رقصان چو پروانه🦋

Channel
Logo of the Telegram channel رقصان چو پروانه🦋
@butterflys_wingsPromote
165
subscribers
Forwarded from ربات حذف ✂️
حضور توست
که صبح را زیبا می کند
چشمانت خورشید
لبخندت نغمه ی چکاوکان کوچک
عطر تنت رایحه ی چوب های باران خورده ی جنگل
و قامتت استواری دماوند

تو را در دنج ترین نقطه ی اتاقم می گذارم
و هر صبح
چون قدیسه ایی ستودنی
پرستشت خواهم کرد

#فریبا_غلامیان‌‌

🎙مینا _ حیدری
دو غریبه بودیم
در یک کافه ی بین راه
تا نگاه مان به هم گره خورد
رو به روی هم نشستیم
چشم در چشم لبخند زدیم
و به سلامتی احساس خوب مان
شات به شات
قهوه نوشیدیم
و زندگی فقط همان لحظه بود

#فریبا_غلامیان‌‌
ای ممنوعه ی زیبای من
تو را به آغوشم دعوت خواهم کرد
همانجا که وطن توست

سرت را روی شانه ام می گذارم
همان شانه ی استواری که
در کشاکش بدست آوردنت
پاره و شکسته شد

و تو را در قلب ترک برداشته ام می نشانم
که در حسرت داشتنت
از اندوه لبریز است

تمامی جغرافیای مرز و بوم تنم را
که آوار است و بیچارگی
برای داشتنت
دوباره سبزش خواهم کرد

من که زبانِ ممنوعه بودن، نمی فهمم
شکست خوردن نمی دانم

من برای تصاحب همه ی تو آمده ام
حتی اگر جهان برایم
شمشیر از رو بسته باشد

#فریبا_غلامیان‌‌
#مست

تاکستانی مست است
چشمانت
اما انگورهای رامشگرش
گردن نمی گیرند
سیاه مستیِ چشمانم را

#فریبا_غلامیان‌‌
#سپکو_پارسی_سره
تا تو در اندیشه ام تاب می خوری
چامه ایی در وصفت
با واژه هایی رقصان
روی دفترم می نشیند
دوست داشتن یعنی همین

تا به تو فکر می کنم
عشق تا بناگوشم را
سرخ
و تبسمی شیرین
چال گونه ام را عمیق تر می کند
دوست داشتن یعنی همین

تو در خیال من
یک کشوری با امپراطوری عظیم
و با تاریخ های متعدد
که تا دنیا دنیاست
نسل به نسل
دوست داشتنت را
امتداد خواهند داد

#فریبا_غلامیان‌‌
حضور توست
که صبح را زیبا می کند
چشمانت خورشید
لبخندت نغمه ی چکاوکان کوچک
عطر تنت رایحه ی چوب های باران خورده ی جنگل
و قامتت استواری دماوند

تو را در دنج ترین نقطه ی اتاقم می گذارم
و هر صبح
چون قدیسه ایی ستودنی
پرستشت خواهم کرد

#فریبا_غلامیان‌‌
هر صبح
که خورشید بالا بیاید
قصه ی دوست داشتنت را
برای ایل و تبارم
جار خواهم زد
زیرا که در قبیله ی من
روزنامه ایی نیست
که تیتر اولش
تو باشی

#فریبا_غلامیان‌‌
عطر پیراهنت را
باد آورده حوالی ام

دوباره
یادِ خاطرات
نشست
بر لب و دهانم

#فریبا_غلامیان
#شاعر_کانال

#پنجشنبه های _دلتنگی💔😔


@nabze_ehsas_60
به وقت قهوه

امروز هم گوشه ی دنج همان کافه
رو به خیابان
جرعه جرعه قهوه ی تلخ را
در انتظار آمدنت
از لب فنجانم
حریصانه می بلعم
شاید به وقت آمدنت
زنی ۷۰ یا ۸۰ ساله باشم
با چشمان کم سو
لرزش دستانی که عصا تکیه گاهش شده
اما بدان تا همیشه
دیدن و دوست داشتنت
در من جوان خواهم ماند

#فریبا_غلامیان‌‌
#شاعر_کانال

@morizzn
@butterflys_wings
@navayemastaneh
#هنر

هنر دلدادگی ات
پیچیده می کند
سُهش مرا
گمان می برم
که از هر انگشتت
ده هنر بریزد

#فریبا_غلامیان‌‌
#سپکو_پارسی_سره
در تک تک کافه های دنج شهر
بارها نشسته ایم رو به روی هم
قهوه های مان سرد و از دهان افتاده شد
و نگاه های مان سکوت و لبخندمان مات

پس کی تبانی می کنند
دیدگان مان
چشم در چشم شدن را
عاشقی کردن را
دوستت دارم را

#فریبا_غلامیان
در خواب های هر شبم می بینم
که صبح ها
ساده سلام ت می دهم
موهایت را ساده می بافم
و یاسی لای گیسوانت می نشانم
روی پیشانی ات بوسه ایی می کارم
و در چال گونه ات یک دسته بنفشه ی وحشی جا می دهم
به لب هایت که می رسم
تو لبخند می زنی
و خنده ی تو
خواب مرا از هم می درد
رویایم تعبیر می شود
و روز مبارکی با تو آغاز می شود

#فریبا_غلامیان‌‌
هر صبح
به عشق آمدنت
روشن می کنم
خورشید خیالم را
تا که آفتاب نگاهم
مسیر رسیدنت را
هموار کند

#فریبا_غلامیان
پشت حجاب تمامی چامه های شبانه ام
نام تو دلبری می کند
دلم میخواهد
صبح که می شود
نام تو را از دفترم بیرون بکشم
و جای خورشید
در آسمان آرزوهایم بنشانم

#فریبا_غلامیان‌‌
Forwarded from Incubo (شبگرد) (Mozhgan)
به وقت قهوه

میدانم اتفاق می افتی
یا در شعرم
یا در پاییز
یا اینکه ته فنجان قهوه ات
فالگیر خواهد گفت
قلبت عاشقم شده

#فریبا_غلامیان
#شاعر_کانال

@morizzn
.
پشت پنجره ی چشمانت
بلاتکلیف نشسته ام
پلک بگشا و نگاهم کن
تا نمک گیر دیدگانت شوم

#فریبا_غلامیان
صبح شد
کفش آمدن به پا کن
به سمت خانه ام روان شو
از اقاقیا و نسترن های ریخته روی دیوارهای کوچه دسته گلی بچین
و به خانه ام بیاور
چند ماهی قرمز از حوض مادربزرگت برای حوض وسط حیاطم بیاور
و یک جفت مرغ عشق برای ایوان سکوت کرده ام.
تو خود میدانی نیستی و خانه ام خاموش است
صبح امروز در آستانه ی این خانه ی تاریک با دست پر پیدا شو
و خورشید چشمانت را بتابان بر اتاقم
تا پنجره نور بگیرد و من از کابوس برگردم
خانه ام روشنی را لمس کند

#فریبا_غلامیان‌‌
Forwarded from ربات حذف ✂️
سپیده که سر بزند
خیال تو را بر بال کبوتران می نشانم
و در هفت آسمان می چرخانم

سپیده که سر بزند
شبنم چشمانت را
به روی گل سرخ میچکانم
تا از نم ژاله ی مردمکانت
عاشق شود گل سرخ باغچه

و گیسوی طلایی خورشیدت را
به دست نسیم خواهم داد
تا همراه قاصدک ها
پیام دوست داشتن را
به جهان مژده دهند

سپیده که سر بزند
تو از خیالم بیرون می زنی
و استجابتِ صبح امید
خواهی شد

#فریبا_غلامیان
🎙
#ریما
سال هاست  که
هر شب
در خیالم
مقابل آینه می نشینی
گیسوانم را شانه میزنی
وعده ی آمدن می دهی

و این تارهای جوگندمی
دستت را خوب خوانده اند
و می دانند نخواهی آمد

من اما نمی دانم
چرا هنوز خیالت را
هر شب دوره می کنم

فریبا_غلامیان‌‌
#شاهین شاهدوست🎤
سال هاست که
هر شب
در خیالم
مقابل آینه می نشینی
گیسوانم را شانه میزنی
وعده ی آمدن می دهی

و این تارهای جوگندمی
دستت را خوب خوانده اند
و می دانند نخواهی آمد

من اما نمی دانم
چرا هنوز خیالت را
هر شب دوره می کنم

#فریبا_غلامیان‌‌
Telegram Center
Telegram Center
Channel