🍃به تابلوی
#چشمانش مینگرم. آن چشمهای آرام حالا روشن تر و زیباتر،از هرزمانی به نظرم میآمد. عکس برای چند ماه پیش بود ولی انگار روزقبل رفتنش آن را گرفته بود.
🍃یادم است روزی که میخواست برودنتوانستم یک دل سیر به تماشایش بنشینم،نشد آن دوگوی بلورین چشمهایش را ببوسم.فقط توانستم ازنگرانیهای
#مادرانهام برایش حرف بزنم.اینکه رفتنش برایم تاب وتوان نمیگذارد،اینکه اگربرودچه بر،سر
#دلم میآیدو هزاران "اگر" دیگر...
🍃میخواستم مجابش کنم که بماند. از
#کودکی اش گفتم؛زمانی که سال چهل وچهارمتولدشدو
#سیدعلی نام
#حیدر را برایش انتخاب کرد.از آن روزی حرف زدم که برای اولین بار کلمه بابا را ادا کرد.گفتم که قد کشیدنش رادیدم،رویاهایم پیش چشمانم قدعلم کردند،رخت
#آرزوهایم را درتنش دیدم و لحظه شماری کردم برای
#حقیقی شدنشان.
🍃از
#همت و پشتکارش برای زمین زدن رژیم گفتم که آنهارا درشب بیداریهاو
#تظاهرات واعلامیه نوشتن هایش دیده بودم.هر شب که برای گشت بیرون میزدازخانه،دلم آب میشدو پشت سرش میریخت.
#قرآن نذرش میکردم که سالم برگردد.
🍃اینهاهمه راگفتم و تاکیدکردم که تو
#دِینت را دو،سال پیش ادا کردی، بمان و اینجا خدمت کند،پشت
#جبهه!یک کلمه گفت:مرگ با
#عزت اگرخونین،بهتر،از زندگی
#ننگین.و من خاموش گشتم،دلم نیز،هم...
🍃دیگر
#نذرش نکردم،دیگر،ازشب بیداریهایم دردوران طفولیتش نگفتم، نخواستم بماندوجبران کند،از
#خدمتش تابه الان برای این دیار نگفتم،منتی نبود! هرچه بودبرای
#خدا،کرده بود... فقط دل و زبانم یک چیز راگفت:خدا به همرات!دلم آب شدو ریخت پشت سرش اما دیگردلم شورنخورد،دیگر
#نگران نشد.آرام گرفت و جگرگوشه اش را به امان خدا سپرد.و چه امانی بهترو خوب تر ازخدا! آنقدرخوب که
#پرواز کردسمت خدا،آنهم به وقت آذر هزارو سیصدوشصت درجبهه
#مریوان...
◇سالگرد
#شهادتت_مبارک حیدرم!◇
🍁به مناسبت سالروزشهادت
#شهیدسید_حیدر_حمیدی📅تاریخ تولد:۱ اسفند۱۳۴۴
📅تاریخ شهادت:۷ آذر۱۳۶۰
🥀مزارشهید:اطلاعاتی دردسترس نیست.
🕊محل شهادت : مریوان
#گرافیست_الشهدا👇👇👇#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است📡 @shohada72_313