#بهترین_کتاب_نودونه📘 #کلیدر،
#محمود_دولتآبادی✅به انتخاب:
#ناهید_حسینی_منش instagram.com/nahid_manesh_23بهترین کتابی که خوندم کلیدر اثر استاد محمود دولت آبادی است
این کتاب بلندترین رمان استاد دولت آبادیست،
که در ۱۰جلد به چاپ رسیده.
داستان در مورد خانواده ای کُرد به نام "کلمیشی" است که به سبزوار اومدن . در واقع داستان تاثیرگرفته از فضای ملتهب سیاسی ایران بعد از جنگ جهانی دوم است.
این رمان شرحی از رنج و سختی هاییست که به این خانواده روا شده.
🔹شرحی مختصر از داستان:
مارال دختری از عشایر است که پدر و نامزدش در زندان هستند به توصیه یِ پدرش تصمیم میگیرد که به سرزمین پدریش جایی که عمه اش در آنجا سکونت دارد برود .
در طی این کوچ گل محمد(پسرعمه مارال)عاشق او میشود عشقی که به مزاج همسر اول گل محمد (زیور)خوش نمی آید.
در طی این رمان چند خط داستانی دیگر هم روایت میشود که هر کدام جزئیات خاص خودشان را دارند.
داستان ماه درویش و عشق او به شیرو(خواهر گل محمد) داستان بابقلی بندار و فرزندانش، داستان خان آلاجاقی و در نهایت رشادتهای گل محمد و...
🔸چرا این کتاب و دوست داشتم؟
من عاشق رمانهای چند جلدی هستم.
آدم حس میکنه که قراره یه سفر رو شروع کنه .
و طی اون سکانسهایی رو زندگی کنه برای من کلیدر اینطور بود.
گاهی لبریز از شادی میشدم گاهی عاشق و گاهی غم رخنه میکرد تو عمق وجودم .
🔹علاوه بر اون چیزی که در این کتاب برای من بسیار دل نشین بود توصیفات و تشبیهات زیباش و توجه به جزئیات بود.
مثلا در جایی از رمان در توصیف غم خانواده کلمیشی میگه:
"کسی نمیگریست دیگر جایی برایِ اشک نبود .
غم، مانده در گلوها. قلبها ذله، مشکوک، بی امید. دستها یله، بیکار. لبها خاموش، بسته، به هم فشرده.
نگاه ها مبهوت، درمانده، به هم در شکسته. بیابان، مرده در سراب. گله، وامانده ."
🔸یا در جایی از داستان در توصیف عشق میگه:
عشق،
اگر چه میسوزاند ،
اما جلایِ جآن نیز هست.
لحظه ها را رنگین می کند. سرخ.
خون را داغ می کند . آفتاب است.
فراز و فرود جآن .
عشق...کوهستانی افسانه ایست.
هموار به ناهموار، ناهموار به هموار.
کشف تازه ای از خود در خود.
ریشه هایی تازه در قلب به جنبش و رویش آغاز میکنند . در انبوه غبار باطن ، موجی نو پدید می آید.
تا کی جای باز کند و بروید و بماند ،چیزی ناچیزی ناشناخته است. خود را مگر در گمشدگی خود بازیابد.
چگونه اما عشق می آید؟
من چه میدانم؟ نسیم را مگر کسی دیده است ؟
غرش رعد را چه کسی پیش از غرش شنیده است؟چشم کدام سر، تاب باز نگاه آذرخش داشته است؟
از کجا می روید؟در کجا جآن می گیرد؟در کدام راه پیش میرود؟رو به کدام سوی؟
چه میدانم؟
دیوانه را مگر مقصدی هست؟
بگذار جهان برآشوبد!
https://t.me/klidarnews/3717