انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#واجب‌الوجود
Канал
Религия и духовность
Блоги
Образование
Юмор и развлечения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

طی چند روز اخیر، تنفر مردم از آخوند جماعت و مخالفت این موجودات متحجر با ساخت سریال در مورد مولانا و شمس در‌هم آمیخته و طرفداران #عرفان، با این توجیه که عرفان نیازی به واسطه بین انسان و خدا (پیامبر و امام و آخوند) نمی‌بیند، زمینه را برای تبلیغ عرفان آماده دیده‌اند، در اینجا لازم دانستم چند سطری در باب #عرفان بنویسم تا ملت زودباورمان اینبار از چاله‌دین به چاه‌عرفان سقوط نکنند


✓ عرفان‌اسلامی

۱- در ادیان‌سامی، خدا وجودی کامل و تواناست که دنیا را خلق کرده و خود همچون یک ناخدا نقش هدایت، نظارت و دخالت دارد.
چون وجود چنین خدایی با عقل و علم در تضاد است، #فلاسفه با استدلال‌های‌عقلی خود، خدای دیگری که #واجب‌الوجود است را معرفی کردند، اما هم پای استدلال آنان چوبین بود و هم وجود یا عدم وجود چنین خدایی نقشی در زندگی بشر نداشت
پس اینبار #عرفا وارد شده و خدای سومی معرفی کردند که نه هنری چون وحی‌‌کتاب‌از آسمان‌ها را دارد و نه پایه استدلال‌عقلی، تمام عالم تجلی وجود خداست و جز خدا هیچ چیز وجود ندارد. خدایی که عرفا از کلاه خود بیرون کشیدند خدای وحدت وجودی بود. وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت

کعبه، بتخانه و میکده تفاوتی باهم ندارند و همه جلوه‌گاه وجود خدا هستند و خالق و مخلوقی وجود ندارد. همانگونه که حلاج می‌گفت انا‌الحق


۲- در ادیان، انسان بنده خداست و باید طبق دستور خدا عمل نموده و از از آنچه خدا نهی کرده، دوری کند و مقام والای انسان در #بندگی و #بردگی است. در عرفان رابطه انسان با خدا، رابطه عبد با معبود نیست، انسان معبودی ندارد و خدا ذات اصلی خودش است که باید به آن عشق بورزد


۳ - برای درک عرفانی روح باید از بدن خارج شده و به #عالم‌مجرد برود، که در آن شرایط انسان دیگر خود دنیایی‌اش نیست، تصاویری می‌بیند و صداهایی می‌شنود که دنیایی نیستند
چنین حالتی در اثر در علم پزشکی #اسکیزوفرنی نام دارد و رفتن به این حالت با مصرف مواد توهم‌زا و یا تحریک قسمت‌های مربوط به تخیلات و رویاپردازی مغز نیز ممکن است


۴ - عرفا قوای‌حسی (که تنها راه ارتباط ما با دنیای بیرونی هستند) و حتی استدلال عقلی را نه تنها باطل، که اساسا بیهوده دانسته و درک صحیح را از راه قلب و با کشف و شهود می‌دانند و می‌خواهند از راه شاخت خود، به شناخت خدا برسند! مثلا حدیثی برای علی‌بن‌ابیطالب ساخته‌اند که:
من عرف نفسه، فقد عرف ربه


۵ - در عرفان، #انسان نقش بنیادین در جهان‌هستی دارد که نشانگر درک بسیار قدیمی از جهان که مبتنی بر مرکزیت زمین در جهان و بی‌ارزش بودن تمام جهان در مقابل زمین به عنوان پایگاه و جایگاه انسان است، می‌باشد


۶- روش عملی و نماد بیرونی عرفان #تصوف است که از طریق سیر و سلوک انجام می‌شود. (اگرچه برخی سعی در تفاوت قائل شدن بین عرفان و تصوف دارند) عزلت‌گزینی، جامعه‌گریزی و دوری از وظایف اجتماعی و روگرداندن از دنیا از ویژگی‌های تصوف هستند

راهکار تصوف اصلاح و کنترل نفس و ترک علایق دنیوی و ریاضت و خویشتن‌داری است. این نگرش از یک عارف، یک موجود بدون بهره اقتصادی و اجتماعی و سیاسی می‌سازد که در واقع #انگل‌اجتماع است

آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهان‌اش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند


۷- عرفان اسلامی اصولا مردانه است و اثری از زن در این باور وجود ندارد و #عشق شامل عشق به خدا و الگوگیری از مراد (و گاه شاهدبازی در سماع) بوده و زن (به ویژه نزد عرفایی چون غزالی و سنایی) فقط مظهر پلیدی است


با سپاس فراوان از نگارنده این متن جناب امیر عزیز


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


× اگر #شی‌ممکن که موجود شده، برای بقا احتیاج به #علت داشته باشد، این #علت چه اثری در شی دارد؟

وقتی #علت‌، شی را در آنِ اول موجود می‌کند، بعد از آن چه می‌کند؟
× آیا موجود را دوباره موجود می‌کند؟
• این که #تحصیل‌حاصل است و #مردود

× و یا #معدوم را #موجود می‌کند؟
• این هم #تناقض است

× اگر فرض کنیم #خدا به این عالم #وجود داده است
× و اگر قائل به این باشیم که این عالم برای بقای خود، باز هم به #علت نیازمند است

• آیا نمی‌توانیم بگوییم خدا این عالم را خلق کرده و دیگر نیازی به او نیست؟

حال اگر #واجب‌الوجود از صفحه #وجود برداشته شود و وجود نداشته باشد، چون عالم را خلق کرده و تمام نسبت‌ها و قوانین را به طور متقن و محکم در عالم مقرر کرده پس:
عدم‌او، ضرر و صدمه‌ای به وجود عالم وارد نمی‌کند.

لذا اگر فرض کنیم ، #واجب‌الوجودی، گیتی را خلق کرده، #ادامه‌وجودش، بی‌هوده، عبث و نالازم است

لذا :
× یا خدایی وجود ندارد.
× یا خدا همان گیتی است.
× یا خدا #مرده است.

#خدا_وجود_ندارد


‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۱۸)


× نتیجه گیری


دوباره به پرسش‌های وجود برگردیم، جایی که برهان #جهان‌شناختی شروع می‌شود.

• چرا چیزی هست به جای آنکه نباشد؟
• چرا چیزی هست به جای آنکه چیز دیگری باشد؟



به خاطر اینکه درنظر اول پرسیدن این پرسش‌ها طبیعی و کاملا معقول است، فرض می‌کنم که باید پاسخی هم برای این پرسش‌ها موجود باشد و بخاطر همین هم هست که این پرسش‌ها را مطرح می‌کنم


همیشه وجود پاسخ برای این پرسش‌ها مسلم فرض شده، ولی فرض وجود پاسخ برای این پرسش‌ها مثل این‌ست که درستی #اصل‌علیت را بپذیریم، چرا كه پرسيدن اينكه چرا چيزی هست يا چرا چيز دیگری نيست، دقيقا مثل اين‌ست كه خواستار علتی برای هرچيزی كه اتفاق می‌افتد باشيم و این همان #اصل‌علیت است


اما با دلایل متعددی که در قسمت شماره ۳) رد برهان، نشان دادم، در درستی #اصل‌علیت تردیدهایی وجود دارد


× پس #فرض‌وجود پاسخی برای این پرسش‌ها، به نظر معقول و منطقی نمی‌رسد.

برهان وجوب و امکان منطقا قابل قبول نیست چرا که:

۱) در درستی #اصل‌علیت تردید وجود دارد

۲) وجود یک #علت‌واجب و عینی برای توضیح موجودات‌ممکن، #محال به نظر می‌رسد

۳) این ایده که #خدا انتخاب خوبی برای موجود #واجب‌الوجود است، فرض ناموجهی است


در نهایت به نظر می‌رسد که خدا نمی‌تواند به پرسش‌های وجود، پاسخ مناسبی بدهد

• همانطور که قبلا اشاره شد غیرمعقول نیست که خداباوران بگویند وجود خدا برای توضیح وجود #لازم است، با این حال اگر خدا #ممکن‌الوجود باشد
(همان ×طور که در بخش شماره ۲ نقد برهاننشان دادم) در این صورت

× خدا نمی‌تواند به پرسش‌های وجود پاسخ دهد

•حتی اگر خدا تمام موجودات ممکن را آفریده باشد خود او می‌توانست وجود نداشته باشد


× پس همواره معقول است که ما بپرسیم:

• چرا خدا وجود دارد، به جای آنکه نباشد؟ یا چیز دیگری باشد؟



بنابراین خداباوران نمی‌توانند وجود خدا را توجیه کنند و اگر به دنبال توجیه وجود خدا هستند، باید جای دیگری بدنبال آن بگردند.


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۱۶)


چیزی که بديهی است، اينست که فقط اشيا و موجودات عينی وجود دارند و وجود به وضوح يک شی عينی نيست، چرا که شما نمی‌توانيد هيچ خصیصه‌ای را به آن نسبت دهيد

وجود به چیزی خارج از ذهن اشاره نمی‌کند
یعنی نمی‌توانید در دنیای واقعی به چیزی اشاره کنید و بگویید این وجود است!


حتی برخلاف تصور برخی، وجود، وجود دارد یک گزاره #اینهمانگو هم نیست


• وجود، وجود است یک گذاره #اینهانگو و #بدیهی است

× موجود موجود است هم همینطور
× این گزاره نیز بدیهی است


× ولی وجود، وجود دارد یک گزاره #اینهمانگو نیست


وجود وجود دارد مثل الف، الف است، نیست که رد آن منجر به تناقض شود
چون سلب موجودیت از وجود، سلب ذات از شی نیست که موجب تناقض شود
یعنی وجود، عین موجودیت نیست


• لذا وجود واجبالوجود هم نیست.

همانطور که قبلا گفتیم درستی #اصل‌علیت مستلزم درستی وجود حداقل یک موجود واجبالوجود است
از طرفی به نظر تنها موجودات انتزاعی می‌توانند واجبالوجود باشند، و ممکن نیست یک موجود عینی واجبالوجود باشد


× از آنجا که تنها یک #علت‌عینی می‌تواند وجود موجودات را توضیح دهد
×× و از آنجا که وجود واجبالوجود عینی ممکن نیست

پس وجود علت‌واجبالوجود ممکن نیست

و عدم‌وجود یک علت واجبالوجود به این معناست که نمی‌توان به پرسش‌های وجود پاسخ داد


یعنی باید بپذیریم که چیزی در جهان وجود دارد که علتی ندارد



این هم همان رد اصل علیت است

این هم دلیل دیگری برای نادرستی
اصل‌علیت است


پس اصل‌علیت حقیقتا یک اصل نیست و هم از نظر تجربی نادرستی آن اثبات شده و هم از نظر منطقی

لذا معقول نیست که این اصل را بپذیریم.


در نهایت با توجه به نادرستی اصل‌علیت
و ناممکن بودن وجود یک #واجب‌الوجود_عینی

برهان وجوب و امکان برای اثبات خدا منطقا قابل‌قبول نیست.


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۱۴)


در هر حال به نظر می‌رسد که پذیرش اصل علیت بهتر از نفی آن است.

فکر می‌کنم از نظر بسیاری اصل علیت هم منطقی است و هم جذاب!


ما همیشه انتظار داریم هر چیزی علتی داشته باشد.
اینکه چیزی بدون هیچ علتی وجود داشته باشد به نظر اشتباه می رسد


× کاملا منطقی است که بپرسیم چرا چيزی هست به جای آنكه نباشد؟

× یا چرا چيزی هست بجای آنكه چيز دیگری باشد؟


فلاسفه و محققان هر روز این کار را انجام می دهند.

آنها همیشه به دنبال علت هرچیزی هستند که کنجکاوی‌شان را تحریک می‌کند و چون در نظر اول هیچ ایرادی در اینکار وجود ندارد

اصل‌علیت به نظر منطقی است. اما تنها در نگاه اول


به چند دلیل این اصل را نباید به راحتی قبول کرد.


اول از همه خصوصیات روانی انسان را در نظر بگیرید، انسان‌ها مادرزادی کنجکاو هستند.
ما موجودات کنجکاوی هستیم که می‌خواهیم یک درک‌جامع از جهان‌پیرامون خود داشته باشیم

ما می‌خواهیم سازوکار جهان را دریابیم و نه تنها می‌خواهیم بدانیم چرا چیزی اینطور کار می‌کند یا چرا چیزی وجود دارد، بلکه تصور می‌کنیم که همیشه جوابی برای این پرسش‌ها هست.


ولی چرا باید چنین تصوری داشته باشیم؟

چرا ما فکر می کنیم جهان همیشه باید مطابق با انتظارات ما عمل کن؟

نمونه‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد جهان همیشه باب میل ما رفتار نکرده است.

گاهی میان توقعات ما با آنچه واقعا در جهان می‌گذرد تفاوت زیادی دیده می‌شود.


پس چرا ما باید فکر کنیم هر رویدادی علتی دارد؟

#شاید اصل‌علیت یک فرض ناموجه برای موجوداتی هست که می‌خواهد جهان را مطابق با انتظارات خود درک کنند
#شاید کسی که به علت نهایی نیاز دارد ممکن‌الوجود نباشد، بلکه #انسان باشد

•• دوم بر اساس اصل علیت باید برای همه موجودات‌ممکن یک علت وجود داشته باشد تا توضیح بدهد که چرا ممکن‌الوجود‌ها وجود دارند

× چه موجودات ممکن ازلی و ابدی باشند و تشکیل یک سری نامحدود بدهند
× چه محدود و فانی باشند


همه مجموعه موجودات‌ممکن باید علت داشته باشند.
دراین صورت دیگر هیچ ممکن‌الوجود مستقلی وجود نخواهد داشت و به جای آن، همه موجودات‌ممکن، #وابسته خواهند شد، چرا که وجودشان بستگی به وجود واجبالوجود دارد

در واقع درستی اصل علیت مستلزم عدم وجود #موجودات‌ممکن‌مستقل خواهد بود.

هیچ تناقضی در وجود ممکن‌الوجودهای مستقل وجود ندارد

اگر وجود موجودی از نظر منطقی ممكن باشد، هنوز هم می‌تواند مستقل از هرچيز ديگری به راحتی وجود داشته باشد

این دلیل دیگری است که باید در صحت اصل علیت شک کنیم.


••• سوم به نظر می‌رسد در قرن اخیر فیزیکدانان‌کوانتومی توانستند در سطح زیر اتمی ذراتی را مشاهده کنند که بدون هیچ علتی به وجود می‌آیند،

این نشان می دهد که اصل علیت در واقع کاملا اشتباه است.

دلایل دیگری هم هست که نشان می دهد اصل علیت نادرست است

مثلا این سوال مطرح است که آیا وجود یک واجبالوجود واقعی ممکن است یا نه؟

ما قبلا از موجودات #واجب‌الوجودانتزاعی مثل #اعداد و #گزاره‌ها سخن گفتیم، ولی این جور چیزهای #انتزاعی نمی‌توانند علتی برای توضیح وجود (علتی که بتواند وجود موجودات واقعی را توضیح دهد) باشند.

بنابراین برای توضیح وجود ما نیاز به یک موجود #واجب‌الوجود_عینی و واقعی داریم نه یک چیز ذهنی.


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۱۲)


شماره ۳) اصل #علیت و منطقی بودن وجود یک علت واجبالوجود


با وجود تمام انتقادهایی که تاکنون مطرح کردم، ممکن است برخی خداباوران اصرار داشته باشند که خدا می‌تواند #واجب‌الوجود باشد و نه تنها خدا انتخاب خوبی به عنوان #واجب‌الوجود است، بلکه دقیقا همان #واجب‌الوجود مورد نظر برهان وجوب و امکان است.


فرض کنید که ما این ارفاق را به خداباوران کردیم و کل انتقادات شماره ۱ و شماره ۲ را نادیده گرفتیم. با اینحال برهان وجوب و امکان تنها در صورتی قابل‌قبول خواهد بود که نشان دهد

× وجود حداقل یک واجبالوجود به عنوان علت ممکن‌الوجودها، منطقی است


حال بیایید ببینیم آیا این برهان توانسته ثابت کند این باور منطقی است؟

تا به حال فقط به خدا به عنوان #واجب‌الوجود، انتقاداتی وارد کردم ولی در مورد خود #واجب‌الوجود، چیزی نگفتم و تازه به نقطه جنجال برانگیز برهان وجوب و امکان رسیدیم، این نقطه جنجالی، همان فرض‌دوم برهان وجوب و امکان است

× اصل علیت

بررسی #اصل‌علیت، از این جهت مهم است که تنها در صورتی برهان وجوب و امکان توجیه خداباوری خواهد بود که

× اصل علیت درست باشد

اول از همه به راحتی می‌توان در درستی اصل علیت شک کرد. چون این اصل قطعا یک حقیقت لازم نیست

اگر منکر این اصل شویم هیچ تناقضی پیش نمی‌آید و از آنجا که نفی آن به معنی تناقض نیست، هیچ مشکلی در تصور دنیایی بدون #اصل‌علیت وجود ندارد (دنیایی که در ان موجودات بدون علت خاصی وجود دارند)

× توجه کنید که این اصل، حتی یک حقیقت‌تجربی هم نیست

• در تحقیقات‌تجربی، هیچ علت‌نهایی برای موجودات‌ممکن پیدا نشده است.

و این اصلا تعجب‌آور نیست که تحقیقات تجربی هم نتوانسته صحت #اصل‌علیت را نشان دهد. چون هر کشف‌تجربی خود منجر به پرسیدن سوال‌های دیگر می‌شود و در بهترین حالت #اصل‌علیت فقط به عنوان پیش‌فرضی انگیزه‌بخش در تحقیقات‌تجربی استفاده می‌شود

از سوی دیگر شاید #اصل‌علیت درست باشد، چون ما در یافتن علت موجودات‌ممکن موفق بوده‌ایم، پس این اصل را باید بپذیریم، اما به چند دلیل باید در پذیرفتن این اصل #شک کنیم.

اگر #اصل‌علیت را بخوبی درک کرده باشید، باید متوجه این نکته شده باشید که:

• درستی اصل‌علیت مستلزم وجود حداقل یک علت‌واجب است


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۱۱)


پ) ممکن است جهانی وجود داشته باشد که در آن #شر وجود داشته باشد.


به عبارت دیگر اگر خدا را واجبالوجود تصور کنیم، دیگر وجود #شر ممکن نخواهد بود، اما این نتیجه‌گیری به نظر غیر واقعی می‌رسد.

• اول از همه مفهوم وجود #شر کاملا ممکن است و تناقضی ندارد
ما به راحتی می‌توانیم جهانی را تصور کنیم که در آن شر وجود دارد، خواه چنین جهانی واقعا وجود داشته باشد یا نه

با فرض وجود چنین جهانی هیچ تناقض و ایراد منطقی به وجود نمی آید،

بسیار آسان است که تصور کنیم #شر وحشتناکی وجود دارد که هیچ توجیه و دلیل قانع کننده‌ای برای آن وجود ندارد تا خدا اجازه وقوع آنرا بدهد یا آنرا بیافریند.

نه تنها وجود #شر غیرممکن نیست، بلکه حتی بیشتر خداباوران معمولا بر سر وجود شر در دنیا واقعی توافق دارند.

این نشان می‌دهد که وجود جهان (پ) نه تنها محال نیست بلکه متاسفانه جهان (پ) خیلی هم به جهان واقعی ما شباهت دارد

در حقیقت #شر در جهان وجود دارد و این چیزی نیست که جدا بتوان انکارش کرد.



 دلایل دیگری هم به غیر از مسئله #شر هست که نشان می‌دهد خدا نمی‌تواند همان #واجب‌الوجود باشد

اگر خدا همان #واجب‌الوجود باشد، این موجب نفی #اراده‌آزاد و #اختیار خدا می‌شود

پس خدایان سنتی ادیان ابراهیمی و هر خدایی که دارای #اختیار، فرض می‌شود، نمی‌تواند #واجب‌الوجود مورد نظر برهان وجوب و امکان باشد.


 اگر خدا واجبالوجود است و وجود موجودات دیگر مستلزم وجود خدا است، پس به دنبال وجود خدا، وجود موجودات دیگر هم #ضروری می‌شود

• وجود موجودات دیگر ناشی از وجود خداست، نه از اختیار و انتخاب آزادانه خدا

به عبارت دیگر خدا دیگر نمی‌تواند چیزی را آزادانه خلق کند، بلکه همه موجودات آنرا او لزوما وجود دارند.

بنابراین حتی اگر تصور خدا به عنوان موجود واجبالوجود به نوعی صحیح باشد و گنجاندن مفهوم واجبالوجود در خدا توجیه منطقی داشته باشد، خدا باز هم یک انتخاب ضعیف برای #واجب‌الوجود مورد نیاز برهان وجوب و امکان است. چون با انتخاب خدا به عنوان #واجب‌الوجود به این نتایج نامعقول خواهیم رسید که وجود #شر غیر ممکن است و خداوند از اراده و اختیار برخوردار نیست.

این نتیجه‌گیری، منطقا قابل قبول نیست.

از اینرو خدا هرگز نمی تواند همان واجبالوجود مورد نظر برهان وجوب و امکان باشد


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۱۰)


این ایده که وجود یک چیزی آنرا کامل‌تر می‌کند، کمی عجیب و کاملا اشتباه است

برای مثال مفهومی مانند دوست‌کامل را در نظر بگیرید.
دوست‌کامل یعنی، دوستی که از هر نظر بی‌نقص و ایده‌آل هست.


شما ممکن است این دوست کامل را فردی تصور کنید که :

الف) هرگز با شما مشاجره نمی‌کند و هیچوقت شما را ناامید نمی‌کند
ب) همیشه مراقب شماست و از شما کاملا حمایت می‌کند
پ) همیشه بهترین لحظه‌ها را با شما بگذراند و برای شما همیشه وقت داشته باشد
ت) به شما علاقه‌مند باشد فقط بخاطر شخصیتی که دارید.

حالا اینکه چنین فردی وجود داشته باشد یا نه، هیچ ارتباطی به درک ما از یک دوست‌کامل ندارد.
وجود داشتن یک فرد آنرا دوست‌کامل‌تری نمی‌کند

واقعا عجیب است اگر بگویید به نظر من دوست کامل باید شخصی صادق و درستکار باشد و ضمنا وجود هم داشته باشد

اگر در یک داستان خیالی یک شخصیتی یکی از ویژگی های دوست کامل را داشته باشد، مثلا ویژگی (الف) را داشته باشد و بر حسب تصادف در زندگی واقعی شخص دیگری را هم بشناسید که او هم ویژگی (الف) را داشته باشد، شما هرگز نمی‌گویید که دومی به نظر کامل‌تر از اولی‌است، در عوض شما می‌گویید که هر دو به یک اندازه دوستان کاملی هستند، فقط یکی غیر واقعیست و دیگری واقعی.

هر چند ممکن است شما بگویید دوست کامل واقعی برای شما بهتر است یا به خودی خود باعث بهتر شدن دنیا می‌شود، اما این مسائل کمال برابر یک دوست خیالی و یک دوست واقعی را تغییر نمی‌دهد، هر دو به یک اندازه کامل‌اند

چون وضعیت وجود این دوستان تاثیری روی کمال آن‌ها ندارد، هر دوی آنها دوستان عالی هستند

× وجود یک نوع کمال نیست
× وجود چیزی را به مفهوم موجودات اضافه نمی‌کند و آنها را کامل‌تر نمی‌کند

از آنجا که وجود یک نوع کمال نیست، پس نمی‌تواند #واجب‌الوجود بودن خدا را توجیه کند.



چون معتبرترین راه‌هایی که برای توجیه #واجب‌الوجود بودن خدا بیان شده بررسی شد و هیچکدام به نتیجه نرسید، پس خدا، #واجب‌الوجود نیست

یعنی خدا نمی‌تواند همان #واجب‌الوجود مورد نظر برهان وجوب و امکان باشد
بنابراین برهان وجوب و امکان از نظر منطقی قابل قبول نیست.


اما فرض کنیم یک جایی اشتباهی کردیم و خدا واقعا #واجب‌الوجود است، با این حال باز هم یک دلیل خوب هست که خدا نمی‌تواند همان #واجب‌الوجود مورد نیاز در برهان وجوب و امکان باشد انهم ناسازگاری منطقی بین خدا و #شر است

شری که خدا از نظر اخلاقی توجیه کافی برای اجازه وقوع یا خلق آنرا ندارد.

ناسازگاری منطقی بین #خدا و #شر به خاطر #کمال‌اخلاقی خداست.


وقتی میگوییم خدا از نظر #اخلاقی، کامل است بدین معنی است که خدا اجازه نخواهد داد #شر وجود داشته باشد

همچنین خدا به دلیل #کمال‌اخلاقی هیچگاه #شر نمی‌آفریند.بنابراین
اگر خدا وجود داشته باشد، شر وجود نخواهد داشت

وجود خدا مستلزم #عدم‌وجود_شر است
اما با در نظر گرفتن این واقعیت که وجود خدا مستلزم عدم وجود شر است و این ادعا که خدا #واجب‌الوجودی است که علت وجود #ممکن‌الوجود هاست، گزاره زیر باید محال باشد


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۹)


یک راه دیگر برای اثبات #واجب‌الوجود بودن #خدا، این ایده است که خدا مستقل از هرچیزی وجود دارد

برخی خداباوران می‌گویند، #خدا، #واجب‌الوجود است چون خدا وابسته به چیزی نیست و مستقل از هرچیزی است.

اما در پیش‌تر، نشان دادم که همانطور که یک موجود، هم می‌تواند #منطقاممکن باشد هم #وابسته، با اینحال، دلیلی ندارد که:
یک موجود منطقا ممکن، حتما وابسته باشد.


امکان منطقی هم می‌تواند وابسته باشد هم مستقل و با هر دو سازگار است

حتی اگر وجود خدا به هیچ چیز وابسته نباشد و مستقل باشد هنوز منطقا ممکن است نه واجب

• مستقل بودن خدا وجود او را واجب نمی‌کند

× می‌توان وجود خدای مستقل را رد کرد بی‌آنکه تناقضی لازم آید


لذا خدای مستقل هنوز هم برای #واجب‌الوجود بودن نیاز به توجیه دارد و به وضوح صرف اینکه بگوییم خدا یک موجود مستقل است، #واجب‌الوجود بودن #خدا را توجیه نمی‌کند


بنابراین برای گنجاندن مفهوم #واجب‌الوجود در خدا نیاز به راه دیگری است.


• یک راه  دیگر برای توجیه #واجب‌الوجود بودن خدا این ایده است که وجود نوعی کمال است

اگر وجود یک چیز آن را کامل‌تر می‌کند، پس شاید #واجب‌الوجود بودن یک چیز ان را به کمال برساند.
چون اگر وجود معیاری از کمال باشد، در اینصورت واضح است موجودی که وجودش واجب است از موجودی که فقط وجود دارد کامل‌تر است

از سوی دیگر از آنجا که خدا طبق تعریف موجودی کامل است، پس خدا باید هر کمالی را داشته باشد بطوریکه اگر وجود داشتن نوعی کمال است، پس خدا باید وجود داشته باشد

لذا خدا واجب الوجود است


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۸)


در واقع علت اینکه در برهان #وجودشناختی با #انکار #واجب‌الوجود بودن خدا، تناقض به وجود می‌آید به خاطر اینست که اگر در یک حکم این همان #محمول را رفع کنیم و #موضوع را نگاه داریم، تناقض پدید می‌آید، بطوریکه اگر وجود خدا را به عنوان  موجودی که #وجودش‌ذاتی است بپذیریم اما #واجب‌الوجود بودن آن را نپذیریم، این ایجاد تناقض می کند

اما اگر وجود خدا و #واجب‌الوجود آنرا با هم منکر شویم، تناقضی روی نمی دهد.

اگر مثلثی را وضع کنیم، ولی سه زاویه آن را رفع کنیم، این تناقض است
اما اگر مثلث را همراه با سه زاویه آن یکجا منکر شویم، هیچ گونه تناقضی در کار نخواهد بود.


بنابراین برهان وجودشناختی سعی دارد از ضرورت #محمول (وجود) به ضرورت #موضوع (خدا) برسد بطوریکه انکار وجود خدا شامل تناقض شود، در اینصورت اگر #محمول را رفع کنیم و موضوع را نگاه داریم، تناقض پدید می‌آید، اما اگر #موضوع و #محمول هر دو را یکجا رفع کنیم، هیچگونه تناقضی به وجود نخواهد آمد، زیرا دیگر چیزی باقی نمی‌ماند که تناقض داشته باشد

در نهایت اگر بتوانیم موضوعی را (با تمامی #محمول‌هایش) بدون اینکه تناقض پیش بیاید، رفع کنیم دیگر #واجب‌الوجودی در کار نخواهد بود


لذا:
از برهان وجودشناختی نمی‌توان واجبالوجود بودن خدا را استنتاج کرد.

خطای برهان #وجودشناختی اینجاست که این برهان وجود خداوند را به گونه‌ای قلمداد می‌کند که انگار صرفا کیفیتی است همچون علم‌مطلق یا قدرت‌مطلق، ولی خداوند نمی‌تواند عالم‌مطلق یا قادرمطلق باشد، مگر اینکه وجود داشته باشد.

این برهان #وجود را نه به عنوان پیش‌فرض هرگونه کیفیت، بلکه به مثابه کیفیتی دیگر به شمار می‌آورد.

اساسا وقتی تعریفی از #خدا به دست می‌دهیم پیشاپیش فرض را بر این می‌گذاریم که او وجود دارد
این باعث شده است فکر کنیم که اگر مفهومی #ماتقدم تشکیل دهیم که وجود را در خود بگنجاند، می‌توانیم نتیجه بگیریم که #متعلق آن مفهوم ضرورتا موجود است

ولی وقتی در برهان وجودشناختی گفته می‌شود:
× خدا #بالضروره موجود، یا #واجب‌الوجود است

یعنی اگر وجود داشته باشد واجبالوجود است.



#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۷)


اما چطر می‌توان چنین چیزی را نشان داد؟


یک راه اینست که به گفته خداباوران، برهان‌ #وجود‌شناختی ممکن است بتواند نشان دهد که وجود خدا #واجب است

✓ اولا برهان #وجودشناختی، هیچ ارتباطی به برهان وجوب و امکان ندارد
✓ دوما به خود برهان وجود شناختی انتقادات جدی وارد است.

بطور خلاصه برهان #وجودشناختی می‌گوید وجود برای خدا #ویژگی‌ذاتی است، همانطور که نمی‌توان مثلثی بدون سه زاویه تصور کرد، نمی‌توان خدا را بدون وجود تصور کرد

به عبارت دیگر سه زاویه داشتن یک مثلث ضروری است، چون مثلث طبق تعریف سه زاویه دارد و اگر بگوییم سه زاویه برای مثلث ضروری نیست دچار تناقض شده‌ایم
به همین صورت وجود خدا ضروری است، چون در تعریف خدا وجود، ذاتی است، لذا اگر بگوییم وجود خدا ضروری نیست، دچار تناقض شده‌ایم و این یعنی خدا در واقع #واجب‌الوجود است


همانگونه که گفتم، برهان #وجودشناختی هم مانند برهان #کیهان‌شناختی ایرادات اساسی دارد.

اولین ایراد برهان #وجودشناختی این است که به نظر می‌رسد، در این برهان از تعریف هر چیزی می‌توانیم وجود آن را نتیجه بگیریم!

اینکه یک چیزی چه #ماهیتی دارد، و این که آیا این ماهیت در دنیای واقعی وجود دارد، دو موضوع جداگانه است

شما می‌توانید خدا را قادر مطلق، عالم‌مطلق و موجودی که وجودش ضروری است، #تصور کنید. اما حتی اگر خدا را موجودی که وجودش ضروری است تصور کنید باز هم این پرسش مطرح است که:
آیا چنین موجودی واقعا وجود دارد؟

در واقع ضرورتی که در برهان #وجودشناختی به کار رفته است، فقط یک #ضرورت‌مشروط است، نه یک #ضرورت‌مطلق.


قضیه یک مثلث سه زاویه دارد را در نظر بگیرید، چنین قضیه‌ای نمی‌گوید که سه زاویه به طور مطلق ضروری‌اند، بلکه به شرط اینکه مثلث وجود داشته باشد، سه زاویه نیز در آن مثلث به نحو ضروری موجودند.

به همین خاطر گفتن اینکه در تعریف خدا، وجود ذاتی است، حقیقتا وجود خدا را ضروری نمی‌کند.

در برهان وجود شناختی، وجود خدا به شرطی ضروری است که در اصل خدایی وجود داشته باشد و این به این معنی است که
خدا واقعا واجب الوجود نیست.



#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۶)


شماره ۲) چرا خدا #واجب هست؟

سوال این است که آیا #خدا انتخاب خوبی برای موجود #واجب‌الوجود است؟

یعنی آيا #خدا می‌تواند همان #واجب‌الوجود مورد نظر برهان وجوب و امکان باشد؟


قبل از اينكه به اين پرسش پاسخ بدهم، بايد پرسش مهم‌تری را بپرسم:

• آيا اصلا دلیلی دارد كه فكر كنيم #خدا موجودی #واجب‌الوجود است؟


خیلی ساده گفتن اينكه خدا #واجب‌الوجود است، مغلطه مصادره به مطلوب است
علاوه بر اين خدا به نظر #منطقاممكن (#ممكن‌الوجود) است چون خدا هم می‌تواند وجود داشته باشد و هم وجود نداشته باشد
× یعنی عدم‌وجود خدا ایجاد تناقض نمی‌کند

• در نتیجه وجود خدا ممکن هست نه واجب



به نظر اين ايده كه #خدا حتما بايد وجود داشته باشد، یک شرط بی‌دلیل است که بدون اینکه اثبات شود، بکار گرفته شده است

× اما اگر خدا #ممکن‌الوجود باشد، برهان وجوب و امکان برای اثبات #خدا بی‌ارزش می‌شود.
× پس اگر خداباوران فكر می‌كنند خدا #ممكن‌الوجود نيست بايد به طریقی نشان بدهند كه خدا واقعا #واجب‌الوجود است (بار اثبات بر دوش مدعی است)


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۵)


× رد برهان


شماره ۱) #شكاف‌منطقی

مثل تمام برهان‌های #جهان‌شناختی، برهان امكان و وجوب هم از يک مشكل واضح رنج می‌برد و آن شكاف‌منطقی بين فرضيات و نتيجه‌گيری برهان است كه موجب باارزش شدن كل برهان می‌شود، حتی اگر نتيجه برهان وجوب و امكان را بدون چون و چرا بپذيريم، وجود خدایی اثبات نخواهد شد


× نتيجه برهان به ما چه می‌گويد؟
بايد #حداقل يک #واجب‌الوجود به عنوان علت‌وجود #ممكن‌الوجود، وجود داشته باشد


اما اين نتيجه نیز،وجود خدا یی را اثبات نمی‌كند. در واقع نيازی نيست #واجب‌الوجودی كه اين برهان از آن صحبت می‌كند #دانا و #توانا و نه حتی #اخلاق‌مدار يا #شخص‌وار باشد

اين برهان بيشتر به نظر از تفكر #دئيسم پشتيباني می‌كند و ارتباطی به #تئيسم ندارد


• در نتيجه گفتن اينكه #خدا همان #واجب‌الوجودی است كه علت وجود #ممكن‌الوجود است، نوعی #مصادره به مطلوب و نتيجه‌گيری‌ای غيرمنطقی و احمقانه است.


در حاليكه اين ايراد به تنهایی نشان می‌دهد كل برهان به عنوان اثباتی برای وجود #خدا، فاقد ارزش منطقی است اما دست‌كم می‌تواند نشان دهد كه احتمال وجود خدا قابل قبول بوده و با اثبات، وجود يک #علت برای تماميت وجود، توجيه منطقی برای خداباوری باشد


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۴)


× فرضیات برهان


• فرض (۱):
× #ممكن‌الوجود‌ها وجود دارند. این يک واقعيت است
برای اطمينان كافیست نگاهی به دور و اطراف خود بياندازيد، همه موجودات در زندگی روزمره ما، #ممكن‌الوجود هستند. خانه‌ها، ماشين‌ها، كتاب‌ها، غذا، هوا و...


• فرض (۲):
× اصل بر #علیت است
اين فرض سعی می‌كند به سوالات #كيهان‌شناختی به وسيله #عليت پاسخ بدهد چرا كه پرسيدن اينكه چرا چيزی هست يا چرا چيز ديگری نيست، دقيقا مثل اين‌ست كه خواستار علتی برای هر چيزی كه اتفاق می‌افتد باشيم.


• فرض (۳):
× نتيجه حاصل از فرض‌‌اول و فرض‌دوم است
اگر #ممكن‌الوجودها وجود دارند و اگر هر چيزیكه اتفاق می‌افتد علتی برای وجودش دارد، پس #ممكن‌الوجودها علتی برای وجودشان دارند


• فرض (۴):
× علت وجود موجودات یا درون خودشان نهفته است يا در موجود ديگر. راه سوم ديگری درکار نیست


فرض (۵):
× #ممكن‌الوجودها طبق تعريف #واجب‌الوجود نيستند. فقط #واجب‌الوجودها هستند كه علت‌وجودشان درون خودشان است


• فرض (۶):
× نتيجه حاصل از فرض‌چهارم و فرض‌پنجم است
اگر علت‌وجود #ممكن‌الوجودها يا بايد درون خودشان باشد يا در موجود ديگر و اگر علت‌وجود #ممكن‌الوجودها نمی‌تواند درون خودشان باشد، پس علت وجود #ممکن‌الوجودها بايد در موجود ديگری باشد.


• فرض (۷):
× علت وجود #ممكن‌الوجود يا بايد #واجب باشد يا #ممكن، راه سوم ديگری درکار نیست


• فرض (۸)
×محال است كه علت وجود موجودات #ممكن‌الوجود درنهايت خودش هم #ممكن‌الوجود باشد. #ممکن‌الوجود نمی‌تواند علتی‌نهایی برای وجود باشد، چون نمی تواند توضیح کافی را برای وجود فراهم کند. اگر #علت نهايی، #ممكن‌الوجود باشد، خودش نيازمند علتی برای وجودخودش است

#ممکن‌الوجود خودش نمی‌تواند وجود خودش را توضیح دهد

در نتيجه اين توضیح ناقص هست و این سوال بی پاسخ مي‌ماند که چرا و به چه علت #ممكن‌الوجودها وجود دارند به جاي آنكه نباشند؟ يا چرا #ممكن‌الوجودها وجود دارند به جاي آنكه چيز ديگری وجود داشته باشد؟

پس اگر #علت‌ممکن را به عنوان #علت‌نهایی بپذیریم، خود به خود نتيجه می‌شود كه چيزی وجود دارد كه علتی ندارد و اين بر خلاف فرض‌دوم است.


• فرض (۹)
× نتيجه حاصل از فرض‌هفتم و فرض‌هشتم است
حداقل يک موجود #واجب‌الوجود وجود دارد.

وجود #واجب‌الوجود لازم است چون بايد به دو پرسش قبلی پاسخ بدهد و فقط #واجب‌الوجود می‌تواند يک علت کافی و نهايی براي وجود #ممكن‌الوجود‌ها باشد


برخی خداباوران نتیجه‌گيری كردند كه اين موجود #واجب‌الوجود همان #خدا است


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۳)


بنابراين برهان وجوب و امكان برای اینکه توجیه عقلانی وجود #خدا باشد، باید نشان دهد که همه موجودات ممکن - حتی موجوداتی که #وجودا‌ممکن نیستند ولی #منطقاممکن هستند - یک علت برای #وجودشان لازم دارند

ممكن است #ممكن‌الوجودها، وجود داشته باشند يا وجود نداشته باشند، اما #واجب‌الوجودها بايد وجود داشته باشند، چرا كه عدم‌وجود آنها منجر به تناقض می‌شود، و در نتيجه عدم‌وجود آنها غيرممكن است

به‌عبارت ديگر، موجوداتی كه در هر #جهان‌ممكنی وجود دارند، #واجب‌الوجود هستند


بعضی از خداباوران فکر می‌کنند فقط و فقط یک موجود می‌تواند مثال #واجب‌الوجود باشد و آنهم خداست. و برخی اصلا #واجب‌الوجود را معادل #خدا می‌گیرند!

• این تصور کاملا غلط است.


× اگر می‌خواهيد مثال‌های امیدوار کننده‌تری برای موجود #واجب‌الوجود بيابيد، به چیزهای #انتزاعی، مثل اعداد و گزاره‌ها فکر کنید.

مثلا فرض کنید که گزاره، هیچ گزاره‌ای وجود ندارد، در جهان ما درست است

• اگر این گزاره در جهان ما درست است پس این هم درست است که در جهان ما یک گذاره درست وجود دارد، و اگر در جهان ما یک گزاره درست وجود دارد، پس در جهان ما یک گزاره وجود دارد و این در تناقض با فرض اول است که منکر وجود گزاره در جهان ما شده بود.


چون اين فرض كه هيچ گزاره‌ای وجود ندارد ایجاد تناقض می‌کند، عدم وجود گزاره‌ها غير ممكن است

در نتيجه گزاره‌ها بايد وجود داشته باشند. گزاره‌ها خودشان علت خودشان هستند و نیازی به یک علت‌خارجی برای وجودشان نیست.

این همان مفهوم واجبالوجود است.


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۲)


× #فرمولاسيون برهان وجوب و امكان


• توضیحات

#ممكن‌الوجود
موجود‌ی‌ست که از نظر منطقی می‌تواند وجود داشته باشد يا وجود نداشته داشته باشد. به‌عبارت‌ديگر موجوداتی كه حداقل در يک #جهان‌ممكن وجود دارند، #ممكن‌الوجود هستند


#جهان‌ممکن
× یک #جهان‌ممکن مجموعه‌ای از اوضاع و احوالی است که جهان می‌توانست از آن برخوردار باشد.
× وضعیتی که جهان اکنون از آن برخوردار است نیز یک وضعیت ممکن است.
× بنابراین، جهان واقع نیز #جهانی‌ممکن است.

اين امكان منطقی با امکان‌ وجودی موجودات تفاوت دارد

× چیزی امکان وجودی دارد که وجودش وابسته به موجودات ديگر است
× در حاليكه موجودات هم می‌توانند #منطقاممكن باشند، هم می‌توانند #وجوداممکن باشند، با اين حال لزومی نيست كه هر موجود ممكنی، وابسته نيز باشد

× موجودی که می‌تواند باشد یا نباشد، هنوز هم می‌تواند بدون وابستگی به چیزی یا کسی وجود داشته باشد و حتی اگر وجود موجودی از نظر منطقی ممكن باشد باز هم می‌تواند مستقل از هر چيز ديگری وجود داشته باشد.

• بنابراین در بین موجودات #منطقاممکن، ما باید بین موجوداتی که امکان‌وجودی دارند (وجودشان وابسته به چيز ديگری است) و موجوداتی که امکان‌وجودی ندارند (می‌توانند مستقل از هر چيز ديگری وجود داشته باشند) تفاوت قائل شويم

اين تفاوت برای بررسی برهان وجوب و امكان بسيار مهم است، چون اگر فقط موجودات وجودا#ممکن یا وابسته نياز به علت داشته باشند، اين علت می‌تواند موجودی مستقل اما منطقا ممکن باشد

مثل يک #مهبانگ يا #خلاكوانتومی يا هر چيز طبيعی ديگر


• در نتيجه نيازی به مسلم فرض كردن وجود حداقل يک #واجب‌الوجود يا یک موجود #فراطبيعی نيست و وجود #خدا دیگر توجيه عقلانی ندارد


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


رد برهان امکان و وجوب (۱)


× مقدمه

برهان #كيهان‌شناختی برای اثبات وجود #خدا بین خداباوران و مردم بسيار محبوب است. بیشتر باورمندان در بحث‌های خود از این برهان استفاده می‌کنند
در واقع برهان #كيهان‌شناختی صرفا بر اين اساس است كه #ايده‌خدا، می‌تواند توضيح دهد كه همه چيز از كجا آمده است

• خداباور می‌گوید من وجود #خدا را باور دارم، چون می‌تواند توضیح دهد که همه‌چیز از کجا آمده و این می‌شود توجیه عقلانی وجود خدا

يكي از عوامل جذابيت اين برهان برای مومنان نقشی است كه #خدا در تبيين همه‌چيز دارد.
در این برهان خدا توضیحی بيش‌از اندازه راحت و قابل فهم برای هر چيزی فراهم می‌كند.

• برهان #کیهان‌شناختی می‌خواهد به پرسش‌هايی از قبيل:
× چرا چيزی هست به جای آنكه نباشد؟ × یا چرا چيزی هست بجای آنكه چيز ديگری باشد؟ پاسخ دهد


این پرسش‌ها بنظر مهم‌ترین پرسش‌های بشر هستند. بخاطر همین، عجیب نیست که مومنان بگويند برای پاسخ دادن به اين پرسش‌ها وجود #خدا لازم است و اين ايده كه وجود خدا لازم است (خدا #واجب‌الوجود است) پايه و اساس نوعی برهان #كيهان‌شناختی است
اين برهان مانند ديگر برهان‌های #كيهان‌شناختی با يک واقعيت آغاز می‌شود و در نهايت با #خدا به عنوان #علت‌واقعيت پايان می‌يابد.

اما آنچه كه اين برهان را از بقيه برهان‌های #كيهان‌شناختی متمايز می‌كند اين است كه واقعيت اين برهان چيزيست كه می‌توانست وجود نداشته باشد و يا چيزی متفاوت باشد.

× باید ببینیم آیا اين سوال كه چرا چيزی وجود دارد به جای آنكه نباشد را می‌توان با وجود #خدا توضيح داد؟


اين نوشتار در چند بخش به بررسی انتقادی برهان وجوب و امکان می‌پردازد و من نشان خواهم داد كه برهان وجوب و امکان، توجيه عقلانی برای باور به #خدا نيست


#ادامه‌دارد

(چرا #خدا_وجود_ندارد)



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists