توره | اساطیر باستان

#ماتریکاس
Channel
Logo of the Telegram channel توره | اساطیر باستان
@TorecilikPromote
4.67K
subscribers
2.11K
photos
56
videos
429
links
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 در اساطیر #هند و مسلک #هندو و #بودا اعتقاد به مفهوم "تناسخ" از اعتقادات پایه دیانت است. هر وجودی در باور هندو جاویدان و پایدار است و چون هنگامه حضورش در قالب موجودی به سر شد در کالبد جسمی دیگر مسیرش را ادامه میدهد. در چنین باوری "روح" مفهومی پایدار و جهان شمول و بخشی از کائنات است که نتیجه اعمال و اندیشه اش را در زندگیهای بعدی اش خواهد دید. در این میان باید دانست که حتی خدایان نیز تناسخاتی دارند.

#شیوا در اساطیر #هند سومین خدای تثلیث اصلی کائنات است. در این سیستم #براهما آفریننده خوانده میشود، #ویشنو پاس دارنده و #شیوا نابودگر و سازنده ی دوباره. هر سه ی این خدایان برای هندویان محترم اند و حتی بعضا سه تصویر از یک خدای یگانه تصور میشوند. اما در زمان حال وظیفه عبادت با ستایش #ویشنو به انجام میرسد و #براهما و #شیوا جز توسط تعداد محدودی از‌ مسالک خاص مستقیما مورد ستایش قرار نمیگیرند.

همسران این سه خدا نیز سه خدابانوی معروفند که به آنان لقب #تری_دیویا (خدابانویان والا تبار سه گانه) اطلاق شده. که به ترتیب #ساراسواتی ، #لاکشمی و #پارواتی هستند. یکی از تناسخ های #پارواتی خدابانویی خونخوار و وحشی به نام #کالی است.

#کالی خدابانوی ویرانی و مرگ است. در #ریگ_ودا او را به شکل زنی بسیار وحشتناک توصیف کرده اند که بدنی سیاهرنگ دارد. موهایش ژولیده اند و چشمان سرخش از حدقه بیرون زده است. دندانهایی تیز دارد و زبانی دراز و چندش آور که از دهانش بیرون افتاده. همچنین در نقوش او را با گردنبندی از سر دیوان و دامنی از دست های قطع شده تصویر کرده اند.

اصلیترین افسانه مربوط به کالی افسانه نبرد او با #راکتاویجاها ، هیولای وحشی است. در ریگ ودا آمده است که #ما_دورگا و #ماتریکاس (تناسخاتی از ساراسواتی و لاکشمی) قصد کردند شیطانی به نام راکتاویجا را نابود کنند. به این منظور، به جنگ او رفتند و با سلاح هایشان به او زخم زدند. اما هر قطره ی خونی که از راکتاویجا به زمین می افتاد، تبدیل به یک راکتاویجای دیگر می شد. به زودی دشت از راکتاویجاها پر شد. در این هنگام، ایزدبانوان، از کالی کمک طلبیدند. کالی به میدان جنگ آمد و راکتاویجاها را قلع و قمع کرد، اما برای آن که خونشان به زمین نریزد، وقتی سرشان را می برید، خونشان را تا آخرین قطره می مکید. بعد از این که همه ی راکتاویجاها کشته شدند، کالی از این همه خشونت، به جنون وحشی گری مبتلا شد. روی جسدهایی که در بیابان ریخته بود می رقصید و می خندید. در نتیجه ی این جنون وحشی گری، خواست کل جهان را ویران کند. در این هنگام، خدایان به #شیوا، شوهر کالی التماس کردند که جلوی کالی را بگیرد. شیوا خود را در میان جسدها، زیر پای کالی انداخت. اما کالی در جنونش، او را نشناخت و پا بر رویش گذاشت. اما در این لحظه، ناگهان با دیدن شیوا در زیر پایش، به خود آمد و شرمسار شد و از قصدش منصرف گشت.

▫️ @Torecilik