گفتمان آب، توسعه و محیط زیست؛ صابر معصومی

#تالاب
Channel
Education
News and Media
Politics
Nature and Animals
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel گفتمان آب، توسعه و محیط زیست؛ صابر معصومی
@Iranian_DiscoursesPromote
153
subscribers
68
photos
9
videos
187
links
یادداشتهای یک توسعه چی: کارشناس ارشد امنیت آب، توسعه بین الملل و محیط زیست و دانش آموز روابط بین الملل دانشگاه تافتز آمریکا هستم. اکنون بعنوان مشاور ارشد تغییر اقلیم انجمن پناهندگان دانمارک در افغانستان حضور دارم.
توسعه نیافته/غیرمدرن

🖌 من از آن نوع تعریف تک بعدی #توسعه و توسعه‌نیافته‌گی که مبتنی بر دیدگاه غالب #نئولیبرالیستی باشد، فاصله‌ای قابل توجه دارم.

📚 بسیار پیش آمده است که از دوستان خواهش کرده‌ام در گفتار خود، کم‌مدرنی یا نامدرنی را به اشتباه به جای توسعه‌نیافته‌گی نیاورند. این ناشی گری در تفکیک، البته در فضای #روشنفکری #ایران به یک غلط مصطلح بدل شده است. چه بسا کتابها و متونی که توسط روشنفکران ایرانی در مذمت و ریشه یابی توسعه نیافته گی ایرانیان نگاشته شده (و صد البته راه به جایی نبرده و مرهم دردی نبوده اند) و چه بسا تاسف خوردنها و غصه خوردنها و شکایتها که هرروزه در اقوال و افواه عوام و خواص در این باره می شنویم.

توسعه یافته گی جوامع در شبکه پیچیده ای از معیارهای اخلاقی، ارتباطی، انسانی، اقتصادی، حکمرانی، سیاسی و آینده نگری تعریف می شود. بعید می دانم بعد از ماتریکس #تنوع_زیستی ، ماتریکسی پیچیده تر از جامعه توسعه یافته بتوان تعریف کرد. #مدرنیته (به معنایی که با درآمیختن زیستِ جوامع با #تکنولوژی باشد) مفهومی جدید است، حال آنکه توسعه یافته گی جوامع را در همه ادوار پیشتر نیز می توان بررسی کرد.

📷 اما فکر می‌کنم که دو تصویرِ این پست را بشود بعنوان نمادِ توسعه‌نیافته‌گی معرفی کرد. نمادی که می‌توان به اعتبارش از ابتدای پیدایش #دین تا روز آخر حیات بشر بر کره خاکی، استناد کرد:

🔹 دو روز پیش جلسه همفکری با جوامع #تالاب بونگ-پرِک-لاپوو را در معبدی در همسایه گی #مدرسه_روستایی برگزار کردیم. پس از جلسه، سری به #مدرسه زدم. در کنار درخشش معبدِ اکثرا بلااستفاده، #کودکان_روستایی در چند کلاس محقر و با امکاناتی ناچیز مشغول آموختن بودند. برای ساخت چنین معبدی، مردم محلی [عموما فقیر] چیزی بین سیصد تا پانصد هزار دلار مشارکت می کنند.

برایم سوال است که جلال و جبروت معبدی در روستایی دور افتاده، چه به متنِ مردم اینجا می افزاید، آن زمان که کودکان باید در چنین شرایطی تحصیل کنند؟

آیا جز جامعه ای توسعه‌نیافته، معابدِ کم-مصرف خود را چنین گران ارج می‌نهد و به انسانیتِ خود چنان کم-قدر می نگرد؟

https://instagram.com/p/Bxak_zKgcvC/
ماه پیش برای برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی تالابها، به #تالاب بونگ-پْرِکْ-لاپوو رفته بودیم. دانش‌آموزان و جوامع‌محلی و مسئولان وزارت #محیط_زیست و تشکلهای زیست‌محیطی در مراسم حضور داشتند. مسئولیت نظم‌دهی به مراسم هم برعهده محیط‌بانان بود.

🔹 مراسم جالبی بود، مثل بیشتر مراسم ما: درحالی که سخنرانان در نطق‌های طولانی و موعظه‌آمیز خود، از اهمیت حفظ تالابها و لزوم همکاری جوامع‌محلی در بهبود مدیریت #تالاب و ضرورت رعایت قوانین صحبت می‌کردند، می‌توانستی به راحتی جریان لایه زیرین همایش را حس کنی: هم جوامع محلی، هم مسئولان، هم تشکلها و هم محیط‌بانان می‌دانستند که پس از این مراسم نه کسی قرار است به حفاظت تالابها اهتمام بیشتری بورزد (غیر از تشکلها البته!)، نه قرار است کسی ساختار مدیریتی را اصلاح کند و نه قرار است #محیط_بان و صاحب‌منصب، رشوه‌گیری و چشم‌پوشی بر فعالیتهای غیرقانونی را تعطیل کنند. از فردا، روز و روزی از نو است!

🔸 به این فکر می‌کردم که در #کامبوج هم که در فساد تنها 23 پله از ما پایین‌تر است (161 مین کشور)، حتما حتما دولتمردان خوب وجود دارند. یا شاید حتی می‌توانستیم بگوییم در گذشته بیشتر آنها با نیات خوب و برای نجات کشورشان بر سر کار آمده بودند. اما همین معاون وزیری که اکنون خطابه سر می‌دهد، احتمالا روزی با خود گفته: این کشور که در دست قدرتهای دوست و دشمن اسیر است. به خاطر وضع ژئوپولتیکش هم که تمام امور کشور بر لبه پرتگاه است. مردم هم که ناآگاه، غیرمطالبه‌گر، و پذیرنده ظلم و بیعدالتی هستند. من به چه امیدی، و با چه وسیله‌ای و چرا زندگی‌ام را تباهِ این شرایط کنم؟ بگذار دست‌کم از نمدِ این کشور کلاهی برای خود و خانواده‌ام تهیه کنم. و این چنین، بسیاری از دولتمردان از آرمانِ ساختن جامعه‌ای مطلوب، به ورطه فساد می‌افتند.

📙 در میانه کلام بگویم که بخشی از #فساد این کشور، منتج از #ژئوپولتیک آن است: برآیند خواست و حضور و منافع قدرتهای داخلی و خارجی، بستری را فراهم آورده که این کشور به سمت هیچ گونه بهبودی حرکت نکند و در نتیجه اراده‌ای سیاسی برای توزیع عادلانه قدرت، سرمایه و ثروت به وجود نیاید. برعکس میدان برای انواع سوءاستفاده‌گران باز و وسایل سبقت مهیا باشد.

🖋 صحبتم این است که در نجات یک جامعه از فساد، این اراده ملت است که حاکمیت را تشویق و هدایت می‌کند تا بیشتر و بیشتر فسادزدایی کند و #عدالت بگستراند. اگر مردم مطالبه نکنند، دولتمردان خوب هم غالبا امید، اعتماد به نفس و انگیزه‌شان را برای تاثیرگذاری از دست می‌دهند. چه بسا خود به جرگه فساد وارد شوند.

https://instagram.com/p/BvJFIQNAIlD/
طبیعی [دیگر] وجود ندارد. ما خدا هستیم، ما طبیعت را تعیین می کنیم.

این جملات در چند روز گذشته بارها در جلسه برنامه‌ریزی مطالعات #تالاب آنلونگ پرینگ مطرح شدند. چند روزی است که درگیر برنامه ریزی این تالاب هستیم. آنلونگ‌پرینگ تا چهل سال پیش یک #جنگل سیلابی بوده که به‌تدریج درختانش قطع شده و امروز صرفا یک تالاب است. در همین مدت چندین گونه گیاهی و جانوری آن (احتمالا) از بین رفته‌اند. حضور #درنا (Sarus_Crane#) که امروز گونه شاخص تالاب است با قطع درختان منطقه و نیز به‌دلیل مدیریت ضعیف مقصد اصلی مهاجرتشان در #ویتنام، افزایش یافته (گرچه تغییرات شدید جمعیتی را شاهد بوده‌است). این تالاب در طول فصل بارانی از آب #دریا پر می‌شود و در فصل خشک، از آب شیرین #رودخانه‌های بالادست. برای مدیریت آن، دو سازمان همکاری می‌کنند. صندوق تالابها و یک تشکل حفاظت از پرندگان. ما به آن علاقمندیم به دلیل عرصه تالابی و تشکل دیگر به دلیل حضور درنا.

✳️امروز که میخواهیم مطالعات #اکوهیدرولوژی تالاب را انجام دهیم، سوالات بسیاری (عموما بی پاسخ) روبروی ماست. [بخشی از این سوالات به دلیل تقریبا نبود داده #اکولوژیک است]: 1-حالت بهینه تالاب چیست؟ 2- آیا حالت بهینه (زیستگاهی و جانوری) را باید چهل سال پیش در نظر بگیریم، ده سال پیش، یا اکنون را؟ (در حقیقت طبیعی، به معنای قدیم، وجود ندارد. ما #خدا هستیم. ما تصمیم می گیریم چه‌چیزی و چقدر طبیعی است و چه‌چیزی باید حفظ بشود یا اهمیت کمتر دارد. ما #طبیعت را می‌سازیم!) 3- حالت بهینه در مقابل چه‌چیزی تعریف می شود؟ انسان؟ خود #زیستگاه، یا چند گونه شاخص؟ 4- تعیین گونه شاخص یک تصمیم #سیاسی است. به این معنی که برای صندوق تالابها که ماموریتش حفظ #اکوسیستم تالاب است، درنا یک زیربخش حفاظتی است، اما تشکل همکار اعلام می‌کند که بدون درنا، حضورش در این تالاب (و حمایتش از حفاظت) معنی‌ای ندارد. آیا ما به خاطر این مساله باید در اهداف حفاظتی خود بازبینی کنیم؟ 5- اگر ما چنان بازبینی‌ای انجام دهیم، چگونه حفاظت از زیستگاه را به تعداد حضور گونه‌ای گره می‌زنیم که دست کم نصف احتمال حضورش، به عوامل خارج از کنترل بستگی دارد؟ در صورت عدم حضور درنا، تکلیف تشکل همکار چیست؟ 6- اگر درنا را گونه شاخص در نظر نگیریم، چه چیزهایی را باید بعنوان شاخص سلامت تالاب تعریف کنیم؟

1️⃣ پی‌نوشت: این دیدگاه دقیقا ترجمان مکتب نئولیبرال آتئیست سرمایه‌دار در حفاظت از طبیعت است.
2️⃣ پی‌نوشت: این سوالها و چالشها، مرحله اول کار هستند. در مراحل بعد برای بسیاری از آنها پاسخ فراهم می‌کنیم.


#اکولوژی_سیاسی
🌱هفته پیش با همکارانم در یکی از #تالاب های جنوب‌شرق #کامبوج بودیم. برنامه توانمندسازی گروه محلی #گردشگری را دنبال می‌کنیم.

🔹در ماشین که نشسته‌ایم، همکار کامبوجی‌ام سوال می‌کند: “در #ایران چه خبر است؟ چه اتفاقی دارد برای بچه‌های #محیط_زیست می‌افتد؟”

🔸از پرسش او جا می‌خورم و منقلب می‌شوم [اینجا به تبع جهان سومی بودن و دور بودن از ما، از ایران تنها نامی شنیده یا نشنیده‌اند]. سعی می‌کنم توضیح و توجیهی ارائه کنم اما به نظر، هرچه می‌گویم کار بدتر می‌شود.

🖌حقیقت پاسخ به سوال او، این سوال است که از خودم می‌پرسم: اگر در کشور من قرار است با محیط زیستی‌ها چنان برخورد شود، من، در کشوری با سیستم حکمرانی‌ای ناکارآمدتر از ایران، چه می‌کنم؟ به زبان عام، #حکومت من چه گلی بر سر من زده است که من آن را بعنوان الگویی، به اینجایی‌ها ارائه کنم؟

📖هر حکومتی که در ایران بر سر کار باشد موظف است اولویت #سیاست_خارجی خود را بر مبنای #توسعه ، همکاری و سازندگی قرار دهد. غیر از #آمریکا که در صحنه جهانی بی‌محابا و بی‌تدبیر، اسب قدرت می‌تازاند و غیر از ایران که تفسیرش از حیات و اعتلا و مبارزه، بصورت نابخردانه‌ای به #تفنگ و قهر منتهی شده، کمتر کشور دارای جایگاه در جهان است که مبنای مراوداتش با کشورها، مساله “توسعه” نباشد.

آنگاه که #حکومت_ایران به جرگه توسعه‌چی‌ها وارد شد و سیاست خارجی‌اش را مبتنی بر این مساله کرد، منتظر باشید تا ببینید ساختار #حکمرانی در کشور چقدر اصلاح و پاکسازی می‌شود. این همان #استراتژی ناظم‌های کاردان است که “شاگرد شلوغ وسرکش” را مبصر تعیین می‌کنند: این‌که خود را در جایگاه یک الگو بدانی، رفتارت را اصلاح خواهد کرد.