زندگی به سبک شهدا

#همت
Канал
Логотип телеграм канала زندگی به سبک شهدا
@shohada72_313Продвигать
643
подписчика
32,4 тыс.
фото
32,4 тыс.
видео
2,4 тыс.
ссылок
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
‍ ♡بسم رب شهدا

🍃بیایید #عاشق شویم، پرده های #ظلمت را بدریم و روزنه وجود را به سوی نور بگشاییم، دست در دست هم در مسیر عاشقی گام برداریم

🍃در سینه ما #دل را قرار دادند بهر عاشق شدن. عشقی از جنس #نور، بهر پاسبانی از #حریم_عشق تا پای جان، بهر میزبانی از #معرفت و راه یافتن به سوی #حق

🍃باید دل به #دریا زد و همره خوبان شد، همرنگ جماعتی از جنس معرفت. برای اینکه رسم عاشقی را بیاموزی و از بند #نفس رها شوی باید دلت را پاکسازی کنی دل که #پاک شود، عاشق میشوی، عاشق که شدی ،آماده پاسبانی میشوی، آماده پاسبانی که شدی، میزبان معرفت و راهی ابدیت میشوی. و چه سخت است گذر از سیم خاردار های نفس و این همه #موانع

🍃از دل #فاطمیون هزاران نفر دلشان را به دریا زدند و آماده جنگی تمام عیار با نفس و دشمن خویش شدند، #ابوزینب هم یکی از آنها. مردی از خیابان بهار کوچه خرداد پلاک ۹ #محمد_جعفر_حسینی

🍃ابوزینب دلش را به حریم #حرم باخته بود. عاشق شده بود در کلاسِ درسِ عشق، خوب درسش را آموخته بود.

🍃جز مردان خدا کسی را سراغ ندارم که کارنامه قبولی از این مدرسه گرفته باشند، کارنامه ای که پایش مهر #سعادت خورده است.

🍃اهل دلی می‌گفت: برای #فتح_خرمشهر های پیش رو مردانی می‌خواهیم از جنس #جهان_آرا که ابتدا فاتح شهردل خویش باشند. شاگردان این مکتب همه فاتح شهر دل خویش بودند و بعد برای فتح خرمشهر های پیش رو کمر #همت بستند.

🍃عاشق که شوی معشوق #آسمانی ات خوب تو را می‌خرد. کافیست بلند شوی و یک یا علی بگویی. کمی "همت" چاشنی این یا علی و عشقت کنی میشوی همان که خالقت میخواهد...

پس #یا_علی مجاهد

به مناسبت سالروز #تولد #شهید #محمدجعفر_حسینی

نویسنده : #مهدیه_نادعلی

📅تاریخ تولد : ۹ خرداد ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۷ دی ۱۳۹۸.سوریه

🥀مزار شهید : بهشت زهرا

#گرافیست_الشهدا

#کانال_زندگی_به_سبک_شهــدا
📡  @shohada72_313👈
‌‌🔰در عملیات خیبر چه گذشت؟
‌‌‌‌
در ساعت ۲۱:۳۰ سوم اسفند ۱۳۶۲ با رمز یارسول‌الله (ص) در شرق دجله با هدف تصرفِ جزایر مجنون به منظور انهدام نیروی‌نظامی عراق و قطع ارتباط جبهه‌های شمالی و جنوبی ، در حدفاصل اتوبان بصره و العماره ، با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش و پشتیبانی هوانیروز آغاز گردید و تا ۲۲ اسفند ادامه داشت.
در این عملیات هر چند پاتک‌‌های سنگین عراق و استفاده گسترده رژیم بعث از عوامل شیمیایی ، رزمندگان اسلام را ناچار به عقب‌نشینی از بخشی از متصرفات خود در منطقه طلاییه و دیگر مناطق کرد ، ولیکن رزمندگان با حفظ جزایر مجنون (خیبر) ضمن غافلگیری دشمن ، توانستند جبهه جدیدی در مقابل ارتش عراق ایجاد نموده و تا حدودی به اهداف از پیش تعیین شده عملیات دست یابند.
‌‌سالروز شروع عملیات خیبر

یاد فرماندهان شجاع که دراین عملیات آسمانی شدند
سرداران شهید #خرازی #همت #باکری. #ترک_لادانی همیشه جاودان وراهشان پررهرو


#الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

@shohada72_313
🌺🌼🌷🍀🌷🌼🌺

#در_محضر_فرمانده

#معجزه_انقلاب

#مقام_معظم_رهبری
بعد از چهل سال شما می‌بینید #جوان مومن مسلمان که نه #امام را دیده است، نه #انقلاب را دیده است، نه دوران #دفاع_مقدس را دیده است، نه آن #حماسه‌ها را از نزدیک دیده، امّا امروز با روحیه‌ی #انقلابی، مثل همان جوانِ اوّلِ انقلاب ، مثل #همت و #خرازی و بزرگانی از این قبیل می‌رود وسط #میدان و با #علاقه ، با #احساس مسئولیت ، با #شجاعت تمام در #مقابل دشمن می‌ایستد .
اینکه من می‌گویم #جوان‌های مومنِ امروز، از لحاظ انگیزه از #جوان اوّل انقلاب اگر جلوتر نباشند عقب‌تر نیستند، یعنی این .
اینها #رویش‌های انقلابند.
این #معجزه‌ی انقلاب است .
این #معجزه‌ی نظام جمهوری اسلامی است که می‌تواند همان روحیه‌های پُرتلاش و قوی و فولادین را بازآفرینی کند به شکل همین #شهدای امروز شما ، اینها مایه‌ی افتخارند، اینها ستونهای این انقلاب و این کشورند .
1397/09/21

@shohada72_313
🌸 شهید غلامعلی پیچک🌸

🍂 #فرمانده سلام، خوش بحالتان، مهر #شهادت در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا #هوا بد است. دل ها گرفته است و #بغض هایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی #زمین گرفته است.

🍂 هشت سال باغیرت جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی #پایمال نشود.

🍂 اما هشت سال است که با #تدبیر و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدر خانه در مقابل اهل خانه از #شرمندگی و #خجالت کمر خم کرده است. سفره خالی و #دست هایش هم #وزن شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری بر #دل دارد.

🍂روی بیت المال #حساس بودید که مبادا مدیون شوید و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها #بیت_المال را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبر #اختلاس هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند.

🍂زمین های #جبهه را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و #دشمن را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز ح.ا.ج ق.ا.س.م و امروز ف.خ.ر.ی ز.ا.د.ه. خبر شهادت ها #داغ شد بر دل #تاریخ...❤️

🍂 رمز عملیات هایتان #یازهرا بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را #قربانی خواسته هایشان کردند و #اعتقاد مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از #خدا شوند و هم از خرما...

🍂 وصیت هایتان #قاب شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه #گلایه پایانی ندارد...

شهیدجان، برگرد، بیسیم ات راهم بیاور. حاج #همت و ح.ا.ج ق.ا.س.م را هم صدا کن. بیا و نجات بده. کم کم هم #شهر سقوط می کند هم ایمانمان...


🕊 به مناسبت سالروزشهادت
#شهیدغلامعی_پیچک

📅تاریخ تولد:۱۳۳۸
📅تاریخ شهادت:۲۰ آذر ۱۳۶۰
🥀مزارشهید؛بهشت زهرا

#گرافیست_الشهدا

👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
🍃به تابلوی #چشمانش مینگرم. آن چشمهای آرام حالا روشن تر و زیباتر،از هرزمانی به نظرم می‌آمد. عکس برای چند ماه پیش بود ولی انگار روزقبل رفتنش آن را گرفته بود‌.

🍃یادم است روزی که میخواست برودنتوانستم یک دل سیر به تماشایش بنشینم،نشد آن دوگوی بلورین چشم‌هایش را ببوسم.فقط توانستم ازنگرانیهای #مادرانه‌ام برایش حرف بزنم.اینکه رفتنش برایم تاب وتوان نمیگذارد،اینکه اگربرودچه بر،سر #دلم می‌آیدو هزاران "اگر" دیگر...

🍃میخواستم مجابش کنم که بماند. از #کودکی اش گفتم؛زمانی که سال چهل وچهارمتولدشدو #سیدعلی نام #حیدر را برایش انتخاب کرد.از آن روزی حرف زدم که برای اولین بار کلمه بابا را ادا کرد.گفتم که قد کشیدنش رادیدم،رویاهایم پیش چشمانم قدعلم کردند،رخت #آرزوهایم را درتنش دیدم و لحظه شماری کردم برای #حقیقی شدنشان.

🍃از #همت و پشتکارش برای زمین زدن رژیم گفتم که آنهارا درشب بیداریهاو #تظاهرات واعلامیه نوشتن هایش دیده بودم.هر شب که برای گشت بیرون میزدازخانه،دلم آب میشدو پشت سرش می‌ریخت. #قرآن نذرش میکردم که سالم برگردد.

🍃اینهاهمه راگفتم و تاکیدکردم که تو ِینت را دو،سال پیش ادا کردی، بمان و اینجا خدمت کند،پشت #جبهه!یک کلمه گفت:مرگ با #عزت اگرخونین،بهتر،از زندگی #ننگین.و من خاموش گشتم،دلم نیز،هم...

🍃دیگر #نذرش نکردم،دیگر،ازشب بیداریهایم دردوران طفولیتش نگفتم، نخواستم بماندوجبران کند،از #خدمتش تابه الان برای این دیار نگفتم،منتی نبود! هرچه بودبرای #خدا،کرده بود... فقط دل و زبانم یک چیز راگفت:خدا به همرات!دلم آب شدو ریخت پشت سرش اما دیگردلم شورنخورد،دیگر #نگران نشد.آرام گرفت و جگرگوشه اش را به امان خدا سپرد.و چه امانی بهترو خوب تر ازخدا! آنقدرخوب که #پرواز کردسمت خدا،آن‌هم به وقت آذر هزارو سیصدوشصت درجبهه #مریوان...

◇سالگرد #شهادتت_مبارک حیدرم!◇

🍁به مناسبت سالروزشهادت
#شهیدسید_حیدر_حمیدی

📅تاریخ تولد:۱ اسفند۱۳۴۴
📅تاریخ شهادت:۷ آذر۱۳۶۰
🥀مزارشهید:اطلاعاتی دردسترس نیست.

🕊محل شهادت : مریوان

#گرافیست_الشهدا
👇👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡

🍃باورکن از،تو نوشتن برای من #دشواراست،باورکن این روزهااینجا کسی عجیب چشم #انتظارتوست؛ چشم انتظارهمان چشمهایِ #همت گونه ی تو!کسی زیرآسمانِ خدا هر شب تورا آرزو میکندودر،رویاهایش محتاج ثانیه ای از،صدای تو است.

🍃برادرجان!جان یاری نمیکند،وگرنه فریادمیزدم تانامت رابه جهانی بشناسانم.از #عاشقانه هایت میگفتم،بااشکهایم مزارت را،پاک میکردم و بالبخندزمزمه میکردم: #یادت_باشد*

🍃قدمهایم یاری نمیکندوگرنه آنقدر میدویدم تانهایت خودرا به تو می رساندم.به پاهایت می افتادم و از تو #طلب برادری کردن درحق این خود #گناهکارم را داشتم...

🍃تو؛ شهیدِ #پاییزیِ این کشوری! تمامِ عاشقانه هایت هم در پاییز رقم خورد! از کربلا رفتنت تا #ازدواج و نهایت قبولی ات نزد سه ساله ی ارباب. اصلا خیالِ من این است که پاییز زیبایی اش را از وجودِ تو گرفته و من نیز عاقبتم به دست تو در پاییز ختم به #حسین(س)شد...

🍃ماکجا و روضه ی #ارباب کجا،ما کجاواشک بهرغریبیِ حسین(ع)کجا! #اصلاماکجاوچادرخاکیِ مادرِ #پهلو شکسته کجا...

🍃 #حمیدِ_همت* ! اگرنبودی چه کسی خوش طعمیِ چایِ روضه ها را به مامیچشاندوچه کسی تا بی‌نهایت به پایِ روسیاهی های مامیماند تا عاقبت بخیرمان کند؟!

🍃 آری، ما هیچ نبودیم و این تو بودی که صدایمان زدی..ازطرف همه ی ما:"یادت باشد"

بمانی برایمان برادرترین؛سالروز #شهادتت_مبارک،آرامِ جان❤️

پ.ن:یادت باشدرمزی است بین شهیدوهمسرش به معنای دوستت دارم♡
پ.ن:شهیدحمیدسیاهکالی مرادی به دلیل زیبایی چشمهایشان به حمید همت معروف بودند


🌷به مناسبت سالروزشهادت
#شهیدحمید_سیاهکالی_مرادی

📅تاریخ تولد:۴اردیبهشت ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت:۴ آذر۱۳۹۴
🥀مزارشهید:گلزارشهدای قزوین
🕊محل شهادت:سوریه

#گرافیست_الشهدا

کانال زندگی به سبک شهدا👇
🆔 @shohada72_313
🍃🌺 عاشقانه شهدا
شهید همت
راوی همسر شهید✒️

#قسمت_ششم
.
سال شصت بود، که یکی از دوست هام در اصفهان گفت:می خواد بره پاوه.
گفت :چطور می تونم برم؟
گفتم :برادری هست، به اسم#همت که الان هم فکر کنم آن جاست با او تماس بگیری از همه نظر مشکلت را حل می کند.هم از نظر خانه و هم از نظر کار.


🍃🌺


تاکید کردم که اگر رفتی آنجا از من هیچ حرفی نزنیاکه خود ابراهیم فقط زرنگی به خرج داده بود گفته بود :شما را خواهر بدیهیان معرفی کرده؟
او هم گفته بود:بله. شما از کجا فهمیدید؟
ابراهیم زنگ زد خونمون:
_شنیدم قراره بیایید پاوه؟دیدم نیومدیددیر کردید، گفتم شاید خدای ناکرده...!
_نه،کی گفته؟ اصلا همچنین قراری نبوده
_دوستــتون زنگ زد گفت!
_نه، اولاً قرار نیست بیام، بعد هم این که اگر بیام اصلا آن جا نمیام!
توی یکی از جلسه های امور تربیتی یکی از دوستانم از نیمرخم مرا شناخت پرسید:
_پس چرا نرفتی پاوه؟؟اگر من بیام تو هم می آیی؟؟

🍃🌺


گفتم :خانوادت اجازه می دهند؟
گفت :به امتحانش می ارزد.
به مادرش گفته بود، می خواهد برود کردستان و مادرش فکر کرده بود، می خواهد برود شهر کرد و گفته بود باشه!
بخصوص وقتی شنیده بود من هم همراهش می روم، گفته بود ؛بهتر خیالم این طوری راحتر است.

هر منطقه که استخاره کردم بد آمد، جز کردستان.

🍃🌺

به دوستم گفتم :هر جا به جز#پاوه
می دانستم ابراهیم فرمانده سپاه پاوه شده
به دوستم گفتم می رویم سقز.
گفت :یعنی اینقدر برات مهمه؟
گفتم :بله خیلی
گفتم :وقتی رسیدیم آموزش و پرورش کرمانشاه و ازت پرسیدند کجا می خواهید اعزام شوید، فقط بگو سقز. یادت نره؟؟
گفت :نه.
رسیدم کرمانشاه، باران زیادی می آمد، رفتیم آموزش و پرورش.
پرسیدند :خب خواهرها دوست دارند کجا اعزام شوند؟
دوستم گفت :پاوه.

🍃🌺

زبانم بند آمده بود، نه به دوستم و نه به آن که داشت حکم مان را می نوشت نتوانستم چیزی بگویم. حکم را دست مان داد،گفت :مواظب خودتان باشید.
به دوستم گفتم :
مگر من دو ساعت به تو توضیح ندادم نگو پاوه؟
مگر من زندگی خصوصی ام را برای تو تعریف نکردم که بفهمی برای چی می گویم سقز؟ چی شد که گفتی پاوه؟

گریه می کرد، قسم می خورد که خودش هم متوجه نشده چرا گفته پاوه.
تمام راه را،در آن هوای بارانی و غروبی که رنگ می باخت و بی که می غرید، فقط گریه می کردم و نمی دانستم چرا...
زندگی #شهید_ابراهیم_همت
#مهدی_زین_الدین 🌷

🍃قلمهای بسیاری خوبیهایش را بر صفحه کاغذ #شهادت داده وکتابها دقایق زندگی اش را روایتگر بوده اند. #قلبهای زیادی به امید،شفاعتِ او میتپندو شلوغی همیشگی مزارش نشان از،بیقراری دلهایی است که بافاتحه ای،آرام میشوند ❤️

🍃فرمانده...
حال روزهایمان خوب نیست.نبض ایمانمان کند،میزندو توکلمان ازنفس افتاده.روزگار #تکلیف بلاتکلیفی را برایمان دیکته میکندو از،سنگینی بارِ گناه،کمر،خم کرده ایم😔

🍃نمازهایمان حسرت ِاول وقت بر دل داشتندو حال به وقت بیخیالی، #قضا میشوند.ناله ی وجدانمان را، نمیشنویم.گاهی ُمٌّ_بُكْمٌ_عُمْيٌ میشویم و یادمان میرودبرای چه آمده ایم...

🍃ازباقیمانده محبت #حسین در دل گاهی #زیارت_عاشورا میخوانیم با فراز ‌#إِنِّي_سِلْمٌ_لِمَنْ_سَالَمَكُمْ بغض میکنیم و با َرْبٌ_لِمَنْ_حَارَبَكُمْ دل میشکند.شرمنده حسین زمان شده ایم که با اعمالمان خنجر به قلب اش میزنیم.از او دورشده ایم و دلمان گرم به دوستان حقیقی و مجازیِ بسیاری است که ما را سرگرم کرده اند به #گناهان.گناهانی که #حیا رابلعیده و وجدانمان رابه مهمانی بیخیالی دعوت کرده اند.ظاهرمان آهِ حسرت بردل دیگران مینشاند و باطنمان آهِ شرمندگی بردل💔

🍃ای شهید،این روزهاکسی دلش برای دیگری نمیسوزد #الجار_ثم_الدار رافراموش کرده ایم و ظلم کردن شده عادتمان. #دروغ و #تهمت اعمال روزانه زندگی شده و قلبهای شکسته بسیاری را در پرونده اعمالمان بایگانی کرده ایم.اینجاتکلیف را،خیلیها از،یاد برده اند و بیخیالِ
#قیامت،به فکر #دنیا هستند😓

🍃گناهان بسیارندو #بغض ها گلوگیر،راه فراری نداریم.نفسمان به تنگ آمده،زمین گیرشده ایم و #شهادت آرزوییست دست نیافتنی. فرمانده برگرد.اینجا زمین و زمان تو را کم دارد.بیا و باخودت #همت_باکری را بیاور.نجات بده غرق شدگان در محاصره دنیا را....

🌺به مناسبت #سالروزشهادت #شهید_مهدی_زین_الدین

📅تاریخ تولد:۱۸مهر۱۳۳۸
📅تاریخ شهادت:۲۷ آبان۱۳۶۳
🥀مزار شهید:گلزارشهدا امامزاده علی بن جعفرقم
🕊محل شهادت:سردشت

#گرافیست_الشهدا_صلوات

#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
Photo
‍ ☆#مهدی_زین_الدین

قلم های بسیاری خوبی هایش را بر صفحه کاغذ #شهادت داده و کتاب ها دقایق زندگی اش را روایت گر بوده اند. #قلب های زیادی به امید شفاعتِ او می تپند و شلوغی همیشگی مزارش نشان از بی قراری دلهایی است که با فاتحه ای ، آرام می شوند

فرمانده ...
حال روزهایمان خوب نیست. نبض ایمانمان کندمیزندو توکلمان از نفس افتاده.روزگار #تکلیف بلاتکلیفی را برایمان دیکته میکندو از سنگینی بارِ گناه، کمر خم کرده ایم

نمازهایمان حسرت ِ اول وقت بر دل داشتند و حال به وقت بی خیالی، #قضا می شوند.ناله ی وجدانمان را نمیشنویم. گاهی ُمٌّ_بُكْمٌ_عُمْيٌ میشویم و یادمان میرود برای چه آمده ایم...

ازباقیمانده محبت #حسین در دل گاهی #زیارت_عاشورا می خوانیم با فراز ‌#إِنِّي_سِلْمٌ_لِمَنْ_سَالَمَكُمْ بغض میکنیم و با َرْبٌ_لِمَنْ_حَارَبَكُمْ دل میشکند.شرمنده #حسین زمان شده ایم که با اعمالمان خنجر به قلب اش می زنیم. از او دور شده ایم و دلمان گرم به دوستان حقیقی و مجازیِ بسیاری است که ما را سرگرم کرده اند به #گناهان. گناهانی که #حیا را بلعیده و وجدانمان را به مهمانی بی خیالی دعوت کرده اند. ظاهرمان آهِ حسرت بر دل دیگران می نشاند و باطنمان آهِ شرمندگی بر دل

ای شهیداین روزها کسی دلش برای دیگری نمی سوزد. #الجار_ثم_الدار را فراموش کرده ایم و ظلم کردن شده عادتمان. #دروغ و #تهمت اعمال روزانه زندگی شده و قلب های شکسته بسیاری را در پرونده اعمالمان بایگانی کرده ایم.
اینجا تکلیف را خیلی ها از یاد برده اند و بی خیالِ #قیامت ،به فکر #دنیا هستند

گناهان بسیارند و #بغض ها گلوگیر، راه فراری نداریم. نفسمان به تنگ آمده، زمین گیر شده ایم و #شهادت آرزوییست دست نیافتنی. فرمانده برگرد. اینجا زمین و زمان تو را کم دارد. بیا و با خودت #همت و #باکری را بیاور. نجات بده غرق شدگان در محاصره دنیا را....

به مناسبت سالروز #تولدشهید #مهدی_زین_الدین

تاریخ تولد: ۱۸ مهر ۱۳۳۸
تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳
مزار شهید : گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم
محل شهادت : سردشت

#کانال_زندگی_به_سبک_شهدا🥀
🆔 @shohada72_313
💢📌 #تحقیر_انگلستان

گاندو تمام شد
و
#محمد به #شهادت رسید
هرچند #نوزادش را ندید

#بریتانیای_کبیر پس از #صغیر شدن از مجموعه #اطلاعات_سپاه_تحقیر_هم_شد

چنان #حقارتی به #سرویس های جاسوسی #غرب_و_انگلستان با پیشینه بیش از ۷۰۰ تبحر و تجربه در #جاسوسی وارد شد که #سفیرشان مجبور به #اعتراف شد و گفت از دیدن این سریال لذت می برم
لذت را #ایرانی_ها بردند که دیدند چگونه #محمد و #یارانش سایه به سایه دنبال #جاسوسان دویدند و انها را #اسیر_اقتدار خود کردند

#محمد در سریال #گاندو یک نماد است نمادی از خیل #عظیم_مجاهدان_سخت_کوش و #پاسداران_گمنام‌_ایران_اسلامی🌺

چه #محمد_ها برای #امنیت این مرز و بوم #جانفشانی_کردند که نامی از انها در میان #ملت نیست
#شهیدان_گمنامی🌷 که چون #خورشید در #تاریخ_پرآوازه_ایران #درخشیدند تا #عزت از دست رفته در #ایران_اسلامی_مجددا_احیا_شود

#محمدی که #بریتانیای_کبیر را که بهتر است از ان به #انگل استان خطاب کنیم با همه #منابع_و_تجربه چنان #اسیرمیکند که مجبور می شود برای #ایران_سربازی و به #زیان_خودشان_جاسوسی کند

#افسر بلند پایه انگل ستان آمده بود تا از #ایران_اطلاعات_خارج کند اما #مجبور شد به #ایران_اطلاعات بدهد

#دوره_صفیری_و_حقارت_انگلستان فرا رسید
همان #کشوری که برای #مردم_ایران_شاه_تعیین_می کرد
همان #کشوری_که_ایران_بزرگ را #تکه_تکه_کرد.
با اشاره اش به #شاه_بحرین را از #ایران جدا کرد
بخشهایی از #افغانستان_فعلی را از #ایران_جدا_کرد
۱۷ #شهرشمال_ایران را با #دسیسه_و_تبانی با #روسها به دشمن بخشید و بخشهای زیادی از #ایران را به #ترکیه داد

اما #امام_خمینی_امد 🌺
#با_محمدها🌷

و #محمد_ها از گرد راه رسیدند
با اقتدار تا #عزت_اسلامی ایران را به #صغیران به ظاهر #کبیر_مستکبر_غربی
دیکته کردند

عزتی که امروز از آن با اقتدار در سریال #گاندو دیده شد همان عزت ۸ سال #دفاع_مقدس است در #جنگ_تحمیلی

#محمد_همان
#ممد_نبودی_خرمشهر_است

همان #همت🌷
همان #چمران🌷
همان #حججی 🌷
همان #باکری🌷
همان #فهمیده 🌷
همان #رئیس_علی 🌷
همان #ستاری🌷
همان #صیاد🌷
و #سردار_دلها🌷
و......
چه #شرم_آور است که هنوز بر روی #خون این #پاکان_عده ای_گاندو_پروری_می_کنند...!

#امید است #نمادهای_این_ملت به #ملت معرفی شوند..
هرچند #دولت_روحانی_عکس_این_دلاوران را هم از #کتب_درسی_مدارس برای #خوش_خدمتی_به_غرب_حدف کرده بود

و #سفرای_جاسوس را به اسم #بازدید از #آثار_باستانی_با_اتوبوس و #اسکورت با #حمایت_ظریف_وارد_غرب_کشور کرده بود

#گذشت_دوره_افول
دوره اقتدار دوباره فرا رسید

#عزت_تان_پایدار

ای شهیدانی که از ارباب بی کفن خود #اباعبدالله_الحسین_علیه السلام الگو و سرمشق گرفته اید.

🔘فروارد این پیام یا کلیپ صدقه👇 جاریه است🔘
🆔 @shohada72_313
فرازی از صحبتهای شهید همت
در جمع نیروهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
آذر ۶۲ اردوگاه قلاجه

داستان از بسیجی که در گردان مالک روی سیم خاردار می خوابد و می گوید پایتان را روی من بگذارید و رد شوید بچه های بسیجی پا بر روی پشتش می گذارند و می گذرند او روی سیم خاردار می خوابد یک مین زیر شکمش منفجر میشود و شهیدش میکند
کسی این قدر عاشق؟مگر عشق بدون شناخت می شود؟عشق بدون شناخت معنا ندارد این شناخت می خواهد که یکی روی مین بخوابد سینه اش را بگذارد روی سیم خاردار تا دیگران از روی بدن او رد شوند شوخی نیست

تا درک نباشد نیت ها پاک نمی شود

برگرفته از کتاب "ماه همراه بچه هاست"

#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_ابراهیم_همت
#شهید_همت
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#همت
#حاج_همت
#حاجی
#اردوگاه_قلاجه
#گردان_مالک
#ماه_همراه_بچه_هاست
@shohada72_313
✍️ #تنها_میان_داعش

#قسمت_هفدهم

💠 ما زن‌ها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست #داعشی‌ها همه تن و بدن‌مان می‌لرزید.

اما #غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمی‌داد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رخت‌خواب‌ها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!»

💠 چهارچوب فلزی پنجره‌های خانه مدام از موج #انفجار می‌لرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم.

آخرین نفر زن‌عمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکش‌های انفجار بهتون نمی‌خوره!»

💠 اما من می‌دانستم این کمد آخرین #سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپش‌های قلب #عاشقش را در قفسه سینه‌ام احساس کردم.

من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر می‌شد؟

💠 عمو همانجا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما #دفاع کند. دلواپسی زن‌عمو هم از دریای دلشوره عمو آب می‌خورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :«بیاید دعای #توسل بخونیم!»

در فشار وحشت و حملات بی‌امان داعشی‌ها، کلمات دعا یادمان نمی‌آمد و با هرآنچه به خاطرمان می‌رسید از #اهل_بیت (علیهم‌السلام) تمنا می‌کردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه می‌لرزد.

💠 صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفس‌مان را در سینه حبس کرد. نمی‌فهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجره‌های اتاق رفت.

حلیه صورت ظریف یوسف را به گونه‌اش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا می‌کرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد :«جنگنده‌ها شمال شهر رو بمبارون می‌کنن!»

💠 داعش که هواپیما نداشت و نمی‌دانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره #آمرلی آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتش‌بازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم.

تحمل اینهمه ترس و وحشت، جان‌مان را گرفته و باز از همه سخت‌تر گریه‌های یوسف بود. حلیه دیگر با شیره جانش سیرش می‌کرد و من می‌دیدم برادرزاده‌ام چطور دست و پا می‌زند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد.

💠 با ناامیدی به موبایلم نگاه کردم و دیگر نمی‌دانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم. حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان می‌داد و مظلومانه گریه می‌کرد و خدا به اشک #عاشقانه او رحم کرد که عباس از در وارد شد.

مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرت‌زده نگاهش می‌کرد و من با زبان #روزه جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم.

💠 ما مثل #پروانه دور عباس می‌چرخیدیم که از معرکه آتش و خون، خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل #شمع می‌سوخت.

یوسف را به سینه‌اش چسباند و می‌دید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :«قراره دولت با هلی‌کوپتر غذا بفرسته!» و عمو با تعجب پرسید :«حمله هوایی هم کار دولت بود؟»

💠 عباس همانطور که یوسف را می‌بویید، با لحنی مردد پاسخ داد :«نمی‌دونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح #مقاومت کردیم، دیگه تانک‌هاشون پیدا بود که نزدیک شهر می‌شدن.»

از تصور حمله‌ای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :«نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانک‌ها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن! فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچه‌ها میگفتن #ایرانی‌ها بودن، بعضی‌هام می‌گفتن کار دولته.» و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد :«بچه‌ها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برق‌ها تموم نشده می‌تونیم گوشی‌هامون رو شارژ کنیم!»

💠 اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لب‌های خشکم به خنده باز شد.

به #همت جوانان شهر، در همه خانه‌ها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباط‌مان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷ تماس بی‌پاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :«نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!»

💠 از اینکه حیدرم اینهمه عذاب کشیده بود، کاسه چشمم لرزید و اشکم چکید. بلافاصله تماس گرفتم و صدایش را که شنیدم، دلم برای بودنش بیشتر تنگ شد.

نمی‌دانست از اینکه صدایم را می‌شنود خوشحال باشد یا بابت اینهمه ساعت بی‌خبری توبیخم کند که سرم فریاد کشید :«تو که منو کشتی دختر!»...


ادامه_دارد

✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙صدای ماندگار شهید #همت :

کار مومن نشد ندارد!

باما همراه باشید با مطالب مذهبی ، سیاسی ، روشنگری ، بصیرت افزایی و شهدایی

@shohada72_313
داشت محوطه رو آب و جارو میکرد به زحمت جارو رو ازش گرفتم....
ناراحت شد و گفت: "بذار خودم جارو کنم، اینجوری بدیهای درونم هم جارو میشن..."
کار هر روز صبحش بود،
کار هر روز یه فرمانده‌ی لشکر

#همت_دلها
#سردار_شهيد‌_حاج_محمدابراهيم_همت
#چشمهايش_اما_حكايتی_دارد
#اخلاص

@shohada72_313
⚘﷽⚘

#نوروز_درجبهه

تصویری بی‌نظیر از عید دیدنی فرماندهان سپاه در سال ۶۲
این عکس مربوط به صبح عید نوروز سال ۶۲ و قبل از عملیات والفجر ۱ می‌باشد که شهیدان #همت، #باکری، #چراغی، #کاظم #رستگار و #درویش نیز در این میان حضور دارند.

📎یادش_باصلوات
📎اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم

─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─

@shohada72_313

#شهیدان

خـــداونـــدا❤️
#باکری نیستم برایت گمنام بمانم ❢

#چمران نیستم برایت عارفانه باشم ❢

#آوینی نیستم عاشقانه برایت قلم بزنم ❢

#همت نیستم که برایت زیبا بمیرم ❢

مرا ببخش باهمه نقص هایم .. .
با تمام گناهانم..

لیاقت ندارم ولی ..
دلــــم #شہــادت میخواهد....

شہادت ڪجایے؟؟؟
کـــــــــــــم آورده ام....

رفيقان میروند نوبت به نوبت

در آرزوی شهادت🌹

#سالروز_شهادت_شهید_همت

💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنرانی کمتر دیده شده از سردار
دلها #حاج_محمد_ابراهیم_همت در #گلزار_شهدای_اهواز...

🔕چقدر امروز این فریادها و سخنرانی ها را کم داریم !!!!!!

#همت ، همت کرد و رفت، ما چه کردیم !!


@shohada72_313
#یا_زهرا...

ح‌سین ق‌دیانی:

بهمن ۵۷
هنوز دنیا نیامده بودیم
ما سربازان درون گهواره‌ی امام بعد از خمینی بودیم
فجر را ندیدیم
اما والفجر را چرا
و لیال عشر
والفجر ۸
#زندگی ما
خورد به پست #جنگ
و شغل پدران‌مان
شد یک معما
کجایی معلم انشا؟!
املا؟!
ریاضی؟!
از #اروند
اروند وحشی
بابای مریم طاهری
با چه محاسباتی توانست رد شود؟!
مگر می‌شد رد شد؟!
آهای خوارزمی!
الگوریتم لبخند #خرازی را چه می‌دانی
آهای ابن سینا!
کاش بودی
بودی و برای روحانی
نسخه‌ی #همت می‌پیچیدی
آهای ابوریحان!
این را بدان و بعد بمیر
عبور از اروند، کار خدا بود
آقای ظریف!
اما جوهر قلم پدر من
هیچ‌وقت حیف نمی‌شود
عشق است #مذاکره با #خدا
روی #قایق_عاشورا
در #بهمنشیر
آری!
ما از تبار شیران بهمنیم
عقابان بازی‌دراز
بچه‌های صبحگاه دوکوهه
دلاوران حمید
کجایید برادران باکری؟!
خیبر و بدر تمام شد
اما هنوز حاج‌قاسم ادامه دارد
الی بیت‌المقدس
سلام بر #مهدی_باکری
سلام بر #حمید_باکری
سلام بر #شهید_پیچک
که چه بوسه‌ای زد بر دست امام
در جماران
دلم زیارت عاشورای حاج‌منصور می‌خواهد
در فاطمیه‌ی جبهه‌ها
حرف را رک بزن!
اگر این #انقلاب
زمین بخورد
بچه‌های تو را مسخره می‌کنند فاطمه!
سلام بر مادر پهلوشکسته‌های شلمچه
که هنوز
هوای خون شهدا را دارد
خوب می‌دانم
بیمه‌ی دعای #مادر است
آن قطره‌های سرخ اردیبهشتی
السلام علیک یا مادر
السلام علیک یا زهرا
یا زهرا!
همه‌ی سربندها
حرف از شما بود
حتی بهشت زهرا
عطر تو را دارد
تو پلاک خانه‌ی پلارکی
تو نسیم سحر کرخه‌ای
تو عمود خیمه‌ی مجنونی
که دیروز
مادری کردی برای #احمد_کاظمی
و امروز
برای #محسن_حججی
باز هم برایت
مراسم گرفته آقا
چه خوب مادری دارد انقلاب
و رهبر انقلاب
و من
همیشه دوست دارم
این‌جور بنویسم؛
#مهدی_فاطمه
دعا کن برای بشریت
یا حضرت مادر
معصومیت‌مان از دست رفته
امام‌مان غائب است
غریب شده‌ایم
تنهاییم
وه که چه نیازی داشتیم به #فاطمیه
چه به موقع آمد
چه خوب شد که آمدی
داشت مدام
تو را صدا می‌زد انقلاب
یا زهرا!
یا زهرا!
اروند روزگار
باز وحشی شده
نه!
عادی نیست این همه جزر و مد
باز هم
مدد از تو می‌خواهند بچه‌ها
مادری دیگر
مادر گمنام‌ترین شهیدان
که خون‌شان را
تا کربلا جوشاندی
تا خود بین‌الحرمین
هدف #فاو بود
مانده‌ام چگونه #دعا کردی بچه‌ها را مادرجان!
که هدف شد #کربلا
که رسیدیم ما به #نینوا
اینک موسم دیار #قدس است
گویی سربند حاج‌قاسم
بر پیشانی #افق بسته شده
چه یا زهرای سرخی
چه سحر مبارکی
مانده‌ام کجا را می‌بیند
فرزندت سیدعلی
که این همه #امیدوار است
یا زهرا!
آخرین روزهایی است که از #مهدی بی‌خبریم
مگر نه؟!

#حسین_قدیانی

@shohada72_313
بروجردی، متوسلیان را دید که می دوید جلویش سد شد و با طعنه گفت:"تو خجالت نمی کشی هنوز هم سوار مینی بوس های خط می شوی؟ این ساده زیستی تو کشته ما رو اگر دشمن کمی عرضه داشته باشد، به راحتی تو رو طعمه خود می کند، آقای سیبل متحرک و قابل دسترس حالا یک کاری می کنیم"
بروجردی به لندروری که انتهای محوطه پارک شده بود اشاره کرد و گفت: "برگشتنی با این لندرور خواهی رفت"
_متوسلیان: ولی این وسیله شماست *بروجردی: همین که گفتم سعی نکن از دوستی با من سوء استفاده کنی من به عنوان فرمانده به شما دستور می دهم دیگر حق نداری با وسیله عمومی تردد کنی
_آخه زور که نشد حکم؛ تکلیف که زور نیست، احمدآقا...

متوسلیان سوییچ را گرفت و تسلیم شد وقتی دوتایی وارد جلسه شدند، همه یک صدا #صلوات سر دادند، چون از پنجره شاهد جدال این دو فرمانده سمج بودند، وسط خنده هایشان متوسلیان را هم متلک باران می کردند #همت زد روی شانه او و گفت: اگر جای خالی داشتی ما رو هم برسان...
قهقهه بروجردی در سالن پیچید و فرمانده ها برای چند دقیقه فقط می خندیدند و سر به سر متوسلیان می گذاشتند هر کس هر دق دلی از او داشت خالی کرد و او هم خورد و دم نزد کم کم یخ پیچک باز شد و لب به خنده گشود این رفتار او بروجردی را خوشحال کرد...

#حاج_احمد_متوسليان
#حاج_احمد
#فرمانده_لشگر٢٧
#فرماندهان_لشکر۲۷
#لشکر۲۷محمد_رسول‌الله

@shohada72_313
#طلاییـــــــــــــه

🔰صدای حاج ابراهیم #همت درون گوشم میپیچد !
مهدی #باکری دارد از آخرین دیدار با برادرش میگذرد و میگوید همه شهدا🌷 برادرهای من هستند اگر همه را میتوانید بیاورید #حمید را هم بیاورید!

🔰هنوز ابراهیم همت تاکید میکند که ♨️ما همچون #حسین وارد شدیم و همچون حسین هم باید به شهادتــ🕊 برسیم...

💯به شهادت برسیم ...
💯به شهادت برسیم...

🔰حسین #خرازی وسط عملیات دستش قطع میشود و با یک دست تا آخر عملیات #میجنگد...
حس میکنم 💭خنکای خاک #طلائیه را زیر پاهایم !
باید خاک معطرش را در مشت هایم پنهان کنم و ب سر و صورت بریزم!!

🔰نه اصلا باید #سجده ای طولانی بروم روی خاک پاکش تا عجین بشود با روح و پوست و استخوانم...!

💥صدای خمپاره و ترکش!
💥گویی که عملیات آغاز شده است!

🔰شوق #وصال_معبود در وجودم طنین انداز میشود...
ناگهان؛رشته افکارم را در هم می ریزند🗯 بوق ماشین ها🚙!!
صدا!
صدای خمپاره و گلوله نبود...🚫

🔰صدای #آهنگ لس آنجلسی ماشین مدل بالایی🏎 بود ک دلش میخواست تمام من را به انضمام افکارم زیر بگیرد!!
هندزفری🎧 و مداحی بعدی...
چ به موقع پلی میشود👌!

🔰مداح میخواند:🔊
یه #شهید،یه پرچم عشـقــ❤️،
توی شهر ما غریبه
نه فقط نام و نشونش...
خودشم خیلی #غریبه!

🔰و اینجا بود ک فهمیدم وسط دورترین نقطه• به #طلائیه هستم !
وسط هوای دود آلود شهر که آدمهایش از هوایش دود آلوده تر اند!!
اینجا عده زیادی رنگ بوی #خدایی ندارند...📛
اینجا برای خیلی ها #افتخار است که راه شهدا را برعکس بروند↪️!!

🔰اینجا عده ای همه قرار هایمان را با #شهدا فراموش کرده اند!🗯
عده ای دیگر که دم از خدا و امام و شهدا میزنند!
♨️فقط شده اند ظاهر و در باطن...

🔰اینجا بی منت ببخشید و از هیچکس هیچ نخواهید!
اینجا دیگر منش و رفتار #شهدایی نیست...📛
اینجا فقط نام شهدا را یدک میکشیم!!
باز هم بگویم!
👈ریا
👈تظاهر
👈حسادت
👈تهمت
👈بی اخلاقی!!
دلــــــــم پر است آی آدم هاااااا...

🔰خوش ب حال آنهایی ک در این حال و هوای آلوده حال هوای #دلشان آفتابی و بدون ابر است...

🔰دل من انقدر بهانه نگیر!
اینجا که #طلائیه نیست...
اینجا آسمان شهر است، #شهر!!

یازهرا(س)

ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج

@shohada72_313