته باشد که حداقل‌هایی مثل امید، اعتماد، راستی، درستی، معیشت مطابق با شان و منزلت و کار و کوشش را مطالبه کند.

یکم: انقلاب سال ۵۷ انتخاب مردمی بود که در آن زمان می زیستند و فارغ از درست یا اشتباه یا ناقص بودن آن، حق داشتند که مطالبات خود را داشته باشند اما نسل امروز نه آن انقلاب کرده‌ها هست و نه آن مطالبات را دارد.
دوم: وقتی مردمی که در ۱۴۰۳ زندگی می‌کنند نیز به جبر یا به دلخواه، عمر و هستی و آرزو و امید خود را پای این حاکمیت و حکومت‌ها گذاشته‌اند، حق دارند که مطالباتی از جنس خودشان و اقتضائات روز را داشته باشند.
سوم: مردم این دوره و زمانه نیز حق دارند برای نسل‌های بعدی و ایران فردا، مطالباتی از جنس #رفاه، #آرامش، #صلح، #برابری، #محیط‌زیست سالم، برخورداری از #حقوق_شهروندی، آموزش علوم روز، مبادلات فرهنگی با تمام مردم جهان و #آزادی را داشته باشند.
چهارم: آنچه که هر سه نسل را به هم پیوند می‌دهد عبارت است از: سرزمین، قانون و حاکمیت. هرآنچه که این سه مهم را برهم بزند یا مخدوش کند، به‌عنوان عامل شکاف نسلی شناخته می‌شود.
پنجم: سرزمین ما دچار آسیب‌های فراوان شده از جمله تداوم خشکسالی و سوءمدیریت منابع و نداشتن برنامه‌ای آینده‌نگر. قانون اساسی دیگر مورد وفاق نیست و نیاز به اصلاح یا تغییرات اساسی دارد. حاکمیت دچار قصورهایی در اجرای قانون اساسی شده که نتیجه‌ی آن ایجاد خلأ و ظهور برداشت های متفاوت و در برخی موارد متناقض از قانون و ورود افراد ضد منافع ملی و ضد امید و اعتماد به عرصه ی سیاستگذاری و اجرا شده است.
ششم: درخواست مطالبات سررسید شده حق مسلم همه ی ملت است و نباید آنها را به واسطه‌ی مطالبه‌گری، حذف کرد.
هفتم: مخالفت کنشگران مدنی خشونت پرهیز است که در جهت پاسداری از سرزمین، قانون و حاکمیت مدافع حقوق مردم انجام می‌شود و وجاهت انسانی، عرفی، قانونی و بین‌نسلی دارد.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱. هیچ اشکالی ندارد که گذشتگان در مورد خطاهای خود عذرخواهی کرده و در صدد جبران بر آیند.
۲. هیچ اشکالی ندارد که حاکمیت به خطاهای استراتژیکی خود اعتراف کرده و راه عقب‌نشینی و جبران مافات را طی کند.

۳. هیچ اشکالی ندارد که #غارتگران، #فاسدان، #دزدان، #ناکارآمدان و #قبیله_گرایان مجازات شوند.
۴. هیچ اشکالی ندارد که در صورت عدم تحقق سه بند فوق، ملت برای حفظ سرزمین خود و تحویل آباد آن به نسل بعدی، به دنبال تغییر قانون یا حاکمیت باشد.

۵. هیچ اشکالی ندارد که مردم آرزومند، خردمند و هوشیار شده، روش‌های مطالبه‌گری و کنشگری شکست‌خورده‌ی قبلی را تغییر داده و به دنبال روش‌های نوین باشند.
هیچ اشکالی ندارد که مردم این دوره و زمانه متفاوت‌تر از نسل‌های قبلی باشند، نوع آرزوهایشان متفاوت‌تر و سبک امیدشان به فردای بهتر نیز متفاوت‌تر باشد، پس باید به حق مسلم آنها احترام گذاشته شده و اتحاد و امیدشان مورد هجوم سنت‌گرایان و حافظان وضع موجود قرار نگیرد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
قاعده‌ی بیست و چهارم شمس تبریزی و رئیس تبریزی
رضارضائی ۱۴۰۳/۴/۲۹

عرفان شمس تبریزی در رئیس تبریزی مؤثر است؟

مقدمه: قاعده‌ی بیست و چهارم شمس جان: < حال که انسان، اشرف مخلوقات است، باید در هر گام به‌خاطر داشته باشد که خلیفه‌ی خدا بر زمین است و طوری رفتار کند که شایسته‌ی این مقام باشد. انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود، باز هم باید مانند خلیفه‌ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمئن رفتار کند >.
یکم: می‌خواهم بخش دوم قاعده‌ی شمس را به رئیس تبریزی برگردانم و بگویم : اگر رئیس شدی، اگر دم از حق و عدالت می‌زنی، اگر در طرحی نو، شورای راهبردی و کمیته های مشورتی انتخاب وزرا تشکیل می‌دهی، اگر طعم فقر را نچشیده ولی درک می کنی، اگر به زندان نمی افتی یا اسیر نمی شوی، بازهم نباید فراموش کنی که فعلا بر اساس برخی گفته ها و محاسبات #رئیس_مجبور هستی، پس چشم و دل سیر و با قلبی مطمئن باید باشی و از وعده ها عدول نکنی.
دوم: اگر موفق نبودی، اشکالی ندارد، لااقل بگو که نمی‌توانی و علت ناتوانی و موانع راه را بگو و زمینه‌ی آموزش مردم برای مقابله با مشکلات موجود را فراهم کن تا ملت با علم و خردمندی فکری برای خودش بکند.
سوم: مرد مردانه، فشارهای قدرت‌های #هزاردستان حاکم در کشور، #لابی‌ها، #تحمیل‌ها، خط‌ونشان کشیدن‌ها، #کارشکنی‌ها و مقاومت‌های فردی و سیستمی را با مردم در میان بگذار و مطمئن باش که #اکثریت قوی و قدرتمند #شصت‌درصدی‌ها، در صورت دیدن صداقت شمارا حمایت می‌کنند؛ چون خواسته‌ای جز مبارزه با #فساد و #ظلم و #سلب_آزادی ندارند.
چهارم: چون رئیس تبریزی تکیه بر کارشناسی و استفاده از تمام ظرفیت‌ها بخصوص در زنان، اقلیت‌ها، مخالفان داشته و نوید دولتی جوان را می‌دهند، بدیهی است که این اصرار و پافشاری، سطح توقعات را بالا برده و این یک حرکت مبارک و میمون در جهت جذب همیاری و کمک قشر خاکستری برای رسیدن به خواسته‌های بالاتر از معیشت، یعنی #آزادی، #برابری و #توسعه است.
پنجم: استفاده از کارشناسان و نخبگان و خبرگان، سپر بسیار قوی است در مقابل اصحاب پیر و زهواردررفته‌ی قدرت که همواره در پی سهم‌خواهی هستند و البته یک راهکار میان‌بر برای رسیدن به لایه‌های پایین، میانی و بخصوص زنان و جوانان زجرکشیده، حذف شده و منزوی شده که اگر به‌درستی انجام شود، شاهد تحول در ساختارها و سیستم‌ها خواهیم بود.
ششم: وقتی رئیس مجبور مدعی مردمی‌بودن است، باید توجه داشته باشد که مردم خیلی سریع سره را از ناسره تشخیص داده و همان‌گونه که با صندوق رأی قهر کردند با او نیز قهر خواهند کرد و دوران گذار و عبور سختی در پیش خواهیم داشت مگر آنکه نشانه‌هایی از امیدواری را ببینند تا امیدوارانه تمام ظرفیت‌های خود را پای رسیدن به آرمان‌های تعالی خواهانه بیاورند.
هفتم: این را قبول کردیم که رئیس تبریزی برای انتخاب وزرا، راهکار و شیوه‌ی نویی را انتخاب کرد؛ اما مطالبه‌ی برگزاری همه پرسی و تغییرات اساسی را فراموش نکرده و امیدواریم آن را هم بدون آسیب به مردم با طرح هایی نو به انجام برساند.
نظر این کنشگر مدنی: عشق، عرفان و محبت، گهر گم‌شده‌ی این روزهای بازار مکاره‌ی سیاست است و مردم نیاز به اسطوره و قهرمان ندارند که خودشان با اکثریت هشتاددرصدی، قهرمان این روزهای #جنبش_اجتماعی هستند، تنها نیاز آنها به صداقت و #کارآمدی است که امید است در رئیس تبریزی و کابینه و معاونان و مشاوران آن هویدا گردد که اگر نشد، جنبش مردمی با اتکا به قدرت جمعی، خردمندی، هشیاری و ابتکارات نوین در عرصه‌ی تعاملات سیاسی و کنشگری مدنی خشونت پرهیز، به شکل‌های نوین بروز خواهد کرد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.me/+QJg_SxlCSLhiYjFk

https://t.center/pezhvakeghalam

@pezhvakeghalam