تاریخ و فرهنگ دره شهر

#علیرضاسلیمانی
Channel
Logo of the Telegram channel تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANPromote
6.48K
subscribers
28.3K
photos
7.59K
videos
3.29K
links
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
دولت مرکزی. احساس خطراز جانب انها نمود وبا بهانه جویی در سدد محدود کردن اقتدار انها درامد که منجر به کوچ والیان و اطرافیان او به ایلام
امروزی (دهبالا)قدیم گردید ناگفته نماند قبل از والیان گروه اتابکان لر بیش از سیصد سال در اوج قدرت بودند وبعنوان حاکمان محلی در راس امور منطقه لرستان مرکزی بوده اند که توسط شاه صفوی سلسله انها برچیده وقدرت منطقه ای از انها سلب گردید است و علت اصلی اضمحلال انها سرپیجی از حکومت مرکزی وادامه ملوک الطوایفی به طرز قرون وسطای و ظلم مضاعف وغیر متعارف ذکر شده و درواقع محل ظهور اتابکان از بختیاری به سمت شرق لرستان کنونی و توسعه قلمرو انها به مناطق جنوبی الوار بوده است که منابع واطلاعات انها در تواریخ مختلف محلی و کتب تاریخی مثل تاریخ عالم ارای عباسی که در مورد سلسله صفوی نوشته شده ذکر گردیده است و اخرین حاکم قدرتمند ان شاهوردی خان بوده که به سمت جنوب غربی فرار می کند و نهایتا توسط شاه صفوی مقتول می گردد

درکتاب تاریخ پانصد ساله لرستان (نوشته زنده یاد میر حاجی) نیز اشاره نموده اند بنابراین، این سلسله
با تاریخ وگفتار وکردارشان نیز قبل از والیان یعنی تا سال ۱۰۰۶ ه ق اقتدار داشته اند وبه شکل سنتی ومنطقه ای حاکم بوده اند. پس از انها منصب دیگری بنام والیان ظهور نمودند که بر مناطق بیشتری تسلط یافتند ونهایتا ازجانب دولت مرکزی به غرب کشور منتقل شدند و تاحدودی نماینده حکومت مرکزی شدند. اما قدرت انها به مراتب محدودتروکمتر از گذشته گردید و در جهت تثبیت قدرت جدید در منطقه کمتر جانب عدالت را رعایت نمودند وقدرت مطلقه بودند ورعایا وزیر دستان همواره
از خود هیچ چیز نداشتند ومالک وملوک همگان بودند وخدمات انها در حد حفاظت از مرز ویا اخذ مالیات واجاره املاک خالصه جات بوده منظور از خالصه جات. یعنی. املاک دولتی که در اختیار والی وسایر صاحبان قدرت بوده است.
چون در نظامهای پادشاهی دولت مرکزی که همان پادشاه وعوامل نزدیک بودند خود را صاحب ومالک بلامنازع میدانستند و به اخد مالیه سنگین اقدام. می نمودند
والیان سالها در ایلام کنونی حکومت نمودند وانها نیز املاک دولتی را تصاحب و به صورت اجاره در اختیار گروهای دیگر که قدرت این کار را بدست اورده بودند گذاشتند. تاقبل از حضور والی ، منطقه سیمره تحت سیطره قشلاق وییلاقی اقوام سلسله ودلفان وقبایل متفرقه دیگر که مبدا و مقصد همه انها لرستان قرار داشته ودر اواخر قاجاریه قبایل دیگری نیز به این منطقه مهاجرت نمودند انچه محرز بوده در ان شرایط نظام مالک ورعیتی تشکیل میشود وتحولات جدیدی حاصل می گردد ومهاجرت معکوس هم صورت می گیرد ودر واقع قدرت اول مربوط به والی و سایر زیردستان در مناطق تابعه استمرار می یابد تا اینکه قدرت نوظهور
دیگری که ادعای مدرنیته و حذف همه این امتیا زها را. داعی. بود پدیدار شد. ما در اینجا ازنحوه. ظهور ویا سایر مسائل ان گذر می کنیم
وبه قسمت تبعید می پردازیم ....

ما وهمه کسانی که به تاریخ علاقه داریم باید اعتراف کنیم در ان شرایط ابتدای قرن ۱۳ ه ش که رضا خان اعلام موجودیت نمود در مقایسه با زمان وبه نسبت پادشاهان قبل از خود برنامه های منطقی و متمایز وبروزتری داشت. اگر بتاریخ. به دیده تعصب نگاه کنیم قطعا در منطق و اندیشه ی ازادی خواهی و
وجدان خود حتما باید شک کنیم . اولین
موردی که در برنامه رضا خان باید اجرا میشد تشکیل حکومت مرکزی و سلسله مراتب و حذف ملوک الطوایفی در نقاط مختلف ایران بود. که در واقع اصل کار وماموریت برنامه های ایشون بود باید اعتراف کنیم اوج ستم وستمگری و خونخواری و برده کشی وناعدالتی دران شرایط از گذشته دورتر وهمچنان ادامه داشته و عده ای معدودمالک همه قواعد زندگی عامه مردم شده بودند و فقر و فلاکت. وتوسعه نیافتگی وکشتار و وعقب افتادگی همه را زمین گیر کرده ونمونه های این فجایع سالهای متمادی استمرار داشته است بطوری که گوی همه ملتها پنداشته اند این گروه های. قدرت فرستاده خداوند هستند وحتما باید. از روش مستبد وخلاف امر و عدالت انها پیروی کنند .که البته ماهیت همچون حکومتهای هم معمولا به این شکل است .

فلذا رضا خان که در ابتدای قدرت بود ابتدا به تشکیل و تکمیل ارتش پر قدرت. (مرکزی. ..شمال، جنوب و شرق..وغرب.)
برای اجرای کارهایش اقدام کرد وتا حدودی موفق شد. و در این ماجرا حکام کوچک وبزرگ و والیان این مرکزیت وحکومت قانون و مقررات
را برنتافتند وبا همراهی کردن اطرافیان خود که اغلب از رعایا و وابستگان انها بودند همکاری لازم را با حکومت مرکزی نداشتند۰...
ادامه دارد..

نگارنده متن :
#علیرضاسلیمانی
ادامه دارد
در پست های بعدی

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
کِرف گیاهی مقدس
کِرف:
گونه ای گیاهی یا درختچه ای که بیشتر در بستر رودخانه ها می روید بوی رایحه این درختچه کوچک برای هر رهگذری خاطره انگیز است اغلب ما دوران کودکی با این درختچه اشنا ومانوس شدیم از این درختچه در گذشته برای #سوخت یا #بسترمشک_آب استفاده می شد بوی کِرف وپینه همواره باهم درفصل پاییز رایحه خاصی را در بستر لوکه. یا. #شوخواو بوجود می اوردن، ظاهرا در مناطق گرمسیری رویش بیشتری دارد اما انچه در ذهنیتم هم خطور می کند اینکه در فرهنگ عامه کمی هم نجیب تقدس دارد ودر ابیات چهل سرود هم توسط زنان ایل بصورت لولوهَ نواخته شده :

ننی خفتیه له پای کرفی
نمام کی بردیه زلفانهء زلفی

در نهایت هر انچه مخلوق شده با هدف افریده شده که شاید ادراک ما بشر قادر به درک ان نباشد بیاییم به هر پدیده طبیعی نگرش مثبت داشته باشیم واحترام بگذاریم ...

#علیرضاسلیمانی

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
انا لله و انا الیه راجعون
در گذشت بانوی مکرمه و محترمه حاجیه خانم حرم بانو صیدی همسر اقای حاج امیر ابدالبیگی و مادر آقایون حاج محمد ، میرزا ، احد و هدایت ابدالبیگی خدمت خانواده های محترم ابدالبیگی و صیدی تسلیت عرض نموده و از خداوند تبارک و تعالی علو درجات برای آنمرحومه و برای بازماندگان صبر جزیل خواستارم
از طرف خانواده #محمدجعفرمالامیر

#پیام_تسلیت
برادران ابدالبیگی

ازشنیدن خبر فوت مادربزرگوارتان بسیار متاُثرگشتیم این واقعه دردناک راخدمت شما وخانواده گرامی حاج محمد ابدالبیگی تسلیت میگوییم
مارادرغم خود شریک بدانید
ازطرف خانواده #کورش_هاشمی

برادرم.جناب اقای حاج محمد ابدالبیگی.مصیبت وارده را به جنابعالی وپدر بزرگوارتان و اخوان گرامی تسلیت عرض می کنم از خداوند متعال صبر جزیل برای بازماندگان و غفران الهی برای ان مرحومه خواستاریم

#حجت_الله_اصلمرز.وسایر برادران اصلمرز دشت اباد.
▪️▪️

▪️▪️انا لله و انا الیه راجعون▪️▪️
جناب آقای حاج محمد ابدالبیگی
، برادران و خواهران ابدالبیگی:
خاموش شدن این شمع نورانی را تسلیت عرض می کنم و
از خداوند یکتا رفع درجات آن بزرگوار در بهشت أعلا و مزید فضل و رحمت پروردگار بی همتا برایشان و طول عمر بازماندگان آن مرحومه همراه با سلامتی و حسن عاقبت شان را خواهانم.
از طرف خانواده #پاپی_احمدرحمانی


جناب آقای دکتر حاج محمد ابدالبیگی
درگذشت والده گرامی و مکرم حضرتعالی، بانوی بزرگواری که ثمره زندگی ایشان پرورش فرزندانی فرهیخته، با اندیشه بزرگ، شریف و مردمدار بود، حقیقتا موجب تالم و تاثر فراوان گردید. این ضایعه حزن انگیز را خدمت آن جناب و خانواده محترم از صمیم قلب تسلیت عرض میکنم و از خداوند متعال برای آن مرحومه مکرمه علو درجات و غفران الهی و برای بازماندگان صبر جزیل مسئلت دارم.
با تقدیم احترام فراوان
#صارم_شیراوند



خانواد های محترم ابدالبیگی وصیدی
با کمال تاثر وتالم درگذشت مادر وعمه
مکرمه تان را تسلیت و واز درگاه خداوند
برای ان مرحومه علوودرجات واسعه الهی
وبرای بازماندگان صبر جزیل خواهانیم
با احترام :
#علیرضاسلیمانی وبرادان

پیام های تسلیت
برادران ارجمند آقايان حاج محمد، حاج احد، حاج احمد ابدالبيگي از شنیدن ارتحال ملكوتبي والده مكرمتان همه ما متأثر شديم بنده این واقعه دردناک راخدمت شما وخانواده محترم تان تسلیت عرض می نماييم .از درگاه خداوند متعال برای همه آن عزيزان و ديگر بستگان صبر براي آن حاجيه طلب رحمت و مغفرت مسألت داريم ما را هم در غم آن بانوي از دست رفته شریک بدانيد.
<<از طرف خانواده هاي #فيضي و #احمدزاده>>


استاد ارجمند جناب آقای حاج محمد ابدالبیگی درگذشت والده محترمتان را به شما و خانواده گرامی تسلیت عرض می نمایم ، ما را در غم خود شریک بدانید
#حسن_هاشمی


#پیام_تسلیت
برادران ابدالبیگی

ازشنیدن خبر فوت مادربزرگوارتان بسیار متاُثرگشتیم این واقعه دردناک راخدمت شما وخانواده گرامی حاج محمد ابدالبیگی تسلیت میگوییم
مارادرغم خود شریک بدانید

ازطرف خانواده #ذبیح_اله_زینی وند

انا لله و انا الیه راجعون
استاد ارجمند، جناب آقای دکتر حاج محمد ابدالبیگی ؛مصیبت درگذشت مادر گرامیتان شادروان حاجیه حرم بانو صیدی را به جنابعالی و برادران و خواهران و پدر بزرگوار و بستگانتان، صمیمانه تسلیت عرض می کنیم، از خداوند بزرگ ، برای آن مادر زحمتکش و نمونه که ثمره ی عمرش، پرورش فرزندانی شایسته و تاءثیر گذار در جامعه بوده، علو درجات و رحمت و مغفرت، و برای شماها صبر و اجر نیکو خواهان و خواستاریم .
ارادتمندان:
حاج #محمدلطفی- مهندس علی اکبر لطفی و خاندان لطفی



انا‌لله‌وانا‌الیه‌راجعون
برادران بزرگوار جناب حاج محمدابدالبیگی واخوان محترم ،‌ خبردرگذشت مادرعزیز وفداکارتان را مطلع وبسیار متآثر شدیم خداوندبه آن عزیزسفرکرده بهشت برین وبه شما بازماندگان صبزجزیل عنایت فرمایدباتوجه به وضعیت پیش آمده ازاینکه نتوانستیم حضوری خدمت برسیم عذر ما راپذیرا باشید
ارادتمند #حسن‌یادگاری وپدرم شیخ حسین یادگاری


     انا لله و انا الیه راجعون

استاد فرهیخته جناب آقای دکتر حاج محمد ابدال بیگی
 
 با نهایت تأثر و تأسف فراوان ، درگذشت مادر گرامیتان را  تسلیت عرض نموده ، از درگاه خداوند تبارک و تعالی برای آن مرحومه علوِّ درجات و برای حضرتعالی ، خانواده و سایر بازماندگان صبر جزیل را مسئلت داریم.بی شک حضور حضرتعالی و خانواده محترم در مراسمات غم و شادی دیار سیمره قوت قلب و تسلی بخش بوده و خواهد بود.
حال که تقدیر و معشیت الهی اینگونه رقم خورده، تمام مردم سیمره دل و جانشان، در این مصیبت عظما با شماست، و شریک غم شما🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ارادتمند شما
#شهریار_میراب

#همه_با_هم_با_فرهنگ_و_رعایت_بهداشت
#کرونارا_شکست_خواهیم_داد
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#پیام_شما
مدیر محترم کانال تاریخ و فرهنگ ضمن
خسته نباشید :

معلمان ،دبیران ، فرهنگیان . وعوامل اموزشی
در این شرایط هم همچنان فعالیت می کنند : مدیران با تشکیل گروه دانش اموزی ودعوت دبیران وهماهنگی لازم واطلاع رسانی برنامه های اموزشی در شبکه اموزش
صدا وسیما و اطلاع رسانی به اولیا در استمرار
وتداوم اموزش همچنان دخیلند دانش اموزان
بعد از گوش دادن تدریس در سیما از طریق
گروه به رفع اشکال ودستورات و راهکارهای
دبیران در کانال اقدام می کنند و دبیران هم
بلافصله محتوای لازم را ارائه میدهد با این
کار در این مدت ارتباط بین مدیر ودبیر
خصوصا دانش اموز و محتوای اموزشی که همان دروس اموزش است برقرا می شود و
واین ارتباط ۲۰درصد از اموزس است .مدیر نیز
با توصیه های لازم در کانال وبرنامه قبلی یعنی برنامه کلاسی هفتگی ، موضوع خود خوانی اغلب دروس را مطرح می کند در ضمن خود دانش اموزان نیز باهم ارتباط مجازی پیدا میکنند ودر نتیجه این اقدام با رعایت ضوابط مربوطه
حتما بخش خوبی را از عقب افتادگی اموزشی
را در این شرایط جبران می کند .....ونکته مهم
واساسی د یگر که مهم است اینکه با توجه بحث تخصصی اموزشی وتجربه معلمان و تاثیر پذیری اقدامات معلمان برای دانش اموزان ، یقینن در اقدامات بهداشتی ویادگیری
که یکی از ارکان اموزش وپرورش است، بسیار موثر است واین اموزشها (در قالب رعایت بهداشت فردی و گروهی همواره بر قرار بوده)
واز برنامه های مهم در اموزش وپرورش بوده است .
پس اموزش و پرورش درکنار این جریان همواره
حضور دارد وتعطیلی هرگز به معنای واقعی
وجود نداردو فرایند اموزش در جریان است .

#علیرضاسلیمانی
از فرهنگیان آموزش و پرورش دره شهر

#همه_با_هم_با_فرهنگ_و_رعایت_بهداشت
#کرونارا_شکست_خواهیم_داد
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
مردان نکو نام ...
در دیار صیمره مردان بزرگی از جنس حقیقت
و سخاوت و شجاعت ودیگر خصیصه های
ارزشمند در ادوار مختلف زیسته اند انها
همواره دو وجهه زندگی داشته اند وخوب
تعریفی از زندگی برای خود . قائل بوده اند
در واقع خودرا هم برای خود خواسته اند
وهم برای دیگران اینکه کسانی بوده اند
که وقت خویش را وقف دیگران در عرصه
های مختلف نموده اند انهم در شرایطی سخت
وضروری جای تامل است . باید هنر و رفتار وگفتار ان مردان بزرگ وارزشمند را بیاد اورد و
گفت ، تا مردان بزرگ دیگری برای جامعه ایلیاتی
تولد یابد در رزوهای گذشته شاهد در گذشت مردی بزرگ وخوش اخلاق وتوانا در عرصه مسائل ایلاتی واجتماعی بودیم مردی که بیش
یکصد سال عمر ارزشمند وپاک وبا خلوص نیت
در میان جامعه ایلاتی در صلح صفا گذراند. مردی که در رفتار واخلاقش جنان وانمود می کرد که همه از خویشا وندان نزدیک او هستند ودست
محبت را به سر همه می کشید ایشون از تمامی خصوصیات نمونه یک مرد به تمام معنا بودند
وگفتمانش ونقل قولهایش بدون هیچ گونه تحریف از گذشته بخوبی بیان میکرد او برای
اقوام، همسایگان ،همتباران ،مهمان ، وغریب
اشنا ،یک منش داشت وخوی حقیتگوی در وجودش بخوبی پرورش یافته بود ودر نقل قولهای تاریخی بخوبی واقف واگاه واز گفتمانش
هم بر میامد در جوانی هم همین خصایص خاص
را داشته است حقیر بارها در محضر ایشون بوده
واز گفتمانهای تاریخی واتفاقات سالهای دور برایم
صحبت نموده وقایع محلی را بخوبی در حافظه داشتند به هیچ وجهه داستانهایش خسته کننده نبود وهمواره خاطرات خوب مردم را بیان می کرد که برای همه خیلی تازه وارزشمند بود ایشون
تا انجا که توانست از راه کشاورزی وتلاش مستمر
به زندگی خود وخانواده رسیدگی نمود .ودر پایان
هم بخوبی زندگی واملاک را به فرزندان خوب خودش واگذار نمود وهرگز هم هیچ کسی از او
ازرده خاطر نبود در پایان قصدم این بود یاد کنیم
از مردان خوب و ارزشمندی که سالها عمر مفید
خود را درجهت صلح و وارامش دیگران صرف نموده اند هرچند همه بزرگان در این دیار باصفا
بودند اما مرحوم حاج نامدار امیری صفات ارزشمند انسانی وساده زیستی ،وبا مردم بودنش
اورا ممتاز کرده بود. وسرانجام بسوی حق وسرای ابدی شتافت ویاد خاطره این انسان وار
سته وخداجوی را گرامی میداریم وبه بازماندگان خصوصا فرزندان محترم ونوع دوست عرض تسیلت داریم ..

#علیرضاسلیمانی
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
آبادی #گل_زرد

#علیرضاسلیمانی:

سعدی(ره) در حکایت ارزشمند خود می گوید :
هرچه از روزگار ان بگذرد یاد انرا به نکوهی بریم
گلزرد روستای کوچکی است در پنج کیلومتر غرب دره شهر واز چهار جهت توسط ابادیهای
دشت اباد ..اسلام اباد ..هواسعلی.. ویاراباد
قراردارد مردمان این ابادی در گذشته به علت
قرابت سببی ونسبی واینکه سالهای متمادی نیاکانشان در کنار هم قرار داشته ودر ارتباط
بوده اند .در کنار هم سکنی گزیده اند این ابادی
از کم نظیر ترین روستاهای است که مردمانش هنوز باوجود مهاجرت جوانان به علت شغل ،
وفوت بزرگان خوب همدیگر را پیدا می کنند.
وابراز محبت میکنند .وکاملا در کنار هم هستند
ود ر ابتدا حدود ۱۳ خانوار بوده اند که مشغول
فعالیت کشاورزی ودامداری بودند. تلاش و داشتن
برنامه در کار کشاورزی و توجه به درس مشق فرزندان در گذشته در مقایسه با سایر روستاها خیلی متمایز وبرای همه مهم بود. مردمان این ابادی همگی از ایلات سلسله ودلفان وزبان انها لکی است . دراین روستا در گذشته وحال موضوع
سواد اموزی قابل اهمیت واز رشته های مختلف
وتحصیلات متفاوت وجود داشته و دارد ومختصرا عرض می کنم در این ابادی ۱۱ دکتر
۱۷مهندس ۲۵ فرهنگی، یک خلبان، چهار افسر نظامی و هشت کارمند باسابقه وبازنشسته با تحصیلات خوب وجود دارد

هرچنداکنون ۹۰درصد خارج از روستا هستند اما در ایام تعطیلا ت باشور شوق
مراجعه می کنند .والبته مقصد بنده در اینجا ه ،
معرفی وبیان موضوع د یگری است وزیادورود پیدا نمی کنم. بلکه با این مقدمه میخوام یادی بکنم از زنده یاد مرحوم #سهراب_یاری که در همین روزها به سوی سرای باقی
هجرت کردندوبرای همیشه جهان فانی رابدرود گفتند .. .

سهراب از فرزندان همان ابادی( گلزرد) واز
اولین تحصیلکردگان خوبی بود که در سالها ی ۱۳۴۷
به شهرهای دور دست مثل کرمانشاه وپلدختر و
بروجرد میرفتند وبه سختی بدنبال تحصیل بود و درخاطرات کودکیم بیاد دارم اواز
رشیدترین و باشعورترین جوانان ان ابادی بود ند
که خود روزگاری پرشور ونشاط داشت .دران ابادی دران روزگار دونفر اهل قلم وبا سواد بودند .مرحوم مشهدی موسی یاری پدر مرحوم سهراب و مرحوم یحیی سلیمانی عموی حقیر که اغلب مکاتبات روستا توسط اندو بزرگوار انجام میشد بطوری که حقیر هم یاد دارم ومرحوم سهراب وبارها خاطرات خود را میگفت در سال ۱۳۵۰ از
دانشسرای کشاورزی بروجرد فارغ تحصیل شد وبعد
طی سپاهی دانش بلافاصله به اموزش و پررورش دره شهر
ملحق شد ویکی ازنیروهای فعال اموزش پرورش
شهرستان دره شهر گردید وامورات اموزش را
که قسمت اعظم کار اموزشی است انجام ، ومدیریت میکردند در ان شرایط حقیر دانش اموز بودم و در بازدیدهای مدارس مرتبا ایشان را میدیدم اودر جوانی بسیار رشید ومهربان واهل ادب بود وعلا وه بر مدرک عالی کشاورزی همراه برادر م
نورمحمد سلیمانی موفق به اخذ دیپلم در رشته ادبی ازخرم اباد قبل از انقلاب اسلامی نیز گردید
وبعدها هم در مراکز اموزش ارتقاع پیدا کردند
بخوبی یاد دارم هنوز در روستای ما (گلزرد)کسی وسیله نقلیه شخصی نداشت که ابتدا ایشان
ماشین اریا شاهین ابی رنگ سوار میشدند ومابچه های روستا را سوار می نمودند و به همه خدمت می کرد واقعا بدور از غلو ان مرحوم درمیان برادران خود واهل ابا دی ممتاز وحسن اخلاق ومحبت،
وخیر خواهی شان ، وخوش کلامی ،و ونداشتن غرور ،.وارتباط دوستانه با همه از خصوصیات بارزش بود وهمیشه با متانعت وخنده روی وبدون
ریا جویای احوال همگی بود . ولی اجل به او مهلت نداد که باز هم بیشتر از محبتهای برادرانه
اش لذت ببریم وهمیشه تلاش برای معاش را درحد اقناع برای خود داشتن الحمدالله اکنون فرزندان خوبی هم دارند
ودرکنار مردم زندگی می کنند .انچه بیش از هرچیز ازارم میدهد خاطرات مراسم عروسی
ایشان در سال حدود ۵۴ بود که ما بچه های روستا تاچند روز شاد خرم ‌بودیم وبه سبک قدیم اجرا شد وحضور دوستانش دران روزگار هم بیاد ماندنی بود واکنون نگرانی معلمان و همکاران قدیمی گذشته ان مرحوم در روز تشییع بودکه همه در ماتم
این معلم پیش کسوت وبا وقار وروشنفکر دلتنگ بودند در پایان پیام تسلیت همه فرهنگیان
این دیار را ومردم بزرگوار دره شهر را به خانواده
محترم ایشون وهمه دوستان بزرگوارش عرض
می کنم واز خدای توانا غفران الهی را برای ان مرد بزرگ مسئلت دارم . والحق مردم دره شهر هم
در مراسم تشییع وتدفین پاسخی خوب به حسن خلق
ومردم دار بودن ، وعدم تملق به مادیات ودنیای فانی
به ان مرحوم داشتن وبا حضور خود اثبات نمودند
هنوز رادمردی ادامه دارد وصف مردان خردمند وشجاع ِ ایلیاتی هنوز منسجم است .

https://t.me/joinchat/AAAAAD4zXAUV4wBRYrDOxw
برگی از تاریخ ...

باسلام به مخاطبین فرهیخته
رضا خان و سران وحکام در ایران :

براساس نوشته ها و تمام منابع تاریخی اجتماعی
یک مطلب کلی است وهرگز نمی تواند تاریخ معاصر واهداف اصلی قدرتهای نو ظهور را
نادیده گرفت. گرایشهای مختلف تاریخی همه ارزشمند هستند وبسته به تخصص ومیزان اشراف وتحلیل وعدم تعصب ،تاریخ تحولات اجتماعی وشناخت حاکمان مرکزی خصوصا در گیر دار چهار قرن گذشته برای نسلهای اینده واکنون خیلی حائز اهمیت است .و واز جمله این تاریخ تحولات اجتماعی را می توان در دوره پهلوی اول پیدا کرد .
گاها مطالبی تاریخی از در گیری ایلات وعشایر در زمان رضاخان بیان می شود وبدون اینکه اهداف وانگیزه وجهت ان حرکات را بدانیم
کمی زود قضاوت می کنیم . وبدون تشریح وضعیت حکومتها واهداف انها ابتدا با واژه های
ملعون همه را در هم می کوبیم سپس به اهداف
اصلی منظور نظر می رسیم چرا ما هنوز فرق
حکومتها را خیلی خوب تشخیص نمیدهیم و فقط به ان نقاطی کوچک اشاره می کنیم که در یک مقطع اتفاق افتاده ، قضاوت تار یخی خیلی دشوار است .
طبیعی است هر حاکمی یا مجموعه ای به دنبال مقاصد خود که مخلوطی از فعلهای خوب وبد است می باشد ودر سدد است اوراق ونوشته های تاریخی را بنفع خود واز کارکردهای خوب خود ارائه دهد اما هرگز نباید فراموش کنیم که این کارکردها است که هویت بخش یک حاکم بوده وهست امروز دیگر ًثبت تاریخ به رغبت حاکمان نیست ...

امروز با قرون گذشته دنیای متفاوتی است
دوستان عزیز وعلاقه مندان به تاریخ رضا خان
اولین حاکمی است که اقدام به حکومت مرکزی کرد واقدامش بی نظیر بود . رضا خان موضوع نیروی دفاعی وتجهیزات وکشور رابسبک
جدید مطرح کرد و لشگر پنج گانه (مرکز_شمال.جنوب.غرب.وشرق )بخوبی تشکیل داد وازاین جریان اول امنیت ومنصب خود وبعد کشور را مد نظر داشت .رضا خان برنامه های
عمرانی وممتاز خودرا مانند ایحاد راه اهن شمال بجنوب که با گذشت یک قرن هنوز از
پروژ ه های اعجاب انگیز است ایجاد نمود
با مشاوران مهم انروزگار اعم از خارجی وایرانی
مشورت کرد و بگفته تاریخ حرف اخر را خودش میزد شریانهای مواصلاتی شمال به مرکز غرب به شرق را به به کمک ارتش احداث نمود و قانونهای متعدد ومختلف را خلق کرد

ایا میدانید خیلی از قوانین حقوقی ومدنی
ومنابع طبیعی هنوز مربوط بان روزگار است
وهنوز کاربرد دارد . پهلوی اول در حالی به ساماندهی کشور پرداخت که کوته فکری
مثل شیخ خزعل داعی تجزیه ایران بود .ایا
میدانید حکومت کثیف ترکان قاجاریه چه بلایی
برسر کشور اوردن در اینجا مجالی نیست که
بطور مبسوط پرداخته شود ولی قطعا همه اگاهان به تاریخ به این امورات سوای از معضلات واقفند
باید بدانیم حکام قاجار در طول یکصد و اندی حکومت در واقع کشور را به سیک خودشان
تجزیه نموده بودند . ملاکان بزرگ در مناطق بوجود امده وبدون هیچ ترس و واهمه ای
ظلم وبیدادگری را شیوه رایج وامری الهی میدانستد وچه خوب است که بدانیم در زمان رضا خان بود که بساط اولیه حکومتهای محلی
برچیده شد ومقدمه ای برای اجرای قانون مدنی
وحقوقی فراهم شد طبیعی است که در سراسر
ایران مجموع حکام محلی از این تحول سیاسی
اجتماعی نگران بوده واز اینکه قدرت انها تجزیه میشود و در هم بریزند وموج نگرانی ایجاد
شود امری عادی است البته .در تا ر یخ امده که حکومت مرکزی با اندسته از حاکمان که سر همکاری داشتند . کنار امد ه ودر اینجا بود که در ایرا ن قدرتهای منطقه ای دودسته تقسیم َشدند . انهای که اصلاحات راپذیرفتند .وانهایی که خواهان قدرت بلا منازع
خود واطرافیان بودند و گروه دوم در واقع به دنبال منافع خود بودند پس بنابر این باید به تاریخ اشراف داشته باشیم وبگوییم به چه دلیل
در مناطق ایران برخی حکام با ماموران حکومتی درگیری وزد خورد داشتند . ایا همه ما درهر حال
خواهان اصلاحت به تبعیت از حفظ تمامیت ارضی ایران نبوده ونیستیم ..
انچه مسلم است ارائه کل مطلب در اینجا خیلی دشوار است تا مشخص شود . چرا وچگونه این در گیریها در اقصی نقاط ایران در گذشته به وجود امده است انچه مکتوب شد درواقع یک قضاوت تاریخی است . وتعریف وتمجید از نظام حکومتی پهلوی اول نیست بلکه در واقع اتفاقاتی بوده که افتاده ومسجل است .
واکنون قضاوتهای متفاوتی می شود که فقط به
به یک جنبه از تاریخ انروزگار می پردازد .ودر نهایت موظفیم که واقعیات تاریخی را بخوبی بیان واگاه باشیم که بدست اوردن یک نظا م معتدل ومنصف و مبنی بر دمو کراسی ومردم سالاری دینی حاصل تلاش سالها مبارزه وهمت
رجال تاریخی وملی ومذهبی در کشور بوده
هرچند همیشه تا نقطه ایده ال فاصله ها
هست ، در پایان از جناب اقای هوشنگ طاهری از
اگاهان به تاریخ ایران که درقضاوت تاریخی همیشه بخوبی تسلط داشته واز اساتید متعهد
واگاه هستند تقدیر می کنم و می اموزیم.
#علیرضاسلیمانی
@CEYMARIAN
تاریخ و فرهنگ دره شهر
خواجه تاجدار نام کتابی است که توسط ژان گور فرانسوی نوشته شده وتوسط استاد ارجمند وتوانا وشاید گمنام ذبیح آله منصوری ترجمه گردیده این کتاب هردو جلد آن قریب هزار صفحه است اغلب مطالب آن از زبان واقعی ومستند آمده است . خواندن آن برای کسانی که علاقه…
قسمت دوم متن خواجه تاجدار

ایشان از والی پرسش نمودند آیا میدانید پادشاه کنونی ایران کیست والی گفت شنیده ا م اما اطلاع زیادی ندارم .این موضوع برای میرزا مهدی استر آبادی خیلی مهم است و پشتکوه وسیمره مامن خوبی برای اختفا ایشان تا حصول نتیجه جدید است .در همین اثنا
خان زند که دارای 24هزار قوای نظامی بود
برای آزاد سازی اصفهان که توسط آزاد افغان تصرف شده آماده میشود و از آنجا بی که آزاد شاه افغان سرسخت بود موفقیتی حاصل نمی شود
خان زند شکست می خورد وازاد افغان با شرارت سختی که دارد فجایع سختی در اصفهان مرتکب میشود کریم خان بعد از شکست به لر های بختیاری وسپس به بویر احمد متوصل میشود اما زارو حزین نتیجه ای نمی گیرد ونا گزیر به میان قوم خود در خرم آباد مرکزی بطور مخفی
پناهنده میشود ........ از طرف دیگر گفتیم میرزا مهدی در پیشگاه والی
منتظر است روزی دوباره به املاک وقدرت خود در استراباد برگردد . وناگهان متوجه میشود خان زند شکست خورده
و در خرم آباد است آنوقت بخوبی خودرا به والی معرفی و شکست خودرا از خان زند تعریف واز والی کمک می خواهد تا برعکس انتظار به کمک کریم خان بشتابد . والی مقداری هدایا مثل
اسب ....به میرزا میدهد وبا گروهی از نیروهای زبده راهی خرم آباد میشوند و پس از پرس جو میرزا مهدی
خان زند که روزی دشمن او بود پیدا میکند وخود را معرفی می کند خان زند ابتدا
اورا نمی شناسد وبعد اذعان میکند ..
میرزا مهدی اورا پادشاه می خواند .خان زند ناراحت میشود وبه خیال خود میرزا مهدی اورا تمسخر می کند
میرزا با ذکر سر نوشت خود به او قول میدهد اگر پیشنهاد اورا پذیرد میتواند به راحتی ..شاه افغان را
شکست دهند کریم خان در حالی که
شکست سختی متحمل شده امیدی ندار د مجبور است که پیشنهاد میرزا را قبول کند وان اینکه میرزا می گوید :شهریار زند بتو مژده میدهم اکنون من در میان قومی در منطقه وپشتکوه وسیمره زندگی میکنم که باوجود محرومیت شدید اما مردمانی توانا وقادر و سرسخت هستند وآنها بدون هیچ توقعی مرزبان هستند ودر خدمت والی
وآنها اگر منسجم شوند صدها شاه افغان را حریف میشوند .
سرانجام میرزا به سیمره وپشتکوه برميگردد
وبا کمک وحمایت مالی والی ومردم
قهرمان دیار سیمره وپشتکوه وپیشکوه (کرد ..لر..ولک...)20هزار نیروی رزمی جمع آوری وبه خرم آباد بر می گردد ازآنجا بسمت اصفهان وشیراز حرکت میکنند البته ده هزار
نیروی وفادار از اطراف شیراز نیز به کمک خان زند میآیند ..وبه محض هماهنگی و ورود به دروازه اصفهان
سپا لر تبار ونترس باشجاعت غالب میشود و ازدشاه افغان متجاوز تسلیم ومغلوب شیران شجاع میشود نکته ای که قابل اهمیت است این است
که میرزا به خان زند قبل از جمع اوری نیرو
یاد آوری می کند که این مردم بخاطر پول نمی جنگند وآنها تنها چیزی که عادت دارند بعد از پیروزی اقدام به غارت می کنند .پادشاه زند وقتی که این قوای قدرتمند هم زبان وهم کیش خودرا می بیند خرسند وبه میرزا می گویید برای همه آنها حقوق
بر قرار می کنم وبا غارت مخالفم .اما بعد از تسخیر اصفهان وتصرف شهر ومسلط شدن
خان زند شیر مردان بر حسب همان
عادت وبه رسم انتقام دست به غارت
می زنند هرچندخان زند خواهش تمنا می کند مقبول نمی افتد ..و به رسم انتقام اقدام به غارت درسطح شهر می نمایند شهریار زند بر خلاف
میل باطنی خود به کمک سربازان اهل
فارس که در تحت امر ایشان بودند
اقدام به سرکوبی می کند و اهالی لر
دلخور میشوند وبه موطن اصلی خود
پشتکوه و پیشکوه وسیمره بازگشت
می کنند خان زند از این واقع متاثر میشود نکته دیگر که ذکر آن مهم است اینکه میرزا در وصف شجاعت
اقوام سیمره برای خان زند چنین تعریف می کند :آنها مردمی قدرت مند ونترس وشجاع هستند که بسیار متعصب وتا پای جان وفای به عهد دارند وبا تبر وداس وتیشه وگر ز
چوب سنگ کلوغ تا پای جان
می جنگند واین سخت کوشی را از نیاکان خود به ارث برده اند .....
در این گفتار نتایج زیر حاصل ومورد نظر است ...قدمت نام سیمره ...
مقاومت مردمان آن ...هماهنگی
بین سه قوم لر و لک وکرد . .
و عدم دست رسی حکومتهای منطقه
به این دیار ...و. نکات دیگری . .که
که بعدا به آن پرداخته می شود .

نویسنده متن: #علیرضاسلیمانی
@CEYMARIAN
مرحوم شیخ هادی رحیمی.docx
13.8 KB
مرحوم شیخ هادی رحیمی، روحانی مبارز و مورد اعتماد مردم صیمره
#علیرضاسلیمانی، کارشناس ارشد فقه و حقوق
@CEYMARIAN
واژگان محلی سیمره

واژه (کُل مَه یا کُل مَع) به چه معنا است ؟
@CEYMARIAN
زبان و فرهنگ وآداب ورسوم یکی
از شاخص ترین عناوینی هستند که هویت یک جامعه یا اجتماع را
مشخص میکنند موضع زبا ن انقدر اهمیت دارد که امروز علم زبان شناسی بعنوان یک دانش کاملا مهم وبا اهمیت در دانشگاهها ی دنیا تدریس وپیگیری میشود حال چرا وچگونه بعضی از این زبانها از بین
رفته اند وبکلی فنا شده اند علتها ی مختلفی دارد که در اینجا مجالی
برای بیان آن نیست اما آنچه مسلم است زبان امری اکتسابی وقرار دای است
براحتی توسط متکلمین ومخاطبین
متاثر از هم می شود ویا آد غام میشود بعنوان مثال در عصر حمله اعراب
به کشور ایران تا قبل آن زبان فارسی از الفاظ مستقل تحت عنوان فارسی
مستقل
بود ..وبه محض سیطره کاملا تاثیرات خودرا نشان داد امروز ما هم شاهد تعغیرات
خیلی از واژه ها هستیم بدون اینکه خودمان متوجه شویم باتوجه به این مقدمه کوتاه قصدم این بود که در زبان لکی ولری وحتی
کردی میانه برای گروهی که با هم همکاری می کردند وکارها را به صورت دسته جمعی انجام می دادند
واژه کل +مه استفاده می کردند
این کار که یک نوع تعاون و اتحاد و
کار دسته جمعی برای همه بود بیشتر در جمع آوری محصولات
کشاورزی ویا کاشت وبرداشت کاربرد ی بود بدون اینکه هزینه ای
برای طرفین در بر داشته باشد امروز
باوجود تکنولوژی جدید خصوصا در این دهه اخر دیگر کمترین کاربرد را دارد .واما هنوز این واژه از نظر لغوی خیلی مورد توجه قرار نگرفته
وحقير پیرامون خیلی از آین واژه ها
کنجکاو شدم متوجه شدم که این واژه ریشه عربی دارد واز زبان عربی به زبان لکی ولری ...سرایت کرده
همانطوری که می دانید در زبان عرب...کل (به معنای) ( همه) است و
مع به معنای (با)آمده ...حال
کل+مع=کل مع..وکل . مه یعنی ..
همه با هم و این همان معنای واقعی واصطلاحی است که شامل
این ترکیب شده است وچه بسا کلمات دیگری هستند که اینچنین
یافت میشوند و کاربرد دارند . ....

#علیرضاسلیمانی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#ارسالی
به نام خدا
انسانها با گفتن وحرف زدن وانتقاد کردن و نوشتن وبه طرق مختلف
نیاز دارند که خواسته های منطقی
عقلانی خود را بیان کنند . عموما
این خواسته بشر است حتی یک کودک شیر خوار با دست پازدن
وگریه کردن تقاضای رسیدگی به اورا
دارند خواند ن یک کتاب وی مجله
هم موجب قضاوت وتحلیل میشود
نویسندگان و نویسنده خوب کسی است که در مطالب خود تجدید نظر
ومخاطب خود را قانع کند و خود ونوشته خود را صدق مطلق نداند
چرا که حتما در آینده توسط گروهی
تفسیر وتحلیل میشود وتا جای میرسد که بهترین و کاملترین مطالب آن را انتخاب کند .بطور کلی روند نقد وتصحیح امری ضروری است
وباید اتفاق بیفتد ولی چرا ما ها اغلب تمایلی به اصلاح نداریم خیلی از ماها هنوز نمی دانیم که
زندگی و اجتماعات بشری مانند آب جاری است و جریان دارد توقف
ناپذیر همانطوری که طبیعت هم فرسوده و اندک اندک تبدیل میشود
چه رسد به دیگر امورات ضعیف دیگر ، پس باید در کار های خودمان بدقت تجدید نظر کنیم واشتباهات
خودرا اعتراف کنیم به عقیده وتقاضای عقلی وخرد جمعی احترام
گذاشت ودر عرصه های مختلف
نقد پذیری را سر لوحه کار خود قراردهیم وهمانطور ی که گناه بد
ومنحوس است اسرار بر گناه نیز
بد وبدتر است نتیجه این مطلب وخروج آن ظاهرا باید این باشد : بیش از هر چیز دیگر نیاز مند بازبینی
وجبران ورفع نواقص وحتی در پاره ای از موارد تعغیر در برنامه هایمان باشیم تا پاسخ دریا فتی ما شکوه تازه
دیگری داشته باشد که حرف نو
وبرنامه نو واستفاده از تفکرها منسجم هدفمند قطعا راهگشاه
است چرا که هیچکس نمی تواند
حلوات شیرینی را تبدیل به تلخی کند .اینچنین است که پو یندگی
وبالاندگی حاصل میشود وحتما هم
نتیجه هم تعغیر می کند در کنار
هم بودن بهتر است وتک تاختن و
بافتن حاصلی چندان امیدوار کننده
نداشته وندارد این را تاریخ می گوید ...و بس
#علیرضاسلیمانی
@CEYMARIAN
ادامه👆
@ceymarian
من شیری که میدوشیدم کف داشت وبعد از اندکی کف فروکش میشد و شیر کم میشد اما تو هرگز مرا درک نکردی اکنون با این زبان بسته به تو میگویم ... بله چه داستان غم انگیزی بود .
اکنون همه این پرنده زیبا را می بیند
ودر #کبیرکوه بارها آن را دیده آیم خصوصا در فصل بهار و معمولا به رنگ قهوه ای ومتمایل به سیاه است و اندکی شباهت هدهد را دارد که دوست خوبم آقای جوادی در کلام
منظوم ومبسوطش این داستان را بیان نموده اما لازم است بگویم که شوهر کپو قطعا در حق ایشان ظلم نموده و هیچگاه به ننه محترمش اعتراضی نکرد که همسر معصوم من هیچ گناهی ندارد پس نتیجه می گیرم او بیشتر به گله وچوپانیش فکر کرده تا به دخترک تنها ....
پیامد وفواید این قصه حتما در زندگی موثراست یا به عبارتی هدف از بیان آنها تاثیر واثر بخشی در زندگی ودر ک بیشتر از زندگی است انشا اله همینطور هم خواهد بود اکنون تا جای که مشهود ومشهور است این افسانه زیبا و آموزنده در منطقه لرستان ولکستان و کردستان که دارای یک فرهنگ کاملا مشترک هستند بخوبی نمایان است
روایت ونظر دوم کپوو کچی این است :
که کپو دخترک یتیمی است که بعداز فوت پدر بجز کچی خود که در زبان لری متداول به معنایی (عمه) یابه زبان لکی (میمی) ویا کردی (میمکه) است کسی را ندارد واو به حکم اجبار مجبور است که با کچی خود زندگی کند ولذا در اینجا نیز کپو باز اذیت وآزار میشود واز او بیش از اندازه کار کشیده میشود وداستان شیر ....برای او تکرار میشود که منجر به سرانجام مذکور میشود .... و کپو هم به فتحه کاف به زبان لری به معنای سر وگردن است . که بارها توسط کجی مضروب می شود واین است ندا یکپو که میگوید: کچی هر روز به
کپویم میزد که البته نگاه دومی ساخته وپرداخته از ذهن خود حقیر است وخیلی نمی تواند مصداقی باشد ولی در تکمیل وتعبیر معنی میتواند به ذهن خطور کند ودليل اصلی بر نقض نظر دوم اینست عمه ها مرسوم است برای پسر برادر وخواهر فوق العاده دلسوز و نوازشگرند و فداکاری میکنند پس به حکم عقل نباید (کجی) کپو را هرگز آزار داده باشد واین تاحدودی عقلا ومنطقا مورد تایید است .
اما عکس قضیه بدون قصد بی ادبی وبا رعایت احترام برای تما م مادران شوهر ممکن است اتفاق بیفتد . فوقع ما وقع

نگارنده: #علیرضاسلیمانی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
فرهنگ شفاهی

کپور و کچی

#علیرضاسلیمانی
@CEYMARIAN
ادبیات وشعر و موسقی و داستان سرایی و ساختن و پرداختن به اینچنین مباحثی کاری آسان نیست واین راه وطریقت شوق هنرمندی و تفکر خلاق . هوش . وعلاقه بسیار می طلبد... در پی سروده آقای جوادی در کانال تاریخ و فرهنگ، بران شدم که کلام منظوم وزیبای ایشان که از افسانه های ملموس
در فرهنگ بومی این دیار کهن است با شرحی مختصر بیان نماییم قبل از هرچیز تقدیر می کنم از شاعر دانا وتوانا معلم تلاشگر آقای جوادی . باتوجه به شناخت کافی وشاخصی که ازایشان دارم خصوصا در ایام تحصیل در دانشگاه وتوان ادبی وساختن مضامین بلند در عین حال پر محتوا ورعایت شعور سادگی ومنش فروتنانه وبی مدعا دارای نفسی بلند وشوق زیبا در این زمینه است .
برخی میخواهند شاعر باشند و عده ای نویسنده.. اما کسانی ذات هنری آنها می خواهد که اینچنین باشند و آقای جوادی از این جمله هستند هرچند کمی دیر خواستن شاید اکنون فضای منا سب
شعری ایجادشده باشد . انسان درمیانسالی بهتر وسنجیده تر سخن می گویید . من شخصا باتوجه به علاقه واطلاعات کمی که دارم احساس بلندی به گفته هایش خصوصا این مضمون #کپوکچی دارم شرحی در تکمیل
کلام منظوم ایشان بیان میدارم ... اگر کسی می خواهدو اگر کسی قصد سرودن دارد اول باید به سراغ سوژه، مطلع ، یا موضوع بروداز افسانه ها زندگی واقعی بسازد.خودم قبلا به افسانه ها واساطیر بهایی نمی دادم اما به مرور دریافتم زندگی وهنر وتاریخ بدون افسانه تکمیل نمی شود ونماد همین زندگی افسانه ای تبدیل به زندگی واقعی شده است . همواره اینکهمی گوییم فسانه گشت و کهن شد حدیث سکندر سخن نو ار که نو را حلاوتیست دگر ، در مقاصد دیگری آمده است .
ولی خیلی زود متوجه شدم که قصه ها افسانه ها بخوبی در زندگی بشر در تمام جنبه ها نقش دارند .....بعنوان مثال پایداری، صداقت، حقیقت، شقاوت، جماعت، شراکت، .خیلی دیگر از عنوانهای اجتماعی، فرهنگی با این قصه ها ارتباط دارند که پرداختن به آنها در اینجا مقدور نیست
اکنون آقای جوادی به زیبای یکی از این قصه ها ی اساطیری وداستانی کوچک که ریشه تفکر نیاکان مارا دارد وبیان کننده یک وضعیت خانوادگی و اجتماعی است با کلامی منظوم وشیوا بیان کرده است و خلاقیت خوبی بخرج داده . افسانه #کپوکچی ضرورت دارد که نسل جوان با این مقوله ها آشنا بشوند اغلب مخاطبان جوان ممکن است با ماهیت و هویت داستانهای مثل (کپو کچی) آشنایی نداشته باشند ولذا بدون دقت وتوجه ولمس شیرینی وچیستی ماهیت ممکن است گذر نمایند لذا بر آن آمدم جهت تشویق وترغیب دوستان....
در چند سطر بطور مختصر این قصه زیبا برای نسلی که کمتر آن را شنیده بیان کنم :
کپور نام دخترک تقریبا عاقل وبالغی است که قصه آن به بدو روایت بیان شده که البته هردو روایت می تواند با کمی اختلاف مصادیقی برای این قصه که بیشتر بیان یک تراژدی بوده باشند .
در نگاه اول نقل شده کپونام دختری
باحسن صفت خوب که به حکم قانون طبیعت وشرعیت عروس زنی بنام #کچی میشود، #کچی #مادرشوهری است سخت گیر وحتی خسیس و همواره به حکم #ذات _طبیعی عروس را اذیت وآزار میکند (کپو) در حالی که زندگی عشایری کوچ نشینی دارند و بدین روش زندگی می گذرانند و شیر، پشم، روغن، کره، نقش کلیدی وحیاتی در اداره زندگی وروز مرگی این قشر تلاشگر داشته ودارد . کپو مسئول #شیردوشی گوسفندان است ومتحمل زحمات زیادی میشود . کچی (مادر شوهر ) بر اوسخت گیری می کند او معتقد است کپو در بعمل آوری شیر قصور میکند ویا ریخت و پاش دارد . لذا هر روز بر سختی خود اصرار می کند به هر حال اینجا است که مفهوم ظن وگمان و خساست که از صفات رذیله ومنحوسه است در مقابل صفات پاک و صادق و فاضل قرار می گیرد وبر طبق قاعده باید راهی ایجاد شود که گریزی از معرکه بوجود آید زیرا کپو روزی به خوردن شیر روزی به ریختن شیر گاهی به تلف کردن متهم است پس صبراو
لبریز واز خدا در خواستی دارد که اورا
از این کج بختی نجات دهد همچون پرنده ای آزاد گرداند تا شاید کچی نامهربان را ترک کند الحق که وعده الهی ودعای کپوی معصوم در در گاه خداوند مقبول و مستجاب می گردد پس او به پرنده ای تبدیل میشود وبر شاخصاری کهن مقابل منزلگاه هر غروب و هر شبانه به آواز غمناک اما سرشار از حقیقت خود ادامه میدهد او هر بهار که کجی باز در دامن طبیعت در همان منزلگاه سکنی می گزیند دوباره به ملاقات می آید واین آواز تلخ اما رهای بخش را می خواند :
کپو ، کچی کف بی کم بی
یعنی ای کپو ای مادر شوهرم
ادامه در پست بعدی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
تقدیم به همه آرمیدگان.pdf
242.1 KB
آخرین پنجشنبه سال، تقدیم به همه آرمیدگان
#علیرضاسلیمانی، کارشناس ارشد فقه

@CEYMARIAN
@CEYMARIAN
سروده دیگری بیان شد:
کلیل کوراندا وچهار شاخه وه
میرزام نمنیه و دماغه وه
جالب است که معنای این بیت در جهت اقبال چنین بیان شد ..
در گذشته مردم مریض داشته اند وراه علاج در دسترس نبوده وافرد ماها در بستر بیماری بوده ومردم بر اساس همان باور از این فال و مضامین جهت نوید خوب وبد استفاده میکردند یعنی میرزا همان مرد خانه است که روزگار با اونبوده فال میگوید: بز و قوچ کوهی براحتی در نوک قله در حال استراحتند ودیگر خوفی از صیادشان ندارند واو لاعلاج است . ووو
وابیاتی دیگر که بسیار جالب وبا مفهوم.. ودر آخر پیرزن درحالی که نتوانست بنشیند این فال زیبا را بیان کرد وحیفم اومد که بیان نکنم :

کوئر وای بلنگی مه پام باریکه
تا سر مچم شو و تاریکه
سپس معنا عظمت کبیر کوه را بیان میکندو اینکه بی رمق بودن ودور بودن مقصد واز دست دادن زمان واینکه برای رسیدن به مقصد بآید تلاش نمود کوشید کاوید وگرنه کار بزرگ همت بزرگ میخواهد ودر کلام وحی نیز آمده است :
لیس للانسان الا ما سعی
نگارنده: #علیرضاسلیمانی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#ارسالی
@CEYMARIAN
#علیرضاسلیمانی
به نام خداوند دانا و توانا

ضمن تقدیر و تشکر از متولیان کانال مفید تاریخ و فرهنگ دره شهر و تقدیر از همه عزیزان که در این زمینه مطالبی در جهت تقویت آیینها وسنن این دیار می نویسند . ..
برای کسانی که در این وادی قدم برمیدارند یعنی عرصه هنر ادبیات تاریخ..حتی معارف این جریان عین حیات وخرد خوراک دوست داشتنی....و مسائل دیگری از این قبیل که البته دراینجا بعلت زمان نوشتاری میطلبد که کوتاهتر وخلاصه نویسی کرد تاجای که امکان باشد.
واما اصل مطلب نخست ، سپاس ویژه ای است که باید از استاد ارجمند جناب آقای علی آقایی که از فرهنگیان پیشکسوت وتوانا و خردمند و باسلیقه و خوش ذوق در این حوزه داشته باشیم که غالبا مطالب مفیدی بیان می کنند و بنده نیز از سر علاقه مندی همواره در این زمینه ها مطالبی را میخوانم وجویای این مباحث .. تاریخی ادبی وهنر ی وسایر عناوین وابسته درجهت آگاهی وانتقال به نسل آینده میباشم واعتقاد دارم که باتوجه به سرعت زمان وگذر تاریخ
وتنوع حوادث اجتماعی وتاریخی و هنری این باور های اعتقادی که نیاکان ما
با آنها زندگی کرده اند بزودی به دست
فراموشی سپرده میشوند و جریانی والگوی دگری جایگزین آن میشود که هرروز ما را به دنیا متعلق تر میکند وان چیزی نیست جز ورود فرهنگ و خرده فرهنگهای وارداتی ازبلاد دیگر ........
یکی ازصدها آداب ورسوم زیبا ما ایرانیان خاصه اقوام لر ولک وکرد که معمولا ساکنان غرب ایران عزیز هستند همین #یلدا، #چله و یا #شوچله است که جناب آقایی بزرگوار بدرستی در تببن کلیات آن عنوان نمودند که امشب خیلیها با خواندن آن برگشتن به آن زیبایها و آن حیات مطلوبه استاد
ارجمند به خوبی این جریان را باادبيات خاص بیان کردند در این اثنا ابیات چهل سرو زیادی گفته شده که به سه زبان لری کردی و لکی بیان شده که این خود اشتراک فرهنگی وتاثیرپذیری، تداخل فرهنگی شدید را بیان می کند
زمانی که این مقاله در کانالانتشار پیدا کرد. بسیار برام خاطره انگیز بود واتفاقا درکنار یکی از سالخوردگان این قصه ها
بودم که او دست توانایی در این قصه ها دارد که البته اوکسی نیست جز مادرمهربان و توانایم که با وجود 91سال سن واقعی وکسالت جسمی خیلی از این اشعار فال #چلسرو و داستانها و وقایع حقیقی وتاریخی منطقه را در حافظه قوی و فوق العاده خود داشته ودارد
وحقير چون از قبل مجموعه ای از این مطالب را داشتم لذا درحال خواندن مطالب کانال ودقت نظر بودم که مادر نیز به درخواست بنده شریک بحث شد و او با وجود هیچگونه سواد علاوه بر بیان وتکمیل برخی ابیات (البته به زعم ایشان) فال چهل سرو های رایج از قدیم .
حدود سی بیت جدید کاملا کاربردی بیان نمودن وبلافاصله یاداشت نمودم بطور که دوست داشتم بدینوسیله به گفته های ایشان احترام بگذارم و در کانال قرار دهم ایشان واضح گفتند :شاه بیت این چهل سرو ها
این است :

یا علی هانا ی فرد فریاد رس
برس و داد کسان بیکس
که بیت معمولا در ابتدای فال بیان میشده چون هدف از فال طالع آزمایی کس یا کسان یا گروهی یا انجام دادن یاندادن و بهبود حال بیماری یا برآورد حاجت و مسائل از این قبیل بوده ومن خود چون این موضوعات را کاملا
بیاد دارم وکنجکاو بودم مردم خیلی معتقد به کارکرد این موضوع بودند وشاید هم هنوز با وجود تهدید جدی این باورها هم برخی از سالخورده ها بر باور ونتيجه آن اصرار ویقین دارند که البته همواره مورد احترام است برای اهلش در یکی از ابیات
در #مصرع_دوم آمده بود:

بزنی وسر تلش تا گل بو شر
هموچیلکی گل دش بکنی پر

بجای مصراح دوم :چنین آمده
ودس بچنی و دامون بکنی پر
که البته میتواند همان مصرع هم باشد منتهی شنیدن از ناقلان وقدما که صد ها چله را لمس کرده اند لذت ادبی کار را چندان میکند سروده معروف دیگری چنین است :

ننی خفتگه و سای کرفی
نمام کی بردی زلفانه زلفی
دراین فال ظاهرا ننی نمادی از یک دختر خوبروی اساطیری است که کسی قصد ازدواج با اورا داشته و بر اقتضایی فال بخت بر صاحب فال یاری نبوده و همه میدانند کرف نام درختچه ای است در زبانهای لری و لکی وکرد ی جنوبی است که بیشتر در حاشیه رودخانه چمن زارها می روید که علاوه بر سایه خنک بوی عطراگینی دارد ودر تمثیل چه زیبا آمده است و وجهه دیگر آنکه موید انست که فال چهل سرود نیز بزبان کردی ودر بین اقوام کرد نیز جایگاه ارزشمندی دارد...
ادامه دارد
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN