View in Telegram
ای ممنوعه ی زیبای من تو را به آغوشم دعوت خواهم کرد همانجا که وطن توست سرت را روی شانه ام می گذارم همان شانه ی استواری که در کشاکش بدست آوردنت پاره و شکسته شد و تو را در قلب ترک برداشته ام می نشانم که در حسرت داشتنت از اندوه لبریز است تمامی جغرافیای مرز و بوم تنم را که آوار است و بیچارگی برای داشتنت دوباره سبزش خواهم کرد من که زبانِ ممنوعه بودن، نمی فهمم شکست خوردن نمی دانم من برای تصاحب همه ی تو آمده ام حتی اگر جهان برایم شمشیر از رو بسته باشد #فریبا_غلامیان‌‌
Telegram Center
Telegram Center
Channel