سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#جانان
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
#بەنام‌خدا


" #رحلت‌شیخ‌اجل‌سعدی‌شیرازی"


#قلم‌کال من به وصف #ثنایت ناید.
تو که تن پوش #مخملین هر قافیه و ردیف #غزل،
به پای پیچک #بنفشه و
#نرگس‌شیراز شکفتن نامت را به هجای
کلماتی می شکفد تا #نفس
#بهارقلم به تکاپوی از تو
سرودن عاجز بماند. هوای عنبرسای #شعر در
غیبت نام تو #دلتنگی می آغازد.
#زلف‌‌اندیشه به کوتاهی حروف می نشیند
تا در #امتدادکلمات ، سایه ای باشد برای
از تو نوشتن. #نسیم مشک فشان بر #گلستان پند
و #اندرزهایت وزیدن گرفته است.
لطف سخن در#بوستان ، رهاورد واژگانی ست تا زبان پارسی به وجد #قلم رسایت
به جوشش #مکتوب ریشه در نگاه نگار خانه ی #آریایی بودن و
زیستن به #مراددل رساند.گاهی از همه
#دل بریدن و در عظمت #کتابت مضامین
#فرح‌بخش تو غرق شدن عالمی دارد.
برگ و باد #عطر حضورت را به #بهارنارنج گلستان
می پراکند تا میوه ی #دانش از باغ بوستانت به #دشت سینه ها به بار نشیند.
#بلاغت و شیوایی سخنانت گل #یاس بر دل می کارد،تا بر #التهاب بلور #باغ نگاهت،تب
#شعر شرر زند، کلامت موجی از اشارت
به نشانی جان #جانان آبشار شیوایی و بلاغت می نشاند تا
دلدادگی به #ساحل نیک اندیشی
به #طراوت قصه ها برد، #شفق پهلو گرفته است به سردی شب نگاهت، #رمق آن
نگاه #فریبایی ات به فصل جدایی #سایه می افکند
و شب بر پلک چشمان #سعدی، مه ای از ماتم گرفته است .اینک در #واپسین لحظات عمرت، بیکران تا #بیکران اندوه به بار نشسته است.
#نبوغ نامکشوفی را به وادعی #تلاوت است که #قلم پر بارش توامان تفکراست ،رخ به #نقاب خاک از حضورش #لحد را به تراوش ماوای دلچسپ می نشیند.
نام #خداوندگارقلم، نه در سکوت شباهنگام به فراموشی سپرده می شود و نه در #ازدحام روزگاران.#سعدی سندی ست معتبر و ماندگار، تا آنگاه که هر #دفتر از #بوستانش ورق خورد ،
#اشعار و اندیشه اش بر ذهن ها شکوفه ی از #دانش غنچه می دمد و هرگاه بر باغ #گلستانش پنجره ای از پند و اندرز گشوده شود #باران ترنم بر #دشت سینه ها باریدن می گیرد. چه #خوش‌سعادتی ست آنان که خو گرفته با آثار #سعدی بر #تلالو نگاهشان ، به زلف #غزل بار اندیشه ، #کهکشان دلبریش را می نگرند.

#فروزندە‌شفیعی‌زرنە

۲۷ مرداد ماه ۹۹

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

" #مانشت "


به پهنای حوصلەی #قلم، اندوه #آسیاب
شده ی #کلمات تراژدی #سنگ زیرین شده است. #عطر زلف یالت را #نسیم‌صبح
بر #دشت ایل، التهابی ست به #گلشن جان
تا نقطەی #همرنگ بخت، گوشه ی #لب‌قلم
را به رویت #ماەنقاب افتاده ببیند.
از سر یال و #صخرەات مگر ُنگ‌گلاب افتاده است تا #شعاعی از نگاهت در #ثریا
جلوه کند.
از واژه های گرم #خاطرات خاک گرفته خواندن #لالایی برای بادهای نا آرام به #چشم #آفتاب سپردن است تا مزه ی تازه #صبح را به #کام تلخ شب زده ام #شیرین کند. گاهی شکوه #مانشت را می بینم #پشت‌پنجره
با گونەهای #سفید و ارغوانی ، که در #نگاەقلم #خیره مانده است واژه واژه #اقتدارت را به صحیفەی #سپید دفتر می گشایم.
#سحرگاهان دیده ی تَر، #شبنم به آغوش
#دامن می چکاند . نگاه گرم #جانان به
سوی #قلەات، پرواز #عقاب بر بلندایت
به #تماشا نشیند.
#نسیم به رقص آمده است #دامن رها شده #دخترایل را بر پایین #دشت‌سبز و مخملین تو بگشاید.
#گیسوان طلایی #خورشید سر یال‌ات را شانه می زند ، بر سر #شانەهایت انگار
جای خالی ، شبیه #بال‌احساس می شود.
بوی #باد و علف و #گندمزار لذت بی پایانی ست پشت #پرچین‌شقایق و #پونه. کاش می شد مثل خواب #صبحدم ، دود چپق
#مرد ایل را به خاطرات دیرین #روشن کرد. یک #جرعه‌نسیم در پس #سرخرمن ، آه و آب را به #رخسار خسته بپاشد. از #بهارستان آغوش زن #ایل، خیالی پشت دار #قالی مانده است تا نقش #ماندانا را بر گل های #قالی نقش زند. بی تو گل های #تبسم لب جوی در #دشت احساس کودک #ایل‌اسیر خشکسالی ست. بی تو در خندیدن #خورشید حالی نمانده است #ظلمت سنگین #شب‌زدگی‌ها در چشمان #چوپان
را بشکند. امروز پشت طرح بند #مانشت.کدامین ‌#تمنا ایستاده است تا #زرگر
#نقش زیبای تو را به #گلوبند‌‌ زمان گره زند.
اسم روشن و #لطیف تو مثل #دلت می ماند تو باز #لبخند بزنی و آسمان را به #ضیافت قله ات آورده باشی.
#قلم میان لب و#چشم و زلف یال‌ات چون کودکی #حیران است #آواز منتشر شده در باد را به گوش #دلیرمردانت برده باشد.
از #مشرق لاهوت نگاه سبز در #سبزت، سحر پیچیده در #آیینەی‌مانوس چشم مردمانت هزاران نقش #غیرت را به تماشاست.

۶ مردادماه۹۹

به قلم : #فروزنده_شفیعی

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا
" #زادروزاستاد_بنان"

از تو #سکوت مانده است و از من
#صدای تو. #تندیس بغض بر گلوی حنجره ی #استادبنان" به تماشای لحظه هایی می برم تا لرزه ی افتاده بر شمع وجود، به خاکستر پروانه نشیند. در شبستان گرانمایه ی عمر تو، افسانه در خواب #غزلخوانی_ات ، قلم به لب نامه ی بیابان #مجنون‌لیلا ، هیهات دل است.
میان پیله های تنهایی احساس ترانه ات،
تفاهم به حبس تنگ نفس ها می دمد. باز یافتن فریاد گمشده، در #آسمان ناپیدای #نت_های ملودی ات عشق را می نوازد. متبرک ترین واژه ها بر جهانی از #عطر و عسل ترانه ات به چشم #بتهوون آید. انگشت حیرت بر لب گزه ی #حیرانی شوق مدور را به دل بکارد.نفس گرم تو همچون روحی در کالبد شعرها، بهاری ست به #ترنم واژه های که از گلویت آبشار #غزل می تراود. درباغ یک سوسن خاموش، تنها تو می دانی صدای روشنی را. #نسیم بر نفس می تراود تا شب_دلتنگی مرا پشت پنجره ی صبح ببندد. و همراه باد صبا عطر #آوازت بر سرای دل و جان سایه فکند. #آسمان از نفس تو رنگ #بهاران دارد
غرق در جذبه ی نور آینه ها انعکاس #باران و بنان بگیرد.و گریه های #سحری در دلتنگی جان #جانان نشیند.چشمه ی #خورشید در دل ادبار نگنجد . زنگار از آینه ی دل با نوایت زدوده می شود. #آواز تو به باغ سبز خیال، دیدن رویایی ست تا گره بر زلف #غزل زند و رقص #ترانه در نسیم نا آرام کوچ ابدیت برقصد.
چشمانت قدوس مشرق #لاهوتی به نگاه سبز در #سبز بودنت را معنا می کند. اشارتی ست پنهان، که با غمزه ی نگاهت صحرای نامحسوس #دلبری عیان گشته است. #بیت_بیت ترانه ات انتشار موج غزلواره هاست. تا بر مضمون آینه ی #شعر تجلی شب رویایی شود. در برکه ی شب چشمانت، #پلک بر خنده ی #صبحگاهی به بال نگاهی #شاپرک را به #خیال تو می کشاند. ناگاه از ره رسوم دیرین کوپه ی
، مثل قطاری #مست، بر ریل گلوگاهت نشسته ی فرقت است. خنده به #نجوای گلخند گشوده ی لب ات ، گریه ی #شوق به بزمگاه مستانه ی شب های رفیقان برد..

#فروزندە_شفیعی

99/2/15
━━━━━━
#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh