#کتاب_ماه_فروردین #کلبهکتابکلیدر📕 #فرار_به_جنگ✅ انتخاب:
#خانم_حلاجیانکتاب
فرار به جنگ رمان نسبتا بلندی که در سالهای ۱۹۲۰
به بعد اتفاق میافتد. داستان راجع
به سروان اتریشی جوان سواره نظامی است که با توجه
به انتقالیش
به شهر کوچکی سفر کرده است و در آنجا با افرادی آشنا میشود و....
در این کتاب
به جزییات بیش از اندازه توجه شده است.
و نکته جالب کتاب این است که هیچ جای داستان قابل پیشبینی نیست تا
به انتها نرسانید.
◀️از روی نزاکت زیردستانه یا شاید هم
به خاطر اینکه مست هستند، چند نفر از کناردستیهایم با هر مصرعی بلند میخندند. بالاخره نکته واقعا خندهداری بازگو میکند و تمام میهمانان عربده میکشند: «براوو، براوو» اینجا اما قلب مرا سنگینیای فرا میگیرد، مانند چنگالی این خنده بلند
به قلبم فرو میرود. چگونه میتوان خندید وقتی کسی در حال ناله است و بینهایت زجر میکشد؟ چگونه میتوان
به جکهای کثیف خندید و تفریح کرد، وقتی کسی در حال نابودی است؟ بلافاصله میدانم. وقتی که چرندیات وندا چک تمام شود، دلقکبازی همیشگی شروع میشود.
🔹فرار به جنگ،
#اشتفان_تسوایک، مترجم:
#نیما_علیرضاییt.center/klidarnews www.klidar.ir instagram.com/instaklidar