🏛 خوانش اشتراوس از افلاطوندر سنّت فلسفی غرب، فهم مسلّط از دیالوگهای افلاطونی، بر مرکزیت تئوری «مُثُل» و جاودانگی نفس انگشتِ تأکید مینهد. اشتراوس دریافت که هر دو نظریّه، بهطرز غریبی در تلخیص فارابی از «فلسفهی افلاطون» غایباند. در عوض؛ فارابی تنش میان فلسفه و «قانون» را (که شامل دین و سیاست، نزد یهودیان، مسلمانان و یونانیان باستان میشد) کانون اندیشهی افلاطون میدانست. اشتراوس پس از خواندن فارابی، با فهمی جدید به افلاطون بازگشت و شیوهی نوینی از خوانش دیالوگها را که مبتنی بر این تنش بود ارائه نمود، شیوهای از خوانش که به اندیشهی افلاطون نیرو و ارتباطی مجدّد میبخشید.
✍️ #کاترین_زوکرت 📝 مترجم:
#علی_رزاقی🔡 ۸۵۰ کلمه
🕖 میانگین زمان مطالعه: ۴ دقیقه
✅ جهت مطالعه متن کامل این مقاله
اینجا کلیک کرده یا INSTANT VIEW را در پایین پست لمس کنید.
#فلسفه_سیاسی#لئو_اشتراوس#افلاطون
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍