کانال زینب بیات

Канал
Логотип телеграм канала کانال زینب بیات
@zaynabbayatПродвигать
663
подписчика
تماس با گرداننده ی کانال @Zaynab_bayat
🍁 من آرزوی رفته‌به‌گورم

✍🏻 سیده تکتم حسینی:

جز مرگ ناگزیر گریزی نیست، راهی نمانده است رسیدن را
عادت نمی‌کند دل تنهایم، هر روز نیش و طعنه شنیدن را

دنیا ندید و از بغلم رد شد، از من گذشت هرکه مردد شد
هرگز نمی‌شود که به خود آورد، چشمان مبتلا به ندیدن را

دنیا که داغ بر جگرم انداخت، آتش به جان بال و پرم انداخت
تا اینکه آخرش‌ به سرم انداخت، از روی پشت بام پریدن را

در این جهان تیره که نامرد است، هر روز روز تازه‌ای از درد است
تا اینکه انتخاب کنی یک روز از درد و رنج دست‌کشیدن را

مانند برگ زرد خزان دیده، از قید و بند شاخه جدا گشتم
تا حس کنم میانهٔ موهایم، لمس رهای باد وزیدن را

من جادهٔ بدون عبورم، آه، من تکه‌های سنگ صبورم، آه
من آرزوی رفته‌به‌گورم، آه، قلبم زده است قید تپیدن را

©️ از: کانال سیده تکتم حسینی (۱۴۰۳/۸/۱۸)

#️⃣ #شعر
جهان رنگ
گلچینی از غزلیات بیدل
دوش چون نی سطر دردی می‌چکید از خامه‌ام
ناله‌ها خواهد پراَفشاند از گشادِ نامه‌ام

شمع را جز سوختن آیینه‌دار هوش نیست
پنبۀ گوش است یکسر شورِ این هنگامه‌ام

تا به کی باشد هوس محوِ کشاکش‌های وهم!
داغ کرد اندیشۀ ردّ و قبولِ عامه‌ام

قدردانی در بساط امتیازِ دهر نیست
ورنه من در مکتب بی‌دانشی علاّمه‌ام

پیش من نُه‌آسمان پشمی ندارد در کلاه
می‌دهد زاهد فریب عظمت عمّامه‌ام

لوح امکان درخور بالیدن لفظم نبود
فکر معنی‌های نازک کرد نال خامه‌ام

تا به کی پوشد نفس عریان‌تنی‌های مرا؟
بیشتر چون صبح رنگِ چاک دارد جامه‌ام

«بیدل» از یوسف دماغ بی‌نیاز من پُر است
انفعال بوی پیراهن ندارد شامه‌ام

🌷جهان رنگ
گلچینی از غزلیات بیدل

🎤 کارشناس: محمدکاظم کاظمی
🧩تهیه‌کننده/گوینده: زینب بیات
#بیدل
@zaynabbayat
Forwarded from عکس نگار
🔻درود بر دوستان‌جان!

🪟 از دریچه کانال تلگرامم باغزل پذیرای‌تان‌خواهم بود اگر دوست داشتید همراه شوید.

🌴چارباغ گل‌سرخ

🔶کانال شعرهای سید سکندر حسینی بامداد

#کانال_سید_سکندر_حسینی_بامداد 👇
https://t.center/sekandarhosaini
Forwarded from خبرهای شعر خراسان (محمدکاظم کاظمی)

✳️ این ساغر شکسته
🔹 نکوداشت شاعر معاصر شادروان ناصر فرخاد

🔻 و رونمایی از کتاب «ساغر شکسته»

🔻 چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ تا ۱۹
🔻 مشهد، بولوار مدرس، مدرس ۴، پلاک ۱۰، حسینیهٔ هنر، انجمن شعر امین.

🔻 از طرف خانوادهٔ شاعر
Audio
من خسته چون ندارم، نفسی قرار بی‌تو
به کدام دل صبوری، کنم ای نگار بی‌تو

ره صبر چون گزینم، من دل به باد داده
که به هیچ وجه جانم، نکند قرار بی‌تو

صنما به خاک پایت، که به کنج بیت احزان
به ضرورتم نشیند، نه به اختیار بی‌تو

اگرم به سوی دوزخ، ببرند باز خوش خوش
بروم ولی به جنت، نکنم گذار بی‌تو

سر باغ و بوستانم، به چه دل بود نگارا
که به چشم من جهان شد، همه زرنگار بی‌تو

نفسی به بوی وصلت، زدنم بهست جانا
که چنین بماند عمری، من دل‌فگار بی‌تو

تو گمان مبر که سعدی، به تو برگزید یاری
به سرت که نیست او را، سر هیچ یار بی‌تو

🍀 شعر: سعدی
🔺آواز: اختر شوکت (خواننده سبک کلاسیک افغانستان)
🌷با تشکر از نویسنده و پژوهشگر ارجمند جناب حامد رضوی برای ارسال این آهنگ

#وطن_فارسی
@zaynabbayat
Forwarded from Mukhtar Wafayee (Mukh)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک مرد ۷۱ ساله ساکن کابل، در گفت‌وگو با یک یوتیوبر با ابراز نگرانی از بیکاری گسترده در افغانستان گفت که در هیچ‌کدام از دوره‌های حکمرانی در تاریخ معاصر افغانستان، شاهد چنین موج گسترده‌ای از بیکاری نبوده است. این مرد با اشاره به ریش خود افزود: «ماموران طالبان از من نمی‌پرسند که گرسنه‌ام یا سیر، اما پیوسته می‌پرسند چرا ریش‌ات کوتاه است.»

با فروپاشی دولت جمهوری و بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در سال ۲۰۲۱، بیکاری و فقر در کشور افزایش یافته و شمار افراد نیازمند به کمک‌های بشردوستانه از حدود ۱۸ میلیون نفر به حدود ۳۰ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است.

با وجود کمک‌های بشردوستانه در سه سال گذشته و ارسال بسته‌های پول نقد توسط ایالات متحده به کابل، شمار افراد نیازمند به کمک‌های بشردوستانه همچنان رو به افزایش است.

#ایندیپندنت_فارسی #افغانستان #کابل
جهان رنگ
غزلی از بیدل
گهی حجاب و گه آیینۀ جمال تواَم
به حیرتم که چه‌ها‌ می‌کند خیال تواَم!

مزاج شوقم از آب‌ و گِلِ تسلّی نیست
جنون‌سرشته غبارِ رم غزال تواَم

کلاه‌گوشۀ پروازم آسمان‌سایی‌است
ز بس چو آرزوی خود شکسته‌بال تواَم

بس است حلقۀ گوشم خمِ سجود نیاز
اگر به چرخ برآیم همان هلال تواَم

ز امتیاز بقا و فنا نمی‌دانم
جز این‌که ذرّۀ خورشید بی‌زوال تواَم

زمانه گر نشناسد مرا، به این شادم
که من هم آینۀ حسن بی‌مثال تواَم

سپند من به فسردن چرا نه ناز کند؟
نفس‌گداختۀ جست‌وجوی خال تواَم

مباد هیچ‌کس آفت‌نصیبِ همچشمی
حنا گداخت که من نیز پایمال تواَم

به چشم تر نتوان شبنم بهار تو شد
عرق‌فروش گلستان انفعال تواَم

به خود نمی‌رسم از فکر ناقصی که مراست
زهی هوس که در اندیشۀ کمال تواَم!

خیال وحشت و آرام؟ حیرت است اینجا!
چه آشیان و چه پرواز، زیر بال تواَم

خبر ز خویش ندارم جز این‌که روزی چند
نگاه شوق تو بودم، کنون خیال تواَم

زمین معرفت از ریشۀ دویی پاک است
چرا ز خویش نیایم برون؟ نهال تواَم

ز شرم بیدلی خود گداختم «بیدل»
دلی ندارم و سوداییِ وصال تواَم

🍀جهان رنگ
🎬 تهیه‌کننده/گوینده: زینب بیات
🎤 کارشناس: محمدکاظم کاظمی

#بیدل
@zaynabbayat
از راست؛ لیلا خیامی، عباسعلی سپاهی یونسی، سید علی عطایی، حمید حسینی، نرگس کاظمی، علی آزاد،، (؟)، فاطمه خاوری، نوشین اکبرزاده

نفر پشت به لنز دوربین؛ مریم کاظمی
نویسنده کتاب‌های:
ناگفته‌های یک مرده‌ و شاپرک‌های سفید

#کافه_کتاب_آفتاب
#مشهد_عزیز
سه‌شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳

@Sparrowintherecoveryroom
‌‌
✳️ گذر فرهنگ را نبندید

🔻 قریب به بیست روز است که یکی از فضاهای دلپذیر و مؤثر فرهنگی مشهد مسدود شده است، یعنی «کافه کتاب آفتاب».

🔻 کافه کتاب آفتاب نه فقط یک کتابفروشی است، نه فقط یک کافه، بلکه یک پاتوق فرهنگی است. بعضی جای‌ها حالت پاتوق یا حتی یک گذر فرهنگی می‌یابند. در این جای‌ها بسیاری از مراودات فرهنگی شکل می‌گیرد؛ بسیار دیدارها و ارتباط‌های فرهنگی و ادبی و هنری بین آدم‌ها در آنجا جرقه می‌زد. فرهنگ مثل یک شهر، به چهارراه نیاز دارد، به بازار نیاز دارد و به جایی که اهالی فرهنگ با هم تعامل و برخورد و داد و ستد داشته باشند. شاید در بین فضاهای فرهنگی خصوصی مشهد، کمتر جایی مثل کافه کتاب آفتاب داشته باشیم که چنین نقش چندمنظوره‌ای داشته باشد.
وقتی چنین فضایی وجود دارد، خیلی‌ها بیشتر انگیزه می‌یابند برای کتاب‌خواندن و کتاب خریدن؛ برای شرکت در نشست‌ها، برای تعاملات فرهنگی. چنین است که «زندگی فرهنگی» یک شهر کامل‌تر می‌شود. با مسدودساختن یک فضا، در واقع یکی از رگ‌های حیات‌بخش این موجود زنده را قطع کرده‌ایم.

🔻 خسارت دیگری که به این شکل می‌خوریم، احساس ناامیدی است؛ ‌ناامیدی به آینده، ناامیدی به بهبود اوضاع، ناامیدی از آینده‌دار بودن جوانان. آن جوانی که آینده‌اش را در چنین شغلی می‌بیند، با خود می‌اندیشد که من هم روزی به جای مشاغل دیگر می‌توانم چنین فضایی ایجاد کنم. اوطبیعتاً احساس ناامنی می‌کند و عدم اطمینان.

🔻 می‌گویید که این فضا دلخواه ما نیست. بیاییم به این بنگریم که فضاهای نادلخواه‌تر هم وجود دارد یا نه؟ آن جوانانی که این فضای فرهنگی را از دست می‌دهند چه خواهند کرد؟ به خصوص اگر ناراضی و سرخورده باشند از این وضعیت. حداقل این است که از کتاب دور می‌شوند و حداکثر این که وقتشان را با هزار چیز دیگر سپری می‌کنند.

🔻 از پاییز دو سال پیش در این مملکت همه چیز یک پله جابه‌جا شد و حتی گاهی چند پله. نمی‌خواهم بگویم مقصر که بود. ولی می‌شود گفت که خیلی از متولیان و مسئولان فرهنگ مملکت شاید با خود بگویند که کاش به قبل از پاییز ۱۴۰۱ برگردیم. شاید یک روزی که نه چندان دور باشد، با خود بگوییم که کاش جوان‌ها به کافه کتاب‌ها بروند.

🔻 و همین طور مسئولان و متولیان امور در مشهد می‌توانند باز به دو سال قبل برگردند، آن زمان که کافه کتاب آفتاب از بازار کتاب گلستان بیرون رانده شد. اکنون در آن محل چه چیزی است که این فضا را پر کرده باشد؟ با خود نمی‌گوییم کاش در آنجا یک کافه کتاب بود؟

#کافه_کتاب_آفتاب
@mkazemkazemi
روایتگر راستین
ابوالفضل بیهقی
✳️ روایتگر راستین
ویژه برنامه‌ای برای روز بزرگداشت مورخ و نویسنده‌ی برجسته‌ی زبان وادب فارسی، پدر نثر فارسی ابوالفضل بیهقی
✍️نویسندگان: محمدکاظم کاظمی
خورشید سلیمانی
🔹گویندگان: زینب بیات_مهرداد بابایی_داوود حسینی
🔸تهیه‌کننده: زینب بیات
🎤کارشناس: دکتر محمدجعفر یاحقی
#ابوالفضل_بیهقی
#نثر_فارسی
@zaynabbayat
Forwarded from کرانه (خورشید)
‍‌
🔴 یکم آبان، روز بزرگداشتِ ابوالفضل بیهقی، از پیشگامانِ نثر فارسی

ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی (۳۸۵ ه‍.ق در حارث‌آباد از توابع شهرستان سبزوار و درگذشته‌ی ۴۷۰ ه‍.ق در غزنین) مورخ و نویسنده برجسته‌ی ایرانی در دربارِ غزنوی است و آرامگاه او در شهر سبزوار قرار دارد.

شهرت بیهقی بیشتر بخاطر نگارش کتابی معروف به تاریخ بیهقی (تاریخ مسعودی) است که مهمترین منبع تاریخی در مورد دورانِ غزنوی است. او اوایل عمر را در نیشابور به تحصیل دانش اشتغال داشت، سپس به سِمَتِ دبیری، وارد دیوان سلطان محمود غزنوی و حکمرانان بعد از او شد و پس از درگذشت استادش بونصر مشکان به سمت دبیرِ دیوانِ شاهی برگزیده شد.

در روزگار مسعود غزنوی، پسر محمود غزنوی، بیهقی به بالاترین مقام در دیوان، رسید.
بیهقی نوشتن کتاب تاریخ بیهقی را به زبان فارسی در سن چهل و سه سالگی، آغاز کرد و بیست و دو سال از عمر خویش را بر سر نوشتن آن نهاد.

موضوع این کتاب، تاریخی است در سی جلد، ولی از این سی جلد، تنها شش جلد مانده ‌است. جلد نخستِ موجود نیز از میانه آغاز می‌شود. جناب بیهقی به دلیل نگارش این کتابِ تاریخیِ گران‌سنگ به زبان فارسی نو در قرن پنجم هجری، پدر نثر فارسی نیز نامیده می‌شود. این کتاب علاوه بر ارزشِ تاریخی، ارزشِ ادبی فراوانی نیز دارد و نقشی کم‌بدیل در تداوم و صیانت فرهنگِ ایرانی و زبانِ ملی ایرانیان یعنی زبانِ فارسی و بویژه نثر فارسی داشته است.

یکی از بخش‌های بسیار جذاب و تاثیرگذارِ این کتاب از منظر تاریخی و بویژه از منظر ادبی داستان حسنک وزیر است.

حسنک وزیر، وزیر ایرانیِ دانشمند، مُدبر و کاردانِ دربارِ سلطان محمود غزنوی بود. خلیفه‌ی عباسی بخاطر ظنِّ به شیعه‌ی اسماعیلی بودنِ حسنک وزیر ، از محمود غزنوی خواست که وزیرش را برای اعدام تحویل دهد و سلطان محمود از اینکار اجتناب کرد. بعد مرگ سلطان محمود غزنوی، حسنک وزیر تلاش کرد تا مُحمّد پسر محمود و برادر مسعود به سلطنت برسد که محمد شکست خورد و مسعود، پسر دیگر سلطان محمود به تخت نشست و مسعود برای انتقام، خواسته‌ی خلیفه را اجابت کرده و حسنک وزیر را به دار آویخت.

صحنه به دار آویختن حسنک وزیر که در تاریخ بیهقی آمده‌است بی شک یکی از شاهکارهای نثر قرن پنجم فارسی است.
☀️☀️

@karaneyekhorshid
🌷این برنامه در بهار ۱۴۰۱ کار شده اما حالا که متن شعر را گذاشته‌ام شنیدن آن خالی از لطف نیست.👆
شایق جمال
قند پارسی
🔷 قند پارسی
💠 باز به گلشن بیا، آب رخ گل بریز
شانه به کاکل بزن، نگهت سنبل بریز

🔺غزلی از شایق جمال شاعر کابلی
🔸نویسنده: محمدکاظم کاظمی
🔻تهیه‌کننده و گوینده: #زینب_بیات
🔹کارگاه شعر: اسماعیل امینی


#شایق_جمال
#محمد_کاظم_کاظمی
#رادیو_دری
#قند_پارسی
#وطن_پارسی
#ایران_افغانستان
@zaynabbayat
🌷باز به گلشن بیا آب رخ گل بریز
شعر از شایق جمال (۱۲۷۴ ـ ۱۳۵۳ ش) شاعر متأخر افغانستان است. شعر معروفی است و چند تن از آوازخوانان افغانستان در ملودی‌های مختلف آن را اجرا کرده‌اند، از جمله محمدرحیم ساربان و شاه‌ولی ولی.
بهانه‌ی انتشار این شعر همین عکس است که امروز گرفتم همین.

باز به گلشن بیا آب رخ گل بریز
شانه به کاکل بزن نگهت سنبل بریز

سوخته را سوختن آب حیات است و بس
آتش پروانه را بر سر بلبل بریز

آینه حسن اوست ای فلک ناسپاس
قطره‌ی اشک مرا بر ورق گل بریز

بار غم دوستان جام می دشمنان
آن به تحمل بکش این به تغافل بریز

مشهد بلبل رسید باد صبا زود شو
ناله بکش گریه کن یک دو سبد گل بریز

وضع تواضع خوش است با همه دارایی‌‌ات
بر سر کشت غنا خاک تنزل بریز

رابطه‌ی معنویست عاشق و معشوق را
از پر بلبل به این تخت حنا گل بریز

تا نکند حرص و آز، نان تو را خام‌سوز
آتش تشویش را آب توکل بریز

مستی چشم تو کشت (شایق) دلداده را
بر سر تابوت او شیشه بنه مل بریز

پ.ن: خام‌سوز: اصطلاحی رایج در محاوره‌ی مردم افغانستان برای حالتی که چیزی، قسمت بیرونی آن سوخته باشد و از درون خام مانده باشد.

#شایق_جمال
@zaynabbayat
فلسطین
قند پارسی
🔹 غزلی برای غزه از شاعر توانا فاطمه عارف نژاد

بمب اول... ستاره می‌لرزد ترکشی می‌خورد به صورت ماه
بمب دوم... هجوم آتش و دود آسمان آب می‌رود ناگاه
بمب سوم... مهیب، دیوانه، بارش سرب در شبِ خانه
بچه‌گنجشک مرده در لانه، روضه‌ها باز، روضه‌ها جانکاه

بمب پنجم... صدای لالایی خواب گهواره‌ها به تنهایی
دفن کودک کنار بابایی، قبرشان می‌شود زیارتگاه

بمب هفتم... نصیب تاک شده، بال پروانه چاک‌چاک شده
سرو، آن‌سوی باغ خاک شده، چه کسی می‌دهد به غنچه پناه؟

بمب هشتم... ضیافت فسفر، قایق آماده تا بگیرد گُر
تورها از خیال ماهی پر، بغض کرده غروب لنگرگاه
بمب بیست‌و‌یکم... هزارۀ رنج، مرگ آسان و زندگی بغرنج
غرق خون است صفحۀ شطرنج، غرق خاکسترند شام و پگاه

بمب شصتم... کسی خبر دارد؟ نور خورشیدها اثر دارد؟
کهکشانی بدون سر، دارد می‌دود در شبی عمیق و سیاه

بمب هشتادوپنج... نوبت کیست؟ مدرسه؟ مسجد این‌طرف‌ها نیست؟
دست‌ها از کمک چرا خالی است؟ لنز عکاس‌ها پر است از آه

نویسنده: #محمدکاظم_کاظمی
🧩 تهیه‌کننده و گوینده: #زینب_بیات
🎼موسیقی متن: یاسر فاروق
🎤آواز: سامی یوسف
#قند_پارسی
#فاطمه_عارف‌نژاد
#فلسطین
#غزه
#رادیو_دری
@zaynabbayat
جهان رنگ
غزلی از بیدل
🌷جهان رنگ
گلچینی از غزلیات بیدل

به‌رنگی یأس جوشیده است با دل
که درد آید اگر گویم: «بیا دل!»

جمالت مقصد چشم است، کو چشم؟
غمت باب دل است، امّا کجا دل؟

سراپا ناله می‌جوشیم چون موج
تپش خون کرد در هر عضو ما دل

درای کاروانِ دشت یأسیم
چه سازد گر ننالد بینوا دل؟

سراغ ما غبار بال عنقاست
به رنگ رفته دارد نقش پا دل

ز اشک ‌و آه مشتاقان مپرسید
هجوم بسمل است از دیده تا دل

ز پرواز نفس غافل مباشید
چو شبنم ریشه دارد در هوا دل

ز خاک ما قدم فهمیده بردار
مبادا بشکنی در زیر پا دل

در این محفل کسی محتاج کس نیست
همین کارِ دل افتاده‌است با دل

گرفتارم، گرفتارم، گرفتار
نمی‌دانم نفس دام است، یا دل

به‌صورت بیدلیم، امّا به‌معنی
بود چون اشک سرتاپای ما دل

🍀گوینده و تهیه‌کننده: #زینب_بیات
🔸کارشناس: #محمدکاظم_کاظمی
#بیدل
#دل
@zaynabbayat
گفتگو
دکتر ابوذر فدوی
🎤 گفتگویی صمیمی با دکتر ابوذر فدوی، نابینای مهاجر افغانستانی که خود را به مدارج بالای تحصیلی رساند

🔹تهیه کننده و گوینده: #زینب_بیات

#ابوذر_فدوی
#فرهیخته
#مهاجر_افغانستانی
#عصای_سپید
#روز_جهانی_نابینایان

@zaynabbayat
Forwarded from Mukhtar Wafayee (Mukh)
فیلم مستند «نان و گل‌های سرخ» با کارگردانی جنیفر لارنس و صحرا مانی که زندگی زنان افغانستان را پس از بازگشت طالبان به قدرت روایت می‌کند، در ۲۲ نوامبر روی پلتفرم اپل تی‌وی پخش می‌شود. این مستند پیش از این در جشنواره کن روی پرده نمایش رفته است.
اپل تی‌وی با پخش «تریلر» مستند نام و گل‌های سرخ اعلام کرد که این مستند از ۲۲ نوامبر در این پلتفرم در دسترس خواهد بود.
جنیفر لارنس پیش از این در مصاحبه‌ای با رسانه‌ها گفته بود که زندگی دشوار زنان افغانستان را زیر سلطه طالبان دنبال می‌کند است و با ساختن مستند نان و گل‌های سرخ، تلاش کرده است توجه جهان را به این وضعیت اسفناک جلب کند.
Forwarded from Mukhtar Wafayee (Mukh)
Telegram Center
Telegram Center
Канал