#صوفیه_نوظهور_نیست🔍 بررسی شخصیت
#مولوی صاحب کتاب مثنوی
9⃣1⃣❌ امام و حجت و صاحبِ ولایت، در مکتبِ مولوی.
👈🏻 یکی از ضروریات مذهب شیعه، اعتقاد به دوازده امام معصوم است که طبق دستور الهی بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، وصایتِ ایشان را بر عهده دارند. این دوازده نور الهی، از همان آغاز خلقت تعیین شدند، حتی طبقِ نام و نَسَب و مشخصات ظاهری. لذا شیعیان بجز این دوازده نفر، معصوم و حجتِ دیگری نمیشناسند و خاتم الأوصیاء را وجود مقدس و پر برکتِ حضرت مهدی عجل الله فرجه میدانند. اما در مدرسهٔ تصوف «امام» محدود به دوازده نفر نیست. صوفیه تمام اقطابِ خود که به آن «انسانِ کامل» هم میگویند را امام و صاحب ولایت میدانند. کافیست در شرح احوالات اقطاب تصوف تأمل کنید تا این مطلب را در جایجای کتب آنان مشاهده کنید. در واقع صوفیه فقط ولایت اقطاب خود را میپذیرد و زیر بار ولایت دیگری نمیرود. همین عقیده را بوضوح میتوان در مثنوی و آثار مولوی دید. وی در مثنوی میگوید:
«پس به هر دوری ولیی قائم است
تا قیامت آزمایش دائم است
هر که را خویِ نکو باشد برست
هر کسی کو شیشه دل باشد شکست
پس امامِ حی قائم آن ولیست
خواه از نسل عمر خواه از علیست
مهدی و هادی وی است ای ره جو
هم نهان و هم نشسته پیش رو.»
📚مثنوی، دفتر دوم، بخش ٢٠
🔻وی در این شعر تصریح میکند که در هر دوران یک ولی و حجت وجود دارد و این موضوع تا قیامت ادامه دارد. در ادامه میگوید ملاکِ آن ولی و حجت، خویِ نکو داشتن و تهذیبِ نفْس است. در بیت بعد تصریح میکند که ولایت و امامت منحصر در خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله نیست، مهم کامل بودن انسان است «خواه از نسل عُمر خواه از علیست»، یعنی نسل و نَسَب در امامت و ولایت مهم نیست. هر انسان کاملی میتواند حجتِ زمان خود باشد! از نسل عمر هم میتواند باشد! سپس میگوید امام چنین شخصی است که توصیفش کردم، حال نهان باشد یا آشکار. برخی معتقدند منظورش از بیت آخر
#شمس_تبریزی است.
🔹مرحوم میرزای قمی درباره این شعر مولوی میگوید: «مولوی در این شعر است که اعتراف میکند شمس تبریزی همان امام هادی و مهدی است که هم نهان و غایب، هم نشسته رو به روی شما.»
📗جامع الشتات، نشر کیهان، ص ٨٠٤
این مطلب با توجه به غلو و تعاریفی که مولوی در آثارش از شمس میکند تقویت میشود، زیرا او را تا حد خدایی بالا برده.
💢 مرحوم شیخ محمد جواد خراسانی مینویسد: «صوفيه مهدويّت را نوعى مىدانند يعنى مهدويّت را به شخص خاص قائم نمىدانند، بلكه هركس قطب وقت باشد همان مهدى است. مهدى امرى است نوعى، منحصر به يك فرد نيست بلكه عددش بىشمار است. لذا مولوی میگوید: پس امام حىّ قائم آن وليست، خواه از نسل عمر خواه از عليست.» و درباره این بیت مینویسد: «ﻣﻬﺪﻯ ﻭ ﻫﺎﺩﻯ وی است ﺍﻯ ﺭﺍﻩ ﺟﻮ، ﻫﻢ ﻧﻬﺎﻥ ﻭ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ پیش ﺭﻭ؛ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺁن است ﻛﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻳﻌﻨﻰ ﻫﻢ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻇﺎﻫﺮﻯ ﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﻃﻨﻰ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺷﺨﺺ ﻭﻟﻰ پیدا ﺷﻮﺩ، وقتی ﺳﻠﺎﻃﻴﻦ ﻏﺎﺻﺐ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺪﺳﺖ پیر ﺻﻮﻓﻴﺎﻥ ﻛﻪ ﻭﻟﻰِ ﺑﺎﻃﻨﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺳﺪ، پس ﻭﻟﻰ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻠﺎﻃﻴﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﺴﺘﻮﺭ ﻭ ﻏﺎﺋﺐ ﺍﺳﺖ، ﭼﻮﻥ ﺳﻠﻄﻨﺖ به او ﺭﺳﻴﺪ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﺳﺖ، ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﻨﻰ ﻏﻴﺐ ﻭ ﻇﻬﻮﺭ.»
📓البدعه و التحرف، ص ٥٣
📗مهدی منتَظر، ص ١٦٠
🔸محمد حسین
#طهرانی معروف به لالهزاری که از صوفیه حوزوی است و شاگرد سید هاشم نعلبند معروف به
#حداد، شعر مذکور را نقل میکند و ضمن تمجید از مولوی، میگوید: «مولوی در این شعر، به انسانِ کامل اشاره میکند که در هر عصری وجود او برای تربیت نفوس و دستگیری لازم است، خواه آن شخص از نسل امام باشد یا غیر امام و از سایر افراد و اقشار.»
📚اسرارملکوت، ٢/١٥٥
❌ بنگرید این جماعت تا کجا پیش رفته اند که ولایت را از انحصارِ الهیِ آن خارج ساخته و با توجیهاتِ شیطانی و ناروا هرکس و ناکسی را لایق مقام ولایت میدانند! این است نتیجهٔ مکتبی که مقابل مکتبِ وحیانی احداث کرده اند.
@tazvir2