زن و جامعه (زن کارگر)

#سینما
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این سکانس درخشان از فیلم
«معجزه در میلان»(۱۹۵۱)
ساخته "ویتوریو دِسیکا" ،

بادکنک‌فروشِ بینوا از فرط لاغری از زمین کنده می‌شود و به آسمان می‌رود. مردم او را پایین می‌کشند و «نان» می‌خورانند و سنگ در جیب‌هایش می‌ریزند.

فقر در این فیلم به هجو کشیده شده است. فقر انسان را به هیچ‌ خواهد برد، نه به آسمان. باید نان خورد تا پاها بر زمین بماند. در اینجا چیزی از چیزی دیگر پیشی گرفته است که او به آسمان می‌رود: سرعت از دست‌رفتن بدن بیشتر از سرعت به دست آوردن غذاست. و به همین دلیل است که با امری تماشایی طرفیم، نه پروازی قدسی.

در این پرواز دراماتیزه شده، نه خبری از رستگاری هست و نه رها‌یی؛ و به همین دلیل است که فردی، به طعنه، سنگ در جیب‌های بادکنک‌فروش می‌ریزد.

"خوشبختی" بر روی زمین با خوردن و نوشیدن و رقصیدن و خندیدن میسر است، نه در پرواز بادکنکی به آسمان!

از رنسانس
#فقر
#سینما
#نان_کار_آزادی
#رفاه_اقتصادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سکانس
#سینما #ادبیات

«مرغ شب‌خوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند»

شعر و صدای #هوشنگ_ابتهاج


۶ اسفند ۱۳۰۶، امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه شاعر سوسیالیست در رشت به دنیا آمد.

«زیباست رقص و ناز سرانگشت‌های تو،
بر پرده‌های ساز،
اما هزار دختر بافنده این زمان،
با چرک و خون زخم سرانگشت هایشان،
جان می‌کنند در قفس تنگ کارگاه،
از بهر دستمزد حقیری که بیش از آن،
پرتاب می‌کنی تو به دامان یک گدا»


#دادخواهی
سکانس از فیلم #خوشه_های_خشم
#جان_فورد
#چ#جان_اشتاین_بک
#هنری_فوندا #جین_دارول
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
برابری #فیلم #نمک_زمین #هربرت_بیبرمن #۱۹۵۴ #زنان_کارگر #زنان_خانه‌دار
در آغاز، زن خودش را اینگونه معرفی می‌کند: اسم من اسپرانزا است و همسر یک معدنچی هستم. به همین دلیل وقتی اتحادیه کارگران معدن به دنبال بهبود اوضاع معدنچی‌هاست، اسپرانزا از شوهرش می‌خواهد تا لوله‌کشی آب گرم را هم پیگیری کنند. شوهرش می گوید «فعلا مطالبات مهم‌تری وجود دارد. این چیرها را بذار بر عهده مردها.» اسپرانزا و زنان دیگر نیز پیگیری حقوقشان را بر عهده مردها می‌گذارند و روزی پنج بار هیزم می‌شکنند تا بتوانند به سختی آب گرم برای شستن لباس‌ها فراهم کنند. مردها اعتصاب می‌کنند اما به زندان می‌افتند و کاری از پیش نمی‌برند. نه برای خودشان و نه برای زنان. تا اینکه زنان تصمیم می‌گیرند خودشان تحصن کنند. اسپرانزا از شوهرش می‌ترسد اما زنهای همسایه به او می‌گویند «اگر یکی از زنها برود، همه باید بروند.» پس اسپرانزا و زنهای دیگر دست به اعتصاب می‌زنند. اما مشکل زنان فقط رئیسان معدن نیست، بلکه شوهرانشان است که حاضر نیستند از زنان و حقوقشان حمایت کنند. شوهر اسپرانزا به او می‌گوید «اگه فکر کردی من توی خونه می‌مونم و بچه‌ها را نگه می‌دارم، زده به سرت.» اما زنان تسلیم نمی‌شوند و بچه‌هایشان را نیز با خود به تحصن می‌برند. حتی وقتی به زندان می‌افتند، ماموران زندان را مجبور می‌کنند تا برای بچه‌ها شیرخشک بیاورند. زنان روزهای طولانی دست در دست هم در میدان شهر می‌چرخند و شعار می‌دهند و شوهران در خانه برای شستن لباسها هیزم می‌شکنند و تازه آنجاست که اولویت‌ها برای مردان فرق می‌کند. همان مردانی که ساعتها در جلساتشان درباره عدالت بحث می‌کردند و خواسته‌های زنان را پیش‌پاافتاده می‌دانستند، حالا به درک متفاوتی از نیازها و مطالبات جمعی می‌رسند. درنهایت آنچه حاصل می‌شود، فقط لوله‌کشی آب گرم و بهداشت و ایمنی در معدن نیست. بلکه زنان به آگاهی و قدرتی می‌رسند که دیگر به اطاعت و سکوت و حقارت در برابر شوهرانشان تن نمی‌دهند. اسپرانزا رو به شوهرش می‌گوید «باید بدانی بدون من هرگز پیروز نمی‌شی، نه در اعتصاب و نه در هیچ چیز دیگری.» شوهرش و مردان دیگر نیز می‌آموزند که بردگی و استثمار فقط بردگی مزدی نیست که رئیسان معدن به مردان تحمیل کردند، بلکه می‌تواند بردگی خانگی هم باشد که شوهران به زنان تحمیل می‌کنند. در انتها نام زن هنوز اسپرانزاست اما دیگر زن یک معدنچی نیست و برای خودش هویت متمایزی کسب کرده و دستاورد بزرگی به دست آورده که دیگر هیچکس نمی‌تواند از او بگیرد. چیزی که می‌تواند برای بچه‌هایش به جا بگذارد: برابری #فیلم #نمک_زمین #هربرت_بیبرمن #۱۹۵۴ #زنان_کارگر #زنان_خانه‌دار

🖍 #نزهت_بادی
#فیلم
#هنر
#سینما_زنان
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📕۲۹ آذر سالروز درگذشت جان اشتاین بک "خالق خوشه های خشم" است. سکانسی از  این فیلم در زیر  می بینید که این سکانس یکی از ماندگارترین و تراژیکترین صحنه هاست، صحنه ای که در آن، دیگر کارد به استخوان رسیده  و تام از مادرش خداحافظی می کند تا به لشکری از فقرا بپیوندد برای مبارزه با غاصبین زمینها...
و گفتگوی خداحافظی تام با مادرش:

مادر: پس من چطور بفهم ام که تو کجایی؟ ! اگر کشته شوی چطور خبردار شوم؟...

تام: من همه جا در تاریکی هستم. هر جا که بخاطر مردم گرسنه جدالی باشد، من هم هستم. هر جا که پلیس، بی گناهی را کتک می زنه من هم هستم.
توی فریادهایی که مردم از عصبانیت می کشند من هم هست.
توی خنده بچه هایی هستم که گرسنگی کشیده اند و بعد می بینند شامشان حاضر هست.
بالاخره وقتی مردم از دسترنج شان غذا درست کردند توی خانه های خودشان زندگی کردند، من هم کنارشان هستم....
از : آموختن
#مبارزه_زندگی
#سینما
#نان_کار_آزادی
#علیه_همه_ی_ستمها
#اتحاد_جنبش_ها_ی_احتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از سکانس‌های خوب تاریخ سینما
مردی از روی ترحم سگی را از یک‌ کالسکه‌سوار حیوان‌آزار می‌خرد و ازین‌که مظلومی را از ظالم رهانیده خشنود می‌شود. دوربین ولی رفته‌رفته، منجی و سگ قربانی را از کادر خارج کرده و کالسه‌سوار دیگری را وارد کادر می‌کند: سگی دیگر در حال جان‌کندن است. منتقدی می‌نویسد که بونوئل اصرار داشته تا منجیِ سگِ نخست از کادر خارج شود تا فلاکت با یک سگ دیگر دوباره دیده شود
وقتی جامعه بر روی مناسبات طبقاتی بنیاد شده باشد ،حرکت فردی برای نجات در عین زیبایی و در حالی که وظیفه انسانی به جا آورده میشود اما نمی‌توان از تکرار آن پیشگیری کرد مگر با یک انقلاب اجتماعی در کل مناسبات .
در جایی که حقوق انسانها رعایت نمی‌شود و ستم نهادینه است، حقوق حیوانات به مراتب نادیده تر گرفته میشود .
#جامعه_طبقاتی
#سینما

@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
زادر روز داریوش مهرجویی 🍃احداث باغستان داریوش مهرجویی توسط سینماگران ایرانی شماری از سینماگران ایرانی همزمان با زادروز زنده‌یاد داریوش مهرجویی در هفدهم آذر ماه با کاشت نهال در منطقه جاجرود و تاسیس باغستان #داریوش_مهرجویی، یاد این هنرمند فقید و همسرش #وحیده_محمدی‌فر…
.
امروز زادروز #داریوش_مهرجویی ست، نخستین زادروز، پس از قتل فجیعش. قتلی که روزها و روزها ذهن و احساسم را درگیر خود کرد. و در نهایت، مرا به‌این نتیجه‌ی ساده اما تلخ رساند که هنرمند دگراندیش و صاحب کارنامه و سلیقه، حتا اگر پیر بشود، حتا اگر سربه‌زیر و بی‌خطر بشود، و حتا اگر دیگر نتواند حرف یا اثری در نقد حکومت استبدادی تولید کند نیز، باز برای آن حکومت مسئله‌ای بغرنج و حل نشده باقی خواهد ماند، و باز هم برای آن حکومت وصله‌ی ناجور و غیرقابل اعتماد به‌حساب خواهد آمد. تا آنجا که اگر آن حکومت بخواهد و بتواند، آن هنرمند را در یک بزنگاه، یا درست در لحظه‌ای که هیچ انتظارش را نداری، با هر شیوه‌ی ممکن از دم تیغ می‌‌گذراند تا به‌تو، به هنرمندان و به جامعه این پیام روشن را بدهد که مطیع امر حاکمان باشید، هم‌رنگ جماعت بمانید، دگراندیش و وصله‌ی ناجور نباشید تا هم از مواهب چرب هم‌دستی برخوردار شوید و هم با مرگ طبیعی از دنیا بروید.
بریدن شاه‌رگ مهرجویی برای من قتل حکومتی ست، و حاوی همین درس بزرگ که دگراندیشانی که از قماش فکری و عقیدتی حاکمان مستبد جمهوری اسلامی نیستند، حتا اگر روزی به‌غلط هم از آنان حمایتی کرده باشند یا در آن سیستم فعالیت مستمر داشته باشند، باز هم از فهرست نفرت و ترور حکومت بیرون آورده نخواهند شد و سرانجام روزی به‌هر بهانه‌ای هزینه‌ی این خودی نبودن را به سنگین‌ترین شکل خواهند پرداخت.

🖍پویان مقدسی

#فیلمساز
#سینما
#حاکمیت_سانسور
#سرکوب_جنایت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زادر روز داریوش مهرجویی

🍃احداث باغستان داریوش مهرجویی توسط سینماگران ایرانی

شماری از سینماگران ایرانی همزمان با زادروز زنده‌یاد داریوش مهرجویی در هفدهم آذر ماه با کاشت نهال در منطقه جاجرود و تاسیس باغستان #داریوش_مهرجویی، یاد این هنرمند فقید و همسرش #وحیده_محمدی‌فر را گرامی داشتند.


🔸مونا مهرجویی، دختر داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر در روز تولد پدرش در یک پست اینستاگرامی نوشت:‌
«افتخار منی، بخشی از روح و منی و ممنون از تو بابت قدرتی که از خودت به من بخشیدی.
در آغوش می‌کشم نور را چون تو در آنی.
در آغوش می‌کشم آسمان را چون خانه تو آنجاست.
و می‌بوسم صدای باران را چون صدایی از جنس حنجره توست.‌
در گوش می‌سپارم سمفونی‌های موتزارت را چون در آن موسیقی‌ها شناوری.»

امروز ۱۷ آذر مصادف است با تولد داریوش مهرجویی. آقای مهرجویی، فیلمساز برجسته ایرانی و همسرش وحیده محمدی‌فر، ‌فیلمنامه‌نویس و دستیار کارگردان، شنبه شب  ۲۲ مهر در ویلای شخصی خود در نزدیکی کرج به قتل رسیدند.


#قتل_حکومتی
#قتل_روشنفکران
#سینما
#آزادی_اندیشه_بیان_قلم
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼
#سینما_شعر

#فیلم۱۹۰۰
#برناردو_برتولوچی
#احمد_شاملو

«صدا با سکوت آشتی نمی‌کند»

صدای احمد شاملو
تصویر فیلم ۱۹۰۰ برتولوچی


#شاملو  #برتولوچی
از : کانال فیلم

#شاعر_آزادی
#شعر_اعتراض
#شعر_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
بیست‌وسومین سالگرد درگذشت احمد شاملو🍃🌹

@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سکانس فیلم

فریماه فرجامی، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران ساعتی قبل، ۹ تیر ۱۴۰۲ در ۷۱ سالگی درگذشت.


#خط_قرمز
مسعود_کیمیایی
فریماه_فرجامی

کیمیایی این فیلم را در سال ۱۳۵۹ و بر اساس فیلمنامه "شب سمور" نوشته بهرام بیضایی ساخت.

"خط قرمز" یکی از پنج فیلم ایرانی شرکت‌کننده در نخستین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۱ بود که متاسفانه هیچ‌گاه فرصت اکران عمومی نیافت و توقیف شد.
از کانال فیلم

#سینما
#هنر
#زنان_بازیگر
@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سینما
#فیلم_بلند

عنوان: #در_زمان_پروانه_ها
کارگردان: #ماریانو_باروسو
بازیگران: #سلما_هایک #ادوارد_جیمز_آلموس #میا_مایسترو #دمیان_بیچیر
موسیقی: #وان_دیک_پارکس
انتشار: #سال۲۰۰۱

...هرگز حرف شان را باور نکن
هرگز از آن ها نترس
هرگز چیزی از آن ها نخواه...
دیروز کار وحشتناکی با سینا کردند. او را بردند تو اتاقی که چند زندانی مرد عریان آن جا بودند. نگهبان ها لباس های سینا را جلوی زندانی ها کندند. بعد مانولو را روی میزی دراز و آهنی نشاندند و با لحن مسخره ای به او گفتند حالا رهبر بیا یکی از آن پیام های انقلابی ات را بده...
مانولو تا جایی که می توانست راست ایستاد و گفت: رفقا ما شکست خوردیم اما از پا در نیامده ایم. آزادی یا مرگ!
وقتی سینا داستان را گفت، تنها باری بود که دیدم مينروا در زندان گریه می کند.

📕در زمانه ی پروانه ها
زندگی و مبارزه خواهران میرابال
«خوليا آلوارز»
زن و جامعه
| @zan_j
#سینما

دهه 70 دهه کشاکش ( تجلی تاریخ در سینمای دهه 1970)
🖍محمدکریم آسایش

دهه 70 : دهه کشاکش (درباره تجلی تاریخ در سینمای دهه 1970)


دهه 70 را باید دهه کشاکش دانست. دهه ای که هم شاهد اتفاقات مهم هست و هم جریانات مختلفی در آن شکل می گیرند و سیمای جامعه و سیاست و فرهنگ و هنر را متحول می کنند. دهه ای که نیمه اول آن اوج گیری جنبش های ضد جنگ ویتنام و شکست امپریالیسم آمریکا است و این را می توان در فیلم هایی چون  Hair 1979 از میلوش فورمن، 1970 M.A.S.H از رابرت آلتمن ،1975 Love and Death از وودی آلن،   Apocalypse Now 1979 از فرانسیس فورد کاپولا 1979 ، The Punishment Park 1971 از پیتر واتکینز اشاره کرد. دهه ای که آزادسازی نیروهای 1968  است . از جنبش چریکی و گروه هایی مانند فراکسیون ارتش سرخ آلمان(بادر-ماینهوف)، سلول انقلابی آلمان، بریگاد سرخ ایتالیا، ارتش سرخ ژاپن، گروه فلسطینی سپتامبر سیاه و واقعه المپیک مونیخ 1972 و جنبش های چریکی آمریکای لاتین در مقابل خونتاهای نظامی و حکومت های کودتایی که نمود خود را در فیلم هایی چون State of Siege 1972 از کوستا گاوراس و Heroic Purgatory 1970 از یوشیشیگه یوشیدا نشان می دهد تا فمینیسم که دهه 70 را دهه زنان و سال 1975 را سال زنان نامیده اند و علت آن نیز شکوفاترین دوران موج دوم فمینسم بوده است با فیلم هایی چون Valerie and Her Week of Wonders 1970 از یارومیل ییرش ، Fruit of Paradise 1970  از ورا چیتیلوا ، Belladonna of Sadness 1973  از ایلیچی یاماموتو ، Femmes Femmes 1974 از پل وکیالی ، Pastoral to Die in the Country 1974 از شوجی ترایاما ،Celine and Julie Go Boating 1974 از ژاک ریوت، The Stepford Wives 1975 از برایان فوربز ، The Lost Honor of Katharina Blum 1975 از مارگارت فن تروتا ، Jeanne Dielman, 23, Quai du Commerce 1975 از شانتال آکرمن و Norma Rae 1979  از مارتین ریت ، در همین دوران فمینیسم کمال بیان سیاسی خود را نیز می یابد که از جمله می توان به تأسیس حزب فمینیست اسپانیا در سال 1979 توسط لیدیا فالکون فعال فمینیست، ضد فاشیست و کمونیست یا تشکیل جمعیت انقلابی زنان افغانستان(راوا) در سال 1977 توسط مینا کشور کمال اشاره کرد یا شکل گیری مادران میدان مایو و مادربزرگ های میدان مایو در آرژانتین در سال 1977 که نیای جنبش مادران دادخواه هستند و محیط زیست که دورانی است که جنبش های سبز شکل می گیرند که از جمله حزب سبز آلمان محصول آن است و روز جهانی محیط زیست در سال 1972 و روز زمین در سال 1970 ایجاد شدند و همینطور جنبش Move  که حمایت از سیاهان و حقوق حیوانات را بهم پیوند زد در سال 1972 در آمریکا تأسیس شد یا شکل گیری صلح سبز در سال 1971 در کانادا که از جمله می توان تأثیرش را در فیلم Soylent Green 1973 از ریچارد فلایشر مشاهده کرد، پان سکسوالیشم، انقلاب جنسی و توجه به مسأله دگرباشان جنسی نیز یکی از رانه های مهم این دوره بود ، «مارکس، مائو ، مارکوزه» جزو شعارهای می 68 فرانسه بود و یکی از زمینه های جنبش هم اعتراض به جدایی خوابگاه های پسران و دختران بود ، می دانیم که هربرت مارکوزه توجه ویژه ای به رهاسازی جنسی در آثارش چون«اروس و تمدن» و «گفتاری در رهایی» داشت، در همین دوران است که مرکز ملی حقوق لزبین در سال 1977 و والدین،خانواده ها و دوستان همجنس گرایان در سال 1927 هر دو در آمریکا تأسیس می شوند، نمود آن را می توان در فیلم هایی چون  WR Mysteries of the Organism 1971که مستندی است از دژان ماکایف درباره ویلهم رایش روانشناس واضع نظریه انقلاب جنسی و نظریه ارگاسم، The Last Tango in Paris 1972 از برناردو برتولچی ، Immoral Tales 1973 از والین بروفچیک ، The Story of O 1975 از ژوست ژکین ، The Image 1975 از ردلی متزگر، The Rocky Horror Picture Show 1975 از جیم شارمن، In the Realm of sense 1976 از ناگیسا اوشیما، Call of the Blonde Goddess 1977 و Sexy Sisters 1977از خسوس فرانکو ، Sister Emmanuel 1977 از جوزپه واری و Satan's blood 1978  از کارلوس پورتو و خوان پیکر سیمون دید. البته بخشی از این فیلم جزو فیلم های سکس انتفاعی دسته بندی می شوند که دلیلش نیز قرارگیری دهه 70 در اوج دوران شکوفایی عصر طلایی پورن بود. فاشیسم زدایی نیز یکی از مضامین مهم این دوره است که خود را در فیلم هایی چون The Conformist 1970 از برناردو برتولچی ، Long Live death 1971 از فرناندو آرابل ، The Third Part of the Night 1971 از آندژی ژوواکفسکی ، Pink flamingos 1972 از جان واترز ، Slaughterhouse-Five 1972 از جرج روی هیل ، Coup d'etat 1973 از یوشیشیگه یوشیدا ، Salo or 120 Days in Sodom 1975 از پیر پائولو پازولینی ...👇

https://b2n.ir/z92456
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اعتقاد مذهبی ندارد، از کودکی در آلمان بزرگ شده، ۳۰ سال ایران نبوده و فارسی را با لهجه صحبت می‌کند اما حجابش را در خیابان‌های برلین حفظ می‌کند.
دیدن چنین شخصیتی در فیلم تازه بهروز شعیبی، سازنده آثاری چون «سیانور» و «روز بلوا» از محصولات وزارت اطلاعات و سازمان اوج سپاه پاسداران عجیب نیست. بویژه اگر فیلم تازه‌اش درباره لزوم بازگشت به وطن و کشف معنویت باشد.
#بدون_قرار_قبلی

#هنر_کالایی
#سینما_در_خدمت_ایدیولوژی_حاکمیت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخش دوم؛
📽 شناختِ انواعِ خشونت علیه زنان از نگاه #سینما

از : قفسه فیلم و کتاب فمینیسم🍃
#کلیپ_کوتاه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخش اول؛
📽 شناختِ انواعِ خشونت علیه زنان از نگاه #سینما

🍃از : قفسه فیلم و کتاب فمینیسم
آکادمی چراغ
#کلیپ_کوتاه
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سینما
#فیلم_بلند

عنوان: #در_زمان_پروانه_ها
کارگردان: #ماریانو_باروسو
بازیگران: #سلما_هایک #ادوارد_جیمز_آلموس #میا_مایسترو #دمیان_بیچیر
موسیقی: #وان_دیک_پارکس
انتشار: #سال۲۰۰۱

...هرگز حرف شان را باور نکن
هرگز از آن ها نترس
هرگز چیزی از آن ها نخواه...
دیروز کار وحشتناکی با سینا کردند. او را بردند تو اتاقی که چند زندانی مرد عریان آن جا بودند. نگهبان ها لباس های سینا را جلوی زندانی ها کندند. بعد مانولو را روی میزی دراز و آهنی نشاندند و با لحن مسخره ای به او گفتند حالا رهبر بیا یکی از آن پیام های انقلابی ات را بده...
مانولو تا جایی که می توانست راست ایستاد و گفت: رفقا ما شکست خوردیم اما از پا در نیامده ایم. آزادی یا مرگ!
وقتی سینا داستان را گفت، تنها باری بود که دیدم مينروا در زندان گریه می کند.

📕در زمانه ی پروانه ها
زندگی و مبارزه خواهران میرابال
«خوليا آلوارز»
زن و جامعه
| @zan_j
#هنر_سینما
«طبقه‌ی مبارزه» اولین فیلم گروه «مدودکین» با کارگردانی اشتراکی است که توسط کریس مارکر در سال ۱۹۶۹ کلید خورد. این فیلم طی ۴۰ دقیقه مبارزه‌ی سندیکای کارخانه‌ی ساعت سازی «یِما» را در عین اختصار اما با ظرافت به تصویر می‌کشد. سوزان زِدِت کاراکترِ محوری فیلم است که دشواری‌ ‌های این مسیر را می‌شکافد. سوزان که به تازگی فعالی رادیکال شده، به کمیته‌ی رهبران سندیکای کارخانه‌ی یِما پیوسته است. سخنرانی‌های او و کارگران به شدت آموزنده و ارزشمند است. اراده‌ی جمعی برای پیروزی در طول فیلم فضایی را به نمایش می‌گذارد که در کنار عناصر دیگر فیلم آن را به یک اثر آموزنده برای کارگران بدل می‌کند.

برای دانلود فیلم با زیرنویس فارسی به کانال تلگرام دیکریشن مراجعه کنید.

#معرفی_فیلم #فیلم #کریس_مارکر #گروه_مدودکین #سینما #اعتصاب #مبارزه_طبقاتی #مستند #مستند_اجتماعی #هنر #هنر_هفتم #می۶۸ #هنر_اعتراضی
@Decreation2
@zan_j
#مبارزه_طبقاتی
#نان_کار_آزادی
فکر می‌کنید فقط زنان در نقدهایشان فمینیست هستند؟

مری ان جوهانسن: اغلب این‌طور است، گه‌گاهی ممکن است یک منتقد مرد خرده اشکالی از چگونگی به تصویر کشیدن یک زن بر پرده بگیرد، ولی به نظرم در بیشتر مواقع منتقدان مرد واقعاً نمی‌توانند درک کنند که به حاشیه رانده شدن به عنوان یک زن چگونه است. متأسفانه ما زنان مجبوریم دائماً توضیح دهیم که چرا اهمیت داریم و چرا ما هم انسان هستیم، بارها و بارها، خیلی فرسوده‌کننده است، ولی باید ادامه دهیم. دست‌کم من تابه‌حال منتقد مردی را ندیده‌ام که بتواند به‌روشنی در مورد تصویر رقت‌انگیز اکثراً غالب زنان در سینما اظهار نظر کند. ولی به گمانم از این می‌توانیم مطمئن باشیم که اگر یک منتقد مرد به نحوی بتواند به شیوه‌ای فمینیستی در مورد یک فیلم کنترلش را از دست بدهد و داد سخن بدهد، از او با چنان شدتی قدردانی می‌شود که تابه‌حال از هیچ منتقد زنی نشده است.

متن کامل را می‌توانید از طریق لینک زیر در سایت کایه دو فمینیسم بخوانید
http://cahiersdufeminisme.com/در-کلنجار-با-تسلط-نگاه-مردانه-بر-سینما/
#سینما
#نقد_فمینیستی
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سکانس
#سینما #ادبیات

«مرغ شب‌خوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند»

شعر و صدای #هوشنگ_ابتهاج


۶ اسفند ۱۳۰۶، امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه شاعر سوسیالیست در رشت به دنیا آمد.

«زیباست رقص و ناز سرانگشت‌های تو،
بر پرده‌های ساز،
اما هزار دختر بافنده این زمان،
با چرک و خون زخم سرانگشت هایشان،
جان می‌کنند در قفس تنگ کارگاه،
از بهر دستمزد حقیری که بیش از آن،
پرتاب می‌کنی تو به دامان یک گدا»


#دادخواهی
سکانس از فیلم #خوشه_های_خشم
#جان_فورد
#چ#جان_اشتاین_بک
#هنری_فوندا #جین_دارول
@zan_j
Ещё