#فرزاد_بختیاری:
درود۱. تشکر میکنم از بانو محسنی ارجمند
۲. علیالقاعده، مصدر "دکرده" (dakarde) با در نظر گرفتن ریشه و ساختمانش، نمیتواند پیوندی با "دری/ درییه"، "دریبه" و "دبه" داشتهباشد.
۳. "دکرده" معانی گوناگونی دارد که فقط یکی از آنها "پوشیدن/ پوشاندن" است. و در ارتباط با این معنای "پوشیدن/ پوشاندن" است که مخصوصا تصور پیوند این مصدر با "درییه"، "دریبه" و ... شکل میگیرد.
چند مثال برای دکرده:
الف) مونده، گاچ دکرده: گوساله را وارد طویله کردن.
ب) آوی چیری دکرده: آب را در چیری (جوله) ریختن
پ) که بری دکرده: بستن در خانه
ت) کلاکی دکرده: باریدن باران/ درگرفتن باران
ث) گرمه خلا دکرده: لباس گرم پوشیدن
ج) و ...
۴. چنانکه دوستان اشاره کردهاند، "دکرده" شکل پیشوندی مصدر ساده "کرده" است که بن ماضی آن، "کرد" (kard) و بن مضارعش "کر" (kar) است. و این بنها نشانگر عدم ارتباط "دکرده" با مصدرهای اشارهشده است.
۵. "درییه" و دیگر شکلهای این مصدر (پرییه، ویرییه، آرییه، جیرییه)، ظاهرا ساخت دیگری نیز دارند و آن "دریبه، پریبه، ویریبه و ..." است. با توجه به این ساخت، شاید بتوان گفت که "درییه" و دیگر شکلهای آن از پیشوندهای فعلی "در، پر، ویر، جیر ..." و شکل کوتاه مصدر "استه/ ایسته"، یعنی "اییه" ساختهشدهاست: دراییه (درییه)، پراییه (پرییه)، ویراییه (ویرییه) و ... . و معادل این "دراییه/ درییه" تالشی در فارسی، "دراستن" است؛ که فعل "دراست" از آن بر جای ماندهاست (دراست: موجود است، وجود دارد و ...).
۶. وجود "به" در شکل "دریبه/ درایبه" شاید موید حدس بالا باشد. و این "به" یا "ایبه" میتواند برابر و هممعنای همان "اییه/ ایسته/ استه" و یا شکلی از آن باشد.
۷. با توجه به دو نکته اخیر، باید گفت که شباهت و پیوند "درییه"، "دریبه/ درایبه" و "دبه" با مصدر "دکرده"، فقط در پیشوند da یا dar است و مصدر ساده این افعال ارتباطی با یکدیگر ندارند؛ یعنی "کرده" و "استه/ ایسته/ اییه" و یا "به/ ایبه" (این "ایبه" میتواند شکل کهنتر "به" باشد. در این زمینه باید بررسی بیشتری صورت بگیرد).
۸. دبه، پبه، ویبه، جیبه و ... میتوانند شکلهای کوتاهشده دریبه/ درایبه، پریبه/ پرایبه، ویریبه/ ویرایبه و ... باشند؛ هرچند که ممکن است امروزه بهظاهر معنای برابر نداشتهباشند.
۹. با توجه به آنچه گذشت، به نظر بنده:
الف) معادل بودن/ هستن/ استن در تالشی جنوبی، "ایبه/ ایبن" و شکل کوتاهش یعنی "به/ بن" است و نیز "استه/ ایسته" (استن/ ایستن) و شکل کوتاه آن، یعنی "اییه".
ب) از شکلهای مختلف این مصدر/ مصادر در تالشی جنوبی، امروزه فقط شکل "به" (be) زنده و رایج است.
پ) مصدرهای "درییه/ دراییه"، "دریبه/ درایبه" و "دبه"، سه شکل پیشوندی از یک مصدر سادهاند. و آن مصدر ساده، "استه/ استن" (ایسته/ ایستن) و "به/ ایبه" (بن/ ایبن) است.
ت) شکل مصدری"درییه" و دیگر ساختهای پیشوندی این مصدر، امروزه در تالشی جنوبی کاربرد چندانی ندارند و به جای آنها از ساختهای مصدری "دریبه، پریبه، ویریبه، ..." یا ساخت کوتاهشده "دبه، پبه، ویبه، ..." استفادهمیشود.
ث) "درییه" یا "دریبه" و "دبه" هم مانند "دکرده" معانی گوناگونی دارند:
مثال:
- باغی دریبه: در باغ بودن
- پلا دریبه: موجود بودن پلو
- خلا دریبه: لباس بر تن داشتن
- و ...
ج) "درییه/ دریبه" آنگاه که معنای "پوشیدن" و "بر تن داشتن" دارد، یک فعل غیرکنشی است؛ در حالی که "دکرده" به معنای "پوشیدن/ پوشاندن"، فعلی کنشی است.
مثال:
- حسنی خلا دکرده: حسن لباس را پوشید/ پوشاند.
- حسنی خلا درییه: حسن لباس بر تن دارد.
چ) شکل کوتاه این مصدر، یعنی "دبه" (دربه > دریبه > درایبه) در تالشی جنوبی با شکل "درییه/ دراییه" و "دریبه/ درایبه" تفاوت معنایی دارد. توجه به معنا یا معانی "دبه" در دیگر گویشهای تالشی و نیز در گویشهای تبری و گیلکی میتواند به این بحث و گمان، بیشتر کمک کند.
ح) "درییه" یا "دری" شکل دیگری نیز در تالشی ماسالی دارد که آن، "دره" (dare) است.
مثال:
- دریما (درایما) > درهما
شاید بتوان این e بعد از r را e کشیده به حساب آورد (> ē).
خ) ناگفته نماند که در تالشی فومنی و شفتی، این "دری" (dari) یا "درییه" (dariye) ماسالی بهصورت deri و deriye تلفظ میشود که مصوت کوتاه e بعد از d، جای تامل دارد.
د) این بحث هنوز کال است و بخشی از آن مبتنی بر حدس و گمان. بنابراین، پرونده آن تا اطلاع ثانوی همچنان باز خواهدماند.
#عارف_محمد_قلی پور:
درود ب
۸. اگه منظورتون از دبه، ویبه و ... اون مصادری هستند که به معنی ریختهشدن هستند، اونها صورتهای پیشوندی فعل «به: شدن» هستند، اینها چه ارتباطی میتونن با دری/دره، ویری/ویره و ... داشته باشن؟
شما چطور به این مصدر درییه رسیدید؟
مثل اینه که به اونچه معادل "هستن/استن" فارسی هستش بگیم مصدر "اییه"