انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
#انکار
Channel
Iran
853
subscribers
1.4K
photos
283
videos
1.64K
links
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود
انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد
☆ آرشیو
@UnbelieversLectures
☆ کتابخانه‌انجمن
@ir_antitheists_Library
☆ ربات انجمن
@anti_theistsBot
☆ گروه انجمن
@iranian_antitheists_group
☆ وبلاگ رسمی انجمن
tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران
بگذارید خدایشان، تهدید کند. ما مردم را آموزش داده و خدا را حقیر شمرده و به مصاف مى‌طلبیم
ما خدا را، در اوج‌خدایی خویش، #انکار می‌کنیم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
بگذارید خدایشان، تهدید کند. ما مردم را آموزش داده و خدا را حقیر شمرده و به مصاف مى‌طلبیم
ما خدا را، در اوج‌خدایی خویش، #انکار می‌کنیم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران
بزغاله‌ای روی پشت‌بام بود و به شیری ڪه از پایین عبور می‌ڪرد، ناسزا می‌گفت شیر گفت، این تو نیستی ڪه به من ناسزا می‌گویی، بلڪه #جایگاه توست ڪه به من ناسزا می‌گوید
بعضی‌ها ازخود هیچ ندارند، هیچ‌اند و ترسو و به پشتوانه دیگران یا به دلیل موقعیت‌شان جرات اظهارنظر دارند
ابلها، مردا، عدوی تو نیستم من، #انکار توام
Join Us ☞ @iranian_antitheists
بزغاله‌ای روی پشت‌بام بود و به شیری ڪه از پایین عبور می‌ڪرد، ناسزا می‌گفت شیر گفت، این تو نیستی ڪه به من ناسزا می‌گویی، بلڪه #جایگاه توست ڪه به من ناسزا می‌گوید
بعضی‌ها ازخود هیچ ندارند، هیچ‌اند و ترسو و به پشتوانه دیگران یا به دلیل موقعیت‌شان جرات اظهارنظر دارند
ابلها، مردا، عدوی تو نیستم من، #انکار توام
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران
خدمت بی‌نظیر #ویروس‌کرونا به مردم ایران
امروز را بخاطر بسپارید
بسته شدن درب‌های حرم معصومین ثابت کرد نه #معجزه‌ای در کار است و نه الله و امامان و امام‌زاده‌ها شفادهنده هستند. امام و دعا و قرآن و نهج‌البلاغه و سایر یاوه‌ها هم جلودار #کرونا نشدند
#کرونا ثابت کرد تمام این گنبدهای‌طلا برای خالی‌کردن جیب ملتی خفته در اوهام خرافات ساخته شده‌اند و از استخوان پوسیده هیچکسی نمی‌توان هیچ انتظاری داشت. دیر یا زود ویروس‌کرونا خواهد رفت، اما بدون شک اثر ضربه #کرونا برای همیشه بر خرافات‌دینی و مذهب، کارگر و موثر خواهد بود و افراد زیادی را آگاه کرده و از خرافات دور خواهد نمود ...
من خدا را در اوج خدایی خویش، #انکار می‌کنم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
خدمت بی‌نظیر #ویروس‌کرونا به مردم ایران
امروز را بخاطر بسپارید
بسته شدن درب‌های حرم معصومین ثابت کرد نه #معجزه‌ای در کار است و نه الله و امامان و امام‌زاده‌ها شفادهنده هستند. امام و دعا و قرآن و نهج‌البلاغه و سایر یاوه‌ها هم جلودار #کرونا نشدند
#کرونا ثابت کرد تمام این گنبدهای‌طلا برای خالی‌کردن جیب ملتی خفته در اوهام خرافات ساخته شده‌اند و از استخوان پوسیده هیچکسی نمی‌توان هیچ انتظاری داشت. دیر یا زود ویروس‌کرونا خواهد رفت، اما بدون شک اثر ضربه #کرونا برای همیشه بر خرافات‌دینی و مذهب، کارگر و موثر خواهد بود و افراد زیادی را آگاه کرده و از خرافات دور خواهد نمود ...
من خدا را در اوج خدایی خویش، #انکار می‌کنم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران
☆ خوانشی بر #افسانه‌معراج {۲}
با توجه به مطالبی که عرض کردم، این سوال پیش می‌آید که آیا آیه ۱ سوره اسرا سال‌ها پس از مرگ محمد، نوشته شده؟ زیرا درغیر اینصورت محمد چگونه از محلی که در زمان حیاتش وجود نداشته می‌توانسته سفر خیالی خود را به بهشت انجام داده باشد؟
اشتباه بزرگی که اکثر #مفسرین، از جمله #یوسفعلی می‌کنند اینست که می‌گویند، منظور از مسجدالاقصا محل مسجدالاقصا مورد نظر است نه مسجد الاقصای واقعی!
نخست آنکه، عقلانی نیست که ۶۹ سال پیش از ساختن یک مسجد بر روی آن اسم بگذارند
و دوم آنکه حدیثی وجود دارد که ثابت می‌کند منظور از مسجد الاقصا، مسجدالاقصای واقعی است نه محل آن:
ابوذر نقل می‌کند که، از پیامبر پرسیدم یا رسول‌الله کدام مسجد اول ساخته شده است. پیامبر گفت مسجدالاحرام سپس گفتم مسجد بعدی کدام است گفت مسجدالاقصا. گفتم فاصله بین ساختن این دو چند سال طول کشید. او در جواب پاسخ داد ۴۰ سال. سپس در ادامه فرمود هر وقت که زمان نماز فرا رسید هر کجا هستی نماز بگزار زیرا همه زمین محلی برای عبادت توست (منبع، ترجمه انگلیسی صحیح‌البخاری - مجلد چهارم - کتاب ۵۵ - برگ ۶۳۶)
لذا مسلمانان باید به ۲ پرسش زیر پاسخ دهند:
۱. چگونه سفر معجزه‌وار پیامبرشان از جایی آغاز شده که در آنزمان هنوز وجود نداشته؟
۲. چگونه نام مکانی مجهول در کتاب مقدس‌شان آمده است؟
نتیجه آنکه قرآن نیز برخلاف ادعای خود و پیروانش مبنی بر عدم تحریف‌پذیری، سال‌ها پس از مرگ بنیانگذارش، تدوین، تکمیل و نوشته شده است
من خدا را در اوج خدایی خویش، #انکار می‌کنم
#پایان
Join Us ☞ @iranian_antitheists
☆ خوانشی بر #افسانه‌معراج {۲}
با توجه به مطالبی که عرض کردم، این سوال پیش می‌آید که آیا آیه ۱ سوره اسرا سال‌ها پس از مرگ محمد، نوشته شده؟ زیرا درغیر اینصورت محمد چگونه از محلی که در زمان حیاتش وجود نداشته می‌توانسته سفر خیالی خود را به بهشت انجام داده باشد؟
اشتباه بزرگی که اکثر #مفسرین، از جمله #یوسفعلی می‌کنند اینست که می‌گویند، منظور از مسجدالاقصا محل مسجدالاقصا مورد نظر است نه مسجد الاقصای واقعی!
نخست آنکه، عقلانی نیست که ۶۹ سال پیش از ساختن یک مسجد بر روی آن اسم بگذارند
و دوم آنکه حدیثی وجود دارد که ثابت می‌کند منظور از مسجد الاقصا، مسجدالاقصای واقعی است نه محل آن:
ابوذر نقل می‌کند که، از پیامبر پرسیدم یا رسول‌الله کدام مسجد اول ساخته شده است. پیامبر گفت مسجدالاحرام سپس گفتم مسجد بعدی کدام است گفت مسجدالاقصا. گفتم فاصله بین ساختن این دو چند سال طول کشید. او در جواب پاسخ داد ۴۰ سال. سپس در ادامه فرمود هر وقت که زمان نماز فرا رسید هر کجا هستی نماز بگزار زیرا همه زمین محلی برای عبادت توست (منبع، ترجمه انگلیسی صحیح‌البخاری - مجلد چهارم - کتاب ۵۵ - برگ ۶۳۶)
لذا مسلمانان باید به ۲ پرسش زیر پاسخ دهند:
۱. چگونه سفر معجزه‌وار پیامبرشان از جایی آغاز شده که در آنزمان هنوز وجود نداشته؟
۲. چگونه نام مکانی مجهول در کتاب مقدس‌شان آمده است؟
نتیجه آنکه قرآن نیز برخلاف ادعای خود و پیروانش مبنی بر عدم تحریف‌پذیری، سال‌ها پس از مرگ بنیانگذارش، تدوین، تکمیل و نوشته شده است
من خدا را در اوج خدایی خویش، #انکار می‌کنم
#پایان
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران
خدا را باید #استفراغ کرد
شخصی در جایی نوشته بود:
بی‌خدایان حوصله‌ام را سر می‌برند چون فقط از خدا حرف می‌زنند
⤸ در پاسخ به ایشان باید گفت، درست می‌گویید. اما آنچه شما هرگز توان دیدنش را نداشته‌اید، و همفکرانتان نیر ممکن است هرگز درک نکنند اینست که، ما در مورد خدا حرف نمی‌زنیم، بلکه‌داریم خدا را استفراغ می‌کنیم
ما از زور پرخوری و غذای‌مسمومی که به نام خدا و دین بر معدهفرهنگی ما تحمیل شده است، بد مزاج شده‌ایم، لذا باید آنرا به طریقی با سلاح‌منطق و علم پس بزنیم
ما دچار دو استبداد و شاید سه استبداد هستیم (استبداد را را همان شیوه‌بردگی و برده‌داری ببینید)
⟲ اولین‌استبداد، استبداد الله و حاکمان و موبدان و کاهنان‌دینی است که استبداد عناصر قدرت و ثروت را توجیه معنوی می‌کنند
⟲ دومین‌استبداد، استبداد اجتماعی‌ای که عرف و نگاه‌فرهنگی جامعه است و حاصل تربیت‌اجتماعی و باورها و عقاید آن اجتماع است. چنین اجتماع‌معلولی، استبداد می‌سازد و اجازه هنجارشکنی نمی‌دهد
⟲ سومین‌استبداد، استبداد من بر من است، که اثرات تربیت‌اجتماعی است و پارامتری در من ایجاد می‌کند که اجازه تابوشکنی را به علت ترس از طردشدن از اجتماع و یا احساس گناه نمی‌دهد و همواره خود را در یک زندان‌ابدی نگه می‌داریم
⇚ آنچه مهم است شجاعت و جستجوگری هر انسان است که سبب دریدگی این حصارها می‌شود. انسانی که حصار خود را نشکند، نمی‌تواند حصار جامعه را بشکند و جامعه‌ای که حصار خود را نشکند در حصار تحمیلی خود کوچک می‌شود و تحلیل می‌رود.
⇚ بزرگی یک جامعه به نفوس و متراژ خاک و منابع آن نیست، (اگرچه مهم هستند) بلکه بزرگی هر جامعه به تولید فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، تکنولوژی و علمی آن جامعه است. تا بستر در جهت هدف‌غایی که همان امنیت روانی و جانی جامعه است مهیا شود، باید انسان را به انسان واگذاریم و سیستم جامعه را متمرکز در عدالت کنیم تا پشتوانه #آزادی باشد، آزادی‌برای‌همه، بی‌هیچ قید و شرطی
وظیفه مالیات‌گیرنده تضمین این عدالت اجتماعی است نه سرکوب
⇚ ما هم از طرف الله سرکوب می‌شویم و هم توسط حاکم‌عرفی-اجتماعی که نتیجه همین است که سعادتمند نیستیم و نخواهیم شد. سعادت انسان در گشودن قیدهای ناملزوم است. دین و خدا قید ناملزومی هستند که انسان را اسیر خود می‌کند
⥶ خدا را استفراغ کنید تا معدهفرهنگی شما آزاد شود تا بتوانید در بزنگ‌های انتخاب، تصمیم‌های درست بگیرد
× من خدا را در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
خدا را باید #استفراغ کرد
شخصی در جایی نوشته بود:
بی‌خدایان حوصله‌ام را سر می‌برند چون فقط از خدا حرف می‌زنند
⤸ در پاسخ به ایشان باید گفت، درست می‌گویید. اما آنچه شما هرگز توان دیدنش را نداشته‌اید، و همفکرانتان نیر ممکن است هرگز درک نکنند اینست که، ما در مورد خدا حرف نمی‌زنیم، بلکه‌داریم خدا را استفراغ می‌کنیم
ما از زور پرخوری و غذای‌مسمومی که به نام خدا و دین بر معدهفرهنگی ما تحمیل شده است، بد مزاج شده‌ایم، لذا باید آنرا به طریقی با سلاح‌منطق و علم پس بزنیم
ما دچار دو استبداد و شاید سه استبداد هستیم (استبداد را را همان شیوه‌بردگی و برده‌داری ببینید)
⟲ اولین‌استبداد، استبداد الله و حاکمان و موبدان و کاهنان‌دینی است که استبداد عناصر قدرت و ثروت را توجیه معنوی می‌کنند
⟲ دومین‌استبداد، استبداد اجتماعی‌ای که عرف و نگاه‌فرهنگی جامعه است و حاصل تربیت‌اجتماعی و باورها و عقاید آن اجتماع است. چنین اجتماع‌معلولی، استبداد می‌سازد و اجازه هنجارشکنی نمی‌دهد
⟲ سومین‌استبداد، استبداد من بر من است، که اثرات تربیت‌اجتماعی است و پارامتری در من ایجاد می‌کند که اجازه تابوشکنی را به علت ترس از طردشدن از اجتماع و یا احساس گناه نمی‌دهد و همواره خود را در یک زندان‌ابدی نگه می‌داریم
⇚ آنچه مهم است شجاعت و جستجوگری هر انسان است که سبب دریدگی این حصارها می‌شود. انسانی که حصار خود را نشکند، نمی‌تواند حصار جامعه را بشکند و جامعه‌ای که حصار خود را نشکند در حصار تحمیلی خود کوچک می‌شود و تحلیل می‌رود.
⇚ بزرگی یک جامعه به نفوس و متراژ خاک و منابع آن نیست، (اگرچه مهم هستند) بلکه بزرگی هر جامعه به تولید فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، تکنولوژی و علمی آن جامعه است. تا بستر در جهت هدف‌غایی که همان امنیت روانی و جانی جامعه است مهیا شود، باید انسان را به انسان واگذاریم و سیستم جامعه را متمرکز در عدالت کنیم تا پشتوانه #آزادی باشد، آزادی‌برای‌همه، بی‌هیچ قید و شرطی
وظیفه مالیات‌گیرنده تضمین این عدالت اجتماعی است نه سرکوب
⇚ ما هم از طرف الله سرکوب می‌شویم و هم توسط حاکم‌عرفی-اجتماعی که نتیجه همین است که سعادتمند نیستیم و نخواهیم شد. سعادت انسان در گشودن قیدهای ناملزوم است. دین و خدا قید ناملزومی هستند که انسان را اسیر خود می‌کند
⥶ خدا را استفراغ کنید تا معدهفرهنگی شما آزاد شود تا بتوانید در بزنگ‌های انتخاب، تصمیم‌های درست بگیرد
× من خدا را در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
× آسمان در قرآن
۳. کداميک سخت‌تر است؟
آيه ۵۷ سوره مؤمن می‌گويد:
آفرينش آسمان و زمين از آفرينش مردم (انسان‌ها) بزرگتر است، ولی بيشتر مردم نمی‌دانند
آيه ۲۷ سوره نازعات نيز خطاب به آدميان می‌پرسد، آيا آفرينش شما [آدميان] سخت‌تر است يا آسمانی كه [او] آنرا برپا كرده؟
در آيه اول، اگر اكبر را به همان معنای لغوی، یعنی بزرگتر بگيريم، آيه دچار ابهام می‌شود. زيرا گزاره آسمان‌ها و زمين (از نظر حجم و اندازه) از انسان بزرگترند معنای درستی دارد، اما گزاره، آفرينش آسمان‌ها و زمين از آفرينش انسان بزرگتر است - كه البته معنای ظاهر آيه نيز همين است - معنای معقولی پيدا نمی‌كند. مگر اينكه اكبر را به معنی شگفتانگيزتر و يا سخت‌تر بگيريم. در اينصورت، هرچند ابهام‌ظاهری از بين می‌رود، اما سؤالاتی پديد می‌آيد كه پاسخ به آنها ضروری است:
۱. شگفت‌انگيز بودن يا نبودن و اينكه فلان پديده شگفتانگيزتر از فلان پديده ديگر هست يا نيست، به حالات نفسانی و شرايط روحی و روانی و سليقه‌های آدميان برمی‌گردد و ديكته‌شدنی نيست
ممكن است از نظر من، مار، حيوانی شگفتانگيزتر از مورچه باشد و از نظر فردی ديگر، مورچه از مار شگفتانگيزتر باشد و در نظر شخص سومی، هیچیک از اين دو به اندازه زنبورعسل شگفت‌انگيز نباشند
همينطور ممكن است از نظر بعضی افراد، آفرينش آسمان‌ها و زمين از آفرينش آدميان شگفتانگيزتر باشد و از نظر بعضی ديگر برعكس، و حتی ممكن است عده‌ای از آدميان از هیچیک از ايندو، به شگفت نيايند!
در اينجا گويی محمد، حالات نفسانی و روحی و روانی خود را بيان كرده و به خدا نسبت داده است
۲. اگر اكبر را به معنی سخت‌تر بگيريم، اين سؤال پيش می‌آيد كه چطور ممكن است آفرينش آسمان‌ها و زمين، برای خداوند قادرمطلق، سخت‌تر از آفرينش انسان باشد؟
اصولا بكار بردن واژه‌های آسان، آسان‌تر، سخت و سخت‌تر در مورد خدای‌قادرمطلقی كه هرچه اراده كند، بلافاصله بوجود می‌آيد، معنایی درست و معقولی ندارد. برای چنين خدایی آفرينش يک مورچه با آفرينش يک دایناسور نباید فرقی داشته باشد، آفريدن يک ذره خاک در نظر خداوند با آفريدن ميليون‌ها كهكشان باید يكی باشد و نبايد گفت دومی برای او سخت‌تر از اولی است
با توضیحاتی كه دادم، سئوال مطرح شده در آيه ۲۷ سوره نازعات - كه در ابتدا آمد - بی‌معنی و نامعقول جلوه می‌كند. در اين آيه، خدای‌محمد از مردم می‌پرسد: آيا آفرينش شما آدميان سخت‌تر است يا آفرينش آسمان‌ها؟ گويی توقع دارد كه مخاطبان در پاسخ بگويند، خوب، آفرينش آسمان‌ها!؟
۴. نتیجه‌گیری و سخن پایانی
آنچه از آیات قرآن درمی‌یابیم اینست که محمد دقیقا آسمان را همانگونه می‌دیده که یهودیان تجسم آنرا در تورات آورده بودند، یعنی جسمی سخت که میان آب‌های بهشت و آب‌های زمین حائل ایجاد کرده است
And God said, Let there be a #firmament in the midst of the waters, and let it divide the waters from the Waters
And God made the firmament, and divided the waters which were under the firmament from the waters which were above the firmament: and it was so
(Genesis - Charter 1 - 6&7)
در علم ما چیزی بنام آسمان نداریم که نیاز به بنا کردن داشته باشد یا نیاز باشد کسی آنرا نگه دارد تا روی سر ما نیفتد، حال چه یک طبقه باشد و چه هفت طبقه. آنچه محمد بعنوان آسمان می‌پنداشته و آنرا در کتاب خود منعکس کرده تنها دانش رایج میان یهودیان و سایر اقوام مجاور خود بوده و نه علمی از دانش بی‌پایان خدایی با علم‌مطلق
من #خدا را در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم ✌🏾
#پایان
Join Us ☞ @iranian_antitheists
× آسمان در قرآن
۳. کداميک سخت‌تر است؟
آيه ۵۷ سوره مؤمن می‌گويد:
آفرينش آسمان و زمين از آفرينش مردم (انسان‌ها) بزرگتر است، ولی بيشتر مردم نمی‌دانند
آيه ۲۷ سوره نازعات نيز خطاب به آدميان می‌پرسد، آيا آفرينش شما [آدميان] سخت‌تر است يا آسمانی كه [او] آنرا برپا كرده؟
در آيه اول، اگر اكبر را به همان معنای لغوی، یعنی بزرگتر بگيريم، آيه دچار ابهام می‌شود. زيرا گزاره آسمان‌ها و زمين (از نظر حجم و اندازه) از انسان بزرگترند معنای درستی دارد، اما گزاره، آفرينش آسمان‌ها و زمين از آفرينش انسان بزرگتر است - كه البته معنای ظاهر آيه نيز همين است - معنای معقولی پيدا نمی‌كند. مگر اينكه اكبر را به معنی شگفتانگيزتر و يا سخت‌تر بگيريم. در اينصورت، هرچند ابهام‌ظاهری از بين می‌رود، اما سؤالاتی پديد می‌آيد كه پاسخ به آنها ضروری است:
۱. شگفت‌انگيز بودن يا نبودن و اينكه فلان پديده شگفتانگيزتر از فلان پديده ديگر هست يا نيست، به حالات نفسانی و شرايط روحی و روانی و سليقه‌های آدميان برمی‌گردد و ديكته‌شدنی نيست
ممكن است از نظر من، مار، حيوانی شگفتانگيزتر از مورچه باشد و از نظر فردی ديگر، مورچه از مار شگفتانگيزتر باشد و در نظر شخص سومی، هیچیک از اين دو به اندازه زنبورعسل شگفت‌انگيز نباشند
همينطور ممكن است از نظر بعضی افراد، آفرينش آسمان‌ها و زمين از آفرينش آدميان شگفتانگيزتر باشد و از نظر بعضی ديگر برعكس، و حتی ممكن است عده‌ای از آدميان از هیچیک از ايندو، به شگفت نيايند!
در اينجا گويی محمد، حالات نفسانی و روحی و روانی خود را بيان كرده و به خدا نسبت داده است
۲. اگر اكبر را به معنی سخت‌تر بگيريم، اين سؤال پيش می‌آيد كه چطور ممكن است آفرينش آسمان‌ها و زمين، برای خداوند قادرمطلق، سخت‌تر از آفرينش انسان باشد؟
اصولا بكار بردن واژه‌های آسان، آسان‌تر، سخت و سخت‌تر در مورد خدای‌قادرمطلقی كه هرچه اراده كند، بلافاصله بوجود می‌آيد، معنایی درست و معقولی ندارد. برای چنين خدایی آفرينش يک مورچه با آفرينش يک دایناسور نباید فرقی داشته باشد، آفريدن يک ذره خاک در نظر خداوند با آفريدن ميليون‌ها كهكشان باید يكی باشد و نبايد گفت دومی برای او سخت‌تر از اولی است
با توضیحاتی كه دادم، سئوال مطرح شده در آيه ۲۷ سوره نازعات - كه در ابتدا آمد - بی‌معنی و نامعقول جلوه می‌كند. در اين آيه، خدای‌محمد از مردم می‌پرسد: آيا آفرينش شما آدميان سخت‌تر است يا آفرينش آسمان‌ها؟ گويی توقع دارد كه مخاطبان در پاسخ بگويند، خوب، آفرينش آسمان‌ها!؟
۴. نتیجه‌گیری و سخن پایانی
آنچه از آیات قرآن درمی‌یابیم اینست که محمد دقیقا آسمان را همانگونه می‌دیده که یهودیان تجسم آنرا در تورات آورده بودند، یعنی جسمی سخت که میان آب‌های بهشت و آب‌های زمین حائل ایجاد کرده است
And God said, Let there be a #firmament in the midst of the waters, and let it divide the waters from the Waters
And God made the firmament, and divided the waters which were under the firmament from the waters which were above the firmament: and it was so
(Genesis - Charter 1 - 6&7)
در علم ما چیزی بنام آسمان نداریم که نیاز به بنا کردن داشته باشد یا نیاز باشد کسی آنرا نگه دارد تا روی سر ما نیفتد، حال چه یک طبقه باشد و چه هفت طبقه. آنچه محمد بعنوان آسمان می‌پنداشته و آنرا در کتاب خود منعکس کرده تنها دانش رایج میان یهودیان و سایر اقوام مجاور خود بوده و نه علمی از دانش بی‌پایان خدایی با علم‌مطلق
من #خدا را در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم ✌🏾
#پایان
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
✫ به راستی تاکنون تصویر خدا، بنیادی‌ترین اعتراض ضدهستی بوده‌است …
✫ خدای را #انکار می‌کنیم، ما مسئولیت را از خدا نفی می‌کنیم
ما تنها با همین، چه بسا بتوانیم جهان را #آزاد کنیم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
✫ به راستی تاکنون تصویر خدا، بنیادی‌ترین اعتراض ضدهستی بوده‌است …
✫ خدای را #انکار می‌کنیم، ما مسئولیت را از خدا نفی می‌کنیم
ما تنها با همین، چه بسا بتوانیم جهان را #آزاد کنیم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
{خطاب به خدا}
از تو طلب‌آمرزش کنیم؟ تو را چه به آمرزیدن ما؟
گمان می‌کنی که اگر هزار سال در #بهشت بمانم هرگز وحشت چشم‌های او فراموشم بشود؟
تا زمانی که در جهنم‌خدا، دوزخیان هستند و در زمین او فقرا، من برگزیدگان ابله‌اش را، که می‌توانند شاد باشند، تحقیر می‌کنم
من طرفدار انسان و دشمن خدایان هستم و از این طرفداری دست بر نمی‌دارم
✘ من #خدا را، در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
{خطاب به خدا}
از تو طلب‌آمرزش کنیم؟ تو را چه به آمرزیدن ما؟
تویی که باید از ما آمرزش بطلبی!
نمی‌دانم که برای من چه مقدر کرده‌ای. این زن را هم درست نمی‌شناختم. اما اگر تو، او را محکوم کنی، من #بهشت تو را نمیخواهمگمان می‌کنی که اگر هزار سال در #بهشت بمانم هرگز وحشت چشم‌های او فراموشم بشود؟
تا زمانی که در جهنم‌خدا، دوزخیان هستند و در زمین او فقرا، من برگزیدگان ابله‌اش را، که می‌توانند شاد باشند، تحقیر می‌کنم
من طرفدار انسان و دشمن خدایان هستم و از این طرفداری دست بر نمی‌دارم
✘ من #خدا را، در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
تا زمانی که در جهنم‌خدا، دوزخیان هستند و در زمین او فقرا، من برگزیدگان ابله‌اش را، که می‌توانند شاد باشند، تحقیر می‌کنم
من طرفدار انسان و دشمن خدایان هستم و از این طرفداری دست بر نمی‌دارم
✘ من #خدا را، در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
تا زمانی که در جهنم‌خدا، دوزخیان هستند و در زمین او فقرا، من برگزیدگان ابله‌اش را، که می‌توانند شاد باشند، تحقیر می‌کنم
من طرفدار انسان و دشمن خدایان هستم و از این طرفداری دست بر نمی‌دارم
✘ من #خدا را، در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
× ما خدا را #انکار می‌کنیم
× مسئولیت خدا را #انکار می‌کنیم
و تنها از این راه است که دنیا را نجات خواهیم داد
Join Us ☞ @iranian_antitheists
× ما خدا را #انکار می‌کنیم
× مسئولیت خدا را #انکار می‌کنیم
و تنها از این راه است که دنیا را نجات خواهیم داد
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
#آنارشیست‌ها نه پیرو #نظام‌دموکراتیک هستند و نه #مریددیکتاتوری (۱)
واژه #دموکراسی در غالب‌نظری به‌معنی #دولت‌مردمی است. دولت همه و امتیاز و رفاه همگانی و در عملکردی عمومی و همگانی.
در نظام‌دموکراتیک، مردم می‌توانند هر چه می‌خواهند به زبان بیاورند و نماینده‌گان خویش را فراخوانند، از آنها دفاع و حفاظت کنند، و آنان را هر زمان خواستند #انکار کنند.
حکومت‌دموکراتیک بطور #نمایشی، مدعی است هریک از افرادی که #خلق را تشکیل می‌دهد، آزاد است هر عقیده‌ای را جامع عمل بپوشاند و بر هرآنچه علاقمند است بها دهد.
این حکومت، مدعی است هر فردی از منظرگاه سیاسی و اقتصادی دارای #استقلال است و هیچکس نباید در زیستن خود مجبور به تاسی و مماشات و زیر تسلط دیگری باشد.
• اگر طبقه‌ای و افرادی فاقد ابزارهای تولید باشند به طور اتوماتیک وابسته به کسانی خواهند بود که ابزارهای تولید را در اختیار دارند و اینجاست که #دموکراسی هیچ چیز مگر دروغ و فریب نیست.
فریبی که سر توده‌ها را شیره می‌مالد و آنها را #فرمانبر می‌سازد در تاسی به شبحی نادیدنی که تحکم و برتری #قدرت‌مطلق است.
× بدین شکل برتری طبقه ممتاز است که تضمین می‌شود.
× دولت مردمی در دل #دموکراسی، نمی‌تواند به سوی حکومت #سوسیالیستی قدم بردارد. اگر بتواند باید در راه اشتراکی کردن ابزار تولید و زندگی اجتماعی و استقال سیاسی افراد آستین بالا بزند.
با وجود این تصور می‌شود یک حکومت دموکراتیک به تضمین حقوق منفرد و روند عدالت و استقلال زندگی اجتماعی در مقایسه با نوع دیگرش، پاسخ مثبت‌تری می‌دهد، و به تاریک و روشن چنین می‌اندیشیدند کسانی که در اختناق حکومت خودکامه می‌جنگیدند، رنج می‌بردند و می‌مردند.
اما با یک نگاه دقیق به واقعیات، وقتی کلاهمان را قاضی کنیم می‌بینیم #دولتِ‌همه، بخاطر تنوع و تضاد اندیشه و آرزوها و نیازها، تنها در عنوان باقی می‌ماند و هرگز و تقریبا هرگز به جایی نمی‌رسد که در موضوعی و خطابی نظر همه را جلب کند.
پس چنین دولتی در حالت ایده‌آل خود صرفا در عنوان می‌تواند #دولت‌اکثریت محسوب شود.
برای دموکرات‌ها و گاها سوسیالیست‌ها چنین وضعی ایدآل است و با کمال میل به آن تن درمی‌دهند.
وقتی آنها تن دادند روشن است که باید به حقوق اقلیت نیز پایبندی کنند.
اما داستان بدینجا تمام نیست زیرا این اکثریت است که حقوق اقلیت را تبیین می‌کند، یعنی اقلیت تنها عروسکی است که اکثریت نخ آن را تکان می دهد.
• حقوق اقلیت همان پشیزی است که قانون اکثریت مشخص کرده است.
• یگانه محدودیت داوری اکثریت بر اقلیت حق مقاومتی است که هویت آنان را نشان می‌دهد. به این معنای مشخص که نبرد اجتماعی آنان ادامه خواهد داشت.
× آن چالشی که بخشی از اعضای کوچک در آن شرکت می‌کنند تا اراده خود را نشان دهند و به ندرت بخش وسیع‌تری از اجتماع با آنها همگام خواهند شد.
من اینجا به استناد حقایق پیشین و معاصر نشان خواهم داد نه تنها حقیقت ندارد اکثریت توانسته باشد در هیئت یک دولت و راهبری وارد عمل شود و واقعا بتواند سکان فرماندهی را به دست گیرد بلکه نشان می دهم که در واقعیت #دولت‌دموکراتیک، هیچ چیز بیش از #دولت‌ثروتمندان نیست. یک حکومت اقلیت بر اکثریت ونتیجتا نوعی از #دیکتاتوری.
#ادامه‌دارد
Join Us ☞ @iranian_antitheists
#آنارشیست‌ها نه پیرو #نظام‌دموکراتیک هستند و نه #مریددیکتاتوری (۱)
واژه #دموکراسی در غالب‌نظری به‌معنی #دولت‌مردمی است. دولت همه و امتیاز و رفاه همگانی و در عملکردی عمومی و همگانی.
در نظام‌دموکراتیک، مردم می‌توانند هر چه می‌خواهند به زبان بیاورند و نماینده‌گان خویش را فراخوانند، از آنها دفاع و حفاظت کنند، و آنان را هر زمان خواستند #انکار کنند.
حکومت‌دموکراتیک بطور #نمایشی، مدعی است هریک از افرادی که #خلق را تشکیل می‌دهد، آزاد است هر عقیده‌ای را جامع عمل بپوشاند و بر هرآنچه علاقمند است بها دهد.
این حکومت، مدعی است هر فردی از منظرگاه سیاسی و اقتصادی دارای #استقلال است و هیچکس نباید در زیستن خود مجبور به تاسی و مماشات و زیر تسلط دیگری باشد.
• اگر طبقه‌ای و افرادی فاقد ابزارهای تولید باشند به طور اتوماتیک وابسته به کسانی خواهند بود که ابزارهای تولید را در اختیار دارند و اینجاست که #دموکراسی هیچ چیز مگر دروغ و فریب نیست.
فریبی که سر توده‌ها را شیره می‌مالد و آنها را #فرمانبر می‌سازد در تاسی به شبحی نادیدنی که تحکم و برتری #قدرت‌مطلق است.
× بدین شکل برتری طبقه ممتاز است که تضمین می‌شود.
× دولت مردمی در دل #دموکراسی، نمی‌تواند به سوی حکومت #سوسیالیستی قدم بردارد. اگر بتواند باید در راه اشتراکی کردن ابزار تولید و زندگی اجتماعی و استقال سیاسی افراد آستین بالا بزند.
با وجود این تصور می‌شود یک حکومت دموکراتیک به تضمین حقوق منفرد و روند عدالت و استقلال زندگی اجتماعی در مقایسه با نوع دیگرش، پاسخ مثبت‌تری می‌دهد، و به تاریک و روشن چنین می‌اندیشیدند کسانی که در اختناق حکومت خودکامه می‌جنگیدند، رنج می‌بردند و می‌مردند.
اما با یک نگاه دقیق به واقعیات، وقتی کلاهمان را قاضی کنیم می‌بینیم #دولتِ‌همه، بخاطر تنوع و تضاد اندیشه و آرزوها و نیازها، تنها در عنوان باقی می‌ماند و هرگز و تقریبا هرگز به جایی نمی‌رسد که در موضوعی و خطابی نظر همه را جلب کند.
پس چنین دولتی در حالت ایده‌آل خود صرفا در عنوان می‌تواند #دولت‌اکثریت محسوب شود.
برای دموکرات‌ها و گاها سوسیالیست‌ها چنین وضعی ایدآل است و با کمال میل به آن تن درمی‌دهند.
وقتی آنها تن دادند روشن است که باید به حقوق اقلیت نیز پایبندی کنند.
اما داستان بدینجا تمام نیست زیرا این اکثریت است که حقوق اقلیت را تبیین می‌کند، یعنی اقلیت تنها عروسکی است که اکثریت نخ آن را تکان می دهد.
• حقوق اقلیت همان پشیزی است که قانون اکثریت مشخص کرده است.
• یگانه محدودیت داوری اکثریت بر اقلیت حق مقاومتی است که هویت آنان را نشان می‌دهد. به این معنای مشخص که نبرد اجتماعی آنان ادامه خواهد داشت.
× آن چالشی که بخشی از اعضای کوچک در آن شرکت می‌کنند تا اراده خود را نشان دهند و به ندرت بخش وسیع‌تری از اجتماع با آنها همگام خواهند شد.
من اینجا به استناد حقایق پیشین و معاصر نشان خواهم داد نه تنها حقیقت ندارد اکثریت توانسته باشد در هیئت یک دولت و راهبری وارد عمل شود و واقعا بتواند سکان فرماندهی را به دست گیرد بلکه نشان می دهم که در واقعیت #دولت‌دموکراتیک، هیچ چیز بیش از #دولت‌ثروتمندان نیست. یک حکومت اقلیت بر اکثریت ونتیجتا نوعی از #دیکتاتوری.
#ادامه‌دارد
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
رد برهان امکان و وجوب (۱۹)
• منابع
× نايجل واربرتون، الفبای فلسفه، ترجمه مسعود عليا صفحه ۳۸ و ۳۹
× وبسایت انجمن پیشبرد علوم ایرانیان
× Questions of Existence and the Modal Cosmological Argument by Ryan Stringer
× A DEFENSE OF A PRINCIPLE OF SUFFICIENT REASON by QUENTIN SMITH
× The Cambridge Companion to Atheism.Chapter 5 by Michael Martin
× Atheism A Philosophical Justification . Chapter 3 by Michael Martin
× The Non-Existence of God. Chapter 3 by Nicholas Everitt
× Critique of Pure Reason by Immanuel Kant
× من #خدا را در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم
#پایان
(چرا #خدا_وجود_ندارد)
Join Us ☞ @iranian_antitheists
رد برهان امکان و وجوب (۱۹)
• منابع
× نايجل واربرتون، الفبای فلسفه، ترجمه مسعود عليا صفحه ۳۸ و ۳۹
× وبسایت انجمن پیشبرد علوم ایرانیان
× Questions of Existence and the Modal Cosmological Argument by Ryan Stringer
× A DEFENSE OF A PRINCIPLE OF SUFFICIENT REASON by QUENTIN SMITH
× The Cambridge Companion to Atheism.Chapter 5 by Michael Martin
× Atheism A Philosophical Justification . Chapter 3 by Michael Martin
× The Non-Existence of God. Chapter 3 by Nicholas Everitt
× Critique of Pure Reason by Immanuel Kant
× من #خدا را در اوج خدایی‌خویش، #انکار می‌کنم
#پایان
(چرا #خدا_وجود_ندارد)
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
رد برهان امکان و وجوب (۱۳)
قبلا گفتم که اگر تمامی علت‌ها ممکن‌الوجود باشند، آنگاه به پرسش‌های وجود نمی‌توان پاسخ داد
علت‌های ممكن‌الوجود، خودشان نيازمند علتی برای توجیه وجود خودشان هستند و چون ممکن‌الوجود خودش نمی‌تواند وجود خودش را توضیح دهد، این سوالات بی‌پاسخ می‌ماند که
× #چرا و #به‌چه‌علت ممكن‌الوجودها وجود دارند به جای آنكه نباشند؟
يا چرا ممكن‌الوجودها وجود دارند به جاي آنكه چيز دیگری وجود داشته باشد؟
پس اگر فقط علت‌های ممکن وجود داشته باشند و علت واجبی را در نظر نگیریم خود به خود نتيجه می شود كه
• چیزی یا چیزهایی وجود دارد كه علتی ندارد و این در واقع #انکار_اصل‌علیت است
پس اگر درستی اصل‌علیت را بپذیریم به ناچار باید وجود حداقل یک علت‌واجب‌الوجود را هم قبول کنیم
ولی در همه تلاش های ما، برای یافتن علت موجودات ممکن، فقط به علت‌هایی برخوردیم که خودشان ممکن‌الوجود بودند.
ما تا به حال هیچ علت واجب‌الوجودی پیدا نکردیم و از آنجا که اصل‌علیت در گرو وجود حداقل یک علت‌واجب‌الوجود برای موجودات ممکن است که در هیچیک از تلاشهای ما برای پیدا کردن علت وجود موجودات یافت نشده است، پس ثمره تلاشهای ما در یافتن علت موجودات ممکن درستی اصل علیت را ثابت نمی‌کند.
سه حالت را برای مجموعه موجودات در نظر بگیرید.
حالت الف)
اعضا مجموعه متناهی موجودات ممکن‌الوجود، بدون علت وجود دارند و این اعضا وجود بقیه اعضا مجموعه را توضیح می‌دهند
حالت ب)
اعضا مجموعه نامتناهی موجودات ممکن‌الوجود علتی دارند و وجود هر عضو مجموعه توسط اعضا دیگر توضیح داده می‌شود ولی خود مجموعه به عنوان کل بدون هیچ‌علتی وجود دارد
حالت پ)
اعضا مجموعه متناهی یا نامتناهی موجودات ممکن‌الوجود وجود دارند و وجودشان توسط حداقل یک علت واجب‌الوجود توضیح داده می شود.
در واقع ثمره تلاشهای ما برای پیدا کردن علت موجودات ممکن بیشتر با مجموعه های [الف] و [ب] سازگاری دارد (مجموعه هایی که اصل‌علیت در آن صادق نیست) تا مجموعه [ج] (مجموعه‌ای که اصل‌علیت در ان صادق است)
یعنی تلاشهای ما در یافتن علت موجودات ممکن و نتایجی که از این تلاش‌ها گرفتیم از درستی اصل علیت حمایت نمی کند.
#ادامه‌دارد
(چرا #خدا_وجود_ندارد)
Join Us ☞ @iranian_antitheists
رد برهان امکان و وجوب (۱۳)
قبلا گفتم که اگر تمامی علت‌ها ممکن‌الوجود باشند، آنگاه به پرسش‌های وجود نمی‌توان پاسخ داد
علت‌های ممكن‌الوجود، خودشان نيازمند علتی برای توجیه وجود خودشان هستند و چون ممکن‌الوجود خودش نمی‌تواند وجود خودش را توضیح دهد، این سوالات بی‌پاسخ می‌ماند که
× #چرا و #به‌چه‌علت ممكن‌الوجودها وجود دارند به جای آنكه نباشند؟
يا چرا ممكن‌الوجودها وجود دارند به جاي آنكه چيز دیگری وجود داشته باشد؟
پس اگر فقط علت‌های ممکن وجود داشته باشند و علت واجبی را در نظر نگیریم خود به خود نتيجه می شود كه
• چیزی یا چیزهایی وجود دارد كه علتی ندارد و این در واقع #انکار_اصل‌علیت است
پس اگر درستی اصل‌علیت را بپذیریم به ناچار باید وجود حداقل یک علت‌واجب‌الوجود را هم قبول کنیم
ولی در همه تلاش های ما، برای یافتن علت موجودات ممکن، فقط به علت‌هایی برخوردیم که خودشان ممکن‌الوجود بودند.
ما تا به حال هیچ علت واجب‌الوجودی پیدا نکردیم و از آنجا که اصل‌علیت در گرو وجود حداقل یک علت‌واجب‌الوجود برای موجودات ممکن است که در هیچیک از تلاشهای ما برای پیدا کردن علت وجود موجودات یافت نشده است، پس ثمره تلاشهای ما در یافتن علت موجودات ممکن درستی اصل علیت را ثابت نمی‌کند.
سه حالت را برای مجموعه موجودات در نظر بگیرید.
حالت الف)
اعضا مجموعه متناهی موجودات ممکن‌الوجود، بدون علت وجود دارند و این اعضا وجود بقیه اعضا مجموعه را توضیح می‌دهند
حالت ب)
اعضا مجموعه نامتناهی موجودات ممکن‌الوجود علتی دارند و وجود هر عضو مجموعه توسط اعضا دیگر توضیح داده می‌شود ولی خود مجموعه به عنوان کل بدون هیچ‌علتی وجود دارد
حالت پ)
اعضا مجموعه متناهی یا نامتناهی موجودات ممکن‌الوجود وجود دارند و وجودشان توسط حداقل یک علت واجب‌الوجود توضیح داده می شود.
در واقع ثمره تلاشهای ما برای پیدا کردن علت موجودات ممکن بیشتر با مجموعه های [الف] و [ب] سازگاری دارد (مجموعه هایی که اصل‌علیت در آن صادق نیست) تا مجموعه [ج] (مجموعه‌ای که اصل‌علیت در ان صادق است)
یعنی تلاشهای ما در یافتن علت موجودات ممکن و نتایجی که از این تلاش‌ها گرفتیم از درستی اصل علیت حمایت نمی کند.
#ادامه‌دارد
(چرا #خدا_وجود_ندارد)
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
رد برهان امکان و وجوب (۸)
در واقع علت اینکه در برهان #وجودشناختی با #انکار #واجب‌الوجود بودن خدا، تناقض به وجود می‌آید به خاطر اینست که اگر در یک حکم این همان #محمول را رفع کنیم و #موضوع را نگاه داریم، تناقض پدید می‌آید، بطوریکه اگر وجود خدا را به عنوان موجودی که #وجودش‌ذاتی است بپذیریم اما #واجب‌الوجود بودن آن را نپذیریم، این ایجاد تناقض می کند
اما اگر وجود خدا و #واجب‌الوجود آنرا با هم منکر شویم، تناقضی روی نمی دهد.
اگر مثلثی را وضع کنیم، ولی سه زاویه آن را رفع کنیم، این تناقض است
اما اگر مثلث را همراه با سه زاویه آن یکجا منکر شویم، هیچ گونه تناقضی در کار نخواهد بود.
بنابراین برهان وجودشناختی سعی دارد از ضرورت #محمول (وجود) به ضرورت #موضوع (خدا) برسد بطوریکه انکار وجود خدا شامل تناقض شود، در اینصورت اگر #محمول را رفع کنیم و موضوع را نگاه داریم، تناقض پدید می‌آید، اما اگر #موضوع و #محمول هر دو را یکجا رفع کنیم، هیچگونه تناقضی به وجود نخواهد آمد، زیرا دیگر چیزی باقی نمی‌ماند که تناقض داشته باشد
در نهایت اگر بتوانیم موضوعی را (با تمامی #محمول‌هایش) بدون اینکه تناقض پیش بیاید، رفع کنیم دیگر #واجب‌الوجودی در کار نخواهد بود
لذا:
از برهان وجودشناختی نمی‌توان واجب‌الوجود بودن خدا را استنتاج کرد.
خطای برهان #وجودشناختی اینجاست که این برهان وجود خداوند را به گونه‌ای قلمداد می‌کند که انگار صرفا کیفیتی است همچون علم‌مطلق یا قدرت‌مطلق، ولی خداوند نمی‌تواند عالم‌مطلق یا قادرمطلق باشد، مگر اینکه وجود داشته باشد.
این برهان #وجود را نه به عنوان پیش‌فرض هرگونه کیفیت، بلکه به مثابه کیفیتی دیگر به شمار می‌آورد.
اساسا وقتی تعریفی از #خدا به دست می‌دهیم پیشاپیش فرض را بر این می‌گذاریم که او وجود دارد
این باعث شده است فکر کنیم که اگر مفهومی #ماتقدم تشکیل دهیم که وجود را در خود بگنجاند، می‌توانیم نتیجه بگیریم که #متعلق آن مفهوم ضرورتا موجود است
ولی وقتی در برهان وجودشناختی گفته می‌شود:
× خدا #بالضروره موجود، یا #واجب‌الوجود است
یعنی اگر وجود داشته باشد واجب‌الوجود است.
#ادامه‌دارد
(چرا #خدا_وجود_ندارد)
Join Us ☞ @iranian_antitheists
رد برهان امکان و وجوب (۸)
در واقع علت اینکه در برهان #وجودشناختی با #انکار #واجب‌الوجود بودن خدا، تناقض به وجود می‌آید به خاطر اینست که اگر در یک حکم این همان #محمول را رفع کنیم و #موضوع را نگاه داریم، تناقض پدید می‌آید، بطوریکه اگر وجود خدا را به عنوان موجودی که #وجودش‌ذاتی است بپذیریم اما #واجب‌الوجود بودن آن را نپذیریم، این ایجاد تناقض می کند
اما اگر وجود خدا و #واجب‌الوجود آنرا با هم منکر شویم، تناقضی روی نمی دهد.
اگر مثلثی را وضع کنیم، ولی سه زاویه آن را رفع کنیم، این تناقض است
اما اگر مثلث را همراه با سه زاویه آن یکجا منکر شویم، هیچ گونه تناقضی در کار نخواهد بود.
بنابراین برهان وجودشناختی سعی دارد از ضرورت #محمول (وجود) به ضرورت #موضوع (خدا) برسد بطوریکه انکار وجود خدا شامل تناقض شود، در اینصورت اگر #محمول را رفع کنیم و موضوع را نگاه داریم، تناقض پدید می‌آید، اما اگر #موضوع و #محمول هر دو را یکجا رفع کنیم، هیچگونه تناقضی به وجود نخواهد آمد، زیرا دیگر چیزی باقی نمی‌ماند که تناقض داشته باشد
در نهایت اگر بتوانیم موضوعی را (با تمامی #محمول‌هایش) بدون اینکه تناقض پیش بیاید، رفع کنیم دیگر #واجب‌الوجودی در کار نخواهد بود
لذا:
از برهان وجودشناختی نمی‌توان واجب‌الوجود بودن خدا را استنتاج کرد.
خطای برهان #وجودشناختی اینجاست که این برهان وجود خداوند را به گونه‌ای قلمداد می‌کند که انگار صرفا کیفیتی است همچون علم‌مطلق یا قدرت‌مطلق، ولی خداوند نمی‌تواند عالم‌مطلق یا قادرمطلق باشد، مگر اینکه وجود داشته باشد.
این برهان #وجود را نه به عنوان پیش‌فرض هرگونه کیفیت، بلکه به مثابه کیفیتی دیگر به شمار می‌آورد.
اساسا وقتی تعریفی از #خدا به دست می‌دهیم پیشاپیش فرض را بر این می‌گذاریم که او وجود دارد
این باعث شده است فکر کنیم که اگر مفهومی #ماتقدم تشکیل دهیم که وجود را در خود بگنجاند، می‌توانیم نتیجه بگیریم که #متعلق آن مفهوم ضرورتا موجود است
ولی وقتی در برهان وجودشناختی گفته می‌شود:
× خدا #بالضروره موجود، یا #واجب‌الوجود است
یعنی اگر وجود داشته باشد واجب‌الوجود است.
#ادامه‌دارد
(چرا #خدا_وجود_ندارد)
Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
من نمی‌دانم چرا خیلی‌ها دارند درمورد اثبات وجود #خدا بحث می‌کنند؟
× یک انسان صادق باید باشد
و اگر ما صادق باشیم باید قبول کنیم که دین و مذهب «یک مشت اظهارات واهی هستند که هیچ پایه و اعتباری در جهان واقعی ندارند»
× مفهوم #خدا اساسا زاییده تخیلات بشری‌ست
• وجود #خدا برای #انسان‌های‌بدوی که از قدرت‌های طبیعت، وحشت و هراس داشتند قابل فهم است.
• اما برای ما که امروزه فهم خوبی، از پدیده‌های جهان هستی داریم، وجود چنین راه‌حلی دیگر نیازی نیست.
وجود خدا پای پرسش‌هایی را به میان می‌کشد، که هیچ دردی را هرگز دوا نمی‌کند، مثلا:
• اگر #خدا واقعا وجود دارد، پس چرا این همه بی‌عدالتی و نابرابری در جهان وجود دارد؟
• چرا دنیا طوری‌ست که همیشه قشر مرفع در حال استثمار قشر فقیر است؟
• او چرا جلوی اینهمه فاجعه را نمی‌گیرد؟
اگر امروزه در جهان، در این زمانه دارند دین و مذهب را هنوز تبلیغ و گسترش می‌دهند، نه بخاطر اینست که دلایل قانع کننده و موجهی دارد، بلکه به این سبب است که «دین یک ابزار قدرت برای کنترل جوامع است»
× مردم مطیع و مومن قابل‌کنترل‌تر از مردم پرسروصدا و پرسشگر هستند.
× چپاول و بهره‌برداری از یک ناراضی بمراتب مشکلتر است تا یک فرد راضی که سوال نمی‌کند.
دین و مذهب #افیونی‌ست که باعث می‌شود یک ملت بخواب رفته و ظلم و جفایی که، توسط صاحبان قدرت بر آنها روا شده را بکلی نادیده بگیرند. صاحبان قدرتی که همیشه با دین و مذهب رابطه تنگاتنگی داشته‌اند.
• دین و قدرت، هر دو احتیاج به خدایی دارند که در آینده وعده پاداش مطیعان و فرمانبردارانش را می‌دهد
× و از اینروست که #انکار_خدا را، گناه نابخشودنی حساب می‌کنند
Join Us ☞ @iranian_antitheists
من نمی‌دانم چرا خیلی‌ها دارند درمورد اثبات وجود #خدا بحث می‌کنند؟
× یک انسان صادق باید باشد
و اگر ما صادق باشیم باید قبول کنیم که دین و مذهب «یک مشت اظهارات واهی هستند که هیچ پایه و اعتباری در جهان واقعی ندارند»
× مفهوم #خدا اساسا زاییده تخیلات بشری‌ست
• وجود #خدا برای #انسان‌های‌بدوی که از قدرت‌های طبیعت، وحشت و هراس داشتند قابل فهم است.
• اما برای ما که امروزه فهم خوبی، از پدیده‌های جهان هستی داریم، وجود چنین راه‌حلی دیگر نیازی نیست.
وجود خدا پای پرسش‌هایی را به میان می‌کشد، که هیچ دردی را هرگز دوا نمی‌کند، مثلا:
• اگر #خدا واقعا وجود دارد، پس چرا این همه بی‌عدالتی و نابرابری در جهان وجود دارد؟
• چرا دنیا طوری‌ست که همیشه قشر مرفع در حال استثمار قشر فقیر است؟
• او چرا جلوی اینهمه فاجعه را نمی‌گیرد؟
اگر امروزه در جهان، در این زمانه دارند دین و مذهب را هنوز تبلیغ و گسترش می‌دهند، نه بخاطر اینست که دلایل قانع کننده و موجهی دارد، بلکه به این سبب است که «دین یک ابزار قدرت برای کنترل جوامع است»
× مردم مطیع و مومن قابل‌کنترل‌تر از مردم پرسروصدا و پرسشگر هستند.
× چپاول و بهره‌برداری از یک ناراضی بمراتب مشکلتر است تا یک فرد راضی که سوال نمی‌کند.
دین و مذهب #افیونی‌ست که باعث می‌شود یک ملت بخواب رفته و ظلم و جفایی که، توسط صاحبان قدرت بر آنها روا شده را بکلی نادیده بگیرند. صاحبان قدرتی که همیشه با دین و مذهب رابطه تنگاتنگی داشته‌اند.
• دین و قدرت، هر دو احتیاج به خدایی دارند که در آینده وعده پاداش مطیعان و فرمانبردارانش را می‌دهد
× و از اینروست که #انکار_خدا را، گناه نابخشودنی حساب می‌کنند
Join Us ☞ @iranian_antitheists