توره | اساطیر باستان

#بودا
Channel
Logo of the Telegram channel توره | اساطیر باستان
@TorecilikPromote
4.67K
subscribers
2.11K
photos
56
videos
429
links
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 مجموعه "هفت خدای خوشبختی" از فرهنگ #شینتو تمدن #ژاپن امروزه به تشخصهایی جهان شمول از منظر فرهنگی تبدیل شده اند. تندیسها و نقوشی از این خدایان با نیت خلق مظاهر هنری در تمامی فرهنگهای امروزی یافت میشود.

یکی از معروفترین این خدایان هفتگانه #هوتی (Hotei) می باشد. نکته مهم در مورد هوتی این است که او امروزه اغلب با شخصیت #بودا اشتباه گرفته میشود. باید بدانیم که نام دیگر این خدا #بودای (Budai) است و نباید با نام #بودا (Buddha) که از آواتارهای لرد #ویشنو و دیتی اصلی مذهب #بودیسم است یکی پنداشته شود. این مسئله به حدی است که هوتی گاها با القابی همچون "بودای خندان" یا "بودای خوش شانس" معرفی میشود.

هوتی به شکل یک راهب چاق و فربه با چهره ای خندان و پر از آرامش تصویر میشود. او موکل بر مجموعه ای از مفاهیم مثبت همچون "خوش شانسی"، "سلامتی" و "ثروت" است و همچون دیگر خدایان گروه خودش علاقه زیادی به غذاها و نوشیدنیهای خوشمزه دارد! ستایش و تمسک به وی خوشبختی و ثروت را برای پرستندگان به همراه دارد.

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir
👁‍🗨 به اعتقاد تدین #بودایی نهایت رستگاری برای هر روح رسیدن به #نیروانا است. این مقامی است که روح انسان را از چرخه تسلسل مادی رهایی می بخشد و به آرامش مطلق و وصال معبود می رساند.

یک انسان میتواند با تزکیه نفس و نیکوکاری و مهرورزی به این مقام دست یابد. چنین فردی در این نقطه دو راه در پیش رو دارد. یا اینکه ورود به سعادت مطلق و آرامش ابدی نیروانا را انتخاب میکند و تبدیل به یک #آریا (روح آزاده) میشود. یا اینکه به انتخاب آگاهانه خود در پهنه گیتی باقی میماند تا با مهربانی و از خودگذشتگی باقی موجودات را نیز به راه سعادت مطلق که خود بدان رسیده است رهنمون سازد. چنین ارواحی #بودیساتوا یا "بوداسف" نام دارند.

#بودیساتوا ها در واقع پیامبران والاتبار آیین بودا هستند. شخص #بودا (شاهزاده #سیذارتا) اولین بودیساتوا محسوب میشود. آخرین بودیساتوا نیز #میتریا نام دارد و در واقع همان منجی آخرالزمان دین بودا است که ظهور خواهد کرد و اوضاع دنیا را سر و سامان داده و راه سعادت مطلق را به انسانها نشان خواهد داد.

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir
👁‍🗨 💢 طبیعت، این چشم انداز شگرف و شگفت آور ، همواره مهمترین منبع الهام اندیشه ورزان خاصه در اعصار کهن بشمار میرفته است و فلاسفه، کیمیاگران، اخترشناسان و سایر ارباب علوم همواره در مسیر شناخت و تعالی دانش خویش بدان چشم داشته و از آن تاثیر پذیرفته اند.
از این رو اگر ادعا کنیم، هر آئینی و نحله فکری اعتقادی که در درازنای تاریخ بشر پدید آمده وامدار طبیعت بوده و همواره در غالب نماد ها و فرانمون ها ،عناصری از آن را در بطن خویش نهفته داشته، بیراه نخواهد بود.

از این میان حالات و پویه هایی از نظام طبیعت که در ساز و کار زندگانی بشر نقشی حساس تر ایفا مینمود در نگرش اسطوره ای نقشی پررنگ تر و برجسته تر یافتند و از اهمیت ویژه ای برخوردار شدند .

به دیگر سخن درنمود هایی که توجه انسان کهن وش را بیشتر به خود جلب نمود و اندیشه وی را به نحوی جدی تر درگیر ساخت آن بخشی از جلوه های طبیعت بود که با سازو کار تمدن و حیات اجتماعی در پیوستگی داشت و در زندگی فردی و اجتماعی انسان کهن تاثیرات عمیق تری برجا مینهاد.

از اهم این موارد مساله دگرگونی های جوی بود که یکی در جزیی ترین امور زندگی نقشی بسزا داشت. می توان چنین انگاشت که تغییرات فصول که موجب دگرگونی آب و هوا و اختلاف زاویه تابش خورشید میشد بیشترین اثرات را بر زندگی انسان ما قبل تاریخی میگزاشت و بالتبع توجه و نگاه وی را فزون تر از هر جلوه دیگری از طبیعت به خود مشغول مینمود .
این امر سبب شد ک تغیرات فصول در اساطیر و آئین های بدوی که به درستی میتوان آنها را ادیان طبیعت محور نامید، بزرگترین منبع الهام و موجد بیشترین تاثیرات باشد بطوری که اغلب فرانمون هایی که به عنوان ارباب انواع نمودگار جلوات طبیعت بودند با این مساله در ارتباط هستند؛ و کهن ترین و مهمترین آئینها مرتبط با خدایان باروری و حاصل خیزی بوده است که تلویحا به امر تولد و حیات اشاره دارند و پس از آن آئین هایی که با خدایان مرگ زوال و نابودی در ارتباط هستند که هنگام برگزاریشان فصول تاریک خزان و زمستان بوده است.مشاهده فصول چهارگانه سبب شد تا چهارگانه انگاری به یکی از اجزای بنیادین تقریبا تمام مکاتب اسطوره محور در اعصار کهن مبدل گردد و عدد ۴ نقش مهمی در تفکرات و انگاره های این دوران ایفا نماید
چهار عددی است کا ‌‌‌ در طرحواره های جهان طبیعی همواره دیده میشود به طوری که فلاسفه این عدد را نماد نظم در کل کائنات میدانند!

طبیعت چهار فصل دارد که همواره الهام بخش اقوام #سلت برای برگزاری آیین های مختلف بوده است. همچنین اقوام #آریایی و مردم #یونان آیین ها و جشنهایی متناسب برای هرکدام از چهار فصل داشتند. همینطور در طبیعت چهار عنصر داریم که الهام بخش آیین هایی همچون #ویکا و مکتب هرمسیه یا همان کیمیاگران بوده است.

لازم به ذکر است که چهار عنصر به دفعات در علم طلسمات شرقی نیز استفاده شده است به طوری که در کتاب های مربوط به طلسمات و افسونگری شرقی و اوراد اسلامی ذکر شده است که دسته بزرگی از این سحر ها فقط به وسیله آتش زدن کاغذ و یا پوست حامل آنها، سپردنش به آب جاری، دفن کردنش و یا سپردن طلسم به باد قابل استفاده هستند.

ماه به چهار حالت در آسمان مشاهده میشد: ماه نو، تربیع اول، ماه کامل، تربیع دوم که همواره مورد توجه منجمین و اقوامی بود که خدایان و یا الهگانی مربوط به ماه داشتند برای مثال مردم یونان همواره وجهه ها و حالات مختلفی برای خدا بانوی ماه یعنی #آرتمیس قائل بودند.

از طرفی پزشکان دوران باستان با الهام از ساختار طبیعت، بدن انسان را نیز شامل چهار مزاج سودا، صفرا، بلغم و خون میدانستند که اساس تشخیص و درمان بیماری افراد مختلف همین چهار مزاج بودند.

در دین اسلام چهار فرشته مقرب داریم یعنی #میکائیل، #جرئیل، #اسرافیل و #عزرائیل که در توصیفی فلسفی میتوان آنها را مرتبط با چهار دوره زندگی انسان دانست. میکائیل نمادی از شور، توانمندی و سرزندگی دوره جوانیست. جرئیل نمادی از خرد و دانش دوره میانسالیست. اسرافیل نمادی از ثبات و بی جنب و جوشی دوران پیری و در نهایت ازرائیل نمادی از مرگ و یکی شدن با اصل خویشتن است چرا که مرگ خود بخشی از چرخه زندگیست همانگونه که زمستان بخشی از چرخه طبیعت است.

در آیین #بودا چهار حقیقت شریف را داریم یعنی دوکه(Dukkha)،سامودایا(Samudaya)،نیروانا(Nirvana) و مَگه(Magga) که جزو اساسی ترین تعلیمات این آیین است و خود نمایانگر چرخه نیازمندی تا استغنا آدمیست.

همچنین چهارگانگی دوره های آفرینش در اساطیر #هندو که به نوبه خود نشان‌دهنده تاثیر ساختار طبیعت بر ادیان و آیین های جهان هستی بوده است.

در روایات آخر الزمانی کتاب مقدس نیز حرف از چهار سوار آخر الزمان آمده است که هر کدام از این سوارها نمادی از دوره های آخر الزمان هستند که پیشتر نیز در مقاله ای مفصل آن را مورد تحلیل قرار دادیم.

@Legendfolkepic

◽️ @Torecilik
👁‍🗨 #گارودا پرنده‌ای افسانه‌ای و عظیم است که به شکل پرنده‌ای انسان‌نما و موجودی خیالی در هر دو فرهنگ اساطیری #هندو و #بودا به چشم می‌خورد. گارودا مَرکَب یا در اصطلاح اسطوره‌شناسی هندویی #مانت یا #وهانا برای #ویشنو این ایزد بلندمرتبه است و افزون بر آن به عنوان شهریار پرندگان و پرنده‌ای تند پروازتر از باد، احترام بسیاری نزد هندوان دارد. همچنین گارودا در اخترشناسی سنتی هندویی، نام صورت فلکی عقاب نیز هست.

امروزه #براهمینی_کایت و #فونیکس  مظهر گارودا در نظر گرفته می‌شوند. #اندونزی و #تایلند گارودا را به عنوان نماد رسمی ملی خود برگزیده‌اند. در اندونزی گارودا را بیشتر شبیه به عقاب جاوه به تصویر می‌کشند تا براهمینی کایت که بسیار کوچکتر است.

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 در این مقاله قصد روایت خلاصه ای از داستان #سوان_زانگ و سه یار همراه او #سون_وو_کونگ (میمون شاه)، #ژو_وونگ (که موجودی خوک مانند است) و #شا_وو_جینگ که یک روح‌ رودخانه ای نفرین شده است را داریم.

ماجرای سفر به باختر از جایی شروع شد که #بودا خلق کتاب مقدس خود یعنی #تریپیتاکا (سه سبد) را به اتمام رساند و به دنبال فرد شایسته ای بود تا ماموریت انتقال این کتاب به شرق را به او محول کند. به همین سبب تصمیم بر آن شد که فردی برگزیده از شرق به سوی غرب حرکت نماید و کتاب مقدس را به همراه خود به شرق ببرد.

در جهت یافتن فردی مناسب برای انتقال متن مقدس به شرق #بودیساتوا #گوان_یین و مرید او #موکشا راهی شرق میشوند تا فرد برگزیده را بیابند. آنان در راه با شبح رودخانه، موجودی به شکل خوک، اژدهایی جوان که از خانه تبعید شده بود و میمون شاه که در کوه پنج عنصر توسط بودا زندانی شده بود ملاقات می کنند و و برای رستگاری و بخشیده شدن گناهانش از آنان پیمان می گیرند که در انتظار فرد برگزیده بمانند و در مسیر سفر او را یاری بخشند.

در ادامه سفر گوان یین و موکشا به شهری می رسند به نام "چانگ آن" و در آنجا فرد برگزیده که راهبی بود به نام شوان زانگ را می یابند. ماموریت به شوان زانگ ابلاغ می شود و او به سمت غرب‌ روانه می شود. او در طول سفر با یاری شکارچی به نام "پوکین" یا "پوشین" به کوهستان مرزی امپراطوری تانگ می رسند که از قضا همان کوهستان پنج عنصر است که شاه میمون در آن به زنجیر کشیده شده است.

شوان زانگ از پوکین جدا می شود و شاه میمون را از بند رها می کند و سون وو کونگ به عهدی که بسته بود عمل می کند و شوان زانگ را در ادامه سفر یاری میدهد. در طول سفر شوان زانگ و سوون وو کونگ از امدادهای غیبی برخوردار می شوند و به نهری دلپذیر می رسند. آنان در آنجا با همراه دیگر خود یعنی اژدهای تبعید شده روبه رو می شوند، اژدها که از هویت شوان زانگ بی خبر است به آنان حمله ور می شود و اسب شوان زانگ را می بلعد. سپس شوان زانگ با فرا خواندن گوان یین از او طلب یاری می کند. در این دم گوان یین اژدها را متوجه اشتباه خود می کند و او را تبدیل به اسبی میکند تا جایگزین اسب پیشین شوان زانگ شود.

در ادامه مسیر شوان زانگ و میمون شاه با یار دیگر خود یعنی ژو وونگ یا موجود خوک مانند که به سبب نفرین بهشتیان به این شکل در آمده بود ملاقات می کنند. آنان به دهکده ای می رسند که در آن ژو وونگ پیشتر دختری زیباروی را به اجبار به همسری خود در آورده بود و مردم دهکده او را چون آفتی برای زندگی خود می دیدند. شوان زانگ و میمون شاه مصمم شدند که این مشکل را حل کنند. به همین سبب سون وو کونگ و ژو وونگ وارد نبردی تن به تن می شوند. در هنگام مبارزه سوون وو کونگ متوجه می شود که آن هیولای عجیب الخلقه در واقع یکی دیگر از همراهان قسم خورده شوان زانگ است. به همین سبب آنان جنگ را متوقف می کنند و برای ادامه سفر به شوان زانگ ملحق می شوند و اهالی دهکده برای آنان جشنی برای بدرود برگزار میکنند.

آنان در ادامه سفر با چالش های بزرگی همچون دزدیده شدن شوان زانگ توسط دیو کوهستانی قدرتمندی رو به رو می شوند که با کمک نیرو های غیبی و هوش و زکاوت میمون شاه و بوداسفی به نام #لینگ_چی موفق به پشت سر گذاشتن این چالش می شوند.

در ادامه این سفر مقدس آنان به رودخانه خروشانی میرسند که منزلگه شبح رودخانه است، قهرمانان داستان وقتی قصد گذر از رود را دارند شبح رود را بیدار می کنند و با او درگیر می شوند. این درگیری دو روز ادامه پیدا می کند تا اینکه شوان زانگ مجددا از گوان یین یاری میطلبد و بودیساتوا مرید خود موکشا را برای کمک به آنان می فرستد.

موکشا شبح رودخانه را با نامش یعنی #شاو_وو_جینگ صدا می زند و پیمانش را به او یاد آور می شود و شوان زانگ را به عنوان فرد برگزیده معرفی می نماید، و اینگونه یار سوم (به غیر از اژدها یا همان اسب) به آنان ملحق می شود.

شوان زانگ به همراه سه یار خود از مخاطرات بسیاری عبور می کنند و در نهایت به مقصود خود یعنی تریپیتاکا یا کتاب مقدس می رسند. پس آنها با انتقال متون مقدس به شرق و معرفی دین بودا به گناهکاران و بی ایمانان و با پشت سر گذاشتن ماجراها و مخاطرات بیشمار در نهایت موفق شده و این سفر پر فراز و نشیب را به اتمام می رسانند.

باشد که همه ما در سفر های پر فراز و نشیب زندگی خود موفق و سربلند باشیم!

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 سفر کردن و کشف مسائلی که در فراسوی سایه بینش و آگاهی ما قرار دارند در ادبیات عرفانی بسیار حائز اهمیت بوده است. در ادبیات عرفانی نوع خاصی از سفر مد نظر است که در نهایت آن انسان به حقیقت درونی خویش پی میبرد و در اصطلاح "بیدار" می شود. به عبارت دیگر سفری درونی که موجب آشکار شدن رازهای درونی و نوع خاصی از آگاهی میشود. در طول تاریخ عارفان بسیاری سعی کردند با نمادگرایی های خاص خود اهمیت انجام این سفر درونی را نشان دهند، و به انسان متذکر شوند که فقط خوردن و خوابیدن و درگیر لذت های حاصل از زندگی شدن هدف زندگی بشر نیستند و هدف بزرگتری در پشت پرده آفرینش و تکامل انسان نهفته است.

در طول تاریخ فرقه های زیادی برای کشف رازهای روحی و ذاتی انسان شکل گرفتند. اما اکثر آنها محکوم و گرفتار سرنوشت یکسانی شدند که عبارت بود از سیاه نمایی های بسیار در عموم جامعه و منع شدن افراد از پیوستن به این فرقه ها. به عنوان مثال #کاتار ها که توسط کلیسای #کاتولیک کافر شناخته شده و به همین علت از شهر ها تبعید شدند و تعداد زیادی از آنها به دست کلیسا به قتل رسیدند و این مسئله باعث شد تا پیروان این فرقه و افرادی که تمایلاتی همانند آنها داشتند عقاید خود را پنهان نگاه دارند و از طریق قلب خویش پیرو شریعت عرفانی خود باشند.

اما این افراد بیکار ننشستند و به سبب فشار هایی که از طرف متعصبین بر آنها تحمیل شد مجبور به خلق زبانی سری شدند. زبانی که فقط افرادی که جویای حقیقی حکمت بودند قادر به رمزگشایی از مجازها، استعاره ها، کنایه ها و نماد های آن بودند. زبانی که در آثار آنها نهفته است. از جمله این افراد میتوان به "میکل آنجلو" و "دانته آلیگیری" اشاره کرد‌ که تمایلات عرفانی خود را به صورتی نامحسوس در آثار خود به نمایش میگذارند و پرده از شگفتی های شریعتی که در سینه خود نهان کردند بر می دارند.

این زبان سری در کشورهایی همانند ایران تبدیل به شعر می شود و شاعرانی همچون نظامی و عطار و فردوسی و مولوی هر کدام با شیوه بیان خود شروع به پرده برداری از تمایلات عرفانی خود میکنند.

در #شاهنامه #فردوسی ما شاهد پهلوانی با اراده و قدرتمند هستیم که برای نجات پادشاه باید در طی سفری سخت از هفت مرحله عبور کند. در داستان "هفت پیکر" از نظامی قهرمان داستان بهرام گور است که خود پادشاه است و در طی سفری عجیب و پر از رمز و راز باید از هفت گنبد عبور کند! و عطار که در منطق الطیر پرندگان را وارد سفری عرفانی میکند تا با طی کردن هفت وادی و تحمل رنج و سختی فراوان به #سیمرغ برسند که پادشاه پرندگان است.

الگوی خاصی در این داستانها رویت می شود و همگی آنها دارای تشابهاتی انکار ناپذیر هستند. سفر کردن، سختی کشیدن، پادشاه، و رسیدن به پادشاهی و هفت مرحله از جمله شباهت های این داستانها هستند!

ما در این مقاله دو قسمتی که بخش اول آن هم اکنون در اختیار شما قرار گرفته است قصد بررسی یکی از این آثار را که با بیانی خاص و پر از نماد و کنایه قصد بازگو کردن اهمیت سفر و کشف تاریکی های درونی را دارد داریم.

کتاب #سفر_به_غرب یا سفر به باختر که موسوم به شاعر و عارف بودایی چینی، وو چنگن (wu cheng'en) است یک شاهکار ادبی به تمام معناست. اگر به صورت سطحی و ابتدائی قصد بررسی این اثر ادبی را داشته باشیم ممکن است کتابی توصیه شده از سمت سیاستمدارن و در جهت توسعه بودایی گری باشد. اما ماهیت کتاب و داستانی که در خود دارد فراتر از اینهاست.

البته ما منکر این نمی شویم که این کتاب ستون های دین بودا را در چین و خاور دور محمکتر کرده است و با بهره گیری از نماد ها و اسطوره ها و حالت بیان و داستان سرایی رایج در آن منطقه باعث ارتباط بیشتر مردم و اندیشمندان با شریعت بودا شده است و پذیرش این شریعت از سوی مردم را آسانتر کرده است و به این ترتیب سختی های گسترش این شریعت را هموار تر کرده است.

داستان سفر به غرب، داستانی است که سفر ماجراجویانه راهب بودایی، #تانگ_سانگ یا "سوان زانگ" به همراه سه محافظ و همراه وفادار را به سمت #هند یعنی زادگاه #بودا برای یافتن کتیبه ها و متون دینی مقدس (#سوترا) بودایی روایت میکند.

این سفر ابتدا در غالب ماموریتی است که از طرف بودا به سوان زانگ ابلاغ می گردد. ولی کم کم با رخداد حوادث عرفانی و سختی ها و تحولاتی که این سفر برای سوان زانگ به همراه می آورد واو متوجه می شود ماهیت این سفر فقط یافتن کتیبه های دینی (سوترا) نیست...

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اعتقاد مذهب #شینتو و اساطیر #ژاپن باستان شاید تعریف دقیقی از "بهشت" پس از مرگ وجود نداشته باشد و اغلب تعاریف جاودانگی و رستگاری پس از مرگ حال حاضر از آیین #بودا وارد فرهنگ ژاپنی شده اند. اما علیرغم آن بهشت های گمشده دنیوی در افسانه ها به وفور یافت می شوند.

باغ #آماهارا در باور شینتو باغی بهشتی و بسیار زیبا و چشم‌ نواز بود که کسی مکان واقعی آن را نمی دانست. این باغ به دست خدایان پرداخته شده بود و کامی های شینتو تمامی گونه های گل ها و گیاهان روی زمین را در آن گرد آورده بودند. گفته میشد هر کس که وارد باغ آماهارا شود زندگی سخت و دردناک گذشته خود را فراموش کرده و تا پایان عمر در نهایت سعادت در باغ زندگی خواهد کرد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 شخصیت #مارا برای مومنان آیین #بودا نامی آشناست. مارا نام شیطانی پلید و بدطینت بود که به هنگام مراقبه و تزکیه نفس شاهزاده #سیدارتا ی مقدس (لرد بودا) خاطر او را می آشفت و وی را از پاکسازی روح دور می داشت.

وی خود را (یا در بعضی روایات دخترش را) به شکل زنانی زیبا با اندامی فریبنده به بودا می نمایاند تا او را از راه بدر ساخته و بر دلش شهوت و خواهش زنان دنیوی را بیفکند. گفته شده که بودا در مواجهه با او همواره بسیار هراسان میگشت. به صورتی که چشمانش را می بست، اشک از پلک هایش فرو میریخت و انگشت در گوش میکرد تا صدای مارا را نشنود.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 به اعتقاد فرهنگ و اساطیر #هندو و به صورت متاخرتر #بودیسم، #آپسارا روحی نیک سیرت و وجودی آسترال موکل بر قدرت ابر و بارش است.

به بیان ساده تر #آپسارا ها فرشته های بسیار زیبارویی هستند که بر فراز ابرها بال می گشایند و نسیم متبرک پرهایشان باعث ریزش باران است. مشهورترین آپسارای شناخته شده در اساطیر بانو #تارا، مادر لرد #بودا است.

▫️ @Torecilik
توره | اساطیر باستان
👁‍🗨 شاید بتوان روح مقدس #ودا ها را دفاتر #ویدانتا یا همان #اوپانیشاد دانست. #اوپانیشاد از مهم ترین متون مقدس مذهبی آیین #هندو و اساطیر #هند است که بیش از هر متن دیگر هندو به معرفی مسئله "وحدت وجودی" پرداخته است.
👁‍🗨 معرفی #کتاب اساطیری

یکی از متون مقدس اصیل آیین #هندو و اساطیر هند بی شک #اوپانیشاد است. #اوپانیشاد به مجموعه ای از دفاتر با درونمایه مذهبی هندوئیسم اطلاق می شود که بنا به عقیده برخی باستان شناسان جزئی از #ودا های بزرگ هستند. در واقع بخش پایانی و مکمل ودا را به این نام خوانده اند.

در زبان #سانسکریت باستانی لغت اوپانیشاد را به گونه تحت اللفظی باید "نشستن در کنار هم" و به صورت روانتر "گرد هم آیی" معنا نمود. این تسمیه اشاره به مسئله انتقال انرژی روحانی و معنوی در جلسات گرد هم نشینی استاد و شاگردانش دارد.

از لحاظ برگرفتگی از متون ودا، اوپانیشادها را #ویدانتا نیز نامیده اند اما باید بدانیم از لحاظ بار درونمایه این بخش از ودا رویکردی کاملا متفاوت از باقی قسمتها را پیش میگیرد. ویدانتا بر خلاف متون الباقی به ستایش خدایان متعدد و آوردن سرودهای مذهبی در باب آنان نمی پردازد؛ بلکه به عکس سعی کرده است روند تفکر را به سمت وحدت وجود پیش برد و اگر درست قضاوت کنیم ببش از اینکه به متنی هندو شبیه باشد، کتابی بر پایه عقاید #بودا به نظر می رسد. اما به هیچ عنوان الگوبرداری شده از فلسفه بودیسم نیست. چه اینکه دفاتر اصیلتر و باستانی تر یعنی #موکهیا، بنا به شواهد مستند در دوران پیش بودایی کتابت شده اند و قدمتی برابر با قرن نه تا ده پیش از میلاد مسیح دارند.

اوپانیشادها به یک موضوع محوری اشاره دارند و آن اصل وحدت در وجود است. این متون سعی بر این دارند که جمیع خدایان هندو را تظاهراتی از یک وجود انرژی معرفی کنند و اصل "تناسخ" در این عرصه بیش از هر مجال دیگری مسجل گشته است. همچنین اوپانیشاد تاکید مستمری بر اصل "روح" و "خود" دارد و انسان را از "مادی گرایی" نهی می کند. همچنین باید بدانیم تاکید بر مفاهیم #کارما و #دارما در جریان این مکتوب کمتر شده و در عوض اصل #نیروانا و "فنا برای یکی شدن با کائنات" برای اولین بار مطرح شده است. بنابراین اوپانیشاد بیش از اینکه دستورالعملی مذهبی باشد، قصیده ای عرفانی است!

اوپانیشادها برای نخستین بار توسط شاهزاده گورکانی هندوستان یعنی "اکبر سلطان" فرزند "شاه جهان" به زبان #فارسی دری بازگردانده شده اند و با ظهور عصر رنسانس پروتستان در اروپا به اکثر زبانهای اروپایی علی الخصوص فرانسوی و انگلیسی ترجمه شدند و به سرعت به کتب عرفانی پرطرفدار و پر مخاطبی در سرتاسر جهان تبدیل شدند.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 به اعتقاد دیانت آیین #سیک و اساطیر #هند ملکه #تارا ی مقدس، مادر آسمانی #سیذارتا یا همان لرد #بودا است.

این شخصیت همچنین مفهومی انتزاعی از ستاره سبز صلح کائنات را یادآور می شود.

▫️ @Torecilik
توره | اساطیر باستان
Audio
👁‍🗨 #موسیقی اساطیری

در اعتقاد آیین #سیک و اساطیر #هند، ملکه #تارا ی مقدس یا مادر #سیذارتا را به عنوان زاینده ی لرد #بودا و یک بانوی آسمانی ستوده اند.

همچنین عبارت #تارای_سبز یک مفهوم انتزاعی از مانترای مقدس ستاره صلح و آرامش کائنات یا ستاره ی سبز است که علاوه بر مفاهیم فوق اشارتی نمادین بر چاکرای چهارم یا چاکرای سبز قلب (#آناهاتا) دارد.

با هم گوش می سپاریم به مانترای مقدس تارای سبز، ستاره ی صلح و آرامش کائنات!

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 به اعتقاد مسلک #بودا و #جین بهشت مطلق و متعالی برای هر روح #نیروانا است.

#نیروانا هم معنی تعالی و آرامش مطلق است! چیزی فرای کائنات، فرای #کارما، فرای مادیت و فرای هر معنای مصور!

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 مفهوم #شانتی یکی از پایه های اصلی سازنده اعتقادات #هندو، #بودا، #سیک و #جین است.

#شانتی در یک تعریف اجمالی همان صلح و آرامش کائنات است که بایستی همیشه محترم شمرده شود.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #هند و دیانت #هندو توصیفات ارائه شده از هیچ خدایی به اندازه #ویشنو نیست. حتی شایسته است که هندوان را "ویشنو پرست" بنامیم.

در تثلیث اصلی هندو یا #تری_مورتی ویشنو خدای "نگاه دارنده" و صاحب کنونی تمانی کائنات است. او در شکل اصلی اش مردی زیباروی و خنده رو توصیف شده که بدنی به رنگ ابرهای آسمانی (آبی یا خاکستری) دارد. اما باید بدانیم که ویشنو در ده تناسخ اصلی بر هندوان ظهور می یابد که هر کدام از آنها روایتی خاص خود را دارد. با این حال ویشنو در همه حال #نارایان یا روشنگر و از بین برنده جهل و همچنین #ویشال یا نفوذگر و تاثیرگزار خوانده شده.

اولین تناسخ ‌و تظاهر ویشنو #ماتسیا است. ماتسیا ماهی غول پیکری است که خبر طوفان بزرگی را به اولین انسان زمینی یعنی #مانو میدهد و او را به ساختن کشتی و جمع آوری انواع امر میکند. (منطبق با موضوع طوفان نوح در ادیان ابراهیمی) سپس ماتسیا در هنگام شروع سیل عظیم کشتی را در میان موجها هدایت کرده و نجات می دهد.

تناسخ دوم #کورما نام دارد و همان لاکپشت غول پیکیری است که در روایت کره گیری از اقیانوس شیر کوه #سوما را بر پشت خود داشت و لاکش مانند محوری برای قرقره شاه مار بزرگ یا #ماندرا عمل کرد تا کره گیری انجام شود.

آواتار سوم ویشنو #واراها نام دارد و اشارتی به نحوه شکل گیری جهان به شکل امروزی است. واراها گرازی کیهانی است که جهان مسطح را با شاخ خود از میان کره ی آب متلاطم بیرون کشید و اینگونه خشکی های مسطح بر سطح کره زمین پدیدار شدند.

تناسخ چهارم بسیار معروف و محبوب است. #ناراسیما خدایی شیر سر و درنده خو است که به جنگ با شاه اهریمنی #هیرانیاکا_شیپو می پردازد و او را از اریکه قدرت به زیر می کشد.

تناسخ پنجم #وامانا است که به صورت خدایی کوتاه قد و در اصل "کوتوله" ظاهر می شود. این در حالی است که شاه #بالی که شیطانی باستانی است تمامی کیهان را در تصرف خود گرفته و از آن سوء استفاده میکند. وامانا به شکل راهبی بر بالی ظاهر شده و با انجام مراسم قربانی اعتماد و علاقه او را جلب می نماید و چون بالی از او میخواهد که هر آنچه که دلخواه اوست طلب کند و بر سر ادعای خود پیمان می بندد وامانا مقداری زمین به وسعت "سه قدم" طلب می کند. بالی این خواسته را قبول میکند و سپس وامانا شروع به بزرگ شدن میکند. آنقدر که در یک قدم زمین را و در قدم بعدی آسمان ها را و در قدم بعدی جهان زیرین را فتح میکند و اینگونه پادشاهی جهان از چنگال ظلم بالی خارج می شود.

تناسخ ششم ویشنو #پاراشوراما یا فرزانه جنگجو و عدالت محور است که در روایتی دیگر با شاهی ظالم جنگیده و مردم را از سلطه او رهایی می بخشد و حکومتی سوسیالیستی و مردمی بر پای می سازد. نماد پاراشوراما "تبر" معروف اوست که به نمادی برای عدالت بدل شده.

تناسخ هفتم محبوبترین و عظیم ترین تناسخ ویشنو یعنی #رام است که شخص اول حماسه معروف #رامایانا محسوب میشود. اغلب هندوان ویشنو را مجازا #رام صدا می زنند و در محاوره رام همان معنای خدای متعالی یعنی ویشنو را میرساند.

تناسخ هشتم #کریشنا است که حماسه #ماهابارات از او سخن میگوید. کریشنا چون چوپانی نوباوه و بسیار زیباروی و با کمالات ظهور می یابد و داستان های عاشقانه زیادی را رقم می زند.

تناسخ نهم ویشنو به اعتقاد هندوان و بودیسم شخص #بودا است که به شکل پیامبری بر زمین ظهور کرده و هدف والای او نجات نسل انسان از تباهی و ناپاکی است.

و در آخر تناسخ دهم #کالکی است که در پایان عصر کنونی جهان یعنی #کالی_یوگا ظهور می یابد. او چون مردی سوار بر اسب سپید بالدار نمایانده شده و جهان را برای ویرانی و بازسازی دوباره آماده می سازد.

▫️ @Torecilik
توره | اساطیر باستان
Buddaham - NextRO.mp3
👁‍🗨 موسیقی اساطیری

#مانترا در آیین #هندو، #بودایی، #سیک ، #جین و #مزدیسنا عبارت است از مجموعه‌ای از کلمات و آواهایی که با آهنگ خاصی به دفعات تکرار می‌شود.

لغت #مانترا ریشه #سانسکریت دارد و به معنی رها شدن است و از دو بخش "مان" و "ترا" تشکیل شده‌ که "مان" به معنی فکر و "ترا" به معنای آزاد شدن می باشد. از مانترا در مدیتیشن استفاده می‌شود و بر روی جسم و روح تأثیر مثبت می‌گذارد.

#ام (OM)، واژه‌ای کلیدی در مانتراهای دین هندوئیسم است که امروزه برخی آن را به عنوان نماد این دین بکار می‌برند.

با هم گوش میسپاریم به مانترا در وصف لرد #بودا با نام #بوداهام و امیدواریم از شنیدن آن لذت ببرید.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر #هند و مسلک #هندو و #بودا اعتقاد به مفهوم "تناسخ" از اعتقادات پایه دیانت است. هر وجودی در باور هندو جاویدان و پایدار است و چون هنگامه حضورش در قالب موجودی به سر شد در کالبد جسمی دیگر مسیرش را ادامه میدهد. در چنین باوری "روح" مفهومی پایدار و جهان شمول و بخشی از کائنات است که نتیجه اعمال و اندیشه اش را در زندگیهای بعدی اش خواهد دید. در این میان باید دانست که حتی خدایان نیز تناسخاتی دارند.

#شیوا در اساطیر #هند سومین خدای تثلیث اصلی کائنات است. در این سیستم #براهما آفریننده خوانده میشود، #ویشنو پاس دارنده و #شیوا نابودگر و سازنده ی دوباره. هر سه ی این خدایان برای هندویان محترم اند و حتی بعضا سه تصویر از یک خدای یگانه تصور میشوند. اما در زمان حال وظیفه عبادت با ستایش #ویشنو به انجام میرسد و #براهما و #شیوا جز توسط تعداد محدودی از‌ مسالک خاص مستقیما مورد ستایش قرار نمیگیرند.

همسران این سه خدا نیز سه خدابانوی معروفند که به آنان لقب #تری_دیویا (خدابانویان والا تبار سه گانه) اطلاق شده. که به ترتیب #ساراسواتی ، #لاکشمی و #پارواتی هستند. یکی از تناسخ های #پارواتی خدابانویی خونخوار و وحشی به نام #کالی است.

#کالی خدابانوی ویرانی و مرگ است. در #ریگ_ودا او را به شکل زنی بسیار وحشتناک توصیف کرده اند که بدنی سیاهرنگ دارد. موهایش ژولیده اند و چشمان سرخش از حدقه بیرون زده است. دندانهایی تیز دارد و زبانی دراز و چندش آور که از دهانش بیرون افتاده. همچنین در نقوش او را با گردنبندی از سر دیوان و دامنی از دست های قطع شده تصویر کرده اند.

اصلیترین افسانه مربوط به کالی افسانه نبرد او با #راکتاویجاها ، هیولای وحشی است. در ریگ ودا آمده است که #ما_دورگا و #ماتریکاس (تناسخاتی از ساراسواتی و لاکشمی) قصد کردند شیطانی به نام راکتاویجا را نابود کنند. به این منظور، به جنگ او رفتند و با سلاح هایشان به او زخم زدند. اما هر قطره ی خونی که از راکتاویجا به زمین می افتاد، تبدیل به یک راکتاویجای دیگر می شد. به زودی دشت از راکتاویجاها پر شد. در این هنگام، ایزدبانوان، از کالی کمک طلبیدند. کالی به میدان جنگ آمد و راکتاویجاها را قلع و قمع کرد، اما برای آن که خونشان به زمین نریزد، وقتی سرشان را می برید، خونشان را تا آخرین قطره می مکید. بعد از این که همه ی راکتاویجاها کشته شدند، کالی از این همه خشونت، به جنون وحشی گری مبتلا شد. روی جسدهایی که در بیابان ریخته بود می رقصید و می خندید. در نتیجه ی این جنون وحشی گری، خواست کل جهان را ویران کند. در این هنگام، خدایان به #شیوا، شوهر کالی التماس کردند که جلوی کالی را بگیرد. شیوا خود را در میان جسدها، زیر پای کالی انداخت. اما کالی در جنونش، او را نشناخت و پا بر رویش گذاشت. اما در این لحظه، ناگهان با دیدن شیوا در زیر پایش، به خود آمد و شرمسار شد و از قصدش منصرف گشت.

▫️ @Torecilik